jouissance_me | Неотсортированное

Telegram-канал jouissance_me - ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

4487

آنقدر خاطره دارم که انگار هزار سال زیسته ام... شارل بودلر @Jouissance_me

Подписаться на канал

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#minimal


"آیا کلمات واقعا به درد می‌خورند؟ اصلا می‌شود با کلمات توضیح داد درد یا بگیر (احساسات) چه بر سر ِ ما می‌آورد؟
کلمات فقط وقتی سر می‌رسند که همه‌چیز تمام شده است--وقتی دیگر آب‌ها از آسیاب افتاده. دروغی و بی‌جان، کلمات فقط از خاطرات می‌گویند."

آلفونس دوده


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


PIETÀ – Vincent van Gogh, 1889
Amsterdam


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

"دریغا، چه سخت دوست داشتنت
آن گونه که من دارم!
که از عشق توام رنج می‌دهد هوا،
دلم."

لورکا، بیژن الهی

🔘@Jouissance_me
•••
Your Eyes Could Start a Fire
Album: The World Is Here
Genre: #Alternative_rock 2004


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#سینما
#معرفی_فیلم


The ballad of Narayama

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#نقاشی

مادیلیانی


"نام من مودیلیانی است. من یک یهودی‌ام."
آمادئو مودیلیانی، نقاش توسکانی‌تبار، در پاریس اوایل قرن بیستم با افتخار هویت خود را پذیرفت—زمانی که یهودستیزی عمیقاً ریشه دوانده بود. او می‌توانست هویتش را پنهان کند، اما در عوض انتخاب کرد که برجسته باشد.
مودیلیانی پرتره‌هایی از افراد به حاشیه رانده‌شده—یهودیان، روماها، اسلاوها—نقاشی کرد و آثارش را با تأثیراتی از هنر آفریقایی و آسیای جنوب شرقی آمیخت. در حالی که اروپا به ایده‌های «خلوص نژادی» چنگ انداخته بود، او تفاوت‌ها را ستایش کرد.
او جوان، فقیر و گمنام درگذشت. اما میراثش اکنون به عنوان نمادی از سرکشی، وقار و آزادی هنری زنده است.

«همیشه سخن بگو و به پیش برو.»


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#نقاشی

فاوست
گوته


"من آن روحم که همیشه بر سر انکار است. و این رفتاری است بر حق. زیرا هر آنچه وجود دارد شایسته‌ی ویرانی است، پس بهتر آن که هیچ چیزوجود نداشته باشد."


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#سینما
#معرفی_فیلم


The ballad of Narayama 1983

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

به باد می‌مانی
شعله نکشیده
خاموشم می‌کنی

به باد می‌مانی
زبانه کشیده
گر می‌گیرم از وزیدنت...

شیرکو بی‌کس

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


Gustave Caillebotte
Paris Street, Rainy Day
1877

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#معرفی_کتاب

مطالعاتی درباره‌ی فاوست


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#ادبیات
#معرفی_کتاب

فاوست
یوهان ولفگانگ گوته
م.ا. به‌آذین


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


Venus with a mirror
Diego Velasquez
1599-1660

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#چکامه

من
هر آن‌جایم که درد آن‌جاست
زیرا
من
بر هر دانه‌ی اشک مصلوب شده‌ام
من گناه‌ام یک‌سر نابخشودنی است
زیرا من
در جانِ خود سوزانده‌ام
محبت نه!
کشت‌زارهای محبت را.

ولادیمیر مایاکوفسکی
فارسیِ مدیا کاشی‌گر



@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting



Lady with an Ermine _ 1489–1491
Artist : Leonardo da Vinci



در آثار لئوناردو داوینچی چهره‌ی زنان به طور ویژه‌ای اسرارآمیز و دست‌نیافتنی‌اند.
این ویژگی را می‌توان به وضوح در تابلوی بانویی با قاقُم دید؛ در این اثر نمادپردازی سنجیده‌ی مبهمی در انگشتان بیش از حد بلند زن در حال نوازش حیوان بیان شده است.

زن رنسانس برای آراستن خود لوازم آرایش به کار می‌برد و به آرایش گیسوانش توجه خاصی داشت.
رنسانس دوره‌ی تهور و فعالیت زنان بود.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#نقاشی


.
آرنولد بوکلین، مریم مجدلیه در حال گریه بر پیکر مسیح" (۱۸۶۷)

در این اثر پرشور از بوکلین، چهره‌ی مریم مجدلیه در آغوشِ پیکر بی‌جان مسیح، لبریز از اندوهی عمیق و سکوتی تراژیک است. نقاشی سرشار از بار عاطفی و رمزی است، و با رنگ‌های تیره و کمپوزیسیون افقی‌اش، حس آرامش مرگ و اندوه ناگفتنی را تداعی می‌کند. بوکلین که به دلیل تلفیق رئالیسم با سمبولیسم شناخته می‌شود، در این تابلو به شکلی تأثیرگذار به پیوند روحانیت و رنج انسانی پرداخته است.

Arnold Böcklin (Swiss, 1827-1901)
"Maria Magdalena beweint den toten Christus" (1867)

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#کتاب_مقدس


ویا دلرسا جاده‌ای‌ست که عیسی برای رسیدن به جلجتا پیمود و به راه اندوه معروف است.

Via Dolorosa
Sorrowful way

جمعیت انبوهی عیسی را در این آخرین سفر همراهی کردند، از جمله زنانی که از غم او شیون می‌کردند.
عیسی رو به آنان گفت: "ای دختران اورشلیم بر من مگریید. بلکه بر خویشتن بگریید.
چه اینک روزهایی خواهد آمد که مردمان خواهند گفت نیکبخت زنان نازا و بطن‌هایی که نزادند...آنگاه کوهها را خواهند گفت بر ما فرو ریزید."

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#سینما
#معرفی_فیلم

The ballad of Narayama


"زندگی پیکاری‌ست مداوم با خواست و محنت."

شوپنهاور

انسان یک مرگ به طبیعت بدهکار است، نحوه‌ی آن مرگ مهم است.

مردم روستای فیلم ایمامورا رسمی کهن دارند که افراد کهنسال پس از سفری صعب و دشوار از کوهستان، در ارتفاعات آن آماده‌ی مرگ می‌شوند.
این سفر مناسکی دارد:
وداع افراد روستا با فرد
در حین صعود نباید حرف بزنند.
در راه برگشت فرد نباید به پشت سر و فرد به جای گذاشته نگاه نکنند.


مکان فیلم روستایی کوچک و فقیر در دل کوهستانی برف‌خیز است.
وضعیت: مردمان درگیر ستیزی بی‌پایان برای بقا هستند.
در تضاد چشمگیری با سفیدی برف، خانه‌ها دودگرفته، ظلمانی و کثیفند، آدمی با اسب و مار و موش هم‌خانه است.

اینجا انسان در قعر انسانیت به سر می‌برد، غرایز در پایین‌ترین سطح خود برآورده می‌شوند، حتی اگر سگی یا فرد رو به موتی در دسترس باشد.
انسان و حیوان بر سر غذا با هم رقابت دارند، غذا چنان کم و گرانبهاست که دزدیدن آن بهایی دهشتناک به دنبال دارد.

" به راستی، زندگی به زحمتش می‌ارزد؟"


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ


روفتنِ دل
و دل کندن از عشق
که دیگر نیازی به آن نیست
تا به ابد ـــ

ـــــــــــ

امیلی دیکنسون
••
#instrumental


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


Edward Henry 1852


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#سینما
#معرفی_فیلم

این فیلم که اثر شوهی ایمامورا می‌باشد به زندگی و مرگ ساکنان دهکده‌ای دور افتاده در ژاپن قرن نوزدهم می‌پردازد.
جایی که رسم بوده آنها که سنشان به هفتاد میرسد بر پشت یکی از خویشاوندان مرد خود سوار شوند و مسیری پر پیچ و خم در دل کوهستان را زیر پا بگذارند تا به محلی به نام نارایاما محل پوسیدن و دفن مردگان برسند و همانجا منتظر بمانند تا بمیرند.

تصنیف نارایاما درباره خانواده‌ای است که توسط مسن ترین عضوش زنی به نام اورین اداره میشود که به سالگرد هفتاد سالگی نزدیک شده شوهی ایمامورا با نگرشی گاه سوررئالیستی مشقتهای زندگی مردمان دهکده و امیال و انگیزه هایشان را بدون پرده‌پوشی به تصویر کشیده است در زمان قحطی وقتی مردم دهکده پی می‌برند خانواده ای بیش از حد و اندازه خود غذا دست و پا کرده زنده به گورشان می‌کنند خانواده اورین و مردم دهکده با همین ترتیب خشن و بی پرده توصیف شده‌اند.
در قسمت پایانی فیلم روز موعود فرا رسیده و اورین هفتاد ساله میشود حال پسر بزرگش تاتسوهه (کن) (اوگانا باید او را تا نارایاما حمل کند سفر دور و دراز آنها در کوهستان از زندگی در دهکده نیز دشوارتر سپری میشود در حالی که سفر ادامه دارد تاتسوهه لجوجانه تاب می آورد و اورین بی هیچ اعتراضی به فرجام محتوم اش تن میدهد در پایان تازه پی میبریم که برآوردن و به انتها رساندن این آئین بس بیهوده همان چیزی است که از اهالی آن دهکده انسان میسازد.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#minimal


ما همیشه خودمان را دست‌ کم می‌گیریم، اما به هنگام فقر، بیماری یا تنهایی از جاودانگی خویش آگاه می‌شویم.
"باید به واپسین سنگرهایمان رانده شویم."

ژان گرونیه، فیلسوف فرانسوی


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting


Egon Schiele, Austria
(1890-1918)

Dead Mother I (1910)


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#نقاشی


گوستاو کایبوت (۱۸۴۸-۱۸۹۴) احتمالاً نقاش مدرن مورد علاقه من در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. اگرچه او عمدتاً با امپرسیونیسم شناخته می‌شود، اما اغلب عناصری از رئالیسم و سبک آکادمیک را در آثارش ترکیب می‌کند.
مجموعه آثار شگفت‌انگیز او بسیار متنوع است و شامل پرتره‌ها، طبیعت بی‌جان، مناظر طبیعی، صحنه‌های روزمره، و فعالیت‌های ورزشی در فضای باز مانند شنا و قایق‌رانی می‌شود. او در حالی که در اکثر نمایشگاه‌های امپرسیونیستی شرکت داشت، بیشتر به خاطر نقشش در سازمان‌دهی این نمایشگاه‌ها تحسین می‌شود. کایبوت به عنوان یک مجموعه‌دار و حامی هنر، از بسیاری از دوستان و همکاران امپرسیونیست خود حمایت کرد و آثار متعددی از هنرمندان مشهوری چون دگا، مونه، رنوار و سزان خریداری نمود و با جدیت از زیبایی‌شناسی امپرسیونیستی که بسیار مورد انتقاد بود، دفاع کرد. مجموعه مورد علاقه من آثاری است که در آن‌ها خانه‌ها، خیابان‌ها، پل‌ها و مردم پاریس به تصویر کشیده شده‌اند. انتخاب‌های ترکیبی در این مناظر شهری، مانند زاویه دید غیرمعمول، برش‌های افراطی و حضور خطوط مورب، به‌وضوح نشان‌دهنده علاقه کایبوت به عکاسی است. این اثر، معروف‌ترین نقاشی اوست. منظره شهری تک‌رنگ با تن‌های آبی و خاکستری، لحظه‌ای از زندگی شهری در پاریس را نشان می‌دهد. در یک روز بارانی، مردم با چترهایشان در میدان دوبلین قدم می‌زنند. شهر به‌تازگی تحت بازسازی بارون هوسمان قرار گرفته است. نگاه ما به سمت فیگورهای هم‌قد واقعی در پیش‌زمینه جلب می‌شود. زوجی که لباس‌های شیک پوشیده‌اند، با اطمینان در شهر قدم می‌زنند. این اثر عظیم با چندین نقطه گریز در نمایشگاه امپرسیونیستی سال ۱۸۷۷ با موفقیت به نمایش درآمد.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#معرفی_کتاب

مطالعاتی درباره‌ی فاوست
گئورک لوکاچ
امید مهرگان

"عصر ما عصری فاوستی است و همگی عزم راسخ داریم تا پیش از آنکه دخل همه‌مان بیاید خدا یا شیطان را ملاقات کنیم."


گوته فاوست را نه یک‌باره در یک جوشش هنری، بلکه با فاصله‌های گاه طولانی پرورده است، چنان که آغاز آن در بیست و چهار سالگی شاعر و پایان آن در هشتاد و دو سه سالگی وی بوده است.
فاوست سرنوشت آدمی است در رابطه‌اش با خدا و شیطان، یا به بیانی دیگر کشاکش گرایش‌ها و انگیزش‌های تن و جان را مطرح می‌کند.


خود گوته آن را یک اثر "قیاس‌ناپذیر" می‌خواند.
آنچه ترسیم می‌شود سرنوشت یک انسان است و با وجود این محتوای شعر تقدیر کل نوع بشر است.
مهم‌ترین مسائل فلسفی یک عصر بزرگ گذار پیش روی‌مان نهاده شده است، آنهم نه فقط در سطح مفهومی بلکه به شیوه‌ای انحلال‌ناپذیر وحدت‌یافته با بازنمایی‌های فریبنده و ملموس یا دست کم به طرزی درخشان دکوراتیو از روابط انسانی غایی.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#ادبیات
#معرفی_کتاب

فاوست
یوهان ولفگانگ گوته
م.ا. به‌آدین


گوته فاوست را نه یک‌باره در یک جوشش هنری، بلکه با فاصله‌های گاه طولانی پرورده است، چنان که آغاز آن در بیست و چهار سالگی شاعر و پایان آن در هشتاد و دو سه سالگی وی بوده است.
فاوست سرنوشت آدمی است در رابطه‌اش با خدا و شیطان، یا به بیانی دیگر کشاکش گرایش‌ها و انگیزش‌های تن و جان را مطرح می‌کند.
فاوست دو بخش دارد چارچوب بخش اول فاوست محیطی تیره و خرافی آلمان سده‌های میانی است، بخش دوم فاوست را گوته در فضای رویایی یونان باستان قرار داده است.

بخش‌هایی از فاوست یکم در ۱۷۹۰ و تمامی آن در ۱۸۰۸ به چاپ رسید، از فاوست دوم بخشی با عنوان "هلن" جداگانه در ۱۸۲۶ و تمامی فاوست در ۱۸۳۲ چند ماهی پس از مرگ شاعر منتشر گشت.
فاوست یکم به زودی پس از انتشار به زبان فرانسه ترجمه شد و تا به امروز بهترین ترجمه‌ از آن شاعر و نویسنده‌ی زبردست فرانسوی ژرار دونروال است که نخستین بار در سال ۱۸۲۸ چهار سالی پیش از درگذشت گوته به چاپ رسید و خود گوته آن را دید و بسیار پسندید.


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#نقاشی


ونوس ولاسکوئز را از پشت سر می‌بینیم که چهره‌اش تنها با انعکاس در آیینه نمایان شده است.
این فضای مصنوعی و سرشت دست‌نیافتنی و مرموز زیبایی زنانه، در سده‌های پیش از آن در آثار فراگونار در هم آمیختند، جایی که خصلت رویاگونه‌ی زیبایی پیشاپیش طلایه‌دار آزادی بیش از حد نقاشی مدرن می‌شود: اگر هیچگونه قید و بند برای ارائه‌ی زیبایی وجود ندارد، پس چرا صحنه‌ی یک تفرج بورژوازی در چمنزار را با تصویر بدن برهنه‌ی زنی زیبا کامل نکنیم؟


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#art
#painting

Luncheon on the Grass
Edouard Manet


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

Title : Path 3
Artist : Max Richter
Album: Sleep
2015

🔘@Jouissance_me

Читать полностью…

ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ

#هنر
#نقاشی

از دریچه یک اثر

Gerhard Richter (b.1932)
Betty (1988)

گذشته نگری!

برخلاف هنرمندان مدرنیست که در مواجهه با گسترش تصاویر عکاسانه به نقاشی محض و آثار انتزاعی روی آوردند، چهره برجسته هنر معاصر آلمان ‘’گرهارد ریشتر’’ به‌سوی بازتولید عکس و نمایش کیفیات عکاسانه در نقاشی متمایل گشت. او از پیشگامان نقاشی پست‌مدرنیستی بود و در مهم‌ترین سری آثارش عکس‌هایی معمولی، بعضاً از آلبوم خانوادگی‌اش را نقاشی کرد تا تحول معناشناختی و دگرگونی مفهومی در این فرآیند را تجربه کند. از شاخص‌ترین عکس-نقاشی‌های وی پرتره ‘’بتی’’ دختر ۱۱ ساله اوست که در لباس گلدار در لحظه‌ای غافلگیرانه از بیننده روی گردانده و در چرخش شانه‌ها به‌تصویر درآمده است. پنهان شدن سیمای دختر جوان جنبه رازآمیزی به اثر داده و پرسش‌هایی در مورد هویت او و چیزی که بدان نگاه می‌کند را به‌پیش می‌کشد. این تابلو که در کیفیتی هایپررئالیستی نقاشی شده، در نگاه نخست عکسی واقعی به‌نظر می‌رسد؛ تار بودن تصویر به‌ویژه در ناحیه صورت و گیسوان، جلوه عکس فوری را تداعی می‌کند. اما در نگاه عمیق‌تر بتی پرتره‌ای معمایی با پس‌زمینه گنگ و تاریک است که تردیدهای نسل جوان آلمان در رویارویی با کابوس گذشته تیره و تباه را به‌پیش می‌کشد.

بتی پرتره‌ای غیرمتعارف است، با ترکیب عجیبی که چهره مدل در آن دیده نمی‌شود. این اثر ۱۰۲در۷۲ سانتی‌متری که هم‌اکنون در موزه هنر سنت لوئیس امریکا نگهداری می‌شود، مشهورترین نقاشی هنرمند و نمونه‌ای رنگی از عکس نقاشی‌های اغلب سیاه سفید اوست. نقاشی به‌رغم زیبایی سحرانگیز، معصومیت را در برابر گناه قرار داده و از تراژدی صحبت می‌کند. در سال ۲۰۱۷ وزیر کشور آلمان در سخنرانی معروفی با نشان دادن کپی این اثر آن‌را مصداقی از درگیری ذهنی مردم آلمان با گذشته و ناتوانی این کشور در یافتن هویت فعلی خود ارزیابی کرد. او توصیه نمود که نسل جدید آلمان این دغدغه نسبت به تاریخ را رها کرده و روبه جلو، به آینده و روشنایی نگاه کند؛ درحالی‌که بتی روی برگردانده، به تاریکی و گذشته نظر افکنده است.


علیرضا سمیع‌آذر


🔘@Jouissance_me

Читать полностью…
Подписаться на канал