✍ استاد حمیدرضا ابک
🔺مرگ یادتان خواهد انداخت که با یکدیگر چه خاطراتی داشتهاید. مرگ یادتان خواهد انداخت که چه بیرحمانه بر سر کمترین چیزها بر یکدیگر ستم روا داشتهاید. مرگ یادتان خواهد انداخت که فقط برای ذرهای «بیشتر» داشتن، چه دروغهای هولناکی گفتهاید.
🔺مرگ یادتان خواهد انداخت که به خاطر ترسهایتان بر چه حقایقی چشم پوشیدهاید. مرگ یادتان خواهد انداخت که برای نجاتتان، نجاتتان از عقوبتی که چندان هم دردسری نداشت، چه حقیقتها را پنهان کردهاید. مرگ یادتان خواهد انداخت که خودخواهی، چگونه باعث شد تا حقی را پایمال کنید. مرگ یادتان خواهد انداخت که غرور، چطور نگذاشت آنجا بمانید که باید.
🔺 مرگ یادتان خواهد انداخت که بیارزشترین چیزها، چگونه روزی ارزشمندترین دارائیهای جهان شما شدند. مرگ یادتان خواهند انداخت که به خاطر زندگی، چه زیرکانه توجیه کردید تمام جنایتهایی را که میشد اتفاق نیفتند میشد در برابرشان سکوت نکنید میشد لااقل در درونتان برایشان توجیه نسازید و نپردازید.
مرگ یادتان خواهد انداخت که صلح را چه ساده خونبارترین بهانه کردید برای جنگ.
🔺مرگ یادتان خواهد انداخت که درهها چه سرسبز بودند وقتی شما تصمیم گرفتید دیگر نبینیدشان. مرگ یادتان خواهد انداخت که آبشارها چه سخاوتمندانه رها میشدند از ستیغ کوه پیش از آنکه موسیقی سقوطشان را فراموش کنید. مرگ یادتان خواهد انداخت که مورچهها چه با مشقت، قوت لایموتشان را از زیر میزهایتان برداشتند و به ویرانهها بردند. مرگ یادتان خواهد انداخت که چه بیرحمانه از فیلهایی سواری گرفتید که روزگاری پادشاهان زمین بودند. مرگ یادتان خواهد انداخت که اسبها، سرکشترین زیبارویان جهان را چه ارزان کارمندان ادارهی شرطبندی کردید.
🔺مرگ یادتان خواهد انداخت که پروردگار زمین و آسمان را، مهربانترین پدر انسان را، چه بیمحابا به مدیریت مالی اداری دوزخی که ساخته بودید منصوب کردید. مرگ یادتان خواهد انداخت که شاعران را، میراثداران نور و آینه را، چه حقیرانه به ضرب گلولهای یا صلهای به مجیزگویان نکبتی که نامش زندگی است تبدیل کردید.
🔺مرگ یادتان خواهد انداخت. مرگ به صراحتی بیبدیل یادتان خواهد انداخت.
نطقیات
@civilizers
اعدام های صبحگاهی
آتش زدن روح و روان جامعه در هنگامه آرامش، و بلافاصله پس از برخواستن و شروع به کار روزانه تا پایان شب زندگی را در بهت و خشم و غضب گذراندن از این فرمان ......
@civilizers
#گفتارها
هر کس تنها به فکر تغییر جهان است اما هیچ کس به فکر تغییر خودش نیست.
تولستوی
این نوشته ناب و عمیق از لئو تولستوی با همه زمان های گذشته و حال و همه مکان ها، همواره نسبت مستقیم دارد. نوشته ای برای تمام فصول
@civilizers
فایل صوتی بسیار شنیدنی و آموزنده
#عصر_روشنگری به چه دوره ای از تاریخ گفته می شود؟
عصری بسیار مهم در تاریخ بشریت که در طی آن همه چیز در جهان دگرگون شد و هرگز به پیش از آن باز نگشت. طلیعه داران این عصر فیلسوفان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی بودند.
@civilizers
دیکتاتورهایی که دوام میآورند، بر دو ابزار قدرت تکیه دارند؛
وحشت و کیش شخصیت.
دیکتاتور بر نیروهای قضایی، نظامی، امنیتی، پلیس، بازجویان و شکنجهگران متکی میباشد.
چهرهی دیکتاتورها بر روی بیلبورد ساختمانها، ادارات، مدارس و پادگانهای ارتش به چشم میخورد.
تصاویر، شعارها و سخنان دیکتاتور، زینتبخش تمام ادارات و مدارس، با هدف کیش شخصیت است.
در دیکتاتوریها، وفاداری به شخص ِ دیکتاتور، مهمترین مسئله است.
هدف دیکتاتوری، تخریب عقل سلیم و تقویت تقدس فرمان بُرداری است.
همه دیکتاتورها در محاصرهی افراد چاپلوس و دروغگویان و شیادان سیاسی بیاصول هستند که در طول سالها،آنها را ترفیع دادهاند.
📕 آداب دیکتاتوری | فرانک دیکوتر
بیشعوری
@civilizers
#گفتارهای_دموکراسی
🖍منصور خضاعی
✅یک تقاوت مهم بین ساختارهای دموکراتیک و حکومت های استبدادی حالا از هر نوع که باشد، چه از نوع استبداد پادشاهی مطلقه (نظیر دوره قاجار) ، چه از نوع توتالیتر یا تمامیت خواه( نظیر تعبیری که هانا آرنت از حکومت هیتلر دارد) و چه تیرانی ( به تعبیر ارسطو)، و چه از نوع حکومت های پادشاهی اصطلاحا مشروطه مثل پهلوی اول و دوم، یا جمهوری های در اصطلاح دینی:
✅این است که در این نوع جوامع به دلیل تمامیت خواهی شخص اول حکومت به تدریج شوق و علاقه و خواست عمومی مردم جامعه برای مشارکت عمومی و خصوصی در راه بهبود و بالا بردن شاخص های آن جامعه در همه جنبه های اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و غیره از بین رفته و رنگ می بازد. چرا که بتدریج شخص اول برای خود و اطرافیانش حقی فراتر از سایر افراد جامعه قائل گردیده و با گذشت زمان منافع شخصی و گروهی خود را بر منافع عمومی جامعه ارجحیت می دهد تا به جایی می رسد که صدای اعتراضات توده های مردم و کارشناسان مستقل را نشنیده گرفته و در ادامه، آنها را با استفاده از قدرت امنیتی و نظامی سرکوب می نماید. این خود منجر به ایجاد بحران های متفاوت در یک سرزمین می گردد. در چنین نظام هایی اولا بدلیل کوتاه شدن دست اکثریت مردم از اهرم های قدرت، نوعی شکاف بین آنها و سیستم شکل گرفته و موجب بیگانگی بدنه جامعه از بدنه قدرت می گردد به طوریکه در هنگام بحران ها بدلیل اینکه حکومت حدود بحران ها را در محدوده فعالیت خود تعریف کرده و اجازه کنش مستقل را به فعالین جامعه نمی دهد لذا مردم به صورت تدریجی دست خود را کوتاه دیده و از حضور در این حوزه ها محو می گردند.
✅این خود موجب می شود مردم عملا هیچ ابزاری برای تاثیر گذاری در مسائل حیاتی کشور و سرزمین خود نداشته باشند و نتوانند در خصوص بحران های متفاوت مثل نابودی محیط زیست، از بین رفتن منابع آب، بحران های مختلف اجتماعی و فرهنگی موثر واقع شده و به موقع جلوی آن ها را بگیرند. دوم اینکه سطح همگرایی ملی، دلسوزی برای خاک و سرزمین و چاره جوبی برای آینده به شکل درونی در بدنه جامعه کاهش پیدا کرده و برای جبران سرخوردگی ناشی از این عدم مشارکت و حس ناتوانی در تصمیم سازی، توده جامعه یا سر در گریبان انزوا فرو برده یا دست به مهاجرت عموما نخبگان زده و یا به دنبال موفقیت های فردی از نوع اقتصادی و رشد شخصی با لحاظ «ارجحیت منافع شخصی بر منافع جامعه» خواهد رفت. این هر سه رویکرد البته مضر به منافع ملی بوده و نهایتا موجب تشدید بحران های اشاره شده در بالا خواهد شد که عاقبت و مکافات آن از دور پیداست
✅اما در جوامع دموکراتیک که دولت ها هر چند سال یک بار در صورت موفقیت یا عدم موفقیت جای خود با خواست مستقیم مردم را تغییر می دهند، امکان مشارکت گسترده تمام نحله های فکری، قومی، نژادی، زبانی و مذهبی وجود داشته و انحصار در هیچ بخشی اجازه تحقق نخواهد یافت، در چنین جوامعی مردم کشور، ناکامی ها و همچنین موفقیت ها را به خود نسبت داده و نقش خود را در پدید آمدن آنها می پذیرند و لذا عملکرد و کنش آنها تاثیر مستقیم بر نتایج نهایی خواهد داشت. لذا با تصمیمات درست و جمعی در زیر گفتمان خردگرایانه، خواهند توانست مسیر رشد و توسعه را برای خود هموار سازند. احساس بیگانگی جای خود را به حس تعلق خاطر به میهن و سرزمین میدهد و در پی آن عمده مردم حاضرند منافع شخصی خود را به شکلی دنبال کنند که منافع ملی و جمعی هم در پی آن تامین گردد. به عبارتی چون منافع ملی و منافع شخصی در ساختارهای دموکراتیک در یک راستا قرار دارند لذا تامین اولی مستلزم و محقق کننده آن دیگری خواهد بود. در چنین جوامعی نه مهاجرت به آن معنی فرار استعدادها اتفاق می افتد و نه انزوا و نه پدیده تعارض منافع دوگانه شخصی و جمعی.
✅جامعه ما برای پیشرفت و توسعه پایدار باید به سمت و سوی ساختار دموکراتیک بدون تبعیض حرکت نماید. تبعیضی که در آن نه گروهی تحت ستم واقع شوند و در قعر نشینند و نه گروهی ممتاز و تافته جدا بافته محسوب گردیده و در صدر نشانده شوند. این هر دو عامل بدبختی و نشانه عقب ماندگی فرهنگی است.
#شبکه_جامعه_مدنی
@civilizers
#رسالت_رسانه
خاطرتان هست که شبکه ایران اینترنشنال در زمان شروع اعتراضات هر روز اعلام می کردند بسیاری از مدیران داخل کشور ایران بار و بنه خود را جمع کرده و از طریق فرودگاههای مختلف کشور در حال خروج و فرار به کشورهای صنعتی هستند، از جمله همین انگلستان. خاطرتان هست؟
سپس قرار شد که نام چند تن از این مدیران را افشاء کرده و در اختیار مردم قرار دهند اما با گذشت بیش از سه ماه هنوز هیچ خبری از اعلام اسامی مدیران نیست. بازخواستی هم از این رسانه در کار نیست. چرا؟
به دلیل اینکه این رسانه ها با داشتن بازوهای خبری گسترده اثر یک خبر دروغ را با اخبار متعدد و متکثر که در پی خبر قبلی می آورند، ناپدید می کنند. آنها از اینکه با جعل خبر و ارائه تحلیل غلط از شرایط کشور تلاش می کنند به گونه ای وانمود کنند که شرایط کشور بسیار بحرانی بوده و حکومت در حال سقوط است، جوانان را تهیبج و تحریک به رفتارهای افراطی کرده و به میدان مین می فرستند.
آیا در پشت این رفتارهای تحریک آمیز منافعی برای اشخاصی وجود دارد؟
#رسالت_رسانه
#تهیبج
#تحریک
@civilizers
#برگی_از_تاریخ
#گفتارهای_دموکراسی
هنری لوکاس فرانسوی، نویسنده تاریخ تمدن، در جلد یکم از این مجموعه درباره سرنوشت جمهوری روم که بعد از دوره درخشان تفکر و علم یونان به وجود آمد چنین می نویسد:
این اوضاع و احوال( تبعیض شدید طبقاتی و آشفتگی در اداره کشور) جامعه و حکومت را دستخوش بخران جدی ساخت. کشاورزان آزاد، که دیگر نمی توانستند در روستاها زندگی کنند، به روم کوچ کردند تا از راه جیره غله دولتی زندگی را بگذرانند. طبقات فرودست تر روم روی اصلاحات پافشاری شدید می کردند. سناتورها( همان نمایندگان مجلس) که از نابسامانی ها سود می بردند، تمایلی به رویارویی با این موقعیت نداشتند. روابط آنها با انبود تهی دستان بیش از پیش پرتنش و تلخ بود. رهبران مردم به توده های شهری روی آورده و خواستار تقسیم دوباره زمین شدند. سناتورهای محافظه کار و مال دار، که به رویارویی برخاستند، آتش جنگهای داخلی افروخته شد.
مردان جاه پرست با استفاده از پشتیبانی توده های شهری به مقامات خاصی رسیدند و فرصت های بزرگی برای تاراج و غنیمت به دست آوردند........ سده یکم قبل از میلاد سراسر به جنگ فرصت طلبان رقیب گذشت؛ جنگ کسانی که با سنگدلی رفاه عمومی را از بین بردند و کشور روم را در خطر نابودی قرار دادند. بخران تنها زمانی فروکش کرد که #آوگوستوس دیکتاتور پس از نابود کردن همه مخالفان در ۲۷ ق م یگانگی را برقرار ساخت. البته این کار به بهای جمهوری تمام شد و جمهوری جای خود را به امپراطوری تازه داد.
ص ۳۰۴ و ۳۰۵
توضیح: باز دیدیم که در تاریخ به بهای بدست آوردن امنیت و از بین بردن هرج و مرج، آزادی را فدا کردیم و جمهوری تبدیل به امپراطوری شد. تجربه های تاریخی نشان می دهد چه در سده های گذشته در مناطق خاصی از جهان و چه در دنیای معاصر تقریبا در همه بخش های جهان، اگر دموکراسی و فرهنگ دموکراتیک در جوامعی که تازه به جمهوری رسیده اند، نهادینه نشود و سازمان های مستقل مردم نهاد و احزاب و رسانه مستقل و قوه قضائیه مستقل وجود نداشته باشد، آن جمهوری و آن دموکراسی به سرعت قابلیت مبدل شدن به دیکتاتوری و در نتیجه قطع شدن و انحراف مسیر توسعه را خواهد داشت، همان چنان که در تاریخ خودمان ایران بارها آن را تجربه کرده ایم.
@civilizers
#عقلانیت
بعضی ها به محض اینکه اسم عقلانیت میاد سریع موضع میگیرند و گوینده را متهم می کنند به اصلاحکاری و سازشکاری ولی مراد ما از بکار بردن کلمه عقلانیت این نیست.
عقلانیت را اگر بخواهیم مختصر و مفید تعریف کنیم یعنی رسیدن ایمن به مقصد و هدف از نزدیک ترین مسیر و با صرف کمترین هزینه ممکن. عقلانیت گاهی حکم به تسامح و مدارا میده و گاهی هم ممکنه حکم به خشونت سلبی یا حتی گاه خشونت ایجابی و هیجان بده، البته نه هر نوع مسامحه و خشونتی، مسامحه، مدارا، خشونت و هیجان هر کدام در شمول تاکتیک هایی هستند که به فراخور زمان و مکان و شرایط ممکن است به کار گرفته شوند. فقط باید به یاد داشته باشیم همیشه برای از پا درآوردن خصم نیاز به خشونت و هیجان افراطی نداربم بلکه گاهی برای شکستن و گسستن او نیاز به جبهه گسترده ای از افراد متحد و مصمم هست.
@civilizers
معمولا مابین شروع جنبش های وسیع علیه نظام های دیکتاتوری تا رسیدن به دموکراسی و تاسیس یک سیستم سکولار_دموکراتیک که در آن قانون اساسی حامی حقوق تمام شهروندان صرف نظر از نوع نژاد، مذهب، قومیت و ملیت باشد، یکی از دو نوع واسطه ظهور می نماید که می تواند یک مصلح ظاهری از نوع بن سلمانی و بدون تغییرات زیربنایی و بنیادین باشد و یا می تواند یک کودتا یا شبه کودتای نظامی با توزیع آزادی های اجتماعی و بازهم بدون تغییرات زیربنایی باشد. این هر دو هم می تواند مانع و هم می تواند واسط بین جنبش اصیل اجتماعی تا رسیدن به نظام سکولار_دموکرات باشد.
اما باید به هر دو «نه»گفت و تا رسیدن به حاکمیت قانون و آزادی همه جانبه ملت «دو مارتن» را رها نکرد.
@civilizers
از هر چه که بوی انقلاب ۵۷ بدهد بدم می آید.
چندی پیش خشایار دیهیمی، مترجم شهیر بسیاری از آثار مهم فلسفی اظهار نظری کزده بود درباره شرایط امروز ایران و نسبت آن با انقلاب ۵۷.
خشایار دیهیمی شخصیتی درون گرا دارد و عموما در فضای مجازی خبر چندانی از او نیست. این مترجم پرکار آثار فلسفی را ما بیشتر از طریق آثار فرهنگی او میشناسیم. او در اظهار نظری که کمی عجیب به نظر می رسد اعلام کرده بود
«از هر چیزی که بوی انقلاب ۵۷ بدهد بدم می آید»
ضمن احترام به شخصیت این فعال مهم فرهنگی در حوزه فلسفه، نقدی چند بر گفته او وارد است.
اول اینکه بیان چنین نظراتی که برخاسته از احساسات و هیجان است هیچ دردی از جامعه ما درمان نمی کند. و به جز اینکه موجب دامن زدن به فضای هیجان زده موجود شده و راه را بیشتر بر عقلانیت ببند و فضای دو قطبی موجود میان موافقین و مخالفین انقلاب ۵۷ را تشدید نماید، تاثیر دیگری ندارد. بد و بیراه گفتن بر پدیده انقلاب ۵۷ و اظهار انزجار و تنفر خود را به این شیوه بیان کردن بدون ارائه دلایل و مستندات و آسیب شناسی علل بیراهه رفتن مسیر انقلاب در فردای حوادث سال ۵۷، ناشی از یک نوع انقطاع در بینش تاریخی و ندیدن پدیده ها و عللی است که در دهه های پیش از انقلاب موجب گردید جامعه ما به انقلاب و پدیده تحول اساسی روی آورد. از جناب خشایار دیهیمی بیش از این انتظار می رود و امید است ایشان به جای صرفا اظهار نظرات هیجان زده، به واکاوی پدیده انقلاب و نقش خود و دیگران در آن برهه زمانی و ارائه راهکار برای شرایط فعلی بپردازند واگرنه چنین اظهار نظراتی صرفا از روی احساس نه تنها دوای درد ما نیست بلکه از نوعی فرافکنی در پذیرش مسئولیت ها و انداختن ان به گردن دیگران حکایت دارد
@civilizers
جناب محسن برهانی، حقوقدان با استدلال و درد و خشم از دادگاه های محاربه میپرسد: با اینهمه نقد و اشکال علیه حکم اعدام «حتی برایتان تردید هم ایجاد نشد؟»
@civilizers
درد دین یا شهوت قدرت ؟
#فرهیختگان راهی به رهایی
«من فرمانروایانی را که اکثریت مردم را دشمن خود ساختهاند و مجبورند برای حفظ مقام خود بهزور توسل جویند، بدبخت میدانم. زیرا آنکه دشمنان اندکی دارد بهآسانی میتواند خود را از گزند آنان مصون نگاه دارد، ولی کسی که اکثریت مردمان با او دشمناند هرگز روی ایمنی و آرامش نمیبیند و هر چه بیشتر ستمگری پیشه کند حکومت خود را ضعیفتر میسازد. ازاینرو، بهترین راهی که قدرتمندان در پیش میتوانند گرفت این است که بکوشند دوستی مردم را جلب کنند.»
▪️ماکیاولی، گفتارها
@civilizers
اعدام دو جوان که در اعتراضات دستگیر شده بودند بدون داشتن حق وکیل و در یک دادرسی عجولانه به اتهام کشتن یک فرد دیگر( اعضای بسیج)، هر چه که باشد نامش اجرای قانون نیست بلکه پرش از روی چهارچوب ها و مسیر های قانونی به قصد انتقام جویی و کم کردن روی جامعه است. این نه عدل است نه انصاف است و نه حتی اقتدار، این فقط ضعف است.
@civilizers
صحبت های دکتر یوسف اباذری درباره نقش پروپاگاندای رسانه ای و تبلیغات در حجم گسترده مدیاهای صاحب پول و قدرت در کار وارونه ساختن حقیقت و سفید نمایی ذغال و سیاه جلوه کردن برف.
@civilizers
رویکرد درست به گذشته چگونه باید باشد؟
منصور خضاعی
درست آن است که تاریخ را از اول به آخر مطالعه کنیم، یعنی ابتدا ذهن را خالی از واقعیت هایی کنیم که داریم و وانمود کنیم که درباره تاریخ آن دوره چیزی نمی دانیم. آنگاه از ابتدای آن دوره تاریخی شروع به مطالعه نماییم و حوادث و رویدادها را به ترتیب سال و یا زمان وقوع دنبال کرده تا به پایان برسیم. در چنین حالتی وقتی رویدادهای بعدی را با قبلی مقایسه می نماییم متوجه می شویم که غالبا در هر دوره نسبت به دوره پیش از خود احتمالا پیشرفت هایی صورت گرفته است؛ پیشرفت هایی که در زمان های دور اتفاق افتاده ممکن است در مقایسه با زمان حال که در آن زندگی می کنیم خیلی عقب افتاده به نظر آید ولی به هر حال پیشرفت بوده و انباشت همین پیشرفت ها ما را به دنیای متمدن امروزی رسانده است، برای مثال نوآوری که در هزار سال پیش رخ داده ممکن است از دید امروز ما در قرن بیستم بسیار ابتدایی و عقب مانده به نظر آید اما اگر همان نوآوری ها نبودند امروز ما به این سطح از دانش بشری نرسیده بودیم. لذا به سخره گرفتن قوانین، سنت ها، روش های معالجه های باستانی، آئین ها و اعمال دینی و رسمی گذشته و همچنین تفکر متفکران، فیلسوفان و اندیشمندان دوره های پیشین و تکفیر و بدگویی نسبت به آن ها به جز جهل و قدر ناشناسی نسبت به روند تکاملی تاریخ، بر چیز دیگری دلالت نمی کند.
@civilizers
دکتر سعید مدنی، جامعه شناس متعهد و از نخبگان فعال و کوشا در زمینه آسیب های اجتماعی به تحمل نه سال حبس محکوم شده است. شما در هیچ کجای دنیا مشاهده نمی کنید یک حکومت اینچنین تعداد زیادی نخبگان سطح بالای علمی خود را محاکمه و به زندان های طویل المدت محکوم نماید. نخبگانی که هر کدام برای رشد علمی و جلوگیری از آسیب های اجتماعی بدون مزد و منت تلاش شبانه روزی می کنند. کلیسا در دوره تاریک قرون وسطی علم را سرکوب کرده و عالمان را به زندان انداخته یا در ملا عام آتش می زد. در قرون میانه نیز در سرزمین های اسلامی فلاسفه و عالمان مستقل به جرم ازاد اندیشی، توسط فقهای تنگ نظر تکفیر شده و یا راهی سیاه چاله می شدند و یا به قتل می رسیدند.
فقیه تنگ نظر همواره علم و فلسفه و جامعه شناس و متخصص را گوش به فرمان خود می خواهد واگرنه حکم زندان و ارتداد و مرگ و ترور در انتظارش خواهد بود. حکومتی که صدای هشدار عالمانش را نشوند سرنوشت تلخی در انتظارش خواهد بود.
@civilizers
معلمهای تأثیرگذار
رحیم قمیشی
خاتمی که یادتان هست، رفت و دماوند رأی داد!
میرحسین که اصلا نخست وزیر محبوب امام بوده.
بازرگان خودش باعث شد سیستم این شکلی شود.
شریعتی اصلا تئوریسین بدبختی امروز ما بوده.
خسرو گلسرخی که معلوم نشد چپ بود یا راست!
مهدی کروبی خودش جیرهخوار فاسدها بوده...
خانم رهنورد هم همیشه با میرحسین بوده. او هم برای اعدامهای ۶۷ باید محاکمه شود.
بهزاد نبوی که گفت ما هرگز دنبال براندازی نبودیم.
سروش و انقلاب فرهنگی!
تاجزاده و باقی و زیدابادی و سید حسن که اصلا سوپاپهای نظامند!
آخوندها همه سر و ته یک کرباسند
ایثارگران و خانوادههای شهدا هم اگر نبودند که نظام فاسد اصلا نبود!
من ۲۲ سال برای درس خواندن کلاس رفتهام. معلم سال دوازدهم هزار فرمول به من یاد داد. استادهای دانشگاهم چیزهایی گفتند که در عمرم نشنیده بودم.
اما...
هیچکدام معلم کلاس اولم نشدند.
او چراغی را در دلم روشن کرد که تا امروز از نورش بهره میگیرم.
خانمی بود ساده، مهربان، کمحرف و صبور.
او عشق را در دل من کاشت، عشق به بزرگ شدن، عشق به حرکت کردن، عشق و امید به آینده را.
او به من گفت هرگز نباید ناامید شوم. او یادم داد با تلاش میشود حقایق جدیدی را کشف کرد، دنیاهای جدیدی را پیدا کرد.
و من همۀ عمرم را مدیون او هستم. بیشتر از همۀ اساتیدم.
آنکه به من میگوید او را فراموش کنم، هرگز خیرخواه من نیست.
من نمیگویم آنچه را گلسرخی، شریعتی، مطهری، بهشتی، بازرگان، منتظری، سروش، خاتمی، میرحسین، کروبی، تاجزاده و خانم رهنورد قبلا گفتهاند، امروز باید کلمه به کلمهاش را قاب کنیم. اما نباید فراموش کنیم تلنگرهای باز شدن فکر بسیاری را چه کسانی زدند.
میدانم سخت است و ممکن است در این هیاهو تصور شود میخواهم باز برخی را بالا بکشم، که قبلا تصمیم به انجام تغییرات، با همین ساختار را داشتند، اما از طرد آنها در ذهن امروزیها، همیشه رنج بردهام و آن را از نقشههای بدخواهان دانستهام.
اگر کسی سالهای ۵۰ تا ۵۵ خواندن و نوشتن میدانسته و کتابهای شریعتی را نخوانده پس چه خوانده؟
اگر کسی سال ۸۸ در سن انتخابهای سیاسی بوده و خواستههای میرحسین و کروبی او را به وجد نمیآورده، پس چه میخواسته؟
من به آن درصد اندکی که مدعی هستند بیش از ۴۰ سال است حقیقت را شناختهاند کاری ندارم، آنها شاید هوششان از متوسط جامعه بالاتر بوده.
من کاری به آنهایی که میگویند کتابهای شریعتی را از همان نخست پر از انحراف میدیدهاند ندارم، شاید آنها فیلسوفان بزرگی بودهاند که ناشناخته ماندهاند.
اما چشم پوشی کردن از سرمایههای بزرگی که مثل معلمان کلاس اولمان سعی کردند متوسط جامعه را به تفکر وادارند، به نظرم هرگز صحیح نیست.
اگر بنا بر آن باشد هر شخصیتی با یک نقد یا انگ از دایره خارج شود، چه کسی باقی میماند؟
ما برای آینده ایران به همه نیاز داریم.
ما درد بزرگمان آنست که اقشار مهمی از جامعه تا امروز به دلیل زن بودن، یا به دلایل عقیدتی، قومی و یا تنگ نظری به کنار گذاشته شدهاند، و کشور چه ضررها که نمیدهد. اقتصاد، سیاست، آموزش، توسعه، روابط خارجی، تکنولوژی، و همه پایههای پیشرفت کشور مسدود شدهاند. از حالا بخواهیم فریاد این با ما نیست، آن از ما نیست سر بدهیم، فردا چه خواهد شد؟!
ما برای ساختن آینده ایران چارهای نداریم جز آنکه چتری بسازیم که بتواند همه جامعه و شخصیتهای بزرگ ایران را در بر بگیرد.
ضربهای که تفرقه به ما میزند هیچ دشمنی نمیتواند بزند.
هر کس بگوید فلانی قبلا با نظام بوده
هر کس بگوید فلان شخصیت طرفدار ما نبوده
هر کس بگوید اصلاحطلب یعنی دشمنی با مردم
هر که بگوید اصولگرا بودن یعنی ضدیت با ملت
فلان قشر نمیتوانند همراه مردم باشند...
او ضربهای به ایران و آیندهاش میزند که به آسانی نمیتوان جبرانش کرد.
ما برای آینده همانطور که قومیت، عقیده شخصی و داخل و خارج ایران بودن برایمان معیاری نیست، هرگز از معلمان دوره سختیهایمان، نباید دست بکشیم.
من تا ابد شاگرد کوچک دکتر شریعتی هستم.
من تاثیر خسرو گلسرخی بر زندگیام را انکار نمیکنم.
من مهندس بازرگان برایم شخصیتی ابدی است.
آقایان منتظری، خاتمی، کروبی هرگز بزرگیشان در ذهنم ذرهای کوچک نمیشود
دکتر سروش، محقق داماد، تاجزاده و بسیاری بزرگان معاصر همیشه بزرگانم باقی میمانند.
میرحسین موسوی و خانم رهنورد را روزی نیست که برای آزادیشان دعا نکنم. شک ندارم با بودن شخصیتهای دلسوز چقدر مشکلات کشور کمتر میشدند.
من نمیتوانم معلمهای کلاسهای ابتداییام را فراموش کنم.
من نمیتوانم انسانهای روزهای سخت را در موقع ثمردهی زحماتشان نادیده بگیرم.
جوانها هم حتماً میدانند، بدون زحمات پدران و مادرانشان و معلمهایی بزرگ، هرگز به این نقطه از پیشرفت نمیرسیدند.
آنها حتما میدانند.
#فرهیختگان راهی به رهایی
@civilizers
ساده زیستی حضرت عیسی علیه السلام
نهج البلاغه
خطبه ۱۶۰
اگر خواهی از عیسی بن مریم علیه السلام بگویم، که سنگ را بالش خود قرار میداد،
لباس پشمی خشن به تن میکرد، و نان خشک میخورد، نان خورش او گرسنگی، و چراغش در شب ماه، و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمین بود، میوه و گُل او سبزیجاتی بود که زمین برای چهار پایان میرویاند،
زنی نداشت که او را فریفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند، و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل نماید، مرکب سواری او دو پایش، و خدمتگزار وی، دستهایش بود.
#فرهیختگان راهی به رهایی
@civilizers
با این مردم چه کردید؟ شما که از " جنگ " بدترید...
عادل فردوسى پور
▪️دربی بود، اما خیلیها نمیدانستند، خیلیها ندیدند و خیلی از آنهایی هم که دیدند، جوش و خروش سابق را نداشتند. قبلا از یک هفته پیش از دربی تب و تاب و هیجان شروع میشد، اما این بار هیچ خبری نبود. حتی کوچ عجیب یورگن لوکادیا، بهترین بازیکن پرسپولیس از ایران هم کسی را تکان نداد، همانطور که فریادهای مصنوعی جواد خیابانی شور چندانی بر نینگیخت. خدا نگذرد از کسانی که این بلا را سر ملت آوردند؛ از آنهایی که باعث شدند مردم حتی از همان دلخوشیهای کوچک سابق هم لذت نبرند.
▪️این طرف دلار چهل هزار تومانی و سکه بیست میلیونی و مرگ تدریجی در هوای کثافت شهرها و آن طرف هم جولان دادن مدیران بیلیافت و متوهم؛ در چنین برزخی جای دربی کجاست؟ دل خوش سیری چند؟ قرمز و آبی نه؛ ما امروز یک ملت سیاهپوشیم. تمام داستان دربی سهشنبه، سکوت سنگین و معنادار ورزشگاه آزادی بود و البته شادی گل نکردن ارسلان مطهری که تلویزیون بزدل سانسورش کرد. آزادی بیان که هیچ، این جماعت ترسو حتی «آزادی سکوت» را هم تاب نمیآورند.
▪️شهرداری تهران بیلبورد غولآسای تبلیغاتی زده و نوشته: «یلدا؛ شبی که در آن غصهها فراموش میشود.» غصه شمایید، شام تار شمایید، آنچه باید فراموش شود شمایید. دست از گلوی این مردم بردارید. روحشان را کشتید، سادهترین خوشبختیهایشان را از بین بردید و حالا دنبال عادینمایی شرایط با جامجهانی و دربی و یلدا هستید. مردم سالها به صورت خودجوش هر کدام از اینها را گرامی میداشتند، شما اما با هنر بیبدیلتان همه چیز را خراب کردید. کاش یک بار برای همیشه بفهمید احساس خوشی کردن «زورکی» نیست. یک روز در اوج جنگ با دشمن خارجی، صد و بیست هزار نفر به تماشای دربی رفتند و تا لب خط کنار هم نشستند. شما از تیره کدام تاریکی بودید که حتی همین چراغ کهنه را هم خاموش کردید؟ شما که از جنگ بدترید...
فرهیختگان
@civilizers
📸 نسل دوم ماهواره های استارلینک که بسیار پیشرفتهتر از نسل اول هستند احتمالا هفته آینده پرتاب میشوند
🔹 گفته شده ایلان ماسک به دنبال اتصال مستقیم گوشی های همراه به اینترنت ماهواره ای بدون دیش است که انقلابی در اینترنت به وجود خواهد آورد و با استفاده از این فناوری از هرجای دنیا فقط با گوشی موبایل بدون نیاز به دیش می توانید به اینترنت متصل شوید.
اصلاحات پرس
@civilizers
تعصّب، چنانکه میدانیم پافشاری در بر حق بودنِ یک فکر و باطل بودنِ همهی اندیشههای دیگر است؛
و این فکری که بر حق شمرده میشود جز خود چیزی را نمیبیند و همهی کسانی را که خارج از دایرهی اویند، دشمن میانگارد و تا آنها را به زیر بیرقِ خود نیاورد، آرام نمیگیرد.
#داستان_داستانها
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
توضیح: گزاره فوق در خصوص تعصب، هم درباره کسانیکه در قدرت حضور دارند صدق می کند و هم درباره بخش بزرگی از اپوزیسیون و مخالفین حاکمیت.
@civilizers
پروژه عصبانی کردن مردم و بهانه سرکوب خشن
در جوامعی که جنبش های اجتماعی فاقد یک یا چند رهبر مشخص در مبارزات ضد دیکتاتوری است و به قولی این جنبش ها بدون سر به پیش می رود، همواره این خطر وجود دارد که مسیر جنبش بدلیل میل به خشونت زیاد و افراط_ که خود واکنشی به رفتار نیروهای امنیتی است_ از اهداف ضد دیکتاتوری خود منحرف شده و نهایتا یا به سرانجام نرسد یا عملا به ضد خود تبدیل گردد.
از آنجایی که این نوع جنبش ها بدلیل شدت عصبانیت توده ها و انباشت نارضایتی های فراوان در لایه های مختلف جامعه که خودش حاصل ناکارامدی سیستم در پاسخ به نیازهای اولیه جامعه است، بسیار مستعد رفتارهای خشونت آمیز هستند لذا اتاق فکر نیروهای امنیتی به منظور از مدار خارج کردن و به انحراف کشاندن این جنبش ها، با توسل به هیجانات جمعی جامعه و از طریق سخن پراکنی در تریبون های مختلف دولتی و رسانه های انحصاری، سعی در تحریک بدنه جنبش به منظور ایجاد عصبانیت مضاعف می نمایند تا بر اثر این تحریک، توده عصبانی و هیجان زده به دام فریب او افتاده و دست به اقدام خشن افراطی و خرابکارانه بزند. در این جا است که اتاق فکر امنیتی ضمن توجیه نیروهای سرکوب گر خود در جایز دانستن و بکارگیری خشونت علیه توده خرابکار، ابتکار عمل را بدست گرفته و در سرکوب حداکثری به هر شکل ممکن، به منظور خواباندن قائله، هیچ تردیدی به خود راه نخواهد داد به طوریکه بخش زیادی از جنبش ناامید و مرعوب شده و توان ادامه حرکت و مبارزه را نخواهد داشت. لذا در چنین شرایطی استفاده از عقل جمعی و تجربه نسل های قبل تر در مسیر پیشبرد جنبش و آسیب شناسی ان در حین حرکت، اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت.
@civilizers
جامعهای که فلسفه ندارد، هرچه علم داشته باشد، ابله است.
خوشبخت جامعهای است که بیش از آنچه میداند، میفهمد. بدبخت جامعهای است که فقط میداند و نمیفهمد.
جامعهای سعادتمند است که بیش از آنچه میداند، میفهمد.
دکتر ابراهیمی دینانی
@civilizers
از میان بحرانهای اجتماعی، اعدامِ سیاسی منفورترین، فجیعترین و مسمومترین اعدامهاست و ریشهکنکردن آن بیش از دیگر اعدامها حیاتی و لازم است. گیوتینی که سرِ مجرمین سیاسی را از بدن جدا میکند در زمین ریشه دوانده و در اندکزمانی بارها از همهجایِ خاک سر برمیآورد. از همینرو بههنگام انقلاب مراقبِ اولین سری که از بدن جدا میکنید، باشید؛ چراکه آن سر، اشتهای مردم به انقلاب را چند برابر میکند.
✍️ ویکتور هوگو
📗 آخرین روزِ یک محکوم
@civilizers
یک عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیتمدرس گفت دامن زدن به ذهنیت پایان(سریع) نظام در ایران یک «توهم خطرناک» است
هاشم آقاجری:
من اصلا تلقیام این نیست که این آخرین حلقه است و باید به کسانی که این توهم را تولید میکنند که اکنون روزهای آخر است و این نظام همین روزهاست که سقوط کند به صورت جدی هشدار داد که این یک توهم خطرناک است.
این توهم هزینههای زیادی برای جوانانی ایجاد میکند که به تصور اینکه همین روزهاست که تمام بشود، هر هزینهای را متحمل میشوند.
آن بهاصطلاح شاهزاده، متاسفانه هفته قبل گفت آقای بایدن باید صندوقی برای کمک به اعتصابگران در ایران ایجاد کند. این خیلی خطرناک است. شما از بایدن میخواهید که صندوق تهیه و کمک کند؟! یعنی از همین حالا نطفه وابستگی و دخالت آمریکاییها و منحرف کردن اعتراضات مردم ایران دیده میشود.
تجربه تاریخی نشان داده مردم ایران بهشدت مردمی استقلالطلب هستند و به شدت از هر کسی که کوچکترین شائبه وابستگی به خارج داشته باشد، فاصله میگیرند.
ایرانیان در وطنپرستی و احساس قومی و ملی، یک کشور بیریشه و بیبته مثل شیخنشینهای خلیجفارس نیستند. ایران یک کشور چندهزار ساله است و مردم متکی به منابع بسیار دیرینی مثل آرش، کاوه، مزدک و... هستند.
ما جامعه مطلوب و چشمانداز آیندهای را که میخواهیم بسازیم، از همین الان در عمل خودمان باید بسازیم. یعنی من میگویم اگر دنبال یک جامعه دموکراتیک هستیم، باید از همین الان روابط بین خودمان را دموکراتیک کنیم.
اگر جامعهای میخواهیم که خشونت در آن نباشد، از همین الان باید از روابط خودمان خشونتزدایی کنیم، زیرا اصلا شما نمیتوانید بگویید من با خشونت، قهر، خرابکاری، جنگ، دروغکاری، افترا، جعلخبر و فیکنیوز، یک حکومتی را بر میاندازم و بعد که بر سر کار آمدم، دیگر از این کارها نمیکنم!
@civilizers
حکم اعدام معترضین نمایش قدرت نیست
بر ملا شدن ضعف است.
موجب ارعاب بیشتر نمی شود
خشم جامعه را چندین برابر می کند.
دست قدرت را پر نشان نمی دهد
آشکار کردن خلاء است.
#محسن_شکاری
@civilizers