قدیس سازی
راستش نمی دانم که چرا بسیاری از آدما همواره انگیزه قدیس پروری و قدیس جویی داشته اند. چنین تمایلی بیشتر بین جوامع به بلوغ فکری نرسیده و مخصوصا در سایه حکومت های اقتدار طلب ایدئوکرات رایج و بلکه ترغیب می شود. مثال:
کمتر کسی است که از ویکتور هوگو خالق بینوایان، تصوری مسیح(ع) گونه، یحیایی(ع) پاک و اخلاقگرا و فرشته گونه نداشته باشد. خوانندگان قدیس زده نمی دانند، روزی که ویکتور هوگو به جوار رحمت حق رفت "فاحشه خانه های پاریس تعطیل شدند تا روسپی های پاریزین! بتوانند در مراسم ختم آن مرحوم مبرور شرکت کنند. شاید باورش سخت باشد که خالق بینوایان آنقدر زن دوست بود که تقریبا با همه زنان اهل دل پاریس خوابیده بود. بنابراین روز مرگش همه این زنان برای الوداع با او، کوست وار صف کشیده بودند ولی..."(نقل از کانال تلگرامی سواد و بیاض. یادداشت های محمد امین احمد پور).
البته به قول دکتر احمد پور، ویکتور هوگو باز نسبت به ژان ژاک روسو در این گونه امور اخلاقی تر بوده و اگر بخواهیم مثلا وی را با کسی چون ژان پل سارتر قیاس کنیم، طبعا قدیس بزرگی خواهد بود. این فیلسوف چپگرا و اگزیستانسیالیست مشهور، نه تنها ازدواج با معشوقه مشهورتر خود، سیمون دوبوار را پدیده ای بورژوازی می دانست، که از داشتن روابط جنسی با شاگردان کم سن و سال معشوقه اش کمترین ابایی نداشت.
باز هم فکر نکنید کارنامه جنسی آندره ژید اسکاروایلد و میشل فوکو از هوگو برازنده تر است؛ یا بر فرض کسانی مانند ویرجینیا وولف، ارنست همینگوی و حتی آلبرت انیشتن و مارسل بروست را به قول امروزی ها از این منظر در فهرست قدیسان قرار دهید، نه نه.
و صد البته تمایل به این گونه امور را خاص امروزی ها نپنداشته و دانشمندان دوران کهن را بیرون از این معرکه مپندارید. مثلا در تاریخ زندگی فیلسوفان تقریبا روشن است که افلاطون زیبا و بس زیبا اندیش تر تا پایان عمر ازدواج نکرد، ولی روابط عاشقانه متعددی با مردان جوان داشت. سهل است که حتی در باره نخستین شهید بزرگ فلسفه و استاد افلاطون نیز برخی روایت ها در گرایش به مردان جوان یافته می شود (gemini.4).
البته که هیچکدام از این بیوگرافی های جنسی، دال بر بی اعتباری و یا کماعتباری این فرهیختگان و اندیشه های گرانسنگشان نیست؛ به ويژه آن که بیشترشان علنی، روشن و هنجاری بوده است. کار جاهای دیگر گیر می کند.
باور کردنش مشکل است که امروز در نزدیکی کلیساهای کهن، دهها گور کشف شده که مملو از جنین های سقط شده است. یعنی در جوار مکان زندگی کشیش ها و راهبه های کاتولیک که هر گونه همخوابگی و زناشویی برایشان حرام محض و مطلق بوده است. دانستن این هم چندان مهم نیست. چون همین امروز حجم پرونده های تجاوز روحانیون کلیسا به کودکان و نوجوانان دختر و پسر، سازمان های قضایی را در بیشتر ملل غربی و آفریقای و... بیچاره و گرفتار و مشغول کرده است.
با این همه حکومت های توتالیتر و خودکامه، هنوز هم در دهه سوم سده ۲۱، با پوشاندن و مستورسازی مناسبات جنسی مدیران و رهبران خود، باز هم همچنان بر قدیس سازی وابستگان و رهبران و دست اندرکاران تلاش می ورزند. این حکومت ها با پروپاگاندای دائمی تلاش می کنند رهبران را پاک، مبری از روابط جنسی و بی آلایش نشان دهند. آن چنان که گویا این دسته رهبران، فرا انسانی بوده و در دسته خارج از نیازهای پنجگانه حیاتی آدمی بوده و هستند . قدیس هایی که نه مثل بقیه آدمیان می خورند، می نوشند، زناشوئی کرده و همبستری دارند و نه باد معده دارند و نه نفخ می کنند و خلاصه فرشتگانی سوا از مردمند.
بیچاره ملت های پروپاگاندازده.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
حماس هم فهمید
موسی ابومرزوق از رهبران اصلی حماس به نیویورک تایمز گفته که اگر می دانست عملیات ۷ اکتبر منجر به چنین فجایع و خسارت هایی می شود، با آن موافقت نمی کرد.
البته در آغاز رویکرد ابومرزوق از سوی حماس تکذیب شد، ولی همین دیروز بود که حازم قاسم سخنگوی حماس نیز گفت: "ما دیگر نمی خواهیم بخشی از ساختار مدیریتی باریکه غزه باشیم. ما ایجاد کمیته پشتیبانی اجتماعی در غزه را پذیرا هستیم؛ به گونه ای که این جنبش (حماس) در آن جایی نداشته باشد".
شگفت تر آن که حماس از بیانیه نهایی کنفرانس اتحادیه عرب در قاهره هم جانبداری کرده است. بر این پایه قرار است کمیته ای از تکنوکرات های فلسطینی مدیریت غزه را در دست بگیرند. مصر و اردن امنیت آن جا را تامین کنند و کشورهای عرب در تامین هزینه بازسازی نقش اصلی را بر عهده گیرند. در این طرح هیچ جایی برای حماس در نظر گرفته نشده است. هر چند نتانیاهو حتی با طرح خودگردانی غزه بدون حماس هم مخالف است.
یادآوری می شود پیامدهای عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس، به جز ویرانی تقریبا کامل غزه و آوارگی مردمش، به کرانه باختری، لبنان، سوریه، عراق و ایران نیز کشیده شد و بس بعید می نماید به زودی پایان یابد. این رشته سر درازتر خواهد داشت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نتیجه جنگ ایران- اسرائیل(اشغالگر)
هنوز هم برخی از فرماندهان سپاه و مدیران تصمیم ساز جمهوری اسلامی، بر انجام وعده صادق ۳ تاکید ورزیده و بر تحقق بی چون و چرایش پافشاری می کنند.
فارغ از درستی و نادرستی، شدن یا نشدن چنین عملیاتی، نتیجه هر نبرد احتمالی میان جمهوری اسلامی- اسرائیل، با فرض پایدار ماندن اسباب و ابزارهای موجود و در دسترس دو کشور، شکست جمهوری اسلامی و نابودی زیربناهای ایران نیست، بلکه بر پایه برآوردهای من و با فرض استمرار دو هفته ای نبرد، دیگر پدیده ای به نام حکومت و حاکمیت در ایران قابل لمس نخواهد بود.
به ایران، سرنوشت و ته نوشت اش بیندیشیم
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
راز بقا بین این همه دشمن
بین ۱۹۳ ملت-دولت عضو ملل متحد، هیچکدام در فضای پیرامونی خود به اندازه اسرائیل (اشغالگر) دشمن نداشته اند. به سخن دیگر، ۱۰۰٪ ملت های همسایه زمینی اسرائیل، اگر زورشان می رسید، تا کنون این کشور کوچک را ریشه کن کرده و به کلی نابود کرده بودند. این دشمنی هم چنین بین ۲۲ ملت عضو اتحادیه عرب کماکان فعال و نهفته وجود دارد. سنگین ترین تهدیدات در مقیاس بین المللی. با این همه اسرائیل، طی ۷۶ سال گذشته باقی و حتی بالنده مانده و تهدیدی جدی برای بقایش تصور پذیر نیست. چرا؟!
فراهم کردن پاسخی درست بدین پرسش، برای حکومت های درگیر با اسرائیل مهم نیست، بلکه مقوله ای حیاتی بوده است. رژیم های حکومتی و تشکل های نظامی پرشماری نابودی اسرائیل را آزموده اند، ولی نه تنها تیرشان به سنگ خورده، که راه فنا و خواری و شکست خود را پهن کرده اند. بنگرید به مصر ناصر، لیبی قذافی، عراق صدام و البکر، ملک حسین اردنی، حماس و حزب الله و قس علیهذا.
چه رمز و رازی پشت بقای این ملت کوچک چند میلیونی با سرزمینی ذره ای نهفته است؟! چرا در عمل نه تنها باقی مانده، که با شکست و بلکه منهزم کردن دشمنان خود، به پیش می تازد؟
طی یادداشت متعاقب می کوشم دلایل بقای بالنده اسرائیل (اشغالگر) را از منظر ژئواستراتژی و در حد توانم تشریح کنم. ولی به عنوان نتیجه گیری این یادداشت، دلیل بقای اسرائیل را در سه واژه خلاصه می کنم:
قدرت، قدرت، قدرت
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
روزهای اوج اسرائیل(اشغالگر)
استقرار تانک های اسرائیل(اشغالگر) در شهرک جنین و نیز قصد این دولت برای کوچاندن مردم طولکرم، نورالشمس و جنین، شاید نشانگر اشغال دوباره کرانه باختری پس از چند دهه باشد.
مهمتر این که اسرائیل ۴ شرط جدید و کمسابقه برای آزادی ۶۰۰ فلسطینی اعلام کرده است: آزادی یکجای همه گروگان های در اختیار حماس، خلع سلاح کامل غزه، اخراج حماس از این باریکه و پذیرش کنترل امنیتی اسرائیل بر این نوار.
چرا نتانیاهو تا چنین حدی بی باک شده و هیچگونه هراسی ندارد؟! از دیدگاه ژئواستراتژی پاسخ در گزاره ای کوتاه نهفته است: اسرائیل در وضعیت آفندی است. به چه دلیل؟!
۱- هیچ قدرت منطقه ای جلودارش نیست. حزب الله و حماس، در وضعیت پدافندی هستند و سوریه در گیر خود؛
۲- کاخ سفید بی محابا و همه جانبه پشتیبان وضعیت آفندی بی بی هستند؛
۳- اتحادیه عرب آگاه است که دیگر پیمان اسلو مرده و در این شرایط بعید است احیا شود.
در واقع هیچ سیل بندی نیست که در برابر این سیل تاب آورد. تنها احتمال توقف اسرائیل، کمک به کنار گذاشتن نتانیاهو توسط تیم ترامپ است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پیامدهای کودتای سوم اسفند
امروز ۱۰۳ سال از کودتای سیدضیا-رضاخان میرپنج گذشت. طی این مدت آثار خوبی در باره علل کودتا و عوامل آن و به ویژه نقش پادشاهی متحده بریتانیای کبیر(uk امروزین) منتشر شده است. از جمله من در ۱۳۸۰، در قالب کتابی درسی- دانشگاهی با عنوان: مقدمه ای بر تقسیمات کشوری ایران(جلد نخست)، که توسط انتشارات انجمن جغرافیایی ایران به چاپ رسید، به پیامدهای کودتا پرداختم. در این یادداشت برآنم که بیطرفانه و در قالب تلگرامی، به بخشی از پیامدهای کودتا و کارکرد رضا شاه بپردازم.
بر فرض نزدیک به محال، کودتای سید ضیا- رضاخان ساخته و پرداخته بریتانیا باشد. آیا با این حال بهتر نیست همین فرض به نتایج و پیامدهای کودتا سنجیده شود؟!! با چنین دیدگاهی خدمت یا خیانت کودتاچیان به ایران و ایرانیان کاملا آشکار می شود.
۱- لغوکاپیتولاسیون
کاپیتولاسیون یعنی سپردن حق رسیدگی و داوری قضایی اتباع بیگانه به نماینده دولت دارای چنین حقی. در دوره قاجار به دلیل تسلط قوانین اسلامی و روحانیون بر محاکم شرعی، دولت های روسیه، بریتانیا و سوئد، حق کاپیتولاسیون اتباع خود را از قاجار گرفتند و اتباع آنها در صورت انجام جرم، در ایران محاکمه نمی شدند.
رضا شاه در ۱۳۰۷ این حق را لغو کرد و بیگانگان هم بدان گردن نهادند؛
۲- لغو قرارداد ۱۹۲۱
در ۷ اسفند ۱۲۹۹، تنها ۴ روز پس از کودتا، قرارداد مشهور ۱۹۲۱(۲۶ فوریه) ایران-شوروی منعقد گردید. به موجب این قرارداد دولت شوروی متعهد به لغو همه قراردادهای پیشین دولت تزاری با ایران شد. هم چنین از امتیازات روسیه و کل مطالبات ( حدود۱۱ میلیون لیر انگلیس) در ایران گذشت. همچنین قرار شد ایران به هیچ دولت خارجی امتیازی نداده و اگر کشور دیگری به ایران حمله کند، شوروی از ایران دفاع کند. انگلیسی ها نسبت به این قرارداد خشمگین شدند؛
۳- سیاست خارجی ملیگرایانه
سیاست خارجی پهلوی نخست سه وجه بارز داشت: نزدیکی به آلمان، دوری از بریتانیا و ملی گرایی مستقلانه در برابر غرب و شرق.
بسیاری از نسل جدید خبر ندارند رضاشاه بیش از ۴ سال مناسبات خود با آمریکا را به دلیل دستگیری سفیرش در آمریکا کاملا قطع کرد. هم چنین از ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۹ مناسبات ایران و فرانسه قطع شد. در عین حال آلمان در دوره رضاشاه بزرگترین شریک تجاری ایران شد و بیش از ۳۰۰۰ کارشناس و مستشار آلمانی در ایران بکار گرفته شدند.
با این همه طی حکومت رضاشاه مناسبات با بریتانیا بر سر چندین مساله به وخامت گرایید: مساله بحرین و عقیم ماندن لشگرکشی رضاشاه به دلیل تهدید عملی بریتانیا، مساله نفت و لغو قرارداد دارسی و بستن قراداد تازه نفتی، مساله خزغل و عشایر جنوب، توانمند شدن نیروی دریایی ایران و گسترش مناسبات با ایتالیا و فرانسه، پیمان سعدآباد با ترکیه و افغانستان و...
کوتاه آن که واقعا بریتانیا نه تنها رضاشاه را نمی پسندید، بلکه او را مانعی در انجام مقاصد ژئوپولیتیک منطقه ای خود می پنداشت؛
۴- ایجاد ایران یکپارچه
اغلب تحرکات جدایی طلبی و استقلال خواهی در عصر مشروطه و تا برآمدن رضاخان را مربوط به چند منطقه ایران می بینند. ولی در واقع تا ۱۳۰۰، تقربیا در ۲۶ منطقه ایران اغتشاش، آشوب، جدایی طلبی و ...وجود داشت. قضایای جنگل و میرزا، پسیان و خراسان، خزعل و خوزستان تنها موارد بارز آن محسوب می شوند.
در شگفتم از نقد شیوه سرکوب رضاخان. روشن است که بین تجزیه و بقای ایران یکی را باید برگزید؛
۵- نوسازی
گمانی نیست چنان چه نوسازی همه جانبه پهلوی اول نبود، پدیده ملت ایران بس کوچکتر از امروز می شد. البته برخی از این نوسازی ها جنبه مخرب داشت و حتی پهلوی دوم نیز منتقدش بود.
در اهمیت نوسازی ملی پهلوی اول، همین بس که ایران رو به موت را از پیامدهای نکبت بار جنگ جهانی اول زنده کرد و جنگ دوم را هم پشت سر نهاد. در حالی که ایران به ویژه در جنگ دوم میدان حیاتی کارزار و بلکه نتیجه هم بود.
۶- پرش
عباس میلانی می گوید ایران پیش از سوم اسفند، فروپاشیده بود. یعنی جنگ جهانی اول دو سال پیشتر از بقیه جهان در ایران شروع شد. تورج اتابکی نیز می گوید: جنگ در ایران طولانی تر از اروپا بود و پیامدهایش تا یک دهه بعد استمرار یافت. در واقع ایران یک چهارم نفوس خود را بر اثر جنگاز دست داده و دچار التهاب بود. تقریبا همه روشنفکران اعم از قجری و ضد قجر، باورمند بودند که ادامه حکومت قاجار نابودی ایران را در پی خواهد داشت. بنگرید به دیدگاه های ملک الشعرا، عارف قزوینی، تقی زاده و...به این تم.
کوتاه آن که رضا ماکسیم یا رضاخان میرپنج یا رضا مازندرانی یا رضا، هر چه بود و هر چه کرد، حتی با در نظر گرفتن شیوه و منش استبدادی در دهه دوم حکومتش، دستکم دو هدیه به ایرانیان داد:
یکم- استمرار بقای کهن ترین ملت جهان و حفظ یکپارچگی ملی و سرزمینی اش؛
دوم- تمرکز بر نوسازی همه جانبه تن و جان رو به مرگ وطن.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ما از همان روز نخست سوار شدن بر کشتی، سوراخ های ته آن را دیدیم، ولی با این آرزو که با وعده های معجزه وارتان همگی را خواهید بست، با شما دل به دریا زدیم. نمی دانستیم که سوراخ ها روز به روز به شکاف تبدیل خواهد شد و قایق های نجات هم از نظرها محو.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
بن سلمان به پیش میتازد
در مخیله هیچکس نمی گنجید که عربستان تحت مدیریت بن سلمان پس از قتل دردناک قاشقچی دیگر در مناسبات بین المللی آبرویش احیا شود؛ ولی شد و می شود.
چنان که طی هفته گذشته ریاض کانون گفتگو پیرامون مهمترین جنگ جاری جهان، یعنی اکراین بود. دو روز دیگر هم قرار بر این است که مرکز مذاکرات بسیار حساس در باره فلسطین و غزه باشد.
طی چند هفته اخیر بن سلمان به خوبی توانسته بیشترین سود و پرستیژ را برای عربستان خلق کند. بن سلمان عملا با در اختیار گرفتن عنان ترامپ، توان بالای ایالات متحده را به نفع کشورش در سطوح دیپلماتیک به خدمت گرفته است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
قلب زمین
از آغاز سده ۲۰(۱۹۰۴) مکیندر، در مقاله: محور جغرافیایی تاریخ، منطقه محصور در نقشه بالا را(تقریبی) برترین سرزمین در تاریخ نظامی جهان خواند. وی بعدها این منطقه را با گسترانیدن ابعادش تا اروپای خاوری، قلب زمین نامید. حتی نوشت که هر کشوری بر این جا چیره شود، کلیدهای جهان را در دست خواهد داشت. در ادبیات فارسی این منطقه همان توران یا بخش اصلی آن است.
قلب زمین بیش از دو سده است از دیدگاه جغرافیایی و سیاسی در زندان روسیه گرفتار شده است.
گرچه از دیدگاه فرهنگی و نیز جغرافیایی، ایران مناسب ترین فضا برای برونرفت این ملت ها از چنین زندانی است، ولی در مجموع توانایی و نیز رویکرد جمهوری اسلامی و تمرکزش بر خاورمیانه و مناسباتش با مسکو و دشمنی اش با آمریکا و غرب, مانعی سخت در احیای مناسبات تاریخی با قلب زمین است.
برعکس طی سه دهه اخیر جمهوری ترکیه و جمهوری خلق چین با اهداف متفاوت گسترش حوزه نفوذ در این منطقه را در دستور کار خود قرار داده اند. ترکیه در این مسیر، پشتیبانی ناتو و اتحادیه اروپایی را با خود دارد. این در حالی است که فرصت کمترینمانور از ایران ربوده شده است.
#یدالله_کریمی_پور
#karimipour_k
هالفورد مکیندر و روح زمانه
با شنیدن نام سر هالفورد جان مکیندر، ژئوپلتیک و ژئواستراتژی تداعی می شود؛ زیرا یکی از بنیانگذاران آنها به شمار می رود. تاثیرات وی در این شیوه های تفسیر و هنر جنگ، گسترده و ژرف است. در ژئواستراتژی به مثابه نیوتن است در فیزیک.
با این همه وی و اندیشه اش، نیز همانند مردم و اندیشمندان، تابع روح زمانه یا پارادایم چیره بر فضای زندگی زمانه خود بود. در اینجا به دلیل یادداشت هایی که متعاقبا در همین جا خواهد آمد، بدک نیست بخشی از چهره در سایه مانده هالفورد مکیندر روشن شود:
۱- مکیندر که نخستین تئوری جهانشمول را در قالب سیستم مسدود سیاسی در ۱۹۰۴ را با عنوان محور جغرافیایی تاریخ ارائه داد، نژاد پرستی دو آتشه بود. او آشکارا بر برتری سفیدپوستان بر رنگی پوستان تاکید می ورزید. چنان که مردم سواحیلی زبان شاخ آفریقا را شتر انسان می نامید که نشانگر تحقیر و نگاه اندیشه نژادپرستی او نسبت به این مردم است. کار این تفکر نژادپرستانه به جایی رسید که در کشتن 8 باربر آفریقایی به هنگام سفر پژوهشی اش به کنیا و احتمالا کلیمانجارو مستقیم و غیر مستقیم نقش داشت. در این مورد نیز کمترین پوزشی نخواست و بی اعتنا از آن گذشت؛
۲- به قول دنیس کرنز نویسنده کتاب، ژئوپولیتیک و امپراطوری: میراث مکیندر، نطریه هارتلند با تفکرات امپریالیستی و استعماری در پیوند مستقیم است. کرنز باورمند است که هدف این نظریه توجیهی برای توسعه طلبی و هژمونی(سلطه جویی) قدرت های بزرگ بوده است.
در واقع نژادپرستی مکیندر نه تنها یک نقص شخصی، بلکه بخش جدایی ناپذیری از تفکر ژئوپولیتیک ی او بوده است. تاکیدش بر لزومچیرگی بر سرزمین مرکزی اوراسیا (آسیای مرکزی)، ریشه در باورهای او به برتری نژاد سفید و لزوم حفظ هژمونی آن در جهان داشته است؛
۳- مکیندر بر خلاف اغلب تصورات به هنگام ارائه مقاله مشهور محور جغرافیایی تاریخ، رئیس دانشکده اقتصاد لندن بود. وی از سال ۱۹۲۳ استاد جغرافیا در دانشگاه لندن شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تقدیر یا تدبیر
سکانس نخست:
اعضای مسن کانال حتما قیام جهیمان بن محمد بن سیف العتیبی در ۲۰ نوامبر ۱۹۷۹(۲۹ آبان ۱۳۵۸) و تصرف بیت الله الحرام را به خاطر دارند. او بر پایه احادیث فراوان معتقد بود که شوهر خواهرش محمد عبدالله القحطانی، همان مهدی منتطر الظهور است که ظهور کرده تا اسلام را نجات دهد. جهیمان با ارتشی ۵۰۰- ۶۰۰ نفره، در آخرین روز حج تمتع ۱۹۷۹، کعبه را در اختیار گرفت. دهها تن به گروگان گرفته شدند. بالاخره پس از شکست های متعدد کماندوهای پاکستانی و سعودی از این گروه، سه کماندوی فرانسوی که یک ساعت قبلش مسلمان کرده شده بودند، کار این شورش را تمام کردند. شگفت آن بود که این گروه چنان بر سر مهدویت قحطانی و ظهورش باورمند بودند که در برابر نارنجک های پرتاب شده هیچ واکنشی نشان نمی دادند، ترکش می خوردند و می افتادند و میمردند؛ چون اعتقاد داشتند با اعجاز عبدالله قحطانی(مهدی موعود) رویین تن شده اند. بالاخره پس از دو هفته با کشته و اسیر شدن مهدویون قحطانی مسلک، غائله پایان یافت.
سکانس دوم:
روز ۲ سپتامبر ۱۸۹۸(۱۱ شهریور ۱۲۷۷) بین نیروهای اشغالگر بریتانیا به فرماندهی ژنرال کیچنر و نیروهای دولت ضد استعماری مهدی سودانی در نزدیکی شهر ام درمان سودان نبردی رخ داد. این نبرد یکی از نبردهای نهضت محمد احمد المهدی علیه نیروهای مشترک بریتانیا، عثمانی و مصر بود. محمد سودانی خود را مهدی موعود خوانده و تقریبا همه سودانی ها را به قیام کشانده بود. البته وی در ۱۸۸۵ مرد( غایب شد). ولی پیروانش به جنگ ادامه دادند.
در نبرد ام درمان، لشگر مهدویون به شمشیر و نیزه و تبر و چماق مجهز بودند و ارتش ژنرال کیچنز به مدرنترین تسلیحات آتشین تجهیز شده بود. ارتش کیچنز سودانی های پیرو و باورمند به مهدی را در مدتی کوتاه نابود کرد. مجموع کشته های سودانی ها به بیش از ۱۱ هزار تن رسید. ولی تلفات بریتانیایی ها کمتر از انگشتان یک دست بود.
می توان سریالی ۱۰۰۰ بخشی از طغیان ها، شورش ها و مبارزات تقدیرگرایان در سراسر جهان ساخت. یعنی قیام هایی که با باور داشتن دخالت امور غیبی، متافیزیکی و از پیش طراحی شده در سرنوشت مردمان تکوین یافته اند. راستش این است که حتی امروز هم نمی توان به کلی منکر نقش شانس، رخدادهای ناگهانی و حوادث کمتر پیش بینی پذیر در جنگ ها و حتی سرنوشت ملت ها شد. ولی در مقیاسی کلی طی ۵۰۰ سال اخیر یک گزاره سخت توانمند در برابر تقدیرگرایی قد علم کرده است:
ملت هایی که پذیرفتند این انسان ها هستند که تاریخ را می سازند، بی آن که به کلی دست از غیب بردارند، امروز جهان نو را تشکیل می دهند. این ملت ها که شمارشان سال به سال رو به افزایش است، یک شعار را نصب العین خود قرار دادند: امور غیبی و ماورایی را به معبد و عابد و خودیت خود بسپار و امور دنیا را کما هو حقه به تدبیر.
برعکس، جهان باقیمانده تقدیرگرا که روزگاری فراگیر و بلکه همه گیر بود و امروز واجد جغرافیایی بسیار کوچک شده است، همچنان در بند آن است که سرنوشت آدمی و آدمیان و ملت ها در ید اختیار غیب و ناجیان ماورایی است؛ و بدون خواست و اراده پرده نشینان ناپیدا، آب از آب تکان نمی خورد.
کوتاه آن که این سال ها ملت ها در لبه های یک قضاوت تاریخی قرار دارند: آیا تقدیرگرایی با تسلیم در برابر انسانگرایی و دنیا گرایی، دست از تکاپو برخواهد داشت؟ یاهمچنان هیمنه خود را حفظ خواهد کرد؟!
چگونگی پاسخ به این پرسش از جمله در چگونگی سرنوشت ملت ایران، حیاتی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ترامپ یا امریکا؟!
به این دو جمله بنگرید: موقعیت جغرافیایی استان البرز؛ وضعیت اقتصادی استان البرز. این دو خیلی متفاوتند. اولی(موقعیت) ناظر به محل قرارگیری پدیده ای در فضا و زمان است؛ ولی دومی به حالت یا شرایط کنونی پدیده اطلاق می شود. مثلا گفته می شود، کاوه صاحب موقعیت خوبی در شرکت است؛ یعنی جایگاه شغلی او خوب است. ولی ممکن است توامان در باره او گفته شود، این روزها کاوه در وضعیت روحی مناسبی نیست.
راستش به گمانم مدیران و تصمیم سازان جمهوریاسلامی در استراتژی سیاست خارجی از درک تفاوت این دو عاجز بوده اند. وقتی گفته می شود که برقراری مناسبات استراتژیک میان ایران-آمریکا بایسته، شایسته و بلکه محتوم و گریزناپذیر است، این گزاره از دیدگاه موقعیتی بیان می شود. ولی رهبران و مدیران جمهوری اسلامی اغلب این گزاره را از دیدگاه رئیسجمهور وقت ایالات متحده می سنجند. یعنی گرفتار و اسیر وضعیت هستند و موقعیت را به طاق نسیان می سپارند و یا اصلا درکی از آن ندارند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
کارآمدی بمب اتم احتمالی ما
چندی پیش شیرین هانتر عضو شورای روابط خارجی ایالات متحده آمریکا در باره تصمیم جمهوریاسلامی به مذاکره نکردن با ایالاتمتحده چند گزاره برتر ارائه داد، که دو موردش بسیار تکان دهنده است:
۱- رفتن به دنبال بمب اتمی تنگنای امنیتی ایران را حل نمی کند؛
۲- حتی چنان چه جمهوریاسلامی چند بمب هم بسازد، باز توانایی پاسخگویی به حمله دوم را نخواهد داشت.
در فضای پیچیده و فرا دقیق جنگ هستهای، مفهوم «حمله دوم» حیاتی است. این استراتژی بازگو کننده توانایی یک کشور در انجام حمله تلافیجویانه پس از دریافت ضربه اول است. هدف استراتژیک حمله دوم جلوگیری و بازماندگی از حمله اول است. بنیاد دکترین حمله دوم بر ۶ پایه نهاده شده و اغلب دکترینی است که از سوی کشورهای برتر برگزیده می شود:
۱-توانایی بازماندگی
نخست آنکه حکومت باید ۱۰۰٪ مطمئن باشد که پس از حمله اول پابرجا مانده و توانایی پاسخ تلافی جویانه به حمله اول دشمن را داراست. چنین اطمینانی مستلزم وجود سیستمهای هشدار اولیه نسل پنجمی، پناهگاههای مستحکم برای همه شهروندان، پرسنل و تجهیزات و ارتباطات است؛
۲- سیستمهای پرتابی گوناگون
حکومت های گزیننده حمله دوم، در جهت افزایش توانایی بازدارندگی و بازماندگی، ناگزیرند دارای سیستمهای پرتابگر گوناگون و کارآمدی باشند. مانند موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBMs) زمین به زمین، موشکهای بالستیک آبی-خشکی (SLBMs) و انواع بمبافکنهای استراتژیک مانند B.2, F.22و... پراکندگی و استتار این سیستمها، توانایی نابودی آنها را در حمله اول کاهش می دهد؛
۳- دکترین هستهای
همان گونه که پیشتر آمد، کشورهای برتر دکترین «حمله دوم» را بر می گزینند. چنین گزینشی به رغم خطرات دریافت عواقب مهیب حمله اول، ناشی از اطمینان ۱۰۰٪ به بازماندگی ناشی از حمله اول است؛
۴-اطلاع از حمله اول
گرچه تشخیص دقیق کمتر از ۶۰ ثانیه ای از حمله اول برای انجام عملیات حمله دوم چالش محسوب می شود، ولی توانایی سیستمهای هشدار اولیه چنان است که از لحظه اقدام و پرتاب آگاهی کسب خواهد شد. زیرا در همین مدت ناچیز سیستم ها افزون بر هشدار باید قادر به تشخیص و تحلیل سریع نوع، حجم، ابعاد و اندازه مقابله به مثل باشند؛
۵- تصمیمگیری سریع
استراتژی حمله دوم به دلیل حیاتی بودن واکنش به حمله اول، نیازمند ساختارهای کارآمد و برتر فرماندهی و کنترل و توانایی ارزیابی سریع وضعیت است.
۶- پیامدهای پیشبینی ناپذیر
بهره گبری از تسلیحات هستهای، قرین است با پیامدهای پیشبینی ناپذیر و دوزخ گونه آخرالزمانی، به ویژه برای کشورهای شروع کننده.
به گمانتان جمهوری اسلامی از حد توانایی برخوردار است؟! آیا توانایی دستیازی بهحمله دوم را خواهد داشت؟!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
اسرائیل چه در سر دارد
جمهوری اسلامی، به سه دلیل دیگر در کانون تمرکز اسرائیل(اشغالگر) نیست:۱- محور مقاومت رو به پایان است،۲- خطر ترکیه و تکفیری ها از سمت سوریه رو به آغاز است و ۳- حل مساله غزه و کرانه باختری با پشتیبانی تام و تمام پرزیدنت ترامپ باید در کانون توجه قرار گیرد.
بنابراین از دیدگاه اسرائیل، امروزه روز دیگر جمهوریاسلامی اسلامی به شیر مولانا تبدیل شده؛ بی یال و دم و اشکم و کوپال.
ولی با این همه هنوز از دیدگاه اسرائیل، حتی سایه جمهوریاسلامی خطری در خود نهفته دارد: تاسیسات هسته ای.
چه نتانیاهو باشد چه کس دیگری جایگزین شود، به هر طریق حمله برای نابودی تاسیسات و یا تاخیر در اهداف آنها انجام خواهد شد؛ با ایالاتمتحده یا بی او. چنین رویکردی به منزله تقابل جمهوریاسلامی با اسرائیل و ایالات متحده خواهد بود.
دیروز(۱۳ فوریه) افزون بر تحلیل نشریه معتبر واشنگتن پست، که خبر خیلی خطرناک حمله پیشدستانه اسرائیل به نطنز و فردو را منتشر کرد و آن را حتمی دانست، فاکس نیوز نیز قطعنامه مشترک دو حزبی (دمکرات-جمهوری خواه) مبنی بر در خواست احیای مکانیسم ماشه (SnapBack) از سه کشور اروپایی(بریتانیا، فرانسه، المان) را خواستار شدند.
این در حالی است که ترامپ-پوتین هم به چند قدمی توافق در باره اکراین نزدیک شده اند. بنابراین بعید است کرملین نفع چندانی در حمایت از ایران حس کند.
با این حساب، و به شرط تغییر نکردن اوضاع و احوال، به اغلب احتمال، از پایان های بهار ۱۴۰۴، منطقه شاهد درگیری تعیین کننده و سرنوشت ساز محور متحد اسرائیل-آمریکا با جمهوریاسلامی خواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
هدیه ترامپ به ایران
همان گونه که در یادداشت پیش آمده است، ایده ترامپ مبنی بر کوچاندن مردم غزه به کشورهای عرب، زمینه ساز تنش بین ایالات متحده و اعراب شده است. امروز نیویورک تایمز نیز طی یادداشتی نوشته است: طرح ترامپ برای غزه هدیه ای به ایران است. این روزنامه جهانشمول، ضمن احمقانه خواندن این برنامه, باورمند است که این طرح بزرگترین هدیه ترامپ به ایران خواهد بود. زیرا اعراب را وادار به رویارویی با محور آمریکا-اسرائیل خواهد کرد.
با کنار کشیدن مستقیم جمهوری اسلامی از معرکه فلسطین و غزه، بهترین فرصت ها برای ورود گسترده و حتی فراگیر ملت-دولت های عرب به میدان فلسطین-غزه بازتر خواهد شد.
کاش در رده بالای تصمیم سازی جمهوری اسلامی، شعور کوچک استراتژی نگر وجود داشت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
جنگی که باید پایان یابد
دستکم ۲۲ سال است کاخ سفید در پی مهار اژدهای چین است. ولی چین بازهم می تازد و افسار اقتصاد و بازرگانی جهان را در دست گرفته است. تا همین امسال GDP چین بر پایه شاخص PPP( برابری قدرت خرید) به بیش از ۲۸ تریلیون دلار در برابر ۲۱ تریلیون ایالات متحده رسیده است. یعنی به اندازه سه اقتصاد فدراتیو روسیه از آمریکا جلوتر است. برآوردها حاکی از آن است که با فرض تداوم سازو کارهای موجود، تا ۲۰۵۰، GDP چین بین دو تا سه برابر آمریکا خواهد شد. هم چنین تا همین الان میزان داد و ستد بین المللی چین از دو برابر آمریکا گذشته و بیش از ۱۰۴ کشور شریک اول تجاریشان را چین قرار داده اند.
چگونه می توان مهار این اژدها را در دست گرفت؟! چینی ها چهار ابزار رشد بالا دائمی را به چنگ آورده اند: سرمایه، فناوری، مدیریت و روسیه.
فدراتیو روسیه با وجود ۱۱۰۰۰ تحریم غرب، منابع کلان پایان ناپذیر، انواع انرژی و کانی ها را به ارزانی و بلکه مفت در اختبار اژدهای چین قرار می دهد. در عین حال با بیش از ۵۴۰۰ کلاهک اتمی و شاید نوترونی، حامی استراتژیک نظامی توانمندی برای پکن در برابر آمریکا است.
ولی روسیه در عین حال می تواند چشم اسفندیار چین هم پنداشته شود. بر این اساس، دانالد ترامپ بیشترین تمرکزش را بر دور کردن روسیه از چین در مقیاسی استراتژیک قرار داده است. در این راستا امروزه روز، با گونه ای کپی برداری از دکترین نیکسون-کسینجر، دایر بر جداسازی چین مائو از روسیه و هل دادنش به سوی غرب، توسط دکترین دو گانه ترامپ- ماسک، رو به پیاده شدن است. هدف جذب روسیه و بازگردانش به خانواده غرب است. محقق کردن آرزوی ۳۰۰ ساله کرملین نشینان.
آمریکا قصد دارد با هر بهایی، حتی با پیشکش کردن اوکراین و ایجاد شقاق و شکاف نرم و ملایم با اروپای پیر، روسیه را از چین دور کرده و ائتلاف پیروز روسیه- غرب را که در دو جنگ بزرگ، زمینه شکست آلمان و متفقین را مهیا ساخت، دوباره زنده کند. ائتلافی که همیشه در طول تاریخ معاصر جواب داده است. چون غرب تنها با چنین اتحادی توانست از معرکه آلمان جان سالم بدر برد. مگر جز این هم چاره ای هست؟!
بهای برگرداندن روسیه به دامان غرب و محقق سازی آرزوی ۳۰۰ ساله تاریخی کرملین، سنگین خواهد بود، ولی سود نهایی آن، یعنی محروم کردن چین از روسیه غول پیکر و زنجیر بستن بر گردن اژدهای چین، دستاوردی کوچک مقیاس نیست.
روشن است که در چنین معرکه ای، بهای خاموش کردن جنگ اوکراین، در جهت خشنودی ولادیمیر پوتین، از منظر کاخ سفید، پرکاهی بیش نخواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نشانه های فروپاشی
هنگامی که فروپاشی رژیم ها گریزناپذیر گردد، خواه متاثر از نارضایتی تام داخلی، کودتا و یا شکست نظامی، لاجرم چند نمود روشن بیرونی آشکار می شود:
۱- شکاف در دولت
کمتر رژیمی پیش از سقوط دچار شکاف از درون نشده است. تقریبا نخستین نشانه های سقوط رژیمها، با حدوث شکاف های درونی کلید می خورد؛
۲- تزلزل در اجرای قانون
دومین نشانه، تزلزل در اجرای نظم و قانون است. در این شرایط رژیم از اجرای قوانین خود ساخته، به هر دلیل سرباز می زند؛
۳- حذف آخرین مصلحان
سومین نشانه سقوط رژیم ها، حذف و بازنشسته کردن اجباری آخرین مصلحان و کارامدان و دور کردنشان از حلقه تصمیم سازی است؛
۴- آرامش پیش از توفان
چهارمین نشانه، آرامش و سکوت و به ویژه بی اعتنایی و بی تفاوتی عملی مردم، پیش از انفجار بزرگ مردمی درونی است؛
۵- عقده ماسادا
پنجم آن که رهبران در پایان های عمر نظام های تمامیت خواه ایدئوکرات (مبتنی بر ایدئولوزی) بیش از پیش دچار ذهنیت های بسته، خود بزرگبینی و اقتدارطلبی شده و دریک کلام به عقده ماسادا مبتلا می شوند. یعنی خودبزرگ بین شده و خویشتن را ناجی می پندارند. بنابراین مبلغ اقدامات انتحاری و خشونت آمیز می شوند؛
۶-عقده مسیح
در ایدئوکراسی ها، هواخواهان به رهبری بیرحم و تندرو نیازمندند. رهبری تمایل دارد که همه اتباع تسلیم او باشند و اورا بپرستند. هنگامی که فروپاشی نزدیک و نزدیک تر می شود، او بر جنگ تا آخر پافشاری می کند. والتر لانگر ثابت کرد که هیتلر عقده مسیح یا عقده منجی داشت. او خود را منجی آلمان می پنداشت.
گاه در رژیم های منتهی به سقوط(مانند موسولینی) رهبر، واجد شخصیتی سادیستی، دمدمی مزاج، مغرور، بی رحم و مملو از تفکرات نامعقول شده و از درک واقعیت ها به کلی غافل می شود.
به هر روی آغاز شکاف در دولت، تزلزل در اجرای قانون و اعاده نظم و امنیت، حذف آخرین مصلحان و تداوم ترویج خشونت، نشانه های بارز آخرین روزهای حیات رژیم های ایدئوکرات اند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
چرا اسرائیل پابرجا است؟!
تا جایی که به ژئواستراتژی بر می گردد، اسرائیل(اشغالگر) ماندگار است. سهل است که سال به سال توانمندتر خواهد شد. مردم اسرائیل راز ماندگاری را خوب آموخته اند. تجربه تاریخی بدانها آموخته که برای ماندن باید متحد و قوی باشند. آنان برای بقا میان دهها دشمن تا کنون به ۶ ابزار ممتاز دست یافته اند:
۱- عضویت در باشگاه هسته ای
اسرائیل بین ۹ کشور دارنده تسلیحات هسته ای، دستکم در رتبه ۶ ام قرار دارد. بمب هایش می تواند همه خاورمیانه را نابود کند؛
۲- قویترین حامیان و متحدان
ایالات متحده، اروپا، روسیه و هند، تا پایان متحدان اسرائیل باقی مانده و مدافع موجودیتش خواهند بود؛
۳- ارتش سمج و آفندی
ارتش اسراییل طی ۷۶ سال اخیر به هر روی نسبت به دشمنانش در موقعیت آفندی بوده و در مأموریت هایش سمج و بی عاطلی و باطلی و تعطیلی و معطلی؛
۴- چشم و گوش جهانی
سازمان های جاسوسی اسراییل(اشغالگر) در جایگاه چشم و گوش این دولت در همه جای جهان و میان همه کشورها، ملت ها و کمپانی ها و دوستان و دشمنان، و در بالاترین سطوح، بینا، شنوا و رصد کننده قلمداد می شود؛
۵- استراتژی تغییر پذیر
برای اسرائیل دوست و دشمن دائمی وجود ندارد. دیروز مصر و اردن و امارات و بحرین و مراکش دشمنانش بودند و امروز دوستان. امروز جمهوری اسلامی را به عنوان دشمن هدف قرار داده، ولی فردا ممکن است متحد ایران باشد. سیالیت استراتژی اسراییل، همواره در تغییر موازنه قدرت به سودش عمل کرده است؛
۶- بالاتر از همه
طی ۷۶ سال گذشته دولت های اسرائیل (اشغالگر) همواره بر آن بوده اند که از هر دولت خاورمیانه ای و یا مجموع دولت های همسایه توانمندتر باشند. جنگ در چند جبهه را مدیریت کنند، در موقعیت آفندی باشند و مانع اتحاد دشمنان خود شوند.
کوتاه: اسرائیل(اشغالگر) بر پایه شاخص های ژئواستراتژی پابرجا، بالنده و دریک واژه آفندی است. هیچ نشانه قابل محاسبه ای مبنی بر مقهوریتش دیده نمی شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
حمله به ایران؟!
گیدئون سعار وزیر خارجه اسرائیل(اشغالگر) در گفتگو با پولیتکو: بعید نیست گزینه حمله نظامی به ایران الزامی باشد. این رویکرد دیروز این وزیر بود.
۱۸ روز پیش(۲۰بهمن) ترامپ گفته بود: اگر توافقی با تهران انجام شود، اسرائیل ایران را بمباران نخواهد کرد.
من نمی توانم تار مویی که رویکرد سعار و ترامپ را از هم سوا می کند، ببینم. هر دو گزاره مبتنی بر تهدید جمهوریاسلامی است.
از دیدگاه اسرائیل، جمهوریاسلامی به تولید دو بمب هسته ای نزدیک شده است. البته برای تل اویو حتی داشتن چنین پتانسیلی خطرناک نیست، بلکه عین اعلام جنگ است. بنابراین حتی با فرض نابودی رژیم حکومت ایران، اجازه تولید بمب اتمی را نخواهد داد. این در حالی است که به هر روی و در هر دوشق، نیازمند همکاری ایالاتمتحده است.
بالاخره در این میان کدام منطق غالب خواهد شد؟! گفتگو، مذاکره و توافق واشنگتن-تهران، یا هماهنگی و همکاری تلاویو-واشنگتن در عملیاتی شدن تهدید علیه تهران؟! فاصله بین این دو نیز، تارمویی بیش نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نگاهی به درآمد صادراتی
کاخ سفید بر آن است که صادرات نفت خام جمهوری اسلامی را به ۱۰٪ میزان کنونی، یعنی حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز برساند. چنین تصمیمی ناشی از دکترین فشار حداکثری ترامپ است. البته اختلال در فروش نفت ایران از هماکنون رخ داده است، ولی بس کمرنگ و جزیی. یعنی تا آن حد کارساز نخواهد بود که دولت را دچار ورشکستگی محض نماید. چرا؟!
۱- نخست آن که نفت ایران ارزان و روی دریا برای هر خریداری، به ویژه آسیایی ها در دسترس است؛
۲- با فرض این که بایکوت نفتی از خارک و خارکو و لاوان و سیری آغاز شود؛ یعنی فروش نفت به ۱۰۰ هزار بشکه مد نظر کاخ سفید برسد، در این صورت حکومت به فروش و صادرات هر کالایی روی خواهد آورد. از طلا و نقره و آب و خاک و تا هر چیز قابلتبدیل به ارز.
به هر روی به اغلب احتمال دکترین فشار حداکثری ترامپ به تنهایی، قادر به وادار کردن جمهوری اسلامی به تسلیم نیست. ترامپ بیشینه تا سه ماه دیگر به ناکامی این دکترین پی خواهد برد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
چرا ژاپن شاهنشاهی ماند؟
با این که ژاپن پیشروترین دولت بزرگآسیایی در توسعه به شمار می آید، همچنان شاهنشاهی باقی مانده و مردم کمترین گرایشی به تغییر رژیم به انواع جمهوری نداشته اند. چرا؟!
۱- فرهنگ ملی
پیشینه شاهی در ژاپن ۲۶۰۰ ساله است. در واقع سنت و تاریخ، نگهبانان پابرجایی این شیوه حکومت هستند؛
۲- تحول آرام
امپراتور در ژاپن قدرتمند و گاه مستبد بود. ولی طی سده گذشته قدرت به پارلمان، نخست وزیر و احزاب انتقال یافت و نقش امپراتور به کلی تغییر یافت؛
۳- پشتیبانی مردمی
سیستم شاهی در ژاپن نه تنها از پشتیبانی مردمی برخوردار است، که انواع جمهوری به عنوان جایگزین مسخره پنداشته شده و پیرامون آلترناتیوهای شاهی صدها لطیفه بین مردمرایج است؛
۴- نبود جایگزین
در ژاپن هیچگونه جنبش جدی در جهت حذف شاهی تکوین نیافته و هرگز آلترناتیوی برای تغییر رژیم نتوانسته شکل گیرد. در واقع نبود یک جایگزین در فرهنگ ملی، شاهی را برای همه طبقات به عنوان ساختاری بی بدیل جا انداخته است؛
۵-توازنگر
با این که ژاپن مانند بریتانیا دارای سیستم شاهی مشروطه است و شاه به ظاهر نمی تواند در امور سیاسی-اجرایی مداخله کند، ولی عملا و بهنگام ضرورت های ملی، در جایگاه پایان دادن به اختلافات شدید حزبی نقشش آشکار می شود؛
۶- پرستیژ بین المللی
ثابت بودن رژیم شاهی در تثبیت جایگاه بین المللی ژاپن نقشی بزرگی داشته و برای ملت های دیگر در مناسبات با ژاپن، رژیم سیاسی شاهی، به دلیل ماندگاری، طمانینه خاصی ایجاد کرده است؛
۷- متحد کننده
برای کشوری با جغرافیای پراکنده با بیش از ۲۰۰ جزیره، امپراتور(شاه) در جایگاه متحد کننده و یکپارچه ساز عمل کرده و نماد وحدت ملی-سرزمینی است.
کوتاه آن که سنت ملی، حمایت مردمی و تغییرات درون رژیمی جهت همراهی با دمکراسی، عوامل اصلی بقای شاهنشاهی در ژاپن بوده اند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ویرانی-پیروزی
حسین الله کرم مدعی شده که وعده صادق ۳ می تواند در آمریکا اتفاق بیفتد. ایشان ادعا کرد که می توان برد موشک ها را تقویت کرد تا به آمریکا برسد. پیشتر فدوی و حاجی زاده بر انجام حتمی صادق ۳ تاکید کرده اند.
البته برای رهبری و دیگر تصمیم سازان جمهوریاسلامی، احیای جنگ از راه دور با اسرائیل-آمریکا، آسان و ساده و بی هیچ مانع عمده ای امکان پذیر خواهد بود. حتی با فرض اقدام سنگین متقابل امریکا-اسراییل و غزه ای شدن ایران با نابودی زیربناهایش، لاجرم مفهومش شکست نیست. چنان که با وجود ویرانی تقریبا کامل غزه، از این دیدگاه حماس پیروز محسوب می شود.
به گمانم با فرض تداوم فرآیند جاری و تحقق مواضع چنین اشخاصی ، احتمال تحقق چشم انداز ویرانی- پیروزی مشابه غزه برای ایران، خیلی هم دور از انتظار نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پرسشی کوتاه
به گمانتان چند درصد محتمل است جناب تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر که کشورش را از دیدگاه سرانه تولید ناخالص داخلی، به رتبه بین یکم تا چهارم جهان قرار داده و از منظر شاخص توسعه انسانی به بالاترین سطوح در جهان عرب در آورده است، استراتژی خود را تغییر داده و به توصیه رهبر انقلاب، جمهوری اسلامی و جهان اسلام عمل خواهد کرد؟
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
جور دیگر باید دید
نمی دانم چرا پذیرش این واقعیت که دیگر حزب الله لبنان دیگر مانند دوره مرحوم حسن نصرالله نیست، باید برای تصمیم سازان جمهوریاسلامی سخت و غیرقابل هضم باشد. از آفتاب هم روشن تر است که عصر توانمندی و برتری حزب الله در لبنان و فضاهای پیرامونی این کشور به کلی گذشته است.
مگر نه این که احمد الشرع در سوریه تثبیت شده و کرملین با بازسازی مناسباتش با دمشق و پذیرش بیطرفی محض در این کشور، توانسته به پایگاه های خود در حمیمیم و طرطوس دست یابد و دیگر اعتنایی به حزب الله و اهداف و طرح و برنامه هایش ندارد؟ مگر نه این که اسرائیل (اشغالگر) هنوز ۵ ناحیه کلیدی را در جنوب لبنان با بهانه تامین امنیت شمال کشورش در کنترل دارد و از حزب الله هم در این ارتباط کاری بر نمی آید؟! مگر نه این همین دو روز پیش اسرائیل یکی از رهبران حماس را در لبنان با پهپاد ترور کرد و هیچ واکنشی نشان داده نشد؟!
حالا فرض کنید از ترور مرحوم نصرالله و چندین فرمانده اصلی حزب الله و نیز داستان پیجرها و جریان آتش بس بگذریم، چرا در کابینه اخیر لبنان جایی برای حزب الله در نظر گرفته نشده است؟! چرا خواسته های حزب الله حتی در فرودگاه کوچک بیروت نادیده انگاشته می شود؟! چرا با وجود تظاهرات، ایجاد آشوب و آتش زدن لاستیک ها در فرودگاه توسط بقایای حزب الله، کمترین اعتنایی به خواسته های این تشکل نمی شود؟!
فرض کنید امثال کریمی پور در اشتباهند و نمی توانند حقایق مدنظر مفسرین و مدیران جمهوری اسلامی را درک کنند، پس دیدگاه درونی لبنان، حتی بین شیعیان در باره نقش و چشم انداز حزب الله چیست؟! چرا از بین ۴ وزیر شیعه برگزیده شده کابینه، حتی یکتن از این جریان نیستند؟!
فهم این که عصر استراتژی پیشین جنگی حزب الله پایان یافته، نیازمند بهره هوشی بالایی نیست. فضاهای درونی و برونی لبنان و بلکه ترکیب آنها سدی بزرگ در برابر استراتژی پیشین این سازمان فاخر است. به گمانم مدیران و فرماندهان باقیمانده حزب الله خود بدین نتیجه رسیده اند که باید جور دیگر ببیند و جور دیگر عمل کنند؛ ولی شوربختانه تصمیم سازان جمهوریاسلامی اسلامی هنوز از پذیرش این واقعیت پرهیز داشته و نمی خواهند استراتژی خود را بر بنیاد واقعیت ها تغییر دهند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
کرملین را بیشتر بشناسیم
چندی پیش هنگامی که خبر تماس تلفنی پرزیدنت ولادیمیر پوتین با احمد الشرع را شنیدم، بر تیز هوشی پرزیدنت ولادیمیر پوتین در جهت حفظ منافع ملی روسیه غبطه خوردم. اکنون روشن شده است که فدراتیو روسیه موفق شده دو پایگاه هوایی و دریایی خود را در طرطوس( کرانه مدیترانه ای سوریه) همچنان نگاهدارد. این توافق نشانگر چند مساله حساس است:
۱- نخست آن که توافق پوتین- احمدالشرع، بدون جلب رضایت اردوغان ناممکن است؛
۲- دولت سوریه برای مبارزه با داعش، به شدت نیازمند تجربیات و توان هوایی روسیه است؛
۳- چنین توافقی نشانگر آن است که برای کرملین حفظ منافع بس مهمتر از حفظ دوستی و همکاری با جمهوری اسلامی است؛ و نیز نشانگر درستی تفسیر کسانی است که حضور پرهزینه جمهوری اسلامی در سوریه را در خدمت منافع روسیه می دانستند و نه برعکس.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
هشدار
این کانال از آغاز تاسیس تا کنون هیج آگهی تبلیغاتی در هیچ موردی نداشته است. ولی گویا مدیران تلگرام بدون اطلاع کامل صاحب و ادمین کانال و بدونکسب کوچترین اجازه، اقدام به نشر آگهی در کانال های پر بازدید می کنند که البته برای من قابل رویت نیستند. لطفا از آنها گذشته و نسبت به همه آنها بی اعتنا بوده و ادنی توجهی بدین تبلیغات نداشته باشید. شوربختانه دست من در حذف این آگهی ها کوتاه است، چون اصلا این آگهی ها برای من و در این کانال قابل رویت نیستند. تا کنون حتی یک آگهی در این کانال بارگذاری نکرده ام. شنیده ام که اغلب این آگهی های تبلیغاتی بدون امکان رویت برای مالک و ادمین اغلب کانال ها در مورد رمز ارزها هستند. تکرار می کنم در این زمینه هشیار باشید.
یدالله کریمی پور.
۲۸ بهمن ۱۴۰۳. ۱۶ فوریه ۲۰۲۵
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
سرانجام فرا رسیده است
به گمانم روزگار حکومت های ایدئولوژیک، مذهبی و فرقه گرا رو به پایان نهاده و در مقیاس تاریخی، آخرین دقایق خود را سپری می کند. بعید است در دهه سوم سده جاری، دیگر اثری از چند رژیم باقیمانده از این دست، چیزی باقیمانده باشد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
خیابان ها از آن ما خواهد بود
هنگامی که اسپانیای فاشیست زیر رهبری حزب فالانژ و رژیم فرانکو با شکست انقلابیون با کمک هیتلر و موسولینی، قدرت را در اسپانیا در دست گرفت، وحشت و تاریکی و تباهی، زندان و شکنجه و تجاوز همه جا را فرا گرفت. فرانکو تحت لوای اندیشه کاتولیسیسم و حزب مویممپنتو ناسیونال (حزب حرکت ملی) کمترین آوای آزادی را در هم می کوبید. هراس افکنی توسط فاشیست ها بین ملت اسپانیا، به برترین ابزار تسلط روحانیون فاشیست و رهبردیکتاتورشان تبدیل شده بود.
با این همه و در شرایط زندان، شکنجه و تجاوز و رعب افکنی، میل سرشتی به آزادی جوانه زد، بال و پر گرفت و همه گیر و فراگیر شد. از باسک تا بارسلون، از مادرید تا آراگون، از والنسیا تا ساراگوسا و از مایورکا تا بیلبائو مردم زمزمه می کردند:
بتازید و اندکی دیگر جولان دهید،
باتوم ها و تفنگهایتان را همچنان بر ما نشانه گیرید،
ماشین های آبپاش و نارنجکهای اشک آور را در میان ما افکنید،
زندان های مادرید را پر کنید، جوری که دیگر جایی در آن نماند،
ولی سر آخر چی؟
پایانش کجا خواهد بود؟
بلند بلند و با فریاد می گوییم:
آخرش خیایان ها از آن ما خواهد بود.
خیایان ها و پیاده رو زیر پایکوبی ما خواهند لرزید،
درختان و چراغ های راهنمایی را آذین خواهیم بست،
و سرود خوانان تا ایبرو(رود بزرگاسپانیا) و ساحل بیسکای پیش خواهیمرفت،
با جام های پر از شراب قرمز آزادی،
ما اینجا می مانیم، ما اینجا ماندگاریم، تا شما را تا دروازه دوزخ بکشانیم.
ما اینجا هستیم
خیابان ها از آن ها ما خواهد بود،
برای دوستی و برادری و برابری و ترانه و رقص،
خیابان ها برای ما خواهد ماند.
چه زیبا گفت نیچه: اگر شعر و هنر نبود، واقعیت هلاکمان می کرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
التماس نکن
قمیشی و چند یارش پیش از آغاز اعتراض متمدنانه در جهت رفع حصر دستگیر شدند. حالا فضای مجازی پر شده از این حرفها و گوشزد ها به حکومت که بابا رحیم قمیشی، اکبر دانش سرارودی، ناصر دانشفر و قس علیهذا، رزمنده،جانباز و ایثارگرند؛ دستکم با اینان مدارا ورزید؟!!! و کلی از این پند و اندرزهای مشفقانه و یا بر انگیزاننده.
جنابان تحلیگر، حکومت ها، به ویژه حکومت های برخاسته از یک انقلاب، در برابر هر گونه مخالف، با هر رنگ و پیشینه و نیتی، کر و کورند. هدف حکومت ها یک چیز است و بس: ماندگاری.
برای حفظ خود هم تا جایی که بتوانند دست به هر کاری می زنند. حتی بازداشت قمیشی و هزار چونان او؛ و ککشان هم نمی گزد.
بنابراین در این راه دوست و دشمن و مصلح و مشفق نمی شناسد. حتی چنانچه همه جانبازان و ایثارگران هم یکجا برخیزند و کمر به تغییر بگشایند، رحم و مروتی در کار نخواهد بود.
به قول پلوتارک در تاریخ رم و قیام اسپارتاکوس، تا هدف مردم برای رهایی، بزرگتر از زندگیشان نباشد، آزادی در کار نخواهد بود. البته که برای هر انسانی راهی برای آزادی باز هست، ولی باید برایش جنگید.
تا ملتی برای وادار کردن حکومت به تغییر استراتژی اش، تنها به التماس و عجز و لابه و گدایی کردن لقمه ای آزادی بسنده کند، درب های بازداشتگاهها، زندانها و نابودی تدریجی باز خواهد ماند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
به اعراب واگذار شود
در پی طرح پرزیدنت ترامپ مبنی بر انتقال جمعیت غزه به کشورهای عرب همسایه این باریکه و پافشاری ترامپ بر این ایده، تنش میان ایالات متحده و حکومت های متحد کلاسیک عربش رو به اوجگیری است. نه تنها مصر و اردن که دریافت کنندگان همیشگی کمک اقتصادی از واشنگتن هستند به مخالفت با چنین ایده ای برخاسته اند، که عربستان، امارات و قطر نیز مخالفت سخت خود را با چنین برنامه ای آشکار کرده اند.
بر این پایه امروزه روز بهترین فرصت برای واگذاری و هل دادن مساله فلسطین به ملت های پرجمعیت و ثروتمند عرب است. ولی شوربختانه خودآزاری بیمار گونه (مازوخیسم) سیاسی مدیران و تصمیم سازان جمهوری اسلامی، حتی به علائق فلسطینی ها نیز پشت پا می زند. گویا رهبران ایران دلبسته باقی ماندن در تنش و مشاجره دائمی هستند. کاش رهبری با عدم مداخله دستکم موقت، فرصت می دادند اعراب در برابر برنامه های تجاوزکارانه مشترک آمریکا-اسراییل خودی نشان دهند.
ولی بعید نیست از شنبه ۱۵ فوریه جهان عرب شاهد دوزخی غیر قابل تصور از بمباران در غزه باشد. جهنمی که ممکن است فرماندهان جمهوری اسلامی و ملت ایران را به فکر وادارد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k