کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام. www.kaleme.com ارتباط با کانال کلمه @kaleme_admin 📷 اینستاگرام: instagram.com/kalemeh/
🔴 چند کلمه برای دو مادر!
✍️ محمدجواد اکبرین
امروز ۲۱ خرداد است، هزارمین روز جنبش زن، زندگی، آزادی و تولد کیان پیرفلک. کودکی که اگر در میانهی این جنبش، به دست مأموران جمهوری اسلامی کشته نمیشد امروز ۱۲ ساله بود.
مادرش ماهمنیر، در روز خاکسپاری کیانِ ۹ سالهاش گفت «پلیسها با لباسهای گاردی بودن، رفتیم از جلوشون رد شدیم… ماشین رو به رگبار بستن...» بعدها که برای اعتراف اجباری او را جلوی دوربین تلویزیون نشاندند باز هم حاضر به تغییر روایتش نشد فقط گفت «مأموران عمدا تیراندازی نکردند»!
خانواده کیان وقتی دیدند حکومت، عباس مجاهد کورکوری را پیدا کرد تا سرش را به بهانه قتل کودکشان بالای دار ببرد رسما کنار عباس و خانوادهاش ایستادند و حتی وکیل خودشان را به عنوان وکیل عباس معرفی کردند… تا امروز صبح که سرانجام اعلام کردند عباس اعدام شد! دقیقا هزار روز بعد از مهسا ژینا امینی. دقیقا روز تولد کیان پیرفلک، و این اصلا اتفاقی نیست.
در این عکس، مادران کیان و عباس کنار هم ایستادند و با صدای بلند گفتند «قاتل کیان خودِ تویی! برای طناب دارت دنبال گردن تازه نگرد!» حالا هر دو مادر داغدارند و جمهوری اسلامی امروز از همین عکس انتقام گرفت. از دادخواهی برای کیان انتقام گرفت و از تمام هزار روزی که بر زن، زندگی و آزادی گذشت.
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 تماس گرفتند و گفتند بیایید برای سازش!
خانوادههای عزادار انفجار بندر شهید رجایی در چهلم عزیزانشان خواهان اعلام رسمی علت فاجعه و معرفی و مجازات مقصران هستند
🔴 حتی در بند؛ آزادتر از صاحبان قدرت
✍️ عبدالله مؤمنی
▫️در حالی که کمتر از یک روز از انتشار بیانیهی ۸۰۰ نفر از فعالان مدنی و سیاسی در حمایت از توقف اجرای حکم آقای قدیانی میگذرد، امروز ایشان با وجود وضعیت جسمی نامناسب به زندان بازگردانده شد. این اقدام، نشانهای روشن از بیتوجهی به قانون، حقوق شهروندی و نادیده گرفتن کنشهای مدنی و قانونی در جامعه است.
▫️بازگشت آقای قدیانی به زندان، با شرایط نگرانکننده جسمی، نمونهای آشکار از بیاعتنایی به کرامت انسانی و اصول بنیادین حقوق بشر و قانون اساسی است. آیا همدلی با رنج مردم، ایستادگی در برابر بیعدالتی، و همراهی با مظلومان باید تاوان داشته باشد؟
▫️قدیانی نه در پی قدرت، بلکه همواره وفادار به حقیقت بوده است. آنکه به صدای وجدان خود وفادار میماند، حتی در بند، آزادتر از صاحبان قدرت است. تداوم بازداشت آقای قدیانی در آستانهی ۸۰ سالگی، نه نشانهی اقتدار، که نشانهی ترس از صدای حقیقت است.
*شبکه ایکس
@kaleme
🔴 درگذشت «مترجم کتابهای سرخ»
🔺بیژن اشتری از میانههای دهه هشتاد پروژه بزرگ ترجمه زندگینامهها و رخدادهای مربوط به اتحاد شوروی و بلوک شرق را آغاز کرد. کتابهایی مانند «لنین»، «تروتسکی، کاهن معبد سرخ»، زندگینامههایی از «برژنف»، «بوخارین»، «استالین» و «چائوشکسو» و... تنها بخشی از آثاری بودند که او ترجمه کرد. کتابهایی چون «امید علیه امید»، «دستنوشتهها نمیسوزند»، «ادبیات علیه استبداد: پاسترناک و ژیواگو»، «شوروی ضد شوروی» و «حرمسرای قذافی» تنها بخشی از ترجمههای او در حوزه دیکتاتوریها و ادبیات بود.
🔺آخرین اثر چاپشده او «سکوت همچون سلاح» که به زندگی و مرگ «ایساک بابل» میپرداخت، انتهای اسفند ۱۴۰۳منتشر شد. رفتنش از بین ما خیلی زودتر از آنچه بود که انتظار میرفت؛ اما چنان در سال های عمر پربرکتش، تکاپو کرده است که گویی به قدر تمام روزهایی که جامعه ایران، جای بزرگ خالیاش را احساس میکند، کتاب ها و قلمیهایش نشسته است.
✍️ مرضیه حاجیهاشمی
گزیده یادداشت
@kaleme
🔴 بیانیه و هشدار بیش از ۸۰۰ فعال سیاسی و مدنی درباره وضعیت سلامت ابوالفضل قدیانی
▫️ما، امضاکنندگان این نامه، جمعی از شهروندان، فعالان مدنی، سیاسی و فرهنگی کشور، با ابراز نگرانی جدی نسبت به وضعیت سلامت و شرایط جسمی جناب آقای ابوالفضل قدیانی، که در ۸۰ سالگی از بیماریهای مزمن و جدی رنج میبرد، خواستار بازنگری فوری در وضعیت قضایی و آزادی ایشان، دستکم با توجه به ترتیبات قانونی مختلف از جمله توقف، مرخصی و … هستیم. ابوالفضل قدیانی امروز در شرایطی قرار دارد که تداوم حبس میتواند تبعات جبرانناپذیری برای جان و سلامت وی بههمراه داشته باشد.
▫️ما بر این باوریم که ادامه بازداشت ایشان، نهتنها با موازین قانونی و انسانی سازگار نیست، که با حفظ کرامت انسان نیز در تضاد است. بنابراین انتظار میرود با صدور دستورات عاجل و قاطع، زمینه بررسی مجدد وضعیت آقای قدیانی فراهم و با اقدام به موقع، از بروز هرگونه آسیب بیشتر به سلامت ایشان جلوگیری شود.
📎فهرست امضاها .
@Kaleme
🔴 تأملی در سخنان رهبری در روز ۱۴ خرداد
✍️ محمدجواد مظفر
▫️رهبری در بخشی از سخنان مبسوط خود در روز چهاردهم خرداد به نکتهای اشاره کردند که از منظرهای گوناگون قابل تأمل است. ایشان اظهار داشتند: «اولین مطلبی که در باب هستهای به آمریکاییها گفتیم این است که شما چهکاره هستید که ایران غنیسازی داشته باشد یا خیر؟ به شما چه!» این سخن ایشان تأملاتی در پی خواهد داشت؛ زیرا این حرف به خودی خود قابل دفاع و از موضع استقلال و توانمندی است. اما براساس منطق موقعیت پرسش برانگیز است.
۱. اگر موضوع غنیسازی وحد و حدود آن ربطی به آمریکاییها ندارد اساساً چرا ایران وارد مذاکره با آمریکا شد؟! ایران از قبل از مذاکرات بارها اعلام کرد تنها درباره انرژی هستهای حاضر به مذاکره است.
۲. اگر بیخ گلوی تحریمهای کمرشکن در تمامی بخشها در دستان آمریکا نبود آیا لزومی به مذاکره چه در چارچوب برجام و چه مذاکرات فعلی میبود؟
۳. ایران عضو آژانس بینالمللی انرژی هستهای است، و سالهاست که بازرسان آژانس نسبت به میزان و مراکز غنیسازی ایران اما و چراهای فراوان دارند و تا کنون حتی با تغییر مدیران کل آژانس نیز همچنان موضوع از نگاه آنان لاینحل باقی ماندهاست.
۴. هرچند که در این موارد پیشبینی قطعی کاری است بس دشوار اما من نیز به سهم خود باتوجه به جوانب گوناگون و اهداف ترامپ به عنوان یک سوداگر اقتصادی میتوانم بگویم که رجزخوانی او درمورد حمله نظامی تحقق عملی نخواهد یافت، اما افزایش تحریمها و بستن راههای گوناگون بر روی مراودات اقتصادی برای ایران و فعال شدن مکانیزم ماشه توسط اروپائیان در صورت نرسیدن به یک توافق نسبی و حتی حداقلی محقق خواهدشد.
آن گاه کشور در چه چالهای گرفتار میشود؟!!
۵. آیا میتوانیم دلخوش باشیم که حرفها و مواضع به شدت رادیکال و علنی دوطرف علیه یکدیگر غیر از آن چیزی است که در پشت درهای بسته در جریان است؛ و دو طرف چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند؟! امید که این دور از مذاکرات به سرانجامی منجر شود که به سود منافع ملی ایران باشد.
@Kaleme
«آخرین عکس یادگاری با پابند
از بازداشت در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا آزادی در ۵ خرداد ۱۴۰۴ هزینههای روحی و مالی فراوانی به من وارد شده و من نه فراموش میکنم و نه میبخشم. اما از مسیری که آغاز کردهام بازنمیگردم. اکنون آگاهانهتر و مصممتر در راه فعالیت صنفی گام برمیدارم.»
✍️ مژگان باقری
معلم و فعال صنفی معلمان
شبکه ایکس
@Kaleme
🔴 تجربهٔ زیستهی هالهی سحابی
در پیوند با انسانهای مدنی
✍️ محترم رحمانی
🔺 جامعه و قشرهای آن همیشه در تکاپوی الگوها به سر میبرد؛ که در انتخاب آن، حوادث، اتفاقها، رسانهها و اقتدار و… تأثیر دارد. همین حالا ورزشیها، بازیگران، بلاگرها و سلبریتیها به الگوی انتخابی بسیاری از افراد جامعه تبدیل شدهاند. هدف از این یادداشت نقد الگوها و مدلهای زیستی نسلهای متفاوت در ایران، ارزیابی و یا به قول امروزیها، قضاوت و داوری دربارهٔ آنها نیست؛ اما قصد آن را دارد تا از الگوهای مدنی مورد توجه خویش سخن بگوید تا به قول شهید صابر، بابی گشوده شود.
🔺 هاله سحابی در جنگ، در دوران سیاه دههی ۶۰، در دورهٔ اصلاحات و در پس از اصلاحات و در زندان، همان هاله است… و ضمن آنکه میاندیشد دخترِ کسی، همسر و مادری است، فعال مدنی و مادر صلح است. گاه خانهنشین است و زمانی در بطنِ حوادث سهمگین در زندان، و زمانی در کنار پیکر پدر، با ضربهای سهمناک از میان ما میرود. به نظر میرسد الگوی زیست مدنی هاله، به لحاظ شخصیتی و منش، برای جامعهٔ توسعهنیافتهٔ ما چند پیام روشن دارد که از ویژگیهای او نشأت میگیرد...
📎منبع و متن کامل
@Kaleme
جمعی از فعالان سیاسی و مدنی به دیدار علیرضا بهشتی شیرازی رفتهاند که چند روز پیش پس از تحمل ۱۵ ماه حبس از زندان اوین آزاد شد. آقای بهشتی شیرازی، روزنامهنگار، مترجم و مدیر انتشارت روزنه است که به «جرم شرکت در همایش مجازی نجات ایران» ۱۵ ماه زندانی شد. او پس از اعتراضات سال ۸۸ نیز بازداشت و پس از تحمل ماهها سلول انفرادی و با سپری کردن ۵ سال زندان آزاد شده بود. بهشتی شیرازی از رزمندگان سالهای جنگ و مشاور ارشد میرحسین موسوی در جنبش سبز بود.
*عکس از کانال خبرانهها
@kaleme
🔴 روایتی از یک دادگاه نمایشی؛ تجربهای از بیعدالتی سیستماتیک در قوه قضاییه ایران
✍️ مریم یحیوی
به توصیه رفیق گرامی و کنشگر شریف، احمدرضا حائری ، تصمیم گرفتم تجربه شخصیام از دادگاهی که با قضاوت ابوالقاسم صلواتی برگزار شد، روایت کنم. شاید این نوشته سهمی هرچند کوچک در افشای بیعدالتی ساختارمند و نبود استقلال در قوه قضاییه ایران داشته باشد.
در ۱۱ آبان ۱۳۹۳، توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شدم. پس از ساعتها تفتیش خانه پدری، به بازداشتگاه ۲-الف (وابسته به سپاه پاسداران) منتقل شدم. در آنجا به مدت ۲۷ روز در سلول انفرادی نگهداری و تحت بازجوییهای فشرده و توهینآمیز قرار گرفتم. این فشارها برای من که درگیر روند رادیوتراپی پس از دو سال شیمیدرمانی بودم، آثار روانی و جسمی مضاعفی داشت.
بیماری من از نخستین بازداشت در بهمن ۸۹ در بند امنیتی ۲۰۹ (وابسته به وزارت اطلاعات) اوین آغاز شده بود. به همین دلیل، تصمیم گرفتم روند درمان را در دوران بازداشت متوقف کرده و همان شب اول، اعلام اعتصاب درمان کردم.
از ساعتها بازجویی طولانی، همراه با فحاشی، تحقیر و تهدید که بگذریم، یکی از بازجوها که لحنش شبیه مداحان بود، در پایان جلسهای با لحنی تحقیرآمیز گفت: «آمادهای ۷–۸ سال بری زندان بلکه آدم بشی؟»
تهدیدی که بعدها معنای عینی آن را فهمیدم.
پس از آزادی موقت، پروندهام به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب ارجاع شد؛ شعبهای که زیر نظر قاضی صلواتی، چهرهای شناختهشده برای صدور احکام سنگین و ناعادلانه علیه فعالان مدنی و سیاسی، اداره میشود.
روز دادگاه، پس از نیمساعت انتظار، به همراه وکلایم وارد اتاق صلواتی شدیم. تجربه دادگاه پنجدقیقهای در سال ۹۰ با قاضی مقیسه، که با فحاشی و اهانت همراه بود، هنوز از خاطرم نرفته بود. با استرس وارد اتاق شدم. قاضی صلواتی با خندهای مصنوعی گفت: «بشین»، و به صندلیای که روبهرویش قرار داشت اشاره کرد. وکلا در گوشهای نشسته بودند و نماینده دادستان هنوز وارد نشده بود.
صلواتی با نیشخند گفت:
«با این قد و قواره و مریضی، چقدر پرونده قطور داری!»، و خندید. سپس به تمسخر گفت: «اعتصاب درمان هم که کردی!» سعی کردم از فرصت استفاده کنم و گفتم: «این حجم از پرونده بر پایه چند خط پرینت از فیسبوک ساخته شده.» ناگهان با تندی گفت: «تا من نگفتم، حرف نزن! اینجا دادگاهه، میفهمی؟»
دادستان وارد شد و بدون کوچکترین توجهی به من، کنار قاضی نشست و درگوشی صحبتهایی کردند. پس از چند دقیقه، صلواتی از من خواست مشخصاتم را بنویسم و سپس با لحنی سریع شروع به خواندن اتهامات کرد. از جمله:
ارتباط با خانواده زندانیان سیاسی؛
انتشار اخبار مربوط به ضرب و شتم زندانیان (اشاره به وقایع «پنجشنبه سیاه» در بند ۳۵۰ اوین)؛
دیدار با برخی فعالان مدنی و سیاسی ...
نه اجازه دفاع داشتم، نه وکلا اجازه سخن داشتند. صلواتی در واکنش به اعتراض وکلا گفت: «آدم زنده که وکیل نمیخواد!» سپس فرمی به من داد و گفت: «در دو سه خط بنویس چی میخوای بگی یا تقاضای بخشش داری؟»
نوشتم که هیچیک از اتهامات را نمیپذیرم و آماده دفاع هستم. نگاهی انداخت، پوزخندی زد و گفت: «میتونی بری، خیالت راحت.»
حدود یک ماه بعد، برای دریافت حکم مراجعه کردم. منشی دادگاه برگهای به من داد که وقتی چشمم به آن افتاد، زانوهایم سست شد: ۹ سال حبس تعزیری، که ۷ سال آن اجرایی بود.
مصادیق «اجتماع و تبانی علیه امنیت» چنین فهرست شده بود:
۱-شرکت در تجمع دفاع از مردم غزه و کوبانی؛ (بهزعم دادگاه، چون برگزارکنندگان گرایش چپ داشتند، این اقدام امنیتی محسوب میشد)
۲-دیدار با خانواده زندانیان سیاسی و ارتباط با دختر یکی از رهبران «فتنه»؛
۳-حمایت از «فرقه ضاله بهاییت» به بهانه حضور در تولد یکی از اعضای زندانی آن؛
۴-تجمع مقابل زندان اوین همراه خانواده زندانیان بند ۳۵۰؛
۵-تشکیل محافل دوستانه که به عنوان «محافل اغتشاش و فتنهگری» تلقی شده بود.
در بخش «تبلیغ علیه نظام» نیز چنین مواردی آمده بود:
۱-انتشار اخبار ضرب و شتم در بند ۳۵۰؛
۲-انتقاد از محرومیت درمانی زندانیان؛
۳-نگارش یادداشت درباره اسیدپاشیهای اصفهان که «سیاهنمایی» تلقی شده بود.
تمام این مصادیق، مصداق واضح آزادی بیان و عقیده هستند که هم طبق قانون اساسی ایران (اصول ۲۳، ۲۴، ۲۷) و هم طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر (مادههای ۱۹، ۲۰، ۲۱)، حقوق بنیادین شهروندان محسوب میشوند. اما نهتنها این اصول نادیده گرفته شد، بلکه به واسطه تکرار اتهامات مشابه از سال ۸۹، حکم نیز تشدید شد.
@Kaleme
🔴 به نام رهایی، به نام ایستادگی
برای عزیز قاسمزادهی مقاوم، صدای بلند عدالت، نغمهخوان رنجها و راوی صلابت در میانهی سلولهای بیپنجره...
🔴 محفلنشینی به جای تحزب
آقای رئیسجمهور! نگاه ضدتحزب به کشور آسیب میزند
🔴 وحدت نیروها و نیروهای اجتماعی جامعه
🎙️هدی صابر
به استقبال چهاردهمین سالگرد شهادتش
🔺نیروهای اجتماعی ایران بالندهتر، کیفیتر، عقلاییتر و امکاناتیتر از نیروهای سیاسیاند. الان اگر جامعهی ایران با این حاکمیت و این نیروها هنوز فرونریخته، محصول تلاش همین نیروهای اجتماعی است. اگر این نیروهای اجتماعی، وجدان، برنامهریزی و امکانات حداقلی و حد وسطی خود را از جامعه بیرون بکشد، فروپاشی کاملالعِیان است؛ هم اخلاقی، هم روحی، روانی و هم اقتصادی، اجتماعی. الان آجرهای زیرینی که جامعه را نگهداشتهاند، همین نیروهای اجتماعیاند نه نیروهای سیاسی. درست است که نیروهای سیاسی هزینهی بیشتری داده و امکانات بیشتری را از دست دادهاند؛ اما نیروهای اجتماعی ایران، عاقلانهتر، همبستهتر و با برنامهتر پیش رفتهاند. در وضعیت پیشآمده، کاستیهای نیروهای سیاسی را بپذیریم.
*دیماه ۱۳۸۸
📎متن کامل در پیوست
*سایت «در فیروزهای»
@kaleme
🔴 حمایت فراگیر از اعتصاب کامیونداران؛ مطالبهای فراتر از یک صنف
کلمه - در پی آغاز اعتصاب سراسری کامیونداران در مناطق مختلف کشور، موجی از همبستگی و حمایت از سوی نهادهای صنفی و مدنی، بهویژه انجمنها و کانونهای فرهنگیان، شکل گرفته است. طی روزهای اخیر، دستکم هفت بیانیه مستقل از سوی تشکلهای فرهنگیان استانهای فارس، کرمانشاه، تهران، اسلامآباد غرب، هرسین، اسلامشهر و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران منتشر شده که همگی ضمن حمایت از مطالبات صنفی کامیونداران، نسبت به وضعیت معیشتی این قشر و «بحران گستردهتر اعتماد عمومی و عدالت اجتماعی در ایران» هشدار دادهاند. بیانیههای منتشرشده، با زبانی انتقادی و هشدارآمیز، حاکی از همراهی عمیق فرهنگیان با رانندگانی است که “بار معیشت کشور را بر دوش دارند” و اکنون خود زیر بار تورم، گرانی قطعات، کاهش سهمیه سوخت، و ضعف زیرساختهای حملونقل در حال فرسایشاند.
🔺کانون صنفی معلمان تهران، در بیانیه خود، خواستههای کامیونداران را “معقول، مشروع و قابل تحقق” دانسته و از جمله آنها به «افزایش نرخ کرایهها متناسب با تورم»، «بیمههای کارآمد»، «امنیت شغلی»، «برخورد با فساد شبکههای بار» و «آزادی فوری بازداشتشدگان» اشاره کرده است.
🔺در بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس نیز آمده است: «برخوردهای امنیتی و قضایی با معترضان صنفی، نهتنها خلاف قانون و کرامت انسانی است، بلکه موجب تشدید شکاف اجتماعی خواهد شد.»
🔺شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نیز با اشاره به سابقه سرکوب اعتراضات صنفی در سالهای گذشته، اعلام کرده که حاکمیت به جای ارائه راهحل برای بحرانهای مزمن، الگوی تکراری فشار و ارعاب را دنبال میکند؛ الگویی که بهزعم این شورا، دیگر نمیتواند پاسخگوی مطالبات انباشته اقشار مختلف مردم باشد.
🔺بیانیههای دیگر، مانند آنچه از سوی فرهنگیان هرسین، اسلامآباد غرب و اسلامشهر صادر شده، لحنی هشدارآمیزتر دارند. در بخشی از بیانیه انجمن فرهنگیان اسلامآباد غرب آمده است: «راه برونرفت از این همه ستم و اجحاف، اتحاد و همبستگی اقشار مختلف مردم در یک صف متحد است.»
🔺کانون فرهنگیان اسلامشهر نیز با اشاره به بیاعتمادی عمیق به ساختارهای رسمی آورده است: «این بیانیه نه خطاب به حاکمان، که در حل مشکلات مردم ناتوان و بیتدبیرند، که خطاب به اقشار و اصناف گوناگون مردم کشور است، زیرا حاکمان نه توان حل بحرانها ،نه سواد و اندیشه ادارهی کشور و نه تحمل نقد دلسوزانه را دارند».
🔺فرهنگیان کرمانشاه نیز در بیانیه خود، با استفاده از استعارهای پرمعنا، جاده را به رگهای حیاتی زندگی مردم و کامیون و راننده را به خون جاری در آن رگها تشبیه کردهاند و خواستار حمایتهای ملموس، حتی به شکل کمکهای مالی مردمی به خانوادههای آسیبدیده رانندگان شدهاند.
در مجموع، این موج همبستگی صنفی فرهنگیان با کامیونداران، از مرز حمایت صنفی فراتر رفته و به نوعی هشدار اجتماعی درباره فروپاشی تدریجی زیرساختهای زندگی اقشار زحمتکش در کشور تبدیل شده است. تشکلهای صنفی فرهنگیان در بیانیههای خود، به شکلی بیسابقه از واژگانی چون “ستم سیستماتیک”، “فساد ساختاری”، “ناکارآمدی حکمرانی”، و “سرکوب مستمر” استفاده کردهاند و آنچه را که رخ میدهد، نه تنها بحران معیشتی یک صنف، بلکه نشانهای از بحران گستردهتر اعتماد عمومی و عدالت اجتماعی در ایران قلمداد کردهاند.
@Kaleme
🔴 آقای بهشتی برگشت؛
آزاد از بند، پابرجا در اندیشه
سید علیرضا بهشتی شیرازی، فعال سیاسی، و از چهرههای شناختهشده حوزه نشر و روشنفکری، امروز و دقایقی پیش از زندان اوین آزاد شد. علیرضا بهشتی در فروردینماه ۱۴۰۳ برای اجرای حکم دو سال حبس به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به زندان اوین منتقل شده بود؛ اتهامی که عمدتاً ناشی از شرکت و سخنرانیاش در نشست مجازی «گفتوگو برای نجات ایران» بود. علیرضا بهشتی، از چهرههای برجسته فکری و سیاسی دهههای گذشته است که پیش از این نیز در جریان جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ بازداشت و زندانی شده بود. او در سالهای اخیر بیشتر به فعالیتهای فرهنگی، ترجمه و نشر از طریق انتشارات «روزنه» مشغول بود.
✍️ مهدی محمودیان
@Kaleme
🔴 باز هم ملتها بازنده نشست «کمپ دیوید»؟
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️اکسیوس نوشت، «دونالد ترامپ روز دوشنبه ۹ ژوئن با تمامی اعضای تیم ارشد سیاست خارجی خود در «کمپ دیوید» ساعتها درباره بحران هستهای ایران و جنگ غزه گفتگو کردند» و اینکه «ترامپ هر دو بحران را در هم تنیده و بخشی از یک واقعیت منطقهای گستردهتر میداند که سعی در شکل دادن آن دارد». در این نشست ژنرالها و دریادارها نیز حضور داشتند.
▫️ «کاخ سفید» در حالی اعلام میکند، مهلت اولیه ترامپ برای توافق با ایران پنجشنبه این هفته به پایان میرسد که به نظر میرسد رئیس جمهور ناکام آمریکا در هر سه پرونده روسیه و اوکراین، ایران و همچنین غزه، اکنون قصد دارد، هر سه پرونده را به هم گره بزند و معامله ای کلانتر انجام دهد؛ چرا که ضمن ورود دادن روسیه به مذاکرات ایران و آمریکا، ایران را نیز در مذاکرات با حماس مداخله داده است.
▫️ آیا پوتینی که همچنان خواهان حداقل ۲۰ درصد خاک اوکراین است و جمهوری اسلامی که همچنان خواستار نابودی اسرائیل است، در مذاکرات جداگانه خود با ترامپ چه امتیازاتی را خواهند گرفت تا به نفع ناکامی های ترامپ در دو بحرانی که اکسیوس اعلام کرده، هر دو در کمپ دیوید، در هم تنیده و بخشی از یک واقعیت، عنوان شده قدم بردارند؟
▫️ آیا اسرائیل در ازای گروگانهای خود از تهدید نظامی تاسیسات هستهای ایران در صورت غنی سازی اندک دست برمی دارد؟ و آیا آمریکا قصد دارد چند استان اوکراین را به عنوان بخشی از خاک روسیه به رسمیت بشناسد تا پوتین دست آشتی پزشکیان را در دست ترامپ بگذارد؟ آیا توافقاتی در پیش است که باز هم ملتها بازنده نشست کمپ دیوید هستند؟
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 اعتصاب کامیونداران؛ کارزاری مدنی علیه اقتصاد بیمار
فریبا نظری
▫️تا آنجا که بررسیها نشان میدهد نخستین اعتصاب گسترده و طولانی کامیون داران در ایران در سالهای اخیر به سال ۱۳۹۷ باز میگردد که شامل پنج دور در ماههای خرداد، مرداد، مهر، آبان و دی آن سال در تعداد زیادی از شهرهای کشور برقرار بود.
• علت اعتصاب سراسری کامیونداران
▫️ثابت بودن کرایهها طی چند سال، نیاز به الگوی محاسبه قانونی کرایهها (منطق رفتار هزینهها بر حسب تن کیلومتر)، افزایش قیمت بیمهها، عوارض اتوبانها، کمیسیون بالای باربریها، هزینه بالای تعمیرات و قیمت بالای لوازم یدکی خودروها، کمبود کرایه، کاهش سهمیه سوخت و گران شدن لوازم خودرو مثل لاستیک و روغن بوده و خواست آنها محاسبه کرایه بر پایه تن کیلومتر، افزایش حقوق بازنشستگی و سختی کار، کسر حق پرداختی بیمه رانندگان، حذف دلالان و واسطهها از پایانهها و باربریها، نظارت بر برخوردهای غلط و سلیقهای مأموران راهنمایی و رانندگی و مجازات مأموران و افسران رشوهگیر بود. اعتصاب کامیون داران در سالهای ۱۴۰۱ و بهار سال جاری ( خرداد ۱۴۰۴) تقریبا با همین مطالبات و مشکلات، تکرار شده است.
▫️اعتصابات صنفی در جوامع، ابزار مدنی مطالبهگری گروههای متعدد از سطوح مختلف حاکمیت است که در مرحلهی نخست، طرح مطالبات و شکایات آنها نادیده گرفته شده و اینک با صدایی رسا و تغییر موقعیت و ترک محیط کار؛ بار دیگر خواستههای خود را با مدیران و سیاست گذاران درمیان میگذارند؛ بدان امید که شنیده و دیده شوند. در واقع نظام حکمرانی نباید فراموش کند اعتصابات گروههای مختلف میتواند در قالب بخشی از یک جنبش اجتماعی بزرگتر، ایفای نقش کند و کارکرد یک کارزار مقاومت مدنی را برعهده گیرد …(۱)
▫️تبدیل اعتراضات یک صنف به اعتصابات گسترده و تکرار آن در دورههای مختلف با فاصله زمانی قابل اعتنا در کشورمان، میتواند به عوامل و رویکردهای زیر مربوط باشد و تا زمانی که آنها تغییر نکند؛ همچنان با این پدیده البته با ویژگیهای متفاوتی روبرو خواهیم بود:
۱- انباشت مشکلات اقتصادی مستمر برای گروهها و اصناف مختلف در طی سالهای طولانی مانند تورم افسارگسیخته، تحریمهای اقتصادی و سیاسی، فساد سیستماتیک
۲- نبود سیاستگذاری و برنامهریزی عمیق و بلند مدت برای رفع یا کاهش بحرانها و مشکلات اقتصادی
۳- طبیعی شدگی بحرانهای اقتصادی در زندگی گروهها و قشرهای مختلف جامعه از سوی متولیان و سیاستگذاران کلان و عالی نظام حکمرانی
۴- شرطی شدن و توهم نظام حکمرانی مبنی بر کنترل و خاموشی موقت اعتصابات با سیاست چندگانه ارعاب، وعدههای بدون پشتوانه، و اتهام و انتساب آن به دشمنان خارجی و فتنه گران داخلی
۵- ضعف نهادهای مستقل صنفی
۶- نبود امنیت امکان کنشگری آزادانه و مقتدرانه صنفی در گروههای مختلف اصناف
۷- حل بخشی از مشکلات و مطالبات معترضان و اعتصاب کنندگان بصورت گذرا و دورهای در هر مقطع از اعتصابات
۸- نبود پاسخ گویی نظام مند و شفاف به مطالبات گروههای صنفی ازسوی مسئولان و متولیان ارشد
۹- سیاست زدگی و امنیت زدگی کنش گری و مطالبه گری اصناف و گروههای مختلف جامعه از سوی متولیان و نظام حکمرانی.
▫️این مورد آخر، یعنی سیاسی و امنیتی شدن اعتراضات و اعتصابات اصناف؛ بسیار اهمیت دارد زیرا هنگامی که مطالبهگری اصناف به جای اینکه به عنوان یک مشکل اقتصادی یا صنفی قانونی و قابل قبول دیده شود، توصیف و تفسیر سیاسی یا امنیتی به خود میگیرد، نتايج بسیار نامطلوبی به بار میآورد، از جمله:
-حل نشدن ریشهای مشکلات با تمرکز بر معلول به جای علل، و استمرار عوامل اصلی نارضایتی و اعتصاب
-برخورد سیاسی/امنیتی به جای شنیدن مطالبات و گفتوگو با معترضین و اعتصاب کنندگان و منجر شدن به ایجاد فضای قهری یا -قضایی با معترضین، دوری از حل بحران، عمیق تر شدن نارضایتیها، و بروز دوباره در زمانی دیگر
-بیاعتمادی و ناامیدی بیشتر نسبت به مسئولان و متولیان کشور
-رادیکالیزه شدن مطالبات
-تضعیف نهادهای صنفی مستقل
-تضعیف ظرفیت مذاکره و گفتوگو
-تکرار چرخه اعتراضات و اعتصابات
*ایران فردا
@Kaleme
▫️پدرم، ابوالفضل قدیانی، که به علت عفونت ریه در بیمارستان بستری بود، علیرغم داشتن ۸۰ سال سن و وجود ۵ استنت در قلب، سابقه بیماری خودایمنی حاد، مشکلات گوارشی و مشکل ستون فقرات و پوکی استخوان به زندان بازگردانده شد. زندانبانان به گواهی پزشکی قانونی، که وابسته به قوه قضاییه خودشان است، نیز وقعی ننهادند. پیرمرد از راهی که رفته پشیمان نیست. امیدوار است راهی که رفته گام کوچکی باشد برای برقراری آزادی، حکومت قانون و عدالت در ایران و من امیدوارم قانون و عدالت روزی برای آنانکه آزادی را در ایران به بند کشیدند نیز اجرا شود.
✍️ احمد قدیانی
شبکه ایکس
@kaleme
جواد یحیوی، بازیگر و مجری پیشین تلویزیون:
🔺مجری همایشهای مهندس موسوی بودم، بعد از ۸۸ از همه جا حذف و ممنوعالکارم کردند. در سال ۸۸ رفتاری که دوراندیشی بیشتری داشت رفتار بیبصیرت نامیده شد و بعدها معلوم شد که اتفاقا همان نگاه، صاحب بصیرت بیشتری بود…
@Kaleme
🔖بیش از ۸۰۰ کنشگر سیاسی و مدنی در هشدارنامهای با تاکید بر اینکه ابوالفضل قدیانی در شرایطی قرار دارد که تداوم حبس ممکن است با تبعات جبرانناپذیری برای او همراه باشد نوشتهاند: «انتظار میرود با صدور دستورات عاجل و قاطع، زمینه بررسی مجدد وضعیت آقای قدیانی فراهم و با اقدام به موقع، از بروز هرگونه آسیب بیشتر به سلامت ایشان جلوگیری شود».
📎متن کامل و امضاها
@kaleme
🔴 مجازات یک نقطه!
✍️ مصطفی تاجزاده
زندان اوین
یکی از دوستان گرامی پیغام داد از آقای حسین شنبهزاده بپرسم آیا در دوران بازداشت و بازجویی، مورد ضربوشتم قرار گرفت؟ چرا او را به اسرائیل وصل کردند؟ و اگر میدانست گذاشتن یک نقطه زیر توئيت رهبر، سهسالونه ماه زندان دارد، آیا بازهم اینکار را انجام میداد؟
متن رسواگر، اندوهبار و تاریخی زیر پاسخ شنبهزاده عزیز به سه پرسش بالاست که به مناسبت اولین سالگرد بازداشت وی در ۱۵ خرداد ۱۴۰۴ منتشر میشود.
به نظرم هیچ توضیح اضافهای نیاز نیست جز ابراز تاسف از اینکه شهروندی صرفاً برای بیان یک اعتراض مدنی و کاملاً مسالمتآمیز، بدون ایراد تهمت و افترایی و بدون هیچ دعوتی به تحصن و اعتصاب و حرکت خیابانی، چنین وحشیانه به بند کشیده میشود و برای نشستن پشت دوربین و اعترافکردن (به چی؟) تحت فشارهای غیرانسانی قرار میگیرد.
تعجبآور آنکه نه فهمیدند و نه هنوز میفهمند که زندان و داغ و درفش، در مقابله با حرکت زیبای او شکست میخورد و ابتکار وی را از مرزهای ایران فراتر میبرد و جهانی میسازد.
من وظیفه خود میدانم مادامکه منتقدان استبداد دینی کتک میخورند، در دخمهها توسط بازجوها تحقیر میشوند و با حکم چند قاضی فاسد به زندان محکوم میگردند تا هیچ شهروندی جرات نکند به اعلیحضرت قدرقدرت بگوید لخت تشریف دارد، روایتگر رنج و مظلومیت آنان باشم.
خرداد ۱۴۰۴
زندان اوین
*کانال فردای بهتر
@kaleme
🔴 چرا مقالهای دربارهٔ انتخابات سال ۸۸ ایران خشم نظام اسد را برانگیخت؟ روایت یک زندانی سوری
✍️ ایلیا جزایری
▫️نظام مخلوع سوریه به رهبری خاندان اسد، نه تنها مخالفان و منتقدان خود را مجازات میکرد، بلکه فعالانی که از حکومتهای متحدش انتقاد میکردند نیز از مجازات در امان نبودند. این چیزی است که برای علی العبدالله، نویسنده و فعال سیاسی سوری روی داد. او که بارها به خاطر فعالیتها و انتقاداتش از حکومت سابق سوریه، بازداشت و زندانی شده بود، دلیل یکی از محکومیتهای خود را نوشتن مقالهای دربارهٔ انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ ایران عنوان کرد؛ انتخاباتی که جمهوری اسلامی به تقلب گسترده در آن به نفع محمود احمدینژاد متهم شد و ماهها اعتراض گسترده را به همراه داشت که به کشته شدن صدها تن در تیراندازی نیروهای نظامی و انتظامی منجر شد.
▫️علی العبدالله درباره آنچه که پس از انتخابات ایران برای او رخ داد، به رادیو فردا میگوید: «من در حال گذراندن محکومیت دو سال و نیم خود در زندان مرکزی دمشق به اتهام عضویتم در گروه "اعلام دمشق برای تغییر دموکراتیک" بودم. در آن دوره، انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ ایران برگزار و محمود احمدینژاد به عنوان فرد پیروز معرفی شد. من ماجرا را پیگیری کردم و به این نتیجه رسیدم که پیروزی احمدی نژاد ناشی از تقلب بوده و باید میرحسین موسوی به عنوان فرد پیروز معرفی میشد. مقالهای کوتاه نوشتم و آن را مخفیانه از داخل زندان به خبرگزاری ایتالیایی «آکی» رساندم و مطلب منتشر شد».
▫️پس از آن بود که احضارها و بازجوییها از آقای عبدالله به دلیل نوشتن این مقاله آغاز شد. او در این باره گفت: «بعد از حدود یک ماه و نیم، به ادارهٔ امنیت سیاسی در زندان احضار شدم و به خاطر این ماجرا بازجویی شدم. حدود سه ماه بعد، دادگاه عالی امنیت کشور مرا احضار کرد. آنجا یک قاضی دربارهٔ همان ماجرا از من بازجویی کرد. سپس پروندهام را در اختیار دادگاه نظامی گذاشتند و پس از چند جلسه محاکمه، به اتهام آسیب رساندن به روابط با یک کشور خارجی و آسیب زدن به منافع ملی سوریه، به یک سال و نیم زندان محکوم شدم».
دلیل خشم مقامهای سابق سوریه از مقاله
▫️اما چه چیزی موجب خشم مقامهای امنیتی سابق سوریه شد؟ چرا علی العبدالله به خاطر مقالهای که شرح رویدادهای کشور دیگری بود مجازات شد؟ او در مصاحبه با رادیو فردا میگوید: «میدانید که ما تحت حاکمیت یک نظام مستبد مثل نظام ایران بودیم. در این نظام سخن گفتن از حقوق مردم و شهروندان، آزادی و احترام به خواستههای خود غیر قابل قبول بود؛ حتی اگر دربارهٔ آمریکا سخن بگویی. آنها مقالهٔ من را دخالت در امور کشور دیگری دانستند که من حق اظهارنظر دربارهٔ آن نداشتم و گفتند من به روابط با ایران آسیب زدهام».
محاکمه غیرنظامیان در دادگاههای نظامی و امنیتی
▫️نکته جالب توجه، محاکمه علی العبدالله در دادگاه نظامی است، با اینکه چهرهای غیر نظامی بود. او به رادیو فردا میگوید که نظام مخلوع سوریه به این مسئله توجهی نداشت: «دادگاهها در سوریه چند سطح داشتند. به این مسئله توجه نمیکردند که تو نظامی هستی یا غیرنظامی. اگر میخواستند تو را بیشتر آزار دهند، به دادگاه عالی امنیت کشور میفرستاند. زیرا حضور وکیل مدافع در این دادگاه ممنوع بود، احکامش قطعی بود و امکان عفو نداشت. اگر میخواستند کمی کمتر زیر فشارت بگذارند، بسته به اتهامت، یا به دادگاه نظامی میفرستادند یا به دادگاه کیفری. در این دادگاهها امکان داشتن وکیل مدافع وجود داشت».
نحوه تعامل با زندانیان عقیدتی و سیاسی در نظام اسد
▫️علی العبدالله میگوید که نحوهٔ تعامل با زندانیان سیاسی و امنیتی، به نهادی بستگی داشت که فرد را دستگیر کرده بود. او در شرح ماجرا گفت: «اگر نهاد بازداشتکننده، ادارهٔ امنیت سیاسی بود، شخص را به زندان مرکزی دمشق میفرستادند که بند ویژهٔ امنیت سیاسی داشت و زندانی را در سلول انفرادی نگه میداشتند. اگر طرف بازداشتکننده، ادارهٔ امنیت کشور یا ادارهٔ امنیت نظامی یا سازمان اطلاعات نیروی هوایی بود، شخص را به زندان بدنام صیدنایا میفرستادند که همه از سطح شکنجهها و آزارها در این زندان خبر دارند». آقای العبدالله افزود: «اگر شخص در دادگاه نظامی یا کیفری محاکمه میشد، در زندان مرکزی دمشق زندانی میشد و در بند جرایم کیفری، میان دزدها و قاتلان نگهداری میشد».
@kaleme
🔴 چی فکر میکردیم، چی شد!
✍️ عیسی سحرخیز
آبروریزی زشت /برق رفت...
در اجلاس اکو با حضور وزرای کشورهای عضو اکو که در تهران در حال برگزاری بود برق رفت.
تسنیم
"
مشترک گرامی: سلام قطع برق شما به علت اتصالی شبکه بوده و در دست اقدام و رفع خاموشی توسط اکیپ عملیاتی می باشد.
شرکت توزیع نیروی برق استان البرز"
🔴 یاد استاد فرزانهمان، تکریم یادگاران است
✍️ کلمه - عبدالله ناصری
از قدیم شنیدهام که عالمانِ علامه دو میراث دارند؛ یکی فرزند و دیگری کتاب. همیشه در ذهنم، این تعبیری را که اولین بار از سید فرزانه، محمد خاتمی شنیدم، خلجان میکند که در وصف فرزندی صالح میگفت: «سر سفرهٔ پدرش بزرگ شده». یکی از یادگارانِ صالح، فرزندانِ سید جعفر شهیدی، استادِ علامهٔ ایران و تشیع هستند. از فرزندِ شهیدش ـ احسان، طلبهٔ حوزهٔ قم که انتخاب جبهه کرد و شهید شد ـ و اصلاً در میان خانواده کمپسامد بود.
خیلی از علاقهمندان به استاد، بیخبر از شهادت فرزندش در جنگ ایران و عراق هستند. شاید کمتر کسی بداند که حضرت استاد، الطاف خفیهٔ بنیاد شهید را پس میفرستاد. قصهٔ یخچالِ کذایی را بخوانید…
📎متن کامل
@Kaleme
چهارده سال پیش در چنین روزی اتفاق معناداری افتاد! زنی که سالها زحمت کشید فاصله دین با «زن و برابری» را پر کند به دست یک حکومت دینی کشته شد! هاله سحابی (قرآنپژوه و عضو گروه مادران صلح) را برای تشییع پدرش از زندان آزاد کردند و پای تابوت پدرش او را کشتند، چون به مأموران گفته بود «نه»!
@CafeNoun
🔴 انتقال ابوالفضل قدیانی به سیسییو
🎙️مرتضی قدیانی
🔺پدرم روز یکشنبه برای معاینه دورهای قلب به پزشک مراجعه داشت که پزشک، تشخیص داد با توجه به ابتلا به بیماری قلبی و ابتلا به عفونت ریه در زندان، باید بستری شود | گفته بودند که شما را با دستبند و پابند اعزام میکنیم. پیرو همین تصمیم هم، پدرم گفت که من به این شکل و با این وضعیت به بیمارستان مراجعه نمیکنم و به محل اتاق خود در بند بازگشته بود | پس از طی دو، سه ساعت، ظاهراً آقایان با یکدیگر شور کرده و حدود ساعت ۴ تصمیم گرفته بودند که با ترتیبی، بدون دستبند و پابند، ایشان را به بیمارستان اعزام کنند.
🔺اکنون پدر به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل و در بخش CCU بستری شده است | ایشان در حال حاضر ۸۰ سال سن دارد. مدتهای مدیدی-از سال ۷۸- است که به بیماری قلبی مبتلا بوده و بیش از ۷ استند در قلب پدر کار گذاشته شده… | این عفونت ریوی هم از زمان زندان برای پدر اتفاق افتاده است.
*گزیده گفتوگو با کانال امتداد
@kaleme
🔖خردادِ یاد…
عزتالله سحابی
هاله سحابی
و هدی صابر
@Kaleme
🔴 تا پایان همین تابستان بیشتر وقت نداریم!
🎙️گفتوگو با محمد سرافراز
رئیس پیشین سازمان صدا و سیما
🔖 طی روزهای اخیر، دستکم هفت بیانیه مستقل از سوی تشکلهای فرهنگیان استانهای فارس، کرمانشاه، تهران، اسلامآباد غرب، هرسین، اسلامشهر و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران منتشر شده که همگی ضمن حمایت از مطالبات صنفی کامیونداران، نسبت به وضعیت معیشتی این قشر و «بحران گستردهتر اعتماد عمومی و عدالت اجتماعی در ایران» هشدار دادهاند.
📎بیشتر بخوانید
@kaleme
🔴 بنیآدم اعضای یک پیکرند…
بیانیه ٢٣٤ نفر از دانشگاهیان، فعالان سیاسی، فرهنگی و مدنی دموکراسیخواه و صلحطلب ایرانی در محکومیت اقدامات اسرائیل در نوار غزه