pardanshah | Неотсортированное

Telegram-канал pardanshah - انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

-

انجمن پاردان فضایی برای روشنگری‌های اجتماعی و سیاسی بلوچستان، بر محوریت ملی‌گرایی ایرانی. سگالیده جنگ و به‌میدان دلیر چو اشکش که صید آورَد نرّه‌شیر

Подписаться на канал

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

ببینید اینا دیگه چه دلقک‌هایی هستن

با این درک که "ترامپ قصد محاصرهٔ اقتصادی ایران را دارد و بر آن است تا تمامی معافیت‌های تحریمی را بردارَد" آمده از قبل نامه زده، و بعد که آمریکا بندر چابهار را از فهرست مستثنی‌های تحریمی خارج کرده، باز برگشته میگه: «در پی تلاش‌ها و پیگیری‌ها مکرر ... دولت ترامپ فرمان اجرادی لغو معافیت چابهار از تحریم‌های بین‌المللی را اعلام نمود.» بعد از بقیه کشورها درخواست کرده شما هم تحریم کنید. چون می‌داند که سایر کشورها هم مجبور به پیروی از آمریکا هستند. حالا اگر هند و دیگر کشورها از چابهار خارج شوند باز همین جوجه‌تیغی میاد میگه به خاطر نامهٔ من بوده.
ما که نمی‌گوییم شما شارلاتان و شیاد هستید امّا اگر مخاطبین شما به این نکته پی نبرده باشند، نادان و ساده‌لوح تشریف دارند و همان بهتر که به بازی گرفته شوند.

🔴 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

گروهک‌های پانترک و پانبلوچ و پانعرب و پانکرد دور هم جمع شدن در اعتراض به ملّی و رسمی بودن زبان فارسی بیانیه دادن. حدس بزنید متن بیانیه به چه زبانی بوده؟ به فارسی‌...😂

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

📎خانواده‌ بلوچ در تخت جمشید بارانی؛ پیوندی ابدی با خاک و تاریخ

در یک روز بارانی، تخت جمشید—این بنای کهن،در برابر سیلاب زمان همچنان پابرجاست. در میان این سنگ‌های هزارساله، خانواده‌ای بلوچ با لباس‌های سنتی‌شان که یادآور رنگ‌های سرزمین آفتاب‌سوخته‌ سیستان و بلوچستان است پیوند دیرین میان انسان و تاریخ را یادآوری می‌کنند .
آنان در اینجا بیگانه نیستند بلکه وارثان مشروع این تمدن‌اند؛ این خاک، مادر همه‌ فرزندانش است.
تخت جمشید، نماد پیوستگی این تاریخ، گواه آن است که چگونه هر نسل، با تکیه بر این ریشه‌ها، به سوی آینده‌ای روشن‌تر گام برمی‌دارد.
این خانواده‌ بلوچ، با نگاه‌هایی سرشار از امید، باران را بر این ستون‌های کهن می‌نگرند. آنان می‌دانند که تاریخ، اگر پناهگاهی برای مردمانش باشد به آنان امید می‌بخشد؛ امید به آینده‌ای که در آن، هر فرزندی از این خاک، سهمی از شکوه و پیشرفت داشته باشد. آنان، زیر چتر این هویت ملی، آینده‌ای خواهند ساخت که بر بنیاد همبستگی، عدالت و آگاهی استوار باشد.
این شیرمردان و دلاور زنان امیدوارند که روزی خواهد آمد که ایران ازآنِ ایرانیان وفادار خواهد بود و این سرزمین برای باشندگانش خانه‌ای امن و پربار می‌شود.
ماکس وبر، هویت ملی را پدیده‌ای می‌دانست که از مشروعیت تاریخی، سنت‌های مشترک و انسجام اجتماعی نشأت می‌گیرد.
از نگاه او، یک ملت زمانی تداوم می‌یابد که مردمانش، فراتر از تفاوت‌های قومی و مذهبی، در یک نظام ارزشی و فرهنگی مشترک به یکدیگر پیوند خورده باشند. تاریخ، در این معنا، نه صرفاً یادگاری از گذشته، بلکه نیرویی زنده است که وحدت یک ملت را ممکن می‌سازد.
تخت جمشید، به‌عنوان نمادی از قدرتی که روزگاری نظم و مشروعیت را در این سرزمین بنیان نهاد، امروز در قالبی جدید، همچنان نقشی محوری در ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران دارد.
این خانواده‌ بلوچ، با ایستادن در برابر این یادگار تاریخ، نه تنها به گذشته احترام می‌گذارند، بلکه به آینده‌ خویش می‌اندیشند .
آنان در فرآیند بازآفرینی معنایی این تاریخ مشارکت دارند و با حضور خود، این حقیقت را تأیید می‌کنند که ایران، در جوهر خویش، مفهومی فراتر از تیره و قوم و زبان است—یک ایده‌ زنده، که همه‌ اجزای خود را در دیالکتیک تاریخ حفظ کرده و به سطحی بالاتر ارتقا داده است.
"در زیر این باران، بلوچ‌ها خود، دانه‌های باران‌اند؛ هر جا که فروچکند، امید می‌روید، زندگی جان می‌گیرد، و وفاداری در خاک ریشه می‌دواند."
@iranban_kord

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

تجزیه‌طلبان از پیشنهاد اجرای فدرالیسم استانی برای ایران و گزینش استانداران بر اساس قومیّت، ایران را در موضع ضعف دیده و چنین سیاست‌هایی را هم به مثابهٔ تسلیم در برابر تجزیه‌طلبی پنداشته‌اند.

در تقابل با تجزیه‌طلبان هر گامی که به عقب بردارید، به آنان اجازهٔ برداشتن یک گام به سوی جلو را داده‌اید. در شرایطی که تجزیه‌طلبان نه پشتوانهٔ مردم را دارند و نه قدرت سیاسی یا نظامی قابل توجه‌ای، این همه ضعف نشان دادن در برابر آن‌ها غیرعقلانی است.

کسانی که با خود می‌پندارند فدرالیسم برای ایران به معنی ریشه‌کن شدن تجزیه‌طلبی است چون دیگر بهانه‌ای ندارند؛ از خواب خوش بیدار شوند و با حماقت و نادانی خود به ایران خیانت نکنند. تجزیه‌طلبان به عنوان حامیان اصلیِ فدرالیسم، به اجرای آن بسنده نمی‌کنند و آن را راهی برای رسیدن به هدف نهایی خود، یعنی تجزیهٔ ایران می‌دانند. تجزیه‌طلبان با تمامی حکومت‌های گذشته و حال و آیندهٔ ایران دشمنی دارند‌، مگر آن حکومتی که تسلیم و باجگزار آنان شود.

🟣 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

زمینه‌های روانشناختی گرایش به قومگرایی (با تأکید بر تمامیت‌خواهیِ آن)

۳) زمینه‌های گرایش به تمامیت‌خواهی در جامعه سنتی / ۱


🔹 مکاتب تمامیت‌گرا یا توتالیتر، همانگونه که از عنوانشان برمی‌آید، میل به در بر گرفتن همهٔ ابعاد زندگی انسان و جامعه دارند بدین‌معنا که از حیث اعمال اقتدار، حیطه‌ای وسیع را هدف سیاست‌های خود قرار می‌دهند که به آنها اجازهٔ دخالت در تمامی مسائل را می‌دهد، و از این رو، تمامیت‌خواهان تفاوتی در حوزه خصوصی و عمومی نمی‌گذارند.

🔹 تمامیت‌گرایی که برای پیشبرد اهداف خود، نیازمند بردگانی فرمانبردار و بلاتفکر است و می‌کوشد تا با فردیت‌زدایی از افراد آنها را تابع خویش سازد. می‌توان گفت تمامیت‌خواهی با آزادی‌های فردی و به دنبال آن با فردگرایی در تضاد است و بیشتر بر آن است که انسجام اجتماعی را حول ایدئولوژی خود شکل بدهد و حفظ کند.

🔹 جمع‌گرایی نسبت به فردگرایی، بستر مناسب‌تری برای ظهور و رشد تمامیت‌خواهی دارد. انسان امروزی خود را در مقابل دنیایی از مسئولیت‌ها می‌بیند که در گذشته، توسط جمع و نهادهای وابسته به جمع مدیریت می‌شدند و بیشتر مسائل یا به طور گروهی حل می‌شد یا این که افرادی در جامعه با مسئولیت‌های ویژهٔ اجتماعی حضور داشتند که مسائل مختلف را بر اساس سنت‌های دیرینه، حل و فصل می‌کردند. همچنین در مناطقی که با چالش‌های توسعه‌ای روبه‌رو هستند همچنان سنت‌ها کارآمد هستند و این خود دلیل دیگری برای گرایش به آنهاست.

🔹 تداوم این سنت‌ها و شیوه‌های سنتی، اجازهٔ تبیین فردگرایی در جامعه را نمی‌دهد و خواهان حفظ جمع‌گرایی است. چرا که لازمهٔ اجرا شدنِ سنت‌ها، پیرویِ بی‌چون‌و‌چرا از آنهاست که آزادیِ فردیِ انسان را محدود می‌کند و به او اجازهٔ مانور کمی در نگرش‌ها و انتخاب‌های فردی می‌دهد.

🔴 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

زمینه‌های روانشناختی گرایش به قومگرایی (با تأکید بر تمامیت‌خواهیِ آن)

۱) بحران تقابل سنت و مدرنیته / ۲

انسان با پا گذاشتن به دنیای مدرن، از امکانات پیشرفته‌ای برخوردار شد که او را از جوامع سنتی بی‌نیاز می‌ساخت و در نهایت، مدرنیته منجر به بازتولید یا حتی فروپاشی برخی روابط جمعی شد و به‌جای آن، جامعه‌ای پیچیده‌تر و روابطی ساختارمندتر سر بر آورد. این دگرگونی‌ها منجر به کنار گذاشتن سنت‌ها و بالتبع، تغییرات فرهنگی هم شد.

در مناطقی که با چالش‌های توسعه روبه‌رو هستند، روند پیشرفت کند بوده و مردم از بسیاری از امکانات مدرن محروم هستند. این محرومیت منجر به پویایی و تداوم سنت‌هایی می‌شود که در نبود شیوه‌ها و روش‌های مدرن، در برابر نیازهای اجتماعی اعضای جامعه پاسخگو هستند. در نتیجهٔ حفظ سنت‌ها، روابط جمعی پیشامدرن هم پابرجا می‌مانند که به دنبال آن، شاهد یک جامعهٔ سنتی و پیشامدرن در دنیای مدرن خواهیم بود. بنابراین توسعه‌ٔ کند و توسعه‌نیافتگی یک منطقه باعث می‌شود افراد جامعه به سنت‌ها روی بیاورند و آنها را حفظ کنند.

از سویی دیگر، این دوگانگی و تضاد بین سنت و مدرنیته، باعث می‌شود سنت‌گرایان در برابر مدرنیته مقاومت هم بکنند چرا که شکستن سنت‌های خود توسط مدرنیته را حمله‌ای همه‌جانبه به جامعه و ساختار آن از جمله هویت اجتماعی خود می‌دانند و تلاش می‌کنند تا هرطور که شده، با حفظ انزوا و دورافتادگی، بقای خود را تضمین کنند.

دنیای مدرن با امکانات پیشرفته و بی‌شماری که دارد، می‌تواند به حفظ فرهنگ‌ها و هویت‌های فرهنگی کمک بسیاری بکند. بنابراین نباید فرهنگ را بهانهٔ ایستادگی در برابر مدرنیته دانست و یک جامعهٔ پیشامدرن به‌جای تلاش برای حفظ سنت‌ها و رویارویی با مدرنیته؛ به استقبال مدرنیته برود و زمینه‌های توسعهٔ منطقهٔ خود را مهیا سازد و پس از آن، به بازتولید فرهنگ خود بپردازد. این روند منجر به یک رنسانس خواهد شد که فرهنگ یک جامعه را با دنیای مدرن تطبیق می‌دهد و بقای آن را هم ضمانت می‌کند.

🟡 @pardanshah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

زن جوان در شوشتر به ضرب ۱۶ گلوله پدر و برادرش کشته شد

🔹‏زن جوانی به نام عاطفه زغیبی، صبح روز چهارشنبه دهم بهمن، در حالی‌که فرزند نوزادش را در آغوش داشت، به ضرب ۱۶ گلوله که پدر و برادرش شلیک کردند، کشته شد. عاطفه که ۱۷ سال داشت، دو سال قبل با مرد جوانی که قصد ازدواج با او را داشت فرار کرده بود.

🔹به گفته منابع نزدیک به خانواده، همسر عاطفه یک سال قبل طی یک نشست عشایری مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان به خانواده او پرداخت کرده بود تا اختلافات خاتمه یابد و خانواده زغیبی، ازدواج آن‌ها را به رسمیت بشناسند.

🔹 با این‌وجود، این منابع گفتند که پدر عاطفه، علی‌رغم دریافت وجه که مطابق سنت عشایری «فصل» انجام شده بود، به حل و فصل ماجرا رضایت نداده و گفته بود که دخترش را خواهد کشت.

🔹پدر و برادر عاطفه، روز حادثه با لباس مبدل نظامی وارد خانه او شدند. همسر عاطفه که فکر کرده بود ماموران برای بازداشتش آمده‌اند، از خانه فرار کرد اما عاطفه ۱۷ ساله، در حالی که نوزادش را در آغوش داشت، به ضرب گلوله پدر و برادر کشته شد.

🟣 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

تجاوز به دختر ۲۵ ساله مبتلا به بیماری ژنتیکی اعصاب و روان در نیکشهر؛ بارداری، وضع حمل و تهدید به قتل توسط نزدیکان

به گزارش کمپین فعالین بلوچ/ یک دختر ۲۵ ساله بلوچ که از مشکل اعصاب و روان رنج می‌برد، توسط یک فرد معلوم‌الحال مورد تجاوز جنسی قرار گرفته، حامله شده و وضع حمل کرده است. این دختر توسط نزدیکانش تهدید به مرگ شده است. این دختر که به بیماری اعصاب و روان مبتلاست و همواره دچار تشنج می‌شود، در پی حامله شدن در شرایطی آسیب‌پذیر قرار داشت و هم اکنون با وضع حمل شرایط بدتری پیدا کرده است. خانوادهٔ او از قشر مستضعف هستند و زمانی که خانواده دختر به دنبال اثبات این موضوع به دادگاه نیکشهر مراجعه کردند، پاسخی دریافت نکردند. در پی این ناکامی، آنها به دادگاه چابهار مراجعه کردند، ولی متأسفانه مسئولان آنجا نیز توجهی به این پرونده نکردند. برخی از نزدیکان این دختر او را تهدید به قتل کرده بودند و نگرانی اهالی روستا مبنی بر قتل او توسط این افراد شدت یافته است.

🔴 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

قومگرایی و دگرستیزی / ۳

🔹 در برداشت‌های افراطی از ناسیونالیسم، به‌ویژه در ناسیونالیسم قومی و خون‌بنیاد که بر پایهٔ خلوص و اصالت نژاد و فرهنگ دست‌نخورده تعریف می‌شود و دارای وجوهی از اصالت‌گرایی، گذشته‌گرایی و تمامیت‌خواهی است با شکل‌گیری «گفتمان خودشیفتگی و خودستایی» که بر برتری نژادی و تاریخی و فرهنگی نسبت به "دیگری" اصرار دارد، منجر به تقدیس "خود" می‌شوند که در تقابل با خود، هر موجودیتی که به عنوان "دیگری" تعریف می‌شود را امری نامقدس و فرومایه می‌دانند. لذا در قومگرایی هیچ‌گونه امکان تعامل، گفت‌وگو، گشودگی و اشتراک با دیگران وجود ندارد. فقط اجازه خواهند داد تا دیگران، آنها را ستایش کنند و تحمل شنیدن غیر از «تحسین و آفرین» را ندارند. این رابطه به صورت عکس هم وجود دارد، بدین‌معنا که اگر دیگران یک گروه را بیش از حد ستایش کنند، منجر به شکل‌گیری و رشد خودشیفتگی در آن گروه می‌شود.

🔹 تمامی خشونت‌هایی که به صورت جمعی علیه "دیگری" انجام می‌گیرند از جمله پاکسازی‌‌، نسل‌کشی، مهاجرت اجباری و قتل‌عام‌های وحشیانه مبنی بر نژاد و مذهب و زبان؛ برخاسته از تفکرات ناسیونالیسم افراطی یا دیگر گفتمان‌های غیرمداراگرایانه همچون بنیادگرایی دینی با تلفیقی از نگرش‌های خودشیفتگی، نفرت، کین‌توزی نژادی و مذهبی، بیگانه‌ستیزی و بیگانه‌هراسی، و دشمن‌انگاری پارانوئید نسبت به "دیگری" صورت پذیرفته‌ است.

🔹 اگر در رویارویی با "دیگری" احساس تمایز و دوگانگی بیش از حد نداشته باشیم و تفاوت‌ها را صرفاً "تفاوت محض" بدانیم، این احساس به صورت اعتدال و معقول بروز می‌یابد که می‌تواند به صورت نیرویی برای همیاری و اعتلای فرهنگی ظاهر شود که منجر به شکل‌گیری همکاری‌های ارزشمند و سازنده می‌شود. مرز بین دوستی و دشمنی بین ما و دیگران بر پایهٔ نگرش ما به دیگران شکل خواهد گرفت و بستگی دارد آن‌ها را با خود برابر بدانیم یا این‌که برتر و کمتر از خود.

🟡 @pardanshah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

قومگرایی و دگرستیزی / ۱

🔹 از دیدگاه هگل (فیلسوف برجستهٔ غربی): «"دیگری" است که "من" را تعریف می‌کند[1]». آگاهی به خود و کسب خودآگاهی، در نتیجهٔ رویارویی با "دیگری" است که منجر به کسب خودآگاهی می‌شود. سارتر (فیلسوف اگزیستانسیالیست) بر این باور است که، "ما" نیازمند "دیگری" جهت بازتعریف خود هستیم و دیگری بخشی از وجود ماست. زیرا در جهانی زندگی می‌کنیم که بودن با دیگری یکی از اولویت‌های ماست و انسان پیوسته با دیگری زندگی می‌کند: «وجود "دیگری" به همان اندازه برای "ما" مسلم است که وجود خود ما[2]».

🔹 در تقابل با دیگری، نخست باید بدانیم که او هم فارغ از هر نوع دسته‌بندی، انسانی است همچون ما. دیگری نه برتر از ما است و کمتر از ما. اگر این را بپذیریم، دیگران را افرادی همچون خود می‌‌دانیم و اینجاست که متوجه خواهیم شد دیگران بازتابی از ما هستند و همانند ما حق و حقوقی دارند. پدیدار شدن این نگرش باعث می‌شود تا در ذهن ما، انسان‌های دیگر، بی‌چهره نباشند و از آنان غافل نشویم. مادامی که با دیگران چهره‌به‌چهره بشویم آنگاه درمی‌یابیم که شناخت و دورنمای ذهنیِ اولیه‌ای که از او داشته‌ایم چه‌قدر اشتباه بوده، و این چهره‌به‌چهره شدن و دگراندیشی و همذات‌پنداری، ما را به صلح و عدم خشونت‌ورزی فرا می‌خواند.

🔹 تمامی ساختارهای تمامیت‌خواه و دگرستیز همچون فاشیسم، نازیسم، بنیادگرایی مذهبی، ناسیونالیسم افراطی و بلشویسم برآمده از نگرش‌های دگرستیزانه‌ای هستند که دیگران را دشمن و اهریمن می‌پندارند و با این عقیده، هرگونه جنایتی علیه دیگران را برای خود آسان می‌سازند. حتی شکل‌گیری چنین جنبش‌هایی هم بر پایهٔ ایجاد نفرت و ترس از دیگران است که در گام بعدی، افراد متنفر و هراسان را برای محافظت از دشمن خیالی، به سوی خود می‌کشاند و آنان را در زیر سایهٔ افکار شوم خود متحد می‌کند. چرا که داشتن دشمن، زمینه‌ای برای اتحاد است و اگر دشمنی در کار نباشد، کافیست آنرا در ذهن مردم ایجاد کنید.

🔹 همانگونه که روشن شد، تمامیت‌خواهان از دیگران انسانیت‌زدایی می‌کنند و آنان را افرادی پست و فرومایه می‌دانند. یعنی روح‌زدایی، شخصیت‌زدایی و انسانیت‌زدایی از دیگران تا زمینهٔ هرگونه خشونت‌ورزی علیه این دشمنان خیالی و اهریمنان ناواقعی را بسازند. افراد و مردمی که در دام تمامیت‌خواهان میافتند، خود از دیگر قربانیان این نگرش‌ها هستند. چرا که نظام‌های توتالیتر آن‌ها را وادار به پیروی بی‌ چون‌ و چرا می‌کنند که لازمهٔ آن، فرمانبرداری بدون تفکر است. اگر از آنان فرمان نبرید، شما را افرادی نافرمان و خائن به ارزش‌های مقدس می‌شمارند که بدترین مجازات را علیه شما در پی دارد. بنابراین در حالی که اراده و تفکر شما را نابود می‌کنند، از "شما" نیز مانند "دیگران" انسانیت‌زدایی می‌شود و در نهایت تبدیل به بردگانی دیگر برای آنها می‌شوید.

1- عبدالاله بلقزیز، عرب و مدرنیته، ترجمهٔ سیدمحمد آل مهدی، (تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۹۶)، ص۴۷.
2- ژان پل سارتر، گوشه‌نشینان آلتونا، ترجمهٔ ابوالحسن نجفی، (تهران، نشر نیلوفر، ۱۳۸۶)، ص۵۷.

🟣 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

صفحه اینستاگرامی که دم از کشور باستانی سیستان و ملیت سیستانی و پرچم سیستان و نژاد سکایی می‌زند و آن در تقابل با ایرانشهر و ملت ایران قرار می‌دهد!

آنجایش جذاب است که گردانندهٔ آن، که در داخل کشور هم زندگی می‌کند، عکس خود را هایلایت کرده و مانند سایر تجزیه‌طلبان پان‌سیستانی با هویت خود فعالیت می‌کند و هیچکس هم جلودارشان نیست. خواب دستگاه‌های مجری قانون را درک می‌کنیم؛ ولی خواب ملی‌گرایان ایرانی که ادعای میهن‌پرستی دارند اما جز قومگرایی و فحش دادن به ترک‌ها چیز دیگری بلد نیستند، قابل بخشش نیست. در حالی که شما به اقشار میهن‌پرست ایران به خاطر زبانشان فحش می‌دهید، قومگرایان سیستانی‌ و کُرد که همزبان و هم‌تبار خودتانند، به ریش شما خندیده‌اند و می‌خندند. خود دانید!

🔴 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

⬛️ #نه_به_ناامنی_بلوچستان

◼️ پسر جوان بلوچ به نام «حکمت نورزهی» توسط افراد ناشناس به گروگان گرفته شد و طی اسارت به بدترین شکل ممکن شکنجه و در نهایت کشته شد. کوردلانِ حرامزاده‌ای که مرتکب این جنایت شدند، فقط و فقط قصد اخاذی و باجگیری هنگفت از خانوادهٔ وی را داشته‌اند.

◼️ در بلوچستان میزان جرایمی مانند قتل، آدم‌ربایی، گروگان‌گیری، اخاذی، زورگیری، سرقت مسلحانه، آسیب به اموال و اماکن به شدت بالاست و کسی غیر از مردم بلوچ که از زندگی فقط اندکی آرامش و امنیت می‌خواهند، قربانیِ این تبهکاران نشده است.

◼️ ریشه‌کنیِ این تباهی و زدودن این سیاهی که بر روزگار مردم بلوچ سایه انداخته است، نیازمند اتحادی واقعی و همگانی است.

◼️ ملتمسانه از همه درخواست دارم نسبت به این جنایات یکصدا شویم و تا روزی که امنیت و آرامش به بلوچستان بازنگشته است دست از تلاش برنداریم. ما باید همهٔ افرادی که می‌توانند صدای ما را به‌جایی برسانند و یا کاری برایمان بکنند را وادار و مجبور به آن کنیم. رسانه‌ای کردن این مسائل حیاتی‌ترین کاری است که می‌توانیم انجام بدهیم و در کنار آن، از صاحبان رسانه‌ها خواهشمندم نسبت به ناامنی‌های بلوچستان، بی‌تفاوت و بی‌خیال نباشید.

🟡 @pardanshah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

اهداف دست‌اندرکاران کتاب «پیوند نژادی کُرد و بلوچ» از تألیف آن، به نقل از خودشان:

◽️ آن‌چه پیش‌روی شماست، پیشگفتار بازگردانندهٔ این کتاب به فارسی، آقای محمد سابق نصری است. وی پس از اندکی حماسه‌سرایی در باب تاریخ بلوچ‌ها و تعریف و تمجید از آنان، به‌ صراحت بیان، بلوچ‌ها را کُرد خوانده است: «استاد میر نصیر خان (نویسندهٔ کتاب مزبور) با قاطعیت هر چه تمامتر و با افتخار و مباهات «کُرد و بلوچ» را از یک نژاد و نهاد می‌داند...».
در ادامه پس از اشاره به منابع اصلی این کتاب، یعنی «کورد گال نامه ک» و «تاریخ مردوخ»، می‌آورد که: «...آنچنان که کُرد گال نامه با صراحت و اطمینان بلوچ‌ها را از نژاد کُردها می‌داند و تاریخ مردوخ نیز به این حقایق مهر تأیید زده است».

◽️ به همین سادگی، پانکُردها با اندکی چرب‌زبانی و چاپلوسی، دار و ندار دیگران را می‌دزدند و به نام تاریخ کُرد مصادره می‌کنند. انتخاب صفت مناسب برای پانبلوچ‌هایی که با قماش پانکرد در راستای ملّت‌سازیِ کُردی همکاری می‌کنند تا هویت تاریخیِ بلوچ را به نام ملّت خیالیِ کُرد بزنند، به‌عهدهٔ مخاطبین آگاه پاردان گذاشته شده است.

🟣 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

نقش پانکردیسم در جداسازی «بلوچ» و «براهویی»

🟦 زبان براهویی‌ یک زبان از خانوادهٔ زبان‌های دراویدی است که در بلوچستان رایج است. اغلب گویشوران این زبان در بلوچستان پاکستان زندگی می‌کنند اما بین بلوچ‌های افغانستان و ایران هم می‌توان آنان را مشاهده کرد با این تفاوت که در ایران کمتر به براهویی و بیشتر به بلوچی و گاهی فارسی (براهویی‌های سیستان) و رودباری (براهویی‌‌های کرمان) صحبت می‌کنند. برخی از طوایف براهویی شمال بلوچستان به علت همجواری با ایلات پشتوزبان جذب زبان پشتو شده‌اند. تعدادی از براهویی‌ها در کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس ساکن‌اند و نسل جدید آنان عرب‌زبان‌ شده‌اند. از طرف دیگر طوایف اصالتاً پشتوزبان (که جذب هویت بلوچ شده‌اند)، دهواری‌زبان (که بلوچ هستند) و بلوچی‌زبان در مناطقی که اکثریت آن‌جا را براهویی‌زبانان تشکیل می‌دهد، در جامعه و حتی خانه، به زبان براهویی سخن می‌گویند.

⬜️ در طول تاریخ این روابط پیچیده و گستردهٔ زبانی و طایفه‌ای درون جامعهٔ بلوچ، به وحدت درونی بیشتر بلوچ‌ها انجامیده است. اما امروزه سودجویانی سربرآورده‌اند که بر مبنای اهداف سیاسی خود در حال دستکاری این روابط اَند تا از بلوچ‌ها، بر مبنای تنوع زبانیِ آن‌ها، هویت‌های مستقل و نوپایی بیرون بکشانند. پانکردها و پانبلوچ‌ها دو گروه عمده‌ای هستند که با سود جستن از این تنوع زبانی درون جامعهٔ بلوچ، نقش ویژه‌ای در بروز یافتن تمایزطلبی براهویی‌ها و جداسازی آنان از بلوچ‌ها داشته‌اند.

🟦 همان‌طور که می‌دانیم، هدف کلی پانکردیسم تجزیهٔ ایران و فروپاشاندن هویتِ ایرانی است تا بتوانند کشور خیالی کردستان را تأسیس کنند. برای این کار لازم است تا حدّ زیادی قومگرایی را در بین همهٔ ایرانیان را ترویج داد و تمایزهایی [بیشتر از نوع تمایز زبانی] که بین آنان وجود دارد را برجسته کرد تا بین آنان جدایی بیُفتد. این شگرد پانکردیسم برای فتنه‌افروزی و برپایی آشوب جنگ‌های قومی در درون ایران برای احقاق رویای تجزیهٔ ایران است.

⬜️ در راستای به سرانجام رسانیدن این هدف، پانکردها به هیچ‌کس رحم نکرده‌اند، حتی به بلوچ‌ها...!
همان‌طور که پانکردیسم در سراسر ایران سعی داشته‌ است هرگونه تنوع زبانی را به شکاف هویتی و اختلاف تبدیل کند، در حیطهٔ بلوچستان نیز بر این بوده است که براهویی‌‌ها را از بلوچ‌ها جدا سازد و در فضای مجازی از طریق همکاری با پان‌سیستانی‌ها و حتی ادارهٔ برخی از صفحات پان‌سیستانی، به اختلافات بین بلوچ و سیستانی بیشتر دامن بزنند.
با این‌ اوصاف، پانبلوچ‌های خوش‌خیال که می‌پندارند پانکردها متحدین و دوستانِ آنان هستند، به قدری تحت تاثیر چرب‌زبانی و چاپلوسیِ پانکردها قرار گرفته‌اند که چشم بر این اعمال حیله‌گرانهٔ پانکردیسم بسته‌اند و به‌جای مقابله، با آنان همکاری هم می‌کنند. ناگفته نماند که پانکردها هم با ایجاد و معرفیِ دشمنان خیالی، خوب سرِ همه را گرم کرده‌اند.

🟦 دربارهٔ چگونگیِ جداسازی بلوچ و براهویی توسط پانکردیسم باید بیش از همه روی نقش آنان در نگاشته شدن کتاب‌های «کوردگال‌نامک» و «پیوند نژادی کُرد و بلوچ» و نیز بازتاباندن محتوای این کتاب‌ها در صفحات مختلف پانکردها اشاره کرد. به طور خلاصه، این دو کتاب تأکید ویژه‌ای روی براهویی‌ها به عنوان یک هویت مستقل از بلوچ‌ها دارند. از طرفی دیگر، نگارندهٔ کتب مذکور، براهویی‌ها را از تبار ماد و کُرد می‌شناساند و حتی آنان را «کردهای براهویی» می‌نامد. به بیانی دیگر، تلاش می‌شود که براهویی‌ها را نه بلوچ، بلکه کُرد معرفی کنند. مشکل اصلی آنجاست که محتوای این کتاب تبدیل به بستر شبه‌تاریخ‌نگاری قومگرایان پان‌بلوچ و پان‌براهویی تبدیل شده و همواره بازگو شده و روز‌به‌روز این دودستگی بین جامعهٔ بلوچ با سیاست‌های نرم و مخملی امّا حیله‌گرانهٔ پانکردها و فرزندخواندگان آنان در حال قوّت گرفتن است.

🟡 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

نقش پانکُردها در نشر ایران‌ستیزی

⬜️ در واقع پی‌ریزیِ قومگرایی و تجزیه‌طلبی برای بسیاری از مناطق، کارِ پانکردیسم بوده است. آنان چون دریافته بودند به‌تنهایی نمی‌توانند اهداف خود را پیش ببرند، شروع کردند به تقویت قومگرایی و ترویج اندیشه‌های ضدّایرانی و تجزیه‌طلبانه بین قومگرایانِ نونهال و دست‌آموختهٔ خویش.

🟦 علت اصلی مزاحمت‌های پانکردیسم برای دیگران، تلاش آنان برای ترویج و گسترش اندیشه‌های ضدّایرانی خود است. می‌دانیم که برای ایجاد کردستان خیالی، نیازمند به فروپاشی و تجزیه ایران هستند، چونکه ایران و هویت ایرانی مانع اصلی توسعه‌طلبی پانکردیسم و نگهبان اصلی تیره‌های ایرانی از بدخواهیِ پانکردهاست. پانکرد برای برداشتن این مانع بزرگ و نیرومند از سر راه خود، می‌خواهد ایران را به شدت درگیر تنش‌ها و کشمکش‌های داخلی از نوع قومی-زبانی کند تا بتواند آن را به فروپاشی بکشاند و کردستان خیالی را ایجاد کند. مهم‌ترین لازمهٔ چنین چیزی، کاشتن تخمِ کینه بین ایرانیان است.

⬜️ قربانیان اصلیِ این شگرد پانکردیسم برای کاشت بذر دشمنی در ایران، فارسی‌زبانان بوده‌اند. این‌که چرا پانکردها دست روی فارسی‌زبانان گذاشتند و آنان را به عنوان دشمن خیالی برگزیدند چند علت قابل توجه دارد:
▫️ یک، دشمنی دیرینه پانکُردها با فارسی‌زبانان همچون دشمنی آنان با ترک آذری و ارمنی و آشوری ریشه در تفاوت‌های دینی و مذهبی دارد.
▫️ دو، زبان فارسی‌ به عنوان زبان پیوند‌دهندهٔ ملّت ایران خاری در چشم پانکردهاست که چشم دیدن ایران متحد را ندارند.
▫️ سه، گویشوران زبان فارسی‌ بخش عمده‌ای از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند و انتخاب آنان به عنوان «دشمن خیالی»، دامنهٔ کشمکش‌های قومی-زبانی را به سرتاسر ایران می‌کشاند.

🟦 بدین‌ترتیب فارسی‌زبانان توسط پانکُردها به عنوان دشمن خیالی انتخاب شده و به سایر قومگرایان به عنوان دشمن معرفی شدند. می‌توان گفت کارگردان اصلیِ ایران‌ستیزی -و به دنبال آن، فارسی‌ستیزی و حتّی فارسی‌زبان‌ستیزی- و نشردهندهٔ این اندیشه‌ها، پانکردها بوده‌اند.

🟣 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

قدیما می‌گفتن هرکی با ننش قهر می‌کنه میره خواننده میشه ولی الان هر کی با ننه‌ش قهر می‌کنه میره دنبال کشورگشایی...😂
اون سولاخی که بالا گذاشتن هم محل گشایش کشوره...🤣

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

سپندارمذگان جشنی برای زن، که مادر زمین است، برای عشق، که پیونددهنده‌ جان‌هاست، و برای ایران، که سرزمین مهر و فرزانگی است.
زن در فرهنگ ایران، نه سایه‌ای در پس پرده، بلکه ستون استوار خانواده و ملت است.
اما سپندارمذگان، فراتر از ستایش زن، جشن عشق و پایداری است، عصیانی که در دل این تمدن زنده است، از رودابه و زال تا شیرین و خسرو، از مادرانی که فرزندانشان را برای ایران پروردند تا دلیر مردان و آزاد زنانی که با نام ایران بر این سرزمین فرمان راندند یا در میدان‌های نبرد جان سپردند.
جشن‌های ایران، پاسداران روح ملی‌اند. نوروز، مهرگان، یلدا و سپندارمذگان، هر یک دژی در برابر فراموشی و هویتی در برابر استحاله‌اند. پاسداشت جشن‌های کهن، نه بازگشت به گذشته، که پیمان با آینده‌ای روشن و ریشه‌دار است.
سپندارمذگان تنها یک جشن نیست؛ بلکه یک اسطوره‌ زنده است ،اسطوره‌ای که شکوه عشق بی‌پروا و خردمندی زنان در شاهنامه فردوسی و پادشاهی آذرمیدخت و پوران دخت ساسانی را به یادمان می‌آورد .
سپندارمذگان خجسته باد🔥🌿
@iranban_kord

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

📎خانواده‌ بلوچ در تخت جمشید بارانی؛ پیوندی ابدی با خاک و خون و تاریخ
تاکنون پارسه را چنین زیبا و باشکوه دیده بودید ؟

@iranban_kord

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

زمینه‌های روانشناختی گرایش به قومگرایی (با تأکید بر تمامیت‌خواهیِ آن)

۳) زمینه‌های گرایش به تمامیت‌خواهی در جامعه سنتی / ۲


🔹 کنار گذاشتن تفکر، پیروی از جمع، پایبندی به سنت‌ها، محدودیت آزادی و نگرش و انتخاب فردی؛ همهٔ مواردی هستند که منجر به ظهور توتالیتاریسم (تمامیت‌گرایی) می‌شوند. بنابراین، این توتالیتاریسم نیست که منجر به محدودیت اندیشه‌ها می‌شود بلکه در حقیقت، این کنار گذاشتن اندیشیدن است که جامعه را به سوی توتالیتاریسم جهت می‌دهد.

🔹 در نتیجه، تمامیت‌گرایان هم برای حفظ نظام خویش، همان روندی را ادامه می‌دهند که منجر به ظهور آنها شده است. از این جهت، در نظام‌های تمامیت‌گرا، تمامی درهای گفتگو بسته می‌شود و هیچ اجازه‌ای برای پرسش‌های صادقانه، قضاوت‌های مستدل و انتقادهای سازنده وجود ندارد.

🔹 ما به صورت معکوس و با بررسی‌ ریشه‌های گرایش به تمامیت‌خواهی، توضیح دادیم که چگونه تفکرات تمامیت‌گرا همچون نازیسم، فاشیسم، بلشویسم، بنیادگرایی مذهبی و موارد بسیار دیگری سربرمی‌آورند. قومگرایی نیز مانند سایر ایدئولوژی‌های تمامیت‌خواه، در اثر عدم حضور فردگرایی پدید آمده است.

🔹 هنگامی که مردم با بحران روبه‌رو می‌شوند واکنش‌ها نسبت به وضعیت جامعه متفاوت است. جایی که فردگرایی از بین رفته و مردم پیرو جمع و سنت هستند، به‌جای این که آزادی واقعی خود را با اندیشیدن و مسئولیت‌پذیری و وظیفه‌شناسی و حق‌خواهی به دست بیاورند، منتظر و تشنهٔ ظهور رهبران آرمانی و ایدئولوژی‌های نجات‌بخش و البته اقتدارگرا می‌مانند.

🔹 به هنگام مواجهت جوامع غیرفردگرا با بحران‌های سیاسی و بی‌ثباتی‌ها و مشکلات ناشی از آن، تعلق به زبان و فرهنگ مشترک ممکن است تنها یقین در جامعه باشد. و همین یقین هم تبدیل به ابزاری می‌شود برای ایدئولوژی‌های تمامیت‌خواه که در نقش منجی برای یک جامعه منفعل و غیرعملگرا ظهور می‌یابند.

🔹 اینگونه است که دگرستیزی و نفرت از دیگران، مایهٔ اتحاد خودی‌ها می‌شود و جامعه از درون درگیر تعصب‌ها و نفرت‌ها و تسلیم انگیزه‌های انتقام‌جویانه و تمایل به قدرت و اقتدار می‌شود. و چنین است که ملت یک کشور بحران‌زده به‌جای اتحاد و همبستگی برای رسیدن به اهداف خود، درگیر قومگرایی و کشمکش‌های قومیتی می‌شود. کینه‌ورزی قومگرایان، چرخه‌ای از نفرت‌پراکنی‌ها، خشونت‌ها و خرابکاری‌ها را در یک ملت پدید می‌آورد که می‌تواند آن ملت را به مرز فروپاشی و تجزیه هم برساند و یک کشتی را با تمام سرنشینانش غرق کند.

🟡 @pardanshah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

زمینه‌های روانشناختی گرایش به قومگرایی (با تأکید بر تمامیت‌خواهیِ آن)

۲) سنّت‌گرایی به مثابه ابزاری برای قومگرایان

قومگرایی برآمده از احساس خطر اعضای یک قوم نسبت به بقای هویت فرهنگی و قومی خویش است. همانگونه که در فرسته‌های «بحران تقابل سنّت و مدرنیته» سخن گفتیم، در جوامعی که با چالش‌های توسعه‌ای روبه‌رو بوده‌اند، مدرنیته جا نیفتاده و این سنّت‌ها هستند تداوم حیات اجتماعی و سیاسی جامعه را ضمانت بخشیده‌اند.

سنّت‌ها که مجموعه‌ای از نگرش‌ها و ارزش‌ها و شیوه‌های به‌جای‌مانده از گذشتگان‌اند و مبنای عمل و رفتار یک فرد در جامعه قرار می‌گیرند، پایه و اساس فرهنگ آن جامعه را تشکیل می‌دهند. در جوامع قومی، فرهنگ در پیوند با سنّت است و اگر سنّت‌ها توسط مدرنیته تهدید شوند، اعضای جامعه آن را به عنوان خطری برای هویت فرهنگی خویش شناسایی می‌کنند.

اگر یک فرد که دارای تعلقات قومی است، احساس کند حقوقش ضایع شده و هویت فرهنگی‌اش متزلزل شده، این امر منجر به تلاش وی برای حفظ آنچه طی نسل‌ها به دست آورده، خواهد شد. در این‌جا قومگرایی به مثابه ابزاری تدافعی و حتی تهاجمی، برای بسیج افکار عمومی و برانگیختن احساسات، به ویژه ایثار و فداکاری در راستای پاسداری از هویت فرهنگی و ساخت آن، پدیدار می‌شود.

بنابراین قومگرایی بی‌ارتباط با «بحران تقابل سنّت و مدرنیته» نیست و می‌توان آن را به نتیجهٔ برداشتی غلط از مدرنیته و عدم توانایی نوگرایی در زمینهٔ فرهنگ، با استفاده از امکانات مدرن -از جمله تکنولوژی- تعبیر کرد. قومگرایان با به‌کارگیری سنّت‌گرایی، برای برون‌رفت از بحران‌های ناشی از مدرنیته می‌کوشند و در نقدِ رهاوردهای مدرن، قائل به این مسئله هستند که گسترش تکنولوژی، سبب تغییر و حتّی نابودی ساختارهای اجتماهی و فرهنگی می‌شود.

سنّت‌گرایی با رفتارها و کنش‌های انزواطلبانه، گریز از بیگانگان، دوری از هرگونه ارتباط با دنیای خارج، بدبینی نسبت به جوامع و فرهنگ‌های غیرخودی، دور انداختن و عدم به‌کارگیریِ امکانات مدرن برای بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی، و عدم نوگرایی و نوسازی در زمینهٔ فرهنگ در پیوند است. سنت‌گرایان کمتر گرایش به تفکر و یا راهجویی مدبرانه دارند، بلکه بیشتر منفعلانه، تسلیم محیط می‌شوند. فرد سنت‌گرا فاقد روحیهٔ فایده‌مندی و کوششگری است و از نوآوری و تغییرات، اعم از فرهنگی و سیاسی می‌هراسد. در نتیجه، سنت‌گرایان با حذف صورت مسئله، از حل آن خودداری می‌کنند و هویت‌های فرهنگی را همراه با مسائلی حل نشده به لبهٔ پرتگاه می‌فرستند.

🟣 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

زمینه‌های روانشناختی گرایش به قومگرایی (با تأکید بر تمامیت‌خواهیِ آن)

۱) بحران تقابل سنت و مدرنیته / ۱

انسان مدرن توانست پس از قرن‌ها کشمکش در نهایت به هدف دیرینه‌اش یعنی «استقلال و آزادیِ فردی» برسد که حاصلِ فروپاشیدن و گسستن برخی روابط جمعی سنتی است که انسان را در قید و بند یک سری باورهای سیاسی و اجتماعی محدود می‌کرد و هرگونه گرایشات فردی در تضاد با جمع را سرکوب و در نتیجه، آزادی فرد را از او می‌گرفت. انسان با پیروی از جمع و ارزش‌های نهادینه شده در آن، می‌توانست مجوز ورود و ماندگاری خود را در جامعه‌ای سازمان‌یافته دریافت کند که به او اجازهٔ برخورداری از مواهب جامعه را می‌داد. از جملهٔ این مواهب می‌توان به کسب همدلی و همکاریِ افراد زیادی در قالب یک جامعه اشاره کرد که به‌تنهایی، در بر دارندهٔ امتیازات بسیاری است. امّا لازمهٔ برخورداری از این مواهب، پیروی بی‌ چون و چرا از سنّت‌ها بود که آزادیِ فردیِ انسان را محدود می‌کرد و به او اجازهٔ مانور کمی در نگرش‌ها و انتخاب‌های فردی می‌داد.

در یک جامعهٔ سنتی، قانون همان سنت‌های دیرینه است و افراد محلی دارای مشروعیت از سوی جامعه، بر اساس سنت‌ها دادگری و قضاوت می‌کردند و اجرای قانون هم بر عهدهٔ جمع بود. همچنین یک فرد در صورت نیاز -مثلاً در برخی کارها همچون کاشت، داشت و برداشت محصولات یا ساخت خانه یا ازدواج و تشکیل خانواده- می‌توانست از نیروی کار رایگان و حتی امکانات مالی -به صورت هدایای جمعی- برخوردار شود که توسط جمع به او اهدا می‌شد. به طور کلی، انسان پیشامدرن برای گذران زندگی، نیازمند و وابستهٔ جمع بود.

با ظهور دنیای مدرن، بخش زیادی از امتیازات و مواهبی که جوامع سنتی در اختیار اعضای خود گذاشته بودند و به این جوامع اقتدار بخشیده بودند، به شیوه‌های دیگری در دسترس مردم قرار گرفت که آن‌ها را از جوامع سنتی بی‌نیاز می‌ساخت.

🔴 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

نابرابری‌های جنسیتی و ریشه‌های آن

🔹 خانواده‌های بلوچ نسبت به فرزندان خود از همان دوران کودکی، در شیوهٔ تربیت جنسیت‌زده‌ای را در پیش می‌گیرند. خانواده‌ها با چنین تربیتی، سنگ بنای جنسیت‌زدگی، زن‌ستیزی و مردسالاری را می‌گذارند. به دیگر بیان، تبعیض و نابرابریِ جنسیتی از خانواده‌ ریشه می‌گیرد و در جامعه به ثمر می‌نشیند. مرد بلوچ در خانواده، سرور و سالار زن است و زن مجبور به اطاعت بی‌چون‌وچرا از اوست. به دنبال آن، در جامعهٔ بلوچ زنان حق و حقوق کافی ندارند و بالعکس، مردان از آزادی عمل بدون مرزی برخوردار هستند.

🔹 از همان دوران کودکی، پسران خود را در جایگاه بالاتری از دختران می‌بینند و برتری آنها به سبب جنسیتشان، توسط خانواده به آنها القا می‌شود. کمی بعدتر، به هنگام زناشویی و ازدواج نیز اکثر مردان بلوچ به سبب همین شیوهٔ تربیت در خانواده، احترام کمی برای شریک عاطفی خود قائل هستند و زن را نه به عنوان شریک زندگی، بلکه دارایی و بردهٔ خود می‌دانند که باید در خانه بنشیند و کارهای خانهٔ مرد را انجام بدهد و بچه‌های او را بزرگ کند. مردان معمولاً به سبب آزادی عملی که از سوی خانواده و جامعه به آنها داده می‌شود، خاطرجمع هستند که می‌توانند کمتر متعهد باشند و اگر مرتکب خطایی هم بشوند، کردهٔ آنها بخشودنی است. مثلاً اگر مرد با همسر خود بدخلق و کج‌رفتار باشد، اطرافیان به‌جای نصیحت و اصلاح مرد، سعی در بالا بردن آستانهٔ صبر زن نسبت به بدرفتاری‌ها دارند. از این جهت مردان نه‌تنها در رفتار خود بازنگری نمی‌کنند بلکه آن را شدت هم می‌بخشند.

🔹 بلوچ‌ها در جامعهٔ خود عدالت را به صورت برابر رعایت نمی‌کنند و دادگاه‌های جامعه همواره برای زنان برپا می‌شوند. منظور از دادگاه‌های جامعه قضاوت‌ها و غیبت‌ها و به‌اصطلاح همان "حرف مردم" است که فقط و فقط زنان را نشانه می‌گیرد؛ افسوس که پای ثابت این قضاوت‌ها و غیبت‌ها هم خود زنان هستند که علیه همجنس خود لشکرآرایی می‌کنند. جامعهٔ بلوچ به هیچ وجه نمی‌تواند گناه زنان را ببخشد و به سادگی آنها را طرد و حذف می‌کند ولی در برابر مردان بسیار بخشنده و مهربان است.

🔹 بدین‌‌ترتیب، جنسیت‌زدگی و مردسالاری و زن‌ستیزی در جامعه از خانواده و شیوهٔ تربیت آن نشئت می‌گیرد. در چنین جامعه‌ای، وزن گناه زن با مرد یکی نیست و این دو را اگر بر ترازو بنهیم، دو کفهٔ ترازو برابر نخواهد بود. مسئله تبعیض و نابرابری جنسیتی علیه جنس زن در جامعهٔ بلوچ (یا هر جامعهٔ دیگری) در شیوهٔ برقراری عدالت تعریف می‌شود. می‌دانیم که قانون باید برای همهٔ افراد برابر باشد و حق را باید بدون در نظر گرفتن جنسیت یا هر چیز دیگری، داد یا گرفت. نباید اعمال و خطاهای غیرقانونیِ یک فرد را به علت مرد بودن یا زن بودنش نادیده گرفت و نیز نباید ارتکاب به خطا یا عمل غیرقانونی را برای جنس مرد عادی‌سازی و برای جنس زن بزرگ‌نمایی کرد. آنچه مهم است، شیوهٔ برقراری عدالت و رعایت برابری است.

🟡 @pardanshah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

در سوگ کانی عبدالهی، باید آبروی نداشتهٔ جامعه‌ای که در آن «برای حفظ آبرو، خون می‌ریزند» را بُرد؛ زیرا قاتل او، جامعهٔ اوست. فرهنگ‌های ضدّانسانی و زن‌ستیزی که زمینه‌ساز قتل‌‌های ناموسی هستند را باید از پایه و اساس نابود کرد.

🟣 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

قومگرایی و دگرستیزی / ۲

🔹 قومگرایان مانند سایر تمامیت‌خواهان از طریق به‌کارگیری و ترویج ناواقعیت‌ها، توطئه‌انگاری، ایجاد وحشت و ترس؛ و تلقین آنها به مردم، بر آن است تا با از بین بردن فردیت و روح انسان‌ها و همچنین تبدیل شهروند به ناشهروند (برده و دشمن) با ساختن تصویری اهریمن‌گونه و دشمنانه از "دیگران" و ساختن بردگانی فرمانبردار و بلاتفکر از "خودی‌ها' و انسانیت‌زدایی از آنان، انسجام اجتماعی را حول اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود حفظ و آنها را آمادهٔ شکل‌پذیری در راه آرمان‌های تمامیت‌خواهانه و مخرب خود کنند.

🔹 قومگرایی یا به بیانی دیگر، ناسیونالیسم قومی و ناسیونالیسم خون‌بنیاد (نژادی) از دیگر تفکرات توتالیتر و تمامیت‌خواهی است که هانا آرنت آن را به دلیل تلقین و ترویج این امر که مردم در محاصرهٔ دشمنان دائمی خویش قرار گرفته و همچنین ایجاد تمایز بین "خود" با "دیگری" بر اساس تضاد و تقابل و برتر دانستن خود نسبت به غیر، مستعد تخریب ذات انسانی و هرگونه تفکر سامان‌بخش سیاسی می‌داند. مطابق دیدگاه آرنت: «ویژگی ناسیونالیسم قومی این است که اصرار ورزد مردم خودی در احاطهٔ یک دنیا دشمن در موقعیتِ یکی در برابر همه به سر میبرند و در نتیجه در این دنیا تنها یک تمایز وجود دارد که معتبر است، همانا تمایز میان "خود و" "تمامی دیگران". ناسیونالیسم قومی همواره ادعا می کند قوم خودی منحصر‌به‌فرد است و موجودیتش با موجودیت دیگر اقوامی که حقوق برابر با قوم خودی دارند، جمع‌ناشدنی است. مدت‌ها پیش از آن که از آن آگاهی قومی برای نابود کردن ذات انسانی یا به معنایی سوءاستفاده شود، به لحاظ نظری و در منش امکان بشریت را به منزلهٔ نوعی ایدهٔ سامان‌بخش در هر نوع سیاست انکار کرد [1]».

1- هانا آرنت، امپریالیسم، ترجمهٔ مهدی تدینی، (تهران، نشر ثالث ۱۳۹۹)، ص ۲۳۷.

🔴 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

پایداری و فداکاریِ اجداد شما در راه میهن، بسیار ستودنیست اما هیچ منطقی نیست که کسی منت کارهای دیگران را، یا به دیگر عبارت، کارهای نکردهٔ خود را بر دیگران بگذارد. گذشتهٔ درخشان و پرشکوه شما آنجا کارآمد است که به شما درس میهن‌پرستی داده باشد؛ فخر فروختن و الگو نگرفتن، نشانهٔ گمراهی شماست.

🟡 @pardanshah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

افسار دریدن جماعت قومگرای موسوم به سیستانی از فضای مجازی هم فراتر رفته و حال بساط نفرت‌پراکنی و تفرقه‌افکنی خویش را در کوچه‌خیابان‌های شهر نیز گسترانیده‌اند. رسانه خبری که این گزارش را کار کرده، بر این گمان است که چنین اقدامی از نیروهای نظامی ساکن در این محله برآمده است. اما نیازی نیست که بیهوده برای شناسایی عوامل این اقدام، یا که برخوردی از سوی مراجع قانونی و قضایی با ایشان، منتظر بمانیم. چرا که همان مراجع قانونی و همان مراجع قضایی خود چنین تفکرات ضد بلوچ و ضد اهل سنتی دارند و اکثر نیروهایشان نیز از همین قشر شیعهٔ فارسی‌زبان ساکن سیستان است.

جمهوری اسلامی همانطور که پیداست حکومتی بر پایهٔ اسلام شیعی است و پایه‌های آن هم بر مردمان شیعه چه در ایران و چه در خارج از ایران استوار است. آن دسته از شیعیانی که در خارج‌اند با مفتخوری از مالیات و منابع مالی ایرانیان، منافع این حکومت را در خارج از ایران تأمین می‌کنند. در ایران هم بدنهٔ نظام را آخوند و پیرو آخوند تشکیل می‌دهد. جماعات ساکن شهرهای کوچک و متوسط و دهات‌های شیعه نشین که اغلب فارسی‌زبان هم هستند، پیروان اصلی آخوند و تشکیلات سیاسی و نظامی آنند. منطقهٔ سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان، جماعت قابل توجه‌ای از شیعیان فارسی زبان دارد که به خوبی از آنها عضوگیری شده و اکثریت این جامعه، پیرو این حکومت هستند و منافع آن را، حداقل در کل استان سیستان و بلوچستان، تأمین می‌کنند. حکومت در ازای جذب نیرو از این جامعه در مشاغل نظامی، قضایی‌ دولتی، اداری و غیره به آنها امتیازات گوناگونی اعطا می‌کند که همین صاحب شغل شدن نخستین بهره‌مندی آنان از این سفره است. از دیگر جانب، اگر اعتراضاتی در کار باشد همین سیستانی‌ها هستند که می‌شوند عامل سرکوب و اگر جمهوری اسلامی نیاز به حمایت داشته باشد، در همهٔ مراسمات آن شرکت می‌کنند و هیچ‌وقت پشت حکومت را در انتخابات، مراسم مذهبی و مراسم سیاسی خالی نکرده‌اند.

فلذا این‌ها در ازای چنین خدماتی، از هفت دولت آزادند و اگر امروز می‌بینید جریانی به نام پان‌سیستانی در فضای مجازی تشکیل شده که به راحتی با هویت‌های مشخص و محرز خودشان دم از کشور سیستان و پرچم سیستان و ملت سیستان می‌زنند و به سایر اقوام [به‌خصوص به بلوچ‌ها] انواع اهانت‌ها را روا می‌دارند، بدانید که قضیه از کجا آب می‌خورد. اگر امروزه در زاهدان اجازه دارند پرچم جعلی سیستان را بالا ببرند و در خاش به سرداران بلوچ توهین کنند، فردا از تندروی‌های دیگرشان هم رونمایی خواهند کرد؛ اگرچه قبلاً هم جنایاتی مانند قتل‌عام‌های ۱۴۰۱ در بلوچستان را همین جماعت رقم زده‌اند.

🟣 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

اهداف دست‌اندرکاران کتاب «پیوند نژادی کُرد و بلوچ» از تألیف آن، به نقل از خودشان:

◽️با نگاهی به پیشگفتار هیوا محمد زندی (برگردانندهٔ کتاب از اردو به کُردی) و معرفی‌نامه‌ای که نصیرخان احمدزئی (نویسندهٔ کتاب) در باب این مترجم نوشته است، درمی‌یابیم که این دو، با یک‌دیگر از نزدیک در ارتباط بوده‌اند و اهداف مشترکی داشته‌اند.

◽️هیوا زندی در مقدمهٔ خویش به روشنی بلوچ‌ها را کرد خوانده و پس از معرفیِ نویسندهٔ کتاب، می‌گوید که ایشان با تحقیقات خود بر مبنای کتاب‌های «کوردگال نامه» و «تاریخ مردوخ» توانسته است ثابت کند که: {«بلوچ» در اصل و نسب «کُرد» می‌باشد.} و در ادامه امیرنشین براهویی در کلات را در زمرهٔ امیرنشین‌های کُرد به شمار می‌آورد.

◽️از معرفی‌نامه‌ای که نویسندهٔ کتاب برای مترجم نوشته است چنین برمی‌آید که این دو از نزدیک در پاکستان با یک‌دیگر ارتباط بوده‌اند و گفتگوهایی که هیوامحمد با نصیرخان احمدزئی در روزنامه‌های کُردی ثبت و ضبط شده‌اند نیز این را تأیید می‌کند. لذا نمی‌توان گفت که آقای احمدزئی از اهداف پانکردهایی که با وی همکاری کرده‌اند بی‌اطلاع بوده‌ است. به‌خصوص در جایی که خودش بلوچ‌ها را کُردهای بلوچی می‌داند که پس از فروپاشیِ دودمان کُردهای ماد، به بلوچستان مهاجرت کرده‌اند و در واقع بلوچ‌ها و کُردها از یک ریشه نژادی مشترک برخوردار هستند. خلاصهٔ کلام این است که کتاب‌های «کورد گال نامه»، «پیوند نژادی کرد و بلوچ» و «تاریخ بلوچ و بلوچستان» نوشتهٔ نصیرخان احمدزئی، با هدف کُرد خواندن بلوچ‌ها نوشته شده‌اند.

🔴 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

⚫️ خودسوزی و جان باختن یک دختر ۱۷ سالهٔ بلوچ که قربانیِ ازدواج اجباری شده بود.

⬛️ خلاصهٔ خبر:

خانوادهٔ این دختر او را برخلاف رضایتش، به اجبار و با زور به عقد پسرخالهٔ او درآورده بودند و مراسم ازدواج آنان انجام شده بود. او که قربانی ازدواج اجباری و رسومات و باورهای غلط شده بود در حمام منزل والدین خود با استفاده از نفت اقدام به خودسوزی کرد و بر اثر سوختگی شدید و جراحت‌های دلخراش، پس از هشت روز جان باخت.



⬛️ این جنایت، نقض آشکار حقوق انسانی اعضای جامعه به خصوص زنان بود و همهٔ ما - نه به یک اندازه‌‌ - مقصر و مسئول هستیم. اصلی‌ترین عواملی که جان و زندگیِ این دختر بلوچ را گرفتند ریشه در فرهنگ این جامعه دارد که هنوز کاملاً اصلاح نشده است. کم نیستند دخترانی که قربانیِ ازدواج اجباری می‌شوند و برای رهایی یافتن از این اجبار و ظلمی که از سوی خانواده و جامعه به آنان می‌شود، دست به خودکشی و خودسوزی یا حتی قتل و جرایم سنگین دیگری می‌زنند که اگر حقوق آنان رعایت می‌شد هیچ‌گاه حتّیٰ به آن‌ها فکر هم نمی‌کردند.

⬛️ کلِّ جامعه از جمله ما و شما مقصرِ از دست رفتن و نابودیِ زندگی‌های خواهرانمان هستیم. چراکه باوجود تکرار این جنایات، هیچ تکانی نمی‌خوریم. جان و زندگی این دخترک و دیگر هم‌سرنوشت‌هایش هیچ‌گاه باز نمی‌گردد. امّا ما می‌توانیم با ریشه‌یابی این اتقاقات، به ضعف‌های فرهنگی خود پی ببریم و در اصلاح آنان بکوشیم. قبح نقد فرهنگ باید شکسته شود. فرهنگ را نباید تنها از دریچهٔ رقص و شعر و هنر و سنّت‌های پسندیده‌ای چون میارجلی نگریست. قتل‌ ناموسی و ازدواج اجباری و کودک‌همسری هم جوانب دیگری از فرهنگ هستند.

⬛️ در نخستین گام باید باورها و سنّت‌هایی را که منجر به روی دادن این جنایات شده‌اند را ریشه‌شناسی و نقد کرد و راه‌حلی برای آنان یافت و با آن به آگاه‌سازی جامعه پرداخت. علما و روحانیون، بزرگان و ریش‌سفیدان، فرهنگی‌ها، فعالین فرهنگ‌ساز در فضای مجازی، رسانه‌های فعال حقوق بشر و حقوق زن، دارندگانِ صفحات فرهنگی و اجتماعی، رسانه‌های خبری و هر شخص حقوقی یا حقیقی دیگری در حدّ توانایی‌های خود مسئول و موظف است تا گامی برای اصلاح و ریشه‌کنیِ آن بردارد. گفتنی است ضعف قوانین و دستگاه‌های مربوطه، عدم توجهٔ دولت به زیرساخت‌های فرهنگی، نبود آموزش و فرهنگسازی، ‌بی‌حمایتیِ زنان و دختران، سهم‌به‌سزایی در رخ‌دادنِ این جنایات دارند.

⚫️ @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

ردّپای پانکردها در شبه‌تاریخ قومگرایانهٔ پانبلوچیسم

⬜️ پانکردها در ساختن و پرداختنِ شبه‌تاریخ (تاریخ افسانه‌ای و اغراق‌آمیز) استعداد خاصی داشته‌اند و از گذشته‌های دور دست به دستکاریِ تاریخ در راستای دستیابی به آرمان‌ها و زدودن کمبودهای تاریخی خود زده‌اند. از دیرباز کسانی همچون زکی بیگ، مردوخ کردستانی، رشید یاسمی، مهرداد ایزدی، سوران حمه‌رش و دیگران در حال جعل تاریخ بوده‌اند. شبه‌تاریخ مانند هر شاخهٔ شبه‌علمی دیگری برای مردم عامه جذابیّت خاصی دارد چونکه عاری از واقعیت‌های تلخ و سرشار از دروغ‌های شیرین است. به همین سبب شبه‌تاریخ‌نگاران در جلب توجهٔ مردم از تاریخ‌نگاران موفق‌تر عمل کرده‌اند و توانسته‌اند افکار مردم را برای پیشبرد اهداف خود در کنترل بگیرند.

🟦 پانکردها تجربهٔ حدوداً صدوپنجاه سالهٔ خود در نگارش شبه‌تاریخ را در اختیار دیگر قومگرایان هم گذاشته‌اند که با شیطنت‌هایی هم همراه بوده است. در باب تاریخ ایران باستان، تصور رایج و اشتباهی بین بسیاری‌ها جا افتاده بود که پنداشته می‌شد فارسی‌زبانان، تنها میراث‌دارانِ ساسانیان و هخامنشیان هستند. این تصور باعث شد سایرین به فکر دست‌و‌پا کردن یک پادشاهیِ باستانی به عنوان نیاکان خود بیفتند. این تقسیم پادشاهی‌های ایران باستان که میراث مشترک همهٔ ایرانیانند، هم توسط قومگرایان و هم توسط پان‌ایرانیست‌ها و ایرانشهری‌های سنّت‌گرا انجام می‌گرفت. به عنوان مثال میراث‌داریِ پادشاهی ماد توسط پان‌ایرانیست‌ها و پانکرد‌ها به مردم کُرد اعطا شد.

⬜️ پانکردها از طریق همکاری و در میان گذاشتن شگردهای جعل و تحریف تاریخ خود با پانبلوچ‌ها، پا به عرصهٔ تاریخ بلوچ هم گذاشتند. مثلاً یکی از نویسندگان بلوچ به نام آغا نصیرخان احمدزئی، در زمینهٔ تاریخ بلوچان به‌ویژه براهویی‌ها، کتابی به نام کوردگال‌نامک جعل کرد که یک پانکرد به نام هیوا محمد کُرد نقش مهمی در به سرانجام رسیدن آن داشت. این کتاب طوایف براهویی‌ را به عنوان یک قوم مستقل از بلوچ‌ها اما متحدی با جایگاه برتر می‌نمایاند که از ادوار باستان حاکمان بلوچستان بوده‌اند؛ روایاتی جعلی که بر گرایش‌های تمایزطلبانهٔ براهویی‌ها و آغاز دودستگی بین بلوچ‌ها تاثیر مهمی گذاشته است. این دو جاعل حتی پس از جعل این کتاب هم دست روی دست نگذاشته و کتابی دیگر با عنوان پیوند نژادی کرد و بلوچ نگاشته‌اند که در آن صراحتاً بلوچ‌ها و براهویی‌ها را کُردهایی معرفی می‌کند که در گذشته‌های دور از اصل خود جدا شده و به بلوچستان کوچیده‌اند. این روایات برساخته، مکرراً توسط سایر پانبلوچ‌ها و پانکردها بازگو می‌شوند.

🟦 در این روایات جعلی و شبه‌تاریخی نکته‌ای درخور توجه وجود دارد و آن هم تراشیدن تبار و پیشینهٔ مادی برای براهویی‌ها و بالتبع بلوچ‌ها است. می‌دانیم مادها طبق خیالات پانکردها، کُرد یا اجداد کُردها بوده‌اند. این‌که کتاب مذکور بلوچ‌ها را نیز از بازماندگان ماد برشمرده است هدفی غیر از این ندارد که بلوچ‌ها را در ظاهر خویشاوند و در حقیقت، زیرمجموعه‌ٔ ملت خیالیِ کُرد معرفی کنند. اگر در این‌جا پانکردها هدفشان بازنمایاندن خویشاوندی خود با بلوچ‌ها بود، ایرانی بودن هر دو گروه مذکور صحه بر این خویشاوندی می‌گذارد. اما پانکردیسم زیرکانه خواسته که این خویشاوندی را بر بستر هویت کُردی تعریف کند. پدیدار شدن احساس خویشاوندی‌ مبتنی بر هویت کُردی مابین کُرد و بلوچ، می‌تواند بلوچ‌ها را به متحدان درجه دومی برای پانکردها تبدیل کند که آرمان‌های آنان را احقاق کنند. آرمان‌هایی که قصد محاصرهٔ داخلیِ ایران را دارند و می‌خواهد بلوچ‌ها هم بخشی از این حلقهٔ محاصره باشند. اما برای خود بلوچ‌ها غیر از ایجاد دودستگی بین آنان و دست‌درازیِ پانکردیسم به هویتشان، چیز دیگری به ثمر نخواهد رساند.

🔴 @PardanShah

Читать полностью…

انجمن پاردان (ایرانبان بلوچ)

پانکُردیسم؛ پدرخواندهٔ پانبلوچیسم و بلای جان مردم بلوچ

⬜️ پانکردیسم در پیش بردن اهداف خود در راستای تجزیهٔ ایران و تشکیل کردستان خیالی از دل آن، نیازمند فروریزاندن هویتِ ایرانی است. مادامی‌که هویت ایرانی به عنوان مادرِ تمام تیره‌های ایرانی از میان برداشته شود، پانکُردها می‌توانند هویت فرهنگی تمام تیره‌های ایرانی را بر بستر هویت کُردی قرار دهند و داشته‌های آنان را به نفع خود مصادره کنند.

🟦 این رویکرد پانکُردیسم نسبت به سایر تیره‌های ایرانی دو ثمرهٔ بزرگ برای آن‌ها دارد:
🔹 یک، با ترویج تجزیه‌طلبی و قومگرایی در سرتاسر ایران زمینهٔ کشمکش‌ها و درگیری‌ها طولانیِ قومی-منطقه‌ای در سراسر ایران را می‌سازند که این سبب حواس‌پرتی نیروهای میهن‌پرست و میهن‌خواه و عدم تواناییِ تمرکز آن‌ها بر تجزیه‌طلبان حقیقیِ ایران یعنی پانکردها می‌شود. به زبان ساده، آن‌ها با کاشتن تخمِ تجزیه‌طلبی در یکایک استان‌های ایران دامنهٔ اندیشه‌های ضدّایرانی را در همه جا می‌گسترانند و پس از کشاندن جنگ‌های داخلی به سراسر ایران، کردستان خیالیِ خود را از دل خاکستر به جای مانده از ویرانی‌های جنگ برپا می‌کنند.
🔹 دو، پانکردها بسیاری از تیره‌های ایرانی در همسایگی خود را به آغوش تجزیه‌طلبانِ دست‌آموزِ خود می‌اندازند تا هویت ایرانی آنان را ازشان بستانند و جامهٔ هویت کُردی بهشان بپوشانند. به بیانی دیگر، هویت‌های زبانی و فرهنگی غیرکُرد را به‌سان قلمه‌هایی جدا شده از درخت مادر (هویت ایرانی) در خاک خود (کردستان خیالی) می‌کارند. مسلماً بر خلاف چرب‌زبانی و چاپلوسی‌هایی که از پانکُردها می‌بینید، هویت شما به هیچ جای آنان نیست، بلکه شما را به عنوان اقوام درجه دوم تابع ملت خیالی کرد می‌بینند تا به منابع و سرزمین‌های بیشتری دسترسی داشته باشند و هم مرزهای خود را به خلیج فارس برسانند.

⬜️ پانکردها در برخورد با مردم بلوچ، همانند دیگران (لُر، لَک‌، تات، تالش، گیلک، مازنی، فارسی‌زبان و...) از درِ چاپلوسی و چرب‌زبانی وارد شده‌اند و متاسفانه چون مردم بلوچ حساب پانکردها را با مردم کُرد یکی می‌دانند و نیز برخلاف لرها و لک‌ها و دیگر همسایگان کُرد‌ها، شناختی از پانکردیسم ندارند به سادگی مغزشویی می‌شوند. آنانی که توانسته‌اند به ماهیّت خبیث پانکردیسم و اهداف شوم آن پی ببرند با تمام وجود در حال دفاع از هویت خود در برابر شگردهای پانکردها هستند. پانکردها هم چون کوچک‌ترین مقاومتی از دیگران ببینند دیگر چاپلوسی و پاچه‌خاری را کنار گذاشته و بدترین دشنام‌ها و توهین‌ها را نثارشان می‌کنند.

🟦 پانکُردها همواره بلوچ را زیرشاخه کُرد و زبان بلوچی را زیرشاخه کُردی برشمرده‌اند و در روز روشن هویت بلوچ را مصادره کرده‌اند و این از سادگی مردم بلوچ و بی‌وجودیِ پانبلوچ‌ها است. امّا بزرگ‌ترین رهآورد پانکرد جماعت برای مردم بلوچ، تجزیهٔ هویت مردم بلوچ بوده است. براهویی‌ها به عنوان طوایفی بلوچ‌تبار با زبانی متفاوت امّا جزئی از هویت بلوچ، در حال جدا شدن توسط پانکُردها و پانبلوچ‌ها (فرزندخواندگان پانکُردها) از بلوچ هستند. اگر نگاهی به صفحات زبانی، فرهنگی و اجتماعی براهویی بیندازیم متوجهٔ احساسات تمایزطلبانه و جدایی‌خواهانه برخی از این صفحات می‌شویم که خود را به عنوان قوم و حتی ملّتی جدا از بلوچ معرفی می‌نمایند. و این چیزی نیست جز ثمرهٔ آموزه‌های پانکُردیسم که در بلوچستان توسط پانکُردها و فرزندخواندگانِ پانبلوچ آنان گسترانده شده‌اند و همواره سعی داشته‌اند براهویی را از نظر تاریخ و ریشه، متمایز از بلوچ بشمارند. این تنها یک مورد از ضربات مهلک پانکردیسم و پانبلوچیسم به مردم بلوچ است. باشد که ساده‌لوح نباشیم و خود را آغوش پانکُردیسم نیندازیم و هویت‌مان را به چرب‌زبانیِ آنان نبازیم.

🟡 @PardanShah

Читать полностью…
Подписаться на канал