bashgahandishe | Неотсортированное

Telegram-канал bashgahandishe - باشگاه اندیشه

3680

⬅️ کانال باشگاه اندیشه، مرجعی برای اهالی تفکر و مجالی برای اندیشیدن. ارتباط با ما : @Ahmadkhalesi @labibreza تلفنها 66480717 66480718 66480719 نشانی اینستاگرام باشگاه اندیشه https://www.instagram.com/bashgah.andisheh/ ...

Подписаться на канал

باشگاه اندیشه

زاویه نامتناهی

در گفت و گوی یکم به این سوالات خواهیم پرداخت :

" آیا ریشه های نارضایتی به انسان بر می گردد یا به خدا یا خلقت یا یک امرماورای طبیعی؟
آیا این نارضایتی به کلیت تاریخ و نهایت جهان نیز باز می گردد؟
این نارضایتی چگونه می تواند بی انتها باشد؟
آیا چنین نارضایتی از جهان می تواند بدون یک انسان گرائی مفرط ، معنی و مفهومی داشته باشد؟
انسان گرائی و انسان محوری آیا به یک تقابل با مفهوم خداوند نمی رسد؟
انسان گرائی در حالی که در تاریخ با موفقیت همراه نیست آیا به یک پوچ گرائی منتهی نمی شود؟
"

قریب به یکساعت گفت وگو و ضیافتی درفضای باز به چاشنی قهوه ایرانی و یا پیشنهاد خوراکی دیگر

هماهنگی حضور :
@labibreza

دوشنبه 4 اسفند1399
ساعت شانزده وسی دقیقه
@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

فروغ ، که خواهر ما بود ، به تعبیر قیصر امین پور


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

@bashgahandishe

فروغ زمان فرخزاد

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

بزرگان شعر معاصر ایران در یک قاب : فروغ فرخزاد ، فریدون مشیری ، هوشنگ ابتهاج ، سیمین بهبهانی ، نادر نادرپور و ....


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

بخشی از شعر سهراب سپهری در رثای فروغ به نام « دوست » :

بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب میفهمید .....
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ درها
برای خوردن یک سیب چقدر تنها ماندیم.

تصویر سهراب و فروغ در کنار هم


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

هوشنگ ابتهاج :

«فروغ» [فرخ‌زاد] با [نادر] نادرپور رفیق بود. نادرپور اینا یک ملکی داشتن در «چیذر». یه مزرعه بود. بیرون از دنیا بود! جای خیلی قشنگی هم بود. من و نادرپور و فروغ می‌رفتیم چیذر قدم می‌زدیم. این دو تا می‌رفتن و من وامی‌ایستادم واسه خودم آواز می‌خوندم. همین موقع‌ها بود که نادرپور شعرهای فروغو درست می‌کرد. همهٔ اون شعرهای «اسیر» و «عصیان» و «دیوار» رو، نادرپور درست کرده بود و از تاثیرات نادرپور بود. یه مقدار هم از تأثیرات [سیاوش] کسرایی بود. از امتیازات هم‌صحبتی استفاده کرده بود!

⭕️ کسرایی با فروغ خوب بود؟
([هوشنگ ابتهاج] لبخند می‌زند و نگاه شیطنت‌آمیزی به من می‌اندازد . . .]

✅ یه زمان که خیلی خوب بود، رابطهٔ خیلی نزدیکی با هم داشتند. کارهای اولش خیلی پرت و پلا بودن. کتاب‌های «اسیر» و «دیوار» و «عصیان» خیلی شعرهای ابتدایی‌ای بودن. با همهٔ دستکاری‌هایی که بزرگان درش کردند و زحماتی که کشیدن! (لبخند رندانه‌ای می‌زند!) واقعا پرت و پلا بود. این «تولدی دیگر» از زمان آشنایی فروغ با ابراهیم گلستان ساخته شده و با همهٔ تغییراتی که می‌شه در کار هنری اشخاص حدس زد، ولی این اصلا بیرون از اندازهٔ تغییره و اصلا یه مرتبه یه چیز دیگه شده. فروغ سواد و معلوماتی که نداشت. به‌نظر من، تولدی دیگر بی‌شک تحت تأثیر گلستان ساخته شده. . .…

⭕️ بعضی‌ها که اصلا می‌گن: ابراهیم گلستان این شعرها را گفته؟!! امکانش هست؟!!

✅ چه کسی می‌تونه همچین ادعایی بکنه و کی‌می‌تونه رد بکنه؟! در هر صورت با دخالت گلستان بود. اما چقدر دخالت داشت؟ . . . بی‌شک وجود خود فروغ عامل اصلی بود ولی گلستان، زیر و رو کرده فروغ رو؛ یعنی از یک شاعر درجهٔ هشتم، درجه صدم در واقع . . . رسید به این شعرها. به اون شعرهای «عصیان» و «اسیر» و «دیوار» نگاه کنید؛ همه چیزش خرابه؛ وزن، زبان، فرم، تصویر، همه‌چیزش خراب بود. بعد، تولدی دیگر! اصلا باور کردنی نیست. نقش گلستان، بیشتر از نقش یه معلم و مربی باید باشه . . .

مصاحبه با هوشنگ ابتهاج، پیر پرنیان‌اندیش، (جلد دوم) انتشارات سخن ـ تهران، چاپ اول ۱۳۹۱، صفحات ۹۷۸، ۹۷۹، ۹۸۰ و ۹۹۷


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

فروغ را باید به عنوان کنش‌گری که در حوزه ادبیات معاصر، فکر و اندیشه قابل تحلیلی دارد، بررسی کرد. فروغ جامعه‌شناس نیست، اما نگاه او نسبت به جامعه، آرزوها، و آمالش، به نگاه جامعه‌شناسی نزدیک شده است.

بحث فروغ از این زاویه که من می‌خواهم مطرح کنم شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. تحلیل‌هایی که تا به امروز در خصوص اشعار وی صورت گرفته بیشتر در مورد ساختار شعر بوده است، و تحلیل‌های دیگر در مورد او بیشتر جنبه روانشناختی داشته‌ و به این مسئله پرداخته‌اند که چرا فروغ اینگونه حرف زده؟، محیط خانواده و پدر، مادر، برادر و اطرافیان او چه تأثیری بر او گذاشته است؟

من به دو دلیل این تحلیل‌ها را نمی‌پسندم؛ یکی اینکه با شناختی که از شعرهای فروغ دارم، او در فضایی می‌بینیم که درگیر این عوامل از پیش تعیین شده نیست، یعنی می‌تواند کنش کند و بالاتر از ظرفیت‌هایی که جامعه و خانواده برایش ترسیم کرده‌اند، عمل مکاید. شعرها و شخصیت فروغ نشان می‌دهند که او خیلی پیش‌تر از زمان خود و شاید ضد آن حرکت کرده است. رویکرد من در جامعه‌شناختی، تفسیرگرایی است و به لحاظ فلسفی، ریشه‌های اگزیستانسیالیسم در آن است. در این نگاه معتقدیم انسان‌ها با تعبیر و تفسیری که از زندگی دارند، زندگی خود را می‌سازند. درست است که شرایط خانوادگی، اجتماعی، و تاریخی جبرهایی را بر انسان تحمیل می‌کند، اما انسان قادر است با شناخت این جبرها و تبدیل آنها به ضرورت، گام‌هایی فراتر از این جبرها بردارد.
لذا فروغ را باید به عنوان کنش‌گری که در حوزه ادبیات معاصر، فکر و اندیشه قابل تحلیلی دارد، بررسی کرد.

در بحث هنر دو تقسیم‌بندی وجود دارد؛ یکی هنر برای هنر (هنر آزاد) است که قائلین آن معتقدند هنر هیچ رسالتی دنبال نمی‌کنند. شاعر یا ادیب هر چه را دوست دارد می‌گوید، بدون آنکه ارتباطی با جامعه داشته باشد. حال می‌توان تأثیراتی از جامعه را بر شعر آزاد دید، اما شاعر آگاهانه به سراغ مسائل اجتماعی نمی‌رود. در برابر هنر آزاد، هنر مسئول مطرح می‌شود. این نوع هنر با اشکال مختلف در مورد مسائل اجتماعی بحث و موضع‌گیری می‌کند. این به معنای روزنامه‌نگاری و شعار دادن نیست، ساختار هنری بر جای خود وجود دارد، اما محتوای آن نکته‌هایی را در جامعه به صورت بزرگ‌تر نشان می‌دهد و راجع به آن بحث می‌کند. من فروغ را در دسته دوم قرار می‌دهم؛ او در جنبش‌های دانشجویی شرکت کرده و در فیلم‌سازی با مشاهده مشارکتی و مستقیم واقعیت را می‌بیند و گزارش می‌کند. قطعاتی از شعر او نشان می‌دهد که به صورت مستقیم مسائل اجتماعی زمان خود را مطرح کرده است...

ابوالحسن تنهایی
_____
@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

🔊 فایل صوتی

نشست «کرامت زن از نگاه ابن‌عربی»

سخنران: دکتر نصرالله حکمت

۱۲ آبان ۱۳۸۸
@nasrollahhekmat

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

🖋 «آیا مردان فرداست‌اند؟»
اردشیر منصوری

(به مناسبت ایامی که به «زن» منسوب است. به امید تأمین کرامت انسان‌ها، فراتر از همۀ تبعیض‌ها، سوء‌تفاهم‌ها و برتری‌جویی‌های جنسیتی.)
این متن یادداشتی است که ابتدا شهریور ۱۳۹۶ در پاسخ به دعوت و فراخوان مجلۀ «زنان امروز» با عنوان:
«آیا مردان فرادست‌اند؟» نوشته شده بود.

یادآوری:
در گفتگوی نخستین، از فراخوان‌دهندگان گرامی پرسیده بودم که منظور از سؤال چیست؛ و چند فرضیه را برای فهم پرسش طرح کرده بودم. در پاسخ گفتند، می‌توان یادداشت را با همان فرضیه‌ها آغاز کرد و مجله به پاسخ‌ها گشوده است و نویسندگان متعدد با دیدگاه‌های مختلف به این پرسش پاسخ خواهند داد. پاسخ‌های متعدد در شماره‌های مختلف مجلۀ زنان در آن سال منتشر شده بود.
@ardeshirmansouri

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

🌟جشن سَده:

جشن سَده، یکی از جشنهای ایرانی است که در آغاز شامگاه دهم بهمن با افروختن آتش برگزار می‌شود. این جشن کهن که همیشه به صورت جمعی برپا می‌شود، علاوه بر شادی و نیایش، مستلزم نوعی مشارکت مردم در گردآوری هیزم نیز هست و بدین ترتیب ، جشن همکاری و همبستگی مردمان است که به ویژه در استان یزد و کرمان رواج دارد.

 

✳️معنای واژه سده:

ابوریحان بیرونی می‌نویسد: «سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است. و در علت و سبب این جشن گفته‌اند که هرگاه روزها و شبها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد به دست می‌آید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث (پدر نخستین در روایت ایرانی) درست صد تن شدند و نیز آمده: شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید.»

نظر دیگر این است که سده معرّف صدمین روز سرماست (از اول آبان تا ۱۰ بهمن) و از این روز تا نوروز و فرارسیدن بهار، ۵۰روز و ۵۰شب فاصله ‌است. از شب چله (چله بزرگ) تا شب دهم بهمن ( و چله کوچک)۴۰ روز می‌شود و به سبب اینکه آتش در روز سده کشف شده، از شب چله کوچک تا اول اسفند ۲۰ روز و ۲۰ شب (جمعاً چهل شبانه روز) فاصله است. به این مناسبت مراسمی در بین عشایر سیرجان و بافت برگزار می‌شود که آتش بزرگی با چهل شاخه از درختان هرس‌شده که نشان چهل روز (چله بزرگ) است، در میدان ده می‌افروزند و می‌خوانند: «سده سده دهقانیر چهل کنده سوزانیر هنوز گویی زمستانی!»

دکتر مهرداد بهار در کتاب «پژوهشی در فرهنگ ایران» بر آن است که سده در زبان اوستایی به معنای برآمدن و طلوع کردن است و ارتباطی با عدد صد ندارد و توضیح می‌دهد که:

اگر نخستین روز زمستان (فردای شب یلدا و اول دی) را تولد دیگری برای خورشید یا مهر بدانیم، می‌توان آن را با جشن گرفتن در دهمین و چهلمین روز تولد هماهنگ دانست که آیینی کهن است و شاید هنوز در بیشتر جاهای کشور، به مناسبت دهمین و چهلمین روز تولد کودک، جشنی گرفته می‌شود و نامش انتخاب می‌شود و به دیگران نشان داده می‌شود.

 

✳️سده از دیدگاه اساطیری:

بنا به روایت فردوسی در شاهنامه، مرتبط با کشف آتش به دست هوشنگ ـ پادشاه پیشدادی ـ است که روزی در دامنه کوه ماری دید و چون سنگ برداشت تا به او بزند، به سنگ خورد و جرقه‌ای زد و آتش پدیدار شد! اما به روایت ابوریحان در کتاب «التفهیم» و «آثارالباقیه»، این مراسم به مناسبت افروختن آتش بر بامها به دستور فریدون است و در نوروزنامه می‌خوانیم: «آفریدون همان روز که ضحاک بگرفت، برنهاد و مردمان که از جور و ستم ضحاک رَسته بودند، پسندیدند و از جهت فال نیک، آن روز را جشن کردندی و هر سال تا به امروز، آن به جای می‌آورند.»

به نوشته مورخانی همچون بیرونی، بیهقی و گردیزی، یکی از سه جشن بزرگ ایرانیان است که در دوران اسلامی، تا اواخر دوران خوارزمشاهیان و حمله مغول دوام آورد.

مرحوم دکتر روح‌الامینی درباره برگزاری سده می‌نویسد: «کرمانیها این جشن را باشکوهتر از مناظق دیگر برگزار می‌کنند. هنوزهم در کرمان رسم است که کشاورزان از خاکستر آتش بر زمینهاشان می‌پاشند؛ زیرا عقیده دارند که خاکستر آتش سده به زمین برکت می‌دهد. در گذشته‌های نه چندان دور این مراسم در پشت‌بامها برگزار می‌شد. این جشن جمعی و همگانی است. هیچ گاه این مراسم پنهانی و در خفا انجام نمی‌شده و همواره با حضور تعداد زیادی از مردم در بیابانها و دشتها برپا می‌شده ‌است. هنوز هم در کرمان در روز ، مدارس را تعطیل می‌کنند. کشاورزان می‌کوشند مقداری از خاکستر را بردارند و به نشانه پایان یافتن سرمای زمستان، گرما را به کشتزار خود ببرند.»

به روایت صادق هدایت: «پنجاه روز به نوروز، خروارها بوته و هیزم درمنه گرد می‌آورند و اول غروب بوته‌ها را آتش می‌زنند و با فریادهای شادی این ترانه را می‌خوانند: سد به سده، سی به گله، پنجاه به نوروز٫»

مردآویج زیاری به سال ۳۲۳ق این جشن را در اصفهان با شکوه فراوان برگزار کرد و در زمان غزنویان نیز این جشن دوباره رونق گرفت و عنصری در قصیده‌ای در برابر سلطان محمود چنین خواند:

سده جشن ملوک نامداراست

زافریدون و از جـم یادگار است
____________________________________

روزنامه اطلاعات



@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

سیدحسن تقی زاده ، در سفر حج


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

«جغد بارون‌خورده‌ای تو کوچه فریاد میزنه
زیر دیوار بلندی یه نفر جون میکنه
کی میدونه تو دل تاریک شب چی میگذره؟ ...»

🎼 ترانۀ «اسیر شب»، از معروفترین کارهای فرهاد مهراد، سرودۀ عباس صفاری بود که دیروز درگذشت.


@ehsanname

@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

نوجوانی در کشاکش برنامه و بازی
محمدرضا کلاهی

(در: ویژه‌نامه ایران جمعه، روزنامه ایران، جمعه ۳ بهمن ۱۳۹۹)

یک.
حجمی از وحشت درباره‌ي «نوجوان» در فضا پراکنده است. بچه‌های این روزها سطحی و بی‌دغدغه‌اند. مدام سرشان در تبلت است. فیلم‌های ناجور می‌بینند. وقت‌شان را با «گیم» هدر می‌دهند. در شبکه‌های اجتماعی مختلف معلوم نیست با چه‌کسانی می‌گذرانند. در اتاق تنهایی‌شان معلوم نیست با کی‌ها «چت» می‌کنند. بیرون که می‌روند معلوم نیست با کی قرار دارند و چه می‌کنند. معلوم نیست در گوشی‌هایی که مدام توی گوش‌شان است چه می‌شوند. اصطلاحات عجیب می‌گویند. زبان‌شان نامفهوم شده است. زندگی را به سخره گرفته‌اند. ما که هم‌سن این‌ها بودیم، پابه‌پای بزرگ‌ترها باری از زندگی به‌دوش می‌کشیدیم. این‌ها عاقبت اهل کاروزندگی نمی‌شوند.
اضطرابی مدام پشت ابهامِ موجود درباره‌ی زندگی نوجوان نهفته است. گوشه‌هایی از این فضای پنهانِ اضطراب‌آور، گه‌گاه در رخ‌دادهایی مثل قرار دهه‌ی هشتادی‌ها در پاساژ کورش، یا اجتماع عظیم مرگ مرتضا پاشایی بیرون می‌زند و جهان بزرگ‌سالان را شگفت‌زده می‌کند. با نوجوان‌های امروزی چه باید کرد؟

مطلب کامل را این‌جا بخوانید.

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

🔸 شخصیت و الگوی واقعی حضرت فاطمه(ع)

محمدحسین‌ قدوسی


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

نگاهی به درک حکمای معنوی شیعه از ذات حضرت زهرا، با نگاهی به مکتب هانری کربن


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

زاویه نامتناهی

در گفت و گوی صفر از او خواهیم شنید :

" چرا ناراضی ام ؟!
چرا زاویه ؟!
چرا زاویه نامتناهی ؟!
شاید بتوان گفت اساسا زاویه انسانیت – و هرکه به آن پایبند است - با جهان و انسان هایش بی انتهاست و پایانی ندارد. برای من این زاویه نامتناهی از یک نارضایتی آغاز می شود : نارضایتی از سیاست و دیانت و جهان و اهالی آن.
برخلاف سکه رایج نارضایتی های روزگار ما که نارضایتی از یک حکومت و جناح و مرام و مکتب است این نارضایتی پایانی ندارد و به نوعی هر مرام و مکتب و اندیشه و مرامی را دربر می گیرد و به دیندار و بی دین، به سوسیالیست و کاپیتالیست، به فقیر و غنی و به هیچ چیز و ناچیز دیگر رحم نمی کند.
"

و خواهیم گفت :

"آیا این انسان ناراضی آنارشیست است؟
آیا نیهلیست است؟
آیا آتئیست است؟
یا اینکه اساسا غیرنرمال و نامتعادل است؟
"

قریب به یکساعت گفت وگو و ضیافتی درفضای باز به چاشنی قهوه ایرانی و یا پیشنهاد خوراکی دیگر

هماهنگی حضور :
@labibreza

سه شنبه28 بهمن 99
ساعت شانزده وسی دقیقه

@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

« ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد »

24بهمن ماه سالمرگ فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد ، شاعر« اسیر»ی که بر « دیوار »ها، «عصیان» کرد ، و « تولدی دیگر » یافت ، هرچند که در پایان عمر ، دعوت کرد که « ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد » ....

@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

ديواري در سانفرانسیسکو
با تصویری از سه زن ادیب ایرانی:
سیمین بهبهانی، سیمین دانشور و فروغ فرخزاد


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

بازسازی لحظه تصادف و درگذشت فروغ


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

نامه جالب فروغ فرخزاد به سهراب سپهری؛ از رم به تهران


  یکی از صفحه های سهراب سپهری در فیس بوک که دارای بیشترین مخاطب فیس بوکی است، اقدام به انتشار یک نامه کمتر دیده شده از فروغ فرخزاد به سهراب سپهری کرده است.

متن این نامه که اندکی گلایه آمیز نیز هست، بدین شرح است:
«سهراب عزیز
من می خواستم باز هم با تو قهر کنم. چون دو روز آخر را غیب شدی و من نتوانستم با تو خداحافظی کنم. من برایت نامه خواهم نوشت. فقط این کارت را دادم که بدانی به فکرت هستم و در ضمن از حال من هم خبر داشته باشی. امروز ظهر و دیروز با ضیاپور بودیم و راجع به تو با او صحبت کردم. قرار شده به تو برای پاییز بورسی بدهد.حتما کارت را درست کن و زود بیا [رم]. این جا شهر زیبا و باعظمتی است. شیبانی را هم دیدم...اصلا مثل گداهاست و هیچ شخصیت ندارد. آدرسی در زیر برایت نوشتم. حتما نامه بنویس.
خدا حافظ تو-فروغ 
از اوضاع کتاب برایم بنویس و هر وقت چاپش تمام شد برای من هم یک نسخه بفرست.»


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

«داستان رقابت و حتی رشک بین فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی که با بیان صادقانه و پاکدلانهٔ زنده‌یاد سیمین بهبهانی آورده شده، بسیار شنیدنی است. به هر حال به نظر می‌رسد که ادبیات این گونه منازعات، به‌ویژه در جامعهٔ هنری باید ادبیاتی خاص، باشد.
سیمین بهبهانی می‌نویسد: «من و فروغ در عرصهٔ به شهرت رسیدن، تقریباً هم‌زمان از زمین جوشیدیم و سبز شدیم؛ اما میان من و فروغ رقابتی بود. پنهان نمی‌کنم، جلساتی بود که من و او و چندین شاعر و صاحب ذوق به طور مستمر در آن شرکت می‌کردیم؛ اما هرگز میان ما دوتن، دوستی برقرار نمی‌شد. غالباً از سخنانمان نسبت به هم بوی بی‌مهری می‌آمد. شاید بگویم: رشک... .
یک‌شب در مجلسی آنقدر از او رنجیدم که تصمیم گرفتم دیگر نبینمش و ندیدم. با این همه تطوّر شعرش را دنبال می‌کردم. گریبان خاطر خود را نمی‌توانستم از دستش خلاص کنم. شاید او هم همین طور.
با اینکه دیگر نمی‌دیدمش، سعی می‌کردم که از او عقب نمانم. دوندهٔ خوبی بود و می‌توانست مرا خوب بدواند. همیشه این احساس را به او داشتم. یک‌روز غروب بود، زمستان بود. «تولدی دیگر» منتشر شده بود و قبول عام یافته بود. تلفن زنگ زد. صدای مرتعشی در تلفن گفت: «فروغ تصادف کرد و ...» تلفنی دیگر و تلفنی دیگر. نمی‌خواستم باور کنم؛ اما دیگر می‌بایستی باور کنم. بیش از آن که به عمق فاجعه بیندیشم، خودخواهی این‌طور به سراغم آمده بود: اگر راست باشد، اگر چنین باشد، دیگر چه کسی می‌دود که تو را بدواند؟...
تا مدتی شعر نگفتم. فکر می‌کردم دیگر کسی نیست که مرا بدواند. آخر پس از مدتی گفتم: چرا پایت شکسته؟ او پس از مرگ هم می‌دود، تو هم بدو. درست تشخیص داده بودم، او پس از مرگ هم می‌دوید. با موجی که برانگیخته بود، می‌دوید...».

حریری، ناصر(۱۳۶۸)، دربارهٔ هنر و ادبیات.


@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

📍اطلاعیه کافه خرد

«مدرسه در قرن جدید هجری خورشیدی»

کانون خرد و توسعه ایران(کافه خرد) از صاحب‌نظران، انجمن‌های علمی و علاقه‌مندان به پیشرفت، تحول و بهبود وضعیت نهاد مدرسه در آستانه قرن جدید هجری خورشیدی برای تأمل و گفت‌وگو پیرامون پرسش محوری نشست دعوت می‌نماید:

مدرسه چگونه می‌تواند بر چالشِ پاسخگویی، کارآمدی و اثربخشی فائق آمده و رضایت بیافریند؟

▫️با ارائه دکتر بیژن عبدالکریمی، پژوهشگر فلسفه و استاد دانشگاه

زمان: دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵

◀️ پخش زنده در اینستاگرام:
همراهان گرامی کافه خرد با توجه به محدودیت‌ حضور در نشست و شرایط کرونا، می‌توانند این نشست را از صفحات زیر به طور زنده دنبال کنند:

🕒 اینستاگرام کافه خرد:
instagram.com/cafekherad

🕒 دکتر بیژن عبدالکریمی:
Instagram.com/bijan.abdolkarimi

🕒 انجمن فلسفه تعلیم‌ و تربیت:
instagram.com/anjoman.pesi

🕒 آکادمی کودکان فیلسوف:
instagram.com/p4ciran

🕒 عصر ایران:
instagram.com/_u/asriran_com

🕒 پایگاه خبری رَب:
instagram.com/rabnews

🕒 معلم ایرانی:
instagram.com/moallemirani

🔹کافه خرد
@CafeKheradIranian

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

یاداشتی از علیرضا محمدی ، عضو هیئت تحریریه باشگاه اندیشه 👇

@bashgahandishe


به بهانهٔ روزی که باز، زن است... (۱)


بسیار کسان از زن گفته‌اند و فراوان سخنانی نقل کرده‌اند دربارهٔ زنان که اغلب، مایهٔ آه و افسوس عاقلان صاحبدل و نازک‌اندیش است.

مولانا جلال الدین در دفتر نخست مثنوی معنوی، در ضمن روایت ِ سخنی نایافته و نادیده از پیغامبر، به گونه‌ای سروده است که بازنگری در دیدگاه‌هامان را باید ضرورتی انگاشت:

گفت پیغمبر که
«زن
بر عاقلان
چیره آید
-سخت- و
بر صاحبدلان؛

لیک
بر زن،
جاهلان چیره شوند،
زآن که ایشان
تند و
بس خیره
روَند!»

مهر و رِقّت،
وصف انسانی بوَد؛
خشم و شهوت،
ذات حیوانی بود...

پرتو حق است آن؛
معشوق نیست!
خالق است آن
-گوییا- ؛
مخلوق نیست! (۲)


پی‌نوشت: ــــــــــــــــــــــــــــــ

(۱) گاهی "فرد" -با وجود آن که در يک "جامعه" زندگی می‌كند- آگاهانه و از روی انکار، ارتباط خود را با دیگر افراد اجتماع -کلّاً یا جزئاً- به پایین‌ترین میزان ممکن می‌رساند.

اين پديده را اَتُميزه شدن یا ذرّه‌ای شدن
(atomization)
می‌نامند.

فیلسوف سیاسی و تاریخ‌نگار آلمانی‌تبار، "هانا آرنت"
(Hannah Arendt)
ضمن برشمردن ابزارها و شیوه‌های حکومت‌های توتالیتاریَن و مستبدّ، یکی از مهمترین آن‌ها را، اتميزه كردن جامعه می‌داند.

وی ادبيات تفرقه‌افكن میان اقشار و گروه‌های مختلف اجتماع را نیز، از نمادهای اتميزه شدن و موجب تقویت بنیان تفکر دیکتاتوری برمی‌شمارد.

زنی یا مردی، رنگ پوست، پیروی از این آیین یا آن دگری، از نژادی بودن یا نبودن، ... ، هر یک "جامه"ای هستند بر قامت نادیده انگاشته شدهٔ انسان.

پس شاید نیکوتر باشد که بگوییم:

«فرخنده باد
هر روزِ انسانیت ِ انسان...!»

(۲) معنای دو بیت نخستین -با محتوای کلام پیغامبر- این است:
زنان، بر عاقلان و صاحبدلان چیره‌اند؛ و جاهلان و تیره‌دلان، بر زنان.

صد البته، واضح است که مردان عاقل و صاحبدل را، زنانی عاقل و صاحبدل پرورده‌اند، نه زنانی بددِل و بدگُمان.

این ابیات مولانا را، هرگز در زمرهٔ ادبیات تفرقه‌افكن برای اتُميزه كردن مردمان نمی‌بینم؛
زیرا این گونهٔ ادبیات، زبان عاشقان است و به نظر نمی‌آید که درد آدمی را، دوایی جز عشقِ راستین باشد...!

#علیرضا_محمدی

@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

😢😔 او صدایمان می‌کرد، ما بیدار نمی‌شدیم: به احترام استاد جواد صفی‌نژاد (بخش دوم)

👈 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، استاد صفی‌نژاد «نظام‌های سنتی آبیاری در ایران» را به ما درس می‌داد. او در این درس تلاش بسیاری داشت تا نشان دهد به راستی شناخت آب و نظام‌های همکاری بومی در این سرزمین، جزیی مهم از فرهنگ ماست و شناختشان، بیشتر از آنچه به ما گفته‌اند، اهمیت دارد. او با حوصله و هیجان جزئیات نظام‌های توزیع آب در مناطق مختلف ایران، آن طور که خود از نزدیک دیده بود را توضیح می‌داد، از دلالت‌های اجتماعی آنها سخن می‌گفت و نتایجی می‌گرفت. با این وجود، این آموزه‌ها سخنان راهگشایی بودند که در فضای پرالتهاب دانشگاه‌ها در دهه ۸۰ و حضور «چهره‌ها» شنیده نمی‌شدند.

👈 برخی دانشجویان نیز گاهی شیطنت‌هایی می‌کردند که او از آنها مطلع می‌شد. برخی نیز می‌گفتند که «نیمی از عمرش در قنات گذشته» (نمی‌دانم این گفته‌ها از تحسین بود یا تمسخر)، او اما بزرگوارانه از همه آنها می‌گذشت و کار خود را می‌کرد؛ عجیب نبود زیرا او از «جوانمردان شهر ری» بود. (ادامه دارد)

#ایران_شناسی

کانال جامعه و فرهنگ | پیمان اسحاقی
/channel/peymaneshaghi

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

😢😔 او صدایمان می‌کرد، ما بیدار نمی‌شدیم: به احترام استاد جواد صفی‌نژاد (بخش اول)

👈 در سال‌های پرتنش دهه ۱۳۸۰ در دانشگاه‌ها، یکی از استادان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،که من در آنجا درس می‌خواندم،‌ آرام و بی‌هیاهو مشغول پژوهش در زمینه‌هایی بود که برای توسعه و تثبیت ایران، لازم و ضروری می‌دانست.

👈 در سال‌هایی که گردوغبارها به هوا بلند بود و بازار سیاست‌ورزی و «پست‌مدرنیسم‌شناسی»، به مثابه آنچه همه باید بدان مشغول باشند در دانشگاه‌ها داغ بود، استاد جواد صفی‌نژاد شبیه اغلب استادان نبود. برخلاف اغلب آنها، او منظم به کلاس می‌آمد، ادعایی نداشت، پریشان نبود، مچ دانشجویان بازیگوش را نمی‌گرفت،‌ اصرار نداشت با ماشین شخصی به دانشکده بیاید، هابرماس و بودریار را نمی‌شناخت، اهل سیاست نبود، به این و آن مربوط نبود، دائم از اهمیت آب، قنات، بیابان، نان، عشایر، بُنه،‌ سند،‌ نقشه،‌ قومیت‌، نظام‌های سنتی زراعی-تولیدی،‌ خط سیاق و امثال آنها در فرهنگ ایران می‌گفت، خلاصه تماماً طوری بود که از نظر دانشجویان نباید می‌بود (ادامه دارد).

#ایران_شناسی

کانال جامعه و فرهنگ | پیمان اسحاقی
/channel/peymaneshaghi110

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

سید حسن تقی‌زاده

📝محسن کمالیان

هشتم بهمن سال‌روز درگذشت سید حسن تقی‌زاده است. از شخصیت‌های برجسته‌ی دو ساحت سیاست و فرهنگ قرن اخیر ایران است. در عالم سیاست، از رهبران فعال جنبش مشروطیت بود در تبریز و تهران، که بعدها در عهد حکمرانی پهلوی اول و دوم نیز نقش‌های فعالی ایفا کرد. هم سفیر شد، هم وکیل، هم وزیر که تا ریاست مجلس سنا نیز رسید. در عالم فرهنگ، از دقیق‌ترین محققین زمان خود بود که حجاب سیاست مانع آن شد تا در عداد مفاخر ملی کشور محسوب شود. اتقان تحقیقاتش تا آن حد بود که امثال میرزا محمد قزوینی و سید محمدعلی جمالزاده ستایشش کردند. نظرات مثبت و منفی موجود را درباره‌ی او خوانده و خود به‌یک جمع‌بندی رسیده‌ام. دلایل این جمع‌بندی را در حاشیه‌ی کتاب "جمال‌الدین شهید" شرح داده‌ام: تقی‌زاده نیز جست‌وجوگری بود به‌تعبیر شهید بهشتی، "در مسیر شدن". دیدگاه‌هایش روز به‌روز کامل‌تر و پخته‌تر شد. حرکتش از تندروی صادقانه به‌سوی اعتدال بود. هم عاشق ایران بود، هم فردی متدین. هرگز خواهان وابستگی ایران به‌غرب نبود و از این منظر به‌راستی بد فهمیده شد. اگر و اگر و اگر عضو یک لژ فراماسونری بود، این عضویت مطلقاً معنای سرسپردگی نداشت. بالعکس، او از منتقدان جدی و صریح سیاست انگلیس و غرب در ایران بود. در دینداری‌اش فردی روشنفکر بود. استقلال رأی داشت و آزاداندیش بود و هیچ‌گاه عقلش را دست روحانیت نسپرد. خصوصیاتی داشت که میان مسئولان سیاسی امروز ایران حقیقتاً کیمیاست: اولاً، با عقیده‌اش زندگی کرد و هرگز خود را به قدرت نفروخت. ثانیاً، منصف بود در حد اعلای انصاف. مثلاً مصدق قبولش نداشت، او اما به‌مصدق ارادت تام داشت. ثالثاً، بی‌نهایت پاک‌دست بود و شاید ریالی مال شبهه‌ناک در زندگی‌اش وارد نشد. نهایت اینکه با شناخت کامل و از صمیم قلب می‌گویم: در اخلاق و حتی تقوی، یک موی او، بر خیل متشرع‌نماهایی که دهه‌ها غرب‌زده‌اش معرفی کردند و هنوز می‌کنند، شرف داشت. خدایش رحمت کند.

t.me/mkamalian1964
@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

#طرح_درس «بدن‌های مقدس و فضاهای روحانی در صدر اسلام»

👈 این درس چهار سال قبل توسط آدام بورسی در دانشگاه تنسی آمریکا تدریس شده است. در این درس مسائل مرتبط با #بدن اولیاء اسلام و نیز مسئله زیارت مورد بررسی قرار گرفته است.

👈 پیشتر در این فرسته با نمونه‌ای از پژوهش‌ها در زمینه مطالعات #بدن آشنا شده بودیم. باید در نظر داشت که ارائه پژوهش جدی در این زمینه در گرو مطالعه آثار نظری و نیز پژوهش‌های مشابه است (ضعف عمده ما)؛ آثاری که برخی از آنها در این طرح درس آمده است.

👈 چنان که ملاحظه می‌کنید دوره‌های اسلام‌شناسی/الهیات در دانشگاه‌های توسعه‌یافته در حال حاضر درس‌هایی این چنین نظری و میانه‌رشته را شامل می‌شود؛‌ نه صرفاً واحدهای درسی قدیمی و آشنا.

#اسلام_شناسی #انسان_شناسی

کانال جامعه و فرهنگ | پیمان اسحاقی
/channel/peymaneshaghi110

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

☘️
اینک دره باغ...

باشگاه اندیشه در سومین دهه‌ی حیات خود در جهان اندیشه‌ی ایرانی و در گیر و دار ویروس ِ جهانگیر که کمر به قطع دیدارها و گفت و شنود‌ها بسته، شبستانی در حیاط خود احداث کرده که در فضایی باز و گرم از آتش حضور، بار دیگر با خردورزان دیدار تازه کند ...
دره باغ، در قلب تهران نا آرام می‌خواهد فرصتی باشد برای غنودن و آرام گرفتن در سایه اندیشه می‌گوید:

جدل‌ها سازنده‌اند. به زیرمتن بیندیش. آن که به شدت با تو مخالفت می‌کرد و با تمام وجود می‌کوشید تو را منکوب کند، در عمق گفتار خود، دوستی و همراهی تو را طلب می‌کرد. تضادها در هم تحلیل می‌روند و مرزهای پرمناقشه محو می‌شوند، و تو به سطحی بالاتر گام می‌گذاری و باز جدلی نو و پیکار آشتی‌ناپذیر دیگر.. سرنوشت همه‌ی پیکارها، مصالحه‌ای است که تو را برای گام نهادن به سطحی فراتر آماده می‌کند. پس همواره زیرمتن را بخوان و آمادگی گام نهادن به سطح بالاتر را برای خود فراهم کن. این گام‌های آهسته به سوی آسمان سرانجام به پروازی ابدی منجر می شود.
به زودی در این باره بیشتر از ما خواهید شنید ...

ارتباط و هماهنگی:
@labibreza

@bashgahandishe

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

ابرچالشِ نظام آموزشی ایران در آستانه قرن جدید هجری خورشیدی

✍ مرتضی نظری
دانش آموخته دکتری فلسفه تعلیم و تربیت
عضو هیأت مدیره کانون خرد و توسعه ایران

سال تحصیلی ۱۳۹۹ در شرایطی به پایان خود نزدیک می‌شود که خطر ترک تحصیل و بازماندن حدود سه میلیون دانش آموز از مدرسه، سردرگمی خانواده‌ها و نارسایی در پوشش آموزشی در شرایط کرونا، موقعیت نهاد مدرسه و اعتبار اجتماعیِ دستگاه تعلیم و تربیت را در حوزه عمومی دچار ضعف و تنزل نموده تا حدی که نشانه‌های تقلیل موقعیت آموزش و پرورش از نهادی توسعه‌ای_زیرساختی به موضوعی خدماتی‌_دمِ‌دستی نمایان شده است.
با وجود ابرچالش های امروز کشور، نمی توان و نباید چشم از وضعیت نابسامان آموزش و پرورش برداشت. ما در قبال آینده و امروزِ کودکان و نوجوانان ایران مسؤلیم.

▫️در آستانه قرن جدید هجری خورشیدی، نظام آموزشی با دو مسأله و چالش معماگونه مواجه است:
از یک سو؛ جمعیت ۳۰ درصدی دانش آموزانی که به دلایلی همچون فقر از تحصیل باز می‌مانند، و از سوی دیگر جمعیت ۷۰ درصدی که از کلاس و مدرسه برخوردارند اما در پایان تحصیل با فقر مهارتی مواجهند. به عبارتی، دولت در زمینه تحصیل و آموزش رسمی نمی‌تواند برای نهاد خانواده رضایت بیافریند.

▫️تا زمانی که توان تبیین و‌ فهم درست مسأله‌های آموزشی کشور وجود نداشته باشد، نظام تدبیر و سیاستگذاری در دستگاه تعلیم و تربیت امکان اتخاذ تصمیم های راهگشا ندارد. به این منظور ما باید روی چند پرسش جدی در آستانه ورود مدرسه به سال ۱۴۰۰ تأمل و گفت‌وگو کنیم. برخی از این پرسش ها به این شرحند: هویت مدرسه ایرانی در سده جدید هجری خورشیدی چگونه است؟ کشورهای موفق جهان، خاصه کشورهای آسیا و خاورمیانه در نظام آموزشی خود چه بازنگری هایی داشته اند؟ نسبت ما با تجارب نوین آموزش و پرورش در جهان چیست؟ چگونه می‌توانیم اثربخشی و کارآمدی مدرسه را ارتقا بخشید؟ چگونه می توان نخبگان، دولت و ارکان حاکمیت را نسبت به اهمیت آموزش و پرورش، ملتفت ساخت؟ آیا اصرار بر ادامه‌یافتن سبک مدرسه‌داری حضوری پاسخگوست؟ ما چه مأموریت‌ تحولی برای نهاد مدرسه در شرایط جدید که شدیداً رنگ و بوی فناورانه به خود گرفته باید در نظر بگیریم؟ نقش نهادهای علمی، صاحبنظران، اندیشکده‌ها و رسانه‌ها در این میان چیست؟

▫️به نظر می‌رسد برای بهسازی یا نوسازی نظام آموزشی کشور به ویژه در آستانه ورود به قرن جدید هجری خورشیدی، باید «آموزش و پرورش» را مقوله‌ای فراتر از عنوان یک وزارتخانه‌ و سازمان دید. ما به یک «تغییر نگرش عمومی» برای قرارگرفتن نهاد مدرسه در موقعیتی توسعه‌ای و مولّد نیاز داریم.
این پرسش ها، می تواند فراخوانی باشد برای تأمل بیشتر و شکل‌گیری گفت‌و‌گوهای بین رشته‌ای میان همه علاقه‌مندان و صاحب‌نظران به ویژه جامعه شناسان، اقتصاددانان، پژوهشگران سیاستگذاری عمومی و مطالعات راهبردی برای فهم بهتر و صورت‌بندی از مدرسه ۱۴۰۰

🔹کافه خرد / مدرسه ۱۴۰۰
@CafeKheradIranian

Читать полностью…

باشگاه اندیشه

🔺فایل صوتی کامل نشست تبارشناسی ارامنه ایران

با حضور دکتر؛
آندرانیک سیمونیان
نویسنده، پژوهشگر، محقق و استاد دانشگاه

برگزار کننده؛
گروه مطالعات اروپا و بریتانیا

@Britishstudies
🇪🇺🇬🇧

Читать полностью…
Подписаться на канал