zane_ruz_channel | Неотсортированное

Telegram-канал zane_ruz_channel - جامعه‌شناسی زن روز

5224

کاوش های جامعه شناسی، روان شناسی و دین پژوهی زنان ⬅️ تماس : 📩 @spfz6949

Подписаться на канал

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ تحلیل کیفی و کمّی قتل‌های ناشی از کنترل بر بدن زنان فروردین۱۴۰۴ (۲۴ قتل در ۲۵ روز)


رضوان مقدم در این مطلب به بررسی قتل‌ زنان در بازه زمانی ۶ تا ۳۱ فروردین می‌پردازد. در این پژوهش، علاوه بر تحلیل‌های آماری و کمّی، ابعاد کیفی مرتبط با دلایل و پیامدهای این قتل‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرند. هدف این است که از طریق تحلیل داده‌های موجود، روند وقوع قتل‌ها و تأثیرات اجتماعی آن‌ها شناسایی شود.

🌸در سال‌های اخیر، نه تنها ایران بلکه در بعد جهانی با روند نگران‌کننده‌ای از افزایش قتل‌های ناموسی مواجه شده است؛ قتل‌هایی که اغلب با ادعای «حفظ ناموس» و کنترل رفتار و زندگی زنان توسط مردان خانواده صورت می‌گیرند.

این شکل از خشونت نه تنها جان زنان را می‌گیرد، بلکه ساختارهای عمیق فرهنگی، قانونی و اجتماعی را که به چنین جنایت‌هایی مشروعیت می‌بخشند، آشکار می‌سازد.


✒️مقاله پیش‌رو تلاش دارد با بهره‌گیری از تحلیل‌های آماری و کیفی، ابعاد مختلف این قتل‌ها را بررسی کند. هدف از این تحلیل، شناخت ریشه‌های اجتماعی، فرهنگی و ساختاری این جنایت‌ها و پیامدهای آن بر جامعه، زنان و نهاد خانواده است.

بیشترین فراوانی مربوط به انگیزه «اختلاف خانوادگی است» است که به شکل کلی و مبهم توسط منابع خبری یا قاتلان عنوان شده و و ممکن است طیفی از مسائل از جمله خشونت خانگی، فشارهای اقتصادی، یا کنترل‌گری درون روابط را در بر گیرد.

پس از آن، انگیزه «ناموسی» با ۴ مورد، یکی از عوامل اصلی در قتل‌های جنسیتی و خشونت‌های مبتنی بر کنترل بدن و رفتار زنان دیده می‌شود. سایر دلایل، گرچه کمتر تکرار شده‌اند، اما هر یک نشان‌دهنده بُعدی از خشونت نهادینه‌شده در ساختار اجتماعی و فرهنگی هستند.

انگیزه ناموسی و سوءظن، ترکیب این دو انگیزه، تصویری از نظام مردسالار و کنترل بدن و رفتار زنان را نشان می‌دهد.


این موارد نشان‌دهنده قتل‌هایی هستند که نه تنها شخصی، بلکه عمیقاً فرهنگی و اجتماعی‌اند. ملاقات مادر / درخواست طلاق / انتخاب آرایشگری انگیزه‌هایی که در نگاه اول ساده یا کم‌اهمیت به نظر می‌رسند، اما نشان‌دهنده میزان پایین تحمل استقلال زنان در محیط‌های محدودکننده‌اند.

⬅️این‌ها بیانگر آن‌اند که حتی تصمیمات کوچک زنان ممکن است با واکنش‌های خشونت‌بار و مرگ‌بار مواجه شوند جنین دختر این مورد به‌طور خاص به زن‌ستیزی در سطح پیش از تولد اشاره دارد و نشان‌دهنده ریشه‌های عمیق تبعیض جنسیتی است.

رسم قبیله نمایانگر خشونت‌های سازمان‌یافته و موروثی است که به‌نام عرف و سنت، جان زنان را قربانی می‌کنند. تجاوز گرچه تنها یک مورد ثبت شده، اما نشان‌دهنده قتل در نتیجه‌ی قربانی شدن جنسی است، که می‌تواند به‌عنوان قتل برای پنهان‌سازی جرم درک شود.

#زن_کشی
#قتل_ناموسی


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ روز دختر و آیین سرکوب سیستماتیک سکسوالیته محکومین

🖍پرستو فرخی


شاید در نگاه اول چنین تیتری در رده سخت گیری‌های فمینیستی و مته به خشخاش گذاشتن های بی مورد دسته‌بندی شود. افراد زیادی، فلسفه روز دختر را نه بمنزله کاربست‌های نظام‌مند سازوکار سلطه و سرکوب، بلکه همچون آیینی در جهت گرامیداشت دختران بدون هیچ قصد و غرضی می‌دانند.

در حالیکه با ریشه‌یابی علت نامگذاری این روز بعنوان روز دختر در تقویم ایرانی، به سلسله دلایل متقاعدکننده و غیر قابل اغماض در تشکیل پیوستاری از "تکنیک های مراقبت و تنبیه" از طريق قاعده‌مندسازی، تثبیت و فراگیر ساختن هنجارهای ارزش اجتماعی برخورد می‌کنیم که ثبت روزی به نام دختر را بمنزله "قدرت نوین رام‌سازی ابدان زنانه" در دستور کار دارد.

🔺ثبت این روز برای زنان ایرانی حامل بار معنایی ارزشی دو قطبی زن /دختر، تأهل /تجرد، در پیوند با دخالتی نامرئی بر سکسوالیته زن و تقدس بخشی به امری موهوم بنام بکارت، بدن زن را از سوژه دارای فاعلیت فردی به ابژه و بدنی اجتماعی تبدیل می‌کند که با درج آن در تقویم، حق دخالت همگانی در حق بر بدن زن را رسمیت می‌بخشد که بر خلاف تصور عموم همین تمایزبخشی و انحصاری‌سازی، نه بمنزله اعتلابخشی به مقام دختر، بلکه به منزله چارچوب بندی هنجاری و ارزشی بر بدن اوست که در نهایت به دیگری‌سازی و شی‌شدگی بدن زن و تبديل بدن زن به موضوعی دارای حق همگانی بر قضاوت و ارزش‌گذاری منجر خواهد شد.

ظرافت‌بخشی به اصول قدرت نوین با سرپوش گذاشتن بر بعد تنبیهی و مجازات و علنی‌سازی سیستم پاداش‌دهی همراه با جشن سرور و شادمانی، شیوه‌ای بدیع در قلب مفهومی آداب تأدیب و حتی کیفردهی است.

بدین معنا که مجازات را نه در سطح تخلفی فردی که با تقبل جریمه نقدی و یا موقت بتوان جبران کرد، بلکه در سطح کیفردهی تعمیم یافته به شکلی که هر آن ابدان زنانه خود را در حصار نشانه و گفتمان‌ها در صحنه‌ای از مجازات همگانی بیایند که در خصوصی‌ترین لحظات نیز این بدن را نه متعلق به خود بلکه امانتی اجتماعی بیایند که هر لحظه در پیشگاه زرادخانه تنبیه و مجازات حاضرند.

این شیوه قدرت نوین نظارت و رام کردن بدن های بالذات گناهکار، از داغ و درفش سنتی بر داغ ننگ گذاشتن بر پیشانی مجرمان از طریق ضابطه‌مند‌سازی مستمر ذهن شهروندان عمل می‌کند که نه با توسل به پولادهای آهنین زندان و شکنجه، بلکه بوسیله اثرگذاری بر الیاف نرم مغزی استراتژی نهان استبدادی خود را پیاده می‌سازد.

🌸از آنجا که نمی‌توان هر لحظه از سیستم مراقبت همگانی بهره برد، درونی‌سازی سرکوب که به عرفان هرروزه ختم می‌شود، بهترین و حتی مؤثرترین شیوه است؛ چراکه در این شیوه نظارت همه جایی و همه زمانی است و از خود افراد، ملاحظه گرانی می سازد که علیرغم اینکه هیچ شلاق فیزیکی را متحمل نمی‌شوند، اما تازیانه‌ای از درون، هر روزه و هرلحظه بر صورت شان می نوازد؛ در این صورت هنجارشکن و بی‌ملاحظه‌گران نه تنها توسط اجتماع و حلقه بیرونی مورد سرزنش و مجازات قرار می‌گیرند، بلکه از درون نیز متحمل تنبیهی به مراتب کاری‌تر می‌شوند که دست قدرت بیرونی را برای اعمال هرگونه تأدیب را بازمی‌گذارد؛

تا جایی که بدن زن در پاسخ به لذت و سکسوالیته خود خارج از هنجارهای مردمحور، به شکلی پارادوکسیکال و خودتخریب گرانه، تنبیه اجتماعی را در مقایسه با حق لذت بردن از بدن خود حقی درخورتر بداند.


سلب ذهنیت شناخت از بدن خود و بعبارتی سلب خود از خود و ازخودبیگانگی رواداشته شده بر بدن زن، سبب می‌شود که سرکوب را نه یک رویکرد اعمال شده از سمت قدرت، بلکه آن را شیوه زندگی بداند؛ بطوری که تمامی حوزه زندگی حتی جزئیات را حیطه رمزگذاری، نشانه و علائمی برای فرمول بندی دستورالعمل نحوه کنترل بر بدنی بداند که متعلق به او نیست.

🌸بنابراین جایگاه روز دختر در زندگی زنان نه یک بخش جزئی با خوانش‌های غیرتدقیقی مردسالارانه، بلکه بخش مهمی از توصیه‌های قالب‌بندی زیست‌جهان زنانه است.

تکنیک‌های دقیق اما بسیار خرد با ظاهری آراسته، شیوه‌ای از محاصره سياسی و جز به جز بدن زنان است که به مثابه روز آزمون و سرمشقی همگانی، توأمان نمایش دو تکنیک تنبیهی است؛ نخست یادآوری و تذکار انحراف و گناه و مراسم سالیانه تمدید و تثبیت نظارت بر بدن‌های گناهکار و شی‌واره شده و دوم یادآوری قدرت مسلط مردسالارانه و احیای میراث فرهنگی آن.


#روز_دختر
#بدن_زن
#سکسوالیته


ادامه مطلب



✈️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ عشق، اندیشه و قدرت در روابط روشنفکرانه

🖍مهشاد شهبازی


در تاریخ اندیشه و هنر، رابطۀ میان زنان و مردان خلاق همواره با پرسش‌هایی عمیق دربارۀ قدرت، وابستگی و استقلال گره خورده است. برخی از این روابط به‌عنوان نمونه‌هایی از عشق و الهام‌بخشی دو‌سویه ستایش شده‌اند و برخی دیگر، در بازخوانی‌های دقیق‌تر، جلوه‌ای از سلطۀ مردانه بر زنان اندیشمند را نمایان کرده‌اند.

✒️رابطۀ فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان در ایرانِ نیمۀ قرن بیستم و رابطۀ ژان پل سارتر و سیمون دو بووار در بستر فرانسۀ مدرن از‌جملۀ این روابط پرسش‌برانگیز و قابل توجه‌اند. روابطی بر‌پایۀ عشق، اندیشه و داد‌و‌ستدهای فکری، اما با تفاوت‌هایی بنیادین در پویایی قدرتِ ریشه‌دار در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی سرزمین‌هایشان.

🌸فروغ و ابراهیم گلستان در جامعه‌ای مردسالار که به زنان بسیار کمتر از مردان حق انتخاب و ابراز فردیت می‌داد می‌زیستند، حال آنکه بووار و سارتر در بستری که به‌طور نسبی پذیرای زنان روشنفکر و مستقل بود، رابطه‌ای متوازن‌تر — هرچند همچنان تحت تأثیر قدرت مردانه — داشتند.

رابطۀ سیمون دو بووار و ژان پل سارتر یکی از مشهورترین نمونه‌های عشق روشنفکرانه است، رابطه‌ای که نه بر بنیان قرارداد ازدواج بلکه بر‌پایۀ عدم انحصارطلبی عاطفی و جنسی، تعامل فکری و استقلال شکل گرفته بود.

با وجود این، بازخوانی دقیق‌تر زندگی آنان نشان می‌دهد که قدرت، حتی در این رابطۀ به‌ظاهر مدرن، همچنان سمت‌و‌سویی مردانه داشته است.


سارتر، در جایگاه فیلسوفی مشهور، هویت اندیشگانی بووار را تحت‌الشعاع قرار می‌داد، تا جایی که بووار را به‌عنوان «همسر فیلسوف» یا «همراه فکری سارتر» می‌شناختند و نه یک اندیشمند مستقل. با آنکه بووار ایده‌های فلسفی قابل توجهی را مطرح کرده بود و یکی از ژرف‌اندیش‌ترین متفکران فلسفۀ اگزیستانسیالیسم بود، اغلب در جایگاه مفسر و ترویج‌دهندۀ اندیشه‌های سارتر محدود می‌شد.

این نوع نگاه، که اصالت اندیشگانی بووار را نادیده می‌گرفت، ریشه در سنت فلسفی مردانه و نهادهای آکادمیکی داشت که به‌طور نظام‌مند در برابر ورود زنان به قلمرو فلسفه و اندیشه مقاومت می‌کردند.


نمی‌توان انکار کرد که فروغ در جامعه‌ای می‌زیست که حضورش در قلمرو ادبیات و سینما تا حد زیادی به شبکه‌های روشنفکری مردسالار وابسته بود. از‌این‌رو، رابطۀ او با ابراهیم گلستان، اگرچه مبتنی بر عشقی دوسویه بود، در بستری شکل گرفت که شالودۀ آن را خودمختاری و اقتدار مردانه شکل داده بود. محافل ادبی و هنری ایران در میانۀ قرن بیستم محافلی مردانه بودند و انحصارطلبیِ روشنفکری در آنها‌ بر‌اساس پیوندهای اجتماعی، طبقۀ اقتصادی و امتیازهای جنسیتی ساختاربندی شده بود.

🌸رابطۀ ‌فروغ با ابراهیم گلستان، از یک سو، امکان ورود به پروژه‌های هنری و فیلم‌سازی را برای او فراهم می‌کرد و، از دیگر سو، او را در معرض نگاه‌های قضاوت‌گرانه و مقاومت نخبگان فرهنگی قرار می‌داد. در آن دوران، بسیاری از مردان روشنفکر فروغ را نه در جایگاه همتای فکری خود، بلکه فردی می‌دیدند که ورودش به محافل روشنفکری را مرهون ارتباطش با مردی قدرتمند بود و نه استعداد و نبوغ شخصی‌ خویش.

از آنجایی که انحصارطلبی مردانه در این محافل نه بر‌اساس آفرینش ادبی و ژرفنای فکری، بلکه در راستای حفظ سلسه‌مراتب اجتماعی شکل می‌گرفت، مشارکت زنان در این حوزه به چشم تجاربی شخصی و احساسی نگریسته می‌شد و نه به‌مثابۀ کنش‌های فکری مستقل.

پیچیدن صدای بی‌پروا و هنجارشکن فروغ در چنین فضایی، ساختارهای ایدئولوژیک آنان را به چالش می‌کشید و نپذیرفتن نقش‌های کلیشه‌ای زنان روشنفکر‌ـ‌تحسین‌گر مردان یا شخصیت‌هایی در حاشیه، و تلاش برای تثبیت خود به‌عنوان یک روشنفکر مستقل، به مقاومت شدیدترِ ساختار مسلط در برابر فروغ می‌انجامید.

راه او سخت دشوار بود و رنجش بی‌حد، چراکه نه‌فقط به دنبال ورود به محافل روشنفکری مردانه، بلکه در‌پی بازتعریف بنیادین این فضاها بود.


آنچه رابطۀ فروغ و ابراهیم گلستان در ایران را از رابطۀ بووار و سارتر در فرانسه متمایز می‌کند کیفیت و کمیت محدودیت‌های فرهنگی و ساختاری موجود در برابر زنان است. هر دو رابطه نوعی قدرت نابرابر را به تصویر کشیده‌اند، اما نابرابری قدرت در جامعۀ فروغ بسیار بیشتر از جامعه‌ای بود که زنان را در جایگاه نویسنده و روشنفکر مستقل، هر‌چند نه به‌تمامی، می‌پذیرفت. این تفاوت فرهنگی به بووار اجازه داد که از نام بزرگ سارتر فاصله بگیرد و در روشنایی نسبی استقلال و توازن قدرت، مسیر فکری خود را شکل دهد، در‌حالی‌که فروغ در زمانۀ خود، با همۀ نبوغ و جسارتش، به خروج کامل از ساختار مقاوم هزاران ساله بر‌پایۀ قدرت مردانه دست نیافت.

✒️پس دست‌های جوهری‌اش را در باغچه کاشت و، در رستنی ابدی، جاودانه شد: «سبز خواهم شد، می‌دانم، می‌دانم، می‌دانم…»

#عشق


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ از بدن زن تا زمین فوتبال


بنری با شعار «زایمان طبیعی، زایمان نرمال است» که توسط تیم فوتبال سیواس‌اسپور پیش از مسابقه با فنرباغچه به نمایش درآمد، با واکنش شدید فعالان حوزه زنان روبه‌رو شده است. این بنر بخشی از یک کمپین سلامت عمومی در ترکیه است که تلاش می کند مردم را به سمت زایمان طبیعی به‌جای زایمان سزارین غیرضروری سوق دهد. سازمان‌های زنان در واکنش به این بنر اعلام کردند: «این نه یک کمپین آگاهی‌بخش، بلکه تحمیلی آشکار و جنسیت‌زده‌ است. هیچ شکلی از زایمان را نمی‌توان مقدس یا قابل قضاوت دانست.»

✒️آنان با تأکید بر حق انتخاب زنان می‌گویند:

شما تعیین نمی‌کنید که چه چیزی نرمال است.


سزارین “غیرطبیعی” نیست، همان‌طور که زایمان واژینال به خودی خود “نرمال” محسوب نمی‌شود. روش زایمان باید براساس یک نگاه جامع و تخصصی انتخاب شود که شامل شرایط پزشکی، روانی، ذهنی و اقتصادی-اجتماعی مادر و نوزاد است. هیچ‌کس حق ندارد با نام‌گذاری “نرمال”، انتخابی را به زنان تحمیل کند.

دولت ترکیه و رئیس‌جمهور رجب طیب اردوغان سال ۲۰۲۵ را «سال خانواده» اعلام کرده‌اند و سیاست‌های دولت در راستای ترویج زایمان طبیعی اکنون به زمین‌های فوتبال نیز کشیده شده است.

فعالان فمینیست این تلاش های دولت ترکیه و کمپین معرفی زایمان طبیعی به عنوان مدل زایمان نرمال را بخشی از سیاست‌های دولت ترکیه برای ترویج ارزش‌های محافظه‌کارانه و سنتی درباره زنان می‌دانند. اطوش ارول از جنبش فمینیستی SOL در مورد این اقدام گفت: «این اقدام‌ها تصادفی نیستند، بلکه بخشی از تلاش‌های رژیم اقتدارگرا برای کنترل بدن و حقوق باروری زنان است.»

🌸 مسئله اصلی در این‌جا سلامت نیست، بلکه نوعی رابطه قدرت جنسیتی است که می‌خواهد تعیین کند کدام انتخاب‌های سلامت «طبیعی» محسوب می‌شوند. این‌که یک زن زایمان واژینال انجام دهد یا سزارین — و این‌که چه چیزی را برای خود «طبیعی» بداند — تصمیمی است که فقط خود او باید بگیرد.

واکنش ها به این بنر اما تنها به فمینیست‌ها و فعالان زن محدود نبود، بسیاری از شخصیت های سیاسی و هنری نیز به اینکه اعمال سیاست بر بدن زنان به زمین های فوتبال نیز کشیده شده است، اعتراض کردند. آنها این اقدام را تلاشی برای تحمیل استانداردهای خاص بر بدن زنان و محدود کردن حقوق باروری آنان می‌دانند.​ گوکچه گوکچن، معاون رئیس حزب CHP، با انتقاد از این رفتار گفت:

«انگار همه مشکلات کشور حل شده‌اند که حالا فوتبالیست‌های مرد به زنان می‌گویند چگونه زایمان کنند.»​


آیچا چاغلار، رئیس شاخه زنان CHP در آنکارا، نیز گفت: «کمپینی درباره انتخاب‌های زایمان زنان اجرا می‌شود، اما حتی یک زن در آن دخیل نیست. این یک تحمیل جنسیتی آشکار است.»​ پریهان کوچا، نماینده HDP، هم با اشاره به اینکه فوتبالیست‌‎های مرد ترویج‌‎گر شکل زایمان شده‌‎اند گفت:

«شما می‎‌توانید در مورد بدن خودتان تصمیم بگیرید. اگر می‌خواهید زایمان کنید، نرمال انجام دهید! بدن شما، انتخاب شما. آقایان! اما در مورد مساله ای که مربوط به زنان است می‌بایست کنار بایستید.»


▫️زاگاه

#بدن_زن

ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ فلانورهای ایرانی، عشق و لاله‌زار
✍️ مریم رضایی


پا گذاشتن به عرصۀ عمومی در ایران عصر قاجار برای زنان چندان آسان نبود. شبکه‌ای از موانع یدا و ناپیدا در عمق فرهنگ این سرزمین طراحی شده بود تا زنان خانه‌نشین و منزوی باشند. «زن خوب فرمانبر پارسا» یک بستۀ از پیش طراحی‌شده بود تا انسانی را تبدیل به موجودی رام و مهارشدنی کند.

در یک نمونۀ ساده از این شبکۀ تار عنکبوتی موانع، زنان حتی اگر قصد پا گذاشتن به بیرون از خانه را هم داشتند، هیچ کفش زنانه‌ای به آنها اجازۀ راه رفتن طولانی‌مدت نمی‌داد. می‌‌گویم «پا گذاشتن» و بهتر است بدانیم که زنان فقط در میان حجمی اغراق‌آمیز از پوشاننده‌های سر و صورت و حالت بدن گرفتار نبودند، بلکه حتی کفش‌هایی به‌ پا می‌کردند که بیشتر برای راه نرفتن طراحی شده بود.

معلوم است که حضور اجتماعی زنان در دورۀ قاجار چنان خطرناک تلقی می‌شده که برای از پا انداختن زن مجموعه‌ای از دستورات و امر ‌و ‌نهی‌ها کافی نبوده است و لازم بوده او را در لباس خودش و حتی در کفشش زندانی کنند. البته این نیمی از داستان است و نیمۀ دیگر آن روایت زنانی است که همواره در صف اول اعتراضات خیابانی و در بازار و دروازه‌ها و… حاضر بودند و مثلاً می‌توانستند سر ماجرای گران شدن نان، صاحب‌منصبی را از کالسکه‌اش بیرون بکشند و به ضرب چوب تنبیه کنند.

عاملیت زنان همواره راه خود را با شدت و حدت باز می‌کرد، چنان‌که چهرۀ انقلاب مشروطه را نیز مزین به قهرمانی‌های زنان بی‌نام و نشانی کرد که گاه زیر چادر و گاه در پوششی مردانه برای عدالت و آزادی جنگیدند.


با وجود این، ترس تاریخی مردسالاری ایرانی از حضور اجتماعی زنان و پیوند دادن این حضور به گسترش فساد چنان بود که مستبدان وقت همیشه از این ترس مردانه درجهت سرکوب آزادی‌خواهان و تولید رعب و وحشت و گیج کردن مبارزان بهره می‌بردند.

انقلاب مشروطه تنها یک انقلاب سیاسی نبود بلکه بخش زیادی از مناسبات اجتماعی–فرهنگی و اقتصادی در زندگی ایرانیان را نیز زیرو‌رو کرد. تلاش برای تغییر از سال‌ها قبل آغاز شده بود ولی به دنبال این انقلاب بود که زنان عرصۀ مناسبی یافتند تا پا را از مناسبات سنتی و مرسوم فراتر بگذارند و به یکی از عاملان اصلی و تأثیر‌گذار مدرنیتۀ ایرانی بدل شوند.

🌸زنان ایرانی، بر اثر آشنایی با وقایع روز، دیگر حاضر به پذیرش بسیاری از قیود و تعصبات سنتی نبودند. آنان همچنان در حجاب به خیابان می‌آمدند تا شاهد و عامل تغییرات نوظهوری باشند که در حال وقوع بود.

لاله‌زار، به‌عنوان اولین فضای شهری که نمودهای مدرنیته را متجلی می‌کرد، عرصۀ قانونگذاری و نظارت‌‌های پلیسی در جامعه‌ای بود که پیش‌تر فضای عمومی را صرفاً مردانه می‌دید و زنان را در اندرونی می‌پسندید. بنابراین، حضور زنان در این خیابان حساسیت‌ زیادی برانگیخت. در زمان مظفرالدین‌‌شاه، حاکم تهران دستور داد خیابان لاله‌زار زنانه–مردانه شود. در‌حالی‌که فروشگاه‌ها و مکان‌های محل رفت‌و‌آمد خانم‌ها در سمت شرقی خیابان بود، پلیس دارالخلافه دستور داشت به زنان فقط اجازۀ عبور از قسمت غربی را بدهد.

به نظر می‌رسد در آن دوران زن ایرانی، که همچون لاله‌زار همواره چون وصلۀ ناجوری به اندام شهر مدرن گره خورده است


هم حضورش برای اقتصاد و اجتماع لازم است و هم مزاحم کسب مردان و نظم موجود. نه برای امنیتش در روابط با مردان حد و قانونی تعیین می‌شود و نه حضور محدودش را به‌عنوان شهروند به رسمیت می‌شناسند.

🌸زن ایرانی یا طعمه است و محکوم به نابودی در محضر مردسالاری فریبکار و سوءاستفاده‌گر یا محکوم و منکوب پدرسالاری سنتی که حق حضوری جز در اندرونی برایش قائل نیست و با نظارت پلیسی که مدعی حفظ حدود اخلاقی است، به محض خروج از خانه، با اتهام تولید فساد و فحشا روبه‌رو است.

#تاریخ_زنان
#زنان_فضای_شهری


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ ۲۲ زن و‌چرخه تکراری آزار جنسی؛ زنان کارگر خانگی و ضرورت سازمان‌یافتگی


زنان کارگر خانگی، به سبب ناامنی شغلی و خروج از شمول حقوقی مندرج در قانون کار، از آسیب‌پذیرترین شاغلان حوزه اقتصاد غیررسمی محسوب می‌شوند؛ بویژه زمانی که مهاجر یا متعلق به گروه‌های اتنیکی باشند.

ستاره هاشمی در مقاله «در کارگاهِ خانه؛ زنان افغانستانی در ایران و کار مزدی خانگی» می‌نویسد تجربه‌ نسل دوم و سوم مهاجران از فضای عمومی نیز سرشار از ناامنی است و زنان افغانستانی‌ای که خطر کار در حوزه عمومی را به جان می‌خرند، هم مانند دیگر زنان کارگر در معرض آزارهای جنسی در فضای کار قرار دارند و هم این آزارها را در محیطی تجربه می‌کنند که برای افغانستانی‌ها سرشار از خشونت‌های غیر‌قابل‌پیش‌بینی است.

✒️هاشمی از فیروزه روایت می‌کند که با تهدید آزار جنسی رو‌به‌رو بوده است و فضای کار را این گونه توصیف می‌کند: «این که تو بخوای یه لحظه تنها باشی، خیلی می‌ترسی. می‌دونی؟ خدای من، یه لحظه هم مثلا…اصلا ناخودآگاه تو وقتی می‌ری، دیگه رفتی دیگه. یعنی رفتی داخل اون خونه دیگه مثلا دراومدنت با خداست دیگه. که تو بتونی سالم دربیای، صبح بری شب بیای اینا.»

طبق آمار سازمان جهانی کار، 75.6 میلیون نفر در دنیا به عنوان کارگر خانگی فعالیت می‌کنند و که اکثریت آنها را زنان (حدود 76 درصد) و مهاجران تشکیل می‌دهند.


مطالعات صورت‌گرفته نشان می‌دهند که کار خانگی به سبب اینکه در حوزه خصوصی کارفرما صورت و در دسته کارهای پنهان قرار می‌گیرد، به بهره‌کشی و شرایط سخت کاری منجر می‌شود. در چنین شرایطی، زنان کارگر خانگی در معرض خشونت‌های جنسی و جنسیتی قرار دارند و به‌‌ دلایل متعددی از جمله شرایط مالی، عدم دسترسی به آموزش، فقدان آگاهی حقوقی و مدنی، وضعیت اقامتی و … به ندرت امکان و فرصت دادخواهی را پیدا می‌کنند.

نکته دیگری که زنان کارگر خانگی در این پژوهش به آن اشاره کرده‌اند احساس شرمی است که نسبت به شغل خود دارند و گاهی از اعضای خانواده نیز کار خود را پنهان می‌کنند.

بی‌ارزش‌انگاری کار خانگی (حتی زمانی که با دستمزد همراه است) و خطاب قراردادن کارگران خانگی با عناوین تحقیرآمیزی چون کلفت و … و استریوتایپ‌سازی‌های اجتماعی، از عوامل ایجاد این حس شرم است.

برخی از این زنان، از ادغام اجتماعی اجتناب می‌کنند و این مسئله به انزوا آنها دامن می‌زد. کارگران خانگی آزاد، علاوه بر موانع قانونی و بهره‌مند نبودن از سازوکارهای حمایتی، تک‌افتاده و مستقل از یکدیگر کار می‎کنند و فرصت مواجهه و تعامل با دیگر کارگران را ندارند. بنابراین سطحی دیگر از انزوا و آسیب‌پذیری و کاهش قدرت چانه‌زنی را در برابر کارفرما را تجربه می‌کنند.

با توجه به این شرایط، دور از ذهن نیست که چرا زمانی که جریان می‌تو در آمریکا و غرب آغاز شد، شاهد بازنمایی چندانی از آسیب‌پذیرترین گروه‌ها در برابر آزار جنسی در محیط کار، نبودیم. انتقادها و اتهاماتی به سمت موج روایتگری روانه شد و عده‌ای اعتراض کردند که جنبش من‌هم به نیروی کار نخبه زن مانند هنرپیشه‌ها، متخصصان رسانه و دیگر یقه‌سفیدها محدود مانده است، به صنایعی که اکثر نیروی کار آنها را سفیدپوستان تشکیل می‌دهند.

▫️کار بدون آزار

#me_too
#تجاوز
#من‌_هم
#کارخانگی
#زنان_کارگر
#آزار_جنسی



ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ مردان: مقاومت یا گشودگی در برابر تغییر

🖍فردوس شیخ‌الاسلام


🌸قاطبۀ مردان ــ حتی پیشروترین‌هایشان ــ جنسیت‌ خود را به «مسئله» تبدیل نمی‌کنند؛ دربارۀ نسبت مردانگی‌های غالب با تبعیض علیه زنان گفت‌وگو راه نمی‌اندازند؛ خشونت‌های گوناگون علیه زنان را همچنان «مسئله‌ای زنانه» می‌پندارند و خود را عقب می‌کشند. 

عمیقاً باور دارم یکی از کارهای بسیار مهم و عمیق و اثرگذاری که مردی دغدغه‌مند می‌تواند برای خود، زنان و کل جامعه کند نه ضرورتاً پرداختن به تبعیض علیه زنان، که زیر ذره‌بین بردن مردانگی‌های هژمونیک است؛

اینکه کدام انواع مردانگیْ مسلط است و در مواجهه با کدام قدرت‌هاست که نابرابری علیه زنان را ممکن می‌کند؟
 


می‌دانیم در عصر مشروطهْ مردسالاری علیه خودش استفاده می‌شد؛ این نوعی «سیاست» بود. به اقتضای شرایط، قشر مترقی و تحول‌خواهْ زبان‌های مختلف را به کار می‌گرفت تا مردم را برانگیزاند: ادبیات ملی‌گرایانه، ادبیات مذهبی، ادبیات چپ، ادبیات سکولار، ادبیات اخلاقی، ادبیات انقلابی، ادبیات مردسالارانه و... . اکنون هم با سیل خروشانی از بحران‌های اجتماعی مانند قتل‌های ناموسی، کودک‌همسری، سیاست‌های جمعیتیِ زن‌ستیزانه و روسپی‌گری کودکان روبه‌روییم که ظرفیت به پرسش کشیدن مردانگی‌های سرکوب‌کننده و خشونت‌ورز را دارند.

یکی از گروه‌هایی که در عصر مشروطه، پیش و پس از آن، توجهم را جلب می‌کند مردانی‌اند که به حقوق اجتماعی زنان مانند تحصیل، آزادی پوشش (آن زمان یعنی کنار گذاشتن چادر و روبنده)، بهداشت عمومی، محدود کردن مردان در چندزنی و امکانِ تشکل‌یابی باور داشتند و از «امتیازِ جنسیت»شان استفاده می‌کردند تا صدای زنان را به شیوه‌های مختلف به گوش مقامات و مردم برسانند: از طریق طراحی کاریکاتور و سرودن اشعار اجتماعی و تألیف مقالات در روزنامه‌ها، اجرای نمایش، حمایت از خواسته‌های زنان در مجلس شورای ملی و... میرزاده عشقی، دهخدا، تقی‌زاده، ایرج‌میرزا بعضی از این مردان‌اند.

گاهی زنان در جلساتشان از مردان مشهور دعوت می‌کردند تا در حمایت از حقوق زنان و مشروطه سخنرانی کنند. چنین کاری هم زنان را به مشارکت در بحث‌های سیاسی ترغیب می‌کرد هم باعث نفوذ اندیشه‌های نو به حرم‌سراها و میان اعضای خانوادۀ سلطنتی می‌شد. 

🌸درواقع بعضی مردانِ آگاه و پیشرو دقیقاً به‌سبب قدرتی که از جنس اول بودنشان ــ در کنار تحصیلات و جایگاه سیاسی ــ در اختیار داشتند برای بهبود وضع زنان احساس مسئولیت می‌کردند؛ زیرا باور داشتند جایگاه پَست زنان آثاری زیان‌بار برای کل جامعه دارد و نهضت مشروطه بدون حضور فعالِ زنان به ثمر نخواهد رسید.

زنان مشروطه‌خواه مقامات سیاسی را به بی‌غیرتی و بی‌ناموسی و فروش مام وطن متهم می‌کردند و از این راه تحریکشان می‌کردند تا سکوت را بشکنند و کاری کنند. 

آن زنان نشان دادند ما به همراهی مردان نیاز داریم، نه چون ناتوانیم و به‌قدر کافی بلد نیستیم یا حرفی برای گفتن نداریم، بلکه چون آن‌ها به‌علت امکان‌هایی که فرادستیِ جنسیتی ــ از خلال قوانین، عرف، مذهب و سنت ــ در اختیارشان گذاشته است مسئولیت و قدرتش را دارند که بخشی از بارِ حرکت در مسیر برابری جنسیتی را از دوش ما بردارند؛ بی‌آنکه چنین کاری را نوعی لطف در حق زنان بشمارند؛ همچون پدری که از جایگاهش استفاده می‌کند تا دخترش به ازدواج زودهنگام تن ندهد، مردی که از مقام اداری‌اش استفاده می‌کند تا همکار آزارگرش مجازات شود، برادری که از خواهرش برای برخورداری از ارث برابر حمایت می‌کند.

▫️نشریه هایا

#مردانگی
#مردان_فمینیست
#مردان_کنار_زنان


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ من، تو نخواهم شد

✍️نگاهی به الگوهای استعماری در عشق رمانتیک
🖍مائده صدیقی


سارا احمد در کتاب سیاست فرهنگی احساس می‌گوید عشق اغلب پیوند با ایدئال‌هاست. این ایدئال‌سازی نه «دربارۀ» ابژه است و نه مستقیماً به آن معطوف می‌شود، بلکه نتیجه‌ای از خود ایگو است. یکی از پیامدهای این نگاه، بازتعریف عشقِ مبتنی بر دیگری به‌عنوان شکلی تعالی‌یافته از خودشیفتگی است.

سارا احمد در ادامه می‌گوید مرد عاشق، به‌جای آنکه به تعبیر فروید متواضع باشد، متکبر می‌شود و ستایش او از معشوق درواقع وسیله‌ای برای تعالی‌یافتن خود است.


به‌رغم آنکه عشق میان زن و مرد، در ظاهر و در نگاهی ذات‌گرایانه، به مفهوم تفاوت نزدیک‌تر است، احمد می‌گوید این عشق در‌جهت مدیریت تفاوت‌ها و حرکت به‌سمت همگونی ادامه می‌یابد، همگونی‌ای که معیارهای آن در عشق مرسوم اغلب از ایگوی مرد ناشی می‌شود. درنهایت، پیوند میان زن و مرد، با تولیدمثل، رابطۀ رمانتیک را به «تولید‌مثل شایسته» سوق می‌دهد.

بسیاری از ما از اطرافیان و نزدیکانمان توصیه‌هایی برای بهتر بودن و بهتر دیده ‌شدن در میدان رابطۀ رمانتیک شنیده‌ایم، از اینکه چه لباس‌هایی بپوشیم تا اینکه چطور رفتار کنیم تا اصطلاحاً دل کسی را به ‌دست بیاوریم و شریک عاطفی خوبی باشیم.

گویی یک نفر نقش «ارزش‌گذار» و دیگری نقش «ارزیابی‌شونده» را ایفا می‌کنند و در این فرایند، آن دیگری خود را مطابق با معیارهای مسلط تغییر می‌دهد تا تأیید شود.


در اصطلاح جغرافیای تخیلی ادوارد سعید، امر بیگانه به مالکیت امر آشنا درمی‌آید و نگاه خیرۀ استعمارگر با مستعمره جادو می‌کند. این را می‌دانیم که کدام بیگانه است و کدام آشنا، چیزی که سلطۀ رسانه‌ها و جریان‌ها و قدرت‌ها است، اما مسئله اینجاست که در این فرایند، میل‌ورزی‌ نیز دستخوش تغییر می‌شود.

مرد غربی به ‌دنبال رام کردن زن شرقی و از‌آنِ‌خودسازی اوست و مرد شرقی به‌ دنبال تبدیل زن به آنچه از استانداردهای زن غربی و برآمده از رسانه‌های مسلط در ذهن خود ساخته است.


مریلین فرای، فیلسوف فمینیست امریکایی، چشم یا نگاه عاشق را با چشم متکبر در تضاد می‌داند. او در مقاله‌ای که سال ۱۹۸۳ در واکاوی نسبت میان عشق و تکبر می‌نویسد، اثر ادراک متکبرانه بر زنان را بررسی می‌کند.

✒️فرای می‌گوید نگاه عاشقانه استقلال دیگری را به‌رسمیت می‌شناسد. نگاه عاشقانه نگاهی است که می‌داند برای فهم معشوق چیزی ورای اراده، امیال، ترس‌ها و تخیلات خود لازم است؛ و نه‌فقط دیدن و نگاه کردن، که شنیدن، فکر کردن و پرسیدن لازم است.

در تحلیل جنسیتی فرای از ادراک متکبرانه و چشم متکبر، مرد خود را مرکز جهان می‌داند و از آنجا که احساس برتری می‌کند، هر چیزی را که مرتبط با او نباشد یا با معیارهای او مطابقت پیدا نکند، نادیده می‌گیرد یا تحریف می‌کند.

از نظر فرای، این نوع نگاه در مردان آنها را از درک استقلال و خودمحوری زنان ناتوان می‌کند. در نگاه متکبرانه، هر چیزی یا «به ‌نفع» من است یا «علیه» من.

🌸 در نگاه متکبرانۀ مردانه، فمینیست‌ها فمینیست نیستند، بلکه از مردان متنفرند و یا «علیه» مردان‌اند.

#عشق


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ از آزمایشگاه تا ابزار مقاومت فمینیستی

🌸روایت یک انقلاب پزشکی؛ قرص سقط جنین چگونه اختراع شد؟


توسعه قرص سقط جنین نقطه عطفی در تاریخ سلامت باروری به شمار می‌رود؛ راهی ایمن، مؤثر و غیرتهاجمی که به افراد باردار این امکان را داد تا بدون نیاز به مداخله جراحی، به‌طور ایمن به بارداری ناخواسته‌شان پایان دهند.

✒️اما این دستاورد بزرگ پزشکی، صرفاً زاییده یک آزمایشگاه یا یک کشف علمی نبود. آنچه این قرص را به ابزاری در دست زنان در سراسر جهان تبدیل کرد، دهه‌ها مبارزه فمینیستی و مقاومت در برابر سرکوب دولتی و اجتماعی بود.


اولین داروی اصلی در ترکیب قرص سقط جنین، میفپریستون است که در سال ۱۹۸۰ توسط شرکت داروسازی فرانسوی Roussel-Uclaf و تحت رهبری علمی دکتر اتین-امیل بایولی، زیست‌شیمی‌دان برجسته فرانسوی، توسعه یافت.

در سال ۱۹۸۸، فرانسه به‌عنوان نخستین کشور، استفاده از میفپریستون برای سقط را تأیید کرد — تصمیمی که با استقبال گروه‌های مدافع حقوق زنان و مخالفت شدید لابی‌های ضدسقط همراه شد.

در حالی که دانشمندانی مانند بایولی زیربنای علمی این روش را فراهم کردند، این فعالان فمینیست و مدافعان حقوق باروری بودند که نقش حیاتی در دسترس‌پذیر شدن قرص‌های سقط جنین در سراسر جهان ایفا کردند.

سازمان‌هایی مانند Women on Waves، Women Help Women و Médecins du Monde به پخش قرص‌های سقط جنین در کشورهای دارای محدودیت قانونی کمک کردند، به زنان درباره نحوه استفاده ایمن آموزش دادند و برای اصلاح قوانین تلاش کردند.

در بسیاری از نقاط جهان — به‌ویژه جایی که سقط جنین قانونی نیست — این قرص‌ها برای بسیاری از زنان نقشی حیاتی و نجات‎بخش ایفا کرده‎اند، و به آنان امکان می‌دهند تا با حفظ حریم شخصی، ایمنی و اختیار، بر زندگی باروری خود کنترل داشته باشند.

🌸قرص سقط جنین صرفاً یک نوآوری پزشکی نیست، بلکه ابزاری سیاسی، اجتماعی و فمینیستی برای تحقق عدالت باروری و حق انتخاب زنان است. اختراع آن نشان داد که علم و فمینیسم می‌توانند در همکاری مستقیم، مرزهای سلطه پدرسالارانه بر بدن زنان را در هم بشکنند.

اگرچه اتین-امیل بایولی پایه علمی این دارو را بنا نهاد، اما این جنبش جهانی فمینیستی بود که در دهه‌های بعد برای تبدیل آن به ابزاری در دسترس برای همه زنان، به‌ویژه در کشورهای با محدودیت قانونی، مبارزه کرد.


در بسیاری از کشورها، زنان با خطر پیگرد قانونی، انگ اجتماعی و حتی خشونت مواجه‌اند، اما همین زنان، اغلب بطور پنهانی با شجاعت و حمایت از یکدیگر، قرص‌های سقط جنین را به جوامعشان رسانده‌اند.

قرص سقط جنین نه‌تنها نتیجه علم، بلکه ثمره مقاومت فمینیستی فرامرزی است —


حرکتی که همچنان ادامه دارد، تا زمانی که همه افراد باردار، بدون ترس، شرم یا مانع، بتوانند در حق خودمختاری بدنی‎شان را پس بگیرند و دسترسی به خدمات سقط جنین قانونی و با حمایت نظام بهداشتی و درمانی کشورها باشد.

#بدن_زن
#سقط_جنین
#حقوق_باروری

ادامه مطلب

▫️zaagaah
✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ تاریخ فراموش شده: کنیزان

۲۵ مارس روز بین‌المللی قربانیان بردگی و تجارت برده بود، عمده بردگان از آفریقا به قاره آمریکا برده می‌شدند تا در مزارع به کار گرفته شوند ولی بسیاری نمی‌دانند که ایران و کشورهای عربی نیز تا اواخر قرن نوزدهم سهمی ولو کوچک از تجارت بردگان آفریقا داشتند. در ایران عصر قاجار، نظام برده‌داری همچنان پابرجا بود(با تصویب قانون اساسی مشروطه، برده‌داری رسماً ملغی شد)و گروهی از افراد، در پایین‌ترین جایگاه اجتماعی و محروم از حق آزادی، به عنوان غلام و کنیز روزگار می‌گذراندند.

چرا لازم است تاریخ را مرور ‌کنیم؟ تا بر زندگی فرودستان و فراموش‌شدگان نوری بیندازیم و به خاطر داشته باشیم بخشی از فرهنگ زن‌ستیزانه امروزی در کشورهای اسلامی حاصل حدود دو هزار سال برده‌داری است زیرا رفتار با زنان آزاد تفاوت چندانی با زنان برده (کنیزان) نداشت و هنوز مطلوب بسیاری از مردان درباره ازدواج، کنیزداری است و...پس به این بهانه وضعیت کنیزان را در عصر قاجار مرور می‌کنیم:

تا قبل از جنگ‌های ایران و روس، نوجوانان به عنوان غلام و کنیز از منطقه قفقاز ربوده یا اسیر می‌شدند اما پس از سلطه روس‌ها بر این منطقه و پایان دادن به بردگی اتباع‌شان، بردگان سیاه‌پوست از آفریقا وارد می‌شدند. تجار عرب این برده‌‏ها را عمدتا در بندر زنگبار می‌خریدند و به خاورمیانه انتقال می‌‏دادند. خلیج‌فارس و به‌خصوص بوشهر پایگاه تجارت بردگان بود، هر سال چند کاروان از بردگان به شیراز آورده می‌شد و در کاروانسرایی مخصوص به فروش می‌رسیدند. بردگان سیاه با آب‌وهوای مناطق سرد ایران چندان سازگار نبودند و نرخ مرگ‌ومیر بالایی داشتند.

«بر اساس آمار نجم‌الملک از جمعیت تهران در سال ۱۲۸۶ه.ق، جمعیت شهر حدود ۱۵۰ هزار نفر بود که از این میان۲۵۰۰نفر کنیز سیاه بودند. کنیزان معمولاً خدمتکار بودند اما غالباً کنیزی که باهوش و زیبا بود، به همخوابگی اربابش درمی‌آمد. زمانی که کنیز، فرزندی برای اربابش به دنیا می‌آورد، احترام می‌یافت و بعدتر از سهم‌الارث فرزندش آزاد می‌شد.این کنیزان که اصطلاحا«أم الولد»خوانده می‌شدند، بیش از زنان آزاد، به موقعیت فرزند خود وابسته باقی می‌ماندند.

کنیزی که به همبستری اربابش در می‌آمد، هدف حسادت و اذیت همسر ارباب قرار می‌گرفت. مارتین (۱۳۸۷) در اسناد انگلیسی‌ها به سال۱۳۱۰ه.ق از کنیزی به نام حلیمه یاد می‌کند که زن ارباب اولش بدون اطلاع شوهرش، حلیمه را فروخته بود و بعد زن ارباب دوم به اتفاق خواهر و مادرش او را کتک می‌‏زدند. اعتمادالسلطنه نیز در خاطرات سال ۱۳۱۲ ه.ق از ماجرایی یاد می‌کند که دو کنیز در یک خانه اشرافی همزمان باردار شده بودند، زنان خانواده یکی از آنها را با خوراندن دارو، مجبور به سقط جنین کردند اما کنیز دیگر که می‌خواست فرزندش را نگه دارد و از مزایای آن بهره‌مند شود، به خانه یک روحانی پناه برد و امان یافت.

در مورد دیگری دختر عبدالمجیدخان به بهانه رابطه پنهانی شوهرش با یکی از کنیزهای اندرونی دستور داد کنیز را سر ببرند و بر سر سفره شام شوهر قرار دهند، مرد پس از برداشتن سرپوش و مشاهده سر بریده، از ترس بیهوش شد و جان باخت. البته کنیزان در این منازعات خانگی، همیشه دست پایین را داشتند؛ در اسناد قاجار فقط یک جا اشاره شده که «کنیزی برای آن که از زن رسمی ‌اربابش انتقام بگیرد، بچه کوچک او را با تریاک مسموم کرد. دکتر توانست بچه را نجات دهد. کنیز را به فلک بستند و از خانه بیرون کردند».(پولاک، ۱۳۶۸)

اربابان می‌توانستند طبق دستورات دین اسلام، بردگان را آزاد کنند اما ویلس خاطرنشان می‌سازد که «به ندرت دیده شده است که غلامی پس از چند سال خدمت آزاد شود.» بردگان، راه دشواری برای برگشتن به وطن داشتند، چون سفرهای دریایی به شرق افریقا بسیار مشکل بود. پولاک نیز تایید می‌کند که «کنیزان و غلامانی که بدون «آزادی نامه» رانده می‌شدند، به زحمت ممکن بود برای خود جایی یا کاری پیدا کنند، زیرا طبیعی بود همه فکر کنند لابد عمل خلافی باعث مرخص کردن آنها شده است و محکوم بودند به اینکه با تکدی روزگار بگذرانند.

متاسفانه در مورد کنیزان آزاد شده این احتمال وجود داشت که دوباره اسیر و فروخته شوند: «بهرزین زنی حبشی بود که در سال ۱۳۰۹ به انگلیسی‌‏ها پناه آورد قبل‌تر به علت مرگ ارباب خود آزاد شده بود، اما چون فاقد مدرک کتبی بود، دوباره به اسارت درآمد. دختر جوان دیگری به نام محبوب، در مینو (میناب) ربوده و در بوشهر به مبلغ۳۰تومان به مردی عطار فروخته شد که با او بدرفتاری می‌کرد. شیخ علی دمستانی، یکی از مجتهدین بوشهر، از وضع او با اطلاع شد و با او ملاقات کرد اما نشانی از بستگان دختر نبود تا به آنجا فرستاده شود»(مارتین، ۱۳۸۷)

🔗به نقل از مقاله «زن، خانواده و نظم جنسیتی» نوشته فاطمه موسوی ویایه، از کتاب تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار، نشر ثالث۱۴۰۰

▫️womensocialproblemsofIran
✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ زنان کجای مذاکره‌های صلح ایستادند؟

🖍سوما نگهداری‌نیا

مذاکره‌های صلح در نگاه نخست، اغلب تصویر گفت‌وگویی میان نخبگان سیاسی را به ذهن متبادر می‌کند. نمایندگان ارشد دولت‌ها و گروه‌های درگیر که در اتاق‌های بسته و پشت میزهای رسمی، با اسناد و توافق‌نامه‌ها به مصاف یکدیگر می‌روند. اما حقیقت صلح، چیزی فراتر از این تصویر محدود و نخبه‌محوراست که در بطن جامعه و در تلاش‌های مردمانی نهفته است که کمتر دیده می‌شوند.

زنان اغلب به عنوان بخشی از این تصویر نادیده در روند صلح‌سازی در سایه می‌مانند.


در جهانی که درگیری‌ها و جنگ‌ها پیوسته چهره تاریخ بشر را شکل داده‌اند، نقش زنان در فرآیندهای صلح اغلب به اشتباه و به‌طور ناعادلانه تنها به تصویر قربانیان منفعل یا سوگوارانی که پس از ویرانی‌ها به میدان آمده و به عزاداری می‌پردازند، محدود شده است.

این دیدگاه، که ریشه در ساختارهای مردسالار و نظامی‌گری دارد، زنان را از جایگاه کنشگران فعال در ایجاد صلح محروم می‌کند و توانایی آن‌ها را برای میانجی‌گری، بازسازی و تغییر نادیده می‌گیرد با این حال، تجربه‌های تاریخی و معاصر در نقاط مختلف جهان نشان می‌دهد که زنان نه‌ تنها می‌توانند در به دست آوردن صلح نقشی محوری داشته باشند، بلکه بارها با شجاعت، خلاقیت و پایداری این نقش را به اثبات رسانده‌اند.

این تلاش‌ها، که از مقاومت در برابر خشونت تا سازمان‌دهی جوامع برای آشتی را در بر می‌گیرد، ضرورت بازتعریف جایگاه زنان در صلح‌سازی را آشکار می‌کند و این واقعیت را برجسته می‌سازد که صلح پایدار بدون حضور فعال آن‌ها نه‌ تنها ناقص، بلکه دست‌نیافتنی‌است؛ چرا که زنان، برخلاف ساختارهای مردانه‌ای که اغلب جنگ را هدایت می‌کنند، از شبکه‌های اجتماعی و عاطفی برخوردارند که می‌توانند به ابزاری برای صلح‌سازی بدل شوند.

این ظرفیت در توانایی آن‌ها برای گذر از سوگواری به کنشگری نهفته است؛ آن‌ها نه‌تنها رنج را تحمل می‌کنند، بلکه با تکیه بر آن، راه‌هایی برای پایان دادن به خشونت و بازسازی جوامع می‌یابند.


🌸یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های جهانی، تلاش زنان لیبریا در سال ۲۰۰۳ است که به پایان جنگ داخلی این کشور کمک کرد. در اوج درگیری میان نیروهای دولتی و شورشیان، که بیش از ۲۵۰,۰۰۰ کشته برجای گذاشته بود، زنان لیبریایی به رهبری لیماه گوبی، جنبش «زنان صلح‌خواه لیبریا» را راه‌اندازی کردند. آن‌ها با پوشیدن لباس‌های سفید و تجمع در بازارها و خیابان‌های مونروویا، با حضور هزاران نفر خواستار پایان جنگ شدند و با تحصن در مقابل سالن مذاکره‌های صلح در غنا، طرف‌های درگیر را تحت فشار گذاشتند تا به توافق برسند.

🌸این زنان، که بسیاری‌شان فرزندان و همسرانشان را از دست داده بودند، با استفاده از آوازها و دعاهای جمعی نه‌تنها سوگواری کردند، بلکه با میانجی‌گری فعال، توافق صلح را ممکن ساختند و نشان دادند که می‌توانند از جایگاه قربانی به تصمیم‌گیرندگان صلح گذر کنند. در کلمبیا نیز زنان در توافق صلح ۲۰۱۶ میان دولت و نیروهای مسلح انقلابی نقشی کلیدی داشتند.

گروه‌هایی مثل «زنان برای صلح» با سازمان‌دهی کارگاه‌ها و جلسه‌هایی در مناطق روستایی، که صدها نفر در آن‌ها شرکت کردند، مطالبه‌هایی چون حفاظت از حقوق قربانیان و بازسازی اجتماعی را به میز مذاکره بردند. این تلاش‌ها که با حضور زنان در کمیته‌های حقیقت‌یابی و بازسازی همراه بود، به توافقی منجر شد که برابری جنسیتی را به‌عنوان اصلی اساسی به رسمیت شناخت.

#زنان_سیاست


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

📋 لیست شماره ۴


🎞 The Substance (2024)
🎬 by: Coralie Fargeat

✂️✂️✂️✂️

🎞 North Country (2005)
🎬 by: Niki Caro

✂️✂️✂️✂️

🎞 mana liza smile (2003)
🎬 by: Mike" Newell

✂️✂️✂️✂️

🎞 The Magdalene Sisters (2002)
🎬 by: Peter Mullan

✂️✂️✂️✂️

🎞 Magpie (2024)
🎬 by: Sam Yates

✂️✂️✂️✂️

🎞 Hive (2021)
🎬 by: Blerta Basholli

✂️✂️✂️✂️

🎞 The Substance (2024)
🎬 by: Coralie Fargeat
✂️✂️✂️✂️

🎞 Precious (2009)
🎬 by: Lee Louis Daniels

✂️✂️✂️✂️

🎞 Tchaikovsky's Wife (2022)
🎬 by: Kirill Serebrennikov

✂️✂️✂️✂️

🎞 Cleo from 5 to 7 (1962)
🎬 by: Agnès Varda
✂️✂️✂️✂️


🎞 Blonde (2022)
🎬:by: Andrew Dominik

✂️✂️✂️✂️

🎞 Desert Flower (2009)
🎬:by: Sherry Hormann

✂️✂️✂️✂️

🎞 Gone Girl (2014)
🎬 by: David Andrew Leo Fincher
✂️✂️✂️✂️

🎞 Where do we go now? (2011)
🎬 by: Nadinelabaki

✂️✂️✂️✂️

🎞 4 Months, 3 Weeks and 2 Days (2007)
🎬 by: Cristian Mungiu

✂️✂️✂️✂️

🎞 The Story of Adele H (1975)
🎬 by: François Truffaut

✂️✂️✂️✂️

#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی


✈️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

ـ لیست شماره ۲


🎞 In the Time of the Butterflies‌ (2001)
🎬 by: Mariano Barroso

✂️✂️✂️✂️

🎞 Maudie (2016)
🎬 by: Aisling Walsh

✂️✂️✂️✂️

🎞 call Jane (2022)
🎬 by: Phyllis Nagy

✂️✂️✂️✂️

🎞 Never rarely sometimes always (2020)
🎬 by: Eliza Hittman

✂️✂️✂️✂️

🎞 Pieces of a Woman (2020)
🎬 by: Kornél Mundruczó

✂️✂️✂️✂️

The August Virgin (2019)
🎬 by:Jonás Trueba

✂️✂️✂️✂️

🎞 Anatomy of a Fall (2023)
🎬 by: Justine Triet

✂️✂️✂️✂️

🎞 Priscilla (2023)
🎬 by: Sofia Coppola

✂️✂️✂️✂️

🎞 An unmarried woman (1978)
🎬 by: Paul Mazursky

✂️✂️✂️✂️

🎞 The Invisible Man (2022)
🎬 by: Leigh Whannell

✂️✂️✂️✂️

🎞 Poor Cow (1967)
🎬 by: Ken Loach

✂️✂️✂️✂️

🎞 Gaslight (1944)
🎬 by: George Cukor

✂️✂️✂️✂️

🎞 Diary of a mad housewife (1970)
🎬 by: Frank Joseph Perry

✂️✂️✂️✂️

🎞 Killers of the Flower Moon (2023)
🎬 by: Martin Charles Scorsese

✂️✂️✂️✂️

🎞 There's Still Tomorrow (2023)
🎬 by: Paola Cortellesi

✂️✂️✂️✂️

🎞 Mothers' Instinct (2024)
🎬 by: Benoît Delhomme

✂️✂️✂️✂️

🎞 The Stepford Wives (1975)
🎬 by: Bryan Forbes

✂️✂️✂️✂️

#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی

@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️🌺 کانال جامعه شناسی زن روز، سال نو را به همراهان پرمهرش تبریک می‌گوید؛ باشد که سال تحولی برای زنان و مردان بیدار این سرزمین باشد.

زنان هرساله ثابت کرده‌اند که نه‌تنها در مسیر رسیدن به برابری، از پای نمی‌نشینند، بلکه گام‌های فراتری در مسیر تحقق اهداف فمینیستی برداشته و از آرزوهای خود کوتاه نخواهند آمد‌.

به امید خانه‌تکانی دل‌هایمان؛ فردای روشنی در انتظار ماست.



📹از صفحه محیا فرمانی



📨@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ قتل‌های خانوادگی و معضل آمار

🖍فاطمه موسوی ویایه

خانم روح‌افزا در مناظره‌ای در اسفند ۱۴۰۳ با قاطعیت می‌گوید که بنا بر آمارهای رسمی در ایران تعداد مردانی که از سوی همسران‌شان کشته می‌شوند بیش از زنانی است که به‌واسطه شوهران‌شان به قتل می‌رسند. یک مورد قتل فراش (قتل زن توسط شوهر به دلیل خیانت) نیز ثابت نشده است.

آیا این ادعا صحت دارد؟


آمار سازمان ملل در زمینه جرایم نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۳ در جهان ۸۰ درصد مقتولان مرد بوده‌اند اما مردان بیشتر توسط مردان دیگر و خارج از روابط خانوادگی کشته می‌شوند. در حالی‌که ۶۰ درصد زنانی که به قتل رسیده‌اند توسط پارتنر یا اعضای خانواده خود کشته شده‌اند.

آمار قتل در ایران بر اساس جنسیت قاتل و مقتول چگونه است؟ معظمی در مقاله خشونت اجتماعی و قتل در گزارش وضعیت اجتماعی ایران (موسسه رحمان، ۱۳۹۰) می‌نویسد که در قتل‌های خانوادگی از لحاظ مشارکت دو جنس در ارتکاب جرم، نسبت مردان به زنان، ۳ تا ۵ برابر بیشتر است. در نزاع مرگبار بین همسران، نوعا زن جان خود را از دست می‌دهد.

📋در مقاله دیگری کلهر (۱۳۸۸)، در بررسی قتل‌های خانوادگی سال ۱۳۸۵ تحلیلی آماری ارائه می‌کند که در ۱۸ درصد از قتل‌های خانوادگی جنسیت قاتل زن است که اگر مواردی را که با مشارکت مرد مرتکب قتل شده اضافه کنیم می‌توان گفت زن‌ها در انجام ۳۰ درصد از قتل‌های خانوادگی حضور مستقیم یا مشارکت داشته‌اند. در مورد جنسیت مقتول نیز نتایج نشان می‌دهد که ۳۹ درصد مقتولان خانوادگی زن هستند. اگر مواردی که قاتل از هر دو جنس قربانی گرفته به درصد فوق اضافه شود درصد قربانیان زن به ۴۸ درصد می‌رسد. بنابراین زن‌ها در خانواده بیشتر مقتول هستند تا قاتل (۴۸ درصد در برابر ۳۰ درصد) و اگر درصد زنان مقتولی که با تبانی تمام اعضای خانواده به قتل می‌رسند ولی برای آنها گزارش خودکشی یا فرار از خانه داده می‌شود را اضافه کنیم، تفاوت آماری بسیار بیشتر است.

تحقیقات کیفی نشان می‌دهد زنان و مردان در انگیزه همسرکشی تفاوت اساسی دارند.


انگیزه زنان از قتل شوهر بیشتر واکنش به خشونت خانگی با خیانت اوست، در مواردی که زنان به برقراری رابطه نامشروع با مرد دیگری پرداخته و دست به کشتن همسر می‌زنند، در حقیقت شوهر را مانعی برای ازدواج بعدی خود می‌دانند و از آنجا که پروسه طلاق طولانی و برای زنان امکان‌ناپذیر است، لذا قتل شوهر به عنوان تنها شیوه حل مشکل مطرح می‌شود.

🔴این در حالی است که بخش مهمی از قتل‌هایی که توسط مردان انجام شده، جنبه مجازات خودسرانه برای مقتول را دارد. این مردان معمولا سابقه خشونت دارند و قتل زنان بیان‌گر خصوصیات فرهنگی یک جامعه مردسالار و ناشی از حس مالکیت و کنترل مردان بر زنان است.

فردی ممکن است درخواست کند که آمار رسمی و دقیق همسرکشی را بدون تفسیر بیاورید، متاسفانه چنین آماری در دسترس نیست. اینجاست که به معضل اصلی آمار مرتبط با زنان در ایران می‌رسیم.

هر نوع آماری که از نظر فعالان حقوق زنان نشان‌دهنده خشونت علیه زنان است و می‌تواند مورد استناد آنان قرار گیرد از جمله آمار قتل ناموسی، همسرکشی، فرزندکشی، خشونت خانگی، دعاوی تجاوز، درصد طلاق پس از دریافت کامل مهریه و ... محرمانه تلقی شده و از دسترس خارج می‌شود. آخرین نمونه از این نوع آمار، تعداد دختران زیر پانزده سال که ازدواج کرده و مادر شده بودند.

در حالی که آمار رسمی و دقیق قابل استناد وجود ندارد، فعالان حقوق زنان به دلایل مختلف بازداشت و نشست‌‌ها با موضوع خشونت علیه زنان با تماس پرایوت نامبرها لغو می‌شوند، هرچند وقت یک‌بار فردی غیرمتخصص با رویکرد محافظه‌کارانه و حتی زن‌ستیزانه سربرمی‌آورد و پشت تریبون ادعاهایی مطرح می‌کند تا نتیجه بگیرد نه تنها زنان ایرانی دچار تبعیض یا خشونت نیستند بلکه در حال ستم به مردان نیز هستند.

⬅️درحالی که بنا بر گزارش شکاف جنسیتی در جهان، بیش از ده سال است ایران یکی از پنج کشوری است که در آن بالاترین نابرابری میان زنان و مردان، به نفع مردان در آن وجود دارد.


🎙 مناظره سیمین کاظمی و فرشته روح‌افزا

#زن‌_کشی
#خشونت_علیه_زنان


▫️womensocialproblemsofIran
📨@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

💾 جداول مقایسه مناسبت‌های زمانی در خصوص زنان و دختران

✔️چرا انتخاب ما روز "جهانی" دختران است؟

🗓۱۱ اکتبر روز یادبود بین‌المللی، در پشتیبانی از فرصت‌های بیشتر برای دختران و بالا بردن آگاهی در مورد نابرابری جنسیتی است که دختران در سطح جهان به دلیل جنسیتشان مواجه‌اند.

میلیون‌ها دختر زیر ۱۸ سال در ایران در معرض عمیق‌ترین و شدید‌ترین نابرابری‌ها و خشونت‌های جنسیتی قرار دارند و حتی نمی‌توانند نوع پوشش خود را انتخاب کنند.



#روز_جهانی_دختران


❤️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ تبعیض جنسیتی در هوش مصنوعی

🖍سمانه کوهستانی

با ورود هوش مصنوعی به زندگی روزمره و  تصمیم‌گیری های اجتماعی مسائل مرتبط با تبعیض‌های  نهادینه شده در این تکنولوژی بیش از پیش حائز اهمیت می‌شوند. در این بین تبعیض جنسیتی به شدت مورد توجه قرار گرفته است زیرا هوش مصنوعی به دلیل  استفاده از داده‌های تاریخی و اجتماعی ممکن است به طور ناخواسته نابرابری‌های جنسیتی را بازتولید و تشدید کند. 

🌸برای درک چگونگی بازتولید تبعیض جنسیتی در  سیستم‌های هوش مصنوعی ابتدا باید به ساختار اجتماعی و فرهنگی تولید این تکنولوژی.ها توجه کنیم. بسیاری از الگوریتم‌های هوش مصنوعی با داده‌هایی  آموزش می‌بینند که به شکلی پنهان حامل کلیشه‌ها و  نابرابری‌های جنسیتی‌اند. وقتی سیستم‌های هوش مصنوعی از این داده‌ها استفاده می‌کنند به بازتاب این سوگیری‌ها در تصمیم‌گیری‌های خود ادامه می‌دهند.

بر این اساس هوش مصنوعی نه تنها از تبعیض‌های موجود در داده‌های تاریخی تأثیر می‌پذیرد بلکه این تبعیض‌ها را در لایه‌های مختلف تصمیم‌گیری‌های اجتماعی نیز بازتولید می‌کند. 
 
🌸سوگیری داده‌ها 

داده‌های استفاده شده برای آموزش هوش مصنوعی  غالباً از ساختارهای جامعه‌ای نشات می‌گیرند که در  آنها تبعیض جنسیتی نهادینه شده وجود دارد. برای مثال اگر الگوریتم‌های استخدامی هوش مصنوعی با  داده‌های مربوط به گذشته‌ای آموزش ببینند که در آن مردان بیشتر در پستهای مدیریتی حضور داشته‌اند، احتمال زیادی وجود دارد که این الگوریتم‌ها نیز تمایل  بیشتری به انتخاب مردان نشان دهند. این مسئله  می‌تواند باعث تداوم نابرابری‌های شغلی بین زنان و مردان شود.

⬅️پژوهش‌ها نشان داده‌اند که فناوری شناسایی چهره به طور خاص در تشخیص چهره زنان و به ویژه زنان رنگین پوست با مشکلات جدی روبرو است. این سیستم‌ها معمولاً برای تشخیص چهره‌های مردانه و سفیدپوست بهتر تنظیم شده‌اند که نتیجه‌ای جز به حاشیه راندن و نادیده گرفتن زنان رنگین پوست در سطح جهانی ندارد. این مسئله نه تنها بیانگر سوگیری نژادی و جنسیتی در هوش مصنوعی است، بلکه می‌تواند منجر به مشکلات جدی در حقوق شهروندی و اجتماعی آنان نیز شود.

از منظر جامعه شناختی هوش مصنوعی نه تنها یک ابزار تکنولوژیک، بلکه محصول فرهنگی پیچیده ای است که ارزش‌ها و نابرابری‌های جامعه را بازنمایی و تقویت می‌کند. این تکنولوژی که در ابتدا به عنوان ابزاری بی‌طرف در نظر گرفته می‌شد، امروزه به عنوان ابزاری تلقی می‌شود که می‌تواند الگوهای قدرت و نابرابری را تداوم بخشد.

به تعبیری، هوش مصنوعی به عنوان بازتاب‌دهنده و حتی بازتولیدکننده‌ی روابط قدرت در جامعه عمل می‌کند و به تبع آن از فرهنگ‌ها و ارزش‌های مسلط تاثیر می‌پذیرد.


#زنان_نامرئی
#علم_مردانه
#سکسیسم
#سوگیری_جنسیتی


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ در خانه پیر می‌شوند

🖍فاطمه علمدار

خانه کلنگی بود. پیرزن مثل مرغ پرکنده نشسته بود روی پله‌ها و مویه کنان چیزهایی به ما می‌گفت. زبانش را نمی‌فهمیدم. کسی گفت دارد می‌گوید شوهرش مرده و خانه را پسرش گذاشته برای اجاره و گفته که او در زیرزمین بماند... زیرزمین خانه سهم‌الارث او بود. پایان یک عمر مادر خانه‌دار بودن...

⬅️طبق آماری که سه صندوق تامین اجتماعی و کشوری و روستاییان در سال ۱۴۰۲ منتشر کردند، تنها ۱۴درصد زنان ایرانی بالای ۵۵ سال، حقوق بازنشستگی دارند و این یعنی فقط خانه‌دار نبودند، بلکه روزهایی که توان کار کردن در بیرون از خانه را داشتند، شغلی در بازار کار دست‌و‌پا کرده بودند که در دوران سالمندی آب باریکه‌ای از آن خودشان داشته باشند و بتوانند بگویند: "... با پول خودم زندگی می‌کنم!"

زنان خانه‌دار این آب باریکه را ندارند چون در قانون ایران، مراقبت از اعضای خانواده و رسیدگی به خوراک و پوشاک شوهر و فرزندان و قابل زندگی کردن مسکن "کار" محسوب نمی‌شود.

سیستم حمایت از سالمندان نیز وابسته به بازار کار تعریف شده و تنها سالمندانی که تحت پوشش بیمه باشند می‌توانند حقوق بازنشستگی دریافت کنند و بعد از فوتشان حقوقشان به بازماندگانشان داده می‌شود. هرچند که سازمان تامین اجتماعی سال ۱۳۸۷ طرح بیمه زنان و دختران خانه دار را در ردیف بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد ایجاد کرد ولی طبیعتاً پرداخت شخصی حق بیمه از جانب زنی که درآمد مستقل ندارد با اشکالات متعدد مواجه می‌شود و رقم زنانی که از این طرح استقبال کرده‌اند حدود نیم میلیون نفر بیشتر نیست.

🌸علاوه براین، زنان خانه‌داری که شغل شوهر یا پدرشان طوری نبود که حقوق بازنشستگی داشته باشد، بعد از فوت او، هیچ منبع درآمدی ندارند. چشم که بچرخانیم، پیدا کردن پیرزن‌هایی که خرج روزمره‌شان را از فرزندانشان باید بگیرند یا کمیته امداد و خیریه‌ها و ...سخت نیست.

در نگاه شرعی که قانون ما براساس آن نوشته شده، مرد رییس خانواده است و سرپرست زن و هزینه زندگی زن را باید بدهد و با این نگاه دلیلی برای اشتغال زن خارج از خانه وجود ندارد.


⬅️طبق ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی، زن در ازای "ادای وظایف زوجیت" مستحق نفقه می‌شود (یعنی اگر اطاعت و تمکین نکند، مرد لازم نیست خرجش را بدهد!)

طبق تعریف ماده ۱۱۰۷، نفقه یعنی هزینه برطرف کردن نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زندگی زن. در این نگاه، از مردان(چه در نقش پسر باشند و چه پدر و شوهر) انتظار می‌رود که وقتی مادر و دختر و همسرشان  توان مالی و شغل ندارند و نمی‌توانند وسایل معیشت خودشان را فراهم کنند، به آنها نفقه بدهند (هرچند که نظارتی بر دادن این نفقه وجود ندارد و مردان به سادگی می‌توانند در نبود ابزار قانونی جدی، از پرداخت نفقه وابستگانشان شانه خالی کنند).

🌸همین نگاهی که مرد را نان‌آور خانه می‌بیند، کار بیرون از خانه را برای زن به زیاده‌خواهی تفننی تعبیر می‌کند و نه تنها رغبتی به فراهم کردن بسترهای لازم برای تسهیل ورود زنان به بازار کار ندارد، بلکه ابزارهای فرهنگی مختلف از کتاب‌های درسی گرفته تا منابر وعظ و فیلم‌ها و تابلوهای شهری...را برای تبلیغ خانه‌داری و نکوهش اشتغال بیرون از خانه به کار می‌گیرد.

طبق گزارش آمارگیری نیروی کار فصلی، در زمستان ۱۴۰۳، تنها ۱۱ درصد زنان ایران، شاغل بودند و طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد از شکاف جنسیتی در ۱۴۶کشور دنیا، در سال ۲۰۲۴، ایران از حیث مشارکت اقتصادی زنان در جایگاه ۱۴۴ قرار داشت.

زنان ایرانی برای ورود به بازار کار باید قفل‌های متعددی را بشکنند. از موانع فرهنگی گرفته تا دشواری مدیریت همزمان کار درون خانه و بیرون تا توجیه اقتصادی نداشتن برون‌سپاری مراقبت از فرزندان و تامین غذای خانواده و ....

ولی همه این دلایلی که مانع از ورود زنان در سن فعالیت به بازار کار می‌شود، در دوران سالمندی آنان، بی‌معنا می‌شوند. زنانی که در خانه پیر شده‌اند، چشمشان یا باید به حقوق بازنشستگی شوهر باشد، یا دستان فرزندان، یا کمیته امداد و خیریه‌ها...

در ایران سیستم حمایت از سالمندان، مستقل از بازار کار تعریف نشده است و خانه‌داری، شغل نیست.



#کارخانگی
#زنان_خانه‌_دار


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ الگوهای مردانگی
🖍زهرا باقری‌شاد


✒️الگوهای مردانگی چه هستند، چه ارتباطی میان انواع مردانگی و خشونت وجود دارد و این الگوها چگونه بازتولید می‌شوند. مطالعات اخیر درباره «مردانگی» اگرچه بر ارتباط میان خشونت و مردانگی می‌پردازند اما به نقش متفاوتی که مردان مختلف در بازتولید الگوهای مردانگی دارند می‌پردازند.

مردان ممکن است به سبب این موقعیت‌ها هم در مقام فرادست قرار بگیرند و هم فرودست. برای مثال، مردان همجنس‌گرا که خود از قربانیان مردسالاری هستند به‌طور قطع الگوهای رایج مردانگی را دنبال نمی‌کنند و از همین رو از سوی جامعه مردسالار مورد تحقیر و خشونت و آزار قرار می‌گیرند.

همین‌طور مردان طبقه فرودست اقتصادی اگرچه ممکن است در نظام جنسیتی قدرت از موقعیت فرادست برخوردار باشند اما موقعیت طبقاتی‌شان در میزان سهم و مشارکت آن‌ها در بازتولید خشونت تأثیرگذار خواهد بود. همچنین خود آن‌ها نیز ممکن است از سوی مردانی که به طبقه فرادست اقتصادی تعلق دارند مورد خشونت قرار بگیرند.

به همین دلیل است که کانل به جای «مردانگی» از انواع «مردانگی‌ها» حرف می‌زند؛


یعنی همه مردان را به‌عنوان خشونت‌ورزان بالقوه در نظر نمی‌گیرد بلکه انواع مردانگی‌ها را در چارچوب مفهومی جنسیت و قدرت مورد بررسی قرار می‌دهد.

مردانگی نوستالژیک روایتگر مردانی است که الزاما در موقعیت قدرتمند قرار ندارند بلکه بخشی از اقتدار مردانه خود را نیز در خانواده یا جامعه از دست داده‌اند، از این رو به اعمال خشونت دست می‌زنند.
  
آنچه محققان پس از کانل بر تحقیقات او افزودند شناساندن و توضیح الگویی از مردانگی بود که یوهانسون و درویش‌پور، محققان سوئدی آن را مردانگی نوستالژیک می‌نامند. این نوع از مردانگی روایتگر مردانی است که الزاما در موقعیت قدرتمند قرار ندارند بلکه بخشی از اقتدار مردانه خود را نیز در خانواده یا جامعه از دست داده‌اند، از این رو به اعمال خشونت دست می‌زنند. محققان حوزه مردانگی، این الگوی رفتاری را با عنوان مردانگی واپسگرا یا نوستالژیک طبقه‌بندی می‌کنند. 

یوهانسون و درویش‌پور اصطلاح مردانگی نوستالژیک را وارد ادبیات مردانگی و فمینیسم کردند. به نظر آنها مردانی که قدرت سابق خود را در خانواده و جامعه از دست داده‌اند ممکن است برای حفظ سلطه خود در خانواده و جامعه‌ی اطراف، از خشونت روانی و فیزیکی علیه زنان استفاده کنند.

مردانگی واپسگرا توضیح می‌دهد که چگونه برخی مردان که سلطه خود را در معرض از دست رفتن یافته‌اند تمایل پیدا می‌کنند به حس درونی اقتدار مردانگی بازگردند و برای این منظور، به احتمال بسیار از خشونت علیه زنان برای اعاده و حفظ سلطه مردانه خود در خانواده استفاده می‌کنند.

جنبش‌های مردانه مبتنی بر عناصر مذهبی، بنیادگرا، ناسیونالیستی و ضد فمینیستی نیز با مردانگی نوستالژیک مشخص می‌شوند. به این معنا که اعضای این جنبش‌ها به واسطه زندگی در جامعه‌ای که به سوی توسعه برابری جنسیتی حرکت می‌کند، هویت مردانه خود را که در اقتدار و سلطه تعریف شده در معرض از دست رفتن می‌بینند و احساس می‌کنند به‌عنوان یک مرد مقتدر دیگر موقعیت سابق را در این جامعه ندارند.

⬅️از این رو به جای تغییر الگوهای مردانگی اقتدارگرا، همچنان سرسختانه بر حفظ امتیازات خود به عنوان «مرد» پافشاری می‌کنند و به جستجوی «مردانگی واقعی» می‌پردازند.

اعمال شدید خشونت علیه زنان، کودکان و افراد کوییر از جمله ابزاری است که در این مسیر به کار می‌برند.



#مردانگی

ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ دهه شصت و بدن‌ها

🖍مرضیه بهرامی برومند


ما دختران دهه ۶۰ با بدن خود در سپهر عمومی غریبه بودیم. نه دیده و نه شنیده می‌شدیم. نمی‌دانستیم از تن خود چه می‌خواهیم و چه چیز نباید بخواهیم، کجا باید باشیم و چه باید بکنیم. امروز اما گویی آزادی از این ساختار تمامیت‌خواه و نابرابر مردانه، با مو و بدن زنان گره خورده است. آیا مردسالاری و دوگانه‌سازی فضای جنسیت تمام شده و دوران آن به سر آمده است؟ اگر به‌سر آمده، پس چرا می‌گویند ایران به یک «رضاخان» و یک مرد پر قدرت برای دوران گذار نیاز دارد؟

در دهه ۶۰ که بازنمایی الگوی زن سخت‌کوش و صرفه‌جو و ضد تهاجم فرهنگی و قانع و خودکفا در مدارس و موسسه‌های آموزشی و دانشگاهی در حال ترویج و نهادسازی بود، کم‌کم با پایان یافتن جنگ و از اواخر دهه ۶۰ برعکس خلاف جهت جریان‌ساز ایدئولوژیک، زیر پوست شهر، فرهنگی دیگر تحت عنوان فرهنگ زیرزمینی در جریان بود که نظام حاکم به نام تهاجم فرهنگی با آن مبارزه می‌کرد. 

تهاجم فرهنگی به یک معنا، یعنی دستگاه ویدئو، یعنی ماهواره، یعنی موسیقی هوی متال، یعنی موسیقی شاد، یعنی روابط دوستی دختر و پسر و قدم‌زدنشان در پارک و خیابان، یعتی جشن و میهمانی و شادی و... و در یک جمله یعنی هر آنچه که به «زیرزمین» خانه‌ها و ناخودآگاه فردی و جمعی رانده می‌شد. فرهنگ زیرزمینی بخشی جدانشدنی از زندگی مردم بود و از آن قسمت از وجود خود در زیرزمین‌های خانه مراقبت می‌کردند. اگرچه اصطلاح فرهنگ زیرزمینی اغلب با اجراهای موسیقی ممنوعه و به سبک غربی همراه بود، اما در مورد سایر رویدادهای هنری و فرهنگی نیز به کار می‌رفت. 

تصویر بدن‌های ما از همه جا حذف شده بود و به یک معنی به ما گفته می‌شد «زن وجود ندارد». ما تناقضی را همزمان با خود حمل می‌کردیم و سنگینی باری را بر دوش می‌کشیدیم که از وجود و شدت آن بی‌خبر بودیم.
   
از یک طرف ترویج و اشاعه فرهنگ و الگوی دختر معصوم و سخت‌کوش که نماد مبارزه با تهاجم فرهنگی بود و از طرف دیگر همزمان با آن، رشد و تمایل فرهنگ زیرزمینی که تمایل به آزادی و رهایی از چهارچوب و ساختارها داشت، سوژه زن را در فضای گفتمانی مردسالار دهه ۶۰ در دام تناقضی گرفتار کرد که این تناقض حول دال «بدن» ساخته می‌شد.

میان دوگانه «فرشته/فتنه»؛ «نه راه پس داشتیم نه راه پیش»

ما دختران در دهه ۶۰ با بدن خود در سپهر عمومی غریبه بودیم و در موقعیت‌های کنشی دچار لکنت می‌شدیم و پتانسیل آن را نمی‌شناختیم. نه دیده می‌شدیم و نه شنیده می‌شدیم. زبان بدن ما در یک دنیای هم‌شکل و فضای بسته شکل گرفته بود. نمی‌دانستیم از تن خود چه می‌خواهیم و چه چیز نباید بخواهیم، کجا باید باشیم و چه باید بکنیم. لذت و رنج در تن و بدن ما هر دو یک معنی داشت. انگار وسط پل چوبی خطرناکی که زیر پاهایمان روی دره‌ای عمیق گسترده شده بود ایستاده بودیم، نه راه پس داشتیم و نه راه پیش.

در نهایت ما بدنی شرمسار بودیم. بدنی پنهان، تحت کنترل و مراقبت، با زبانی محجوب و شرمسار از اینکه دختر هستیم.


#بدن_زن


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ نقش‌های اجتماعی "همسری" و "مادری" با زنان چه می‌کند؟

زنانی که ازدواج کرده‌اند به ویژه آنهایی که فرزند دارند، معمولاً طول عمر کوتاه‌تری نسبت به زنان مجرد و بدون فرزند دارند، برعکس این مسئله در مورد مردان صادق نیست.

مردان متاهل اغلب بیشتر از مردان مجرد عمر می‌کنند، این موضوع باید تمام انسان‌ها را به فکر وادارد!


تحقیق دانشگاه Harvard که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، نشان داد که زنان متاهل و دارای فرزند به دلیل استرس‌های مداوم و مسئولیت‌های خانوادگی، ۱۵ بیشتر از زنان مجرد و بدون فرزند به بیماری‌های مزمن مانند دیابت و فشار خون بالا مبتلا می‌شوند.

این مطالعه نشان داد که زنان مجرد به دلیل داشتن زمان و انرژی بیشتر برای مراقبت‌های بهداشتی، طول عمر طولانی‌تری دارند.

تحقیقی از دانشگاه Cambridge نیز نشان داد که زنان مجرد و بی‌فرزند حدود ۵ تا ۱۰ سال بیشتر از زنان متاهل عمر می‌کنند. مطالعه ای دیگر از Psychology Today به عوامل روانی اشاره داشت و نشان داد که این زنان به دلیل کنترل بیشتر بر زندگی خود وضعیت سلامت روانی بهتری دارند و روابط اجتماعی پایدارتری را حفظ می‌کنند.

همچنین تحقیق The Journal of Aging Studies نشان داد که زنان مجرد و بدون فرزند ۱۰ تا ۱۵ درصد کمتر از زنان متاهل به بیماری‌های مزمن مبتلا می‌شوند.

مطالعه‌ای که در Journal of Women's Health در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، نشان داد که زنان مجرد و بدون فرزند به طور متوسط ۵ تا ۱۰ سال بیشتر از زنان متاهل عمر می‌کنند این مطالعه تأکید کرد که کاهش استرس‌های ناشی از ازدواج و فرزندپروری به افزایش طول عمر آنها کمک می‌کند.

مطالعه‌ای که در American Journal of Public Health در سال ۲۰۱۸ منتشر شد نشان داد که زنان مجرد و بدون فرزند نسبت به زنان متاهل کمتر در معرض خطرات بیماری‌های قلبی و فشار خون بالا قرار دارند. این تحقیق گزارش کرد که ۳۰٪ از زنان متاهل بیش از زنان مجرد و بدون فرزند دچار مشکلات قلبی می‌شوند

همچنین مطالعه‌ای که در Journal of Aging and Health در سال ۲۰۲۰ منتشر شد نشان داد که زنان مجرد و بدون فرزند به طور متوسط ۱۰ درصد کمتر از زنان متاهل به بیماری‌های مزمن مانند آرتروز و دیابت مبتلا می‌شوند.

🌸این یافته‌ها نشان داد که زنان بدون فرزند با داشتن زندگی مستقل از سلامت بیشتری برخوردارند.

مطالعات دیگری نیز به مزایای سبک زندگی زنان مجرد و بدون فرزند پرداخته‌اند از جمله تحقیق منتشر شده در Social Science & Medicine نشان داد که زنان بی‌فرزند و مجرد به دلیل استقلال بیشتر، در تصمیم‌گیری‌های مربوط به سلامت خود کنترل بیشتری دارند.

#ازدواج
#مادری

🔗منابع:


Journal of Women's Health, 2017.Longevity in Single, Childless Women vs. Married Women.

American Journal of Public Health, 2018. "Cardiovascular Health in Single Women Without Children.

Harvard University, 2019. "Chronic Illness in Married Women Compared to Single, Childfree Women.

Journal of Aging and Health, 2020.Chronic Disease and Longevity in Childfree Women.

Cambridge University, 2018.Single and Childfree Women's Longevity Compared to Married Women.

Psychology Today, 2019.Psychological and Emotional Well-being in Single, Childless Women.

The Journal of Aging Studies, 2020. Chronic Diseases and Longevity in Single, Childfree Women.

Journal of Epidemiology and Community Health, 2017."The Impact of Childlessness and Marital Status on Women's Long-Term Health."

Social Science & Medicine, 2018. "Autonomy and Health Outcomes in Childless Single Women."

Psychological Science, 2019."Physical Activity and Health Behaviors in Single, Childfree Women."

Harvard University, 2016, Study on Marriage and Longevity

Stanford University, 2017, Study on Marriage, Parenthood, and Heart Disease

American Journal of Public Health, 2018, Study on Marriage, Parenthood, and Health Behavior

University of California, 2019, Study on Marriage, Parenthood, and Mental Health University College London, 2020, Study on Parenthood and Healthcare Use


▫️Femiology
✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ نقد سخنان فرشته روح افزا در مناظره با سیمین کاظمی

🖍دکتر یاسمن آرنگ

ویدیویی کوتاه از مناظره خانم سیمین کاظمی و خانم فرشته روح افزا در شبکه‌های مجازی منتشر شده است.

خانم روح‌ افزا ادعا می‌کند که در ایران مردکشی (کشته شدن مرد بدست همسر) از زن‌کشی (کشته شدن زن به دست همسر یا مردان خانواده) بیشتر است، و در مستند کردن ادعایش به آماری که خودش هم ندارد و دست معاونت زنان است ارجاع می‌دهد. گام نخست در یک مناظره علمی این است که اگر ادعایی می‌کنیم، خود آمار از منابع معتبر ارائه دهیم نه این‌که طرف گفتگو را به جستجو برای یافتن منبع سخنان خود ارجاع دهیم.

نخستین پرسش، این است که چرا هرگز آماری از زن‌کشی توسط حاکمیت منتشر نشده و نمی‌شود؟


آیا نه برای شانه خالی کردن از مسئولیت آن و در چنین مواقعی امکان مغلطه، سفسطه و استناد به آمارهای نامرئی و ناموجود را باز گذاشتن؟ به خوبی از مقایسه میزان اعدام زنان به دلیل قتل شوهرانشان و از طرفی اسامی زنان قربانی که توسط شوهرانشان کشته شده‌اند—و از طریق خبرگزاری‌های مستقل به دست می‌آید—می‌توان نتیجه گرفت که با وجود نبود آمار روشن از طرف حاکمیت، تعداد زن‌کشی هرگز قابل قیاس با مردکشی نیست.

✒️زن‌کشی به دلایلی واهی مانند اختلافات خانوادگی، جواب رد به خواستگار، درخواست طلاق و... صورت می‌گیرد و در جهت تغذیه روحیه غیرت و مالکیت است، درحالی‌که مردکشی طبق موارد متعددی که با زنان مصاحبه شده، در شرایطی اتفاق افتاده است که آن‌ها از خشونت شدید شوهر نسبت به فرزندان و خود لحظه‌ای در امان نبوده‌اند.

خانم روح‌افزا مدعی است که عمدتاً زنان قربانی زن‌کشی‌های اخیر خیانت کرده‌اند! روش ساده‌سازی و عادی‌سازی جنایت کشتار علیه زنان، آوردن دلیل برای این جنایت شوم است.
خانم روح‌افزا! در قتل انسان، نفس کشتار مذموم و پلید است.

زنان قربانی در زن‌کشی عمدتاً خیانت نکرده‌اند.
با جستجویی کوتاه و چند دقیقه‌ای در خبرگزاری‌هایی که اخبار زن‌کشی را پوشش می‌دهند، می‌توانید به سادگی به دلایل زن‌کشی اعم از اختلاف خانوادگی در مباحث مالی یا حتی کشتن زن به دلیل استفاده زیاد از رب در غذا (روزنامه هفت صبح، به تاریخ ۱۶ فروردین ۱۴۰۳) پی ببرید.

در همین لحظه که در حال نوشتن این پاسخ هستم، مادر و دختری در لنجان اصفهان، به دست خواستگار دختر که جواب رد شنیده، کشته شده‌اند. (زهرا رفیعی و مادرش شهین ابن علی)

آنچه باعث کشتار زنان می‌شود خیانت نیست، که اگر هم خیانت بود، دلیل موجهی برای کشتار انسان نبود. شما با این لحن و گفتن اینکه "زن و مرد ندارد"، آیا به عادی‌سازی کشتار زنان کمک نمی‌کنید؟ آیا قصاص و اعدام در مجازات کشتن مردان توسط زنان، در ارتکاب آن مانع و بازدارنده نیست؟ و از آن طرف، مجازات قاتل مرد تنها در صورت پرداخت تفاضل دیه—که مبلغ قابل توجهی هم هست توسط خانواده داغدیده—خود به نوعی سهل‌گیری برای ارتکاب بیشتر این جرم نیست؟

دقیقاً تفاوت قتل زن و مرد در این‌جا مشخص می‌شود که از زمین تا آسمان است.


آیا در صورت حتی خیانت زن، کشتار او بدون محاکمه در دستگاه قضایی و توسط طرف دعوی، مجاز و بجاست؟ خانم روح‌افزا مدعی است معاونت زنان، آمار زن‌کشی‌ها را دارد.اگر چنین است، ما منتظر انتشار آمار زن‌کشی و مردکشی هستیم.

پرسش پایانی من این است که اگر معاونت زنان آمار مربوط به زنان را در زمینه‌های مختلف مانند:

زنان زندانی تمکین
زنان ممنوع‌الخروج توسط شوهر
زنان محکوم به حق مسکن شوهر
زنان ممنوع‌کار توسط شوهر
را دارد، چرا نزد خودش نگه داشته و مانند دیگر کشورها آن را در اختیار پژوهشگران و جامعه‌شناسان قرار نمی‌دهد و از انتشار آن خودداری می‌کند؟

#زن_کشی


📋بخشی از این مناظره را اینجا ببینید.



✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ دیوار کوتاه حقوق زنان، محدودیتی دیگر بر مهریه

🖍سیمین کاظمی


قوه مقننه که به دست اکثریت محافظه‌کار و سنت‌گرا افتاده، هر چه می‌گذرد با استفاده از اختیاراتش بیشتر به حقوق زنان تعدی می‌کند و ظاهرا هیچ مانعی هم برای متوقف کردنش وجود ندارد.

در ایران حقوق زنان دیوار کوتاه و شکننده‌ای است که گروهی با کلنگ قانون به جانش افتاده اند تا آخرین بقایای آن را هم نابود کنند.

از نظر برخی نمایندگان مجلس تاوان تورم و گرانی و بی‌چیز شدن مردان را باید زنان با محروم شدن از مهریه پرداخت کنند.


این گروه از نمایندگان با نادیده گرفتن وضعیت زنان در بحران اقتصادی موجود تنها به رهاندن مردان از زیر بار مسوولیت مهریه متمرکز شده‌اند.

در نگاه آنها زنان نه حق طلاق باید داشته باشند و نه وضعیت‌شان در فردای طلاق اهمیتی دارد.

از منظر حقوق زنان، ازدواج باید قراردادی باشد که زن و مرد از حقوق مساوی برخوردار باشند و بعد از طلاق هم راهکار تنصیف اموال در نظر گرفته شود. در این صورت اساسا نیازی به تعیین مهریه نیست و شرایط عادلانه و منصفانه است. اما در حال حاضر وضعیت به گونه‌ای است که قوانین مدنی زنان را از حقوقی مثل طلاق و حضانت محروم کرده و حتی حق اشتغال و تحصیل و ... مشروط به موافقت و رضایت مرد است، در مقابل این تابعیت محض زن نسبت به شوهر حق گرفتن مهریه و نفقه به زنان داده شده است که حالا نمایندگان مجلس درصدد هستند این حق را هم محدود کنند.

محروم کردن زن از مهریه در واقع تشدید فقر و محرومیت زنان است؛ چون زنان از سایر منابع مالی مثل ارث و کار مزدی هم کمتر از مردان سهم می برند.


🌸ارثی که به زنان می‌رسد نصف مردان است و نرخ مشارکت اقتصادی زنان بسیار پایین و در حد چهارده درصد است، چون نابرابری در بازار کار وجود دارد و زنان شانسی برای اشتغال ندارند.

از طرفی به طور رسمی زنان به عنوان نان‌خور مردان در نظر گرفته می‌شوند در نتیجه نیازی به اشتعال ندارند و باید در خانه بنشینند و مشغول بچه‌داری و خدمات خانگی باشند.

در مجموع این وضعیت زنان را به طبقه فقیری تبدیل می کنند که برای رفع حوائج‌شان باید متکی به شوهر باشند.


مهریه می تواند نگرانی مالی زنان بعد از طلاق را کمتر کند و آنها را قادر می کند که دست‌کم یک سرپناه و منبعی برای گذران زندگی داشته باشند. اما با مداخله مجلس و قوانین محدود کننده، مهریه دیگر این کارکرد را نخواهد داشت. نمایندگان مجلس ظاهرا فراموش کرده‌اند که آنها در مقابل زنان به عنوان نیمی از جامعه مسوول هستند و به جای آنکه راهکار تنصیف اموال را جایگزین مهریه کنند، و حقوق مساوی در خانواده را برای زنان تضمین کنند، با نگاه و رویکرد زن‌ستیزانه در صدد گرفتن آخرین حقوق قانونی زنان هستند.

آنها با مداخله در مهریه، برای زنان همچون کالاهای بازاری قیمت تعیین می‌کنند و با اختیاراتی که به دست آورده‌اند در حال کاهش این قیمت هستند. این نگاه و رویکرد در واقع تحقیر و تخفیف زنان است و متاسفانه بدون هیچ مانعی اعمال می شود.

#مهریه


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ روایت زندگی یک زن ناشر

🖍نوشین احمدی خراسانی


پس از انقلاب چهار زن با فاصله بسیار کم به حوزه نشر وارد شدند، سیما کوبان (۱۳۶۱)، شهلا لاهیجی (۱۳۶۲)، منصوره اتحادیه (۱۳۶۲)، و فریده خلعتبری (۱۳۶۳). از این جمع سه نفرشان در حوزه نشر دوام آوردند. سیما کوبان در سال ۱۳۶۴ به بهانه چاپ یک کتاب دستگیر شد، هرچند پس از مدت کوتاهی آزاد شد ولی نتوانست کار انتشارات را ادامه دهد. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان که در سال‌های خزان کتاب کار خود را آغاز کرد در همان نخستین کتاب‌هایی که به بازار نشر فرستاد، کم و بیش خط سیر انتشارات خود را مشخص کرد.

✒️در واقع تا پیش از آن یعنی در دورانی که جنگ سایه سنگینش را بر مسئله زنان انداخته بود و سبب به‌ پستو راندن آن شده بود اگر صدایی هم در مورد زنان به گوش می‌رسید محدود به زنان و مادران شهید و مشکلات آنان می‌شد.

بدیهی است که آثار چاپ‌شده مربوط به زنان در این دوره بسیار اندک بود. به‌ طوری که بر اساس کتاب‌های ثبت‌شده در کتابخانه ملی تحت موضوع زنان و خانواده و فمینیسم، بین سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷ به غیر از کتاب‌های مربوط به تنظیم خانواده و جمعیت که از سال ۱۳۶۴ و با توجه به رشد عظیم جمعیت از سوی دستگاه‌های دولتی به‌چاپ رسیدند و نیز کتاب‌هایی که با رویکردهای کاملاً اسلامی و ایدئولوژیک منتشر شدند، فقط ۱۱ عنوان کتاب در حوزه زنان و خانواده منتشر شد که ۶ عنوان را وزارت‌خانه‌های دولتی و ناشران دولتی و از ۵ عنوان دیگر، ۲ کتاب زن در جستجوی رهایی (ترجمه شهلا لاهیجی و فریده عصارپور) و زن در آثار بهرام بیضایی (شهلا لاهیجی) را انتشارات روشنگران منتشر کرد.

📋با پایان یافتن جنگ نیز همچنان ورود به مسئله زنان در حوزه نشر با دشواری‌های فراوان مواجه بود و مطالعه‌ای در این حوزه (میرحسینی، ۱۳۸۴) نشان می‌دهد که بین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ از میان ۵۰۷۴ عنوان کتاب در حوزه علوم اجتماعی فقط ۱۶ کتاب زیر عنوان زنان و خانواده منتشر شده است. در ۱۳۶۷، شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه‌ای به نام ضوابط نشر کتاب و فرآیند اخذ مجوز پیش از انتشار را صادر کرد و سانسور پیش از چاپ رسماً آغاز شد. در ۱‍۳۸۹ نیز مصوبه جدیدی در این رابطه تدوین شد که در ماده ۱۵ آن تاکید می‌کرد که مسئولیت نظارت بر کتاب از سوی وزارت ارشاد، نافی مسئولیت ناشران نیست.

ولی پس از تحولات سال ۱۳۷۶ در جامعه و رونق دوباره انتشار کتاب و کم شدن سانسور، تعداد کتاب‌های زنان افزایش یافت و فقط در ۱۳۷۷ تعداد این کتاب‌ها به ۴۵ عنوان (از میان ۱۲۸۸ عنوان کتاب در علوم اجتماعی) رسید و در ۱۳۸۱ به ۱۲۸ عنوان (از میان ۳۱۲۶ کتاب در علوم اجتماعی) گسترش پیدا کرد.

بررسی کتاب‌های چاپ‌شده در حوزه زنان و خانواده بین سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۱ نشان می‌دهد که در طول این ۱۰ سال از میان ۴۰۴ عنوان کتاب منتشره در حوزه زنان و خانواده، که به ۱۰ زیرگروه و موضوع تقسیم‌بندی شده، ۲۵ عنوان کتاب در زیرگروه تبعیض جنسی علیه زنان (بدرفتاری با زنان) و نیز ۶ عنوان کتاب در زیرگروه اشتغال و جنبه‌های اقتصادی به چاپ رسیده است و اگر کتاب‌های با موضوع قوانین حقوقی (با تأکید بر ازدواج و طلاق) را به آن بیفزاییم در مجموع این کتاب‌ها به ۱۰۰ عنوان می‌رسند.

سانسور کتاب که به نوعی از توقیف کتاب نقطه الکاف در سال ۱۳۰۳ توسط وزارت معارف و نظمیه آغاز شد، تا امروز همواره با فراز و فرودهایی، یکی از بزرگ‌ترین موانع در برابر رشد فرهنگی و گسترش کتاب و کتابخوانی در جامعه به‌طور کلی و مانعی خاص برای نشر کتاب‌های مربوط به زنان بوده است.

می‌دانیم مهرانگیز منوچهریان در سال ۱۳۲۸ برای انتشار کتاب انتقادی بر قانون اساسی ایران از نظر حقوق زن مجبور شد از این چاپخانه به آن چاپخانه برود و هر بخش از کتاب‌ را مخفیانه در چاپخانه‌های گوناگون منتشر کند. شهلا لاهیجی نیز، به عنوان ناشر حوزه زنان، ناگزیر از مبارزه با سانسور بود. لاهیجی در ۱۳۷۳ یکی از ۱۳۴ نویسنده‌ای بود که با امضای متن «ما نویسنده‌ایم» خواهان آزادی بیان و مبارزه با سانسور شد.

او برای اعتراض به مداخله وزارت ارشاد در اتحادیه ناشران چندین سال از حضور در نمایشگاه کتاب خودداری کرد و یک سال هم کتاب‌هایش را در آن صرفاً به نمایش (نه فروش) گذاشت تا بلکه بتواند نمایشگاه کتاب را به جایگاه اصلی‌اش بازگرداند. او برای انتشار کتاب‌هایش به شکلی خستگی‌ناپذیر با مسئولان وزارت ارشاد مذاکره و چانه‌زنی می‌کرد و حتی تا تهدید به دادگاه پیش ‌رفت.

همین ویژگی‌ها بود که سبب شد بهرام بیضایی در پیامی به‌مناسبت درگذشت شهلا لاهیجی بنویسد: «این همه‌سال درگیری مرا با ممیزی کتاب از گردنم برداشت و با پشتیبانی متن، میان ما سپر شد».

شاید همه این تلاش‌ها علیه سانسور بود که او را در سال ۲۰۰۶ شایسته نخستین زن ایرانی دریافت‌کننده جایزه آزادی بیان از اتحادیه جهانی ناشران کرد.



#زنان_تأثیر_گذار


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ مراقبت امری اجتماعی است نه صرفاً زنانه

🖍مریم رحمانی


نانسی فولبرِ (Nancy Folbre)، متولد ۱۹ جولای ۱۹۵۲، اقتصاددان فمینیست آمریکایی است که بر اقتصاد و خانواده (یا اقتصاد خانواده)، کار غیربازاری و اقتصاد مراقبت تمرکز دارد. فولبر مدرک لیسانس خود را در فلسفه از دانشگاه تگزاس در آستین در سال ۱۹۷۱، کارشناسی ارشد را در رشته مطالعات آمریکای لاتین از همان دانشگاه در سال ۱۹۷۳، و دکترایش را در رشته اقتصاد از دانشگاه ماساچوست امهرست در سال ۱۹۷۹ دریافت کرده است.

فــولبــر بر اقتصــاد مراقبت (economics of care) تمرکز کرده است، که آن را این‌گونه تعریف می‌کند: «کاری که شامل ارتباط با افراد دیگر، تلاش برای کمک به مردم برای برآوردن نیازهایشان، مواردی مانند کار مراقبت از کودکان، مراقبت از سالمندان، مراقبت از افراد بیمار یا تدریس نوعی کار مراقبتی است» و اضافه می‌کند که کار مراقبتی می‌تواند همراه با دستمزد یا بدون دستمزد باشد.

✒️فولبر استدلال می‌کند که اقتصاددانان جریان اصلی، توجه کافی به اقتصاد مراقبت ندارند. این برای زنان مضر است، زیرا کنار گذاشتن کارهای غیربازاری و مراقبتی از تحلیل‌های اصلی اقتصادی می‌تواند زنان و کودکان را به حاشیه براند و کمک‌های آنها را به خانه و جامعه، کم‌ارزش جلوه دهد.

در جامعه‌ و جهانی که مراقبت از دیگران ارزشی ندارد و دیگر«آنچنان رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود» فاقد خریدار است تکلیف سالمندان، بیماران و کودکان چه می‌شود؟

اگر مراقبت به امری اجتماعی تبدیل نشود که صرفا کار زنان باشد، چه باید کرد؟


آیا در برابر مراقبت خویشاوندان می‌توان پاداش تعیین کرد؟ اگر بله چه کسی باید آن را بپردازد؟ شبیه دستمزد برای کار خانگی سوالی پیچیده است. هرچند در مورد مراقبت شاید راحت‌تر بتوان گفت دولت موظف به مراقبت از شهروندان خود است اما چگونه می‌شود دولت‌ها را برای مراقبت از شهروندان مجبور کرد ردیف بودجه تخصیص دهند؟

بیمه تامین اجتماعی در ایران حتی کفاف بسیاری از هزینه های بازنشسته‌ها را نمی‌دهد واویلا به حال آنانی که سالها کار کرده‌اند و بیمه ندارند. مسلما افراد پولدار می‌توانند از خدمات پرستاری استانداردتری برای سالمندان یا کودکان خود بهره برند اما تکلیف باقی مردم چیست به خصوص فرودستان که اگر همسر یا دخترشان بخواهد از آنان مراقبت کند کارش را از دست می‌دهد و به تبع فرد نیازمند مراقبت در شرایط سخت‌تری قرار می‌گیرد.

جامعه اصولا از زنان توقع مراقبت کردن دارد.



▫️کانون زنان ایرانی

#کارخانگی
#کار_مراقبتی

ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

📋لیست شماره ۵


🎞 خانه پدری (۱۳۸۹)
🎬 کیانوش عیاری

✂️✂️✂️✂️


🎞 زینت، یک روز بخصوص (۱۳۷۲)
🎬 ابراهیم مختاری

✂️✂️✂️✂️


🎞 روزی که زن شدم (۱۳۷۹)
🎬 مرضیه مشکینی

✂️✂️✂️✂️✂️

🎞 هامون (۱۳۶۸)
🎬 داریوش مهرجویی

✂️✂️✂️✂️

🎞 مستند خانه سیاه است (۱۳۴۱)
🎬 فروغ فرخزاد

✂️✂️✂️✂️

🎞 غزل (۱۳۵۵)
🎬 مسعود کیمیایی

✂️✂️✂️✂️


🎞 فیلم کوتاه «ناتمام» ۱۳۹۷
🎬 علی بهمنی

✂️✂️✂️✂️

🎞 چریکه تارا (۱۳۵۷)
🎬 بهرام بیضایی

✂️✂️✂️✂️✂️

#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی

✈️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

📋لیست شماره ۳


🎞 The Souveni (2019)
🎬 by: Joanna Hogg

✂️✂️✂️✂️

🎞 Unorthodox (2020)
🎬 by:Maria Schrade

part2
part3
part4

✂️✂️✂️✂️

🎞 The Lost Daughter (2021)
🎬 by: Margalit Ruth Gyllenhaal

✂️✂️✂️✂️

🎞 c'mon_c'mon (2021)
🎬:by: Mike Mills

✂️✂️✂️✂️

🎞 Mustang (2015)
🎬 by: Deniz Gamze Ergüven⁩⁩‎

✂️✂️✂️✂️

🎞 Aquarius (2016)
🎬 by: Kleber Mendonça Filho

✂️✂️✂️✂️

🎞 Swallow (2020)
🎬 by: Carlo Mirabella-Davis

✂️✂️✂️✂️

🎞 Women Talking (2022)
🎬 by: ‎Sarah Polley

✂️✂️✂️✂️✂️

🎞 Sylvia (2003)
🎬 by: Christine Jeffs
✂️✂️✂️✂️✂️

🎞 In the Time of the Butterflies (2001)
🎬 by: Mariano Barroso‎

✂️✂️✂️✂️

🎞 mana liza smile (2003)
🎬 by: Mike" Newell

✂️✂️✂️✂️

🎞 The Magdalene Sisters (2002)
🎬 by: Peter Mullan

✂️✂️✂️✂️

🎞 Magpie (2024)
🎬 by: Sam Yates

✂️✂️✂️✂️

🎞 Hive (2021)
🎬 by: Blerta Basholli

✂️✂️✂️✂️

#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی


✈️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ ایام تعطیلات، فرصت مناسبی برای تماشای فیلم‌ها و تحلیل آنهاست؛

به همین منظور به مناسب ایام تعطیلات نوروزی، لیست فیلم‌های فمینیستی که تاکنون در کانال جامعه‌شناسی زن روز قرار گرفته، فهرست شده است.


🎥 شما به راحتی می‌توانید با کلیک روی نام فیلم‌، آن را تماشا کرده و تحلیل فمینیستی فیلم را بخوانید.


📋لیست شماره ۱:


🎞 Suffragette (2015)
🎬 by:Sarah Gavron

✂️✂️✂️✂️

🎞 Hannah Arendt (2012)
🎬 by: Margarethe von Trotta

✂️✂️✂️✂️

🎞 Women Talking (2022)
🎬 By: Sarah Polley

✂️✂️✂️✂️

🎞 Las Sandinistas (2018)
🎬 by:Jenny Murray

✂️✂️✂️✂️

🎞 Hidden Figures (2016)
🎬 by:Theodore Melfi

✂️✂️✂️✂️

🎞 A Girl in the River: The Price of Forgiveness (2015)
🎬 by: Sharmeen Obaid-Chinoy

✂️✂️✂️✂️

🎞 He Named Me Malala (2015)
🎬 by: Philip Davis Guggenheim؛

✂️✂️✂️✂️

🎞 The Color Purple (1985)
🎬 by: Steven Allan Spielberg

✂️✂️✂️✂️

🎞 She's Beautiful When She's Angry (2014)
🎬 by:Mary Dore

✂️✂️✂️✂️

🎞 Iron Jawed Angels (2004)
🎬by:Katja von Garnier

✂️✂️✂️✂️

🎞 Bombshell (2019)
🎬 by: Jay Roach

✂️✂️✂️✂️

🎞 DEVI (2020)
🎬 by: Priyanka Banerjee

✂️✂️✂️✂️

🎞 Barbie (2023)
🎬 by:Greta Gerwig

✂️✂️✂️✂️

🎞 Flora and son (2023)
🎬 by: john carney

✂️✂️✂️✂️

🎞 Jeanne.Dielman (1975)
🎬 by:Chantal Anne Akerman

✂️✂️✂️✂️

#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی


✈️@Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

🎧ز فروردین




🎤باصدای: #سپیده_رئیس_سادات



#آهنگ_شب
#موسیقی_زنان
#صدای_زن




❤️ @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…

جامعه‌شناسی زن روز

❤️ فراسوی کلیشه‌های جنسی و جنسیت‌زده

🖍هایده مغیثی


توجه به همجنس‌خواهی زنان و نیز سختگیری نسبت به زنان همجنس‌گرا تا دوران اخیر کم تر از مردان بوده‌اند. به گمان من علت عمده‌ی آن این است که روابط همجنس‌گرایی زنان به اندازه‌ی همجنس‌گرایی مردان برای جامعه‌ی مرد-محور و ستایشگر مردی و مردانگی تهدیدکننده نبوده، چرا که نه مانع از استفاده‌ی جنسی مردان از زنان بوده و نه استفاده از توان باروری زنان برای تولید‌مثل و تداوم نسل را به‌خطر می‌انداخته است. وجود عشق به هم‌جنس در میان زنان، از جمله در کتاب ژانت آفاری، سیاست جنسی در ایران مدرن، نیز مستند شده است.

در کتاب شش جلدی جعفر شهری، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم (که عیناً این آمار‌ها را آورده) نیز جابه‌جا از رواج روابط جنسی مردان با مردان در تهران در اوایل قرن گذشته تحت عنوان «بچه‌بازی»، «پسربازی» و «نشانده» یاد شدهاست. مثلاً شهری می‌نویسد که «از کاسبکار و اداری و قشونی و نظمیه‌چی و تاجر و نوکر باب دولتی و ملتی هرکس پسری را به نامی نگاه داشته یا (نشانیده) متکفل مخارجش گردیده…. قبحی هم نداشت که آن‌را به‌طور علنی داشته باشد به او یا آنها افتخار کند.».

در فرهنگ عامه‌ی ایران اغلب همجنس‌گرایی با جنایتِ تجاوز به کودکان که در عنوان «بچه‌باز» نشان داده می‌شود، همسان است. یادآوری بعضی از جوک‌های زشت و حتی خشن در این مورد، و تفاوت برداشت جامعه از فاعل و مفعول در این روابط ضرورتی ندارد.

به‌علاوه این نوع رابطه‌ی جنسی، اگر نه همیشه، اما معمولاً بین مردان بالغ و پسران نوجوان بوده و نشان از وجود رابطه‌ی قدرت یا سوءاستفاده از قدرت را دارد که نمی‌تواند پذیرش یا طبیعی تلقی کردنِ همجنس‌پسندی در جامعه را از آن استنتاج کرد.

🌸توجه به ریشه‌های مشترک همجنس‌گرایی‌ستیزی یا هُموفوبیا با جنسیت‌گرایی یا سکسیسم، برای درک مسئله و ضرورت مبارزه‌ی مشترک برای کسب حق برخورداری بدون تبعیض از امکانات جامعه ضروری است.

در حقیقت نقطه‌ی اشتراک هر دو نوع تعصب، یا بیزاری یا تنفر، وجود روابط قدرت و بینش نهادی‌شده‌ی مردسالاری است.


به‌طبع، آن‌که قدرت سیاسی و اقتصادی برتر دارد، در کنش‌ها و واکنش‌های روزمره، زن و زنانگی را در مقایسه با مرد و مردانگی کم‌ارزش ارزیابی می‌کند و تفاوت بدنیِ زن و مرد را به‌عنوان دلیل موجه نابرابری ارزش و قدرت اجتماعی دو جنس ارائه می‌دهد.

🌸در فرهنگی که به قول فاطمه مرنیسی، زن در گفتمان حقوقی موجودی تماماً فیزیکی و منحصراً بدن، شناخته می‌شود و حاکمان دائماً در دغدغه‌ی ابداع مکانیسم‌هایی برای کنترل جنسیت و رفتار جنسی زنان هستند، طبعاً ارزش‌های زنانه پست‌تر شمرده می‌شود.

پس تنفر شدیدتر نسبت به مرد همجنس‌گرا یا مبدل‌پوش که تصور می‌شود گرایش‌ها، عواطف و رفتار یا بدن زنانه دارد به این دلیل است که او نشانه‌های فیزیکی گرایش‌ها و عواطفی را دارد که متعلق به جنس پست‌تر، یعنی زن است.

او با انتخاب جنسی خود به گروهِ بیولوژیک و جماعتِ فرهنگی و سیاسی خود پشت کرده و ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی را که بر نقش‌های متفاوت و حقوق متفاوت زن و مرد تکیه دارد، و برای بقای انسانی لازم شمرده می‌شود، یعنی کل سیستم ارزشی، فکری و جنسی و اعتقادی نظام جنسیتی — را مورد تهدید قرار داده، به نشانه‌ها و امتیازات مردانگی پشت کرده و پیوستگی و همبستگی مردانه را تهدید می‌کند.

رواج عناوین تحقیر‌آمیز برای همجنس‌گرایان مرد در ایران و شوخی‌ها و جوک‌های زشت و حتی خشن و تفاوت برداشت جامعه، حتی قانون از فاعل و مفعول در این روابط، به‌خوبی ارتباط هُموفوبیا و سکسیسم را نشان می‌دهد. همین تصورات فرهنگی مردستایانه درباره‌ی زنانگی و مردانگی که درک از جنسیت یا سکسوالیته، و باورها و ارزش‌های اخلاقی و هنجارها و انتخاب‌های جنسی و ترس‌ها و ممنوعیت‌های جنسیتی را شکل می‌دهد وضعیت اجتماعی زنان را نیز تعیین می‌کند.

🌸این باورها چنان ریشه دارند که زن بودن و زنیت را ابتلایی می‌پندارد که باید از آن پرهیز کرد. از همین رو «زن‌صفت بودن» بدترین توهینی است که می‌توان به یک مرد روا داشت. اجبار افراد ترنس یا دوجنسیتی به انجام هورمون‌تراپی یا عمل تغییر جنسیت، نیز در همین رابطه قابل‌درک است.

فرد همجنس‌گرا در این نظام فرهنگی و قانونی یا محکوم به پنهان کردن خواسته‌های عاطفی و جنسی خود است و یا به‌عنوان متمرد و بزهکار تنبیه می‌شود.

#کوییر
#ترنس
#بدن_زن
#ترنسفوبیک
#ترنس_میساژن
#هویت_جنسیتی
#کلیشه_های_جنسیتی

#LGBTQ

ادامه مطلب


📨 @Zane_Ruz_Channel

Читать полностью…
Подписаться на канал