احتمالا کتاب «قلعه ی حیوانات» نوشته «جورج اورول» را خوانده ايد
ماجرای این کتاب، داستان حیوانات یک مزرعه علیه اربابِ زورگوست. حیوانات دست به دستِ هم میدهند و ارباب و خانواده اش را از مزرعه بیرون میکنند و خود مدیریت مزرعه را به دست میگیرند.
اولین کار آنها پس از پیروزيشان تنظیم عهد نامه ایست که طبق آن همه ی حیوانات با هم برابرند و هیچکس حق ندارد خود را ارباب و مالک دیگران بداند، اما چیزی نمیگذرد که خوکی که مدیریت مزرعه را به دست گرفته است، آرام آرام عهدنامه را تغییر میدهد و برای خود و اطرافیانش حقوق و امتیازات ویژه ای وضع میکند، در این میان، اسبی در این مزرعه زندگی میکند به نام «باکستر» که به لحاظ خوش خلقی، صبوری و پشتکار، مورد احترام همه ی حیوانات است. اسب سمبل و نماد نجابت است.
حیوانات از او میخواهند کمکشان کند تا در مورد شرایط جدید تصمیم بگیرند اما «باکستر» سخت مشغول کار است و به اطرافش توجه ای ندارد. شعار او این است: «من کار میکنم!» و احساس میکند که باید کار خود را به بهترین شکل انجام دهد و کاری به کار چیز دیگری نداشته باشد.
گرچه «باکستر» میتوانست از اتفاق وحشتناکی که در «قلعه ی حیوانات» رخ میداد جلوگیری کند، چنان سرش به کارش گرم بود که فقط هنگامی از «تغییرات» باخبر شد که خوک حاکم، او را به یک سلاخ فروخت.
اولویت بندی از مهمترین مهارتهای زندگیست. شما هر چقدر زیبا ویولن بنوازید، در یک قایق در حال غرق شدن، ویولن نواختن در اولویت قرار ندارد. شما هرچقدر کشاورز قابلی باشید، در یک مزرعه ی در حال سوختن، سم پاشی و آفت زدایی در اولویت قرار ندارد.
«کارل مارکس»، فیلسوف آلمانی، یکی از افسونهای جامعه ی سرمایه داری را «تخصصی شدن» میداند. هر کس چنان سرش به کار و تخصص خود گرم است که فراموش میکند کل این جامعه به کدام سو حرکت می کند. باهوشترین و سخت کوش ترین آدمها گرفتار الگوی «باکستر» میشوند و مسائل کلان اجتماعی را از یاد میبرند.
📚 @audiobo0ok
🎙 فایل صوتی قسمت 64 (جلد اول)
📕 #سرزمین_جاوید
✍ #رومن_گیرشمن #ماریژان_موله #ارنست_هرتزفلد
◽️ #پخش_سریالی
📚 @audiobo0ok
#تیکه_کتاب
اینکه چرا حاضریم به سرعت به سراغ نتیجهگیریهای خشمگینانه برویم و وجود دسیسههایی را برای توهین و آزار خودمان فرض بگیریم، بیشتر بخاطر پدیدهای روانشناختی رقتانگیز است: نفرت از خویشتن.
هرچه کمتر خودمان را دوست داشته باشیم، بیشتر به نظرمان میآید که هدف مناسبی برای تمسخر و آزار دیگران هستیم.
📕 #درباره_خوب_بودن
✍ #آلن_دو_باتن
📚 @audiobo0ok
جهل و تعصب
آنقدر قدرتمند است که می تواند
《جنگ》را به《صلح》
و《بردگی》را عین《آزادی》جلوه دهد!
✍ #جورج_اورول
📚 @audiobo0ok
🎙 فایل صوتی قسمت 63 (جلد اول)
📕 #سرزمین_جاوید
✍ #رومن_گیرشمن #ماریژان_موله #ارنست_هرتزفیلد
◽️ #پخش_سریالی
📚 @audiobo0ok
35 موضوعی که در پیری حتما به آن غبطه خواهید خورد
یک ضرب المثل قدیمی هست که میگوید جوانی را جوانها به هدر میدهند. شاید اگر بدانید پیرها به چه چیزهایی غبطه میخورند بتوانید بهتر جوانی کنید:
۱-چرا وقتی میتوانستم سفر کنم، نکردم!
۲- چرا زبان دومی نیاموختم!
۳-چرا وقتم را به خاطر رابطهای تمام شده تلف کردم!
۴- چرا از خود در برابر نور آفتاب محافظت نکردم تا پوست سالمتر و بدون چروکی داشته باشم!
۵- چرا برای دیدن خوانندگان مورد علاقهام به کنسرت نرفتم!
۶- چرا از انجام خیلی از کارها ترسیدم!
۷- چرا ورزش اولویت کارم نبود!
۸- چرا خود را گرفتار سنتها کردم!
۹- چرا از کاری که دوست نداشتم استعفا ندادم!
۱۰- چرا بیشتر درس نخواندم!
۱۱-چرا باور نکردم زیبا هستم!
۱۲- چرا از گفتن دوستت دارم ترسیدم!
۱۳- چرا به راهنماییهای والدینم گوش ندادم!
۱۴-چرا خودخواه بودم!
۱۵- چرا تا این حد نظر دیگران برایم مهم بود!
۱۶- چرا به جای آنکه به رویاهای خودم فکر کنم به فکر براوردن رویای دیگران بودم
۱۷- چرا وقتم را صرف یادآوری خاطرات بد کردم و زمانم را از دست دادم. کاش افسوس گذشته را نمیخوردم!
۱۸- چرا کسانی را که دوست داشتم از خود رنجاندم!
۱۹- چرا از خود دفاع نکردم!
۲۰- چرا برای برخی کارها داوطلب نشدم!
۲۱- چرا بیشتر مراقب دندانهایم نبودم!
۲۲- چرا قبل از مرگ مادر و پدر بزرگ سئوالاتی را که داشتم از آنها نپرسیدم!
۲۳- چرا زیاد کار کردم!
۲۴- چرا آشپزی یاد نگرفتم!
۲۵- چرا از زمان حال لذت نبردم!
۲۶- چرا تلاش نکردم آنچه را شروع کردم به پایان برسانم!
۲۷- چرا گرفتار کلیشههای فرهنگی شدم و از هدفم بازماندم!
۲۸- چرا دوستیهایم را ادامه ندادم!
۲۹- چرا با کودکانم بیشتر بازی نکردم!
۳۰- چرا انسان ریسکپذیری نبودم!
۳۱- چرا برای افزایش دانش و ارتباطاتم تلاش نکردم!
۳۲- چرا تا این حد فرد نگرانی بودم!
۳۳- چرا سر هر چیزی زود عصبانی شدم!
۳۴- چرا به اندازه کافی با افرادی که دوستشان داشتم وقت نگذراندم!
۳۵- چرا برای یک بار هم که شده پشت میکروفن نرفتم تا در مقابل جمع صحبت کنم!
📚 @audiobo0ok
🎙 فایل صوتی قسمت 62 (جلد اول)
📕 #سرزمین_جاوید
✍ #رومن_گیرشمن #ماریژان_موله #ارنست_هرتزفلد
◽️ #پخش_سریالی
📚 @audiobo0ok
#تیکه_کتاب
چقدر به دوستانم که مادرانی دوست داشتنی، مهربان و حمایت کننده داشتند، رشک می بردم و چقدر عجیب بود که آنها به مادرانشان وابسته نبودند.
نه دائم بهشان تلفن می زدند، نه به ملاقاتشان می رفتند، نه خوابشان را می دیدند و نه حتی بهشان فکر می کردند.
ولی من در طول روز بارها مجبور بودم فکر مادرم را از ذهنم برانم و حتی امروز که ده سال از مرگش می گذرد، اغلب پیش می آید که بی اختیار به سمت تلفن می روم تا با او تماس بگیرم.
اوه همه این ها به لحاظ منطقی برایم قابل درک است.
سخنرانی ها درباره این پدیده کرده ام. برای بیمارانم توضیح می دهم کودکانی که مورد بدرفتاری قرار می گیرند،
اغلب به سختی از خانواده ی ناکارمدشان جدا می شوند، در حالی که کودکان والدین خوب و مهربان، با تعارض کمتری از آنها فاصله می گیرند.
اصلا مگر یکی از وظایف والدین، قادر ساختن کودک به ترک خانه نیست؟
📕 #مامان_و_معنی_زندگی
✍ #اروین_د_یالوم
📚 @audiobo0ok
🔴کتاب بعدی کانال یوتیوب کتابخانه صوتی😍
📚 #افسانه_کاریزما
❌ برای اطلاع از زمان درج اولین قسمت این کتاب، کانال یوتیوب رو سابسکرایب کنید و زنگوله رو بزنید 👇
audiobo0ok" rel="nofollow">https://youtube.com/@audiobo0ok
🔴 بزودی در کانال یوتیوب.....
#تیکه_کتاب
انبار کوچک، مملو از بیمصرفها و به دردنخورها، مملو از چیزهایی که همیشه گفتهایم: یک روز احتمال دارد به کار بیاید، دیگر از اینها پیدا نمیشود، برای بچهٔ بعدی، به دردِ سفر میخورد.
چمدانهایی که چفت و بست آنها شکسته. گلدان ترک خوردهای که یادگار عمو جان است. روروَکِ اولی. پوتینهای کهنهٔ دومی. خدای من! همه را باید دور ریخت. انبار را باید خالیِ خالی کرد. همینهاست که زندگی را از شکل میاندازد. همینهاست که زندگی را کهنه میکند. موریانه خورده. بید زده. کپک زده. درهم شکسته. بی سر و ته. رنگ و رو رفته. ما فقط کهنگیها را پسانداز میکنیم. ما پاسدارانِ از شکل افتادگیها هستیم. جای عشق کجاست؟ فریاد نزن، به زمزمه بگو: جای عشق کجاست؟ لابهلای این همه آشغال، چطور باید پی عشق بگردم، بیآنکه به خاطره برخورد کنم؟
📕 #یک_عاشقانه_آرام
✍ #نادر_ابراهیمی
📚 @audiobo0ok
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد...
✍ #حافظ
📚 @audiobo0ok
🔴لیست کتابهای موجود در کانال #کتابخانه_صوتی، جهت دسترسی آسان
اول لیست کتابها 👇
✅ /channel/bo0ok_lovers/3
آخر لیست کتابها 👇
✅ /channel/bo0ok_lovers/51
بفرستید برای دوستاتون 🫶
🎙 فایل صوتی قسمت 64 (جلد اول)
📕 #سرزمین_جاوید
✍ #رومن_گیرشمن #ماریژان_موله #ارنست_هرتزفیلد
◽️ #پخش_سریالی
📚 @audiobo0ok
🎙 فایل صوتی قسمت 63 (جلد اول)
📕 #سرزمین_جاوید
✍ #رومن_گیرشمن #ماریژان_موله #ارنست_هرتزفلد
◽️ #پخش_سریالی
📚 @audiobo0ok
از این آدمها دوری کنید
1- همیشه شاکی هستند.
2-خودشان را قربانی میدانند.
3-آرزوهایشان ناکام مانده است.
4- به همه چیز و همه کس بدبین هستند.
5-کسانی که زود تسلیم می شوند.
6-مدعی العموم هستند.
7-همه رو متهم میکنند.
8-همیشه غم و اندوه دارند.
9-کسایی که زبانشان همیشه با تلخی ونیش همراه است.
📚 @audiobo0ok
#تیکه_کتاب
:یک بلیط برای جهنم لطفن
- متاسفم، همه ی قطارهایی که به جنوب می روند از قبل پر شده اند.
:امشب هیچ وسیله ی دیگری حرکت نمی کند؟
- یک اتوبوس برای جهت مخالف داریم.
:جای خالی دارد؟
- زیاد!
:مقصد آن خیلی دور است؟
- نه، زیاد نه، اما بد نیست یک کتاب خوب همراه داشته باشید .شنیده ام در این سفر آدم خیلی احساس تنهایی می کند!
📕 #داستانهای_55_کلمه_ای
✍ #استیو_ماس
📚 @audiobo0ok
اگر دو عبارت《خستهام》و《حالم خوب نیست》را از زندگی خود پاک کنید،
نیمی از بی حالی و بیماری خود را درمان کرده اید...!
✍ #وین_دایر
📚 @audiobo0ok
🎙 فایل صوتی قسمت 62 (جلد اول)
📕 #سرزمین_جاوید
✍ #رومن_گیرشمن #ماریژان_موله #ارنست_هرتزفیلد
◽️ #پخش_سریالی
📚 @audiobo0ok
دزدی مرتبا به دهكده ای ميزد، ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺭﺩﭘﺎﯼ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ،
ﺷﺒﻴﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺩﺯﺩ، ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﺵ ﺷﺒﯿﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ. ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻃﺮﯾﻘﯽ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ. ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ: ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ؛ ﺩﺯﺩ، ﺧﻮﺩ ﮐﺪﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺩﻡ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﯼ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻪﺩﻝ ﻧﮕﯿﺮ، ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻗﻞ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺍﻭﺳﺖ.
ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ ﻭقتی ﺍﺣﻮﺍﻟﺶ ﺭﺍ ﺟﻮﯾﺎ می ﺷﺪﻧﺪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻣﯿﮕﻔﺖ:
ﺩﺯﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﺩﺭﮎ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ، ﻓﺮﺳﻨﮕﻬﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺷﺖ،
ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ.
ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺑﺎﺩﯼ، ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺑﻬﺎﻳﺶ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻭﻟﯽ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ، ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ.
📚 @audiobo0ok
📚 #هدف_رقصنده_در_باد
✍ نویسنده : #آیریس_یوهانسن
🎙 راوی : ایرانصدا
روایت این کتاب داستان زندگی فردی به نام آندرس است. این فرد قصد دارد مجسمهی بسیار ارزشمند خانوادگی خود را که دزدیده شده پس بگیرد.
آندرس برای بازپسگیری مجسمه به یک دزد احتیاج دارد؛ کسی که تواناییهای لازم برای این کار را داشته باشد. این شخص که آندرس برای دزدی مجسمه انتخاب کرده، دختر بردهای است که با فقر دست و پنجه نرم میکند. آنها برای گرفتن مجسمه راهی میشوند، اما در این راه افراد دیگری هم وجود دارند که به جستوجوی مجسمه میروند و حاضرند برای به دست آوردن آن دست به هر جنایتی بزنند.....
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
📚 @audiobo0ok
از شانس بدم
فراموش کردم که شب بلند است
و از شانس خوبت
تا صبح به یادت بودم
✍ #محمود_درویش
📚 @audiobo0ok
🎙 فایل صوتی قسمت 61 (جلد اول)
📕 #سرزمین_جاوید
✍ #رومن_گیرشمن #ماریژان_موله #ارنست_هرتزفلد
◽️ #پخش_سریالی
📚 @audiobo0ok