molana_eqballahori | Неотсортированное

Telegram-канал molana_eqballahori - مولانا و اقبال لاهوری

4054

﷽ پیر رومی آن امام راستان آشنای هر مقام راستان هرکجا رومی بَرد آنجا برو یک دو دم ازغیر او بیگانه شو توکه دانی ازمقام پیر روم می ندانی از کلام پیر روم حکیم اقبال چسان به سینه چراغی فروختی اقبال بخویش آنچه توانی به ما توانی کرد حکیم اقبال @P_A_R_Si

Подписаться на канал

مولانا و اقبال لاهوری

اگر چه رای تو در کارها بلند بوَد
بوَد بلندتر از رای هر کسی رایی


#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

نه نیکان را بد افتادست هرگز
نه بدکـــردار را فرجام نیکو

بدان رفتند و نیکان هم نماندند
چه ماند؟ نام زشت و نام نیکو


#پادوشاه_سخن
#خواجه‌ی‌شیراز
#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

ما درسِ صداقت و صفا می‌خوانیم
آییـــنِ محبت و وفا می‌دانیم

زین بی‌هنرانِ سفله ای دل مخروش
کآنها همه می‌روند و ما می‌مانیم

#ملک‌الشعرای‌_بهار
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

♥️✨

سخن تا نپرسند لب بسته دار
گوهر نشکنی تیشه آهسته‌ دار

نپرسیده هر کو سخن یاد کرد
همه گفته‌ی خویش را باد کرد

سخن گفتن آن گه بوَد سودمند
کز آن گفتن آوازه گردد بلند

چو در خوردِ گوینده ناید جواب
سخن یاوه کردن نباشد صواب

دهن را به مسمار بر دوختن
به از گفتن و گفته را سوختن


#حکیم_نظامی‌
#جادو_سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

در خانه نشسته بُتِ عیار که دارد؟
معشوقِ قمر روی شکربار که دارد؟

بی زحمت دیده رخ خورشید که بیند
بی پرده عیان طاقت دیدار که دارد؟

گفتی به خرابات دگر کار ندارم !
خود کار تو داری و دگر کار که دارد؟

زندان صبوحی همه مخمور خمارند
ای زهره کلید در خَمار که دارد ؟

ما طوطی غیبیم شکرخواره و عاشق
آن کان شکرهای به قنطار که دارد؟

یک غمزه دیدار به از دامن دینار
دیدار چو باشد غم دینار که دارد؟

جان‌ها چو از آن شیر ره صید بدیدند
اکنون چو سگان میل به مردار که دارد؟

ای در رُخِ تو زلزله‌ی روزِ قیامت
در جنت حُسنِ تو غم نار که دارد؟

با غمزه غمازه آن یار وفادار
اندیشه این عالم غدار که دارد؟

گفتی که ز احوال عزیزان خبری ده
با مخبر خوبت سر اخبار که دارد؟

ای مطرب خوش لهجه شیرین دم عارف
یاری ده و برگو که چنین یار که دارد؟

بازار بتان از تو خرابست و کساد است
بازار چه باشد دل بازار که دارد؟

امروز ز سودای تو کس را سرِ سر نیست
دستار کی دارد سر دستار که دارد؟

شمس الحق تبریز چو نقد آمد و پیدا
از پار کی گوید غم پیرار که دارد؟


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

هر ذره که بر بالا می‌نوشد و پا کوبد
خورشیدِ ازل بیند وز عشقِ خدا کوبد

#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

دگر آیینِ تسلیم و رضا گیر
طریقِ صدق و اخلاص و وفا گیر

مگو شعرم چنین است و چنان نیست
جنونِ زیرکی از من فراگیر

#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

🗂️ برای ورود به مجموعه‌ای جامع از هنر ، علم ، سیاست و فلسفه، کلیک کنید

💖 سینما   🥢  🧠 فلسفه

🎧موسیقی🥢  📚 ادبیات

➡️ نقاشی  🥢  🧠 روانشناسی

🧪علم 🥢  🌍 سیاست

🤩 پزشکی 🥢 🏛 تاریخ

🔴لینک ورود به پوشه

🔴 /channel/addlist/5zIsYjRqhtU1MmNh

🟩مشارکت در تبادلات :
🔴 ADMIN

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

مشـــــو نومید و با خود آشنا باش
که مردان پیش از این بودند و هستند

#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

جان پیش تو هر ساعت می‌ریزد و می‌رُوید
از بهرِ یکی جان کس چون با تو سخن گوید

هر جا که نهی پایی از خاک بروید سر
وز بهر یکی سر کس دست از تو کجا شُوید

روزی که بپرد جان از لذت بوی تو
جان داند و جان داند کز دوست چه می‌بوید

یک دم که خمار تو از مغز شود کمتر
صد نوحه برآرد سر هر موی همی‌موید

من خانه تهی کردم کز رخت تو پر دارم
می‌کاهم تا عشقت افزاید و افزوید

جانم ز پی عشق شمس الحق تبریزی
بی پای چو کشتی‌ها در بحر همی‌پوید

#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

گر به جهل آییم آن زندانِ توست
ور به علم آییم آن ایوانِ توست

ما که‌ایم اندر جهانِ پیچ پیچ؟
چون الف او خود چه دارد هیچ‌هیچ

تا تو تاریک و ملول و تیره‌ای
دان که با دیوِ لعین همشیره‌ای

#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

جوانان را بدآموز است این عصر
شبِ ابلیس را روز است این عصر

به دامانش مثالِ شعله پیچم !
که بی‌نور است و بی‌سوز است این عصر


#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

♥️✨

عشق جوشد بحر را مانندِ دیگ
عشق ساید کــوه را مانندِ ریگ

عشق بشکافد فلک را صد شکاف
عشق لرزاند زمیـن را از گزاف


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

کاری نداریم ای پدر جز خدمتِ ساقی خود
ای ساقی افزون ده قدح تا وارهیم از نیک و بد

هر آدمی را در جهان آورد حق در پیشه‌ای
در پیشه‌ای بی‌پیشگی کردست ما را نام زد

هر روز همچون ذره‌ها رقصان به پیش آن ضیا
هر شب مثال اختران طواف یار ماه خود

کاری ز ما گر خواهدی زین باده ما را ندهدی
اندر سری کاین می‌رود او کی فروشد یا خرد

ای دل ازین سرمست شو هرجا روی سرمست رو
تو دیگران را مست کن تا او تو را دیگر دهد

هرجا که بینی شاهدی چون آینه پیشش نشین
هرجا که بینی ناخوشی آیینه درکش در نمد

چون خیره شد زین می سرم خامش کنم خشک آورم
لطف و کرم را نشمرم کان درنیاید در عدد


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

حکمتِ حق در قضا و در قدَر
کرد ما را عاشقان همــــدگر


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

امید عافیت آنگه بوَد موافقِ عقل
که نبض را به طبیعت شناس بنمایی

بپرس هر چه ندانی که ذلِ پرسیدن
دلیلِ راهِ تو باشد به عِزِ دانایی


#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

هرگز کسی که خانه‌‌ی مردم خراب کرد
آباد بعد از آن نبـــــــوَد خاندان او

#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

کسی کو فاش دید اسرارِ جان را
نبیند جز به چشمِ خود جهان را

نوایی آفرین در سینه‌ی خویش
بهاری میتـــوان کردن خزان را

#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

سخن جانست و جان داروی جان است
مگر چون جان عزیز از بهرِ آن است

تو مردم بین که چون بیرای و هوشند
که جانی را به نانی می‌فروشند !

سخن گوهر شد و گوینده غواص
به سختی در کف آید گوهرِ خاص

#حکیم_نظامی‌
#جادو_سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

دیدنِ روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است
چیدنِ این گُل گناه است و نچیدن مشکل است

هر چه جز معشوق باشد پرده‌ی بیگانگی‌ست
بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است

غنچه را باد صبا از پوست می‌آرد برون
بی‌نسیم شوق پیراهن دریدن مشکل است

ماتم فرهاد کوه بیستون را سرمه داد
بی هم‌آوازی نفس از دل کشیدن مشکل است

هر سر موی تو را با زندگی پیوندهاست
با چنین دلبستگی از خود بریدن مشکل است

در جوانی توبه کن تا از ندامت برخوری
نیست چون دندان لب خود را گزیدن مشکل است

تا نگردد جذبه‌ی توفیق صائب دستگیر
از گل تعمیر پای خود کشیدن مشکل است

#حضرت_صائب
@Wahshi_Bafghi

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

نکو میخوان خطِ سیمای خود را
به دستورِ رگِ فردای خود را

چو من پا در بیابانِ حرم نِه
که بینی اندر او پهنای خود را


#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

✔️با نگاهی به آخرین فرصت‌ها، لطفاً پیش از حذف این پست ؛

فوری وارد شوید.
👉🎁🍎

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

به بحرِ خویش چون موجی تپیدم
تپیـدم تا به توفانی رسیدم

دگر رنگی از این خوشتر ندیدم
به خونِ خویش تصویرش کشیدم


#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

عاشق شده‌ای ای دل سودات مبارک باد
از جا و مکان رَستی آن جات مبارک باد

خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی
کالای عجب بُــــردی کالات مبارک باد


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

بی قدر ساخت خود را، نَخوَت فزود ما را
بر ما و خود ستم کرد، هر کس سُتود ما را

چون موجه‌ی سرابیم، در شوره‌زار عالم
کز بود بهره‌ای نیست، غیر از نمود ما را

آیینه‌های روشن، گوش و زبان نخواهند
از راه چشم باشد، گفت و شنود ما را

خواهد کمان هدف را پیوسته پای بر جا
زان در نیارد از پا، چرخ کبود ما را

چون خامه‌ی سبک مغز، از بی‌حضوری دل
شد بیش روسیاهی، در هر سجود ما را

گر صبح از دل شب، زنگار می‌زداید
چون از سپیدی مو، غفلت فزود ما را؟

تا داشتیم چون سرو، یک پیرهن درین باغ
از گرم و سرد عالم، پروا نبود ما را

از بخت سبز چون شمع صائب گلی نچیدیم
در اشک و آه شد صرف، یکسر وجود ما را

#حضرت_صائب
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

یادگـاری کز آدمی‌زاد است
سخن است آن دگر همه باد است

سخنی کو چو روح بی‌عیب است
خازنِ گنجِ خانه‌ی غیب است

#حکیم_نظامی‌
#جادو_سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

ز من گیر اینکه مَردی کور چشمی
ز بینای غلط بینی نکــــو تر

ز من گیر اینکه نادانی نکو کیش
ز دانشمندِ بی دینی نکــو تر

#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

در عشق زنده باید کز مُرده هیچ ناید
دانی که کیست زنده؟ آن کو ز عشق زاید

گرمی شیرِ غُران تیزی تیغِ بُران
نری جمله نران با عشق کُند آید

هرگز چنین دلی را غصه فرونگیرد
غم‌های عالم او را شادی دل فزاید

در عشق جوی ما را در ما بجوی او را
گاهی منش ستایم گاه او مرا ستاید

تا چون صدف ز دریا بگشاید او دهانی
دریای ما و من را چون قطره دررباید


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

صنما تو همچو شیری من اسیرِ تو چو آهـــو
به جهان کی دید صیدی که بترسد از رهایی؟


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

دلبــــران را دل اسیرِ بی‌دلان
جمله معشوقان شکارِ عاشقان

هر که عاشق دیدیَش معشوق دان
کو به نسبت هست هم این و هم آن


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…
Подписаться на канал