﷽ پیر رومی آن امام راستان آشنای هر مقام راستان هرکجا رومی بَرد آنجا برو یک دو دم ازغیر او بیگانه شو توکه دانی ازمقام پیر روم می ندانی از کلام پیر روم حکیم اقبال چسان به سینه چراغی فروختی اقبال بخویش آنچه توانی به ما توانی کرد حکیم اقبال @P_A_R_Si
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غلّه اندوزند
عالمی را که گفت باشد و بس
هر چه گوید نگیرد اندر کس
عالم آن کس بوَد که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند
#پادوشاه_سخن
#گلستان
#خواجهیشیراز
#سعدیشیرینسخن
@Molana_EqbalLahori
شاخ و برگ و رنگ و بوی گُل همان
بر جمالش نالهی بلبل همان
از طلسم رنگ و بوی او گذر
ترک صورت گوی و در معنی نگر
مرگ باطن گرچه دیدن مشکل است
گُل مخوان او را که در معنی گِل است
زندگانی ســـــوختن با ساختن
در گِلی تخــــم دلی انداختن
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
♥️✨
دین حق از کافری رسوا تر است
زانکه مــلا مؤمن کافر گر است
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
تو عقابی طایف افـــلاک شو
بال و پر بگشا و پاک از خاک شو
من نگویم در گذر از کاخ و کوی
دولت توست این جهان رنگ و بوی
دانه دانه گوهــر از خاکش بگیر
صید چون شاهین ز افلاکش بگیر
تیشهی خود را به کوهسارش بزن
نوری از خود گیر و بر نارش بزن
از طریــق آزری بیگانه باش
بر مراد خود جهان نو تراش
دل به رنگ و بوی و کاخ و کو مده
دل حریم اوست جز با او مده
مردن بی برگ و بی گور و کفن
گم شدن در نقره و فرزند و زن
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
گفتم آیین وفا چیست درین عالم؟ گفت:
گفتهی مبتذلی یا سخن بیجایی !!!
#ملک_الشعرای_بهار
@Molana_EqbalLahori
سخن بزرگ شود چون درست باشد و راست
کس ار بزرگ شد از گفتهی بزرگ رواست
چه جد، چه هزل، درآید به آزمایش کج
هر آن سخن که نپیوست با معانی راست
شنیدهای که به یک بیت فتنهای بنشست
شنیدهای که ز یک شعر کینهای برخاست
سخن گر از دل دانا نخاست زیبا نیست
گرش قوافی مطبوع و لفظها زیباست
کمال هر شعر اندر کمال شاعر اوست
صنیع دانا انگارهی دل داناست
چو مرد گشت دنی قولهای اوست دنی
چو مرد والا شد گفتههای او والاست
سخاوت آرد گفتار شاعری که سخیست
گدایی آرد اشعار شاعری که گداست
نشان سیرت شاعر ز شعر شاعر جوی
که فضل گلبن در فضل آب و خاک و هواست
نشان خوی دقیقی و خوی فردوسیست
تفاوتی که به شهنامهها ببینی راست
جلال و رفعت گفتارهای شاهانه
نشان همت فردوسی است بیکم و کاست
#ملک_الشعرای_بهار
@Molana_EqbalLahori
پیرانهسر همای سعادت به من رسید
وقت زوال سایهی دولت به من رسید
پیمانهام ز رعشهی پیری به خاک ریخت
بعد از هزار دور که نوبت به من رسید
بیآسیا ز دانه چه لذت برد کسی؟
دندان نمانده بود چو نعمت به من رسید
شد مهربان سپهر به من آخر حیات
در وقت صبح خواب فراغت به من رسید
صافی که بود قسمت یاران رفته شد
درد شرابخانهی قسمت به من رسید
مجنون غبار دامن صحرای غیب بود
روزی که درد و داغ محبت به من رسید
این خوشههای گوهر سیراب همچو تاک
صائب ز فیض اشک ندامت به من رسید
#حضرت_صائب
@Molana_EqbalLahori
در دو عالم هر کجا آثار عشق
ابن آدم سِری از اسرار عشق
سِرِ عشق از عالم ارحام نیست
او ز سام و حام و روم و شام نیست
کوکب بیشرق و غرب و بیغروب
در مدارش نی شمال و نی جنوب
خُرده خُرده غیب او گردد حضور
نی حدود او را نه ملکش را ثُغور
از وجودش اعتبار ممکنات
اعتدال او عیار ممکنات
من چه گویم از یم بیساحلش
غرق اعصار و دهور اندر دلش
آنچه در آدم بگنجد عالم است
آنچه در عالم نگنجد آدم است
برتر از گردون مقام آدم است
اصل تهذیب احترام آدم است
زندگی ای زنده دل دانی که چیست؟
عشق یک بین در تماشای دوییست
مرد و زن وابستهی یکدیگر اند
کائنات شوق را صورتگر اند
زن نگهدارندهی نار حیات
فطرت او لوح اسرار حیات
آتش ما را به جان خود زند
جوهر او خاک را آدم کند
در ضمیرش ممکنات زندگی
از تب و تابش ثبات زندگی
ارج ما از ارجمندیهای او
ما همه از نقشبندیهای او
علم از تحقیق لذت میبرد
عشق از تخلیق لذت میبرد
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
♥️✨
گلهای دارم از تو و گلهای
که نگنجد به هیچ حوصلهای
گلهای دود در دماغم از آن
گلهای باد بر چراغم از آن
#وحشی_بافقی
@Wahshi_Bafghi
چون غریبان در دیار خود مرو
ای ز خود گم اندکی بیباک شو
این و آن حکم تو را بر دل زند
گر تو گویی این مکن آن کن ،کند
در بیابانِ طلب دیوانه شو
یعنی ابراهیم این بتخانه شو
چون زمین و آسمان را طی کنی
این جهان و آن جهان را طی کنی
از خدا هفت آسمان دیگر طلب
صد زمان و صد مکان دیگر طلب
بی خود افتادن لب جوی بهشت
بینیاز از حرب و ضرب خوب و زشت
همسفر با اختران بودن خوش است
در سفر یک دم نیاسودن خوش است
هر زمان نزدیک تر نزدیکتر
تا نمایان شد کوهستان قمر
ابرها بی نم ، هواها تُند و تیز
با زمین مردهای اندر ستیز !
عالم فرسودهای بیرنگ و صوت
نی نشان زندگی در وی نه موت
هر چه پیش آید ترا ای مرد هوش
گیر اندر حلقه های چشم و گوش
چشم اگر بیناست هر شی دیدنیست
در ترازوی نگه سنجیدنیست
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
تو اگر داری تمیز خوب و زشت؟
دل نبندی با کلوخ و سنگ و خِشت
پر که از خاک و برخیزد ز خاک
حیف اگر در خاک میرد جان پاک
گر چه آدم بردمید از آب و گِل
رنگ و نم چون گُل کشید از آب و گِل
حیف اگر در آب و گل غلطد مدام
حیف اگر برتر نپرد زین مقام
جان نگنجد در جهات ای هوشمند
مرد حُر بیگانه از هر قید و بند
حُر ز خاک تیره آید در خروش
زانکه از بازان نیاید کار موش
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
یکی را نصیحت مگـو ای شگفت
که دانی که در وی نخواهد گرفت
#سعدیشیرینسخن
@Molana_EqbalLahori
از خود اندیش و از این بادیه ترسان مگذر
که تو هستی و وجود دو جهان چیزی نیست
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
دیدهی ما سیر چشمان شأن دنیا بشکند
همچو جوهر نقش را آیینهی ما بشکند
بر سفال جسم لرزیدن ندارد حاصلی
این سبو امروز اگر نشکست فردا بشکند
هر سر خاری کلید قفل چندین آبلهاست
وای بر آن کس که خاری بیمحابا بشکند
از حباب ما گره در کار بحر افتاده است
میکشد دریا نفس هر گاه ما را بشکند!
از شکست آرزو هر لحظه دل را ماتمیست
عشق کو کاین شیشهها را جمله یکجا بشکند؟
کشتی ما چون صدف در دامن ساحل شکست
وقت موجی خوش که در آغوش دریا بکشند
همت مردانه میخواهد، گذشتن از جهان
یوسفی باید که بازار زلیخا بشکند
بال پروازش در آن عالم بود صائب فزون
هر که اینجا بیشتر در دل تمنا بشکند
#حضرت_صائب
@Molana_EqbalLahori
بر کِشت و خیابان پیچ بر کوه و بیابان پیچ
برقی که به خود پیچد میرد به سحاب اندر
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
خامُش کن و حیران نشین حیران حیرت آفرین
پخته سخن مَردی ولی گفتار خامت میکند
#حضرت_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori
هان ای پسر عزیز دلبند
بشنو ز پدر نصیحتی چند
زین گفته سعادت تو جویم
پس یاد بگیر هر چه گویم
با مادر خویش مهربان باش
آماده خدمتش به جان باش
با چشم ادب نگر پدر را
از گفتهی او مپیچ سر را
چون این دو شوند از تو خرسند
خرسند شود ز تو خداوند
در کوچه چو میروی به مکتب
معقول گذر کن و مؤدب
چون باادب و تمیز باشی
پیش همه کس عزیز باشی
در مدرسه ساکت و متین شو
بیهوده مگوی و یاوه مشنو
اندر سر درس گوش می باش
با هوش سخن نیوش می باش
میکوش که هر چه گوید استاد
گیری همه را به چابکی یاد
کم گوی و مگوی هر چه دانی
لب دوخته دار تا توانی
بس سر که فتاده زبان است
با یک نقطه زبان زیان است
آن قدر رواست گفتن آن
کاید ضرر از نهفتن ان
نادان به سر زبان نهد دل
در قلب بود زبان عاقل
اندر وسط کلام مردم
لب باز مکن تو بر تکلم
زنهار مگو سخن بجز راست
هر چند ترا در آن ضررهاست
گفتار دروغ را اثر نیست
چیزی ز دروغ زشت تر نیست
تا پیشه تست راست گویی
هرگز نبری سیاه رویی
از خجلت شرمش ار شود فاش
یاد آر و دگر دروغ متراش
چون خوی کند زبان به دشنام
آن به که بریده باد از کام
از عیب کسان زبان فرو بند
عیبش به زبان خویش مپسند
در صحبت سفله چون در آیی
بالطبع به سفلگی گرایی
با مردم ذی شرف در آمیز
تا طبع تو ذی شرف شود نیز
در عهد شباب چند سالی
کسب هنری کن و کمالی
تا آن که به روزگار پیری
در ذلت و مسکنت نمیری
امروز سه سال پیش از این نیست
بی علم دگر نمی توان زیست
گر صنعت و حرفتی ندانی
زحمت ببری ز زندگانی
از طب و طبیعی و ریاضی
قلب تو به هر چه هست راضی
یک فن بپسند و خاص خود کن
تحصیل به اختصاص خود کن
چون خوب کم از بد فزون به
ذی فن به جهان ز ذی فنون به
آن طفل که قدر وقت دانست
دانستن قدر خود توانست
هرچه آن که رود ز دست انسان
شاید که به دست آید آسان
جز وقت که پیش کس نپاید
چون رفت ز کف به کف نیاید
گر گوهری از کفت برون تافت
در سایهی وقت میتوان یافت
ور وقت رود ز دستت ارزان
با هیچ گوهر خرید نتوان
هر شب که روی به جامه خواب
کن نیک تأمل اندر این باب
کان روز به علم تو چه افزود
وز کرده خود چه بردهای سود
روزی که در آن نکردهای کار
آن روز ز عمر خویش مشمار
#ایرج_میرزا
@Molana_EqbalLahori
علم را بیسوز دل خوانی شر است
نور او تاریکی بحر و بر است
بی محبت علم و حکمت مردهای
عقل تیری بر هدف ناخوردهای
کور را بیننده از دیدار کن
بولهب را حیدر کرار کن
شبنم ما در نگاه ما یم است
از نگاه او یم ما شبنم است
تو کلیمی چند باشی سرنگون؟
دست خویش از آستین آور برون
مرد حق از کس نگیرد رنگ و بو
مرد حق از حق پذیرد رنگ و بو
هر زمان اندر تنش جانی دگر
هر زمان او را چو حق شانی دگر
من نمیگویم که راهش دیگر است
کاروان دیگر نگاهش دیگر است
حق ببین حق گوی و غیر از حق مجوی
یک دو حرف از من به آن ملت بگوی
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
عقل خود بین غافل از بهبود غیر
سود خود بیند نبیند سود غیر
دیدهها بی نم ز حُبِ سیم و زر
مادران را بار دوش آمــد پسر
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
عاقل آن نیست که فضلی و کمالی دارد
عاقل واقعی آن هست که مالی دارد
ای پسر فضل و ادب اینهمه تحصیلمکن
فضل اندازه و تحصیل روالی دارد
اندرین دوره بهمال است جمال همه کس
نشود خوار عزیزی که جمالی دارد
من پی علم شدم مدعیان در پی مال
هرکسی خاصیتی بخشد و حالی دارد
ای پسر هرکه ترا خواهد و تعقیب کند
بر حذر باش از او زانکه خیالی دارد
شاعر زنده فقیر است و تهیدست ولی
از پس مرگ عجب جاه و جلالی دارد
مرد عاقل دگر و آدم کامل دگرست
آدمی شـــو اگرت عقل عقالی دارد
آدم آنست که با نفس خود از روی یقین
روز و شب کشمکش و جنگ و جدالی دارد
#ملک_الشعرای_بهار
@Molana_EqbalLahori
♥️✨
دلگیــر نیست از تن ، جانهای زنگ بسته
کنج قفس بهشت است، بر مرغ پر شکسته
#حضرت_صائب
@Molana_EqbalLahori
گر چه دهان پُر است ز گفتار لب ببند
خاموش کن که پیشِ حسودانِ منکریم
#حضرت_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori
زیرکی از عشق گردد حق شناس
کار عشق از زیرکی محکم اساس
عشق چون با زیرکی همبر شود
نقشبند عالم دیگر شود
خیز و نقش عالم دیگر بنه
عشق را با زیرکی آمیز ده
زندگی را سوز و ساز از نار توست
عالم نو آفریدن کار توست
اندرون توست آن عالم نگر
میدهم از محکمات او خبر
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
خوش آن کو بر درِ دونان نریزد آبروی خود
به کنج فقر اگر جانش برون آید ز بی نانی
#وحشی_بافقی
@Molana_EqbalLahori
♥️✨
من خَمُش کردم به ظاهر لیک دانی کز درون؟
گفتِ خون آلود دارم در دل خون خوارِ خود !
#حضرت_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori
از پختگیست گر نشد آواز ما بلند
کی از سپند سوخته گردد صدا بلند؟
سنگین نمیشد این همه خواب ستمگران
گر میشد از شکستن دلها صدا بلند
همــوار میشود به نظر باز کردنی
قصری که چون حباب شود از هوا بلند
رحمی به خاکساری ما هیچکس نکرد
تا همچو گردباد نشد گرد ما بلند
از جوهری نگین به نگین دان شود سوار
از آشنا شود سخن آشنا بلند
فریاد میکند سخنان بلند ما
آواز ما اگر نشود از حیا بلند
از بس رمیده است ز همصحبتان دلم
بیرون روم ز خود چو شد آواز پا بلند
بلبل به زیر بال خموشی کشید سر
صائب به گلشنی که شد آواز ما بلند
#حضرت_صائب
@Molana_EqbalLahori
در جهان خوار و زبونم کردهای
نقش خود رنگین ز خونم کردهای
خویشتن را وانمودن زندگیست
ضرب خود را آزمودن زندگیست
از بلا ها پخته تر گردد خودی
تا خدا را پرده در گردد خودی
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
راحت جان طلبی راحت جان چیزی نیست
در غم همنفسان اشک روان چیزی هست
چشم مخمــور و نگاه غلط انداز و سرود
همه خوبست ولی خوشتر از آن چیزی هست
حُسن رخسار دمی هست و دمی دیگر نیست
حُسن کردار و خیالات خوشان چیزی هست
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori
تویی دریا منم ماهی چنان دارم که میخواهی
بکن رحمت بکن شاهی که از تو ماندهام تنها
#حضرت_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori
مرد مؤمن زنده و با خود به جنگ
بر خود افتد همچو بر آهو پلنگ
کافر بیــــدار دل پیش صنم
به ز دینداری که خفت اندر حرم
چشم کورست اینکه بیند ناصواب
هیچ گه شب را نبیند آفتاب
صحبت گُل دانه را سازد درخت
آدمی از صحبت گُل تیره بخت
دانه از گل میپذیرد پیچ و تاب
تا کند صیـــد شعاع آفتاب
#حکیماقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori