مبارزه با پانکردیسم ستیز با کُرد نیست بلکه عین کُرد بودن است. هیچ ملاحظه ای بالاتر از ایران نیست. ارتباط با ما @iranban_kordbot
اینجا ایران است، جایی که به هر کی رو بدی سوارت میشه و میگه تو از اولشم سواری من بودی
Читать полностью…📎بازی قدرت در اقلیم کردستان و فراموشی تاریخی حلبچه
عدم تعطیلی رسمی روز بمباران حلبچه، بیش از هر چیز، ریشه در رقابتهای حزبی و سیاسی میان پارتی(پارت دموکرات کردستان) و یکتی(حزب اتحادیه میهنی کردستان ) دارد.
از آنجا که حلبچه بیشتر تحت نفوذ اتحادیه میهنی بوده، حزب دموکرات تمایلی به برجسته کردن این واقعه ندارد. در عین حال، مردم حلبچه همچنان خواستار به رسمیت شناخته شدن این روز بهعنوان یک تعطیلی رسمی هستند، اما تحقق این خواسته نیازمند تغییرات در ساختار تصمیمگیری اقلیم کردستان است.
رقابت میان حزب دموکرات و اتحادیه میهنی تا کنون منجر به جنگ داخلی، اختلافات عمیق سیاسی و اداری در اقلیم کردستان شده است. این رقابتها در دوره جنگ داخلی کردستان (1994-1998) به اوج خود رسید. در نتیجه، هر دو حزب کوشیدهاند تا نمادهای خاص خود را در تاریخ رسمی اقلیم برجسته کنند. از آنجا که حلبچه بیشتر به اتحادیه میهنی طالبانیها نزدیک بوده، حزب عشیرهای دموکرات بارزانی از رسمیسازی تعطیلی این روز امتناع کند تا از تقویت نمادهای رقیب خود جلوگیری کند.
حلبچه در تقسیمات اداری اقلیم کردستان به عنوان یک استان مستقل شناخته شده است، اما از لحاظ توسعه و بودجه، بسیاری از مردم این منطقه احساس میکنند که از سوی حکومت اقلیم مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند. برخی منتقدان بر این باورند که عدم اعلام تعطیلی رسمی برای این روز نشانهای از کماهمیت جلوه دادن این رویداد در سیاستهای کلان اقلیم است.
مردم حلبچه عمدتاً به اتحادیه میهنی کردستان نزدیکتر هستند، حزبی که توسط جلال طالبانی بنیان گذاشته شد و در بسیاری از مواقع با حزب دموکرات کردستان در رقابت و حتی درگیری بوده است. در زمان بمباران شیمیایی، منطقه حلبچه تحت کنترل پیشمرگههای اتحادیه میهنی قرار داشت، و این امر باعث شده که حلبچه بهعنوان پایگاه سنتی این حزب شناخته شود.
چند سالی است که بارزانیها ، کردهای ایرانی و مجاهدین خلق با سفیدشویی صدام میکوشند تا ایران را عامل بمباران حلبچه معرفی کنند.
نزدیکی حلبچه به اتحادیه میهنی کردستان نه به خاطر وقایع سال 1988، بلکه به دلیل عوامل زبانی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی است. این منطقه بهطور سنتی در حوزه نفوذ طالبانیها بوده و حتی پس از جنگ داخلی کردستان و سقوط صدام، همچنان به این حزب وابسته باقی مانده است. در مقابل، حزب دموکرات کردستان بارزانیها که بیشتر در مناطق بادینانی نفوذ دارد، هرگز نتوانسته است پایگاه محکمی در حلبچه ایجاد کند.
پس از سقوط صدام حسین در سال 2003، اتحادیه میهنی کردستان بهعنوان بخشی از دولت اقلیم کردستان، نقش پررنگی در بازسازی و توسعه مناطق تحت نفوذ خود ایفا کرد.
کردها حتی در اقلیم کردستان با وجود گرفتن بودجه از دولت مرکزی و اقتصاد سوسیالیستی و داشتن هزاران حقوقبگیر بیکاره ،در دولت و ملتسازی ناتوان بوده و این اقلیم به دو منطقه با دولت بارزانی و طالبانی تقسیم شده است .
@iranban_kord
ژنوساید سرخ پس از ژنوساید سفید
مردم گوران حلبچه پس از تجربه یکسانسازی زبانی و کرد شدن این بار در در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ توسط ارتش عراق مورد بمباران شیمیایی قرار گرفتند. شیرکو بیکس شاعر در این فیلم کوتاە حلبچەای ها را گوران خطاب می کند.
یادشان گرامی و روانشان مینوی.🥀
@iranban_kord
📎وقتی کودکان تبریزی میخوانند "که جان من فدای ایران"
این کودکان نیک میدانند که تبریز، سر ایران است؛ سپری که همواره نگهبان تمامیت ایران بوده است.
میخواستند این سنگر مستحکم را در هم شکنند، چرا که دریافته بودند اگر تبریز فرو ریزد، ایران بیدفاع خواهد شد. اما آنها حقیقتی را نادیده گرفتند؛ حقیقتی که در خون مردمان این دیار جاری است.
تبریز یک شهر است، سمبل اراده، بازرگانی ،مدرنیسم، کارآفرینی و ناسیونالیسم ایرانی. آنان، همچون اجداد خود، بازرگانانی خردمند، جنگاورانی نستوه و سیاستمدارانی دورانساز بودهاند.
آنگاه که تبریز غرش کند، دیگر نه فقط این شهر، که تمام ایران به لرزه خواهد افتاد چرا که نبض ایران در اینجا میتپد. شعلههای غیرت در این خاک زبانه میکشد و روزی خواهد رسید که این فریاد، همچون طوفانی سهمگین، هر آنکس را که در خیال خام نابودی ایران است، در هم خواهد کوبید.
فرزندان مام میهن پرستاریاش میکنند و دلداریاش میدهند :ایران اگر دل تو را شکستند ،تو را به بند کینه بستند ،چه عاشقان بینشانی ،که پای درد تو نشستند .
@iranban_kord
یکی از شکنجههایی که میشه برای تجزیهطلبها در نظر گرفت همین باز و نصب کردن پردهست!
میدونم بیرحمانه ست ولی تاریخ نشون داده به دشمن نباید رحم کرد و رحم و شفقت بیجا نابود کننده خود ماست .
کردها ی سقز در مراسم نوروزی:تا یک کرد باقی بماند کردستان هم باقی میماند .
مراسم نوروز در شهر صاحب از پرجمعیت ترین مراسم های نوروزی کردها بود که با چفیه عربی و لباسهای خاکی رنگی که حزب دموکرات از آنها خواسته بود برگزار شد .
کردها جدا فکر کردهاند در ایران در حال انفال شدن هستند 😂🤣
لطفا فیلمها را پخش کنید تا ایرانیان آگاه شده و دست از خوشخیالی بردارند ،دوستان لر و آذری هم به جای هندی خطاب کردن کردها چنین فیلمهایی را در شبکههای اجتماعی پخش کنند.
@iranban_kord
خواندن سرود تجزیهطلبانه ای رقیب توسط کردهای سقز در کوه جاقل در مراسم نوروزی این شهر .
کردها نوروز را ایرانی نمیدانند و آن را به عنوان یک جشن کردی که فارسها دزدیدهاند جشن میگیرند و در سالهای اخیر تبدیل به یک مراسم تجزیهطلبانه و ایرانستیزانه شده است .
@iranban_kord
توجه کنید که چندیست کردها برای تحت فشار قرار دادن لرها و لک ها و تحمیل هویت کردی و خاموش کردن صدایشان، آنها را به همدستی با پانترکها و میت ترکیه متهم میکنند این در حالیست که عمده این پیج ها تجزیهطلب هستند و یا ملت کورد و شعارهای تجزیهطلبانه از دهانشان نمیافتد.
جلوگیری از فروپاشی و تجزیه ایران با توجه به تیرههای ایرانی و نه معادلات بینالمللی، سه خندق اصلی دارد و کردها این را به خوبی فهمیدهاند.
1_آذری ها که ثابت شده هستند و چه از نظر مذهبی و چه ناسیونالیستی هویت خود را از ایران جدا نمیدانند و به خوبی از عهده پانترکیسم برآمدهاند.
2_تیرههای ایرانی در زاگرس اعم از لر لک بختیاری که حاضر به ادغام در هویت کردی نیستند و به همین دلیل در سالی که گذشت آماج شدیدترین تبلیغات ناسیونالیستهای کرد و تهدید و پرونده سازی کردها علیه ایشان بودیم
3 _بلوچ ها
آنها که نشان خواهند داد با وجود مذهب متفاوت، محرومیت شدید و زبان غیر فارسی میتوان به کشور وفادار بود و هر بهانهای را از تجزیه طلبان میگیرند در واقع بلوچها خون ایران در فردای هر رخدادی هستند. اهمیت بلوچها اگر از آذری ها و لرها بیشتر نباشد کمتر نیست.
این خندقها را باید پاسبانی کرد
مردم بوکان پرچم تجزیهطلبان کرد را به پل هوایی این شهر نصب کردند.
@iranban_kord
عرضم به خدمتتون میزان تخریب آهنگهای ساسی از آثار فاخر داریوش و فرهاد و ...کمتره 😂🤣
Читать полностью…نه رعایت فاصله، نه نیم فاصله نه 《ه》 چسبیده نه 《ه》 کسره
تعمیل هم که احتمالا یه چیز دیگه ست که جولانی نتونسته تحمیل کنه 🤷🏻♂
ماموستا صالح میگوید: بدون شک، نوروز جشن کردها نیست، چرا که حتی نام آن فارسی است و به فارسهای ایرانی تعلق دارد. این جشن، آیین مجوسان است که در بسیاری از نقاط جهان برگزار میشود. یکی از قوانین (یاساهای) آتشپرستان مجوس در دوران جاهلیت! ازدواج با محارم بوده است. حتی اگر نوروز جشن کردها هم بود، باز هم افتخاری برای ما نداشت، چرا که ما مسلمان و موحد هستیم و به دور آتش نمیرقصیم.
تمام این سخنان ملا صالح درباره جامعه کرد صحیح است و نباید باعث واکنش منفی ملیگرایان شود و تصور کرد که کردها از سر عشق به ایران نوروز را جشن میگیرند.
دزدی از تمدنهای باستانی و اسطورههای ایرانی، همراه با جعل ریشهشناسی کردی برای واژه «نوروز»، ادامه همان تاریخسازیهای اینستاگرامی کردها در ۱۵ سال اخیر است. این روند، خود برگرفته از تاریخسازیهای دوران رضاشاه برای کردها بود؛ فرآیندی از تاریخ سازی و عاریه دادن اساطیر ایرانی به کردها برای شکلدهی ناسیونالیسم کردی در برابر اعراب و تعریف خود در هویت ایرانی که متأسفانه بعدها مانند یک بومرنگ به ایران بازگشت و اصلیترین هدف و سیبل نفرت خود را ایران دید.
@iranban_kord
هر وقت من حق داشتم درباره حشره شناسی و خوراک سنجاقک و پرش ملخ نظر بدم شروین وکیلی هم حق داره درباره تاریخ ایران نظر بده
Читать полностью…دولت با آموزش زبان ملی موهبت سواد را تبدیل به یک کالای ارزان و در دسترس کرد حال آنکه اگر پراکنده مانده بودند و به زبان محلی خود آموزش دیده بودند ، نه خبری از اتحاد بود، نه هزاران صفحه نفرتپراکن که به زبان ملی مینویسند و ایران و زبان فارسی را متهم به نابودی زبان، فرهنگ و قدرتشان میکنند حال آنکه زندگی شبانی و پراکندهشان، بزرگترین سپر در برابر قدرتگرفتنشان بود و نمیتوانستند دور هم جمع شوند، برنامه بریزند یا خطری برای دولت و ملت باشند.
بر خلاف آنچه کردها ادعا میکنند پراکندگی زندگی وندالیستی، این جماعت را بیآزار و جنس شورشها را نیز در اندازه محلی نگاه میداشت و هرگز به پایه نفرت عمیق و گسترده امروز نمیرسید.
قاجاریه در جریان شورشهای کردهای شمالی، همواره از کردهای جنوبی برای سرکوب آنها استفاده میکرد و چیزی به نام اتحاد قومی و پانکردیسم وجود نداشت.
ثبات ملی مهمتر از ترحم است: به جای دلسوزی و تلاش برای بیرون آوردن آنها از زندگی شبانی و چادرنشینی ، باید با خلع سلاح عشایر به راهزنیها و ناامنیهای آنان پایان داده و ثبات کشور را حفظ میکردند و میگذاشتند تا به همان سبک زندگی ادامه دهند تا نه خطری برای دولت شوند، نه زهرشان را به بقیه اقوام بپاشند.
اگر آموزش به زبان فارسی و یکجانشینی انجام نمیشد، آنها هرگز توان سازماندهی فراقومی یا تولید ایدئولوژی تجزیهطلبانه را نداشتند.
ادامه زندگی سنتی کردها و عدم آموزش به فارسی، چند پیامد مثبت برای منافع ملی داشت :
1_عدم اتحاد و تجزیهطلبی: بدون زبان فارسی ، گویشوران کرد کرمانج، سورانی،جنوبی و کردیشمردگان گورانی نمیتوانستند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و به یک نیروی متحد تجزیهطلب تبدیل شوند چه برسد به اینکه آنها در حال آسمیلیه لک، لر و بختیاری هستند و هویت کردی را در میان آنان گسترش میدهند تا جایی که عبدالله مهتدی خط هویت کردی را لرستان دانسته است.حتی کار به همینجا هم محدود نشده و کردها در حال سمپاشی در میان بلوچها و گیلک ها هستند حال باید از کسانی که از آموزش به زبان فارسی دفاع میکنند پرسید :آیا کردها بدون زبان فارسی میتوانستند بذر نفرت و تفرقه را در میان ایرانیان بپاشند؟!
2_جلوگیری از نفرتپراکنی: هزاران صفحه نفرتپراکن و جعل تاریخ کردی به لطف زبان فارسی تولید محتوا کرده و با ادعاهای پوچ مغز مردم را شستشو میدهند و وحدت ملی را تهدید کنند.
آیا به ذهن کسی رسیده است که چرا کردها به فارسی مینویسند و نه به کردی؟ جز این است که فارسی زبان پیوند کردها با یکدیگر است؟
📎نتیجه
آنها به ویژه زنان که از مشقت زندگی کوچرویی آسوده شدند، به جای قدردانی، به تحریک غیر فارسی زبانان دست زدند و حتی به گویشهای زبان فارسی چون لاری و اچمی رحم نکردند و شهرکرد و دزفول و یاسوج و ایذه را نیز کردستان خواندند در حالی که اگر به زندگی وندالیستی خود ادامه میدادند، چنین ادعاهایی به وجود نمیآمد.
اگر کردها امروز به جای تقدیس خدمات دولت طوری از سیاست تحصیل به زبان فارسی و تختهقاپو سخن میگویند که گویی از کشتار هولدومور میگویند تقصیر کیست؟! مگر نه اینکه دولت با سرسختی و فشار، سیاستهای دولت مبنی بر مدرنیته و تحصیل را مانند اجبار در به بهشت بردن مردم انجام داد و آنها را از عصر حجر و چادرنشینی به روستانشینی و سپس شهرنشینی سوق داد؟ اما آیا حاصل این سواد و زندگی آپارتمانی چیزی غیر از دلتنگی برای ایل و سیاهچادر است؟
زنانی که تا دیروز باید در جهالت و بیسوادی با کوزه و مشک از چشمه آب میآوردند و در سنین کودکی بدون اراده خود ازدواج میکردند و حتی در دوران بارداری میبایست شیر بز دوشیده و فضولات آنها را تمیز کنند و اگر شانس میآوردند از زایمان جان سالم به در ببرند و نوزادان خود را سوار بر اسب و الاغ از مسیرهای صعبالعبور بگذارنند اکنون تحصیل به زبان ملی را نه خدمت که فاشیسم میخوانند و جداً بر این باورند که زن در میان آنان الهه است تنها به این دلیل که چادر و نقاب به صورت نمیزدند چرا که انجام این کارهای پرمشقت نشدنی میشد و این آزادی باشکوه را مدیون از صبح تا شب جان کندنشان هستند!
دولت گمان کرد با مواهبی چون یکجانشینی ، آموزش، بهداشت و واکسیناسیون آنها را مدیون خود کرده است،غافل از اینکه آنها حق شناسی را نیز مانند خانه و آب لولهکشی و برق، اختراع دولت مرکزی میدانند!
چه خیال خامی که فکر کنیم با تحصیلات به زبان ملی میتوانیم تفکر منطقی و انتقادی را به کسانی بیاموزیم که تا صد سال پیش رعیت فلان خان و ارباب بودهاند اما امروز نام آنرا فدرالیسم گذاشتهاند و مدعی هستند رضا شاه شهرهای آنان را ویران و هزاران جلد کتاب به زبان کردی را نابود و صدها روشنفکر کرد را به جوخههای آتش سپرده است !
@iranban_kord
چرا حکومت اقلیم کردستان روز بمباران حلبچه را تعطیل نمیکند؟
@iranban_kord
همه از بابت تعطیلی صدای آمریکا و رادیو فردا خوشحالن
همه امیدوارن قسمت بیبیسی و اینترنشنال هم بشه و همه ،همه اینها رو دنبال میکنن
چته هم وطن؟
📎خواندن سرودی با مضمون شورش و واگرایی توسط دانش آموزان یک مدرسه در جوانرود
این سرود برگرفته از آهنگ روسی کاتیوشاست.
متن سرود :
مهم نیست که مبارزه ما چقدر سخت و دور باشد
بگذار شعله های آتش در اطراف ما باشد
ما هرگز از این راه مقدس منحرف نخواهیم شد
ما حاضریم بمیریم!
اینکه در مدارس ایران دانش ، کسب مهارتهای اجتماعی و فردی و عشق به میهن محلی از اعراب ندارد و آموزگاران به دانشآموزان سرودهای شورشی تجزیهطلبان را یادمیدهند سند رسوایی یک نظام آموزشی بیمار است که بهجای پرورش شهروند، سربازانی ایلیاتی برای دشمن میسازد.
اینکه گروهی از پدران و مادران ، فرزندانشان را با نفرت از ایران بزرگ میکنند، یک تهدید است؛ اما اینکه آموزشوپرورش بهاصطلاح دولتی همان مسیر را ادامه دهد، یک خیانت آشکار است.
این زنگ خطر مدتهاست به صدا درآمده اما پارازیت ملیگرایی رومانتیک ایرانی مانع از شنیدن آن توسط مردم میشود .
@iranban_kord
این برای برخی جوابه نه من که هم پانکرد ازم بدش میاد هم پان ایرانیست هم پانترک هم ایران بزرگیها هم ایران کوچکی ها هم شهریها هم ایلیاتیها
Читать полностью…یه بار هم من خلع سلاح رو نوشته بودم خلأ سلاح و با اینکه اون فرسته رو چند هفته پین هم کرده بودم و میدونستم اشتباهه حال نداشتم ویرایش کنم
بعد از من انتظار دارن پردهها رو از گیرهها باز کنم و از همه بدتر وصل کنم !
هیییع زندگی
زهرمارو با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگی مو در میکنم
مگه کم به زندگیمون گند زدن ؟!
گردانندگان اکانتهای پانبلوچ به ویژه در اکس کردها هستند و یا پانبلوچها به شدت روی برادری کرد و بلوچ و پوشیدن لباس کردی و پرچمهای ساختگی بلوچستان و کردستان مانور میدهند. برای مثال، چنین رابطهای با پانترکها و پانعربها وجود ندارد و همین نشانه تسلط و نفوذ کردیسم در جامعه بلوچ است.
همچنین شاهد تخریب هویت لک، لر و بختیاری توسط کردها هستیم که امسال جهش شگفتانگیزی داشته است که با سالهای پیش اصلاً قابل مقایسه نیست و تا اتهام همدستی آنها با پانترکها کشیده شده است.
همینطور کردها به شدت روی پانترکها مانور میدهند تا همه آذریها را دشمن ایران معرفی و ملیگرایان را خام کنند.
به عبارتی، ما در حال مشاهده تلاش برای نفوذ و نابودی این سه خندق هستیم.
به هیچعنوان بر روی شکست کردها در سوریه و واقعبین شدن آنان حساب باز نکنید.
موج سنگین و باورنکردنی برای ستیز با ایران و دشمنی با فارسیزبانان از همه جا بیخبر در راه است و بیچاره آذری و لر که باید تاوان مالهکشی حضرات ملی را بدهند و بی عملی آنان مساویست با تاوان دادن خودشان؛ چارهای نیست، بارهای سنگین برای شانههای غیرتمندان است.
کانال ناسیونالیسم کردی : سفره هفت سین و چهارشنبه سوری کردی نیست و فرهنگ بیگانه است.
نوروز آنقدر در میان کردها بیپیشینه است که تا چند سال پیش برخی ناسیونالیست های کرد این جشن را روز شکست کردها از فارسها دانسته و خواستار بایکوت آن و مدعی کردی بودن جشن مهرگان بودند که با مشاهده کارکرد آن برای ناسیونالیسم کردی تغییر رویه داده و تا کردی خواندن چهارشنبهسوری و سفره هفتسین نیز پیش رفتند، حتی جلال طالبانی نیز نوروز را جشن پیروزی فریدون فارس بر ضحاک کرد میدانست.
در دوران تاریک صفویه و کشتار و فشار بر زردشتیان از میان جشنهای سده و مهرگان و ...تنها جشن نوروز جان به در برد و سلاطین عثمانی که نوروز را با شکوه تمام برگزار میکردند به دلیل عداوت با قزلباشان این جشن را طرد کرده و کردهای سنی از ایشان دنباله روی کردند.
عداوت مذهبیون ایرانی با نوروز هرگز نتوانست نفس این جشن ایرانی را بگیرد حال آنکه سندی مبنی بر برگزاری نوروز در میان کردها نیست تا آنکه در دوران پهلوی نوروز به عنوان جشن ملی ، پل پیوند میان ایرانیان از جمله کردها شد ولی تا زمانی که کارکرد تجزیهطلبانه یافت مورد استقبال کردها قرار نگرفت.
@iranban_kord
ضربات به قدری سنگین بوده که به شکل زربات نوشته شده 👌👍
Читать полностью…همونقدر به هممیهنان بختیاری میبالم که اونها به ایرانی بودنشون میبالن
بینهایت♾
ماموسا صالح آخوند اهل سنت : نوروز رسم دوران جاهلیت است و کردها نوروز و آتش نوروز ندارند .
چنانچه در مطالب سال گذشته بیان شد نوروز در میان کردهای اهل سنت پیشینهای ندارد و صرفا یک نمایش سیاسی در راستای گفتمان تجزیهطلبانه کردی است.
با آنکه از منظر تطبیقی نوروز ایرانی، دارای بنیانی اسطورهای و آیینی است که در طول تاریخ با نمادهایی مانند سفره هفتسین، محاسبات دقیق نجومی، و آیینهایی نظیر چهارشنبهسوری غنا یافته است ،در مقابل، نوروز کردی که در میانه اسفندماه برگزار میشود، فاقد چنین بنیانی است و عناصر نمادین آن، مانند پوشش آشوری و چفیهی عربی و رقص پیرامون آتش در متون تاریخی و مردمشناسی شاهدی روشن ندارد و این مراسم یک ساختار سازمانیافته معاصر است که از انسجام فرهنگی و تاریخی برخوردار نیست.
البته ماموسا صالح در ادامه بر کردیاتی و کردی پوشیدن کردهای (هر چهار پارچه) تاکید میکند و از ممنوعیت لباس کردی برای استادان دانشگاه سلیمانیه اقلیم کردی عراق می گوید ( اقلیت فروملی کرد تحت ستم ملی مضاعف کردها 🫥) پیشتر نیز در برنامههای تلویزیونی اقلیم کردی نمایندگان کرد به گورانها به خاطر پوشش سنتی اهانت کرده بودند.
در حالی که امروز به همین زبان برای دیگر تیرههای ایرانی کاتالوگ تجزیهطلبی مینویسند، چنانچه گرداننده بیشینه اکانتهای پانبلوچ و قوم گرایان خطه شمال کشور اینان هستند.
اوج طنز اینجاست که زبانشان را «هشتمین زبان جهان» میخوانند، اما برای فهمیدن حرف همدیگر، ناچارند به زبانی پناه ببرند که از شدت تنفر مدعیاند نیم بیشترش ترکی و عربی است.
کانالها و پیجهایشان به فارسی است چون زبانشان آنقدر «جهانوطنانه» است که خودشان هم نمیفهمند!
هنگامی که سخن از یکجانشینی اجباری میشود یا باید آن ساختار با قدرت از بین برد تا برای نهادهای تازه چالشی ایجاد نشود و یا به آن سیستم دست نبرد.
موفقیت یک سیاست به نتایج آن بستگی دارد، نه نیت پشت آن. اگر یکجانشینی و سواد اجباری به جای تقویت وفاداری موجب دشمنی با دولت و ملت شده است و ثبات کشور را به خطر انداخته است پس بهتر بود که انجام نمیشد البته در آن زمان کسی نمیدانست که روزی توهین به ملک و میهن روشنفکری محسوب و دفاع از آن انگ فاشیسم خواهد خورد اما تاریخسازی برای کردها که از همان دوره پهلوی نخست با کرد خواندن ماد و کاردوخ و گوتی در نوشتههای آیتالله مردوخ آغاز شده بود از اساس اشتباه بود.
دولت ایران به جای در نظر گرفتن تنوع زبانی و پراکندگی کردها به عنوان یک فرصت ، با آموزش زبان فارسی به آنها ابزاری داد تا با یکدیگر متحد شده و هویت سازی کنند و امروز با ابزار مدرن مانند مجله، تلویزیون، گوشی هوشمند و .... سایر تیرههای ایرانی و اقوامی چون ترکمنها و اعراب، بلوچها، گیلانیها و.... را علیه ایران تحریک کنند.
این تنوع زبانی میتوانست نقطه ضعف آنها باشد، اما آموزش زبان ملی به آنها امکان داد تا این مانع را دور بزنند و به سازماندهی برای تجزیهطلبی بپردازند.
عدم آموزش زبان ملی و جدا نکردن آنها از زندگی چادرنشینی میتوانست مانع از شکلگیری هویت قومی متحد و سازمانیافته شود.
زندگی وندالیستی و شبانی کردها پیش از یکجانشینی اجباری، آنها را پراکنده و غیرمتمرکز نگه داشته بود. این پراکندگی به معنای ناتوانی در سازماندهی و تمرکز قدرت برای اقدام علیه دولت بود.اگر این سبک زندگی حفظ میشد، کردها نمیتوانستند دانشجو، مهندس و پزشک شوند و اعتبار و احترامی کسب کنند و سر از محافل دانشگاهی و روشنفکری درآوردند.
سواد و یکجانشینی اجباری، هرچند با نیت بهبود و پیشرفت شرایط زندگی آنها بود اما امروز میبینیم مانند هلوکاست از آن سخن میگویند!
دولت میتوانست ضمن پذیرش و احترام به سبک زندگی آنها، همزمان دسترسی آنان را به سلاح محدود کرده و با قدرتمندتر کردن ارتش و یک سری سیاستها از شورشهای ایلی جلوگیری کند.
@iranban_kord
📝چرا با ادامه زندگی وندالیستی و آموزش به زبانهای محلی موافق هستم؟
(بخش ٣)
بیشینه کردها تا صد سال پیش کوچرو بودند و اگر به همان سبک زندگی ادامه میدادند از بدیهیترین امکانات مانند خانه، حمام، توالت، واکسیناسیون و... بیبهره میماندند .
تا پیش از پذیرش مدرنیته، از ژاپن تا قلب اروپا، مردم قربانی بیماری، قحطی و و... بودند اما با تجربه مدرنیسم جهان تازهای پیش روی بشریت پدیدار شد.
جدا از حکومتهای ایلیاتی در ایران ، یک چهارم از جمعیت کشور نیز عشایر بودند و متحرک بودن این جمعیت عظیم و ناامنیهای حاصل از شورشها، راهزنیها و ناتوانی دولت در آموزش آنان، کشور را در قرون وسطی نگاه داشته بود.
تختهقاپوی عشایر از مهمترین خواستههای مشروطهخواهان بود که با برآمدن دولت مدرن و همکاری بخشی از خوانین مشروطهخواه انجام و ایران وارد عصر مدرن شد، اما امروزه این کار که بدون هیچ تردیدی به بهبود شرایط زندگی عشایر منجر شده است ،از سوی کردها بهعنوان «مظالم حکومت مرکزی» تلقی میشود.
این ناسپاسی آشکارا نشان میدهد که آنها نه تنها قدر فرصتهای دادهشده را نمیدانند، بلکه آن را به ابزاری برای نفرتپراکنی علیه ایران تبدیل کردهاند.
ماکیاولی هشدار میدهد که حاکم باید از ایجاد نفرت در میان مردمش اجتناب کند اما این نفرت زمانی خطرناکتر میشود که مردم از مواهب حاکم بهرهمند شوند و سپس علیه او شورش کنند.
اگر کردها به همان زندگی عشایری خود ادامه میدادند این احساس ظلم ساختگی شکل نمیگرفت.
〽️تحصیلات آموزش ابتدایی پایه ؛ زبان فارسی ابزاری برای تجزیهطلبی
به نظر میرسد سیاست سوادآموزی به زبان فارسی که قرار بود ایرانیان را به یکدیگر پیوند دهد و آموزش همگانی و بالا رفتن فرهنگ و کیفیت زندگی را به دنبال داشته باشد دستکم در میان کردها به شکست منتهی شده است.
زبانهای کردی تقریبا یک زنجیره زبانی هستند و کردها به شاخههای زبانی گوناگون سخن میگویند که باعث میشود زبان یکدیگر را نفهمند.
کرمانجها و سورانیها برای سخن گفتن به زبان خود و فهمیدن دیگری باید هر دو به زبان یکدیگر مسلط باشند! هر دو آنها زبان کردهای جنوبی در ایلام و کرمانشاه را متوجه نمیشوند و خود این کردها زبان گورانی زبانان را نمیفهمند و با آنکه در سالهای اخیر با تبلیغ کردیاتی توانستهاند خودآگاهی کردی و تجزیهطلبی را در میان لرها نفوذ دهند ،اگر فارسی ندانند زبان آنها را نیز متوجه نمیشوند و همه اینها هیچ کدام نمیتوانند با یکدیگر گفتگو کنند!
با فارسی بود که کردها توانستند برای نخستین بار با یکدیگر متحد شوند؛ آنها از زبان ملی کشور بهعنوان ابزاری برای ارتباط با یکدیگر و تحریک دیگر تیرهها علیه وحدت ملی استفاده کردند .
ماکیاولی در «گفتارها» بر اهمیت کنترل اطلاعات و جلوگیری از تفرقه تأکید دارد؛ در این مورد، سواد اجباری دقیقاً برخلاف این اصل عمل کرد و قدرت تخریب را چند برابر کرد حال آنکه اگر آنها کوچرو باقی میماندند و یا آموزش آنان به زبانهای محلیشان بود ، نمیتوانستند با یکدیگر هماهنگ شوند، چه برسد به آنکه لر و بلوچ و گیلک را علیه ایران سازماندهی کنند.
〽️زبان و هویت مردم گورانی زبان
ادبیات گورانی بر خلاف ادبیات کردی که در آن (قانع) به کردها توصیه میکند که به سوی استالین رو کنند تا برای آنها کردستان را بسازد با حماسههای ملی و نام ایران گره خورده است.
اگر آموزش آنها به زبان خود انجام میشد نه تنها زبان و هویت گورانها حفظ میشد بلکه دانههای ملیگرایی ایرانی در میان این تیره کاشته و نمود پیدا میکرد .
اما اکنون کردها شاهنامههای گورانی را به این دلیل که نمیخواهند نمودی از شاهنامه فردوسی باشد، شرنامه میخوانند(واژه شر عربی است) و با آسمیلیه تدریجی گورانی زبانان گستره گویشوران گورانی به حوزه پاوه و اورامانات محدود شده و ادبیات گورانی نیز کردی خوانده میشود.
〽️چرا زندگی وندالیستی و یا آموزش به زبانهای محلی کردی به سود منافع ملی ایران بود؟
در میان کردهای چهار کشور، کردهای ایران بیشترین تنوع زبانی را دارند که این تنوع زبانی میتوانست جلوی اتحاد و ملتسازی کردها را بگیرد، کردها در ترکیه و سوریه کرمانجی زبان هستند و با وجود تلاش برای آسمیلیه اقلیت زازاکی، آنان هنوز مقاومت میکنند(گرچه بیشتر رهبران ناسیونالیسم کردی ترکیه زازا هستند)، کردها حتی در عراق که به دو شاخه کرمانجی و سورانی سخن میگویند دو حریم و دولت جداگانه دارند و گورانها و کردهای فیلی را دچار انهدام
وتبعیض کردهاند حال آنکه این تنوع زبانی در ایران شگفتانگیز است و گاه از روستایی به روستای دیگر متفاوت است.
@iranban_kord