این کانال به شما امکان می دهد که به سوژه ها و رویدادها از منطری فراتر نگاه کنید و برای شکوفایی استعدادها و رضایت از زندگی ، سبکی تازه در پیش بگیرید. لطفا نظرات ، پیشنهادات و سوالات خود را از طریق آی دی @metatextural با مدیریت کانال در میان بگذارید.
🐬@faramatni
در جنگ
عاشق تر می شویم
چرا که همه چیز در آستانه ی از دست رفتن
به طرز دیوانه واری زیباتر دیده می شوند
زیباتر وارزشمندتر:
از جمله همین زندگی معمولی
با تمامی آدمهایش.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
این روزها که می گذرد، هر روز
احساس می کنم که کسی در باد
فریاد می زند
احساس می کنم که مرا
از عمق جاده های مه آلود
یک آشنای دور صدا می زند
آهنگ آشنای صدای او
مثل عبور نور
مثل عبور نوروز
مثل صدای آمدن روز است
آن روز ناگزیر که می آید
روزی که عابران خمیده
یک لحظه وقت داشته باشند
تا سربلند باشند
و آفتاب را
در آسمان ببینند
روزی که این قطار قدیمی
در بستر موازی تکرار
یک لحظه بی بهانه توقف کند
تا چشم های خسته خواب آلود
از پشت پنجره
تصویر ابرها را در قاب
و طرح واژگونه جنگل را
در آب بنگرند
آن روز
پرواز دست های صمیمی
در جستجوی دوست
آغاز می شود
روزی که روز تازه ی پرواز
روزی که نامه ها همه باز است
روزی که جای نامه و مهر و تمبر
بال کبوتری را
امضا کنیم
و مثل نامه ای بفرستیم
صندوق های پستی
آن روز آشیان کبوترهاست
روزی که دست خواهش، کوتاه
روزی که التماس، گناه است
و فطرت خدا
در زیر پای رهگذران پیاده رو
بر روی روزنامه نخوابد
و خواب نان تازه نبیند
روزی که روی درها
با خط ساده ای بنویسند:
«تنها ورود گردن کج، ممنوع»
و زانوان خسته ی مغرور
جز پیش پای عشق
با خاک آشنا نشود
و قصه های واقعی امروز
خواب و خیال باشند
و مثل قصه های قدیمی
پایان خوب داشته باشند
روز وفور لبخند
لبخند بی دریغ
لبخند بی مضایقه ی چشم ها
آن روز
بی چشمداشت بودن لبخند
قانون مهربانی است
روزی که شاعران
ناچار نیستند
در حجره های تنگ قوافی
لبخند خویش را بفروشند
روزی که روی قیمت احساس
مثل لباس
صحبت نمی کنند
پروانه های خشک شده، آن روز
از لای برگ های کتاب شعر
پرواز می کنند
و خواب در دهان مسلسل ها
خمیازه می کشد
و کفش های کهنه سربازی
در کنج موزه های قدیمی
با تار عنکبوت گره می خورند
روزی که توپ ها
در دست کودکان
از باد پر شوند
روزی که سبز، زرد نباشد
گل ها اجازه داشته باشند
هر جا که دوست داشته باشند
بشکفند
دل ها اجازه داشته باشند
هر جا نیاز داشته باشند
بشکنند
آیینه حق نداشته باشد
با چشم ها دروغ بگوید
دیوار حق نداشته باشد
بی پنجره بروید
آن روز
دیوار باغ و مدرسه کوتاه است
تنها
پرچینی از خیال
در دوردست حاشیه ی باغ می کشند
که می توان به سادگی از روی آن پرید
روز طلوع خورشید
از جیب کودکان دبستانی
روزی که باغ سبز الفبا
روزی که مشق آب، عمومی است
دریا و آفتاب
در انحصار چشم کسی نیست
روزی که آسمان
در حسرت ستاره نباشد
روزی که آرزوی چنین روزی
محتاج استعاره نباشد
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جاده های گمشده در مه!
ای روزهای سخت ادامه!
از پشت لحظه ها به در آیید!
ای روز آفتابی
ای مثل چشم های خدا آبی!
ای روز آمدن!
ای مثل روز، آمدنت روشن!
این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟
#قیصر_امین_پور
🐬@faramatni
🐬@faramatni
فلسفه : شهادت
🐬
« به خاطر خدا
به خاطر این آرمان مقدس،
به خاطر ایمانمان که در مظان سقوط است،
به خاطر انکارشان»
گفتند:
« به خاطر ناموسمان - که غیرت مردان مرد ، خدشه نمی گیرد –
به خاطر این مرز و بوم - این سرزمین جاودانه خورشید –
به خاطر ادامه راهی که پیش از این رفته اند،
به خاطر این خون تا ابد جاری،
-که جان چه هدیه ناچیزی است -»
گفتند:
« به خاطر تثبیت حکم خدا
-ابقای سنت و آیینمان –
به خاطر امحای هرچه زاده ی شیطان
هر چه زادگاه پلیدی،
به خاطر افکارشان »
گفتند:
« تا روز بیکرانه ی موعود،
تا حس دلپذیر فاتح بودن،
تا آخرین قطره خون خویش می جنگیم،
-چرا که رستگاریمان،
تضمین دستخط خداست - »
***
آنان درست می گفتند،
آنان درست می جنگیدند،
درست،
درست مثل دشمنشان،
که شهادت الهه ای است دورو
الهه ای که هرکدام لبهایش را
با خون یک طرف جنگ
رنگ می زند.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
فردا که پیشگاهِ حقیقت شود پدید
شرمنده رَهرُوی، که عمل بر مجاز کرد
دارم یکی یکی ابراز احساسات وطن پرستانه ی روشنفکرها و هنرمندها و ورزشکارهای سلبریتی نازنین را می خوانم و در ذهنم یادداشت می کنم.
فردا که آفتاب حقیقت از شرق تاریخ طلوع می کند، دوست دارم بدانم این جماعت آفتاب پرست، تا کجای کمر گردنشان را کج خواهند کرد برای دیدن آفتاب.
#انوش
🐬@faramatni
گلهای رنگارنگ شماره 474
باصدای پوران
و همکاری : حبیب الله بدیعی/انوشیروان روحانی
دستگاه : چهارگاه
گوینده : فیروزه امیرمعز/رضا معینی
شاعر : (ترانه) معینی کرمانشاهی/غزل آواز حافظ
مطلع تصنیف :
روز و شب دست دعا
می برم سوی خدا
کای خدا از بندگان پر گناهت رو مگردان
یوسفِ گُم گشته بازآید به کنعان، غم مَخُور
کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور
ای دل غمدیده، حالت بِه شود، دل بَد مکن
وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور
گر بهارِ عمر باشد باز بر تختِ چمن
چتر گل در سر کَشی، ای مرغِ خوشخوان غم مخور
دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور
هان مَشو نومید چون واقِف نِهای از سِرِّ غیب
باشد اندر پرده بازیهایِ پنهان غم مخور
ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَر کَنَد
چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست، کان را نیست پایان، غم مخور
حال ما در فِرقت جانان و اِبرامِ رقیب
جمله میداند خدایِ حالْ گردان غم مخور
🐬@faramatni
🐬@faramatni
دوباره می نویسمت کنارِ بیت آخرم
و چکه چکه می چکم به سطر های دفترم
تو مثل ماهِ برکه ای،
و من غریق مست شب
دوباره تــو ،
دوباره مــن ،
شناوری ،
شنــاورم ...
#حسين_منزوى
🐬@faramatni
🐬@faramatni
در خاورمیانه ،
اگر نیم متر زمین را بکنید
به خون می رسید.
🐬@faramatni
🐬@faramatni
درختی که پروردی آمد به بار
بیابی هم اکنون برش در کنار
اگر بار خار است خود کِشتهای
وگر پرنیان است، خود رشتهای..
#شاهنامهی_فردوسی
🐬@faramatni
🐬@faramatni
دردناک ترین قسمت ماجرا که هرگز حتی در خیالاتم تصورش نکرده بودم این است که بسیاری از عزیزانم که بنده را مشاوری امین برای خودشان دانسته و هرازگاه از من در مورد مشکلات رایج زندگی شان مشورت می گرفتند ، این روزها مهمترین سوالی که از من می کنند نه در حوزه پرسش های هستی شناختی ، نه در مورد مشکلات فردی و اجتماعی و شغلی و نه در مورد مشکلات زناشویی یا خانوادگی است ، بلکه مهمترین سوالاتی که می کنند این هاست:
به نظرتون این جنگ چه مدت طول می کشد؟
کجای ایران امن تر است ؟
کی راه بیفتیم بهتر است؟
تو این شرایط برای آسیب ندیدن فرزندانمان چه کار باید بکنیم؟
و تلخترین سوالی که می کنند:
به نظرت زنده می مانیم که روزهای خوش فردا را ببینیم؟
چقدر تلخند دغدغه های این روزها !
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
کسی نخواند غزلهای غمگریسته را
نوشتههای ز چشمِ قلم گریسته را
عجیب نیست که آتش به هم بیامیزد
دو شمعِ همدمِ تا صبحدم گریسته را
هوای دیدن دریا، رسانده است به هم
دو جویبارِ به هر پیچ و خم گریسته را
به غیرِ شانهی هم هیچ تکیهگاهی نیست
دو مستِ سرخوشِ در هر قدم گریسته را
غمت مباد، که دنیا ز هم جدا نکند
رفیقهای در آغوشِ هم، گریسته را
#فاضل_نظری
🐬@faramatni
🐬@faramatni
من بیدارم، تو راحت بخواب
فاطمه لطفی/روزنامهنگار
خواهر من تهران زندگی میکنه. در تهران فقط خانواده شوهرش هستن. از ما کسی نیست. همیشه خدا، از سال ۸۱ خودش را تهران غریبه دیده. همیشه میگه من اینجا تنهایی مجبورم گلیمم را از آب بیرون بکشم. خواهرم سه قلو داره و این بچهها را تک و تنها بزرگ کرده.
حالا از روز جمعه من از ساعت ۱۲ شب گوشی به دست میشینم تا ۵ صبح. همه کانالهای جنگ را چک میکنم. کی موشک زدند، کجا بمباران شد، فاصلهاش تا خونه خواهر من چقدره...
به دلایلی فعلا نمیتونه از تهران بیاد تبریز. اولا خودشون ماشین ندارند، دوما پدر شوهر و مادرشوهر را نمیشه تنها گذاشت.خیلی پیرند.
پس من هر شب تا صبح بیدارم. بیدارم برای دلداری. برای اینکه خواهرم بفهمه یک نفر به فکرشه و تنها نیست هرچند ۶۰۰ کیلومتر فاصله داره ازش.
یه جور قوت قلب.
بعضی شبها پیام میده من خوابیدم. براش مینویسم بخواب من بیدارم.
شاید براتون خندهدار باشه. خب من بیدارم که چه کنم براش اگر اتفاقی افتاد؟
بیدارم. فقط بفهمه بیدارم. انگار براش کافیه. مراقبم.
امروز خواهر زادهام پشت تلفن میگه خاله خونمون لرزید.
میگم نترس. نهایتش تا آخر هفته تموم میشه.
از کجا میدونم؟ نمیدونم. فقط امیدوارم همین الان تموم بشه.
من از روز جمعه گوشی به دست تا صبح میشینم که فقط یکی ۶۰۰ کیلومتر اونطرفتر بفهمه من بیدارم. حتما که کمک خواهم کرد.
چطوری را نمیدونم. ولی کمک خواهم کرد.
خواهرزادهام میگه پس اون ۸ سال چیکار کردید؟
گفتم میبینی حتی ۸ سال هم تموم میشه.
آره، همه چیز تموم میشه، رو سیاهی برای زغاله.
صفحه گوشی را نگاه میکنم. کانال جنگاوران خبر از دو تا انفجار میده.
دارم چک میکنم آیا صداش به خونه خواهرم میرسه؟ آیا خونه خواهرم میلرزه؟ آیا دل خواهرزادههام میلرزه؟
و دل بقیه بچهها؟
بالاخره تموم میشه. تموم شدن رسم روزگاره.
🐬@faramatni
🐬@faramatni
دخترم!
امروزش را نگاه نکن
در روزگاری دور
این دیار ویران شده نامش ایران بود.
میهنی با چشم اندازهایی سرسبز
چشمه هایی جوشان،
و برکه هایی پرآب
که غازها و درناها
در کوچ های فصلی شان
زیر ردیف سپیدارهایش خستگی در می کردند.
میهنی با مردانی دلگرم
و زنانی خوشحال
که نان و عشق و امید
تمام داشته های سفره های خالی شان بود.
امروزمان را به یاد داشته باش
کودک من !
ترس های همیشگی را ،
تحقیرهای بی پایان را ،
و نگاههای پلشتی را که تا پستوی خانه ی مان ،
راه یافته است.
دخترکم ،
روزی دوباره این وطن ، وطن خواهد شد،
روزی که از خانه ها و مغازه ها ،
ترانه های عاشقانه به گوش ها برسد
زنان، بی هراس گزمه و داروغه
در کوچه ها و پشت بام ها به رقص درآیند
و تو روسری ات را به باد بسپاری، دخترکم .
و عاشقان
بی هراس گزمگان
همدیگر را در آغوش بگیرند.
روزی که دیگر سیاهی رنگ فضیلت نباشد ،
و آدمها به ما و شما تقسیم نشوند.
دخترکم ،
روزی دوباره این وطن، وطن خواهد شد
و ما به بودنمان در این دیار
افتخار خواهیم کرد.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
گاهی وقت ها
یک طوفان عظیم
با تمام خسارت هایش
می تواند مقدمه ای
برای آرامشی طولانی باشد.
بالاخره همان طور که انتظار می رفت، با پایان مهلت دو ماهه ترامپ به جمهوری اسلامی ایران، حملات برنامه ریزی شده ی اسرائیل آغاز شد.
اگرچه جنگ به واسطه کشته شدن غیرنظامیانی که هیچ نقشی در بروز و ظهور آن نداشته اند نفرت انگیز است اما با توجه به اینکه مسیر مرگ تدریجی را نقطه پایانی می گذارد، احتمالا این اتفاق تلخ، می تواند به نتایجی مبارک ختم شود.
در نظر داشته باشید که وقتی از مرگ تدریجی حرف می زنیم منظور صرفا مرگ جسمانی یک فرد نیست. حقیقت این است که ایران در سالهای اخیر به لحاظ جمیع جهات دچارمرگ تدریجی شده بود : از مرگ اخلاق و همدلی و مسئولیت اجتماعی و فرهنگ و هنر و ادبیات و منابع طبیعی و محیط زیست بگیر تا مرگ رویاها و آرزوها و حتی خواست یک زیست بدیهی و معمولی میلیون ها جوان بی آینده. مرگ تدریجی بدترین شکل سقوط است چون انسان در عین اینکه از دست دادن تدریجی تمام داشته هایش را نظاره می کند اما کاری برای جلوگیری از آن انجام نمی دهد چرا که بتدریج به تمامی شرایط سخت و فلاکت بار عادت می کند.
لذا این جنگ می تواند مبارک باشد اگر بتواند مرگ تدریجی ایران و ایرانیان را نقطه پایانی بگذارد.
تنها سوال مهم اما این است که مردم ایران چه مسیری را انتخاب خواهند کرد و چه سرنوشتی را برای خود و کشورشان تعیین می کنند؟
اگر بخواهند مسئولیت رفتار حاکمیت را از خود سلب کنند سرنوشتی چون سرنوشت غزه در انتظارشان خواهد بود و آوار پشت آوار تا نابودی کامل شهرها و روستاها ادامه خواهد یافت و اگر مسئولیت رفتار حاکمانشان را بپذیرند و در این خصوص فعالانه وارد میدان شوند، احتمالا جنگ بسیار سریعتر از آنچه تصور می کنیم پایان خواهد یافت و به آرامشی طولانی منجر خواهد شد.
گفتم مبارک است چرا که برای مردم ایران برای نخستین بار در طول تمامی این سالها فرصت حق انتخاب واقعی پیش آمده است و نتیجه سرنوشت شان صرفا براساس انتخاب خودشان خواهدبود نه تصمیم قدرتهای خارجی.
روزهای آینده نشان خواهد داد مردم ایران چه سرنوشتی برای خود و کشورشان رقم می زنند.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
هربار که رشد میکنید چیزی را از دست میدهید؛
یک عادت، یک دوستی، یک رابطه و یک نسخه قدیمی از خودتون.
این «از دست دادن» نیست،
این نشانه واقعی از تغییر کردن شماست.
🐬@faramatni
🐬@faramatni
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری ست
روزی که دیگر درهای خانهشان را نمیبندند
قفل افسانهایست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی
روزی که آهنگ هر حرف، زندگیست
تا من به خاطر آخرین شعر،
رنج جستجوی قافیه نبرم
روزی که هر حرف ترانهایست
تا کمترین سرود بوسه باشد
روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم
و من آنروز را انتظار میکشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم.
#احمد_شاملو
🐬@faramatni
🐬@faramatni
ما برای جلوگیری از بروز جنگ جهاني سوم؛
به افراد خوشحال و با نشاط بیشتری احتیاج داریم.
سلاح های هسته ای و ماشین های جنگی مخرب ما خودکار نیستند؛ بلکه در کاربرد آنها، دست انسان دخالت دارد.
دستی که با زیبایی گل سرخ آشناست
نمی تواند هیروشیما را بمباران کند
و دستی که با زیبایی عشق آشناست؛ دستی نیست که به سلاح مرگبار متوسل شود.
کافی است اندکی بیندیشید تا گفته هایم را درک کنید.
حرف من این است؛ خنده را؛ عشق را؛ زندگي را در جهان بگستران تا ارزش های مثبت، گل های بیشتری را در این کره خاکی شکفته بسازد.
هر آنچه را که زیباست ستایش کن و هر آنچه را که غیر انساني است محکوم کن.
اگر می خواهی دنیا را به پدیده ای کاملاً جدید, همراه با آگاهي بشری نوینی تبدیل کنی باید دنیا را از شر سیاستمداران و روحانی نمایان شیطان صفت دور نگه داری.
بایستی بشر را از دست این دیوها آزاد کرد.
وظیفه ما این است که آگاهی، هشیاری؛ عشق؛ تفاهم و شادی بیشتری را به مردم بیاموزیم و جشن و سرور و شادی را در سراسر زمین اشاعه دهیم.
دریک جمله خلاصه بگویم که:
اگر بتوانیم بشریت را سعادتمند و خوشحال کنیم ؛ جنگ جهاني سومی در کار نخواهد بود.
#اشو
#کتاب_آینده_طلایی
🐬@faramatni
چرا فکر میکنیم اشرف مخلوقاتیم؟!!
🍁🍁
@eshgh_javdanegi_channel
سلام
صبح تان به نیکی و شادی دوستان ، ماهان و همراهان فرامتنم
برایتان در این روزهای خون و جنون ، بردباری، آرامش و امید آرزومندم.
از هستی می خواهم که هرچه زودتر این شب های سیاهی و سرب بروند و آفتاب روشنایی و عشق دوباره بر جان و جهان مان بتابد.
برآی ای آفتاب صبح امید
که در دست شب هجران اسیرم.
می دانم ،
روزهای تاریکی است
می دانم
بسیاری از خانواده ها در دشوارترین شرایط ممکن به سر می برند
می دانم
شاید این طوفان سهمگین اندک زمانی طول بکشد و خانه های زیادی را ویران نماید،
اما این را هم می دانم که این آشفتگی ها و دلهره ها دیر زمانی نخواهد پایید.
که به قول حافظ شیراز:
هان مَشو نومید چون واقِف نِهای از سِرِّ غیب
باشد اندر پرده بازیهایِ پنهان غم مخور
دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کآن را نیست پایان، غم مخور
من و تمام این خانواده فرامتن را در کنار خودتان بدانید و غمین مباشید و میندیشید که طبیعت هستی ناپایداری است. این روزها هم می گذرد و ما دوباره زیبایی های حیات را در کنار هم تجربه خواهیم کرد.
#انوش
🐬@faramatni
یوسف ِ گُم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل ِ غمدیده! حالت به شود دل بد مکن
وین سَر ِ شوریده باز آید به سامان غم مخور
گر بهار ِ عمر باشد باز بر تخت ِ چمن
چتر ِ گل در سَر کشی ای مرغ ِ خوشخوان! غم مخور
دور ِ گردون گر دو روزی بر مراد ِ ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال ِ دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سِرّ ِ غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل! ار سیل ِ فنا بنیاد ِ هستی بر کند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق ِ کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار ِ مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ِ ما در فرقت ِ جانان و ابرام ِ رقیب
جمله میداند خدای حال گَردان غم مخور
حافظا! در کنج ِ فقر و خلوت ِ شبهای تار
تا بوَد وردت دعا و درس ِ قرآن غم مخور
255
@FereidounFarahandouz
/channel/fereidounfarahandouz/1906
🐬@faramatni
آشنایی زدایی از واژه ها
این واژه: پارانویا
🐬
یکی از مهمترین اختلالات روانی که نه تنها خود به عنوان یک اختلال شخصیت مطرح است، بلکه شکل های مختلف آن ، در بیشتر اختلالات روانی نیز نقش مهمی دارند، اختلالات پارانوئید است.
افراد پارانوئید از آن جایی که خود نسبت به دیگران بدبین هستند و به آنها خصومت می ورزند ، از طریق مکانیسم فرافکنی براین باورند که این دیگران هستند که نسبت به آنها بدبین و خصومت جو هستند.
شکل های خفیف این بیماری باعث بروز رفتارهای فرافکنانه می شود ، بدین ترتیب که فرد ویژگیهای فکری ، احساسی و اضطراب های درونی خود را به دیگران فرافکنی می کند و بعد برای دور ماندن از خطرات فرضی بیرونی ، سعی می کند حصاری امن دور خودش ایجاد کند و در نتیجه به شکلی غیرنرمال به دیگران بدبین می شود. یکی از نشانه های مهم این اختلال این است که فرد بصورتی افراطی دیگران را در ناکامی های خویش مقصر می داند و آنها را مسبب تمام نقص ها و شکست های خویش می داند.
این بیماری درصورتی که به موقع درمان نشود و به واسطه گذشت زمان و افزایش سن فرد، تعمیق پیدا کند می تواند به هذیان های پارانوئید بینجامد.
هذیان های پارانوئید شامل هذیان های گزند و آسیب، انتساب ، کنترل و خودبزرگ بینی هستند.
در هذیان های گزند و آسیب فرد فکر می کند دیگران دائما درحال توطئه چینی برعلیه او و به دنبال آسیب زدن به او هستند. در هذیان انتساب، فرد فکر می کند که تمامی رفتارها و حرفهای دیگران متوجه اوست و در هذیان خودبزرگ بینی فرد تصوری بسیار مبالغه آمیز از اهمیت، قدرت و هویت خویش دارد و خود را فراتر از واقعیت های بیرونی و اجتماعی، رهبر و پیشوای جهان می پندارد.
در هذیان کنترل نیز که خود شامل چهار نوع هذیان کاشت ، ربایش، انتشار و کنترل افکار است، فرد فکر می کند که اراده، افکار و احساساتش تحت کنترل نیروهای خارجی است ، بدین معنی که پدیده ای ماورائی و متافیزیکی او را در کنترل خود داشته و هدایتش می کند (کنترل)، یا ایده ها و افکار خاصی را در مغز او تزریق می کنند(کاشت) یا افرادی به دنبال ربودن ایده ها و افکار او هستند (ربایش) و یا می خواهند ایده های او را منتشر کنند. (انتشار).
پارانویا اختلالی است که نه تنها خود می تواند بصورت مستقیم شخصیت و خلق و خو و رفتارهای فرد را عمیقا تحت تاثیر قرار دهد بلکه کمک می کند که سایر اختلالات ذهنی و روانی نیز سریعتر در وجودش رشد کنند و عوارض مخربشان بیشتر شود.
مشکل اصلی اینجاست که هرچقدر انسان مسئولیت و جایگاه اجتماعی اش بالاتر باشد، اختلال های پارانوئید می توانند آسیب زننده تر باشند و جامعه را بیشتر و سریعتر به سمت فاجعه ها ببرند. نمونه های مشهور افراد پارانویا در تاریخ قرن بیستم هیتلر و قذافی بودند که هم خویش را به سمت ویرانی بردند و هم جامعه شان را به سمت فروپاشی.
شاید یکی از بزرگترین مشکلات درخصوص سبک زندگی این رهبران، این بوده است که چون بیماریهای جسمی آشکارتر و ملموسترند ، آنها همواره پزشکان حاذقی را برای معالجه بیماریهای جسمی خویش داشته اند و بنابراین کمتر مرگشان در اثر بیماریهای جسمی غیرکهولتی رقم خورده است و در عوض به دلیل ناملموسی اختلالات روانی و نگاه منفی جامعه به برچسب بیماریهای روانی (نگاهی اشتباه که اختلالات جسمی را طبیعی و اختلالات روانی را نوعی اهانت به ساحت شخص می پندارد) ، هرگز روانشناسان بزرگی در کنارشان نبوده است یا درست تر بگویم ، هیچ روانشناس حاذقی جرات نکرده است به آنها بگوید که مثلا فلان تصمیمات یا حرفهای مهم آنها در نتیجه اختلالات روانی است و هرچه سریعتر باید درمان بشوند.
نتیجه اختلالات پارانوئید متاسفانه همیشه همان بوده است که در تاریخ مشاهده می کنیم: سقوط دیکتاتورها در زمانی که تمامی راههای ارتباطی میان مردم و رهبران مسدود شده و آنها نه تنها به مردم خویش که حتی به نزدیکترین وفاداران خود نیز بدبین و بدگمان شده اند. تاریخ سرشار از پیشوایان و پادشاهان پارانوئیک است.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
شعری از حمید مصدق،
با حال و هوای امروزهایمان:
گر ابرهای تیره سفر كردند،
و نور روشن فردا را دیدید
از ما به مهربانی یاد آرید
از ما كه در تمامِ شبِ عمر
در جستجوی نورِ سحر پرسه میزدیم
🐬@faramatni
🐬@faramatni
از مرگ نترسید
از مرگ بیهوده بترسید.
از این بترسید
که شبی، نصف شبی
بر بستر عافیت
چنان بمیرید
که خواب هیچ سلطانی آشفته نگردد
دست و پای هیچ محتسبی نلرزد
و قلم هیچ قاضی القضاتی
به خونتان نیالاید.
از این بترسید
که چنان بمیرید
که حتی نامتان را کسی صدا نزند
و مرگ تان هیچ موجی در هیچ کجای جهان ایجاد نکند
و رفتن تان هیچ قلبی را
برای مثل شما مردن برنیانگیزد.
از معمولی مردن بترسید
همانگونه که از معمولی زیستن باید می ترسیدید.
از مرگی بترسید
که انگار هیچ گاه بر روی زمین
نبوده اید و نزیسته اید.
نترسید از مرگ
که مرگ هم درست مثل حیات
زیبایی های خودش را دارد:
یاد بگیرید ایستاده مردن را
درست مثل درختان که ایستاده می میرند
و نامشان بر ذهن کوچه باغ های جهان
نگاشته می شود.
به قول شاملو:
هرگز از مرگ نهراسیده ام ،
هراس من ،
ـ باری ـ
همه از مردن در سرزمینی است ،
که مزد گورکنش ،
از آزادی آدمی افزون تر باشد.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
دیر یا زود این عذاب ای جان به پایان میرسد
شاد باش! این رنج بیپایان به پایان میرسد
گرچه گاهی تندبادی شاخهای را هم شکست
سرو میماند ولی توفان به پایان میرسد
زندگی بر مردم آزادەی بیآرزو
سخت میگیرد ولی آسان به پایان میرسد
داستان شمع با آتش روایت شد ولی
عاقبت با دیدەی گریان به پایان میرسد
سیل آه خلق سدّ ظلم را خواهد شکست
قصۀ تاریخ بیسلطان به پایان میرسد
فاضل نظری
🐬@faramatni
🐬@faramatni
و عمر شیشه عطر است، پس نمی ماند
پرنده تا به ابد در قفس نمی ماند
مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد
که روی آینه جای نفس نمی ماند
طلای اصل و بدل آنچنان یکی شده اند
که عشق جز به هوای هوس نمی ماند
مرا چه دوست چه دشمن ز دست او برهان
که این طبیب به فریادرس نمی ماند
من و تو در سفر عشق دیر فهمیدیم
قطار منتظر هیچ کس نمی ماند
فاضل نظری
🐬@faramatni
🐬@faramatni
جنگ که آغاز شود
مردان حسرت سیگارهای نکشیده را می خورند ،
زنان حسرت عشقهای نچشیده را ...
جنگ آغاز حسرت است !
بوریس پاسترناگ
🐬@faramatni
🐬@faramatni
جنگ با تمام بدیهایش
یک مزیت بی جایگزین دارد
و آن این است که
عیار خیلی چیزها را مشخص می کند:
عشق ها را
دلتنگی ها را
دوست داشتن ها را
در کنار هم بودن ها و در کنار هم ماندن ها را
حافظه را
حافظه های جمعی را
و این که انسان ها
در جنگ
چه چیزهای زلالی را فراموش می کنند
تا به هیات قاتلان درآیند
و لذت کشتار را را تجربه کنند.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
.
جنگ مانند عشق است:
آغازش آسان؛
پایانش دشوار،
و فراموش کردنش ناممکن.
اوریانا فالاچی
🐬@faramatni
مطالبه مردم این است:حاکمان نمی توانند شانه خالی کنند، باید جواب بدهند!
حسین جعفری
رهبری: باید جواب بدن، این کشور ثروتمند چرا ۵۰ درصد مردمش بیکارند؟ چرا از خدمات عمومی در این کشور اثری نیست؟مردم مشکل برق دارند، مشکل سوخت دارند، مشکل آب سالم و آشامیدنی دارند، نمی توانند شانه خالی کنند.گریبان اینها را می گیرند.
خلاصه دقیق مطالبات مردم همین جملات رهبری است که حاکمان باید در خصوص عملکرد خود به مردم پاسخ دهند و با ادعای اینکه بخدا پاسخ می دهند شانه از زیر بار مسئولیت خالی نکرده و بجای پاسخگو بودن مدعی همه نباشند.لذا مردم حق دارند تا گریبان اینها را بگیرند همچنانکه "گریبان خیلی ها گرفته شد."
حوزویان می گویند ایران را امام زمانی اداره می کند که غایب است! اما به واقع توسط نائبانی که مدعی فقه اند اداره می شود و نتیجه ی بیش از چهل سال حکمرانی مطلقه ی آنان چیزی جز فلاکت مردم ایران نبوده،استیصالی که یا بدلیل فقر خودکشی می کنند یا تن فروشی و یا در آتش فقر می سوزند!
منشاء گرفتاری کشور جایی است که علیرغم تغییر دولت ها ثابت و پا برجاست و عقلها و زبانها بخاطر آن قدرت ثابت تعطیل شده اند!
🐬@faramatni
یکی از غمانگیزترین جنبههای یک رابطه آن است که چقدر سریع به یکدیگر عادت میکنیم، با کسی آشنا میشویم و از این آشنایی بسیار خرسندیم، بعد همان کسی که فقط تماشای مچ دست یا شانهاش میتوانست ما را به هیجان بیاورد، حالا میتواند در کنار ما لمیده باشد و ما کمترین احساسی از جذابیت حس نکنیم.
#آلن_دوباتن
📖جستارهایی درباب عشق
🐬@faramatni