bashgahandishe | Неотсортированное

Telegram-канал bashgahandishe - باشگاه اندیشه

3680

⬅️ کانال باشگاه اندیشه، مرجعی برای اهالی تفکر و مجالی برای اندیشیدن. ارتباط با ما : @Ahmadkhalesi @labibreza تلفنها 66480717 66480718 66480719 نشانی اینستاگرام باشگاه اندیشه https://www.instagram.com/bashgah.andisheh/ ...

Подписаться на канал

باشگاه اندیشه

سرکار خانم دکتر راهیل قوامی

خبر غم انگیز در گذشت مادر گرامیتان موجب اندوه دوستان شما در باشگاه اندیشه گردید.
آرزوی صبر و شکیبایی و روزهایی سرشار از تامل و تحمل برای شما داریم و برای مادر ارجمندتان آرامشی ابدی غرق در رحمت واسعه الهی از درگاه ابدیت خواستاریم.

@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

http://www.ibna.ir/fa/tolidi/303717/%D8%AA%DA%A9%D8%B0%DB%8C%D8%A8-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D9%88%D8%B4%D9%86

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

شب فراق که داند که تا سحر چند است...

غزل #سعدی
موسیقی: Obiymi, Okean Elzy
#محسن_حکیم_معانی

@sarkhaani

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

زاویه نامتناهی

در گفت و گوی دوم به این سوالات خواهیم پرداخت :

آیا چنین آنارشیسمی به یک بی مسئولیتی سیاسی منجر نمی شود؟
چگونه انسان می تواند مسئولیت مدنی خود را انجام دهد در حالی که از چیزی رضایت ندارد؟
آیا روحیه چنین انسانی به یک لاابالی گری عملی منجر نمی شود؟ در حالی که انسان به طور طبیعی آماده فرار از مسئولیت انسانی خود است و به دنبال بهانه ای برای بی عملی می گردد؟
آیا نیروی روحی لازم برای انسان فراهم می شود که این همه ناملایماتِ مبارزه برای اهداف اجتماعی و سیاسی را تحمل کند؟
چرا تمامی مبارزان و مجاهدان برجسته تاریخی با یک قطعیت فکری به مبارزه برخواستند؟
آیا احاد جامعه با چنین نسبیتی انگیزه ای برای حرکت و پشتیبانی از حرکتهای اصلاحی را خواهند یافت؟
چرا باید برای تغییری اقدام کرد و نیرو گذاشت و قربانی و هزینه داد که چه بسا بهتر از اول نباشد؟!
آیا ما با چنین افکار و اندیشه هایی با دست خود تمام نیروهای اصلاحی را از بین نمی بریم؟

قریب به یکساعت گفت وگو و ضیافتی درفضای باز به چاشنی قهوه ایرانی و یا پیشنهاد خوراکی دیگر

هماهنگی حضور :
@labibreza

دوشنبه11 اسفند1399
ساعت شانزده وسی دقیقه
@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

به مناسبت روز پدر ،
پشت صحنه فیلم جدایی نادر از سیمین ( ساخته اصغر فرهادی)


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

تنبور نوازی یارسان ( اهل حق ) ، در ستایش مولا علی


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

زاویه نامتناهی

در گفت و گوی یکم به این سوالات خواهیم پرداخت :

" آیا ریشه های نارضایتی به انسان بر می گردد یا به خدا یا خلقت یا یک امرماورای طبیعی؟
آیا این نارضایتی به کلیت تاریخ و نهایت جهان نیز باز می گردد؟
این نارضایتی چگونه می تواند بی انتها باشد؟
آیا چنین نارضایتی از جهان می تواند بدون یک انسان گرائی مفرط ، معنی و مفهومی داشته باشد؟
انسان گرائی و انسان محوری آیا به یک تقابل با مفهوم خداوند نمی رسد؟
انسان گرائی در حالی که در تاریخ با موفقیت همراه نیست آیا به یک پوچ گرائی منتهی نمی شود؟
"

قریب به یکساعت گفت وگو و ضیافتی درفضای باز به چاشنی قهوه ایرانی و یا پیشنهاد خوراکی دیگر

هماهنگی حضور :
@labibreza

دوشنبه 4 اسفند1399
ساعت شانزده وسی دقیقه
@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

فروغ ، که خواهر ما بود ، به تعبیر قیصر امین پور


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

@bashgahandishe

فروغ زمان فرخزاد

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

بزرگان شعر معاصر ایران در یک قاب : فروغ فرخزاد ، فریدون مشیری ، هوشنگ ابتهاج ، سیمین بهبهانی ، نادر نادرپور و ....


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

بخشی از شعر سهراب سپهری در رثای فروغ به نام « دوست » :

بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب میفهمید .....
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ درها
برای خوردن یک سیب چقدر تنها ماندیم.

تصویر سهراب و فروغ در کنار هم


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

هوشنگ ابتهاج :

«فروغ» [فرخ‌زاد] با [نادر] نادرپور رفیق بود. نادرپور اینا یک ملکی داشتن در «چیذر». یه مزرعه بود. بیرون از دنیا بود! جای خیلی قشنگی هم بود. من و نادرپور و فروغ می‌رفتیم چیذر قدم می‌زدیم. این دو تا می‌رفتن و من وامی‌ایستادم واسه خودم آواز می‌خوندم. همین موقع‌ها بود که نادرپور شعرهای فروغو درست می‌کرد. همهٔ اون شعرهای «اسیر» و «عصیان» و «دیوار» رو، نادرپور درست کرده بود و از تاثیرات نادرپور بود. یه مقدار هم از تأثیرات [سیاوش] کسرایی بود. از امتیازات هم‌صحبتی استفاده کرده بود!

⭕️ کسرایی با فروغ خوب بود؟
([هوشنگ ابتهاج] لبخند می‌زند و نگاه شیطنت‌آمیزی به من می‌اندازد . . .]

✅ یه زمان که خیلی خوب بود، رابطهٔ خیلی نزدیکی با هم داشتند. کارهای اولش خیلی پرت و پلا بودن. کتاب‌های «اسیر» و «دیوار» و «عصیان» خیلی شعرهای ابتدایی‌ای بودن. با همهٔ دستکاری‌هایی که بزرگان درش کردند و زحماتی که کشیدن! (لبخند رندانه‌ای می‌زند!) واقعا پرت و پلا بود. این «تولدی دیگر» از زمان آشنایی فروغ با ابراهیم گلستان ساخته شده و با همهٔ تغییراتی که می‌شه در کار هنری اشخاص حدس زد، ولی این اصلا بیرون از اندازهٔ تغییره و اصلا یه مرتبه یه چیز دیگه شده. فروغ سواد و معلوماتی که نداشت. به‌نظر من، تولدی دیگر بی‌شک تحت تأثیر گلستان ساخته شده. . .…

⭕️ بعضی‌ها که اصلا می‌گن: ابراهیم گلستان این شعرها را گفته؟!! امکانش هست؟!!

✅ چه کسی می‌تونه همچین ادعایی بکنه و کی‌می‌تونه رد بکنه؟! در هر صورت با دخالت گلستان بود. اما چقدر دخالت داشت؟ . . . بی‌شک وجود خود فروغ عامل اصلی بود ولی گلستان، زیر و رو کرده فروغ رو؛ یعنی از یک شاعر درجهٔ هشتم، درجه صدم در واقع . . . رسید به این شعرها. به اون شعرهای «عصیان» و «اسیر» و «دیوار» نگاه کنید؛ همه چیزش خرابه؛ وزن، زبان، فرم، تصویر، همه‌چیزش خراب بود. بعد، تولدی دیگر! اصلا باور کردنی نیست. نقش گلستان، بیشتر از نقش یه معلم و مربی باید باشه . . .

مصاحبه با هوشنگ ابتهاج، پیر پرنیان‌اندیش، (جلد دوم) انتشارات سخن ـ تهران، چاپ اول ۱۳۹۱، صفحات ۹۷۸، ۹۷۹، ۹۸۰ و ۹۹۷


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

فروغ را باید به عنوان کنش‌گری که در حوزه ادبیات معاصر، فکر و اندیشه قابل تحلیلی دارد، بررسی کرد. فروغ جامعه‌شناس نیست، اما نگاه او نسبت به جامعه، آرزوها، و آمالش، به نگاه جامعه‌شناسی نزدیک شده است.

بحث فروغ از این زاویه که من می‌خواهم مطرح کنم شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. تحلیل‌هایی که تا به امروز در خصوص اشعار وی صورت گرفته بیشتر در مورد ساختار شعر بوده است، و تحلیل‌های دیگر در مورد او بیشتر جنبه روانشناختی داشته‌ و به این مسئله پرداخته‌اند که چرا فروغ اینگونه حرف زده؟، محیط خانواده و پدر، مادر، برادر و اطرافیان او چه تأثیری بر او گذاشته است؟

من به دو دلیل این تحلیل‌ها را نمی‌پسندم؛ یکی اینکه با شناختی که از شعرهای فروغ دارم، او در فضایی می‌بینیم که درگیر این عوامل از پیش تعیین شده نیست، یعنی می‌تواند کنش کند و بالاتر از ظرفیت‌هایی که جامعه و خانواده برایش ترسیم کرده‌اند، عمل مکاید. شعرها و شخصیت فروغ نشان می‌دهند که او خیلی پیش‌تر از زمان خود و شاید ضد آن حرکت کرده است. رویکرد من در جامعه‌شناختی، تفسیرگرایی است و به لحاظ فلسفی، ریشه‌های اگزیستانسیالیسم در آن است. در این نگاه معتقدیم انسان‌ها با تعبیر و تفسیری که از زندگی دارند، زندگی خود را می‌سازند. درست است که شرایط خانوادگی، اجتماعی، و تاریخی جبرهایی را بر انسان تحمیل می‌کند، اما انسان قادر است با شناخت این جبرها و تبدیل آنها به ضرورت، گام‌هایی فراتر از این جبرها بردارد.
لذا فروغ را باید به عنوان کنش‌گری که در حوزه ادبیات معاصر، فکر و اندیشه قابل تحلیلی دارد، بررسی کرد.

در بحث هنر دو تقسیم‌بندی وجود دارد؛ یکی هنر برای هنر (هنر آزاد) است که قائلین آن معتقدند هنر هیچ رسالتی دنبال نمی‌کنند. شاعر یا ادیب هر چه را دوست دارد می‌گوید، بدون آنکه ارتباطی با جامعه داشته باشد. حال می‌توان تأثیراتی از جامعه را بر شعر آزاد دید، اما شاعر آگاهانه به سراغ مسائل اجتماعی نمی‌رود. در برابر هنر آزاد، هنر مسئول مطرح می‌شود. این نوع هنر با اشکال مختلف در مورد مسائل اجتماعی بحث و موضع‌گیری می‌کند. این به معنای روزنامه‌نگاری و شعار دادن نیست، ساختار هنری بر جای خود وجود دارد، اما محتوای آن نکته‌هایی را در جامعه به صورت بزرگ‌تر نشان می‌دهد و راجع به آن بحث می‌کند. من فروغ را در دسته دوم قرار می‌دهم؛ او در جنبش‌های دانشجویی شرکت کرده و در فیلم‌سازی با مشاهده مشارکتی و مستقیم واقعیت را می‌بیند و گزارش می‌کند. قطعاتی از شعر او نشان می‌دهد که به صورت مستقیم مسائل اجتماعی زمان خود را مطرح کرده است...

ابوالحسن تنهایی
_____
@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

🔊 فایل صوتی

نشست «کرامت زن از نگاه ابن‌عربی»

سخنران: دکتر نصرالله حکمت

۱۲ آبان ۱۳۸۸
@nasrollahhekmat

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

🖋 «آیا مردان فرداست‌اند؟»
اردشیر منصوری

(به مناسبت ایامی که به «زن» منسوب است. به امید تأمین کرامت انسان‌ها، فراتر از همۀ تبعیض‌ها، سوء‌تفاهم‌ها و برتری‌جویی‌های جنسیتی.)
این متن یادداشتی است که ابتدا شهریور ۱۳۹۶ در پاسخ به دعوت و فراخوان مجلۀ «زنان امروز» با عنوان:
«آیا مردان فرادست‌اند؟» نوشته شده بود.

یادآوری:
در گفتگوی نخستین، از فراخوان‌دهندگان گرامی پرسیده بودم که منظور از سؤال چیست؛ و چند فرضیه را برای فهم پرسش طرح کرده بودم. در پاسخ گفتند، می‌توان یادداشت را با همان فرضیه‌ها آغاز کرد و مجله به پاسخ‌ها گشوده است و نویسندگان متعدد با دیدگاه‌های مختلف به این پرسش پاسخ خواهند داد. پاسخ‌های متعدد در شماره‌های مختلف مجلۀ زنان در آن سال منتشر شده بود.
@ardeshirmansouri

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

«سلام ، من دهباشی هستم»
(مستندی درباره علی‌ دهباشی، سردبیر مجله بخارا )

اين روزها از بخارا اخبار خوبی شنیده نمی شود، چرا که امیر بخارا در بیماری و کسالت به سر می برد و آنقدر خیر و برکت در سعی و قلمش بوده که از هر کجای کره خاکی برای شفای این سپه دار اندیشه پارسی دعا و سلام در کار می شود.
ما هم در باشگاه اندیشه همه امید داریم که در همین صفحه به زودی زود، خبر دیدار با علی دهباشی را منتشر کنیم...
ایدون باد


🆔️ @bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

نقشه مسائل اجتماعی-فرهنگی شیعیان ایران
بنابر دیدگاه 60 نفر از پژوهشگران دانشگاهی و فعالان اجتماعی-فرهنگی منتشر شد.

جهت دریافت گزارش می توانید به سایت و کانال تلگرام گروه بررسی های راهبردی میراث مراجعه بفرمایید:
https://mssinst.com/
@mssinst

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

نقد اعظم پویا بر «چالش اسلام و قدرت»؛ نقد نقد کدیور بر سروش
نقدی بر «چالش اسلام و قدرت»

نقد نقد کدیور بر سروش

اعظم پویا

عبدالکریم سروش در دو سخنرانی با عنوان «دین و قدرت» (سخنرانی اول و دوم) سویه های تاریخی و جامعه شناختی اسلام را مورد بررسی قرار داده و، چنان که خود می گوید، ایده اش در مقاله  « عقیده و آزمون »[۱]  را ،که  حدود سه دهه پیش، منتشر کرده بود بسط داده و ضلع دیگری از اضلاع مطالعاتی «روشنفکری دینی» را برجسته کرده است؛ مطالعات تاریخی و جامعه شناختی. این دو سخنرانی با عنوان «نظریه دین و قدرت» مورد توجه موافقان و مخالفان قرار گرفت و نقدها و نظرهای فراوان برانگیخت. محسن کدیور هم در دو جلسه به نقد آن نظریه پرداخت. نوشته حاضر،صرف نظر از درستی یا نادرستی مدعیات سروش، به نقد روش و دلایل کدیور می پردازد. اما پیش از آن، به برداشت اولیه خود از این نظریه اشاره می کنم. وقتی سخنرانی «دین و قدرت» را شنیدم، احساس کردم بار سنگینی از روی دوش احیاگران مسلمان برداشته شد؛ بار بزک کردن دین، کاری که اصلاح گران مسلمان دردمندانه در یک قرن اخیر مشغول به آن بوده اند، اما اشتغالی بدون راحتی خیال. به یادآوردم گفتگوی نوه داروین- به عنوان یک خداناباور- را با یک کشیش و محقق مسیحی نواندیش. او در دفاع از نظریه داروین و رّد باور به وجود خدا، آن نواندیش مسیحی را به چالش می کشید و می گفت شما اصلاح گران دینی با متون دینی هم گزینشی مواجه می شوید و آن ها را از معنای خود تهی می کنید. آیاتی از کتاب مقدس را برمی‌گیرید و آیاتی دیگر را فرو می نهید. و سال ها بعد هم همین نقد را از زبان مصطفی ملکیان در برابر روشنفکران دینی در ایران شنیدم. با شنیدن نظریه «دین و قدرت» احساس کردم گویی قرار است با این نظریه دوران این نقد رو به پایان برود.

و اما آن چه در پی خواهد آمد، نقدی است بر مطالب  محسن کدیور در نقد نظریه «دین و قدرت»، در دو نوشته او با عنوان « پاسخ به نقد کتبی دکتر سروش؛ایضاح چالش اسلام و قدرت» و «چالش اسلام و قدرت؛نقد سروش».
ادامه در
https://3danet.ir/islam-power-azam-pouya/

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

📻 گذر از مدرسه امروز و تأملی بر فردای آن

«باید خانه ای برپا کنیم!»

ارایه دکتر بیژن عبدالکریمی
در شانزدهمین نشست کانون خرد و توسعه ایران (کافه خرد)

اینستاگرام:
https://instagram.com/cafekherad

🔸کافه خرد؛ گفت‌وگو با طعم همدلی
@CafeKheradIranian

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

📍آیا مدرسه می تواند رضایت بیافریند؟ + نقدِ محافظه‌کاری علوم تربیتی‌ها

✍ مرتضي نظري*

ايران در آستانه ورود به قرن جديد هجري خورشيدي است و همين كافيست تا مدرسه را مسؤلانه با چند پرسش مواجه و یکدیگر را به گفت‌وگويي فراگير براي بهبود وضعيت آموزش و پرورش دعوت كنيم.

▫️انگاره و داوريِ غالب در خانواده فرهنگیان و آموزش و پرورشي‌ها، عبارت نسبتاً آشناست: «آموزش و پرورش اولويتِ دولت‌ها نبوده و به آن مانند طفل سرراهي نگاه می شود.»
من دو نكته به اين انگاره مي‌افزايم:
يكم: متاع و محصول آموزش و پرورش چه بوده كه نه جامعه و نه دولت‌ها اولويت بالايي براي آن قائل نيستند؟
دوم: سهم دانشگاهيان و مجامع علوم تربيتي در انزواي آموزش و پرورش و از اولويت افتادن آن چيست؟

▫️بی تردید، همگی واقفیم كه نهادهاي بسياري در پديداري وضعيت فعلی آموزش و پرورش سهيم هستند اما دقيقاً پرسش مبنايي من معطوف به سكوت و  محافظه‌كاري فراموش‌ نشدني آن دسته از دانشگاهيان و چهره‌هاي برجسته علوم تربيتي در بزنگاه‌هايي است كه اتفاقا ‌بايد مسؤلانه روشنگري مي‌كردند و نكردند مانند سكوت ايشان در ماجراي دست بردن‌هاي عجيب در كتاب‌هاي درسي مدارس و موضع تماشاگری اين چهره های صاحب‌نام در مواقعي كه آموزش و پرورش به كمك نياز داشته است.
اين سكوت‌ و محافظه‌كاري‌ چهره‌ها و مجامع علوم تربیتی، خسارت فراواني براي نهاد مدرسه در بر داشته كه واكاوي انگيزه و علل آن مجال ديگري مي‌طلبد. بديهي است كه انتظار از نهاد دانشگاه براي كمك به بهبود و ارتقاي كارآمدي و اثربخشي مدرسه از جنس كمك اجرايي و مديريتي ایشان نبايد باشد يا حداقل انتظار قبول مسووليت اجرايي در آموزش و پرورش توسط دانشگاهيان انتظاري اولويت‌دار نيست. آنچه اولويت مغفول و مورد پرسش است، كمك به انباشت مفهومي و علمي براي بازخواني نسبت خود با جهان پيرامون و نقادي و بازخواني اكنون خودمان و كمك به پيدا كردن جايگاهي مناسب در ميان جهان پيچيده است.  به عبارتي؛ كمك به مواجه‌سازي مدرسه و اركانش با پرسش‌هاي اساسي براي بالا بردن توان بازآفريني تمدني.
اين مسووليت خطير كه متأسفانه به جز تعداد اندكي از چهره‌هاي مؤثر و مسووليت‌شناس دانشگاهي، از سوي عموم ايشان بر زمين مانده و اغلب دچار چرخه تقلا براي ارتقاي درجه دانشگاهي و انتشار مقاله در مجلات علمي پژوهشي شده‌اند.

▫️سال‌هاست ناي و نوايي از دانشكده‌هاي علوم تربيتي شنیده نمی‌شود و حيرت‌آور اينكه وقتي يك اقتصاددان، جامعه‌شناس يا عصب‌شناس درباره وضعيت آموزش و پرورش از منظر تخصصي خود خود اظهارنظر مي‌كند با واكنش برخی از ایشان مواجه مي‌شويم كه چرا در حوزه‌اي حرف مي‌زنيد كه رشته شما نيست؟! در حالي كه در ميدان عمل، موضع اكثر مجامع علوم تربيتي نسبت به آموزش و پرورش از دو حال خارج نبوده: يا پرداختن به مسائل آموزش و پرورش را نوعي ورود به ساحت اجرا و دون شأن خود مي‌پندارند و يا دچار تصوري بالا به پايين نسبت به موقعيت و ماهيت مدرسه و دوگانه دانشگاه – مدرسه هستند و ناخواسته مرتبت مدرسه را كه ميدان اصلي رشد و تكامل نظريات و مكاتب و رويكردهاي روان‌شناسي و تربيتي بوده، نازل مي‌دانند. 

▫️به راستي چقدر از مقالات ISI و سمينارهاي ديروز و وبينارهاي امروز اهالي علوم تربيتي تحول كه نه! حتی تلنگري برخاسته؟ چرا مدرسه را از فاصله‌اي نزديك‌تر نمي‌بينند؟ تكليف مدارس سنتي و رويكردهاي قديمي و غيرپاسخگوي حاكم بر مدارس چه مي‌شود؟ براي كيفيت‌ افزايي مدارس چه ايده‌اي دارند؟ این دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی، با تغييرات زيربنايي و دگرگون کننده اينترنت در شكل و محتواي مدرسه چه تدبيري پیشنهاد می کنند؟ آمادگي جامعه، نهاد خانواده به ويژه بضاعت نهاد آموزش براي شرايط جديد مدرسه چگونه است؟ ارزشيابي متمركز و كتاب درسي متمركز و سبك مدرسه‌داري سنتي ما چگونه خواهد شد؟ آيا با تصوري كه از مدرسه به عنوان موقعيتي فيزيكي و جدول زمانی ثابت در روز و برنامه درسي غیرمنعطف، و امتحانات هماهنگ و… وجود دارد، مي‌توان وارد قرن جديد شد؟
▫️کمک چهره های آکادمیسین، دانشکده ها و انجمن‌های علوم تربیتی برای خودترمیمی و نوزاییِ نهاد مدرسه و رضایت آفرینی در جامعه چیست؟

🔺پانوشت: روزنامه اعتماد، ۲۷ بهمن ۹۹، همزمان با برگزاری شانزدهمین نشست گفت‌وگوی کافه خرد

🌏 تربیت و توسعه | رضایت‌آفرینی مدرسه
@IranHumanDevelopment2

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

قوّالی نصرت فتح‌علی خان؛ آوازخوان مشهور پاکستانی در مدح مولا



@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

زاویه نامتناهی

در گفت و گوی صفر از او خواهیم شنید :

" چرا ناراضی ام ؟!
چرا زاویه ؟!
چرا زاویه نامتناهی ؟!
شاید بتوان گفت اساسا زاویه انسانیت – و هرکه به آن پایبند است - با جهان و انسان هایش بی انتهاست و پایانی ندارد. برای من این زاویه نامتناهی از یک نارضایتی آغاز می شود : نارضایتی از سیاست و دیانت و جهان و اهالی آن.
برخلاف سکه رایج نارضایتی های روزگار ما که نارضایتی از یک حکومت و جناح و مرام و مکتب است این نارضایتی پایانی ندارد و به نوعی هر مرام و مکتب و اندیشه و مرامی را دربر می گیرد و به دیندار و بی دین، به سوسیالیست و کاپیتالیست، به فقیر و غنی و به هیچ چیز و ناچیز دیگر رحم نمی کند.
"

و خواهیم گفت :

"آیا این انسان ناراضی آنارشیست است؟
آیا نیهلیست است؟
آیا آتئیست است؟
یا اینکه اساسا غیرنرمال و نامتعادل است؟
"

قریب به یکساعت گفت وگو و ضیافتی درفضای باز به چاشنی قهوه ایرانی و یا پیشنهاد خوراکی دیگر

هماهنگی حضور :
@labibreza

سه شنبه28 بهمن 99
ساعت شانزده وسی دقیقه

@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

« ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد »

24بهمن ماه سالمرگ فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد ، شاعر« اسیر»ی که بر « دیوار »ها، «عصیان» کرد ، و « تولدی دیگر » یافت ، هرچند که در پایان عمر ، دعوت کرد که « ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد » ....

@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

ديواري در سانفرانسیسکو
با تصویری از سه زن ادیب ایرانی:
سیمین بهبهانی، سیمین دانشور و فروغ فرخزاد


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

بازسازی لحظه تصادف و درگذشت فروغ


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

نامه جالب فروغ فرخزاد به سهراب سپهری؛ از رم به تهران


  یکی از صفحه های سهراب سپهری در فیس بوک که دارای بیشترین مخاطب فیس بوکی است، اقدام به انتشار یک نامه کمتر دیده شده از فروغ فرخزاد به سهراب سپهری کرده است.

متن این نامه که اندکی گلایه آمیز نیز هست، بدین شرح است:
«سهراب عزیز
من می خواستم باز هم با تو قهر کنم. چون دو روز آخر را غیب شدی و من نتوانستم با تو خداحافظی کنم. من برایت نامه خواهم نوشت. فقط این کارت را دادم که بدانی به فکرت هستم و در ضمن از حال من هم خبر داشته باشی. امروز ظهر و دیروز با ضیاپور بودیم و راجع به تو با او صحبت کردم. قرار شده به تو برای پاییز بورسی بدهد.حتما کارت را درست کن و زود بیا [رم]. این جا شهر زیبا و باعظمتی است. شیبانی را هم دیدم...اصلا مثل گداهاست و هیچ شخصیت ندارد. آدرسی در زیر برایت نوشتم. حتما نامه بنویس.
خدا حافظ تو-فروغ 
از اوضاع کتاب برایم بنویس و هر وقت چاپش تمام شد برای من هم یک نسخه بفرست.»


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

«داستان رقابت و حتی رشک بین فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی که با بیان صادقانه و پاکدلانهٔ زنده‌یاد سیمین بهبهانی آورده شده، بسیار شنیدنی است. به هر حال به نظر می‌رسد که ادبیات این گونه منازعات، به‌ویژه در جامعهٔ هنری باید ادبیاتی خاص، باشد.
سیمین بهبهانی می‌نویسد: «من و فروغ در عرصهٔ به شهرت رسیدن، تقریباً هم‌زمان از زمین جوشیدیم و سبز شدیم؛ اما میان من و فروغ رقابتی بود. پنهان نمی‌کنم، جلساتی بود که من و او و چندین شاعر و صاحب ذوق به طور مستمر در آن شرکت می‌کردیم؛ اما هرگز میان ما دوتن، دوستی برقرار نمی‌شد. غالباً از سخنانمان نسبت به هم بوی بی‌مهری می‌آمد. شاید بگویم: رشک... .
یک‌شب در مجلسی آنقدر از او رنجیدم که تصمیم گرفتم دیگر نبینمش و ندیدم. با این همه تطوّر شعرش را دنبال می‌کردم. گریبان خاطر خود را نمی‌توانستم از دستش خلاص کنم. شاید او هم همین طور.
با اینکه دیگر نمی‌دیدمش، سعی می‌کردم که از او عقب نمانم. دوندهٔ خوبی بود و می‌توانست مرا خوب بدواند. همیشه این احساس را به او داشتم. یک‌روز غروب بود، زمستان بود. «تولدی دیگر» منتشر شده بود و قبول عام یافته بود. تلفن زنگ زد. صدای مرتعشی در تلفن گفت: «فروغ تصادف کرد و ...» تلفنی دیگر و تلفنی دیگر. نمی‌خواستم باور کنم؛ اما دیگر می‌بایستی باور کنم. بیش از آن که به عمق فاجعه بیندیشم، خودخواهی این‌طور به سراغم آمده بود: اگر راست باشد، اگر چنین باشد، دیگر چه کسی می‌دود که تو را بدواند؟...
تا مدتی شعر نگفتم. فکر می‌کردم دیگر کسی نیست که مرا بدواند. آخر پس از مدتی گفتم: چرا پایت شکسته؟ او پس از مرگ هم می‌دود، تو هم بدو. درست تشخیص داده بودم، او پس از مرگ هم می‌دوید. با موجی که برانگیخته بود، می‌دوید...».

حریری، ناصر(۱۳۶۸)، دربارهٔ هنر و ادبیات.


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

📍اطلاعیه کافه خرد

«مدرسه در قرن جدید هجری خورشیدی»

کانون خرد و توسعه ایران(کافه خرد) از صاحب‌نظران، انجمن‌های علمی و علاقه‌مندان به پیشرفت، تحول و بهبود وضعیت نهاد مدرسه در آستانه قرن جدید هجری خورشیدی برای تأمل و گفت‌وگو پیرامون پرسش محوری نشست دعوت می‌نماید:

مدرسه چگونه می‌تواند بر چالشِ پاسخگویی، کارآمدی و اثربخشی فائق آمده و رضایت بیافریند؟

▫️با ارائه دکتر بیژن عبدالکریمی، پژوهشگر فلسفه و استاد دانشگاه

زمان: دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵

◀️ پخش زنده در اینستاگرام:
همراهان گرامی کافه خرد با توجه به محدودیت‌ حضور در نشست و شرایط کرونا، می‌توانند این نشست را از صفحات زیر به طور زنده دنبال کنند:

🕒 اینستاگرام کافه خرد:
instagram.com/cafekherad

🕒 دکتر بیژن عبدالکریمی:
Instagram.com/bijan.abdolkarimi

🕒 انجمن فلسفه تعلیم‌ و تربیت:
instagram.com/anjoman.pesi

🕒 آکادمی کودکان فیلسوف:
instagram.com/p4ciran

🕒 عصر ایران:
instagram.com/_u/asriran_com

🕒 پایگاه خبری رَب:
instagram.com/rabnews

🕒 معلم ایرانی:
instagram.com/moallemirani

🔹کافه خرد
@CafeKheradIranian

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

یاداشتی از علیرضا محمدی ، عضو هیئت تحریریه باشگاه اندیشه 👇

@bashgahandishe


به بهانهٔ روزی که باز، زن است... (۱)


بسیار کسان از زن گفته‌اند و فراوان سخنانی نقل کرده‌اند دربارهٔ زنان که اغلب، مایهٔ آه و افسوس عاقلان صاحبدل و نازک‌اندیش است.

مولانا جلال الدین در دفتر نخست مثنوی معنوی، در ضمن روایت ِ سخنی نایافته و نادیده از پیغامبر، به گونه‌ای سروده است که بازنگری در دیدگاه‌هامان را باید ضرورتی انگاشت:

گفت پیغمبر که
«زن
بر عاقلان
چیره آید
-سخت- و
بر صاحبدلان؛

لیک
بر زن،
جاهلان چیره شوند،
زآن که ایشان
تند و
بس خیره
روَند!»

مهر و رِقّت،
وصف انسانی بوَد؛
خشم و شهوت،
ذات حیوانی بود...

پرتو حق است آن؛
معشوق نیست!
خالق است آن
-گوییا- ؛
مخلوق نیست! (۲)


پی‌نوشت: ــــــــــــــــــــــــــــــ

(۱) گاهی "فرد" -با وجود آن که در يک "جامعه" زندگی می‌كند- آگاهانه و از روی انکار، ارتباط خود را با دیگر افراد اجتماع -کلّاً یا جزئاً- به پایین‌ترین میزان ممکن می‌رساند.

اين پديده را اَتُميزه شدن یا ذرّه‌ای شدن
(atomization)
می‌نامند.

فیلسوف سیاسی و تاریخ‌نگار آلمانی‌تبار، "هانا آرنت"
(Hannah Arendt)
ضمن برشمردن ابزارها و شیوه‌های حکومت‌های توتالیتاریَن و مستبدّ، یکی از مهمترین آن‌ها را، اتميزه كردن جامعه می‌داند.

وی ادبيات تفرقه‌افكن میان اقشار و گروه‌های مختلف اجتماع را نیز، از نمادهای اتميزه شدن و موجب تقویت بنیان تفکر دیکتاتوری برمی‌شمارد.

زنی یا مردی، رنگ پوست، پیروی از این آیین یا آن دگری، از نژادی بودن یا نبودن، ... ، هر یک "جامه"ای هستند بر قامت نادیده انگاشته شدهٔ انسان.

پس شاید نیکوتر باشد که بگوییم:

«فرخنده باد
هر روزِ انسانیت ِ انسان...!»

(۲) معنای دو بیت نخستین -با محتوای کلام پیغامبر- این است:
زنان، بر عاقلان و صاحبدلان چیره‌اند؛ و جاهلان و تیره‌دلان، بر زنان.

صد البته، واضح است که مردان عاقل و صاحبدل را، زنانی عاقل و صاحبدل پرورده‌اند، نه زنانی بددِل و بدگُمان.

این ابیات مولانا را، هرگز در زمرهٔ ادبیات تفرقه‌افكن برای اتُميزه كردن مردمان نمی‌بینم؛
زیرا این گونهٔ ادبیات، زبان عاشقان است و به نظر نمی‌آید که درد آدمی را، دوایی جز عشقِ راستین باشد...!

#علیرضا_محمدی

@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

😢😔 او صدایمان می‌کرد، ما بیدار نمی‌شدیم: به احترام استاد جواد صفی‌نژاد (بخش دوم)

👈 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، استاد صفی‌نژاد «نظام‌های سنتی آبیاری در ایران» را به ما درس می‌داد. او در این درس تلاش بسیاری داشت تا نشان دهد به راستی شناخت آب و نظام‌های همکاری بومی در این سرزمین، جزیی مهم از فرهنگ ماست و شناختشان، بیشتر از آنچه به ما گفته‌اند، اهمیت دارد. او با حوصله و هیجان جزئیات نظام‌های توزیع آب در مناطق مختلف ایران، آن طور که خود از نزدیک دیده بود را توضیح می‌داد، از دلالت‌های اجتماعی آنها سخن می‌گفت و نتایجی می‌گرفت. با این وجود، این آموزه‌ها سخنان راهگشایی بودند که در فضای پرالتهاب دانشگاه‌ها در دهه ۸۰ و حضور «چهره‌ها» شنیده نمی‌شدند.

👈 برخی دانشجویان نیز گاهی شیطنت‌هایی می‌کردند که او از آنها مطلع می‌شد. برخی نیز می‌گفتند که «نیمی از عمرش در قنات گذشته» (نمی‌دانم این گفته‌ها از تحسین بود یا تمسخر)، او اما بزرگوارانه از همه آنها می‌گذشت و کار خود را می‌کرد؛ عجیب نبود زیرا او از «جوانمردان شهر ری» بود. (ادامه دارد)

#ایران_شناسی

کانال جامعه و فرهنگ | پیمان اسحاقی
/channel/peymaneshaghi

Читать полностью…
Подписаться на канал