zane_ruz_channel | Unsorted

Telegram-канал zane_ruz_channel - جامعه‌شناسی زن روز

5224

کاوش های جامعه شناسی، روان شناسی و دین پژوهی زنان ⬅️ تماس : 📩 @spfz6949

Subscribe to a channel

جامعه‌شناسی زن روز

💾 جداول مقایسه مناسبت‌های زمانی در خصوص زنان و دختران

✔️چرا انتخاب ما روز "جهانی" دختران است؟

🗓۱۱ اکتبر روز یادبود بین‌المللی، در پشتیبانی از فرصت‌های بیشتر برای دختران و بالا بردن آگاهی در مورد نابرابری جنسیتی است که دختران در سطح جهان به دلیل جنسیتشان مواجه‌اند.

میلیون‌ها دختر زیر ۱۸ سال در ایران در معرض عمیق‌ترین و شدید‌ترین نابرابری‌ها و خشونت‌های جنسیتی قرار دارند و حتی نمی‌توانند نوع پوشش خود را انتخاب کنند.



#روز_جهانی_دختران


❤️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ مدرسه فمینیستی زن روز برگزار می‌کند:


📣 دوره آنلاین: «بدن زنان در سینما»


📌 با تحلیل‌گری: طاهره جورکش


🔴«بازنمایی بدن زنانه در سینما: تقاطع تجربه‌های زیستی از قاعدگی تا نژاد، مادری و پیری»

🗒تحلیلی فمینیستی و اجتماعی از بازنمایی بدن زن در سینما


✔️ درباره‌ی دوره:

در این دوره‌ی شش‌جلسه‌ای، به بازنمایی «بدن زن» در سینما از زاویه‌ی دید نظریه‌های فمینیستی، جامعه‌شناسی جنسیت و مطالعات بدن می‌پردازیم. با مرور فیلم‌های شاخص و تحلیل آن‌ها، درک عمیق‌تری از مفاهیمی چون میل، عاملیت، زیبایی، بارداری، پیری و تقاطع‌های نژادی و جنسیتی به‌دست خواهیم آورد.

🗯 ساختار دوره:

• تعداد جلسات: ۶
• مدت هر جلسه: ۱.۵ تا ۲ ساعت
• رویکرد تحلیلی: نظریه‌های فمینیستی، مطالعات بدن، جامعه‌شناسی جنسیت

📘 اهداف دوره:

• شناخت بازنمایی بدن زن در تاریخ سینما
• آشنایی با مفاهیم نظری کلیدی
• تحلیل انتقادی فیلم‌ها از منظر میل، قدرت، سرکوب و مقاومت

📌 سرفصل جلسات:

جلسه ۱: کشف بدن و عاملیت، قدرت زنان در سکسوالیته
جلسه ۲: بدن، نژاد و تقاطع‌ها
جلسه ۳: انتظارات از بدن
جلسه ۴: بدن و قاعدگی
جلسه ۵: بدن زن در بارداری و مادری
جلسه ۶: بیماری، پیری و بدن زن

🕒 زمان برگزاری:

🔴زمان برگزاری این دوره به سه‌شنبه‌ها تغییر پیدا کرد

• سه‌شنبه‌ها، ساعت ۱۸:۰۰ به وقت ایران
• محل برگزاری: پلتفرم آنلاین اسکای‌روم


📞جهت ثبت‌نام به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:

▶️ @Zaneruz_admin

▶️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

➡️Aquarius
➡️آکواریُس

🎭 #تحلیل_فیلم
🔗نزهت بادی

🎞 تحلیل فیلم آکواریوس ( کلبر مندوسا فیلیو)

📄 سرطان پستان، مسئله‌ای رانده شده به اندرونی

🏷 مرد و کلارا که به تازگی با هم آشنا شده اند و از هم خوششان آمده است، سوار ماشین مرد می شوند تا با هم شب خوشی را بگذرانند. مرد درحالی‌که در ماشین کلارا را می‌بوسد، بدنش را به‌آرامی لمس می‌کند و دستش را روی سینه او می‌گذارد. کلارا دست او را برمی‌دارد و مرد که جاخورده، می پرسد که آیا زیاده روی کرده است. کلارا می‌گوید که او جراحی داشته و مرد که می فهمد کلارا یکی از پستان هایش را به خاطر سرطان از دست داده است، فاصله می‌گیرد و می‌گوید: «تو عالی هستی" ولی از رابطه با او منصرف می‌شود.

تضاد جمله «عالی هستی» با رفتار طردکننده مرد، این کلیشه قدیمی را به یاد می آورد که زن را بدون پستان‌هایش برای رابطه عاشقانه ناقص و معیوب می‌داند و دیدن بدن زنی بدون پستان، ناخوشایند به نظر می رسد.
🌸 به همین دلیل زنانی که با سرطان پستان درگیر بودند یا هستند، علاوه بر رنج‌ها و دردهای جسمی، با حس شرم و ترس و اضطراب نیز مواجهند و برای پذیرش بدن آسیب دیده شان دچار چالش ها و بحران های عمیقی می شوند.

چون سرطان پستان فقط به سلامتی آنها مربوط نمی‌شود و پای زیبایی شان نیز در میان است و احساس می‌کنند بدون پستان به عنوان یکی از اندام‌های زنانه شان، زن مطلوب و ایده الی به حساب نمی آیند و نمی توانند رابطه‌ای را آغاز کنند و یا اگر در رابطه هستند، ممکن است از سوی پارتنرشان رانده شوند.


در چنین شرایطی آگاهی‌بخشی به جامعه در راستای عادی‌سازی تن بدون پستان زن می‌تواند از فشارهای خانوادگی و اجتماعی بر زنان درگیر سرطان پستان بکاهد. زیرا غالبا سرطان پستان به عنوان مساله‌ای زنانه به اندرونی و جمع‌های زن‌ها رانده می‌شود تا مخفی بماند و مواجهه مستقیم و بی‌واسطه با بدن بیمار و آسیب‌دیده زنان در فیلم‌ها می‌تواند این حس ترس درونی و ریشه‌دار را از بین ببرد و جامعه ببیند که زخم‌ها و جراحات بدن یک زن هم می‌تواند امری عادی باشد و به زن ها نیز کمک کند با بدن بیمار خود راحت باشند و تغییرات ناشی از بیماری را بپذیرند و بیش از هر چیزی به سلامتی خود بیندیشند.

🌸اکتبر، ماه آگاهی بخشی پیرامون سرطان پستان در راستای تشخیص زودرس، درمان و حمایت از زنان درگیر سرطان پستان است.

#بدن_زن
#سرطان_پستان
#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی


➡️فیلم Aquarius را اینجا تماشا کنید


✈️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ مصائب زنان مجرد در آزمون‌های استخدامی؛ تبعیض علیه مجردها

🖍سیمین کاظمی


در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران، خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است، چون می‌تواند کارکردهایی مانند کنترل میل جنسی و تولید مثل و بقا داشته باشد. از این رو تأکید زیادی بر خانواده می‌شود.

🌸از این منظر افراد مجرد کسانی هستند که از الگوی مطلوب ساختار کنونی تمرّد کرده‌اند و به انتظاری که از آن‌ها می‌رفته، پاسخ مثبت نداده‌اند.

در این ساختار شخص مجرد، شخصی است که مرتکب کجروی شده، کارکردی برای جامعه ندارد و امکان کنترل بر او کمتر است.


به همین دلیل تجرد در ساختار فعلی به عنوان یک برچسب منفی استفاده می‌شود و افراد را از بعضی حقوق، منابع و امتیازات محروم می‌کند. در واقع آنچه اتفاق می‌افتد تبعیض علیه افراد مجرد است که با اتکا به حقانیت خانواده، چنین شکلی از تبعیض عادی جلوه داده می‌شود.

یکی دیگر از کارکردهای خانواده این است که شناسایی یا به رسمیت شناختن افراد و حقوق آن‌ها از مسیر خانواده تعریف شده است و این امر به خصوص درباره زنان صدق می‌کند.

برای زنان نقش‌های مادری و همسری بر نقش‌های اجتماعی‌شان اولویت دارند؛ یعنی از زن انتظار می‌رود نقش همسر و مادر را بپذیرد و در واقع آن کارکردهای مورد انتظار از خانواده را عینیت ببخشد.

🌸 زن مجرد به عنوان دشمن نظم اجتماعی شناسایی می‌شود

اگر زن چنین نقشی را پذیرفت، نسبت به زنان مجرد می‌تواند از امتیازاتی مثل استخدام برخوردار شود. هر چند که زن متاهل با مرد متاهل برابر نیست و این امتیاز صرفا در قیاس با زنان مجرد است.

اگر زن مجرد باشد، به عنوان دشمن نظم اجتماعی شناسایی می‌شود، که با شکستن چارچوب خانواده می‌خواهد وارد جامعه شود.


🌸برای همین است که آمار زنان مجرد به عنوان بحران معرفی می‌شود و فضای نگرانی و اکراه از زن مجرد ایجاد می‌شود.

یک بخش دیگر این سوگیری جنسیتی در مورد زنان مجرد به عملکرد فیزیولوژیک زنان یعنی سن باروری مربوط می‌شود. از آنجا که سن باروری زنان محدود به ۱۵-۴۹ سال است، این محدودیت، تجرد زنان را غیرقابل قبول‌تر از مردان می‌کنند که سن عملکرد جنسی‌شان بیشتر است.

توانمندی‌های افراد مجرد در شرایط سینگلیسم نادیده گرفته می‌شود


تبعیض علیه افراد مجرد، نه تنها خلاف اصل برابری انسان‌ها است و حقوق آن‌ها را نقض می‌کند، بلکه منجر به انزوا و سرخوردگی و محرومیت این بخش از جامعه می‌شود. افراد مجرد به خصوص زنان، در معرض فقر، تنهایی، فقدان حمایت اجتماعی و دولتی هستند و به این ترتیب زندگی برای آن دشوارتر می‌شود و در مقابل مشکلات آسیب‌پذیر می‌شوند.

شایستگی‌ها و توانمندی‌های افراد مجرد در شرایط سینگلیسم نادیده گرفته می‌شود و به زندگی که سزاوارش هستند دست پیدا نمی‌کنند و جامعه هم از توانایی و خدمات این دسته از افراد محروم می‌شود.


#زنان_مجرد
#سینگلیسم


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ شوهرش او را کشت و با همان لباس‌های خانه خاکش کرد

#شهیلا_کریمانی، ۳۸ ساله مادر دو فرزند دو فرزندی که سر خاکسپاری مادر نبودند.

به روایت نزدیکان و محلی‌ها، دوبار طلاق داده شده توسط شوهرش، و دوباره یکماه پیش عقد‌شده توسط همان شوهرش به اختیار و اجبار. به اختیار و اجبار مادری! دو هفته پیش به دلایل واهی ناموسی ادعای بی‌پشتوانه و مبهم توسط همان شوهرش موقعی که سبزی و لوبیا پاک می‌کرد با روسری خفه شد.

کیسه پلاستیکی دور سرش پیچیده شده، با پاهای بسته و چپیده شده در گونی، یک هفته در خانه پنهانش کرده‌اند و بعد در گورستان فروان مهاباد پنهانی و نیمه شب به خاک سپرده شد.

محلی‌ها که همگی قوم و خویش شهلا و شوهرش بودند گور تازه ای در گورستان دیدند که نیمه‌شب پر شده بود گوری که خاکش تازه بود و ظاهر شدن گور تازه همراه بود با شایعه فرار شهلا به عراق با مردی غریبه.

شایعه‌ای که شوهرش بعد از کشتن او برای پنهان کردن زنکشی‌اش نقل محافل کرده بود.فراری که هرگز اتفاق نیفتاده بود با مردی که هرگز وجود نداشت.

این یعنی یک پای قصه می لنگید ۴ شبانه روز نزدیکان شهلا بالای گور پاسبانی دادند تا مراحل اداری شکایت و پیگیری انجام شود تا دستور نبش قبر صادر شود و چهار روز بعد نبش قبر انجام شد و بالاخره سیزدهم مهر هزار و چهارصد و چهار در مزار روستای خانوادگی شان خورخورا به خاک سپرده شد.

تمام لحظاتی که بالای سرش ایستاده بودم و مردان طایفه با عجله و اتحاد مشغول انجام امورات کفن و دفن بودند به این فکر می‌کردم که زن بالاخره آروم گرفتی کنار مزار مادرت دایه گیان که شهره بود به جسارت و قدرت و اعتبار و اگر زنده بود و وای اگر زنده بود.

شهلا به دلایل ناموسی و هر آنچه عاملیت مردان بر هویت زنان به حساب می‌آید کشته شد.


او بارها تلاش کرد مستقل شود، از نو بسازد، روی پاهای خودش بایستد؛ اما طرد شد تنها ماند و باز به خانه اول بازگشت. به خانه‌ای که امن نبود.

تنها زنانی که در حین خاکسپاری کنار شهلا بودند من و همکارانم بودیم؛ اجتماعی از مردان بیل به دست کنار قبر عمیقی به انتظار رسیدن آمبولانس حامل متوفی بودند.

اجازه خواستم که شهلا روی دوش زنان تشییع شود؛ اجازه ندادند!


ایستادم همانجا و شهلا را پتو پیچ آوردند بوی تند گلاب و بوی مرگی که تن شهلا را گرفته بود در هم آمیخته شده بود با سرعت باورنکردنی توی مزارش جا دادند و شروع کردند به ریختن خاک روی بدنی که روزها در گوشه خانه پنهان شده بود روزها با لباسهای خانه و کیسه‌ای که به سر کشیده شده بود و طنابی که دور پاهاش سفت پیچیده شده بود در گوری بی‌نام معطل مانده بود تا یکی اسمش را صدا بزند و از خاک بکشندش بیرون و بگویند شهلا اینجاست!

در تمام این مراحل زنان در گوشه ی دورتر مویه می‌کردند خواهرش بی‌تاب‌ترین بود، کسی که اجازه نداده بود هیچ احتمالی پذیرفته شود و وجب به وجب شهر و روستا را دنبال خواهرش گشته بود.

حقیقتش زنها نه اجازه داشتند شهلا را بر دوش بیاورند و نه اجازه داشتند تا پایان خاکسپاری سر مزار بایستند. همه چیز باید تمام می شد، بعد.

و تمام شد، مردها از مزار دور شدند هر کسی سمت ماشین خودش راهی شد... و زن‌ها تازه فرصتی برای در آغوش گرفتن خاک شهلا یافتند.

ما بی‌وقفه بالای سر شهلا بودیم که ببیند تنها نیست که خواهران گمنامی دارد که کنارش ایستاده‌اند حتی اگر دیر رسیده باشند، خیلی دیر.

قبل از شروع تشییع جمعیتی بودیم که به انتظار شهلا بالای سر حفره‌ای خالی ایستاده بودیم درباره چرایی این جنایت تلخ حرف زدیم، زنی میانسال با صدای بلند شروع به اعتراض کرد اعتراض به مردان، به کشته شدن زنان، به ستم نهادینه شده علیه زنان و آنقدر فریاد زد که به گریه افتاد... همه‌شان می‌دانستند الان نباید آنجا می‌بودند، نباید شهلا و یا هیچ اسم دیگری کشته می‌شد و هزار نباید دیگر...

زن‌ها صدای خفه‌ای داشتند اما در نهایت همه با تایید حرف‌های هم به خانه‌شان برمی‌گشتند و روز از نو و روزی از نو!


✒️وسط تدفین گرد و خاکی بپا شد یکی از مردان اشاره کرد عقب تر برو خاکی نشی! گفتم دهان همه ما طعم خاک میده الان.... مگه میشه خاکی نشد...

موقع خداحافظی سر مزارش ایستادم گفتم الان که میهمان دایه گیانی آروم گرفتی زن الان که اسمت هرگز فراموش نمیشه! الان که دیگه کسی کاری به کارت نداره الان که همه ما به اسم تو رو صدا می‌زنیم و درباره‌ات حرف می‌زنیم اونقدر حرف می‌زنیم و اونقدر در میانه میدان می‌جنگیم که دیگه هیچ زنی کشته نشود آروم شدی شهلا گیان!

به گمانم الان آروم بود دور از خشونتگرش...


🖊فاطیما باباخانی

#زن_کشی
#قتل_ناموسی



✂️✂️ کانال توییتر زن روز را به دوستان خود و علاقمندان این حوزه معرفی کنید.✂️✂️


✈️@Zane_Ruz_Twitter

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ روزگاری، سخن گفتن زنان نیز کاری افراطی به شمار می‌رفت

کلیسای قرون وسطی اتهام جادوگری را در بیشتر مواقع مختص به زنان می‌دانست، زیرا اعتقاد داشت که زنان برای هم‌پیمانی با شیطان آمادگی بیشتری دارند.

از نظر کلیسا آمادگی زنان برای جادوگری از آن‌جا می‌آمد که منشا هرگونه سحر و جادو، شهوت جنسی بود و شهوت زنان سیری نمی‌پذیرفت.


یکی از ماموران انکیزیسیون (جماعت عالی مقدس) که قاضی یکی از دادگاه‌های تفتیش عقاید بود در خاطرات خود (با کمی اغراق) به سوزاندن ۴۸ زن که آنان را جادوگر می‌نامید افتخار می‌کند و می‌نویسد : «سه چیز است که سیری‌پذیر نیست، اما از آن بدتر چیز چهارمی است که هیچ گاه نمی‌گوید بس است، و آن مهبل زنان است!»

نکته جالب در این دوران سواستفاده برخی از مردان از اعتقادات شوم اعضای انکیزیسیون بود. عده‌ایی از مردان که از همسران خود به هر دلیلی ناراضی بودند و موجودیت همسر را مزاحمِ زندگی خود می‌دیدند، شکست‌ها و حتی ناتوانی جنسی خود را به همسر ربط می‌دادند و ‏ادعا می‌کردند که توسط همسرانشان جادو شده‌اند و او را به حمایت از شیطان و دسیسه علیه کلیسا متهم می‌کردند. جالب‌تر آنکه دادگاه‌های تفتیش عقاید به این موارد رسیدگی می‌نمود و زنان را ابتدا شکنجه و سپس اعدام می‌کرد.

تحقیر زنان در اروپای قدیم به‌ویژه در قرون وسطی پدیده‌ای عمومی بود و حتی برای زنان پرحرف نیز تنبیه‌های حقارت‌باری در نظر گرفته شده بود.


برای قرن‌ها، مردان اروپایی زنان پرحرف، غرغرو و شایعه‌ساز را با دهان‌بند فلزی خاصی به نام «افسار زن بد دهان» مجازات و تحقیر می‌کردند.

این ابزار تنبیه که به نام‌های دیگری مانند "افسار جادوگر" و "افسار شایعات" نیز شناخته می‌شد از قفسی دارای یک دهان‌بند فلزی درست شده‌ بود. یک تکه فلزی کوچک به نام "نیش افسار" نیز درون دهان قرار می‌گرفت و روی زبان فشار می‌آورد تا از حرف‌زدن فرد جلوگیری کند. گاهی اوقات، این بخش دارای زبانه‌های تیز بود تا اگر زن تلاشی برای صحبت کردن بکند، زبان وی سوراخ شود.

نخستین موارد ثبت‌شده‌ی استفاده از "افسار زن بد دهان" به سال ۱۵۶۷م در اسکاتلند بازمی‌گردد، و از آن در انگلیس و مستعمره‌های این کشور نیز استفاده می‌شد. دادگاه‌های اسکاتلند برای زنانی که گستاخ، غرغرو یا مشکوک به انجام جادوگری بودند مجازات استفاده از این ابزار را تعیین می‌کردند. اگر قرار گرفتن "افسار زن بد دهان" روی سر به اندازه کافی تحقیرآمیز نبود، مرد یک بند به آن متصل کرده و همسر خود را راهی پیاده‌روی شرمساری در شهر می‌کرد.

وی رهگذران را تشویق می کرد تا به همسرش توهین کرده یا آب دهان به وی بیاندازند. گاهی اوقات یک زنگوله در قسمت بالای این قفس فلزی قرار می‌گرفت تا هنگام پیاده‌روی توجه بیشتری را جلب کند. استفاده از دهان‌بند فلزی ایده جدیدی نبود. ابزارهایی مشابه، صدها سال بود که برای بردگان استفاده می‌شد و این روند تقریبا تا قرن نوزدهم ادامه داشت.

محبوبیت "افسار زن بد دهان" از اواخر قرن شانزدهم کاهش پیدا کرد اما در بخش‌هایی از اروپا مانند آلمان تا اوایل دهه اول قرن نوزده مورد استفاده قرار می‌گرفت.

🖊کاهن اعظم


✂️✂️ کانال توییتر زن روز را به دوستان خود و علاقمندان این حوزه معرفی کنید.✂️✂️


✈️@Zane_Ruz_Twitter

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

🗓 ۵ اکتبر، سالروز درگذشت شانتال آکرمن؛ کارگردان، هنرپیشه، فیلمنامه‌نویس و سینماشناس لهستانی‌تبار اهل بلژیک

#معرفی_زنان_تاثیر_گذار

〰️〰️〰️〰️〰️〰️

شانتال آکرمن (به فرانسوی: Chantal Anne Akerman)؛ زادهٔ ۶ ژوئن ۱۹۵۰ - درگذشته ۵ اکتبر ۲۰۱۵، یکی از برجسته‌ترین فیلمسازان تجربی و آوانگارد سینمای اروپا و جهان بود که تأثیر بسیاری بر سینماگران تجربی، آوانگارد، فمینیست و مینیمالیست جهان گذاشت.

او در گسترش فیلمسازی فمینیستی و سینمای آوانگارد نقش پررنگی داشته‌است.


آکرمن یکی از مهم‌ترین زنان سینماگر جهان است اگرچه او با همه اهمیت فیلم‌هایش، تنها در میان نظریه‌پردازان فیلم، فمینیست‌ها و «سینه‌فیل»‌ها، شهرت دارد و در میان تماشاگران عادی سینما چندان شناخته شده نیست. او بعد از برادران داردن، مشهور‌ترین فیلمساز بلژیکی است. جی هوبرمن، منتقد برجسته آمریکایی او را مهم‌ترین فیلمساز اروپایی از نسل‌اش دانسته و با گدار و فاسبیندر مقایسه کرده است.

آکرمن در خانواده‌ای یهودی و لهستانی‌تبار در بلژیک به دنیا آمد. مادرش از بازماندگان آشویتس بود. ابتدا می‌خواست نویسنده شود اما پس از دیدن فیلم «پیرو خله» ژان لوک گدار در سن ۱۵ سالگی، تغییر عقیده داد و تصمیم گرفت فیلمساز شود. آوانگاردیسم سینمایی گدار و رویکرد غیرمتعارف و ساختارشکنانه او، برای آکرمن هیجان‌انگیز بود و از نخستین فیلم کوتاهش تا امروز با او باقی مانده است.

آکرمن بعد از انصراف از تحصیل در مدرسه سینمایی، در سن ۲۱ سالگی به نیویورک مهاجرت کرد. در آنجا با آثار سینمای تجربی و زیرزمینی نیویورک از جمله کارهای جوناس مکاس و مایکل اسنو آشنا شد و تحت تأثیر آن‌ها قرار گرفت.

🌸فیلم‌های آکرمن انباشته از شخصیت‌های عادی و زندگی‌های معمولی و روزمره است. او تصویرگر دنیای یکنواخت و کسل‌کننده زنان خانه‌دار و تنهاست. در فیلم «ژان دیلمن»، آکرمن، از زندگی عادی، یکنواخت و بی‌حادثه زنی خانه‌دار در بروکسل که برای گذران زندگی‌اش، خودفروشی می‌کند، درامی بزرگ و تأثیرگذار ساخته است.

بیشتر فیلم‌های آکرمن به نوعی اتوبیوگرافی او به حساب می‌آیند و بر اساس تجربه‌های شخصی زندگی او و افراد خانواده‌اش به ویژه مادرش شکل گرفته‌اند. بازی او در برخی از فیلم‌هایش نیز این برداشت را تقویت می‌کند. در مورد فیلم «ژان دیلمن» گفته است که آن را بر اساس آنچه که در کودکی دیده و از روی ژست‌های مادرش ساخته است.

🌸در نظرخواهی سال ۲۰۱۲ نشریه سایت اند ساوند از منتقدان سینمایی، تنها نام دو فیلمساز زن در لیست ۱۰۰ فیلم برتر منتقدان قرار گرفت که یکی از آن‌ها کلر دنی بود و دیگری شانتال آکرمن که با فیلم «ژان دیلمن» در جایگاه سی و پنجم قرار گرفت.


🎥 به مناسبت سالروز درگذشت #شانتال_آکرمن، شاید بد نباشد که این ویدئو را با هم ببینیم.

آکرمن و «دلفین سریگ»، بازیگر سال‌های دور سینمای فرانسه و ستاره فیلم «ژان دیلمان-۱۹۷۵»، نخستین ساخته شانتال آکرمن، در یک برنامه حضور یافته‌اند تا درباره همین فیلم صحبت کنند. البته آکرمن در این تکه از گفتگو صحبتی نمی‌کند.

او در گوشه‌ای نشسته و نگاه می‌کند. سیگار می‌کشد و با لبخندی توام با اعتماد به نفسی خلل ناپذیر به حرف‌های سریگ گوش می‌دهد.

او به زمانه خود ثابت کرده از جنس همان زنان قدرتمندی است که سریگ از آنها حرف می‌زند. زنی که در ۲۴ سالگی توانسته اثری ماندگار را خلق کند و نام خود را در عرصه سینما جاودان کند.

#زنان_تاثیر_گذار


✈️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

✉️#گزیده



✍️«تجاوز» تنها جنایتی است که در آن، قربانی متهم می‌شود.



👤 Freda Adler


👤 #فریدا_آدلر؛ جرم‌شناس


#تجاوز
#آزار_جنسی


🗂 منبع گزیده‌های فمینیستی:



🔮 lnstagram.com/excerpt_from_feminism



❤️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ آلت‌نمایی؛ ترومای جمعی زنان


تجربه‌ی مواجهه با مردانی که اندام جنسی خود را ناگهانی و بدون رضایت در فضاهای عمومی به زنان نشان می‌دهند، بارها و بارها توسط زنان روایت شده است، این یک بحران پنهان و ساختاری است که کمتر درباره‌اش حرف زده شده، اما اثراتش بسیار گسترده است.

🌸آلت‌نمایی؛ یک تهدید جنسی با هدف تسلط و تحقیر

آلت‌نمایی (exhibitionism) در بسیاری از روایت‌ها به عنوان «بیماری» یا «اختلال روانی» بی‌خطر جا زده می‌شود اما در واقعیت، این رفتار یک شکل از خشونت جنسی است. مردی که اندام جنسی خود را به زنی، دختربچه‌ای یا نوجوانی نشان می‌دهد، در حال شکستن حریم شخصی او و وارد شدن به حریم روانی‌اش بدون اجازه است.

این کار اقدامی است برای ایجاد ترس، تحقیر و کنترل.


در بسیاری از موارد این اتفاق نه فقط از سوی غریبه‌ای در تاریکی یک کوچه، بلکه در موقعیت‌های کاملا روزمره و عادی رخ می‌دهد؛ در مسیر مدرسه، در پارک، در خیابان‌های شهر، در بازار و...

🌸کودک‌آزاری جنسی

نکته‌ی دردناک‌تر این که بسیاری از زنان اولین مواجهه خود با آلت‌نمایی را در سنین کودکی تجربه کرده‌اند. صدها روایت نشان می‌دهد که بسیاری از مردانی که دست به این رفتار می‌زنند، آگاهانه کودکان را هدف قرار می‌دهند؛ چون کودک به طور طبیعی آسیب‌پذیرتر، بی‌دفاع‌تر و فاقد ابزار مقابله است.

در اغلب این موارد، کودک نه می‌داند با چه چیزی روبه‌رو شده و نه می‌تواند آن را به درستی بیان کند و نه می‌داند که واکنش درست چیست.

بسیاری از قربانیان در کودکی با احساس ترس، شرم یا سردرگمی مواجه شده‌اند و در سکوت، این خشونت را سال‌ها با خود حمل کرده‌اند. همین «سکوت قربانی» زمینه‌ای می‌شود برای تکرار خشونت توسط آزارگران و تثبیت این ذهنیت که می‌توان بدون پیامد، به دیگران آسیب زد.

این تجربه چرا انقدر رایج است؟

این حجم از تکرار، نشان دهنده‌ی یک مشکل فردی یا استثنایی نیست بلکه نشان دهنده‌ی یک الگوی ساختاری و فراگیر در جامعه است. ساختاری که در آن زنان و دختران باید از خودشان محافظت کنند و هیچ سیستم حمایتی و بازدارنده‌ای در برابر آزارگران وجود ندارد.

قوانین ناکارآمد، فرهنگ عمومی بی‌تفاوت و نهادهایی که قربانی را مقصر می‌دانند همه با هم باعث شده‌اند که فضاهای عمومی برای زنان به طور مزمن ناامن باشند.

روایت‌گری جمعی: یک شکل از مقاومت

وقتی زنان در فضای عمومی از تجربه‌های شخصی خود می‌گویند، در حال بازپس‌گیری حقیقت، هویت، و صدای خود هستند. این کنش، نه احساسی که سیاسی و اجتماعی است.

صدها روایت منتشر شده تصویر واضحی از خشونتی می‌دهد که سالها با واژه هایی مثل «انحراف»، «شوخی» یا «غیرقابل اثبات» پنهان شده است.

قانون، آموزش و فرهنگ هر سه باید تغییر کنند برای مقابله با این بحران، نیاز به یک بازنگری جدی در سه حوزه وجود دارد:

قانون: تعریف شفاف از آزار جنسی خیابانی و به ویژه رفتارهایی مانند آلت‌نمایی همراه با روند قضایی قابل اعتماد و در دسترس.

آموزش: تربیت جنسی و روانی کودکان برای شناخت و گزارش رفتارهای آسیب‌زننده و تربیت اجتماعی پسران، برای درک مرزهای دیگران.

فرهنگ: تغییر روایت غالبی که خشونت علیه زنان را طبیعی، بی‌اهمیت یا تقصیر خودشان جلوه می‌دهد.

✒️فضاهای عمومی سهم برابر همه‌ی ماست

حق داشتن امنیت در خیابان، پارک، مدرسه یا حتی مقابل خانه، نباید بستگی به جنسیت، سن یا وضعیت ظاهری افراد داشته باشد.

زن یا کودک بودن نباید به معنای پذیرش ناامنی و تهدید باشد.


آلت‌نمایی خشونتی است که باید به رسمیت شناخته شود و آزارگر بی‌پاسخ نماند!


#امنیت_زنان
#آزار_خیابانی
#زنان_فضای_شهری


▫️masunetworks
✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ مدرسه فمینیستی زن روز برگزار می‌کند:


📣 دوره آنلاین: «بدن زنان در سینما»


📌 با تحلیل‌گری: طاهره جورکش


🔴«بازنمایی بدن زنانه در سینما: تقاطع تجربه‌های زیستی از قاعدگی تا نژاد، مادری و پیری»

🗒تحلیلی فمینیستی و اجتماعی از بازنمایی بدن زن در سینما


✔️ درباره‌ی دوره:

در این دوره‌ی شش‌جلسه‌ای، به بازنمایی «بدن زن» در سینما از زاویه‌ی دید نظریه‌های فمینیستی، جامعه‌شناسی جنسیت و مطالعات بدن می‌پردازیم. با مرور فیلم‌های شاخص و تحلیل آن‌ها، درک عمیق‌تری از مفاهیمی چون میل، عاملیت، زیبایی، بارداری، پیری و تقاطع‌های نژادی و جنسیتی به‌دست خواهیم آورد.

🗯 ساختار دوره:

• تعداد جلسات: ۶
• مدت هر جلسه: ۱.۵ تا ۲ ساعت
• رویکرد تحلیلی: نظریه‌های فمینیستی، مطالعات بدن، جامعه‌شناسی جنسیت

📘 اهداف دوره:

• شناخت بازنمایی بدن زن در تاریخ سینما
• آشنایی با مفاهیم نظری کلیدی
• تحلیل انتقادی فیلم‌ها از منظر میل، قدرت، سرکوب و مقاومت

📌 سرفصل جلسات:

جلسه ۱: کشف بدن و عاملیت، قدرت زنان در سکسوالیته
جلسه ۲: بدن، نژاد و تقاطع‌ها
جلسه ۳: انتظارات از بدن
جلسه ۴: بدن و قاعدگی
جلسه ۵: بدن زن در بارداری و مادری
جلسه ۶: بیماری، پیری و بدن زن

🕒 زمان برگزاری:

• چهارشنبه‌ها، ساعت ۱۸:۰۰ به وقت ایران
• محل برگزاری: پلتفرم آنلاین اسکای‌روم


📞جهت ثبت‌نام به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:

▶️ @Zaneruz_admin

▶️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

📹«خاک سربه مهر»

🎬 برداشتی بلند از سلطه‌ناپذیری بدن زنانه

🖍نزهت بادی
🎭#تحلیل_فیلم

فیلم خاک سربه مهر یکی از معدود آثار فمینیستی است که تحت تأثیر جریان ضد سینمایی به نظر می‌رسد که نظریه‌پردازان و منتقدان فمینیست در دهه ۷۰ پیرامون آثار زنان مطرح می‌کردند و مهمترین شیوه برای به چالش کشیدن بحث جنسیت و نحوه بازنمایی زن در سینما را حاصل سازوکار ساختارگریز و آوانگارد میدانستند.

فرم فیلم خاک سربه مهر بر استفاده از نماهای دور، پلانهای ساکن و برداشتهای بلند استوار است که دوربین همواره شخصیت زن را با فاصله نشان میدهد و از نزدیک شدن به او خودداری می‌کند. رویکردی کاملا بر خلاف سنت رایج فیلم‌فارسیها که زن را در نماهای بسته به ابژه جنسی برای تماشا شدن بدل می‌کرد.

🎥این الگوی مبتنی بر پرهیز از نمایش اروتیک زن از طریق تکنیک‌های مدرنیستی و رادیکال فیلم منجر به دستاوردهای فمینیستی می‌شود و بر خلاف جریان غالب سینما در دوران قبل از انقلاب که بر نمایش بدن زن تکیه دارد، بر نمایش اندیشه و کنش زن تأکید می‌کند و اراده و انتخاب و عاملیت و فردیت او را در معرض دید قرار می‌دهد.

مضمون اصلی فیلم را می‌توان مقاومت یک زن در برابر کنترل بدنش توسط جامعه پیرامونش دانست که با خودداری او از ازدواج نمود پیدا کند.

روبخیر همان لباس و پوشش رایج زنانه در روستا را بر تن دارد و یکی از آنها به نظر می‌رسد و همان کارهای جمعی زنانه را انجام می‌دهد اما به دلیل سرپیچی‌اش از سنت ازدواج، زنی متفاوت دیده می‌شود که نمی‌خواهد به همان راه و مسیر تحمیل شده به زنان برود.

🖊من با تمرکز بر سه صحنه مهم از فیلم تلاش کنم با بهره گرفتن از نظریه نگاه خیره مردانه لورا مالوی توضیح دهم که چطور مروا نبیلی به واسطه استراتژی سینمایی اش مبتنی بر استفاده از برداشت بلند، مانع از تبدیل شدن زن به ابژه جنسی می‌شود و مضمون سلطه‌ناپذیری زن در برابر سنت مردسالاری را از طریق ساختارگریزی سینمایی‌اش به نتیجه می‌رساند و او را صاحب بدن خویش بازمی‌نمایاند.

مسئله‌ای که طرح آن در سال‌هایی که اساساً بدن زن بی‌ارزش شمرده می‌شد بسیار پیشرو و جسورانه به حساب می‌آید.


📹 لورا مالوی در مقاله مهم و چالش برانگیزش با عنوان «سینمای بصری و لذت «روایی از زن به مثابه منظر سخن می‌گوید که نقش سنتی جلوه فروش را بازی می‌کند و بدن او به عنوان امر شهوانی برای دیده شدن عرضه می‌شود و تماشاگر مرد امیال و فانتزیهای جنسی خود را از طریق نگریستن به زن برآورده می‌کند.

✒️ او اعتقاد دارد با متلاشی کردن فرمهای تثبیت شده انتظارات رایج سینمایی است که می‌توان رابطه مبتنی بر مراتب جنسیتی میان زن و مرد به صورت زن همچون شیء دیدنی و مرد به عنوان عامل نگاه را بر هم زد و زن را از تسلط نگاه مرد رها ساخت.

در فیلم‌فارسیهای قبل از انقلاب دوربین معمولا به بدن نیمه برهنه زنان در حال رقص، اغواگری یا معاشقه نزدیک می‌شود و در نماهای بسته و کلوزآپ، بخش‌هایی از تن و اندام زنان را در قاب می‌گیرد و با تکه‌تکه نشان دادن بدن زنان در قاب‌های جداگانه اجزای بدن آنها را از نظر شهوانی ارزش گذاری می‌کند.

رویکردی که لورا مالوی از آن به عنوان یادگارپرستی در سینمای روایی هالیوود یاد می‌کند و توضیح می‌دهد که چطور از طریق نمایش اجزای مختلف بدن زن در کلوزآپ آن بخشها ماهیت جنسی می‌یابد و جایگزین کل پیکر زن می‌شود و یکپارچکی و هویت زن را از بین می‌برد و از تن او انسان‌زدایی می‌کند و او را به شمایلی تحریک‌کننده برای دیدن و لذت بردن بدل می‌سازد.

🎬اما مروا نبیلی در فیلم خاک سربه مهر عامدانه و آگاهانه مسیر متفاوتی را در پیش می‌گیرد و همان طور که روبخیر از عرضه خود به مردی به عنوان شوهر در پروسه ازدواج سر باز می‌زند، مروا نبیلی نیز از نمایش او برای ارائه به مخاطب در جریان تماشاگری جنسی خودداری می‌کند.

او فضایی را می‌سازد که زن در آن صاحب بدن خود به حساب می‌آید و آن را برای لذت‌جویی نه به شوهرش و نه به مخاطب واگذار و تفویض نمی‌کند.


#بدن_زن
#ازدواج_اجباری
#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی

ادامه مطلب


📹 فیلم "خاک سربه مهر" را اینجا تماشا کنید.


❤️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ ۱۰ هنجار دیکته شده جامعه مردسالار برای توجیه خشونت خانگی

این متن به ده هنجار فرهنگی دیگر می‌پردازد که در بستر گفتمان مردسالار به سرکوب زنان و توجیه خشونت خانگی منجر می‌شوند. این هنجارها به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم چرخه خشونت خانگی را تداوم می‌بخشند. این هنجارها، هرچند ممکن است در ظاهر بی‌ضرر یا حتی مثبت تلقی شوند، در عمل به ابزاری برای ساکت کردن زنان و عادی‌سازی خشونت علیه آن‌ها تبدیل می‌شوند.

1️⃣تقدس نقش همسری:

انتظار از زنان برای ایفای نقش همسری بی‌نقص، حتی در برابر خشونت، آن‌ها را به تحمل آزارهای جسمی و روانی وادار می‌کند. این هنجار، ترک رابطه خشونت‌آمیز را خیانت به تقدس ازدواج جلوه می‌دهد و زنان را در چرخه آزار نگه می‌دارد.

2️⃣ مالکیت مرد بر زن:

باور فرهنگی که زن را متعلق به همسرش می‌داند، خشونت خانگی را به‌عنوان حقی برای تنبیه یا کنترل زن توجیه می‌کند. این انگاره، زنان را از حق مالکیت بر بدن و زندگی خود محروم می‌سازد و خشونت را طبیعی جلوه می‌دهد.

3️⃣ عادی‌سازی خشم مردانه:

خشم و پرخاشگری مردان در فرهنگ مردسالار اغلب به‌عنوان بخشی طبیعی از مردانگی پذیرفته می‌شود. این هنجار، خشونت خانگی را به‌عنوان واکنشی قابل‌قبول به نافرمانی زنان عادی‌سازی می‌کند و مردان را از مسئولیت رفتار خشونت‌آمیز خود معاف می‌دارد.

4️⃣ تقویت نقش زن به‌عنوان تسکین‌دهنده:

انتظار از زنان برای آرام کردن خشم مردان، حتی پس از تجربه خشونت، آن‌ها را در چرخه آزار نگه می‌دارد.

این هنجار، زنان را مسئول مدیریت رفتار خشونت‌آمیز شریک زندگی‌شان می‌سازد و آنان را در موقعیت قربانی ثابت نگه می‌دارد.


5️⃣ ممنوعیت طلاق:

انگاره فرهنگی که طلاق را برای زنان ننگ‌آور می‌داند، آن‌ها را از خروج از روابط خشونت‌آمیز بازمی‌دارد. این هنجار، زنان را در معرض آزارهای مداوم قرار می‌دهد و راه فرار را مسدود می‌کند.

6️⃣ تقبیح ابراز درد:

فرهنگی که زنان را از صحبت درباره آزارهای خانگی به دلیل شرم‌آور بودن بازمی‌دارد، آن‌ها را از جست‌وجوی کمک محروم می‌کند. این سکوت، خشونت را پنهان و تداوم می‌بخشد و قربانیان را در انزوا نگه می‌دارد.

7️⃣ ستایش از تحمل رنج:

ستایش از زنانی که رنج و خشونت را به‌خاطر حفظ خانواده تحمل می‌کنند، زنان را به پذیرش آزار به‌عنوان بخشی از زندگی تشویق می‌کند. این هنجار، خشونت خانگی را به امری اجتناب‌ناپذیر تبدیل می‌کند و زنان را برای رنج مقدس‌سازی می‌کند.

8️⃣ تقویت نقش مرد به‌عنوان تصمیم‌گیرنده:

باور به برتری مرد در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی، زنان را از حق اعتراض به رفتارهای خشونت‌آمیز محروم می‌کند. این هنجار، قدرت زنان برای تغییر شرایط را سلب می‌کند و آنان را به موجوداتی بدون اراده تبدیل می‌کند.

9️⃣محدودیت‌های اجتماعی برای زنان طلاق‌گرفته:

ترس از انگ اجتماعی و مشکلات اقتصادی پس از طلاق، زنان را در روابط خشونت‌آمیز نگه می‌دارد. این هنجار، زنان را به تحمل خشونت به دلیل نبود گزینه‌های عملی وادار می‌کند و آنان را در موقعیت وابستگی قرار می‌دهد.

🔟تأکید بر حفظ وحدت خانواده:

فشار برای حفظ یکپارچگی خانواده، حتی به قیمت سلامت زنان، آن‌ها را از ترک شریک خشونت‌گر بازمی‌دارد. این انگاره، خشونت خانگی را به‌عنوان قربانی لازم برای خانواده توجیه می‌کند و زنان را مسئول حفظ روابط مخرب می‌سازد.

این هنجارهای فرهنگی، در بستر گفتمان مردسالار، به ابزارهایی برای تداوم و توجیه خشونت خانگی تبدیل می‌شوند. بازنگری انتقادی و تغییر این انگاره‌ها، از طریق آموزش، اصلاح قوانین، و تقویت صدای زنان، گامی ضروری برای پایان دادن به چرخه خشونت خانگی است.

▫️خانه امن

#خشونت_خانگی

✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ کتاب‌خوانی زنان: کنشی مقاومتی و بازآفرینانه در جهان مردسالار

🖍 مه‌سا حریری

در جهانی که ساختارهای مردسالارانه قرن‌ها تلاش کرده‌اند صدای زنان را خاموش، تجربه‌هایشان را حاشیه‌نشین و دانش‌شان را بی‌اعتبار کنند، کتاب‌خواندن زنان، کنشی مقاومتی است.

این عمل ساده و روزمره، در دل خود انقلابی آرام را حمل می‌کند، انقلابی علیه نادیده‌انگاشتن، علیه بی‌سوادی تحمیلی، و علیه انحصار تولید معنا.


کتاب‌خوانی: بازپس‌گیری حق دانستن

وقتی زنی کتاب می‌خواند، نه‌تنها به دانش دسترسی پیدا می‌کند، بلکه مرزهای تحمیل‌شده بر ذهن و تخیلش را درمی‌نوردد. او با هر صفحه، با هر روایت، با هر نظریه، از سلطه‌ای که تلاش دارد او را «بی‌نیاز از دانستن» جلوه دهد، فاصله می‌گیرد.

کتاب خواندن به ما واژه می دهد برای بیان روایت خود. خواندن، مهارت سخن گفتن و نوشتن را در ما تقویت می کند.

کتاب‌خوانی: نافرمانی از نظم مردانه

در بسیاری از جوامع، زنان برای خواندن باید از موانع فرهنگی، اقتصادی و حتی قانونی عبور کنند. انتخاب کتاب، زمان خواندن، و حتی مکان مطالعه می‌تواند به میدان نبردی علیه کنترل و نظارت بدل شود.

زنانی که می‌خوانند، از اطاعت خارج می‌شوند؛ آن‌ها دیگر فقط شنونده نیستند، بلکه پرسش‌گر، تحلیل‌گر و خالق معنا می‌شوند.


کتاب‌خوانی: بازسازی خود و جهان

زنان با خواندن، تاریخ‌های پنهان‌شده را کشف می‌کنند، روایت‌های بدیل را می‌سازند، و زبان مقاومت را می‌آموزند. آن‌ها از طریق کتاب‌ها به شبکه‌ای از هم‌صدایی با دیگر زنان در سراسر جهان و تاریخ متصل می‌شوند، از سیمون دوبووار تا شهرزاد، از آدری لرد تا فروغ فرخزاد.

در جهانی پر تبعیض علیه نویسندگان زن، خواندن آثار زنان، ما را با خواهرانمان در جهان باستانی و مدرن پیوند می دهد.


قصه‌ها، کلیشه‌ها و بازآفرینی ذهن زنانه

از نگاه روان‌شناسی قصه‌محور، داستان‌ها فقط سرگرمی نیستند؛ آن‌ها نقشه‌های ذهنی‌اند که از کودکی در ضمیر ناخودآگاه ما کاشته می‌شوند. قصه‌ها و کارتون‌های غیر فمینیستی —چه کلاسیک و چه مدرن— اغلب حامل پیام‌هایی‌اند که زنان را در نقش‌های منفعل، وابسته، و منتظر نجات تصویر می‌کنند. «عقده سیندرلا» تنها یکی از پیامدهای این روایت‌هاست: باوری پنهان که به زنان القا می‌کند خوشبختی در گرو تأیید مردانه و نجات توسط شاهزاده‌ای است، که صرفا مرد و شاهزاده است، در یک لحظه شیفته ی ظاهر ما شده و بوسه می زند! هیچ چیز دیگری از او نمی‌دانیم.

قصه‌ها چگونه کلیشه می‌سازند؟

در بسیاری از روایت‌ها، زنان یا زیبا و ساکت‌اند، یا شرور و حسود یا گهگاه جسور و بی باک اما طرد شده و‌ تنها! آن‌ها اغلب فاقد عاملیت‌اند، و مسیر رشدشان وابسته به عشق یا ازدواج است. این الگوها، اگر بی‌پرسش و بی‌تحلیل در ذهن ما تثبیت شوند، می‌توانند انتخاب‌ها، روابط، و حتی تصویر ما از خودمان را محدود کنند.

انتخاب آگاهانه کتاب: مقاومت در برابر بازتولید کلیشه‌ها


در دنیایی که هنوز بسیاری از کتاب‌ها و نویسندگان، نگاهی جنسیت‌زده و مردمحور دارند، دقت در انتخاب کتاب و شناخت نویسنده، خود کنشی مقاومتی است.

📝خواندن آثار فمینیستی، روایت‌های بدیل، و تحلیل‌های انتقادی، به ما کمک می‌کند تا باورهای فرسوده را بازشناسیم و آگاهی‌های تازه‌ای را در خود پرورش دهیم، آگاهی‌هایی که با زمانه، تجربه زیسته، و نیازهای امروز زنان هم‌خوانی دارند.

کتابخوانی جمعی زنان: تمرین صدا، تحلیل و بازآفرینی هویت

وقتی زنان در گروه‌های امن گرد هم می‌آیند تا کتاب بخوانند، تحلیل کنند، و تجربه‌هایشان را به اشتراک بگذارند، چیزی فراتر از یادگیری رخ می‌دهد. آن‌ها صدای خود را تمرین می‌کنند، جسارت بیان ایده‌ها را می‌یابند، و از طریق شنیدن هم‌دیگر، شبکه‌ای از هم‌فکری و هم‌دلی می‌سازند. این فضاها، بسترهایی‌اند برای بازآفرینی معنا، برای بازسازی خود، و برای تقویت کنشگری جمعی و در نهایت، برای بازآفرینی هویت زنان در جامعه‌ای که سال‌ها تلاش کرده آن را تعریف، محدود و خاموش کند.


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ چگونه قرص ضدبارداری زندگی زنان را متحول کرد


تقریبا همه بر این موضوع اتفاق نظر دارند که قرص‌های ضدبارداری پیامدهای اجتماعی عمیقی داشتند و نوعی انقلاب در زندگی زنان تلقی می شوند.

🌸انقلابی که به آنان اجازه داد تا کنترل بدنشان را در دست بگیرند و توانایی باروری‌شان در اختیار خود بگیرند.

در واقع وقتی مارگارت سنگر، کنشگر کنترل بارداری، دانشمندان را ترغیب به ساختن این قرص کرد، همین هدف را دنبال می‌کرد تا زنان از نظر جنسی و اجتماعی آزاد شوند و بتوانند جایگاهی برابرتر با مردان داشته باشند. اما این قرص تنها بک انقلاب اجتماعی به همراه نداشت، بلکه زمینه‌ساز یک انقلاب اقتصادی هم بود که می‌توان آن را مهم‌ترین دگرگونی اقتصادی اواخر قرن بیستم دانست.

حتی جایگزین مدرن قرص، یعنی کاندوم هم نرخ شکست بیشتری نسبت به قرص دارد. چون مردم معمولا کاندوم را بطور صحیح استفاده نمی کنند، گاهی پاره می‌شود یا سر می‌خورد. به همین دلیل از هر صد زن فعال از نظر جنسی که از کاندوم به عنوان روش پیشگیری از بارداری استفاده می‌کند، ۱۸ نفر باردار می‌شوند. میزان شکست اسفنج ضدبارداری هم مشابه است. دیافراگم هم چندان بهتر عمل نمی‌کند. اما میزان شکست قرص، در استفاده معمول، فقط ۶ درصد است؛ یعنی سه برابر مطمئن‌تر از کاندوم و اگر به‌طور کامل و درست مصرف شود، این نرخ شکست به یک‌بیستم آن کاهش پیدا می‌کند.

استفاده از کاندوم شبیه مذاکره با شریک جنسی بود. اختیار استفاده از آن دست زنان نبود و زنان هیچ کنترلی بر آن نداشتند. دیافراگم و اسفنج هم دردسرساز و کثیف بودند.

🌸اما تصمیم برای مصرف قرص کاملاً در اختیار زن بود؛ خصوصی و بی‌سر و صدا.

بنابراین جای تعجبی نداشت که زنان از آن استقبال کردند چون می‎توانستند اختیار باردار شدن یا نشدن را خودشان در دست بگیرند.


با دسترسی زنان در سراسر جهان به قرص‌های ضدبارداری، زندگی همه زنان دستخوش دگرگونی‌های مثبتی شد. این قرص‌های کوچک، به‌مثابه یک انقلاب، زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان را متحول کرد.

این داروها، زنان را از بارداری‌های پی‌درپی که منجر به مشکلات جسمانی و بیماری‌های متعدد می‌شد، نجات دادند و به آن‌ها این امکان را بخشیدند که زمان فرزندآوری خود را شخصاً تعیین کنند.

قرص ضدبارداری نخستین‌بار در سال ۱۹۶۰ در ایالات متحده تأیید شد. تنها در مدت پنج‌سال، تقریباً نیمی از زنان متأهل که از روش‌های پیشگیری استفاده می‌کردند، به سراغ استفاده از قرص رفتند.

اما انقلاب واقعی زمانی شکل گرفت که زنان مجرد هم به قرص‌های خوراکی دسترسی پیدا کردند. ده سال پس از تایید اولیه قرص، در حدود سال ۱۹۷۰، ایالت‌های مختلف آمریکا بلاخره دسترسی به قرص‌های ضد بارداری را برای زنان مجرد آسانتر کردند.

دانشگاه‌ها مراکز تنظیم خانواده تأسیس کردند. تا اواسط دهه ۱۹۷۰، قرص به‌طور چشمگیری محبوب‌ترین روش پیشگیری از بارداری در میان زنان ۱۸ و ۱۹ ساله آمریکایی بود. و درست از همان‌جا بود که انقلاب اقتصادی واقعاً آغاز شد.

زنان در آمریکا تحصیل در رشته‌هایی مانند حقوق، پزشکی، دندان‌پزشکی و MBA؛ که پیش‌تر به‌شدت مردانه محسوب می‌شدند را آغاز کردند.

🌸قرص به زنان این امکان را داد که با خطر کمتری رابطه داشته باشند. این مساله الگوی ازدواج را نیز تغییر داد. زنان دیرتر ازدواج کردند. نوزادان دیرتر و در زمانی که خود زنان انتخاب می‌‎کردند به دنیا آمدند. این یعنی زنان فرصتی یافته بودند تا پیش از مادر شدن، حرفه‌ خودشان را بسازند.

🌸اما قدرتی که این قرص‌ها و به‌دنبال آن قرص‌های سقط جنین به زنان بخشیدند، بسیاری از راست‌گرایان را برآشفته کرد. مخالفان آزادی زنان، یعنی ذهن‌های پدرسالار و مذهبی، این قدرت و استقلال را برنتابیده‌اند. از همین روست که در گوشه‌و‌گوشه جهان، تلاش‌ها برای محدود کردن یا ممنوع کردن دسترسی زنان به قرص‌های سقط جنین و حتی قرص‌های پیشگیری از بارداری ادامه دارد.

تمامی این اقدامات، تلاشی آشکار برای بازپس‌گیری قدرت و استقلال زنان است.


▫️ زاگاه

#بدن_زن
#حق_بر_بدن

ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ زنان صوفی خانقاه‌های زنانه و جایگاه نون
🖍مریم رضایی

تصوف به‌عنوان جنبشی عرفانی و زاهدانه، از همان ابتدای ظهور اسلام، فضایی منحصر‌به‌فرد برای زنان فراهم کرد تا از چارچوب‌های محدودکنندۀ جامعۀ مردسالار عبور کنند. برخلاف اسلام رسمی عباسیون که اغلب زنان را در نقش‌های سنتی همسری و مادری محصور می‌کرد، تصوف با تأکید بر برابری روحانی و اولویت سلوک معنوی، به زنان امکان داد در جایگاه عارف، استاد و حتی بنیان‌گذار نهادهای دینی ظاهر شوند. همچنین فرصتی برای شکل‌گیری جمع‌های زنانه و حمایت زنان از یکدیگر فراهم آورد، و خانقاه‌های زنانه را پناهی ساخت در برابر جامعۀ مردسالار برای زنان آسیب‌پذیر و شیفتگان عرفان. این مقاله به بررسی جایگاه زنان صوفی و نقش آنان در به چالش کشیدن هنجارهای جنسیتی می‌پردازد.

تاریخ از زنان صاحب‌نام و گمنامی می‌گوید که نقشی پررنگ در گسترش نوعی نگاه آلترناتیو در برابر اسلام ارتدوکس دارند. زنانی که چنان جایگاهی در درک معارف معنوی و سلوک عرفانی می‌یابند که قلم مردانۀ تاریخ نیز قادر به حذف کامل آنان نمی‌شود.


رابعه عَدَویه (۸۰۱-۷۱۷ م)، از نخستین و برجسته‌ترین زنان صوفی در تاریخ اسلام، ابعاد نوینی را در عرفان اسلامی بنیان نهاد که پیش از او مطرح نشده بود. رابعه نه‌تنها تجربه‌ای زنانه از عرفان ارائه کرد، بلکه نوعی تحول الهیاتی در درک رابطۀ انسان با خدا پدید آورد که بعدها به شالودۀ عرفان عاشقانۀ اسلامی تبدیل شد.

✒️در روایتی مشهور نقل می‌شود که گروهی از مردان دین‌دار به دیدار رابعه می‌آیند و می‌گویند: «همۀ فضیلت‌ها بر سر مردان ریخته شده، پیامبری و شرافت هم از آنِ آنان است. هیچ زنی پیامبر نشده.» پاسخ رابعه چنین است: «اینها همه درست است، اما تکبر، خودپرستی و ادعای “من خدای شمایم” هم هرگز از سینۀ زن برنخاسته است!»

این پاسخ نه‌تنها ادعای برتری مردانه را به پرسش می‌گیرد و به فرعون‌های زمانه به‌عنوان نماد غرور مردانه اشاره دارد، بلکه با اشاره به خودبزرگ‌بینی چنین مردانی، ساختار قدرت دینی مردمحور را به نقد می‌کشد.


در سده‌های میانه، خانقاه‌های زنانه در جهان اسلام، به‌ویژه در مکه و قاهره، نهادهایی بیش از عبادتگاه بودند. این مکان‌ها به زنان امکان می‌دادند که با رهایی از محدودیت‌های ساختار خانوادۀ مردسالار، در فضایی امن و مقدس، به تعلیم و ارشاد و رهبری دینی بپردازند.

اسمیت تأکید می‌کند که در کنار حضور عملی زنان در خانقاه‌ها، زیارتگاه‌ها و مقبره‌های آنان نیز به محلی برای تداوم تأثیرشان در حافظۀ دینی بدل شد. این امر نشان می‌دهد که برخلاف تلاش‌های اسلام مردسالار برای پنهان‌سازی و حصر زنان، قداست زنانه نه در فضای پنهان و خصوصی، که در فضای عمومی نیز به رسمیت شناخته می‌شد.

در سده‌های میانی اسلامی، زندگی زنان صوفی الگویی از کنش زنانه‌ فراهم آورد که در چارچوب‌های فقهی و اجتماعی مردسالار زمانه نمی‌گنجید. این زنان، با ورود به طریقت صوفیانه و زیست مستقل عرفانی، هنجارهایی را شکستند که تا آن زمان زن را مقید به خانه، تبعیت مطلق از شوهر یا ولی مرد، و سکوت در فضای عمومی می‌خواست.

به‌ویژه در تحلیل‌های لیلا احمد، زنان صوفی در خانقاه‌ها (خانقاه‌های زنانه) به‌عنوان نخستین فضاهای دینی مستقل زنانه ظاهر می‌شوند که در آنها نه‌تنها از نظارت مردانه خارج بودند، بلکه به تعلیم، ذکر، زهد و سلوک فردی می‌پرداختند. این خانقاه‌ها، در دل ساختار مذهبی، شکافی برای امکان‌های تازۀ زیست زنانه می‌گشودند.

🌸مارگارت اسمیت، با تمرکز بر زندگی رابعه عدویه، نشان می‌دهد که چنین زنی نه‌تنها از وابستگی اجتماعی گریخت، بلکه با رد پیشنهادهای ازدواج مردان صوفی، نوعی عرفان فردی مطلق و مختص به خویش را شکل داد. رابعه، که در روایت‌های صوفیانه نماد عشق مطلق به خداست، هرگونه رابطه‌ای را که ممکن بود جای خدا را در قلب او بگیرد طرد می‌کرد. این موضع، هم‌زمان با التزام عرفانی، شکلی از نفی اقتدار مردانه نیز بود.

زنان صوفی، برخلاف تصور متداول از زن به‌عنوان نماد نفس یا شهوت، در عرفان به جایگاهی رسیدند که خود راهنمای مردان، مرشد طریقت، و گاه قطب معنوی می‌شدند. این جایگاه، زنان را از ساختار سنتی جنسیتی بیرون می‌برد و در فضای معنوی، هم‌پایۀ مردان و گاه فراتر از آنان قرار می‌داد.

بنابراین، تصوف زنانه در قرون اولیۀ اسلامی را می‌توان بزرگ‌ترین صورت هنجارشکنی زنانه در دل سنت دانست؛ فضایی که بدون نفی دین، نظم دینی را جابه‌جا می‌کرد و برای زنان امکان‌هایی فراهم می‌ساخت که در فقه و ساختارهای رسمی غایب بود.

#تاریخ_زنان

ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ مدرسه فمینیستی زن روز برگزار می‌کند:


📝 دوره معرفت‌شناسی فمینیستی موضعی (دیدگاه، نقطه‌نظر)

📝 Feminist Standpoint Epistemology



💡مدرس: دکتر سارا قزلباش


📋 درباره‌ی دوره:


✒️رویکرد معرفت‌شناسی فمینیستی موضعی که ریشه‌هایی در مارکسیسم و فلسفه علوم اجتماعی فمینیستی دارد، استدلال می‌کند که دانش و معرفت به طور بنیادی تحت تأثیر موضع (نقطه نظر؛ دیدگاه) اجتماعی و سیاسی شخص قرار می‌گیرد.

گروه‌های حاشیه‌نشین یا فرودست (به ویژه زنان)، به دلیل تجربیات زیسته و مبارزاتشان در برابر نظام‌های ستم‌گر، می‌توانند به بینش‌های منحصر به فرد و نقادانه‌تری نسبت به گروه‌های مسلط (مانند مردان سفیدپوست طبقه‌ی متوسط) دست یابند.

تجربه حاشیه‌نشینی یا تحت ستم بودن، می‌تواند یک «امتیاز معرفتی» (epistemic advantage) ایجاد کند. کسانی که از موضع فرودست نگاه می‌کنند، می‌توانند سوگیری‌ها و نادیده‌انگاری‌هایی را در دانش مسلط ببینند که برای افراد در موضع قدرت پنهان می‌ماند. این دوره درباره چنین دیدگاهی بحث می‌کند.


۴ جلسه
آغاز دوره: ۱۳ آبان‌ماه


🎹سه‌شنبه‌ها ساعت ۱۸ به وقت ایران
🎹محل برگزاری: پلتفرم آنلاین اسکای‌روم



😀جهت ثبت‌نام به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:


✈️ @Zaneruz_admin

✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

😀🎬 تمامی فیلم‌های فمینیستی کانال جامعه‌شناسی زن روز به همراه تحلیل آن‌ها به کانال زیر انتقال یافتند.


🔗
/channel/+pJ5JKb7UcYEyYmQ0

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

🗓۸ اکتبر زادروز هریت تیلور؛ فیلسوف و مدافع حقوق زنان

#معرفی_زنان_تاثیر_گذار

✂️✂️✂️✂️✂️

#هریت_تیلور مشهور به هریت هاردی (زاده ۸ اکتبر ۱۸۰۷ در لندن - درگذشته ۳ نوامبر ۱۸۵۸ آوینیون)، فیلسوف و مدافع حقوق زنان بود.

همسر دوم او جان استوارت میل، یکی از متفکران برجسته قرن ۱۹ بود.

مجموعه نوشته‌های اصلی او را می‌توان در «آثار کامل از هریت تیلور میل» مطالعه نمود.
گفته می‌شود او تا حد زیادی الهام بخش و تأثیرگذار بر نوشته‌های جان استوارت میل بوده‌است.

تیلور در مقاله‌ی اعطای حق رای به زنان استدلال می کرد که نابرابری جنسی محصول قوانین طبیعت نیست بلکه از آداب و رسوم و سنت‌های جامعه نشأت می‌گیرد و برخلاف مری ولستون کرافت که عقیده داشت برای رسیدن به برابری جنسی به آموزش برابر نیاز هست، او نه تنها آموزش برابر بلکه آزادی‌های مدنی و فرصت‌های اقتصادی مشابه با مردان را نیز لازم و ضروری می‌دانست.

به نظر او همین که سه امکان زیر در اختیار زنان قرار گیرد، این واقعیت بر همگان روشن خواهد شد: ۱.آموزش در دبستان و دبیرستان و دانشگاه و نهادهای پزشکی و حقوقی و دینی ، ۲.مشارکت در کار و در سود و زیان و مخاطرات و خسارات صنایع تولیدی. ۳.سهم مساوی در وضع و اجرای قوانین

✒️جان استوارت میل در کتاب خاطرات خود، هریت تیلور را به عنوان نویسنده مشترک بسیاری از کتاب‌ها و مقالات که تحت نام او منتشر شده‌است اعلام می‌کند. او می‌افزوید: «هنگامی که دو نفر افکار و گمانه زنی‌های بسیار مشابهی دارند، اثر کمی از زاویه دید اصالت دارد که قلم در دست کدام یک بوده‌ است». آن دو با هم، «مقالات اولیه در باب ازدواج و طلاق» را نوشتند که در ۱۸۳۲ منتشر شد.

ماهیت و میزان همکاری آنها موضوعی است که همچنان مورد بحث است. اصحاب نظر عموما بر این عقیده اند که مقالات اولیه در باب ازدواج و طلاق ایده‌ی مشترک‌شان، مولف کتاب اعطای حق رأی به زنان، هریت تیلور و مولف کتاب انقیاد زنان، جان استوارت میل است. میل در شرح حال خود مدعی است که هریت نویسنده همکار وی در بیشتر کتاب‌ها و مقالاتش بوده است.

هریت تیلور در حق رأي زنان (1851) و مقالاتش درباره ازدواج، از تساوی سياسی و مدني كامل براي زنان ـ از جمله ورود زنان به مشاغل و مقامات دولتی دفاع كرد و خواستار لغو قوانين مربوط به ازدواج شد.

▫️هریت تیلور سوم نوامبر ۱۸۵۸ در اوینون واقع در جنوب شرق فرانسه درگذشت.

#زنان_تاثیر_گذار


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

🗓 ۱۵ مهرماه؛ در چنین روزی در سال ۱۳۰۶ مجله‌ی پیک سعادت نسوان بعنوان اولین مجله با موضوع دفاع از حقوق زنان، به ابتکار روشنک نوع‌دوست منتشر شد.

📎روشنک نوع‌ دوست؛ اولین برگزارکننده ۸ مارس در ایران، روزنامه‌نگار و از پیشگامان جنبش زنان در ایران بود

📌#معرفی_زنان_تاثیر_گذار



📍#روشنک_نوع‌دوست از موسسان جمعیت "پیک سعادت نسوان" در رشت و صاحب امتیاز نشریه پیک سعادت نسوان بود.

روشنک در سال ۱۲۷۷ ه.ش. در رشت به دنیا آمد. پدرش پزشکی روشنفکر بود. او در کودکی ابتدا نزد پدر درس خواند و سپس زبان‌های عربی و فرانسه را آموخت. زمانی که تنها در حول و حوش ۲۰ سالگی به سر می‌برد، یعنی در سال ۱۲۹۶ دبستانی چهارکلاسه به نام «سعادت نسوان» را تأسیس کرد. بعداً این مدرسه را گسترش داد و در سال ۱۳۰۰ دبیرستانی ۱۱ کلاسه را به آن ضمیمه ‌ساخت. روشنک می‌گفت: «مرده باد عادت کار نکردن و زنده باد قدم‌های کوچک و عملی به پیش.»

🟢«جمعیت پیک سعادت نسوان» یکی از سازمان‌های زنان در رشت بود که در سال ۱۳۰۰ ه.ش. توسط تعدادی از زنان روشنفکر این شهر با گرایش‌های چپ تشکیل شد. این انجمن نشریه پیک سعادت نسوان را منتشر می‌کرد و مدرسه، کلاس‌های آموزشی برای زنان، کتابخانه و … تأسیس می‌کرد. این جمعیت نخستین گروه در ایران بود که هشت مارس را به عنوان روز زن پذیرفت و هر سال مراسم بزرگداشت آن را اجرا می‌کرد.

مؤسسان اولیه انجمن عبارت بودند از: روشنک نوع‌دوست، جمیله صدیقی، سکینه شبرنگ، و اورانوس پاریاب. آن‌ها  جمعیت پیک سعادت نسوان را برای پی‌گیری حقوق سیاسی و اجتماعی زنان تأسیس کردند. این انجمن به تأسیس مدرسه دخترانه، کلاس‌های صنایع دست‌دوزی، کتابخانه، برپایی تئاتر و سخنرانی برای زنان می‌پرداختند.

آنان در سال ۱۳۰۶ نشریه «پیک سعادت نسوان» را نیز منتشر می‌کردند که نخستین نشریه چپ در ایران بود. صاحب امتیاز این نشریه روشنک نوعدوست بود. این نشریه در سایر شهرهای ایران نیز خواننده داشت. هدف این نشریه بیداری و آگاهی زنان بود. برابری جنسیتی، اهمیت تعلیم و تربیت دختران، استقلال مالی زنان و لزوم حضور آنها در عرصه‌ی اجتماع از جمله مباحث کانونی این نشریه در عمر کوتاه آن بود.

روشنک با چاپ مقالاتی جسورانه سعی کرد تا ذهن جامعه را از نقش‌های فرعی و درجه دومی زنان دور کند.


🔘روشنک در شماره نخست نشریه خود – ۱۵ مهر ۱۳۰۶ در مورد هدف انتشار “پیک سعادت نسوان” می‌نویسد: “در این هنگام که پرده‌های سیاه بختی و هزار گونه عوامل تیره روزی سد بزرگی در مقابل ترقیات نسوان گردیده و در این زمان که اصول اجتماعی تمام ملل خاموش و عقب مانده اصلاح و سر و صورت نوین به خود می‌گیرد و بالاخره در وقتی که ایران هم از خواب غفلت خود جنبش نموده… با این اوضاع اسفناک و رقت آور حیاتی و معارف نسوان ایران ما هم به نوبه خویش سکوت را بیش از این جایز ندانسته خامه ناتوان به دست گرفتیم تا در حد امکان عوامل  و وسایل سیه روزی را نشان داده اصلاحات اساسی آن‌ها را خواستار شویم.”

روشنک بیماری‌های گوناگونی داشت و در بهار ۱۳۳۸ برای معالجه به تهران رفت. خواهرش ملوک به اتفاق فرزندانش او را در این سفر همراهی کردند. بیماری درمان نشد و روشنک در بیمارستان در گذشت و پیکرش را در ابن بابویه شهر ری دفن کردند.
▶️▶️▶️▶️

😀 روشنک نوعدوست؛ نشسته، نفر پنجم از سمت چپ، در جمع دست اندرکاران مدرسه سعادت نسوان

#تاریخ_زنان
#زنان_تاثیر_گذار


❤️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ از حاشیه تا مرکز: نقش زنان روستایی در تاب‌آوری اقلیمی و عدالت اجتماعی

🖍اعظم بهرامی

توانمندسازی زنان روستایی، فقط مسئله عدالت جنسیتی نیست؛ ضرورتی است برای امنیت غذایی، مقابله با بحران آب و خاک، و ساختن جوامعی پایدارتر.

زنان، ستون فقرات کشاورزی‌اند اما همچنان در دسترسی به منابع، آموزش و مالکیت زمین با تبعیض روبه‌رو هستند.

تجربه‌های موفق جهانی نشان می‌دهد وقتی ابزار توانمندی در اختیار آنان قرار گیرد، نه تنها معیشت خود را بهبود می‌بخشند بلکه کل جامعه در برابر بحران‌های اقلیمی و اقتصادی مقاوم‌تر می‌شود.

زنان از نظر دسترسی به منابع، آموزش، بازار و حتی مالکیت زمین، در موقعیتی نابرابر نسبت به مردان قرار دارند.


سازمان‌های بین‌المللی مانند فائو، UN Women و بانک جهانی بارها تأکید کرده‌اند که کاهش فقر جهانی بدون مشارکت مؤثر و برابر زنان، به‌ویژه زنان روستایی، ممکن نیست. طبق گزارش فائو، اگر زنان روستایی به اندازه مردان به منابع تولیدی مانند زمین، ابزار و آموزش دسترسی داشته باشند، بازدهی کشاورزی در کشورهای درحال توسعه می‌تواند تا ۳۰ درصد افزایش یابد. این تنها به افزایش تولید منجر نمی‌شود، بلکه گامی بزرگ برای کاهش گرسنگی در سطح جهانی است.

✒️زنان روستایی حدود ۲۵ درصد از جمعیت جهان و ۴۳ درصد نیروی کار کشاورزی در کشورهای در حال توسعه را تشکیل می‌دهند، اما با تبعیض، کمبود دسترسی به زمین، اعتبار و آموزش مواجه هستند.

نامگذاری روزی به نام آنان نشان می‌دهد که چطور سیاست‌گذاری در جهت توانمندسازی زنان مکمل اهداف توسعه پایدار است. انتخاب نشدن عنوان و شعاری برای این روز در ۲۰۲۵ ( تا زمان نوشتن این یادداشت) هم به‌نوعی نشان می‌دهد که چطور حضور و سهم و نقش آنان در نقشه سیاستگذاری جهان نادیده گرفته شده است.

در ایران، زنان روستایی حدود ۳۰ درصد از جمعیت زنان را تشکیل می‌دهند و نقش قابل توجهی در کشاورزی، دامداری، صنایع دستی و اقتصاد محلی دارند. با این حال، چالش‌هایی نظیر فقدان امنیت شغلی، عدم دسترسی به وام و خدمات بانکی، مهاجرت مردان به شهرها، و فشارهای فرهنگی و اجتماعی باعث شده‌ تا این زنان در معرض آسیب‌پذیری اقتصادی و اجتماعی بیشتری قرار گیرند.

همچنین، روند پیرشدن جمعیت روستایی و کاهش نرخ زاد و ولد، بار مضاعفی بر دوش زنان باقی‌مانده در روستاها گذاشته است.


در برخی مناطق، زنانی که همسرانشان مهاجرت کرده‌اند، ناگزیر تمام امور زندگی، کشاورزی، نگهداری از خانواده و امور مالی را به‌تنهایی برعهده می‌گیرند، درحالی که از حمایت‌های قانونی، بیمه‌ای و آموزشی کافی برخوردار نیستند.

🌸بررسی فقر چند بعدی زنان و مردان سرپرست خانوار در مناطق شهری و روستایی ایران نشان می‌دهد که شاخص فقر چند بعدی برای زنان سرپرست خانوار در مناطق روستایی بیشتر از مردان است.

زنان سرپرست خانوار با مشکلات بسیار بیشتری مواجه‌اند از جمله دسترسی کمتر به منابع، ناتوانی در اشتغال پایدار یا درآمد کافی.


#زنان_روستایی
#زنانه_شدن_فقر

ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ نگرش فمینیستی به سرطان پستان

⬅️ماه اکتبر ماه آگاهی درباره سرطان پستان

🖍نویسنده: مانیا اکبری

🔴سرطان پستان و تصویر بدن؛ اصول و مداخلات درمان فمینیستی

از هر هشت زن، یک زن با سرطان پستان مواجه می‌شود. با وجود درمان‌های مختلف برای سرطان پستان مانند شیمی‌درمانی، رادیوتراپی، هورمون‌تراپی و جراحی،‌ این روش‌های درمانی می‌توانند پیامدهای شدیدی را برای افراد باقی بگذارند. سرطان و روش‌های مختلف درمان آن، اغلب به عوارض جسمی، استرس عاطفی و احساسی، تحریف هویت، کاهش اعتماد‌به‌نفس و دیدگاه‌هایی متناقض درباره بدن منجر می‌شود. علی‌رغم پیشرفت‌هایی که در حوزه‌های مربوط به پیشگیری، تشخیص و درمان سرطان پستان صورت گرفته، اما هم‌چنان فقدان توجه به جنبه‌های اجتماعی سرطان پستان از نگاه فمینیستی دیده می‌شود.

وقتی صحبت از سرطان پستان می‌شود بلافاصله تصویری که شکل می‌گیرد، تجسم یک زنِ همسو جنسیتی است. این داده‌ اجتماعی کاملا غلط است.


گروه‌های اقلیت مانند افراد ترنس و همچنین مردان نیز تحت‌تأثیر سرطان پستان قرار می‌گیرند که اغلب در مطالعات نادیده گرفته می‌شوند. این افراد در بررسی پیامدهای روان‌شناختی پس از سرطان پستان، دیده نمی‌شوند و توسط مطالعات و کارشناسان بهداشت و درمان مورد چشم‌پوشی قرار می‌گیرند. بنابراین، برای پرکردن این نواقص و دیدن شکاف‌ها و بررسی موضوع از منظر تفکر انتقادی، فلسفه‌ فمینیستی می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. فلسفه‌ فمینیستی تنها به مسائل زنان نگاه نمی‌اندازد، بلکه همواره به کاستی‌ها و کاهش نابرابری‌های اجتماعی بین گروه‌های مختلف اندیشیده است.

با این هدف که نابرابری‌ها را در بین گروه‌های اقلیت جنسی و جنسیتی بررسی کرده و توانمندی‌ها را تقویت کند، ما باید تاثیر تعاملات اجتماعی در این فرآیند را بر اساس فلسفه فمینیستی درک و بررسی کنیم.

🌸فمینیسم چه رابطه‌ای با سرطان پستان دارد؟

در چند دهه گذشته، تفکر فمینیستی به جزئی بسیار مهم از فلسفه و نظریه‌های سیاسی و درمانی تبدیل شده است. فمینیسم چه رابطه‌ای با سرطان پستان دارد؟

⬅️مهم است که بفهمیم که تسلط گروه‌های حاکم بر گروه‌های اقلیت، نه‌تنها در سرکوب و محدودیت‌های مربوط به جنبه‌های قانونی و سیاسی نمایان می‌شود، بلکه بر ساختار جامعه و ویژگی‌های فرهنگی آن نیز تاثیرگذار است. این تأثیرات به تبع بر تمامی ابعاد دیگر زندگی زنان و گروه‌های اقلیتی، از جمله تحریف مرتبط با تصویر بدن و متعلقات به بدن، اثرگذار است.

به همین دلیل، برای بررسی سرطان پستان اهمیت دارد که فلسفه فمینیستی را در نظر بگیریم. فمینیسم به طور مداوم تلاش می‌کند تا نابرابری‌ها را کاهش دهد، عدالت را برای مردم پیگیری کند، و جنسیت‌باوری را لغو کند.

💬 مک‌آفی بیان می‌کند که برای جستجوی عدالت، فمینیسم از دیدگاه‌ها و چشم‌اندازهای مبتنی بر پدیده‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی استفاده می‌کند. با اینکه فمینیسم درباره تجارب سرطان پستان زنان گزارش می‌دهد، فلسفه فمینیستی تنها به زنان نگاه نمی‌کند، بلکه به نابرابری‌ها وسرکوب‌های دیگر با استفاده از تفکر و دیدگاه‌های انتقادی می‌پردازد.

برخی از نابرابری‌های دیگر شامل مواردی است که توسط تئوری تقاطعی-اینترسکشنالیتی در نظر گرفته می‌شود: ملیت، هویت‌ها، دین، طبقه، نژاد، جنسیت و سایر موارد جزو اهداف فلسفه فمینیستی است.

با این حال، تمامی این فلسفه‌ها اصول مشترکی دارند: کاهش نابرابری‌ها و لغو جنسیت‌باوری.


#بدن_زن
#سرطان_پستان


متن کامل

▫️harasswatch
✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ روایتی که مرگ را تاب آورد
📝نگاهی به زندگی و آثار غزاله علیزاده

🖍نوشته: نگار قلندر؛ گفت‌و‌گو با لادن نیکنام


در تاریخ پرفرازوفرود ادبیات معاصر ایران، غزاله علیزاده را نمی‌توان تنها در هیئت نویسنده‌ای صاحب‌قلم بازشناخت؛ او حضوری است یگانه و مناقشه‌برانگیز که در تلاقی زبان، جنسیت و زیست اندیشنده، معنا می‌یابد. نویسنده‌ای که از یک سو به‌واسطۀ آثارش و از دیگر سو، به دلیل منش و شیوۀ زیست متفاوتش، جایگاهی بی‌بدیل در ادبیات معاصر ایران یافته است. جایگاهی که با‌وجود اهمیت و عمق اثرگذاری‌اش، همچنان در حاشیه مانده و به‌تمامی شناخته و ارزیابی نشده است. شاید به آن سبب که او همواره خلاف جریان مألوف حرکت کرد و به ساحت‌های کمترآزموده قدم نهاد.

در این گفت‌وگو، لادن نیکنام، نویسندۀ رمان ماندن در وقت اضافه — اثری که با الهام از زندگی و زیست ذهنی غزاله علیزاده نوشته شده است — از تأثیر عمیق و چندلایۀ او بر نوشتار و اندیشۀ خود سخن می‌گوید؛ از پیوندی عاطفی و همذات‌پندارانه که او را به خوانشی دقیق و جسورانه از شخصیت و زندگی غزاله علیزاده رسانده است. این گفت‌وگو نه فقط تأملی بر زندگی و مرگ نویسنده‌ای رازآلود، بلکه کوششی برای بازاندیشی در جایگاه زن روشنفکر در سنت ادبی ایران است، زنی که هنوز به‌تمامی دیده نشده و آثاری که شاید هنوز زمان درک و پذیرششان فرانرسیده است.

🌸با نویسنده‌ای طرفیم که در دوران زندگی‌اش گروهی از زنان هم‌نسل او با تکیه بر زیبایی ظاهری، امتیاز می‌گرفتند؛ معمولاً با ازدواج با مردی ثروتمند و بعد در حاشیۀ آسایش و رفاه، زندگی‌شان را سپری می‌کردند. اما غزاله علیزاده مسیری متفاوت را انتخاب کرد.

او در عین اینکه می‌دانست زنی زیباست، به دنبال زیبایی ذهنی رفت؛ انگار تلاش می‌کرد برای ذهنش سازوکاری تازه تعریف کند.


او تصمیم گرفت به‌جای صورت، دنبال معنا برود؛ دنبال اینکه ذهنش را در مسیری تازه و عمیق‌تر پرورش بدهد. به نظرم همین انتخاب سرآغاز پیچیدگی زندگی غزاله بود. او با هر کتاب تازه‌ای که منتشر می‌کرد، واکنش‌های متفاوتی برمی‌انگیخت؛ چون کمتر کسی انتظار داشت زنی با آن چهره، این حجم از دانش و عمق فکری را در کارهایش نشان بدهد. غزاله از آدم‌ها می‌خواست از ظاهر عبور کنند و به معنا برسند؛ اما چند نفر واقعاً موفق شدند این مسیر را تا انتها بروند؟ معلوم نیست.

علاوه‌براین، نباید فراموش کنیم که زندگی شخصی او تجربه‌های زیستۀ عمیقی برایش ساخته بود که رد آنها را هم در نوشتارش می‌بینیم و هم در رفتارش. این را هم فراموش نکنیم، غزاله آدمی بود که هم دنبال مهر ورزیدن بود و هم دوست داشت محبت دریافت کند.

در کشوری مثل ما، این ترکیب — زیبایی ظاهری و مهرورزی بی‌دریغ — گاهی برای زن‌ها دردسرساز می‌شود.


🌸جامعه به‌طور ناخودآگاه، برای زن زیبا نقشی مشخص در نظر می‌گیرد و اگر او از آن نقش فراتر برود، یا نادیده گرفته می‌شود یا به‌شکلی رازآلود و دست‌نیافتنی تصویر می‌شود.

غزاله از حدود بیست‌ بیست‌وپنج‌سالگی، تجربه‌های عاطفی ویژہ‌ای داشت؛ ازجمله ازدواج با دو چهرۀ فرهنگی برجستۀ کشور. همین اتفاق‌ها، همراه با ویژگی‌های شخصی خودش، باعث شد مسیر زندگی‌اش پر از سایه‌روشن بشود.

غزاله علیزاده تصویری بسیار پیچیده و چندلایه از زنان ارائه می‌دهد. زنان در آثار او موجوداتی رؤیابین، مقاوم، گاه درگیر تضادهای درونی و درعین‌حال، بسیار واقعی‌اند. آنها قربانی صرف نیستند، بلکه کنش‌گرانی‌اند که در میانۀ جامعه‌ای مردسالار، برای حفظ هویت خود می‌جنگند؛ گاه شکست می‌خورند و گاه راهی تازه می‌سازند.

نکتۀ مهم این است که غزاله زنان را در قالب کلیشه‌های رایج نمی‌گنجاند؛ نه قربانی مظلوم، نه قهرمان معصوم. زنان او گاهی خطا می‌کنند، گاهی می‌ترسند، گاهی رؤیا می‌بافند و گاهی واقع‌بینانه‌ترین تصمیم‌ها را می‌گیرند. این انسان‌بودگی است که شخصیت‌های زن داستان‌های غزاله را چنین زنده و باورپذیر کرده است.

#غزاله_علیزاده
#زنان_نویسنده
#زنان_تاثیر_گذار


ادامه مطلب

✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

🎧 #فایل_صوتی

🎧 پادکست روزن


🔴بدن من خانه من



🟠 فتوفوبیا یا چاقی‌هراسی چیست؟

🟠 عاملیت جنسی زنان چه معنایی دارد؟

🟠 نقش فضای مجازی در جنسی‌سازی بدن زنان چیست؟


#زیبایی
#بدن_زن
#زنان_چاق


❤️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ مدرسه فمینیستی زن روز برگزار می‌کند:


📝 دوره معرفت‌شناسی فمینیستی موضعی (دیدگاه، نقطه‌نظر)

📝 Feminist Standpoint Epistemology



💡مدرس: دکتر سارا قزلباش


📋 درباره‌ی دوره:


✒️رویکرد معرفت‌شناسی فمینیستی موضعی که ریشه‌هایی در مارکسیسم و فلسفه علوم اجتماعی فمینیستی دارد، استدلال می‌کند که دانش و معرفت به طور بنیادی تحت تأثیر موضع (نقطه نظر؛ دیدگاه) اجتماعی و سیاسی شخص قرار می‌گیرد.

گروه‌های حاشیه‌نشین یا فرودست (به ویژه زنان)، به دلیل تجربیات زیسته و مبارزاتشان در برابر نظام‌های ستم‌گر، می‌توانند به بینش‌های منحصر به فرد و نقادانه‌تری نسبت به گروه‌های مسلط (مانند مردان سفیدپوست طبقه‌ی متوسط) دست یابند.

تجربه حاشیه‌نشینی یا تحت ستم بودن، می‌تواند یک «امتیاز معرفتی» (epistemic advantage) ایجاد کند. کسانی که از موضع فرودست نگاه می‌کنند، می‌توانند سوگیری‌ها و نادیده‌انگاری‌هایی را در دانش مسلط ببینند که برای افراد در موضع قدرت پنهان می‌ماند. این دوره درباره چنین دیدگاهی بحث می‌کند.


۴ جلسه
آغاز دوره: ۱۳ آبان‌ماه


🎹سه‌شنبه‌ها ساعت ۱۸ به وقت ایران
🎹محل برگزاری: پلتفرم آنلاین اسکای‌روم



😀جهت ثبت‌نام به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:


✈️ @Zaneruz_admin

✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

😀🎬 تمامی فیلم‌های فمینیستی کانال جامعه‌شناسی زن روز به همراه تحلیل آن‌ها به کانال زیر انتقال یافتند.


🔗
/channel/+pJ5JKb7UcYEyYmQ0

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ زندانِ دخترانه دانشگاه الزهرا

🖍ارسالی اعضا

۱. هرگاه بحث بودجه پیش می‌آید، مسئولان دانشگاه از کمبود آن می‌گویند، اما توانسته‌اند گیت‌های متعدد و دوربین‌های حراست در همه‌جا نصب کنند. ورود و خروج دانشجویان از گیت خوابگاه و دانشگاه با چهره‌نگاری انجام می‌شود.

علاوه بر این، زنانی در گیت‌ها حضور دارند که مامور رصد و کنترل حجاب دختران هستند. دانشجویان خوابگاهی از صبح تا عصر باید از دو گیت و دو گروه از این زنان بگذرند و بارها مورد آزار کلامی قرار گیرند.


🔴برای آنان حتی امکان استفاده از شال وجود ندارد و محال است کسی با شال عبور کند و مورد تذکر قرار نگیرد. برخی دانشجویان گفته‌اند که مسئولان گیت به دلیل پوشیدن شال یا لباس‌های به‌زعم آنها نامتعارف، به آنها فحاشی رکیک کرده‌اند. حضور این زنان تنها به گیت‌ها محدود نیست، در محوطه دانشگاه هم دانشجویان تذکر می‌گیرند.

حتی در سلف همیشه فردی برای تذکر به مسائل حجاب و گرفتن کارت دانشجویی در این راستا وجود دارد و دانشجویان ناچارند در محیطی تحت نظارت شدید غذا بخورند. این در حالی است که دانشگاه دخترانه است و توزیع کنندگان غذا نیز زن هستند.

۲. بستن درِ غربی منتهی به خیابان مجیدپور ده ونک، محدودیتی جدی برای دانشجویان خوابگاهی ایجاد کرد، دری که نزدیک‌ترین مسیر دسترسی آن‌ها به حمل‌ونقل عمومی و نیازهای روزمره بود و آن‌ها را از طی مسیرهای طولانی بی‌نیاز می‌کرد. مسئولان دانشگاه با ارائه دلایلی واهی و مقصر جلوه دادن دانشجویان، این اقدام را توجیه کردند تا ضعف خود در تأمین امنیت خیابان را لاپوشانی کنند. این در حالی است که این مسیر سال‌ها باز بوده و هیچ مشکلی نداشته است.

۳. در آستانه مهرماه اعلام شد که بعد از ساعت ۱۰ شب ورود به خوابگاه اکیدا ممنوع است.

پس از اعتراض‌های مکرر دانشجویان و تلاش آنان برای تجمع مقابل وزارت علوم ـ که با ردگیری و تهدید حراست ناکام ماند ـ اطلاعیه‌ای صادر شد مبنی بر لغو این قانون. این خبر به‌طور گسترده بازنشر شد، دانشگاه به‌طور رسمی آن را انکار کرد. اما همچنان سخت‌گیری‌های نامحسوس برای ورود بعد از ساعت ۱۰ ادامه دارد.

در حالی که برخی افراد در فضای مجازی، حتی زنان، پرسیدند «چرا باید یک دختر تا آن موقع شب بیرون باشد؟»، واقعیت این است که آنان از موقعیت جغرافیایی تهران، ترافیک‌های طولانی، و مکان دانشگاه الزهرا که دسترسی آسان به حمل‌ونقل عمومی ندارد، بی‌خبرند.

۴. در این دانشگاه گروه‌های درسی‌ای وجود دارند که اگر دانشجو چادر بر سر نکند، اساتید با او رفتار مناسبی نخواهند داشت و این موضوع مستقیما بر روند آموزشی و تحصیلی او تاثیر می‌گذارد.

۵. دانشگاهی که خود را پرچمدار دین و مذهب می‌داند، مسجدی بزرگ با بودجه‌ای کلان ساخته است، اما جز در زمان نماز ظهر و مراسم‌های نمایشی برای حفظ جایگاه خودشان، آن را برای استفاده دانشجویان می‌بندند. در حالی که این مسجد می‌تواند مکانی امن برای استراحت یا مطالعه دانشجویان باشد. ساعات کتابخانه محدود است، کلاس‌ها در زمان عدم تشکیل قفل می‌شوند و لابی‌ها هیچ صندلی‌ای ندارند. به همین دلیل، دانشجویان ناچارند در سرمای زمستان و گرمای بهار روی چمن‌ها استراحت کنند، جایی که مرتب با مزاحمت حراست مواجه می‌شوند.

۶. در این دانشگاه، کیفیت غذا هیچ جایگاهی ندارد، انگار تنها وظیفه مسئولان این است که چیزی جلوی دانشجو بگذارند تا صرفا شکمش پر شود. طی دو سال گذشته تغذیه دانشجویان به پایین‌ترین سطح ممکن رسیده است. هر بار که دانشجویان با اعتراض پیگیر شدند، مسئولان وعده دادند اما هیچ‌گاه به آن عمل نکردند. امسال حتی همان دورچین‌های ساده نیز حذف شد و با وجود افزایش قیمت‌ها، سهم دانشجویان تنها ماست‌های آبکی و ترشی‌های بی‌کیفیت است.

گویی از نگاه مسئولان، دختران دانشگاه الزهرا نیازی به تغذیه سالم، و حتی احترام به شان انسانی‌شان ندارند، کافی است سیر باشند، مهم نیست با چه چیزی.

۷. اگرچه در این دانشگاه اساتید باسواد و خوبی وجود دارند، اما خطاب به دخترانی که در فکر انتخاب این دانشگاه هستند، باید صادقانه گفت: این کار را نکنید، به‌ویژه اگر قرار است در خوابگاه اقامت داشته باشید. فراموش نکنید که قرار نیست فقط درس بخوانید و واحد پاس کنید، شما باید در این دانشگاه زندگی کنید. اگر سلامت روانتان برایتان اهمیت دارد، پای خود را به اینجا نگذارید.

۸. اکنون دانشجویان دانشگاه الزهرا در گوشه‌ای از این شهر بزرگ تنها مانده‌اند و هیچ‌کس صدای آنها را نمی‌شنود. این دختران نیاز دارند کسی آنها را ببیند و از دست این ریاست رهایی بخشد. صدای دختران دانشگاه الزهرا باشید.


گزارش سارا سبزی از تشدید سختگیری‌ها در ورود و خروج به خوابگاه‌ها و محدودیتهای پوششی دانشگاه الزهرا را اینجا بخوانید.


#زنان_دانشجو
#خوابگاه_زنان
#صدای_دختران_دانشگاه_الزهرا_باشید


✈️ کانال توییتر زن روز


✈️@Zane_Ruz_Twitter

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ داستان دخترهای شلوارپوش یک عکس

دخترهایی که تصمیم گرفتند به جای سکوت در برابر تعلیق هم‌مدرسه‌ای خود، متحد به جنگ قانونی بی‌مورد و تبعیض‌آمیز بروند.

▫️خواهر شکسپیر
✂️✂️✂️✂️✂️

📸صفحه اینستاگرامی کانال جامعه‌شناسی زن روز

با دنبال کردن این صفحه در اینستاگرام، ما را حمایت کنید.


🔮 Zaneruz_page

🔗
https://www.instagram.com/zaneruz_page?utm_source=qr&igsh=NDAwbG13eW9naDVm

✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ پس از اجرای قانون جوانی جمعیت، نسبت تولد نوزادان دارای اختلالات کروموزومی از ۱.۲ درصد پیش از قانون به ۲.۹ درصد پس از آن افزایش یافته است

⚠️حدود ۲.۵ سال پس از اجرای قانون جوانی جمعیت، ۲۰ تا ۳۰ درصد مراجعه برای غربالگری بارداری در تهران کم شده و در استان‌های کم‌برخوردار این کاهش به ۵۰ درصد می‌رسد.

در هفته‌های اخیر خبرهایی در فضای مجازی منتشر شد‌ مبنی بر اینکه «سقط جنین در موارد ابتلا به سندروم داون به‌ طور کلی ممنوع است». همین شایعات وزارت بهداشت را واداشت تا هفته گذشته بیانیه‌ای صادر کند. در این بیانیه آمده بود: «درمورد جنین مبتلا به سندروم داون، امکان سقط تنها در صورت طی مراحل قانونی و احراز شرایط ماده ۵۶ وجود دارد.

سه شرط اصلی در این زمینه عبارت‌اند از: درخواست و رضایت مادر، تشخیص قطعی سندروم داون بر‌اساس دستورالعمل‌های وزارت بهداشت و احراز وجود حرج تحمل‌ناپذیر برای مادر از طرف قاضی در کمیسیون قانونی سقط».

این توضیح به‌نوعی تأیید محدودیت‌های جدید بود: سندروم داون به‌تنهایی مجوز سقط نیست، بلکه فقط در‌صورتی‌که ادامه بارداری مشقت تحمل‌ناپذیری برای مادر ایجاد کند، می‌تواند در چارچوب ماده ۵۶ مشمول مجوز قرار گیرد.

⛔️ ماده ۵۶ چه می‌گوید؟

بر‌اساس متن قانون، سه رکن اصلی برای صدور مجوز سقط عبارت‌اند از: رضایت آگاهانه و کتبی مادر، تشخیص قطعی بیماری یا ناهنجاری جنین یا بیماری مادر از طرف سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی و سوم، احراز وجود حرج شدید یا تهدید جانی مادر در کمیسیون قانونی و تأیید قاضی. این فرایند باید پیش از ولوج روح (چهار‌ماهگی) انجام شود. پس از آن، امکان صدور مجوز وجود ندارد.

نسبت تولد نوزادان دارای اختلالات کروموزومی از ۱.۲ درصد پیش از قانون به ۲.۹ درصد پس از آن افزایش یافته و بار روانی و اقتصادی خانواده‌ها و جامعه را دوچندان کرده است.

از زمان تصویب قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» در سال ۱۴۰۰، یکی از حساس‌ترین بندهای آن ماده ۵۶ است؛ ماده‌ای که به‌ طور مشخص چارچوب سقط‌درمانی را تعریف می‌کند و اختیارات پزشکان را به‌شدت محدودتر از قبل کرده است. طبق این ماده، فقط در‌صورتی‌که ادامه بارداری موجب «حرج تحمل‌ناپذیر برای مادر» شود یا حیات مادر در خطر باشد، امکان صدور مجوز سقط وجود دارد؛ آن‌هم در چارچوب یک فرایند حقوقی و با نظر کمیسیون پزشکی و قاضی.

پیش از این قانون، آیین‌نامه سقط‌درمانی مصوب ۱۳۸۴ به پزشکان اجازه می‌داد در صورت تشخیص ناهنجاری‌های قطعی جنینی که منجر به مشقت شدید برای خانواده می‌شود، با موافقت والدین، سقط را تا پیش از چهار‌ماهگی انجام دهند. اما قانون جوانی جمعیت این مسیر را محدودتر کرد و عملا بسیاری از اختلال‌های ژنتیکی -ازجمله سندروم داون- به فهرست موارد مجاز اضافه نشدند.

❌ میزان مراجعه زنان باردار به آزمایشگاه‌های غربالگری در تهران ۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش یافته و در برخی شهرهای کوچک، این کاهش حتی به حداقل رسیده بود؛ علت اصلی این کاهش، منع ماماها از درخواست غربالگری و حتی گفت‌وگو درباره آن عنوان می‌شد.

محدودیت تجویز غربالگری برای زنان زیر ۳۵ سال بدون سابقه خانوادگی، در حالی اعمال شده که بیش از ۸۰ درصد اختلالات کروموزومی در همین گروه سنی رخ می‌دهد.

🔴براساس برآوردهای کانون خیریه سندروم داون، در ایران از هر ۷۰۰ تولد زنده یک کودک با سندروم داون به دنیا می‌آید؛ آماری بالاتر از کشورهای توسعه‌یافته که در آنها این نسبت یک در هزار است.

اکنون حتی با وجود رضایت مادر و اثبات ناهنجاری جنین، تصمیم نهایی وابسته به ارزیابی «حرج غیرقابل تحمل» از سوی نهاد قضائی است.

#بدن_زن
#حق_بر_بدن
#طرح_جوانی_جمعیت


🖊گزارش مریم لطفی


✂️✂️ کانال توییتر زن روز را به دوستان خود و علاقمندان این حوزه معرفی کنید.✂️✂️


✈️@Zane_Ruz_Twitter

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ مدرسه فمینیستی زن روز برگزار می‌کند:


📝 دوره معرفت‌شناسی فمینیستی موضعی (دیدگاه، نقطه‌نظر)

📝 Feminist Standpoint Epistemology



💡مدرس: دکتر سارا قزلباش


📋 درباره‌ی دوره:


✒️رویکرد معرفت‌شناسی فمینیستی موضعی که ریشه‌هایی در مارکسیسم و فلسفه علوم اجتماعی فمینیستی دارد، استدلال می‌کند که دانش و معرفت به طور بنیادی تحت تأثیر موضع (نقطه نظر؛ دیدگاه) اجتماعی و سیاسی شخص قرار می‌گیرد.

گروه‌های حاشیه‌نشین یا فرودست (به ویژه زنان)، به دلیل تجربیات زیسته و مبارزاتشان در برابر نظام‌های ستم‌گر، می‌توانند به بینش‌های منحصر به فرد و نقادانه‌تری نسبت به گروه‌های مسلط (مانند مردان سفیدپوست طبقه‌ی متوسط) دست یابند.

تجربه حاشیه‌نشینی یا تحت ستم بودن، می‌تواند یک «امتیاز معرفتی» (epistemic advantage) ایجاد کند. کسانی که از موضع فرودست نگاه می‌کنند، می‌توانند سوگیری‌ها و نادیده‌انگاری‌هایی را در دانش مسلط ببینند که برای افراد در موضع قدرت پنهان می‌ماند. این دوره درباره چنین دیدگاهی بحث می‌کند.


۴ جلسه
آغاز دوره: ۱۳ آبان‌ماه


🎹سه‌شنبه‌ها ساعت ۱۸ به وقت ایران
🎹محل برگزاری: پلتفرم آنلاین اسکای‌روم



😀جهت ثبت‌نام به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:


✈️ @Zaneruz_admin

✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

🎧 #فایل_صوتی


🎧 زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش


🎙پادکست شیرازه – کتابخانه قرن


📓 «زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش» نام کتابی از «افسانه نجم‌آبادی» است درباره تغییرات جامعه ایران در قرن سیزده و اوایل قرن چهارده شمسی. نویسنده در این کتاب از لنز مطالعات جنسیت به ورود مدرنیته به ایران نگاه کرده است.

فعلا فقط بخش اول این کتاب به فارسی منتشر شده و همان هم بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

🎙نویسنده در این کتاب به جز منابع مکتوب، به سراغ نقاشی‌ها هم رفته و از دل آنها روایت کسانی را بیرون کشیده که چندان صدایشان در منابع رسمی شنیده نمی‌شود:

زنان و اقلیت‌های جنسی و جنسیتی.


#جنس
#جنسیت
#سکسوالیته
#تاریخ_زنان
#معرفی_کتاب


❤️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…
Subscribe to a channel