jouissance_me | Неотсортированное

Telegram-канал jouissance_me - ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

4487

آنقدر خاطره دارم که انگار هزار سال زیسته ام... شارل بودلر @Jouissance_me

Подписаться на канал

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#سینما
#معرفی_فیلم


The ballad of Narayama 1983

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

به باد می‌مانی
شعله نکشیده
خاموشم می‌کنی

به باد می‌مانی
زبانه کشیده
گر می‌گیرم از وزیدنت...

شیرکو بی‌کس

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


Gustave Caillebotte
Paris Street, Rainy Day
1877

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#معرفی_کتاب

مطالعاتی درباره‌ی فاوست


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#ادبیات
#معرفی_کتاب

فاوست
یوهان ولفگانگ گوته
م.ا. به‌آذین


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


Venus with a mirror
Diego Velasquez
1599-1660

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#چکامه

من
هر آن‌جایم که درد آن‌جاست
زیرا
من
بر هر دانه‌ی اشک مصلوب شده‌ام
من گناه‌ام یک‌سر نابخشودنی است
زیرا من
در جانِ خود سوزانده‌ام
محبت نه!
کشت‌زارهای محبت را.

ولادیمیر مایاکوفسکی
فارسیِ مدیا کاشی‌گر



@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting



Lady with an Ermine _ 1489–1491
Artist : Leonardo da Vinci



در آثار لئوناردو داوینچی چهره‌ی زنان به طور ویژه‌ای اسرارآمیز و دست‌نیافتنی‌اند.
این ویژگی را می‌توان به وضوح در تابلوی بانویی با قاقُم دید؛ در این اثر نمادپردازی سنجیده‌ی مبهمی در انگشتان بیش از حد بلند زن در حال نوازش حیوان بیان شده است.

زن رنسانس برای آراستن خود لوازم آرایش به کار می‌برد و به آرایش گیسوانش توجه خاصی داشت.
رنسانس دوره‌ی تهور و فعالیت زنان بود.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


Betty
Gerhard Richter 1988


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#موسیقی_ایرانی

گل سنگ~هایده

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#ادبیات
#احمد_میرعلایی
#قتل‌های_زنجیره‌ای


بر بالینِ او در یکی از کوچه‌های اصفهان دو بطر نیمه خالی ودکای دستساز گذاشته بودند، چند ساعت پیش از ظهر. رد زخمها بر بدن و جای ترزیق بر بازوی او را اما نتوانسته بودند محو کنند یا نخواسته بودند یا وقت نداشتند. زخمها بر اثر کش‌مکش بر پاها و گردنِ او مانده بودند. کفشهایش نبودند. لابد یادشان رفته‌بود و جائی، در اتاقِ بازجوئی یا در خودرو آنها شاید، جا مانده‌بودند. عجله داشتند شاید.
پزشک قانونی اصفهان نوشت «چند زخم بر اثر کشمکش، اثر دو زخم در بازو بر اثر دو ترزیقِ مشکوک. کالبدشکافی شود». کالبدشکافی نشد یا اگر شد نتیجه را نگفتند.
یک روز بعد ورقه‌ پزشک قانونی از پرونده پلیس ناپدید شد. مسئول پزشک قانونی اصفهان را با یکی دیگر جایگزین کردند و... نمیدانم دومی چه نوشت.

انگار خود بورخس آمده بود اصفهان و داستانِ قتل او را چنان نوشته‌بود که هزارتوی درهم‌پیچیده‌ هزارگره، مدام دور خود و دور او و دور ما بچرخد در همان روزی که زمان گرد خود و فیروزه‌ای بی‌بدیل کاشی‌های اصفهان قدیم چرخید و چرخید و چرخید تا رسید به دوم آبان‌ 74.

برای او در محلی بزرگ‌داشت گرفتیم. هوشنگ گلشیری، سپانلو، من و... در باره‌ او حرف زدیم. بخش‌هائی از حرفهای ما در مجله‌ای مستقل منتشر شد. همانجا از جمله گفتم «ترجمه‌های او پاسخی بودند بهنگام به پرسشهای اصلی و مسائل زمانه و نیازهای مبرمِ ما. به مثل ترجمه کلاه کلمنتیس در همان سالِ آغازین جمهوری اسلامی که هشداری بود علیه گژدیسه کردن حافظه جمعی، تحریفِ تاریخ، هجوم سلطه استبدادی به حافظه و...، هشدار در باره روندی که در ان روزها تازه آغاز شده‌بود. و… متنِ من با عنوانِ «دین ما به احمد میرعلائی در کتاب «شب دردمند آرزومندی» من هست.

پس از قتلِ او چند نفر از ما، اعضای جمع مشورتی کانون نویسندگان ایران را به وزارت اطلاعات بردند، رو به دیوار نشاندند و صریح و روشن گفتند «شماها عنصرِ نامطلوب هستید، تحمل نمی‌شوید، این هم یک پیام دیگر بود» پیش از این گفته‌بودند که قتل سعیدی سیرجانی «پیام» است به شماها. با قتل پیام میدادند. هوشنگ در سخنان خود به هنگامِ خاکسپاری محمد مختاری اشاره کرده‌است به پیام آنها.

اما پیام نبود او. پیام نبود او. از بهترین مترجمانِ ما بود و عضوِ فعال کانون نویسندگان ایران. من و ما شناخت برخی آثارِ مهم ادبی و آشنائی با برخی شاعران و نویسندگان بزرگ را به ترجمه‌های او مدیون هستیم. پیام نبود او. همان #احمدمیرعلائی دوستداشتنی ما بود و هست. در یاس و داس در باره چرائی قتل او نوشته‌ام.

21 فروردین، زادروز تولد اوست.

فرج سرکوهی


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

"خانه گوشه‌ی دنج ما سهم ما از جهان است.
نخستین دنیای ما، جهان هستی ما به همه‌ی معانی این واژه است."

تارکوفسکی


#progressive_rock

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#ادبیات
#پیشنهاد_کتاب

ژاک و اربابش
میلان کوندرا


.
در پی تهاجم شوروی سابق به چكسلواكی در ۱۹۶۸ و  بگیر و ببند‌هایی كه در پی داشت، میلان كوندرا در لیست سیاه قرار گرفت و ممنوع القلم شد و به دلیل محرومیت از چاپ كتاب‌هایش امكان گذران زندگی را از دست داد. چند تن از دوستانش در صدد یاری به او بر آمدند. از جمله، یك كارگردان تئاتر پیشنهاد كرد تحت پوشش نام او، نمایشنامه‌ای با اقتباس از  ابله داستایوفسكی برای اجرای صحنه بنویسد. كوندرا در پی بازخوانی اثر متوجه شد حتی به قیمت مردن از گرسنگی، چنین كاری از او ساخته نیست. با داستایوفسكی جور در نمی‌آید. اما در عوض به سرش زد  ژاك قضا و قدری دیدرو را به صورت نمایشنامه در آورد. كارگردان موافقت نكرد، اما میلان كوندرا اهمیتی نداد و این‌گونه بود كه  ژاك و اربابش براساس  ژاك قضا و قدری دیدرو اما با برداشت شخصی میلان كوندرا نوشته شد. ژاك و اربابش یك اثر كم‌‌نظیر در ادبیات نمایشی، یك واریاسیون درخشان و در عین حال مفرح است و هر چند از دیدرو الهام گرفته اما به كوندرا تعلق دارد.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

Veiled Christ
Giueseppe Sanmartino
1753


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#minimal


ما همیشه خودمان را دست‌ کم می‌گیریم، اما به هنگام فقر، بیماری یا تنهایی از جاودانگی خویش آگاه می‌شویم.
"باید به واپسین سنگرهایمان رانده شویم."

ژان گرونیه، فیلسوف فرانسوی


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


Egon Schiele, Austria
(1890-1918)

Dead Mother I (1910)


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#نقاشی


گوستاو کایبوت (۱۸۴۸-۱۸۹۴) احتمالاً نقاش مدرن مورد علاقه من در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. اگرچه او عمدتاً با امپرسیونیسم شناخته می‌شود، اما اغلب عناصری از رئالیسم و سبک آکادمیک را در آثارش ترکیب می‌کند.
مجموعه آثار شگفت‌انگیز او بسیار متنوع است و شامل پرتره‌ها، طبیعت بی‌جان، مناظر طبیعی، صحنه‌های روزمره، و فعالیت‌های ورزشی در فضای باز مانند شنا و قایق‌رانی می‌شود. او در حالی که در اکثر نمایشگاه‌های امپرسیونیستی شرکت داشت، بیشتر به خاطر نقشش در سازمان‌دهی این نمایشگاه‌ها تحسین می‌شود. کایبوت به عنوان یک مجموعه‌دار و حامی هنر، از بسیاری از دوستان و همکاران امپرسیونیست خود حمایت کرد و آثار متعددی از هنرمندان مشهوری چون دگا، مونه، رنوار و سزان خریداری نمود و با جدیت از زیبایی‌شناسی امپرسیونیستی که بسیار مورد انتقاد بود، دفاع کرد. مجموعه مورد علاقه من آثاری است که در آن‌ها خانه‌ها، خیابان‌ها، پل‌ها و مردم پاریس به تصویر کشیده شده‌اند. انتخاب‌های ترکیبی در این مناظر شهری، مانند زاویه دید غیرمعمول، برش‌های افراطی و حضور خطوط مورب، به‌وضوح نشان‌دهنده علاقه کایبوت به عکاسی است. این اثر، معروف‌ترین نقاشی اوست. منظره شهری تک‌رنگ با تن‌های آبی و خاکستری، لحظه‌ای از زندگی شهری در پاریس را نشان می‌دهد. در یک روز بارانی، مردم با چترهایشان در میدان دوبلین قدم می‌زنند. شهر به‌تازگی تحت بازسازی بارون هوسمان قرار گرفته است. نگاه ما به سمت فیگورهای هم‌قد واقعی در پیش‌زمینه جلب می‌شود. زوجی که لباس‌های شیک پوشیده‌اند، با اطمینان در شهر قدم می‌زنند. این اثر عظیم با چندین نقطه گریز در نمایشگاه امپرسیونیستی سال ۱۸۷۷ با موفقیت به نمایش درآمد.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#معرفی_کتاب

مطالعاتی درباره‌ی فاوست
گئورک لوکاچ
امید مهرگان

"عصر ما عصری فاوستی است و همگی عزم راسخ داریم تا پیش از آنکه دخل همه‌مان بیاید خدا یا شیطان را ملاقات کنیم."


گوته فاوست را نه یک‌باره در یک جوشش هنری، بلکه با فاصله‌های گاه طولانی پرورده است، چنان که آغاز آن در بیست و چهار سالگی شاعر و پایان آن در هشتاد و دو سه سالگی وی بوده است.
فاوست سرنوشت آدمی است در رابطه‌اش با خدا و شیطان، یا به بیانی دیگر کشاکش گرایش‌ها و انگیزش‌های تن و جان را مطرح می‌کند.


خود گوته آن را یک اثر "قیاس‌ناپذیر" می‌خواند.
آنچه ترسیم می‌شود سرنوشت یک انسان است و با وجود این محتوای شعر تقدیر کل نوع بشر است.
مهم‌ترین مسائل فلسفی یک عصر بزرگ گذار پیش روی‌مان نهاده شده است، آنهم نه فقط در سطح مفهومی بلکه به شیوه‌ای انحلال‌ناپذیر وحدت‌یافته با بازنمایی‌های فریبنده و ملموس یا دست کم به طرزی درخشان دکوراتیو از روابط انسانی غایی.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#ادبیات
#معرفی_کتاب

فاوست
یوهان ولفگانگ گوته
م.ا. به‌آدین


گوته فاوست را نه یک‌باره در یک جوشش هنری، بلکه با فاصله‌های گاه طولانی پرورده است، چنان که آغاز آن در بیست و چهار سالگی شاعر و پایان آن در هشتاد و دو سه سالگی وی بوده است.
فاوست سرنوشت آدمی است در رابطه‌اش با خدا و شیطان، یا به بیانی دیگر کشاکش گرایش‌ها و انگیزش‌های تن و جان را مطرح می‌کند.
فاوست دو بخش دارد چارچوب بخش اول فاوست محیطی تیره و خرافی آلمان سده‌های میانی است، بخش دوم فاوست را گوته در فضای رویایی یونان باستان قرار داده است.

بخش‌هایی از فاوست یکم در ۱۷۹۰ و تمامی آن در ۱۸۰۸ به چاپ رسید، از فاوست دوم بخشی با عنوان "هلن" جداگانه در ۱۸۲۶ و تمامی فاوست در ۱۸۳۲ چند ماهی پس از مرگ شاعر منتشر گشت.
فاوست یکم به زودی پس از انتشار به زبان فرانسه ترجمه شد و تا به امروز بهترین ترجمه‌ از آن شاعر و نویسنده‌ی زبردست فرانسوی ژرار دونروال است که نخستین بار در سال ۱۸۲۸ چهار سالی پیش از درگذشت گوته به چاپ رسید و خود گوته آن را دید و بسیار پسندید.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#نقاشی


ونوس ولاسکوئز را از پشت سر می‌بینیم که چهره‌اش تنها با انعکاس در آیینه نمایان شده است.
این فضای مصنوعی و سرشت دست‌نیافتنی و مرموز زیبایی زنانه، در سده‌های پیش از آن در آثار فراگونار در هم آمیختند، جایی که خصلت رویاگونه‌ی زیبایی پیشاپیش طلایه‌دار آزادی بیش از حد نقاشی مدرن می‌شود: اگر هیچگونه قید و بند برای ارائه‌ی زیبایی وجود ندارد، پس چرا صحنه‌ی یک تفرج بورژوازی در چمنزار را با تصویر بدن برهنه‌ی زنی زیبا کامل نکنیم؟


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting

Luncheon on the Grass
Edouard Manet


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

Title : Path 3
Artist : Max Richter
Album: Sleep
2015

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#نقاشی

از دریچه یک اثر

Gerhard Richter (b.1932)
Betty (1988)

گذشته نگری!

برخلاف هنرمندان مدرنیست که در مواجهه با گسترش تصاویر عکاسانه به نقاشی محض و آثار انتزاعی روی آوردند، چهره برجسته هنر معاصر آلمان ‘’گرهارد ریشتر’’ به‌سوی بازتولید عکس و نمایش کیفیات عکاسانه در نقاشی متمایل گشت. او از پیشگامان نقاشی پست‌مدرنیستی بود و در مهم‌ترین سری آثارش عکس‌هایی معمولی، بعضاً از آلبوم خانوادگی‌اش را نقاشی کرد تا تحول معناشناختی و دگرگونی مفهومی در این فرآیند را تجربه کند. از شاخص‌ترین عکس-نقاشی‌های وی پرتره ‘’بتی’’ دختر ۱۱ ساله اوست که در لباس گلدار در لحظه‌ای غافلگیرانه از بیننده روی گردانده و در چرخش شانه‌ها به‌تصویر درآمده است. پنهان شدن سیمای دختر جوان جنبه رازآمیزی به اثر داده و پرسش‌هایی در مورد هویت او و چیزی که بدان نگاه می‌کند را به‌پیش می‌کشد. این تابلو که در کیفیتی هایپررئالیستی نقاشی شده، در نگاه نخست عکسی واقعی به‌نظر می‌رسد؛ تار بودن تصویر به‌ویژه در ناحیه صورت و گیسوان، جلوه عکس فوری را تداعی می‌کند. اما در نگاه عمیق‌تر بتی پرتره‌ای معمایی با پس‌زمینه گنگ و تاریک است که تردیدهای نسل جوان آلمان در رویارویی با کابوس گذشته تیره و تباه را به‌پیش می‌کشد.

بتی پرتره‌ای غیرمتعارف است، با ترکیب عجیبی که چهره مدل در آن دیده نمی‌شود. این اثر ۱۰۲در۷۲ سانتی‌متری که هم‌اکنون در موزه هنر سنت لوئیس امریکا نگهداری می‌شود، مشهورترین نقاشی هنرمند و نمونه‌ای رنگی از عکس نقاشی‌های اغلب سیاه سفید اوست. نقاشی به‌رغم زیبایی سحرانگیز، معصومیت را در برابر گناه قرار داده و از تراژدی صحبت می‌کند. در سال ۲۰۱۷ وزیر کشور آلمان در سخنرانی معروفی با نشان دادن کپی این اثر آن‌را مصداقی از درگیری ذهنی مردم آلمان با گذشته و ناتوانی این کشور در یافتن هویت فعلی خود ارزیابی کرد. او توصیه نمود که نسل جدید آلمان این دغدغه نسبت به تاریخ را رها کرده و روبه جلو، به آینده و روشنایی نگاه کند؛ درحالی‌که بتی روی برگردانده، به تاریکی و گذشته نظر افکنده است.


علیرضا سمیع‌آذر


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#ادبیات
#معرفی_کتاب


عبارت "روزگار خوش گذشته" به آن معنی نیست که اتفاقات بد در گذشته کمتر رخ می‌دادند، فقط معنی‌اش این است که -خوشبختانه- مردم به آسانی آن اتفاقات را از یاد برده‌اند.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


Paul Gauguin
Life and Death, 1889.
Mohammed Khalil Museum, Egypt.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#ادبیات

#احمد_میرعلایی
#قتل‌های_زنجیره‌ای

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#ادبیات
#پیشنهاد_کتاب

ژاک و اربابش
میلان کوندرا


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#مسیح


دو اثر هنری که از نظر دوره، سبک و تکنیک فاصله زیادی دارند، اما با گفت‌وگویی عمیق از نظر شمایل‌نگاری و احساسی به هم پیوند خورده‌اند: «مسیح محجوب» اثر جوزپه سانمارتینو (۱۷۵۳) و «مسیح مرده» اثر آندره‌آ مانتنیا (۱۴۷۵-۱۴۷۸).

این دو شاهکار، بدن مسیح را پس از برداشتن از صلیب به تصویر می‌کشند و بیننده را به تأمل در رنج و فداکاری دعوت می‌کنند.

مانتنیا با انتخاب زاویه‌ای جسورانه، بدنی را که به شکلی سخت کوتاه شده، به نمایش می‌گذارد و با واقع‌گرایی تکان‌دهنده‌ای بر درد تأکید می‌کند.

در مقابل، سانمارتینو با استفاده از مرمر محجوب، به مجسمه احساسی عمیق می‌بخشد که با حس رمز و راز و تقدس آمیخته شده است.
در هر دو اثر، مسیح نشانه‌های مصلوب شدن را بر تن دارد.
در کنار هر کدام از این پیکرها، ابزارهای رنج مسیح، درام را تقویت می‌کنند: مرهم‌ها در نقاشی مانتنیا و میخ‌ها و تاج خار در مجسمه سانمارتینو.
دو زبان هنری متفاوت، اما یک احساس یگانه که قرن‌ها را درمی‌نوردد.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

Lamentation of Christ
Andrea Mantegna
1480

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…
Подписаться на канал