جهت سوال، انتقاد و پیشنهاد👇🏼 https://t.me/joinchat/tHLNWwBQh1hiZGU0 گروه بحث تاریخ و فرهنگ بلوچستان👆🏻
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 موضوع مسکنسازی شایان توجه ویژهای است. گذشته از سیاه چادر (از موی بز) و چادر حصیری و خانههایی از خشت و گل، انواع دیگر مسکن در مکران هست که تحرک چادر و پایداری خشت و گل را ندارد، از جمله: چارچوبی که با ساقههای برگ درخت خرما تهیه و با طناب «پیش» به هم بسته میشود و با حصیر ساخته شده از «پیش» آن را میپوشانند. این خانه به شکل تخم مرغی است که آن را از طول به دو نیم کرده باشند؛ نوع دیگر گنبدی است، گنبد را با ساقههای «پیش» میپوشانند. دیوارها را با نی یا ساقهٔ درخت خرما میسازند و آن را با حصیر میپوشانند و گاهی نیز آن را گلمالی میکنند. این نوع خانه به یورت ترکمنها شباهت دارد. خانههایی نیز وجود دارد که سقف آن مسطح است و دیوار ندارد (بلوچی: کاپَر؛ فارسی: کَپَر). «خارخانه» نیز مسکنی است که در جهتی که باد میوزد، به جای دیوار، خارشتر گذاشتهاند و آب بر روی آن میپاشند تا هوا را خنک کند. بیشتر این انواع مسکن را در نقاط دیگر جنوب ایران نیز میتوان یافت.
💠 فرهنگ مادی و صناعات زندگی شبانی بلوچ به نحوی است که با نوسانات اوضاع طبیعی سازگار باشد. بلوچهای چادرنشین همواره در حال حرکتاند. آنها برای کشت قطعههای کوچک زمین و یافتن حیوانات گم شده و اجرای مراسم دید و بازدید و خرید غلات و دیگر کالاهایی که شبانان تولید نمیکنند، و نیز زیارت و ایجاد پیوندهای سیاسی، ناگزیر از سفرهای دور و درازند. آنها در ‹میتگ» یا «هلک» («خلق»: به معنای اردو) زندگی میکنند، معمولاً در ادارهٔ یک یا چند گله با خویشاوندان با منسوبان سببی خود همکاری میکنند، به کشت اراضی کوچک میپردازند و از این طریق میوه و سبزی و گاهی مقدار کمی غله با علوفه به دست میآورند و با جامعهٔ کشاورز نیز رابطهای متقابل دارند و بدینترتیب در ازای شیر و لبنیاتی که در بهار به آنها میدهند، در محصول خرما شریک میشوند.
📃/۸۴
💠 @balochs_history
🌍 گلچین بهترینهای علمی، تاریخی، آموزشی و فرهنگی در یک لیست!✨
🔎 این لینک را از دست ندهید! 👇
🎁 /channel/addlist/lCx0Gnp9DQhjZjU0
🔹 درخت کهنسال انجیر معابد
💠 بندر تنگ
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 رقص راست چاپی بلوچی
💠 قلعهگنج کرمان
💠 @balochs_history
🔹 نخلستانی در دلگان
💠 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 سه چاپی زیبای بانوان بلوچ
💠 قلعه گنج
💠 @balochs_history
🔹 قسمت دوم مستند از ساختمان تلگراف خانه انگلیسیها در چابهار
🔹دیدن قسمت اول
#تاریخ
💠 @balochs_history
🔹 کلات میر کریم در کنار گورستان هفتادملا
🔹 غارهای تاریخی روستای روپس
#تاریخ
💠 @balochs_history
🔹 گوردخمهای در دل کوه
🔹 روستای تمین
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 روستای تمین
🔹 شهرستان میرجاوه
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 روستای تمندان در کوهپایهٔ تفتان
🔹 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 روستای فیروزآباد
🔹 راسک
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 سنگنگارههای تگردکوه
🔹 سرباز
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 روستای تمندان در کوهپایهٔ تفتان
🔹 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 درخت کهنسال انجیر معابد
🔹 بندر تنگ
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 چاپ زیبای کلمپور در قلعه گنج
💠 این چاپ، از رقصهای فولکلوریک و کهن مردمان بلوچ است. در این چاپ دو نفر با همدیگر و در مقابل هم میرقصند. نوع خاصی از ریتم موسیقی را دارد که نوازندهٔ سرنا میگوید: «ترا تیتی چاپ کلمپور» و نوازندهٔ دُهل هم همین آواز را تکرار میکند.
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 فرهنگ مادی و صناعات بلوچ نیز با همسایگان آنها چندان تفاوتی ندارد. لباس مردان عبارت از شلوار گشادی است که در مچ پا تنگ میشود، با پیراهن بلند و دستار. لباس زنان نیز پیراهنی است بلند با جیبی بزرگ در جلوی آن. لباس زنان هنوز سوزندوزی میشود، لباس مردان نیز در گذشته چنین بود. معلوم نیست که ظاهر آراستهٔ لباس مردان تا ایام اخیر چه اندازه به تقلید از زرق و برقی باشد که در زمان انگلیسیان در دربار خان کلات پیدا شد و بسا که مقتبس از هند بوده باشد. یافتن پیوند میان طرحهای سوزده روزی زنان بلوچ -که به طور کلی دارای نقشهای هندسی است (مانند لباسهای ترکستان)- با اصل و منشأ غیر بلوچ مشکل است. گذشته از البسه، تنها منسوجات مهمی که به صورت سنتی در بلوچستان تهیه میشد عبارت بود از نوعی پارچه درشت بافتِ خشن و ضخیم و یک رویه، و نوعی گلیم پنبهای که در لسبلا بافته میشد.
💠 از دیگر #صنایع_دستی بلوچها، محصولات ساخته شده از درخت «پیش» [درختچهای از خانواده نخل] است که در همه جا هست. چادرنشینان با [جمعآوری] برگهای خشک آن، حصیر و زنبیلهای ظریف و حتی قاشق و قلیان میبافند، با در هم پیچیدن آنها طناب درست میکنند و سپس از طناب، صندل (بلوچی: سواس) و براق میسازند.
💠 وسایل سفالی محلی نیز وجود دارد که در چند روستا (کوهمیتگ، کلپورگان و هولنچکان) به دست افراد خبره تهیه میشود.
📃/۸۳
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 در مورد کشتن به خونخواهی کسی، توجه به این امر جالب است که آنهایی که به ایجاد قدرت متمرکز در جامعهٔ بلوچ علاقهمند بودهاند (نه فقط خان)، این مقررات را تعدیل کردهاند. شورای ایلیِ مَری خونبهای مردان را درجهبندی کرده است. در اوایل قرن چهاردهم، اگر مردی از قبیلهٔ دیگری یکی از افراد ایل رند را میکشت، برای رفع غائله دوازده هزار روپیه میبایست به خانوادهٔ مقتول داده میشد، ولی معمولاً به صورت نقدی پرداخت نمیشد و تبدیل به جنس میشد که بر اساس شرایط موجود فرق میکرد. از این گذشته، حل مسئله مستلزم آن بود که طرفین با هم ملاقات کنند، و این کاری دشوار بود، مگر آنکه هر دو از اتباع یک سردار باشند. اگر چنین بود، سردار جریمهای (مثلاً پانصد روپیه) از خاطی میگرفت و میکوشید تا آنها به توافق برسند. اگر به توافق نمیرسیدند، یکی از خویشاوندان نزدیک مقبول میکوشید که قاتل یا در برخی موارد شخصی از آن ایل را که همتای مقتول باشد، بکشد. قتل دوم، بار دیگر مستلزم تراضی به همان طریق بود و مذاکرات بار دیگر آغاز میشد. پس از رسیدن به توافق، گاهی طرف خاطی، زنی (دارای موقعیت اجتماعی مناسب) را به ازدواج یکی از خویشاوندان نزدیک مقتول درمیآورد تا دعوا را كاملاً فیصله دهد؛ یا قاتل بر اساس اصل پناهندگی موجود در مقررات شرف به خانه مقتول میرفت. ولی او در صورتی این کار را می کرد که قتل تصادفی باشد یا قاتل از عمل خود سخت ابراز ندامت کند. معمولاً او شیخ یا «کماش» دیگری را همراه میبرد. بارکزاییها که مایل به ایجاد حکومت متمرکز بودند ادعا میکردند که «هون» (خون) ندارند، یا میکشند یا میبخشند.
📃/۸۲
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 از ارزشهای دیگری که در گفتار بلوچها دربارهٔ جامعهٔ آرمانی بلوچ شایان توجه است از جمله این اصل است که بلوچ به سوداگری نمیپردازد. ممکن است گوشت و غلهای را که تولید میکند بفروشد، اما میوه یا سبزیجات را نمیفروشد. هر مسافری حق دارد که هنگام عبور، از محصول مزارع رفع گرسنگی کند. اصل اصیل رابطهٔ بلوچ با زمین خود بر این معنی استوار است که این سرزمین (که همهٔ بیگانگان آن را به عنوان بیابان و کوه بی آب و علف تحقیر میکنند) وطن آرمانی است، و بر بلوچ است که خود را با آن سازگار سازد، منابع آن را بشناسد و از آنها بهرهمند شود. بلوچ پیش و بیش از هر چیز جنگجو و شبان است، و با وفاداری بی چون و چرا به سردار خویش خدمت میکند. گو اینکه ممکن است او به کارهای دیگر نیز بپردازد، آنچه را که وی را بلوچ میکند از یاد نمیبرد.
💠 اهمیتی که بلوچ برای «حال» قائل است حاکی از آن است که جامعهٔ بلوچ جامعهٔ مسافران است. «حال» عبارت است از مراسم احوالپرسی و مبادلهٔ اطلاعات که هرگاه دو یا چند بلوچ با هم ملاقات میکنند، اعم از اینکه مهمان و میزبان باشند یا دور از روستا و اردوگاه، با درجات مختلف تشریفات بدان عمل میکنند. در نمونهٔ اعلای آن دو گروه سوار که در بیابان به هم میرسند، نخست از مرکب پیاده میشوند و با هم دست میدهند و روبهروی هم مینشینند. قدم بعدی تشخیص «کماش» یا کسی است که ارشدِ همه است. معمولاً این مطلب برای همگان واضح است، یا با اشارهٔ سر تعیین میشود. آنگاه کماش احوالپرسی میکند -یعنی جلسهای را اداره میکند که در آن هر یک از سلامت دیگران و خانوادهٔ آنها جویا میشود و اخبار تازهای از زندگی خود را که گفتنی بداند نقل میکند. این مراسم میتواند شامل اخبار واقعی یا مهم باشد یا نباشد. حتی اگر دو گروه اخیراً با هم ملاقات کرده باشند، باز هم مراسم اجرا میشود. حتی مسافرانی که زبان مادریشان بلوچی نیست غالباً این مراسم را به زبان بلوچی اجرا میکنند. بیشتر جملات قالبی و از پیش تعیین شده است و به آهنگی خاص ادا میشود. در مکران، حق احوالپرسی نشانهٔ رتبهٔ اجتماعی شخص است.
💠 مقررات شرف و ارزشهای ذکر شده، آرمانی به وجود میآورد که کیفیت بلوچ بودن را با آن میسنجند. در عمل، انحرافات بسیاری دیده میشود.
📃/۸۱
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
💠 افزایش آگاهی اسلامی در میان بلوچ در دهههای اخیر ممکن است معلول چند عامل باشد: از قدرت سردارها در هر سه کشور بر اثر سلطهٔ دولت کاسته شده است؛ مولویها (مقامات مذهبی که در هند تحصیل کردهاند) در بسیاری از جوامع بهویژه در ایران نمایندهٔ اسلام اهلسنت بلوچها هستند و جایگزین قدرت غیرمذهبی سردارها شدهاند. با افزایش آگاهیهای اسلامی جدا کردن زنان از مردان در میان طبقات بالای جوامع آبادینشین رو به افزایش است.
💠 با این حال، آن علاقهٔ مذهبی که بسیاری از بلوچها را مستعد پذیرش آیین ذکری کرد، در توجه گستردهٔ ایشان به زیارتگاهها -که ممکن است قبر کسی یا صرفاً پدیدهای طبیعی مانند درخت با تپه باشد- و نیز به درویشان دورهگرد، هنوز هم مشهود است. موی بلند درویشان شاید حایز اهمیت باشد، زیرا احتمالاً در گذشته در میان بلوچ موی بلند رسم بوده است.
💠 ارزشهای شبانان بلوچ مهمترین ارزشهای جامعهٔ بلوچ است و هرگاه با مفاهیم اسلامی در تعارض باشد دومی تحتالشعاع قرار میگیرد. بلوچها به مقررات حفظ شرف خود افتخار میکنند. این مقررات به این شرح است: از کسی که به خانهٔ ایشان پناهنده شده است تا حد مرگ دفاع میکنند و چنین است دفاع از هر چیزی که نزد ایشان به امانت گذاشته شده باشد؛ پذیرایی بی چون و چرا از هر کس که به خانهٔ ایشان بیاید و دفاع از مهمان با جان خود تا زمانی که مایل به ماندن باشد؛ همراهی کردن مهمان تا مرز ناحیهٔ او (در صورت لزوم) هر گاه تصمیم به رفتن بگیرد (اما، اگر مهمانی بیش از سه روز اقامت کند پناهنده به شمار میرود و موظف به توجیه وضع خویش است)؛ هرگز زنان و افراد نابالغ و غیرمسلمان را نمیکشند؛ در مورد قتل نفس یا ضرب و جرح، شفاهت زنی از خانوادهٔ خاطی را میپذیرند؛ هرگز در حریم زیارتگاه کسی را نمیکشند؛ و در صورت مداخلهٔ ملا یا سید یا زنی که قرآنی بر روی سر دارد از جنگ و نزاع دست میکشند. هیچ یک از این اصول با مقررات مشابه نزد پشتونها یا جوامع ایلی دیگر در جنوب غربی آسیا، تفاوت اساسی ندارد.
📃/۸۰
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 امروزه اکثریت قریب به اتفاق بلوچها حنفی مذهباند و یا اینکه در تعهد و عمل به فرایض مذهبی تفاوت بسیار به چشم میخورد، در نظر آنها اسلام یکی از لوازم اساسی بلوچ بودن است. دو جماعت غیر حنفی هم وجود دارد: یکی طایفه بامری که در دلگان در غرب بمپور ساکناند و شیعی مذهباند، شاید به سبب نزدیکی محل سکونت آنها به مقامات قاجار (ولی تاریخ شیعه شدن ایشان مشخص نیست، و باید به خاطر داشت که در برخی از منابع متقدم اسلامی به شیعه بودن بعضی از بلوچها اشارههایی دیده میشود) [به نوشته لانگورث دیمز در د. دین و اخلاق (ذیل مادّه) در میان بلوچهای ترکمنستان هم شیعه یافت می شود. مقدسی (ص۱۶۷) اکثر بلوچها را شیعه دانسته است]؛ جماعت دوم در قرون دوازدهم و سیزدهم در مکران و ماشکی و ساحل لسبلا پیروان فراوانی داشت که خود را ذِکری (در بلوچی: زِگری) مینامیدند. این گروه ظاهراً به صورت شاخهای از فرقهٔ مهدوی به وجود آمده است. فرقهٔ مهدوی نیز در اواخر قرن نهم به پیشوایی سید محمد کاظمی جونپوری (۸۴۷-۹۱۰) که خود را مهدی خواند تشکیل گردید. رهبران این فرقه در مکران کتابهایی دارند از جمله "صفانامهٔ مهدی" و "تردید مهدویت". به احتمال بسیار، مریدان جونپوری عقاید او را به مکران آوردند، و میان موفقیت ذکریان و افزایش قدرت بليدهایها پیوندی دیده میشد.
🔹 در آغاز قرن دوازدهم، هنگامی که ملا مراد گیچکی (که مقام ویژه ای در تاریخ ذکری دارد) بلیدیها را بیرون راند، فرقهٔ ذکری بار دیگر گسترش یافت. اندیشهٔ گزینش کوه مراد به جای کعبه ممکن است از آن ملامراد بوده باشد، و همو ممکن است چاه معروف زمزم را در بیرون قلعه تربت کنده باشد. در زمان حکومت ملک دینار، پسر ملامراد، نصیر خان اول کوشید که این بدعت را از میان بردارد و یکی از دلایل حملهٔ موفقیتآمیز او به مکران همین بود.
📃/۷۹
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 قسمت اعظم فرهنگ بلوچ برای پژوهندگان دیگر ایلهای ایرانی ناشناخته نیست، ولی این فرهنگ جنبههای اختصاصی نیز دارد؛ یکی از آنها احترام فوقالعادهٔ بلوچها به موقعیت اجتماعی و قدرت و بهویژه قدرت سردار و حاکم است. مریها از «پاگ واجه» یا سرکردهٔ دستار به سرسخن میگویند و نشانه تأیید کسی در منصب سرداری، بستن دستار بر سر اوست. پایگاه سردار و بیش از او «حاکم» یا «نواب» یا خود خان که مقامی فوق ایلی برای خود ایجاد کرده بودند، در قلعهای واقع در مرکز زراعی عمدهٔ ناحیهٔ تحت تسلط او بود. عایدات او بیشتر از آنچه در سلطهٔ او بود حاصل میشد تا از داراییهای خودش. این عایدات مشتمل بود بر حاصل زمینی که به خود او تعلق داشت؛ عشریهٔ (ده یک) تمام محصولات «شهری»های تحت سلطه او؛ خدمت (در بلوچی سْرِینبندی) به او از جانب تمام بلوچهایی که سرداری او را پذیرفته بودند؛ و مالیات که «شهری»ها و «بلوچ»ها میپرداختند (این مالیات در اصل به نمایندگان «قجر» یا خان یا انگلیس پرداخت میشد).
🔹 در این عایدات، از جایی به جای دیگر تفاوتهایی دیده میشد. در اصل، کار زارعان تحت امر حاکم، منبع درآمد او و وفاداری شبانان چادرنشین منبع قدرت او بود. سردار مکلف بود که در اختیار افراد ایل خود باشد و به اختلافات و دادخواهیهای آنها رسیدگی کند، که این کار را «مردُمداری» میخوانند. هر کسی حق مراجعهٔ مستقیم به سردار را دارد، و بخش اعظم روزهایی که سردار در قلعهٔ خود به سر میبرد، به دیدن ارباب رجوع میگذرد. حکام آبادیهای زراعی در جلب وفاداری چادرنشینان با یکدیگر رقابت میکنند.
🔹 یکی از واژههای نسبتاً رایج زبان بلوچی «کماش» به معنای «بزرگتر» است. در هر موقعیت اجتماعی شخصی به طور ضمنی «بزرگتر» تلقی میشود و جز در موارد خصومت آشکار هرگز تردیدی در این باره که کدامیک «کماش» است پیش نمیآید.
📃/۷۸
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 گروههای دیگری نیز در بلوچستان زندگی میکنند که بخشی از جامعهٔ بلوچ به شمار نمیآیند یا نمیتوانند در بلوچها جذب شوند. اهم آنها عبارتاند از هندوها و سیکها و اسماعیلیها، که در طول زمان پیرامون قلعههای سردارها و در بندرها، گروههای بازرگانی کوچکی تشکیل دادهاند. در آن بخش شبه قاره که امروزه پاکستان است. انگلیسیان و سردارها آنها را حمایت و تشویق میکردند. تجزیهٔ هند به کاهش عدهٔ معتنابهی از این گروهها در سمت پاکستان انجامید. گروههایی از هزارهها نیز بهویژه در کویته یافت میشوند که در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم از افغانستان مهاجرت کردهاند. سرانجام، ایرانیان (بهویژه از یزد) و پاکستانیها (عمدتاً از پنجاب) به عنوان مأمور دولت به بلوچستان رفتند و در آنجا زمین خریدند و ساکن شدند.
🔹 مهمترین رویداد در زندگی هر بلوچ ازدواج است. حتی در مواره نسبتاً معدودی که مردی بیش از یک بار ازدواج میکند. ازدواج نخستین از نظر اجتماعی از همه مهمتر است. ازدواج وضع اجتماعی بلوچ را تا پایان عمر (اعم از اینکه مرد باشد یا زن) تثبیت میکند. هزینهٔ عمدهای که این امر دارد «مَهر» است. که در ۱۳۴۳ش برای بلوچهای چادرنشین مکران شرقی ایران به ده هزار ریال بالغ میشد. در مورد «حاكُمزات»، معادل ۷۵ درصد ارثیهای بود که داماد انتظار دریافت آن را داشت، از این طریق تضمین میشد که سه چهارم اموال داماد را فرزندان عروس به ارث میبرند. طلاق در بیشتر جوامع بلوچ نادر است.
🔹 نمونهٔ اعلای جشن در میان بلوچها جشن عروسی است. جزئیات آن از محل به محل تفاوت دارد ولی آنچه در اینجا میآید در میان بلوچهای نسبتاً مستغنی رایج است. عقد و جشن ازدواج در محل سکونت عروس برپا میشود و مراسم آن عبارت است از رقص و موسیقی، «تاس گَردین» (دور گردانیدن کاسه برای جمعآوری پول جهت کمک به مخارج برخی تشریفات) و «حنا گردین» (گردانیدن حنایی که با آن ناخنهای عروس را رنگ کردهاندبه منظور جمعآوری پول برای دایهٔ عروس)، «چم دیدگانی» به معنای رونما. هر مرحله آوازهای بهخصوصی داشته است.
📃/۷۷
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 رابطهٔ میان بلوچها و پشتونها نیز شایان توجه است. پشتونها در ایالت بلوچستان پاکستان اقلیت بسیار وسیعی تشکیل میدهند. بیشتر آنها در بخشهای شمالی، یعنی جایی که هرگز در تصرف بلوچها نبوده است، زندگی میکنند، ولی بازرگانان و سوداگران پشتون در دیگر نقاط ایالت هم یافت میشوند.
🔹 بارث (۱۹۶۴) نشان میدهد که مرز فرهنگی میان بلوچ و پشتون در شمال شرقی بلوچستان (پاکستان)، بدون جابهجایی جمعیت، بهآهستگی و بهتناوب به ضرر پشتونها به سوی شمال در حرکت بوده است. گروههایی که قبلاً پشتو بوده و به زبان پشتو تکلم میکردهاند ضمن سفر او در ۱۳۳۹ش بلوچیزبان بوده و از جانب خود و دیگران، بلوچ شمرده میشدهاند. دیگران گفتهاند که مریها به سبب تشابهات موجود در سازمان ایلی خود، ممکن است اصل و نسب پشتو داشته باشند. اگرچه به سبب وجود چند عامل (مانند نرخ نسبی رشد جمعیت و جسارت و دارایی بیشتر)، میبایست علیالقاعده اوضاع در جهت مخالف تغییر یافته باشد، با مقایسهٔ شیوههایی که بر اساس آن روابط اجتماعی و سیاسی آنها سامان یافته است، جذب پشتونها در بلوچها قابل پیشبینی بوده است. ساختار جامعهٔ بلوچیزبان با مسئلهٔ ادغام مهاجران و پناهندگان سازگارتر است.
🔹 به سبب بینظمیهایی که به مدت بیش از یک قرن قبل از ادغام جامعهٔ بلوچها در هند به صورتی مزمن در این ناحیه وجود داشت، گروههای بسیاری کلاً به شکل دستههایی از پناهندگان درآمدند. الگوی کل نظام پشتون را میتوان به چند برادر تشبیه کرد که هر یک انتظار دارد با دیگران برابر باشد، اما جامعهٔ بلوچ، گرچه به ظاهر مبتنی بر همان مفاهیم خویشاوندی و نسب است، مبتنی بر شورایی پایبند و معتقد به مساوات [در حقوق منابع، امکانات] در مورد همهٔ افراد جامعه نیست. دفاع از شرف نزد بلوچ مهم است، ولی الگوی اساسی جامعهٔ آنها عبارت از رابطهٔ میان پدر و پسران اوست. کسانی که به جامعهٔ بلوچ پناهنده میشوند، با رفتار و گفتاری همانند بلوچها در آن مأمنی مییابند، و در آن جامعه جذب میشوند. (البته جذب ظاهری پشتونها در بلوچها را به طرق دیگری نیز میتوان تبیین کرد. مثلاً پشتوها ممکن است صرفاً بر اثر منزوی شدن از جامعهٔ خود، بلوچ شده باشند. پدیدهٔ تغییر هویت و رابطهٔ آن با تغییر زبان و تغییر موقعیت اجتماعی، مستلزم بررسیهای دقیق بیشتری است).
📃/۷۶
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 غلامان باقیمانده از طریق داد و ستد با مسقطیها و عمدتاً در قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم به آنجا آورده شده بودند. لوریها و میدها منفورند و چندان تفاوتی با غلامها ندارند. لوریها، کولیهایی هستند که در سراسر بلوچستان سرگرداناند و به نوازندگی و کارهایی از این نوع میپردازند. میدها گروههای کوچک ماهیگیر هستند که در سواحل مکران زندگی میکنند. میدها احتمالاً وابسته به گروهی متعلق به پیش از اسلام و شاید اخلاف ماهیخوارانی (ایختیوفاگیها) هستند که ناوگان اسکندر آنها را دید.
🔹 مورگنستیرنه نخستین بار به شواهدی دست یافت که نشان میداد گروههایی دستکم یکبار زبان خود را از بلوچی به براهویی (زبان دراویدی) تغییر داده و سپس بار دیگر به بلوچی بازگشتهاند. بر مبنای شواهد زبانشناختی به نظر میرسد که براهوییهای اصلی احتمالاً حدود هزار سال پیش از جنوب هند مهاجرت کرده باشند. بلوچ و براهویی (چنانکه کسانی در میان براهوییها و نیز نویسندگانی نظیر رومن مدعی شدهاند) دو هویت نبودهاند. که با هم مانعةالجمع باشند. بر همین اساس نباید گمان کنیم که جطگالها، به دلیل زبان خود لزوماً از جطها یا لاسیها هستند. جطها و جطگالها (معنای تحتاللفظی: جطزبانان)، و زط در منابع اسلامی اولیه، شاید اخلاف یوتیه یا اوتیهای امپراتوری هخامنشی و بازماندگان گروه آبادینشین متقدمی از اصل و نسب هندی باشند.
📃/۷۵
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 دهوارها به گونهای از زبان فارسی (گویش دهواری) که با تاجیکی و دری قرابت دارد، تکلم میکنند. آنها ظاهراً کشاورزان فلات، در مستنگ (بلوچستان پاکستان) و سراوان (بلوچستان ایران)، بودهاند و بسا که اخلاف کشاورزان دوران قبل از اسلام و متعلق به دورهای باشند که این نواحی زیر سلطهٔ حاکم ایالتی سیستان بوده است.
🔹 در تاریخ اخیر بلوچ، ایشان به عنوان «اولوس» یا «اُلُس» (رعایای) خان، نقش مهمی بر عهده داشته و هم دهقانان فلات و هم قشر دیوانسالاری خان را تشکیل میدادهاند (الس، به معنای بلوچهایی که بنا به دلایلی پیوندهای ایلی آنها گسته شده نیز به کار رفته است). رابطهٔ میان خان و السهایش با رابطه میان سردار و افراد ایلش تفاوت داشت. در مورد اخیر، هر دو اعضای یک قوم بودند و پیوندهای خویشاوندی داشتند و مکلف به شرکت در غم و شادی یکدیگر بودند. میان خان و السهای او، مسئلهٔ خویشاوندی یا حیثیت مشترک وجود نداشت، و آنها مشمول خدمت نظام نبودند. بنابراین، زیر لوای خان، دهوارها موقعیتی مجزا و غیربلوچ داشتند. این وضع در عهد بارکزاییها در سراوان ایران نیز احیاناً همینگونه بوده است، ولی امروزه در میان بلوچهای ایرانی وضع آنها با «شهری»ها مشابهت دارد.
🔹 جَطها و جطگالها [جدگالها] و لاسیها (که گمان میرود با جَطّهای هند نسبت داشته باشند) به گونههایی از زبان سندی تکلم میکنند. لاسیها، اولوس (اُلُس: رعایای) حاکم موروثی (جامِ) لسبلا هستند. جطگالها ساکنان دشتیاریاند. جطها رعایای خانِ کچّهیاند. در میان اولوسِ خان و جامها، لاسیها و جطها نسبتاً فرودستاند، ولی جطگالهای دشتیاری به سبب برخورداری از خودمختاری داخلی تحت حکومت «حاکم» خویش، وضع بهتری دارند.
📃/۷۴
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 گذشته از طبقات، انواع دیگری از ایل مانند کُرد، براهویی، دهوار، جَتّ، جدگال [جطگال] لاسی، لوری و سید نیز وجود دارد. این گروهها به اعتباری بلوچ بوده و هستند و به اعتباری نیستند؛ برخی از موقعیت اجتماعی بالایی برخوردارند و برخی دونپایهاند. به هر حال تمام این گروهها -برخلاف آنهایی که بعداً درباره آنها بحث خواهد شد-، اساساً جزو جامعهٔ بلوچ به حساب میآیند، زیرا در ساختار سیاسی آن ادغام شدهاند.
🔹 عموماً چنین تصور شده است که کُردها از کردستان مهاجرت کردهاند (تصوری که شاهدی برای اثبات آن در دست نیست). در گذشته، کوفچها یا کوچهای صدر اسلام را نوعی کُرد دانستهاند. امروزه آنها را در هر ناحیه میتوان یافت: در پیرامون کوه تفتان، در سرحد ایران و در سراوان پاکستان [پ.ن: کُردها در سیستان و مکران هم حضور یافتهاند]. اینها از نظر موقعیت اجتماعی با بلوچها برابرند.
🔹 تنها وجه تمايز براهوییها از بلوچها، زبان آنهاست که بسیاری از واژگان آن با زبان بلوچی یکسان است (براهوییها به زبان بلوچی نیز تکلم میکنند). هستهٔ مرکزی نواحی براهوییزبان را می توان سراوان و جهلاوان دانست، ولی براهوییزبانان پراکندهای نیز در بسیاری از قسمتهای شمالی از جمله در سیستان و ترکمنستان، میتوان یافت.
📃/۷۳
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 هویت هر فرد بلوچ، بسته به عضویت او در گروهی ایلی است، و هر گروه ایلی به یکی از چهار طبقه تعلق دارد. بسیاری از ایلها امروزه به عنوان «بلوچ» پذیرفته شدهاند، ولی اصل و نسب غیربلوچ آنها مشخص است [از ایران (مثلاً نوشیروانیها)، از افغانستان (مثلاً بارکزاییها) از مسقط (احتمالاً بلیدیها)، یا از دره رود سند (گیچکیها)].
🔹 بیشتر ایلها کوچکاند و از چند صد یا حداکثر حدود هزار خانوار تشکیل شدهاند (ایل مَری با شصت هزار تن از همه پرجمعیتتر است). ازدواج میان طبقات پیش میآید (بهویژه در موارد نادری که تیرهای از ایلی که «بلوچ» یا «شهری» بوده و حاکمزات شده باشد)، ولی زن نباید با فرودست خود ازدواج کند. در مورد اصل و نسب مختلط، موقعیت اجتماعی پایینتر غالب است.
🔹 گروههای آبادینشین و چادرنشین از نظر اقتصادی پیوندهای نزدیکی با یکدیگر دارند و متقابلاً به هم متکی هستند. اسامی ایلهای عمده هر بخشی از بلوچستان در بخش جغرافیایی (سطور پیشین) آمده است. فهرست کاملتر از آن را میتوان در پایان کتابهای بلوچ (۱۹۷۲/ ۱۳۵۳ ش) و جهانبانی (۱۳۳۶ ش) یافت.
🔹 ایلهای خاننشین در دو گروه مجزای سراوان و جهلاوان درجهبندی شده بودند. رتبهٔ هر یک به طرق مختلف مشخص میشد. در شورای خان («مجلس» یا «دیوان») هر کرسی به شخص خاصی تعلق داشت. کرسیهایی که از همه به خان نزدیکتر بودند بیشترین ارزش را داشتند. سردار سراوان ارشد بود و در سمت راست خان مینشست. سردار جهلاوان در سمت چپ او مینشست، پس از آن دو، دیگر سردارهای سراوان و جهلاوان به ترتیب مقام و رتبهٔ خود مینشستند. هدایایی نیز که خان هنگام جلوس سرداری جدید میداد، بر اساس وضعی که آن ایل در سلسله مراتب داشت، تفاوت میکرد. مبلغ پولی هم که خان پس از مرگ یک سردار با عضوی از خانوادهٔ او میپرداخت، بر اساس رتبه تفاوت داشت. پس از مرگ سرداران عالیمقام، خان شخصاً به دیدن خانوادهٔ عزادار میرفت. مرگ سرداری متوسطالحال با دیدار پسر یا برادرِ خان از خانوادهٔ عزادار برگزار میشد. در مورد سرداران خردهپا، خان یکی از مقامات خان نشین را میفرستاد.
📃/۷۲
💠 @balochs_history
🔹 بلوچ و بلوچستان در دانشنامه جهان اسلام
━━━≼🔸≽━━━
📃 اصل و منشأ، تاریخ و قومنگاری بلوچها
🪶 برایان اسپونر
━━━≼🔸≽━━━
🔹 قومشناسی بلوچها
🔹 در درون طبقات اجتماعی بلوچها (شامل طبقات حاکم، بلوچ، شهری و غلام)، تمایزات ثانوی بر مبنای ایل نیز وجود دارد و موقعیت نسبی «بلوچ (کوچنشینان)» و «شهری (روستاییان)» در عمل بر اساس پیوندهای ایلی و تجربهٔ گروههای بهخصوص متفاوت است؛ زیرا یک گروه «شهری» ممکن است طی چند نسل ثروتی گرد آورد و اسم و رسمی پیدا کند، و یک گروه «بلوچ» ممکن است نام و آبروی خود را از دست بدهد. گروه «شهری» دارای طیف وسیعی است. وضع برخی از آنها معادل رعایای وابسته به زمین و زرخرید است. بسیاری از آنها، احتمالاً اخلاف گروههای قبل از بلوچها و مالک اراضی نسبتاً وسیعی هستند. اگر چه اکنون از تمام آنها در چارچوب مناسبات ایلی سخن میرود، به احتمال زیاد، این طرز تلقی منبعث از سلطهٔ فرهنگی بلوچهاست که از نظر ایلی سازمان یافتهاند، وگرنه قبل از اینکه این ناحیه صبغهٔ بلوچی به خود بگیرد، محتملاً ساکنان آن دارای سازمان ایلی نبودهاند.
🔹 ظاهراً با ورود بلوچها که خانوادههای برجستهٔ آنان توانستند اختیار برخی از آبادیها را در دست گیرند و از آنها به صورت زمینهٔ اقتدار خود استفاده کنند (گو اینکه بعضی از آنها را مهاجران بعدی از ایشان گرفتند)، راه و رسم زندگی ایلی شیوهٔ قایق سازمان اجتماعی شده است و آرمان ایلی که با وجود بلوچها در آمیخته تمام وجوع زندگی ایشان را فرا گرفته است.
🔹 سازمان ایلی بلوچ یکسان نیست. برخی از ایلها در شجرهنامهها پدر تباری صرف را دنبال میکنند، به دختران ارثی نمیدهند و در ارزیابی وضع اجتماعی به اصل و نسب مادر چندان ارجی نمینهند، حال آنکه دیگران به تبار پدر و مادر، هر دو، توجه میکنند؛ در ارث به پسر و دختر سهمی برابر (از اراضی) میدهند و در مسائل اجتماعی برای پدر و مادر وزنی برابر قائلاند (در زبان بلوچی بر خلاف زبان فارسی در اسامی خویشاوندان پدری و مادری تفاوتی وجود ندارد). الگوی شجرهنامهٔ پدرتباری برای نشان دادن پیوند میان گروهها و نشان دادن ارتباط سیاسی و مشروعیت و نیز به صورت وسیلهای برای ربط دادن رویدادهای تاریخی به زمان حاضر، به کار میرود. در مواردی که پدر از سرکردگان مهم است و احتمال میرود که پسر بزرگش جانشین او شود، رسم است که پدر، قبل از تقسیم ارث میان همگان، سهمی اضافی برای او کنار بگذارد. این کار که «میروَندی» نام دارد باید با رضایت دیگر پسران و دختران انجام شود.
📃/۷۱
💠 @balochs_history
🔹 رودخانه سرباز
🔹 کلات
#طبیعت
💠 @balochs_history