رقیب اسرائیل
البته که تهدید بسیار کمرنگ شده جمهوری اسلامی برای اسرائیل( مانند برنامه هسته ای و بقایای اندک تشکل های همپیمان یا نیابتی) در مقطع کنونی، ممکناست فوری تر یا وجودی تر محسوب شود. ولی کمترین گمانی نیست که دیگر جمهوری اسلامی برای اسرائیل(اشغالگر) رقیبی بزرگ، تهدیدی محوری و تعیین کننده محسوب نمی شود.
بر عکس، رقابت بر سر رهبری منطقه ای، لایه ای بنیادین و استراتژیک در روابط اسرائیل- ترکیه است.
جلوگیری از تبدیل شدن ترکیه به هژمونی منطقه ای، به ویژه از راه تسلط بر کشورهای کلیدی مانند سوریه، هدف بزرگ اسرائیل به شمار می آید. دغدغه های امنیتی فوری تر مانند جولان، کردها و تکفیری ها و اخوانی های مسلط بر دمشق، در واقع جلوه ها و پیامدهای بیرونی این رقابت کلان تر هستند.
جاه طلبی های ترکیه در جهت دستیابی به قدرت برتر منطقه ای، نگرانی استراتژیک اسرائیل است.
حضور و دخالت مستقیم و غیر مستقیم نظامی ترکیه در سوریه، لیبی، عراق و مناقشه قره باغ، حمایت از تشکل های همسوی منطقه ای مانند حماس، تقابل آنکارا با یونان، قبرس و حتی مصر و بهره گیری از قدرت نرم برای ترویج مدل سیاسی-فرهنگی و به ویژه ارائه خود در نقش یک رهبر طبیعی برای اسلام سنی و محوری برای اتحاد کشورهای ترک، از آینده نگری استراتژیک و میانمدت و درازمدت اسرائیل دور نمانده است.
از دیدگاه اسرائیل، تسلط ترکیه بر سوریه، با وجود اشراف جغرافیایی اش بر اردن، لبنان، عراق و حتی اسرائیل و ترکیه و مدیترانه خاوری، گام بسیار بزرگ در جهت تحقق جاه طلبی های ترکیه و تغییر توازن قوای منطقه ای محسوب می شود.
هم چنین کنترل ترکیه بر سوریه و حضورش در بلندی های جولان، به منزله تهدید امنیتی مستقیم ترکیه و نیابتی هایش بر امنیت اسرائیل محسوب می شود. در عین حال سوریه ای تحت تسلط ترکیه، فضای مانور دیپلماتیک و نظامی ترکیه را محدود تر خواهد کرد. هم چنین هیچ گمانی نیست که کنترل دمشق توسط آنکارا، به منزله افزایش نفوذ بر دیگر بازیگران منطقه ای مانند عراق، اردن و لبنان و حتی عربستان و مصر خواهد بود.
کوتاه آن که، چالش بلند مدت وجود ترکیه ای توانمند و مسلط در منطقه، نگرانی استراتژیک پایدار و بسیار ژرف برای سیاست گذاران اسرائیلی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تعریضی بر سخنان رهبر
رهبر معظم انقلاب امروز فرموده اند: حوادث گوناگون برای دستگاهها پیش می آید؛ زلزله، آتش سوزی، تخریب عمدی، سهوی، همه جوری پیش می آید و جبران میشود. ایشان افزوده اند: مشکلات پیش آمده در حادثه بندر شهید رجایی، با فوریت جبران خواهد شد.
به اغلب احتمال با فرض پایداری شرایط کنونی، این رشته سر دراز خواهد داشت. بس بعید است که بتوان برای این رخدادها پایان و یا گرایشی به کاهش یافتن پیش بینی کرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
خردمندترین نظامی جمهوری اسلامی
بر پایه ارزیابی من، سرلشگر محمد حسین افشردی مشهور به محمد باقری که از ۱۳۹۵ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بوده است، دستکم طی دو دهه اخیر از منظر دریافت و تمیز مسائل استراتژیک در سه بعد استراتژی نظامی، استراتژی ملی و استراتژی بزرگ، سرترین نظامی کشور(تا کنون) بوده است. امیدوارم بصیرت ایشان همچنان رشد یابنده و متین مانده و دچار اختلال نشود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
شکاف استراتژیک جمهوری اسلامی
استراتژی ملی متشکل از سه بخش در هم گره خورده است: اهداف(Ends)، راهها(Ways) و ابزار ها(Means). ابزارها و راهها باید به گونه ای ساماندهی شوند که از دستیابی به اهداف پشتیبانی کنند.
با اندکی دقت و بهره مندی از بهره هوشی معمولی، درک این چالش که دهه هاست بین ابزارها و اهداف جمهوری اسلامی چالش وجود دارد، یعنی بین آنها تناسبی نیست، درک پذیر بوده است. در واقع جمهوری اسلامی دچار شکاف استراتژیک (Strategy-Resource ،Gap) بوده است.
نتیجه چنین معادله ای، یعنی پی جویی اهداف بزرگ با وجود در اختیارداشتن ابزارهای کوچک و فانتزی، چه ها بوده اند؟!!
۱- ناکامی در دستیابی با اهداف
نه اسرائیل(اشغالگر) نابود شد و نه اهداف سند چشم انداز۱۴۰۴ محقق گردید و نه راه قدس از کربلا گذشت. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۲- اتلاف منابع
تلاش برای دستیابی به اهداف تخیلی و آرمانی محقق نشد. سهل است که اندک منابع مالی، انسانی و زمانی، بدون اخذ نتیجه ای ملموس تلف گردید. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۳- کاهش اعتبار
شکست ها و ناکامی های حکومت در دستیابی به اهداف مکرر اعلام شده، اعتبار و بلکه مشروعیت دولت ها و حکومت را زدود و زمینه سرخوردگی ها شد. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد؛
۴- بالارفتن ریسک
تلاش برای دستیابی به اهداف بلند، با ابزارهای محدود و معدود کشور را به سمت اقدامات پرخطر، ماجراجویی های نسنجیده و درگیری های پیچیده پنهان و آشکار کشانده است. **چون شکاف استراتژیک بزرگ دیده نشده است؛
۵-فرسایش توان ملی
فشار پیاپی برای دستیابی به اهداف نامتناسب، موجبات فرسایش و کاهش توانمندی های ملی در چهار-پنج دهه شده است. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نمی شود؛
۶- منگی ملی
تبلیغ مکرر و بی پشتوانه در جهت دستیابی به اهداف تخیلی، مانند دستیابی به قدرت برتر بین ۲۶ کشور تا ۱۴۰۴، نابودی اسرائیل(اشغالگر)، عبور از کربلا برای رسیدن به قدس، موجبات تکوین انتظاراتی در جامعه ملی شد که معلوم تست، غیر واقعی است. چون شکاف بزرگ استراتژیک دیده نشد.
کوتاه آن که بلندپروازی های سیاسی- ایدئولوژیک، ارزیابی های نادرست، نبود انضباط استراتژیک و ضعف بارز ساماندهی حکومت، مانع درک رهبران جمهوری اسلامی به شکاف بزرگ استراتژیک شده است. تا چنین نگاه و دیدگاهی حاکم است، دریغ از آبادی و آزادی ایران و ایرانیان.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
عمق استراتژیک و بنادر دریایی
شوربختانه بیشترین و بزرگترین شهیدان در جمهوری اسلامی کلمات بوده اند. در واقع تا جایی که به واژه های تخصصی مرتبط با امنیت ملی بر می گردد، بیشتر واژگانش در تعریف، مفهوم و مصداق ها، شهید شده اند. می توان دهها واژه شهید شده نام برد. از جمله در این یادداشت بس کوتاه به مفهوم اصطلاح شهید شده عمق استراتژیک ایران از سوی رهبران و فرماندهان و تصمیم سازان متمرکز می شوم.
عمق استراتژیک در جنگ ها و نبردهای کلاسیک و متعارف (غیر هسته ای)عبارت است از: فاصله میان خط مقدم جنگ و نواحی حیاتی کشور.
این نواحی معمولا ذیل سه دسته جای می گیرند: مراکز رهبری، پایگاه های نظامی و فرماندهی و محورهای اقتصادی. اصل زیربنایی در عمق استراتژیک، میزان آسیب پذیری هر کدام با فرض حمله و خرابکاری دشمن است.
تا جایی که به مراکز حیاتی اقتصادی ایران بر می گردد، روشن است که تقریبا عمده این کانون ها کرانه ای(ساحل دریا) و یا پسکرانه ای هستند. یعنی یا در دریا و ساحل قرار دارند و یا بیشینه ۱۰۰ کیلومتر با کرانه ها فاصله دارند.
بین ۸۳ تا ۹۷ درصد داد و ستد ایران از راه بنادر انجام می شود. یعنی آمد و شد دریایی، دل اقتصاد کشور را تشکیل می دهد. در این میان، دو بندر رجایی(بندر عباس) و بندر امام، که هر دو چسبیده به کرانه اند، حدود ۷۹ تا ۸۰ درصد واردات و صادرات کلا و خارک، خارکو، لاوان و سیری، بیش از ۹۰٪ صادرات نفت خام را بر عهده دارند. بندر اقیانوسی چابهار پس از رجایی و امام نقش بعدی را ایفا می کند.
در مجموع بنادر جنوبی(خلیج فارس و دریای عمان) بیش از ۹۰٪ بازرگانی دریایی ایران را به خود اختصاص داده اند.
بنادر دریای شمال مانند نوشهر، امیرآباد و انزلی نیز بخش اصلی بار بازرگانی دریایی با روسیه و آسیای مرکزی را بر عهده دارند(حدود ۱۰٪).
روشن تر از آفتاب است که عمق استراتژیک بنادر هر سه دریا، در برابر حمله تصوری توانمند خارجی، متمایل به صفر است. بر پایه این منطق چهار پرسش اصولی در ارتباط با استراتژی های ملی و نظامی جمهوری اسلامی پیش می آید:
۱- با وجود نبود و یا ناچیز بودن عمق استراتژیک ایران در جنوب، طی ۴۶ سال گذشته چه طرح و برنامه استراتژیک ی برای پاسداری از این حیاتی ترین محور در دستور بوده است؟!
۲- این طرح و برنامه ها چه تفاوت ها و تشابهات استراتژیک ی با نگاه ها و طرح و برنامه های عصر پهلوی دوم داشته است؟! آسیب پذیری این استراتژی چیست؟ آیا قابلیت ۱۰۰٪ برای پاسداری از کرانه های حیاتی را داراست؟!
۳- چرا با وجود حیاتی بودن پاسداری از کرانه ها، به عنوان گرانیگاه و بلکه حیاتی بودن آن ها، تمرکز اندیشه و نیرو در مقیاس استراتژیک بر هلال خضیب (سوریه، لبنان، عراق) قرار گرفت؟!
۴- در استراتژی دریایی پهلوی که متمایل به همپیمانی با ناتو و ایالات متحده بود، چه نقصی بود که توسط هر دو رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی گسست؟!!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نتیجه مذاکره امروز چیست
به اغلب احتمال همانند پیش بینی های پیشین، بدون مانع عمده پیش خواهد رفت. زیرا در نهادش برد-برد نهفته است. ولی این توافق برای جمهوری اسلامی، بسان پیمودن فقط کیلومتر نخست، در راهی ۱۰۰۰ کیلومتری خواهد بود.
همین امروز ترامپ در هواپیمای راهی رم در این باره گفت: مذاکرات در بالاترین سطح انجام می شود و بسیار هم خوب پیش می رود. وی افزود: داشتن سلاح هسته ای واقعا گران و بسیار خطرناک است. ایران با این توافق، میلیاردها دلار صرفه جویی می کنند.
به هر روی دیر یا زود، جمهوری اسلامی جام توافق لبالب هسته ای را خواهی نخواهی خواهد نوشید.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
برای همیشه مُرد؟!!
به اغلب احتمال بین ایران-آمریکا گونه ای توافق حاصل خواهد.شد؛ ولی چنین توافقی سه پیامد بزرگ در بر خواهد داشت:
۱- به گمانم گفتمان انقلابی خاورمیانه ای به عنوان رهیافت پیروزی، بااین توافق به کلی رنگ خواهد باخت؛
۲- امکان زنده شدن دوباره محور مقاومت، متمایل به صفر خواهددبود؛
خزیدن به درون یا تمرکز بر مسائل و چالش های داخلی، به دغدغه پایه ای ملت-دولت های خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
کوتاه ان که گفتمان و رویکرد انقلابی ایدئولوژیک برای همیشه مرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
منابع تنش مناسباتی ایران- اسرائیل در دوره پهلوی دوم
گرچه مناسبات ایران-اسراییل در دوره پهلوی دوم حاکی از اتحاد پنهان فراگیر بود و هر دو دولت در صف مقدم رویارویی با ناسیونالیسم رادیکال عربی و نفوذ سوسیالیسم طراز مارکسیسم-لنینیسم شوروی در یک صف بودند؛ و گرچه همکاری های گسترده نظامی-امنیتی داشتند، ولی در عین حال چندین منبع تنش بین شاهنشاهی ایران و دولت اسرائيل محرز بود:
۱- نخست آن که به رغم درخواست ها و فشارهای پیاپی اسراییل، محمدرضا شاه اسرائیل را به رسمیت نشناخت. پهلوی دوم تنها در قالب دوفاکتو، با اسرائیل ارتباط داشت و حاضر به شناسایی رسمی(دوژور) اسرائیل نشد.محمد رضا شاه به دلیل ملاحظات درونی، به ویژه مخالفت روحانیون و اقشاری از مردم و نیز حفظ هژمونی منطقه ای خود، به ویژه بین کشورهای عرب همسایه، تن به این درخواست اسرائیل نداد؛ سهل است که هرجا لازم دید کمک هایی به فلسطین و شیعیان لبنان و...مبذول داشت؛
۲- محمدرضا شاه در راستای حفظ توازن در سیاست خارجی، با وجود گسترش همکاری های پنهان امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی، همواره به حمایت از حقوق فلسطینی ها و ضرورت عقب نشینی اسرائیل از مناطق اشغالی فلسطینی پس از جنگ ۶ روزه، موضعگیری می کرد. این مواضع به ویزه در جریان کنفرانس های سازمان همکاری اسلامی نمود می یافت؛
۳- محمدرضا شاه در جهت تبدیل ایران به قدرت برتر منطقه ای، با موضعگیری علنی، می کوشید ایران را در نقش میانجگیری یا بازیگر مستقل منطقه ای نشان دهد. چنین نقشی با دیدگاه و انتطارات اسرائیل همسو نبود.
کوتاه آن که پهلوی دوم به دلیل فشارهای درونی، به ویژه از سوی روحانیون و نیز فشارهای منطقه ای، با وجود مناسبات گسترده پنهان با اسراییل، در برابر تقاضاهای اسرائیل مبنی بر به رسمیت شناختن، تا پایان حکومتش ایستادگی کرد.
بهترین مثال برای شناخت مناسبات ایران- اسرائیل در دوره محمدرضا شاه، چگونگی مناسبات کنونی عربستان- اسرائیل و یا قطر و عمان-اسراییل است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
اهمیت استراتژیک اسرائیل برای ایران
به اغلب احتمال وجود کشوری به نام اسرائیل در امنیت ملی و بلکه یکپارچگی ایران تا جایی که به دولت های عرب بر می گردد، بس موًثر بوده است.
تمرکز بر اسراییل طی ۴ دهه منتهی به انقلاب اسلامی، قطعا توجه اعراب را از دیگر مسائل منطقه ای، از جمله رقابت با ایران، منحرف می کرد. ولی پس از انقلاب اسلامی، به ویژه در دودهه اخیر، از دیدگاه برخی از کشورهای عرب، ماهیت تهدیدات منطقهای تغییر کرده و جمهوری اسلامی به نگرانی عمده و گاه اولویت دار تبدیل شده است، ولی در استراتژی اسراییل، بقا در برابر اعراب تعریف شده است. به این خاطر که ایران همسایه اسرائیل نیست. دوم این که ایرانیان عرب نیستند؛ سهل است که میان آنان و اعراب تضاد و دستکم کینه فرهنگی- تاریخی چشمگیر است.
به هر روی وجود دشمنی به نام اسرائیل و تمرکز ملت-دولت های عرب بر او، تا همین دو دهه پیش، موجبات تمرکز آنان بر اسرائیل بود. ولی انقلاب و جمهوری اسلامی زمینه ها و بسترهای کاهش تمرکز اعراب بر اسرائیل (اشغالگر) را فراهمآورد. هراس از تهدید حکومت انقلابی-اسلامی، موجبات تمرکز اعراب بر ایران را فراهم ساخت. نمونه بزرگش، جنگ ۸ ساله و پیامدهای آن و نیز خصومت بین بیشتر دولت های جنوب خلیج فارس و ایران بوده است.
به گمانم تا تهدید اسرائیل باقی است، از دیدگاه امنیت ملی در فضای استراتژیک پیرامونی، مصلحت کشاندن تمرکز اعراب بر خطر اسرائیل و کاستن از تمرکز بر ایران خواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
۲۵ اردیبهشت
به اغلب احتمال پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت(۱۵ می، ۲۰۲۵)، تراکتورسازی قهرمان لیگ برتر فوتبال خواهد شد. چنین پدیده ی فرخنده ای، موجبات سرور، شادی و افتخار ژرف مردم آذربایجان است. پیشاپیش تبریک و شادباش.
ولی بر پایه گمان های (با خواست حق سبحانه نادرست) من، ممکن است چنین رخداد پرشکوه و افتخار آمیزی، دستاویزی برای اندک تجزیه طلبان از پیش سازمان یافته و یا فریب خورده برای خدشه دار کردن تبریز قهرمان و... شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
غنی سازی اورانیوم در عصر پهلوی دوم
در عصر پهلوی دوم، به ویژه در دهه ۱۹۷۰(۱۳۵۰ خورشیدی) ایران برنامه های بلند پروازانه ای را در چهت توسعه انرژی هسته ای آغازید. در اینجا بخش اندکی از این طرح و برنامه ها مرور می شود:
۱- تاسیس سازمانانرژی اتمی ایران(AEOI)
در ۱۳۵۳(۱۹۷۴) این سازمان با هدف مدیریت و اجرای برنامه های هسته ای با ریاست اکبر اعتماد تاسیس شد؛
۲- اهداف بلند
قرار بود که تا پایان سده بیست، یا دقیقا تا ۱۹۹۹، شاهنشاهی ایران از ناحیه نیروگاه های هسته ای خود، ۲۳ هزار مگاوات برق هسته ای تولید کند. یادآوری می شود میزان تولید اسمی برق تا سال جاری، حدود ۹۲ هزار مگاوات است؛
۳- همکاری های بین المللی
شاهنشاهی ایران در این جهت قراردادهای پرشماری با ایالاتمتحده، آلمان فدرال و فرانسه برای ساخت نیروگاه های هسته ای و نیز انتقال فناوری منعقد کرد:
الف- قرارداد با کمپانی آلمانی کرافورد یونیون، KWU، برای ساخت دو واحد نیروگاه هسته ای در شبه جزیره بوشهر. تا پیروزی انقلاب اسلامی، دستکم ۶۵ تا ۷۰ درصد یکی از این دو نیروگاه به پایان رسیده بود؛
ب- با کمپانی فرانسوی فراماتوم قراردادهایی برای ساخت دو نیروگاه دیگر در دارخوین آبادان منعقد شد. به همین منظور محمدرضا شاه پهلوی، ۱۰٪ از سهام شرکت یورودیف (Eurodif) را خریداری کرد. منظور آن بود که ایران حق خرید بخشی از اورانیوم غنی شده تولیدی این کارخانه را داشته باشد؛
پ- هم چنین تا ۱۳۵۶، مذاکراتی با آمریکا برای خرید چندین راکتور هسته ای و تاسیسات پلوتونیوم در جریان بود؛
ت- در عین حال در ۱۳۴۶(۱۹۶۷) در مرکز تحقیقات هسته ای دانشگاه تهران، راکتور ۵ مگاواتی راه اندازی شد که با اورانیوم با غنای تقریبا بالا کار می کرد؛
ث- هم چنین برنامه ریزی برای غنی سازی داخلی در دست مطالعه بود. از جمله تاسیس مرکز فنآوری هسته ای اصفهان در همین ارتباط شکل گرفت که هدفش دستیابی به چرخه کامل سوخت هسته ای و استخراج اورانیوم در جغرافیای ایران بود.
البته این طرح و برنامه ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی متوقف شد و فعالیت هایش به حالت تعلیق درآمد. ولی بعدها این برنامه ها با رویکردها و ساختار و هزینه های متفاوت در جمهوری اسلامی پیگیری شد.
کوتاه آن که اگر چه در دوره پهلوی دوم غنی سازی در مقیاس گسترده در داخل انجام نشد، یا بهتر بگویم فرصت ش پیش نیامد، ولی برنامه ریزی های گسترده، سرمایه گذاری های خارجی(مانند یورودیف) و ایجاد زیرساخت های اولیه، در جهت دستیابی به فناوری غنی سازی در قالب یک استراتژی جامع هسته ای در دستور کار و برنامه ها بود.
به اغلب احتمال، هدف اصلی استراتژی هسته ای پهلوی دوم، دستیابی به استقلال در چرخه سوخت هسته ای برای تامین سوخت نیروگاههای متعدد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
دستور داده شد
امروز( ۲۹ فروردین، ۱۸ اوریل)، لاوروف وزیر خارجه روسیه:
مذاکرات ایران و آمریکا در رم، باید فقط(و فقط) به موضوع هستهای محدود شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
دگرگونی گریزناپذیر است
همین دیروز رهبر در دیدار با بن سلمان وزیر دفاع عربستان سعودی گفت: جمهوری اسلامی آماده است پیشرفت های خود را در اختیار عربستان قرار دهیم.
در این میان سه مساله شگفت است:
نخست آن که بالاخره استراتژی سیاست خارجی مطابق با روح زمانه تغییر می کند. هیچکس نمی تواند مانع این دگرگونی شود. ذات استراتژی با دگرگونی آمیخته است؛
دوم آن که عربستان سعودی چه نیازی به پیشرفت های جمهوری اسلامی دارد؟ کره جنوبی و چین و سیلیکون ولی را رها کند و برای تبادل تکنولوژیک به جمهوری اسلامی روی آورد؟!!!
سوم آن که وقتی می توان از سعودی گذشت، چرا سیاست خارجی در باره آمریکا و اسراییل(اشغالگر) ثابت بماند؟!!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
اوین؛ نماد ننگین
۵۳ سال پیش افتتاح شد؛ در زمینی به وسعت ۴۰ هکتار که پیشتر خانه سید ضیاءالدین طباطبایی بود.
اوین از ۶ ساله پایانی پهلوی دوم تا ۴۷ سال حکومت جمهوری اسلامی به عنوان نماد خشونت، درد و رنج و زشتکاری هر دو رژیم مشهور شده است.
هدف این زندان، دستکم برای بندیان سیاسی طی این ۵۳ سال، ایجاد حس ناتوانی، درماندگی و بی قدرتی بوده است. هم چنین این زندان می خواهد به ساکنان فرهیخته اش تلقین کند که حکومت صاحب همه قدرت ها است و زندانیان هیچ قدرتی در اختیار ندارند.
اوین، ایننماد ننگین را تعطیل کنید.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
حزب الله تغییر یافت
کاش کسی گفتگوی بلند بالای جوزف عون رئیس جمهور لبنان را با العربی الجدید به فارسی برمی گرداند. در این گفتگو عون به روشنی می گوید لبنان نمی خواهد تجربه الحشد الشعبی را در لبنان تکرار کند؛ و می افزاید همکاری با حزب الله برای خلع سلاح این تشکیلات مدت هاست آغاز شده و ادامه دارد. او گفت قرار است اعضای حزب الله به ارتش بپیوندند و دوره های جذب در ارتش را بگذرانند.
به اغلب احتمال عصر حزب الله سید حسن نصرالله گونه در لبنان به کلی رنگ باخته و دگرگون شده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
دشمن ایران کی است
۱۳۷۹ در کتاب درسی دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید) و نیز در سال ۱۳۸۰، طی جلد نخست کتاب مقدمه ای بر تقسیمات کشوری(درسی- دانشگاهی) و نیز در کلاس های درسی مقاطع دکتری، به روشنی و بی پرده پوشی گفتم و نوشتم (فایل کامل کتاب ها در همینکانال باز است):
تا جایی که به بقای ملی ایران بر می گردد، دولت اسرائیل(اشغالگر) و ایالاتمتحده دشمنان ایران نیستند؛ و در همان کتاب ها باز هم به روشنی آمده است، بزرگترین خطر بقای ملی و خطر تجزیه ایران از ناحیه ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود. هم چنین طی دهها یادداشت و مقاله استدلال شد که آنکارا و باکو، حتی در ضعیف ترین شرایط خود، فعالیت های سازماندهی شده خود را از طریق سازمانهای امنیتی برای ایجاد و توانمند سازی ستون پنجم رها نخواهند کرد.
هم چنین از مدت ها پیش از فروپاشی رژیم ضد مردمی سوریه و حکومت فاسد اسد، در همین جا پیش بینی شد که حکومت دمشق به زودی توسط اردوغان سوریه محو و ارتش ترکیه به یاری تکفیری ها و عناصر غیر سوری(۸ یادداشت همین کانال)، کنترل دمشق را در دست خواهند گرفت.
تا جایی که به سال ها و با اندک احتمال ماه های آینده، با فرض سخت تر شدن فضاهای درونی و پیرامونی جمهوری اسلامی و تکوین و اوجگیری تنش در فضای درونی و نیز بقای مناسبات بین الملل کنونی حکومت، محیط برای علنی شدن و بلکه اوجگیری تجزیه طلبان در استان های شمال باختری مساعد خواهد شد. در این شرایط چاره چیست؟!!
برای نزدیک به صدمین بار تاکید دارم، کوتاهترین و برنده ترین ابزار برای تقویت بقای ملی ایران و عقیم ماندن طرح های آنکارا و باکو و تقویت یکپارچگی ملی، گام استراتژیک زیر، مهم و حساس نیست، که حیاتی است:
برقراری مناسبات رسمی با ایالات متحده و قطع ابراز دشمنی با اسرائیل(اشعالگر).
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مذاکرات هسته ای و بی خیالی رهبران
مدتی است مذاکرات هسته ای ایران-آمریکا معوق مانده است. چرا؟!! هیچ پاسخ روشنی داده نمی شود. ولی پیامدهای همین وقفه بر نرخ ارز و بازارها روشن است.
تا اینجای کار گفته شده که کاخ سفید باورمند است که ایران نیازی به غنی سازی ندارد. در عوض جمهوری اسلامی بر آن است که حق غنی سازی را به هیچ وجه از دست نخواهد داد.
در چنین فضایی لاریجانی مطابق معمول وارد گود شده و در اظهاراتی فیلسوفانه گفته است: شاید به نتیجه برسد و شاید هم نرسد.
این بی خیالی برای نتیجه گیری این مذاکره استراتژیک ناشی از چیست؟! مگر چنین مذاکراتی گفتگویی معمولی و عادی است؟!! مگر سرنوشت حدود ۹۰ میلیون تن و شاید ملت و کشوری کهن به نتیجه آن گره نخورده است؟!
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مذاکره یا جنگ
مذاکرات هسته ای باید به گونه ای موفقیت بیانجامد. چرا؟!
۱- جمهوری اسلامی به هر دلیل هیچ گونه تمایلی به درگیر شدن در جنگ ندارد؛
۲- کاخ سفید رغبت چندانی به پاگیری جنگ جدید و کمتر ارزیابی پذیر در خاورمیانه ندارد؛
۳- هر هفت کشور عرب حوزه خلیج فارس، موافق برپایی جنگ گسترده منطقه ای نیستند؛
۴- اتحادیه اروپایی،(جز دو کشور) موافق شکلگیری جنگی بزرگ در خاورمیانه نیست؛
۵- روسیه راغب نیست تمرکز استراتژیک از اکراین به جای دیگری کشیده شود.
از سوی دیگر، اسرائیل نتوانسته فضای دلخواه جهانی و نیز افسار کاخ را برای برپایی جنگ نهایی با جمهوری اسلامی در دست گیرد.
تنها یک احتمال برای موفق نبودن مذاکرات هسته ای، چشمگیر و سد کننده است: ارزیابی نادرست ایران و آمریکا از ابعاد و نتایج جنگ.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
شبح سنگین خاوری ایران
پاکستان می گوید اطلاعات موثق نشان میدهد که هند در پی آن است که طی ۲۴ تا ۳۶ ساعت آتی، این کشور را مورد حمله نظامی قرار دهد( منبع: الجزیره). از هم اکنون تبادل آتش میان هند و پاکستان در امتداد خط مرزی کشمیر افزایش یافته است.
چند روز پیش بیست و اندی گردشگر در کشمیر تحت اداره هند کشته شدند. هند پاکستان را متهم به دخالت در این رخداد کرده و ظاهرا قصد دارد برای تلافی، جلوی جریان آب در دوشاخه اصلی سند را بگیرد. پاکستان چنین عملی را به معنای اعلام جنگ تلقی کرده است.
پاکستان بدون سند خواهد مرد؛ سهل است که جلوگیری از وارد نشدن حتی دو شاخابه از شش شاخابه سند(جهلم، جناپ، سند، راوی، ستلچ، بیاب) به منزله آغاز تکوین آوارگی و نابودی این ملت است. ولی با فرض تکوین جنگی همه جانبه بین این دوکشور که روی هم رفته نزدیک به ۱/۹ میلیارد نفوسند، چه پیامدهایی برای ایران در بر دارد؟:
۱- با فرض تکوینجنگی تمام عیار، ورود پناهندگان چند میلیونی و بلکه ۲۰-۲۵ میلیونی به ایران، حتمی خواهد بود. جمعیت ماکستان بیش،از ۲۵۰ میلیون است. کنترل و پوشش مرز ۹۰۰ کیلومتری ایران - پاکستان همین الان هم بدون جنگ، تقریبا ناممکن است، چه رسد به رخداد جنگ بین دو قدرت هسته ای جهان؟!
۲- با افزوده شدن میلیون ها پناهنده پاکستانی به پناهندگان چندین میلیونی افغانستانی، فشار بر زیر ساخت ها (سرپناه، آب، خوراک و بهداشت) و خدمات اجتماعی کمرشکن خواهد شد؛
۳- در چنین حالتی چالش های امنیتی بر گرفته از پناهندگان گریزناپذیر است. زیرا بی گمان در میان پناهندگان، عناصر شبه نظامی، مجرمان یا ...وارد ایران خواهند شد؛
۴- ناپایداری در مرزها باعث تشدید فعالیت گروه های تروریستی، قاچاق مواد مخدر و اسلحه شده و سرریز نا امنی، خشونت و بی ثباتی را به درون کشور خواهد کشاند؛
۵- در چنین وضعیتی، دولت ناگزیر است تن به افزایش هزینه های امنیتی-نظامی دهد؛ و این رشد اقتصادی را بیش از پیش تحت تاثیر قرار خواهد داد؛
۶- با فرض رخداد جنگ همه جانبه هند-پاکستان، اختلال بازرگاني در هر سه بستر دریا، زمین و هوا طبیعی است. همچنین معلوم است که پروژه های مشترک بین ایران- پاکستان-هند(توسعه چایهار، خط لوله گاز صلح و...) کند و یا تعلیق شده و بلکه به کلی زدوده خواهد شد؛
۷- با چنین فرضی، جمهوریاسلامی که دارای مناسبات خوب با هند و پاکستان است، در موقعیت دشوار تصمیم گیری قرار خواهد گرفت. هم چنین چنین جنگی سبب انحراف توجه بین المللی از مسائل ایران، از جمله مذاکرات هسته ای جاری خواهد شد؛
۸- به هر روی حضور جمعیت دهها میلیونی افغانستانی، پاکستانی و هندی در ایران، خطر بروز تنش های اجتماعی را به بالای ۹۰٪ می کشاند.
به هر روی اگر نه فردا و پس فردا، که بعید نخواهد بود در آینده نزدیک، دو قدرت هسته ای هند و پاکستان درگیر شوند. شبح چنین جنگی با وجود پناهندگان چندین میلیونی افغانستانی، چنان سنگین می نماید، که پیامدهایش نرمتر از درگیری در جنگ هسته ای نخواهد بود.
نتیجه: هر چه زودتر به نظام جاری بین المللی پیوسته و به گروه ملت های صلحجو بپیوندید.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
بندر رجایی
این بندر به اعتبار داد و ستد کالایی، استراتژیک ترین پایگاه اقتصادی ایران به شمار می رود. به بخشی از کارکردهای این بندر بنگریم:
۱- نقش حیاتی کالایی
بیش از ۸۰٪ کل عملیات کانتینری ایران در این بندر انجام می شود. هم چنین بیش از ۵۰٪ کل تجارت دریایی غیر از صدور نفت خام ایران نیز در این بندر صورت می گیرد. این بندر با پهناوری ۲۵۰۰ هکتار گنجایش پذیرش سالانه بیش از ۸۸ میلیون تن کالا را داراست. از جمله توان سرویس دهی به کشتی های اقیانوس پیما؛
۲- موقعیت استراتژیک
این بندر در شمال تنگه کلیدی هرمز قرار گرفته و دسترسی آسانی به مسیرهای اصلی کشتیرانی جهانی دارد؛
۳- موقعیت ترانزیتی
به دلیل پیوند به شبکه ریلی و شوسه ای، شرایط جغرافیایی مهمی برای تبدیل شدن به هاب منطقه ای را دارد. به ویژه برای آسیای مرکزی و دیگر همسایگان شمالی.
در یک جمله: بندر شهید رجایی، ستون فقرات بازرگانی ایران محسوب می شود. کارکرد روان آن برای ثبات اقتصادی و تامین کالاهای وارداتی و نیز توسعه تجارت، حیاتی است. طرفه آن که دو بندر امام خوزستان و رجایی هرمزگان، تقریبا بیش از ۸۰٪ واردات کالای کشور را در اختیار دارند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
کدام شگفتی؟!!
این گزاره که برای حفظ حکومت و اسلام هر کاری مانند عرق خوری دروغگویی، جاسوسی، زنا و ...ممکن است لازم و بلکه واجب باشد، سخن جدیدی نیست و دستکم برخی فقهای شیعی باورمند به ولایت فقیه به آن پرداخته اند. مبانی چنین رویکردی متعدد است. از جمله می توان به قاعده اهم و مهم اشاره کرد. مثلا آیت الله خمینی حفظ نظام را مساوی حفظ اسلام تلقی کرده و آن را فراتر از حرمت دروغ، غیبت، قتل و... دانسته اند. یا به قاعده تزاحم متوسل می شوند. این قاعده مربوط به زمانی است که مکلف توانایی انجام دو تکلیف در یک زمان را ندارد؛ یا انجام یک تکلیف مستلزم ترک تکلیف دیگری است. مثلا اگر حفظ نظام به عنوان اهم، با یک مهم مانند دروغگویی تزاحم کند، عمل به اهم واجب است.
به هر روی ریشه های این گزاره در چندین قاعده، مانند مفهوم مصلحت، قاعده اضطرار و تقیه و...نهفته است.
این گزاره به مبحث احکام اولیه و ثانویه کشیده شده و بس مفصل است.
به هر روی ریشه و مبنای این گزاره را باید در اصل حکومت و فقه شیعی از گونه ولایت فقیه دید و به ارزیابی آن پرداخت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مایکل آنتون: فردا روز او است؟!
از فردا شنبه ۶ اردیبهشت( ۲۶ آوریل) مدیر گروه ۱۲ نفره ی کارشناسان اتمی آمریکا، مایکل آنتون خواهد بود. بالای سر ویتکاف.
مایکل استادی بی حاشیه و پرنفوذی است که از سوی جمهوری خواهان، چندان اصولگرا و پای بند قواعد محافظه کاری شمرده نمی شود. او در سه دوره با جورج بوش پسر، ترامپ نخست و هم اکنون با ترامپ دوم کار کرده است. استاد مذاکره سیاسی و سخت آمریکا گرا است. ولی فاقد تخصص در زمینه هسته ای به شمار می رود. با این همه دستکم ۴ کارشناس اتمی زبده در عمان او را همراهی می کنند.
مایکل آنتون هماینک مدیر برنامه ریزی سیاست خارجی آمریکا است. در دوره ترامپاول، او سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید بود. در دوره جورج بوش نیز برای شورای امنیت ملی کار می کرد. مایکل همچنین سخنرانی نویس زبده ای است که برای روبرت مرداک، کاندولیزا رایس و رودی جولیانی کار کرده است.
مایکل آنتون دارای اصالتی لبنانی-ایتالیایی است. وی ایده تنوع آمریکایی را مسخره می داند و آن را نه منبع قدرت، که بنیاد ضعف، تنش و تفرقه می پندارد. او اسلام را دینی ستیزه جو دانسته و پذیرش مهاجران مسلمان را حماقت دانسته بود(پس از ۱۱ سپتامبر).
او هم چنین مدافع سخت خروج یکجانبه ترامپ از برجام بود. پیشتر گفته است: رژیم ایران محتاط است. وقتی با جبهه ای متحد رو به رو شود و هوشیاری را در میان دشمنانش ببیند، عقب نشسته و سر در لاک خود فرو می برد. هرگاه جمهوری اسلامی ضعف یا نبود هوشیاری را احساس کند، یعنی وقتی ببیند آمریکا بی توجه است، می کوشد از شکاف ها بهره برداری کند. ولی وقتی ببیند که ما قوی و هوشیار هستیم...
به گمانم آنتون جمهوری اسلامی، استراتژی و تاکتیک هایش را به خوبی می شناسد. او چم و خم شیوه گفتگوهای کارشناسان جمهوری اسلامی و اهداف مذاکراتی اش را به خوبی شناخته و بعید است مفری بزرگ برای آنان باز بگذارد.
هم چنین بعید است مایکل آنتون دست خالی از مسقط به واشنگتن برگردد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پهلوی دوم و اسراییل
محمد رضاشاه ملقب به آریا مهر (۱۹۴۱- ۱۹۷۹)، اسرائیل(اشغالگر) را متحد طبیعی ایران می دانست. وی از چند منظر مناسبات با اسرائیل را به سود ایرانیان می پنداشت:
۱- نخست رشد تند و پرشتاب پیشرفت اسرائیل، او را مجذوب خود کرده و قصد الگوبرداری از آن را داشت؛
۲- دوم این که برای درگیری با جهان عرب متخاصم، به ویژه رژیم بعث عراق، از جمله دوگانه حسن البکر و صدام حسین، اسرائیل را پشتیبان ایران می پنداشت؛
۳- سوم آن که همپای اسرائیل با نفوذ کمونیست ها در منطقه جنگیده و آن را موجب تقویت مناسبات طرفین می دانست؛
۴- چهارم آن که می خواست از طریق اسرائیل و لابی های توانمندش در کاخ و کنگره و پشتیبانی آی پک و آژانس یهود، کاخ سفید را همراه داشته باشد؛
۵- پنجم آن که با پشتیبانی لابی اسرائیل، قصد داشت حمایت رسانه، کمپانی ها و نهادهای پولی-اعتباری-بانکی جهانی را در اختیار بگیرد؛
۶- ششم آن که مناسبات با اسرائیل را زاییده منافع درهم بافته در برابر استراتژی پان عربی جمال عبدالناصر و صدام حسین و دیگر عفلقی ها و بعثی ها می پنداشت.
در همین راستا بود که موساد در قالبی سیستماتیک و بی وقفه تحرکات سیاسی مصر و به ویژه تحرکات نظامی عراق (صدام-البکر) و نیز گزارش تحرکات کمونیست ها در ایران را به دربار ایران گزارش می کرد.
شاه حتی در یک گفتگوی رسانه ای در پاسخ به این پرسش که در صورت وقوع جنگ بین اعراب- اسرائیل طرف کی را خواهد گرفت، بی درنگ از اسرائیل نام برد(خون و نفت، خاطرات منوچهر فرمانفرمایان، انتشارات ققنوس).
گرایش شاهنشاهی ایران به اسرائیل طی ۱۹۷۴-۱۹۷۹ شیب تند بالایی پیدا کرد. به گونه ای که طی این ۵ سال، اسحاق رابین، ایگال آلون، موشه دایان و شیمون پرز بارها به ایران سفر کردند. هم چنین عباسعلی خلعتبری دو سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، طی سفری رسمی به تل آویو دعوت شد.
به هر روی، این رشته سر دراز داشت و پر پیمانه بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پیشینه شاهنشاهی ژاپن
خاندان شاهی ژاپن کهن ترین شاهنشاهی موروثی پیوسته در جهان شمرده می شود. امپراتور کنونی ژاپن، نارو هیتو، ۱۲۶ امین شاه در تاریخ بیش از ۲۶۰۰ ساله این کشور محسوب می شود.
برپایه تاریخ باستانی(اسطوره ای) شینتو، زنجیره این امپراتوری از الهه خورشید( نماد پرچم ژاپن) آغاز می شود. در واقع شاهنشاهی ژاپن از ۶۶۰ پیش از میلاد تاسیس شده و تا کنون استمرار دارد. البته نقش و جایگاه امپراتور در دوره های یاماتو، نارا و هی آن و دوره های کاماکورا، موروماچی، ازوچی، مومویاما وادو بس متفاوت بوده است. گاه دارای قدرت گسترده و در بیشتر سال ها، نقشی نمادین داشته است.
ولی به هر روی ژاپن در تاریخ دراز خود، به جز شکست از ایالات متحده در جنگدوم جهانی، در هیچ نبرد دیگری مغلوب منتهی به اشغال سرزمین خود نشده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نتیجه مذاکره؛ دیگر چه تردیدی؟!
۱۳ آوریل با عنوان: مذاکره موفق خواهد شد، در همین جا نتیجه گفتگوی عراقچی- ویتکاف حدس زده شد. ۱۹ آوریل هم با تیتر: نتیجه مذاکره روشن است، ساعت ها پیش از پایان مذاکره در سفارت عمان(رم)، نتیجه آن حدس زده شد. در واقع حاصل مذاکره شنبه ۶ اردیبهشت در مسقط روشن و بلکه بدیهی خواهد بود. چرا؟!
۱- طرح و برنامه های دونالد ترامپ تقریبا در همه جا، از جمله اکراین، کانادا و مکزیک، اروپا و گرینلند و چین، منجر به ناکامی شده است. ترامپ و تیمش در کاخ سفید، به شدت نیازمند کسب دستاوردی بزرگ در سیاست خارجی برای جلب نظر حزب جمهوری خواه و افکار عمومی هستند. چنین توافق آسانی تنها با تهران حاصل شدنی خواهد بود؛
۲- کفگیر جمهوری اسلامی در ذخیره ارزی به ته دیگخورده است. برای همه تصمیم سازان روشن شده است که تحریم ها کشنده شده و التیام آن جز با زدودگیش امکان پذیر نیست. با استمرار تحریم ها اقتصاد فروپاشیده می شود؛
۳- ولی پیامد بزرگتر توافق تهران-واشنگتن، ایجاد شکاف بین ترامپ-نتانیاهو در هجوم مشترک برنامه ریزی و تمرین شده به ایران است. چنین توافقی نه تنها موجبات شقاق بین این دو رهبر تندرو را فراهم آورده، سهل است که دامنه های آن ممکن است بستری برای دیگر سیاست های خاورمیانه این دو باشد.
کوتاه آن که به اغلب احتمال، گونی دشمنی ایران-آمریکا طی روزهای نزدیک سخت سوراخ شده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نتیجه مذاکره روشن است
با این فرض که مذاکره در رم فقط و فقط بر سر محدودسازی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی باشد، به اغلب احتمال چارچوب نتیجه اش همین امروز معلوم می شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
عراقچی(امروز؛ ۲۹ فروردین؛ ۱۸ آوریل):
ایران، روسیه را شریک استراتژیک خود می داند.
ی- ک: ولی روسیه، هیچگاه ایران را شریک استراتژیک خود ندانسته و محال است بداند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
توافقی در کار نیست
البته کاخ سفید در پی برداشته شدن سریع مساله هسته ای جمهوری اسلامی از روی میز است. به دو دلیل: نخست آن که اسرائیل (اشغالگر) را راضی ساخته و نتانیاهو را از حمله به ایران و تنش بیشتر در منطقه بازدارد و دوم تمرکزش را بر پایان دادن به جنگ در اکراین و به ویژه کانونی شدن چین در سیاست خارحی معطوف کند.
البته احتمال دستیابی به توافقی در چارچوب مهار هسته ای ایران کم نیست؛ ولی بعید است دامنه آن گسترده و همه جانبه باشد.
با این وجود، حتی با فرض تمایل بر توافق همه جانبه جمهوری اسلامی-ایالاتمتحده، ولادیمیر پوتین و کرملین قطعا مانع چنین توافقی خواهند شد. حل مساله هسته ای و به طور کلی مسائل ایران- آمریکا از دیدگاه کرملین در گرو حل وفصل جنگ اوکراین خواهد بود.
باید دید با میزان نفوذی که کرملین در تهران دارد، آیا زور ایران-امریکا در جهت دستیابی به توافق با تهران، پیش از حل و فصل جنگ اکراین به روسیه می رسد؟!
به اغلب احتمال، دستاوردهای نشست رُم، آزمونی بر میزان استقلال جمهوری اسلامی در برابر مسکو است. به هر روی اگر کاخ سفید بتواند ایران را از روسیه دور کند، یکی از راهای تنفس ایران باز خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
چرا احتمال جنگ کم است
دونالد ترامپ کمتر تحلیل و پیشی پذیر است؛ ولی ژئوپلیتیک بالای دلبستگی ها و اخلاق سیاسی رهبران، به فرایندها می نگرد.
به رغم تهدیدهای مکرر کاخ سفید مبنی بر راه اندازی جنگ با جمهوری اسلامی و نیز چاق کردن پیاپی دیه گوگارسیا با انواع تسلیحات نسل پنجمی، از جمله استقرار بی پیشینه بمب افکن های روح در این جزیره و نیز وارد کردن دو ناو هواپیمابر کلیدی به منطقه، احتمال رخداد جنگ بین ایران و دوگانه امریکا- اسرائیل کمتر محتمل است. چرا؟!
۱- فرار از جنگ
ترامپ با شعار نه به جنگ دوباره به کاخ راه یافت و بخشی از تمرکز تیمش را بر پایان دادن آنی به جنگ اوکراین نهاده است؛ حال چگونه از چاله ی اوکراین به چاه ویل خاورمیانه و ایران ورود کند؟!
۲- نا امنی محاسبه ناپذیر
بمباران سخت ایران با توجه به آسمان باز و تقریبا رهایش چندان سخت نیست، ولی به قول بهبهانی ها پِسارایش مبهم و بلکه هولناک است. ایران به دلیل موقعیت جغرافیای شگفتش و همسایگی با ۱۵ کشور و ۲۴ دولت، صفحه متحرک جنوب باختری آسیا است. نا امن شدن ایران چنان عظیم و هولناک است، که حتی پیش بینی یک سوم پیامدهایش برای جهان سهمناک خواهد بود. چرا که ایران از دیدگاه ژئواستراتژیک، صفحه ثبات آسیای باختری محسوب می شود؛
۳- فرار از جنگ
جمهوری اسلامی هم تا سرحد ممکن از ورود به جنگ پرهیز می کند؛ نه به این دلیل که نمی خواهد، بلکه به دلیل نداشتن عقبه فراگیر درونی و قدرت اخلاقی فرسوده ملی(یعنی میزان وفاداری و اعتماد مردم به حکومت) و هم چنین نداشتن حامیان بیرونی، تا جایی که به خودش بر می گردد، از ورود به هر جنگی امتناع می ورزد؛
۴- چین ش آرزوست
امروزه روز، درگیر شدن ایالاتمتحده در جنگی بزرگ یا حتی متوسط، به منزله هدیه ای آسمانی برای جمهوری خلق چین است. آیا برای ترامپ، روبیو، ویتکاف و اندیشکده های استراتژی شناس آمریکا، درک این مهم از قلم افتاده است؟!
۵- با پوتین نبسته اند؟!
امروزه روز، ویتکاف و ترامپ، حتی از ولادیمیر پوتین روسوفیل تر به نظر می رسند. با این وجود آیا مضحک نیست که زور کرملین در کوتاه امدن نسبی در محدود سازی فعالیت هسته ای به جمهوری اسلامی نرسد؟! به ویژه اینکه به روشنی گفته اند از جمهوری اسلامی در جنگ دفاع نخواهند کرد. مگر نمی بینید این روزها عراقچی بیش از رفتن به خانه اش، کرملین نشین شده است؟!
کوتاه انکه دهها عامل در برابر تکوین جنگ قد علم کرده اند؛ با این همه مثل همیشه تاریخ محتمل است بیشعوری استراتژیک همه سدها را نادیده انگاشته و ملت یا ملت ها و جهانی را به دردسری بی سر و ته هُل دهد.
شاید هم به قول والتر بنیامین، فاجعه واقعی این نیست که مبادا اتفاقی رخ دهد و همه چیز نابود شود. بلکه فاجعه حقیقی دقیقا آن باشد که هیچ اتفاقی رخ ندهد و هیچ چیزی تغییر نکند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
هنگام خانه تکانی است
همه چیز در فضاهای درونی- برونی ایران با شتابی تند رو به تغییر است. موازنه قدرت به ضرر جمهوری اسلامی دگرگون شده است. طرح و برنامه امپراتوری جمهوری اسلامی با کنار رفتن و ضعیف شدن حزب الله، حماس، الحشد الشعبی و فروپاشی اسد، پایان یافت (جان کری، توماس کاپلان؛ ایران در گوشه رینگ؛ وال استریت ژورنال).
در همین حال خبری از پشتیبانی استراتژیک چین و روسیه از ایران نیست. در عین حال جمهوری اسلامی در برابر فشارهای توامان ترامپ و نیز اروپا و اسرائیل(اشغالگر) تنها مانده و تا جایی که به آسمان بر می گردد، بی دفاع مانده است. همچنین با چنین منظری ناگزیر به مذاکره برای دستیابی به توافقی هسته ای شده است. روشن است که با چنین چشماندازی قطعا نمی تواند انتظار دست بالا در مذاکرات را داشته باشد.
ولی حتی بسنده کردن به توافق هسته ای، آورده ای برای جامعه رو به التهاب ایران و خواسته های برآورده نشده طبقه متوسط آورده در خوری ندارد. محرز، مسلم و بدیهی است که تنها راه برونرفت از این مخمصه پیوستن به جامعه جهانی از طریق برقراری مناسبات رسمی با ایالات متحده و عرفی و معمولی ساختن دیدگاه نسبت به موجودیت اسرائیل (اشعالگر) است.
ولی این دو تغییر کلان با وجود بقای استراتژی و استراتژیست های فرسوده کنونی محتمل نخواهد بود. با وجود بقای مدیران و تصمیم سازانی که در دایره ای معدود و محدود از نیم قرن پیش تا کنون جهت ساز هستند، ایران نه تنها تغییر نخواهد کرد و روی رستگاری نخواهد دید، سهل است که هر آینه در معرض انواع خطر قرار دارد.
تا جایی که به سیاستگذاری های کلان و طراحی استراتژی نوین و مطابق با بقای ملی بر می گردد، ایران در وهله نخست سخت نیازمند خانه تکانی بزرگ است. تا هنگامی که مدیران و تصمیم سازان با ۳۰-۳۵ سال کار اداری-سیاسی-نظامی بازنشسته نشده اند و همچنان افسار اسب نحیف ایران را در دست دارند، باید گفت: در ناامیدی، بسی نا امیدی است. بس خطرها کمین کرده و جای امیدواری استراتژیکی نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k