irandel_channel | Unsorted

Telegram-канал irandel_channel - ایران‌دل | IranDel

3437

💚 🤍 ❤️ همه عالم تن است و ایران‌دل این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است

Subscribe to a channel

ایران‌دل | IranDel


🔴 به مناسبت ۲۳ آذر، زادروز فیلسوف ایرانشهر

دکتر جواد طباطبایی در حاشیۀ درسگفتار ایده‌آلیسم آلمانی در مؤسسه بهاران در ۲۳ آذر ۱۳۹۵ خورشیدی، از مقارن شدن زادروزش با روزهای اشغالِ شمال غرب ایران توسط شوروی و ماجراهای فرقۀ دموکرات آذربایجان می‌گوید:

برتولوت برشت شعری دارد با این مضمون که، "من در جنگل‌های سیاه به دنیا آمده‌ام و سردی این جنگل‌های سیاه تا پایانِ عمرم در جانِ من، همچنان خواهد ماند". من هم در شبی متولد شدم در تبریز سردی که شوروی، آذربایجان را تجزیه کرده بود و این خاطره همچنان موضوعی در افقِ دیدِ من، هست و کوشش می‌کنم آن را در خودم زنده نگهدارم.


#یادها | #مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 هفت‌هزار سال و دوازده روز | از مجموعه گفتگوهای «ایرانشهر»

میهمان: احسان هوشمند
میزبان: حسین دهباشی

● سرنوشت ایران در مواجهه با تهاجم:
چه‌چیزی باعث شد که ایران از حملات ویرانگری چون اسکندر، اعراب و مغولان جان سالم به در ببرد؟ آیا بنیان‌های تمدنی ما همیشه قوی‌تر از متجاوزان خارجی بوده‌اند؟

● ریشهٔ مفهوم «حق تعیین سرنوشت»:
این ایدهٔ جنجالی از کجا وارد ادبیات روشنفکری ما شد؟ آیا این نظریه، امکان‌پذیر و بومی است؟

● هویت از «قوم» تا «شهر»:
ایرانیان در طول تاریخ، هویت خود را چگونه تعریف می‌کردند؟ آیا اساساً ایرانیان بر اساس زبان‌های مختلفشان (که بیش از ۴۰۰ گونه تخمین زده می‌شود) قابل تقسیم به «ملل» هستند؟ چرا در ایران، هویت به جای قبیله، با نام شهرها (شیرازی، تبریزی، اصفهانی) گره خورده بود؟

● چرا دشمنی با فردوسی و شاهنامه؟ چه عاملی جریان‌های فکری معاصر را وادار به تقابل با حافظهٔ جمعی و حماسهٔ ملی ایران کرد؟

● آیا نارضایتی‌ها در ایران در نهایت ریشه در «ایران‌گرایی» و تمایل به ایرانِ قوی دارند؟


🔴 این گفتگو را می‌توان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

‌‌
🔴 همه‌چیزِ ایران، «ایرانشهری» است

✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران

فهمِ اسلام در ایران مندرج در تحت فهمی است که می‌توان از ایران پیدا کرد. یکی از ویژگی‌های تاریخِ اسلام در ایران، اعمِّ از اسلام شیعی و سنّی، این بوده که اسلام، مانند دیگر دین‌های تاریخ ایران، پیوسته، دینی «ملّی»،‌ یعنی ایرانی،‌ بوده است. ایرانِ بزرگ فرهنگی، به خلاف دنیای عربی‌ - خلافتی و ترکی‌ - عثمانی، و حتیٰ هندی‌ - پاکستانی، که فاقد فرهنگ و اندیشیدنِ فراگیر بوده‌اند، پیوسته، چنان فراگیر بوده است که هیچ یک از شئونِ فرهنگ و تمدن ایرانی نیست که رنگِ «ایرانشهری» به خود نگرفته باشد. تا دهه‌های اخیر، دین‌های ایرانی نیز از این قاعده مستثنیٰ نبوده‌اند. کوشش برای ایدئولوژیکی کردن اسلامِ شیعی خدشه‌ای در سرشت ایرانیِ آن ایجاد کرد و وضعی را به دنبال داشت که تا دهه‌های اخیر بی‌سابقه بود. ایدئولوژیکی کردن اسلامِ شیعی پیوندهای آن را از دیگر دین‌های ایرانی گسست و آن را در برابر این‌ها قرار داد. وضع ایرانشهر به لحاظ دینی همیشه با دنیای عربی‌ - خلافتی و ترکی‌ - عثمانی متفاوت بود، و باورمندان همۀ دین‌های ایرانی در کنار هم در صلح و آرامش نسبی می‌زیسته‌اند، اما ایدئولوژیکی شدن اسلام شیعی به این صلح و آرامش پایان داد و اگر مدارای تاریخی ایرانیان و فرهنگِ مسالمت‌جوی آنان نبود می‌توانست با ایجاد تنش‌هایی در ژرفای وجدان ایرانی پی‌آمدهای ناگواری برای وحدت ملّی و سرزمینی داشته باشد. باری، خلاصۀ حرف من این است که در ایران همه چیز صبغه‌ای «ایرانشهری» دارد، حتیٰ دین ایرانی؛ بنابراین، ایران، اسلامی نیست، اسلام، ایرانی است! بدیهی است که چنین ارزیابی از وضع ایران ادعایی سیاسی نیست، که بتوان بر آن مناقشه‌های سیاسی و ایدئولوژیکی کرد، بلکه کوشش برای توضیح آن، در ادامۀ آن‌چه دربارۀ دانشگاه ایرانشهر گفتم، هم‌چون دیباچه‌ای بر بحثی متفاوت دربارۀ نظام علمی و دانشگاه در ایران است به گونه‌ای که دانشگاه بتواند همۀ شئون فرهنگی و تمدنی ایران را در نظامی واحد توضیح دهد و از مجرای همین توضیح بتواند پیوندهایی با نظام علم جهانی برقرار کند.


🔴 بُن‌مایه:
ملاحظات دربارهٔ دانشگاه. انتشارت مینوی خرد. ۱۳۹۸. صفحهٔ ۱۲۷.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 «شب هشتاد سالگی سید جواد طباطبایی»

نهصد و سی‌ و یکمین شب از «شب‌های بخارا»


سخنرانان:
گیتی خرسند
احمد نقیب‌زاده
حمید احمدی
محمدصادق سجادی
جهانگیر معینی علمداری
حسن حضرتی
احسان هوشمند
زاگرس زند
علی دهباشی

به همراه رونمایی از چاپ جدید کتاب «ابن‌خلدون و علوم اجتماعی» اثر دکتر جواد طباطبایی، نشر هرمس


زمان: سه‌شنبه ۲۵ اذرماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۷

جایگاه: تهران، خیابان ۱۶ آذر، دانشگاه تهران، دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، تالار فردوسی

ورود برای همگان آزاد و رایگان است.

#اطلاع_رسانی



🔴 شب هشتادسالگی سید جواد طباطبایی

نهصد و سی‌ و یکمین شب از شب‌های بخارا به بزرگداشت سیّد جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی و پژوهشگر برجستۀ اندیشۀ ایرانی، اختصاص یافته است. این نشست که توسط کانون‌های ایران‌شناسی دانشگاه تهران و مجلهٔ بخارا در ساعت پنج بعدازظهر سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ خورشیدی با سخنرانی گیتی خرسند، احمد نقیب‌زاده، حمید احمدی، محمدصادق سجادی، جهانگیر معینی علمداری، حسن حضرتی، احسان هوشمند، زاگرس زند و علی دهباشی در تالار فردوسی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار می‌شود. در این شب همچنین رونمایی از چاپ جدید کتاب «ابن خلدون و علوم و اجتماعی» اثر دکتر جواد طباطبایی، منتشرشده توسط نشر هرمس، نیز از دیگر بخش‌های این نشست خواهد بود.

سیّد جواد طباطبایی (متولد ۲۳ آذر ۱۳۲۴ در تبریز) حقوقدان، فیلسوف سیاسی و استاد پیشین دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود. او پس از اخذ لیسانس حقوق از دانشگاه تهران، تحصیلات خود را در رشتۀ فلسفۀ سیاسی در دانشگاه پاریس ۱ سوربن ادامه داد و با رساله‌ای دربارۀ فلسفۀ سیاسی هگل مرتبۀ دکتری گرفت. طباطبایی با طرح ایدۀ «زوال اندیشۀ سیاسی در ایران» و پژوهش‌های گسترده‌اش دربارۀ تاریخ اندیشه در ایران و اروپا، به یکی از بحث‌برانگیزترین و در عین حال اثرگذارترین متفکران معاصر بدل شد. طباطبایی طی چهار دههٔ گذشته با انتشار مجموعه‌ای از آثار بنیادین همچون «درآمدی بر تاریخ اندیشهٔ سیاسی در ایران»، «دیباچه‌ای بر نظریهٔ انحطاط ایران»، «زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران»، «ابن‌خلدون و علوم اجتماعی»، «نظریهٔ حکومت قانون در ایران» و «مکتب تبریز»، نقش مهمی در بازخوانی نقادانهٔ و بدیع تاریخ فکری ایران ایفا کرده است.

دکتر طباطبایی پس از سال‌ها تدریس، پژوهش و حضور در مجامع علمی بین‌المللی، در نهم اسفند ۱۴۰۱ در ایرواینِ کالیفرنیا درگذشت؛ با این حال، آثار و مباحث نظری‌اش همچنان در مرکز توجه پژوهشگران علوم انسانی در ایران و جهان است و این شب به مناسبت هشتادسالگی او مجالی است برای بازخوانی میراث فکری‌اش.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 فرقهٔ دموکرات آذربایجان و سیاست بین‌الملل

سخنرانی حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در خصوصِ فرقهٔ دموکرات آذربایجان در نظم بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم.

آذر ۱۳۹۳ خورشیدی؛
گروه تاریخ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 به‌مناسبت انتشار ترجمهٔ انگلیسی کتاب این‌خلدون و علوم اجتماعی، اثر دکتر جواد طباطبایی

✍️ مصطفی نصیری

کتاب ابن‌خلدون و علوم اجتماعی مهم‌ترین کتاب استاد از حیث نظری است. تاکنون چنین پژوهشی دربارهٔ ابن‌خلدون و ربط آن با تأسیس علوم اجتماعی جدید در ایران و حتی جهان عربی‌اسلامی صورت نگرفته است. در جهان عرب، مهم‌ترین پژوهش را محسن مهدی انجام داده که استاد در کتاب به دیدگاه او پرداخته است. اکثریت پژوهش‌های عربی‌اسلامی، همراه با نوعی تعصبِ عربی است که ابن‌خلدون را بنیان‌گذار علوم اجتماعی می‌دانند. استاد در این کتاب، گام‌به‌گام با ابن‌خلدون شرایط جامعهٔ اسلامی از حیث شرایط امتناع و امکان بنیادگذاری علوم اجتماعی را برّرسیده، و در مجموع به این نتیجه رسیده‌اند که شرایط جهان اسلام در عصر ابن‌خلدون، شرایط امکان نبوده، و ابن‌خلدون به‌خلاف به اوج‌هایی که در نظریه‌پردازی علم عمران رسیده، اما در نهایت در قلمرو اشرفِ علوم اسلامی، یعنی فقه، هبوط کرده، و به نوعی رشته‌های خود را پنبه کرده است. این کتاب به گونه‌ای است که هم استقلال خود به‌عنوان یک تک‌نگاری دربارهٔ ابن‌خلدون، و هم تبیین فلسفی شرایط امتناع را دارد. و هم زمینه‌های فلسفی شرایط امتناع و تصلب نظام سنت قدمایی در ایران را توضیح می‌دهد.

یک نکتهٔ دیگری را هم باید اشاره کنم، و آن این‌که، مقدمهٔ ابن‌خلدون مهم‌ترین منبع برای علم جامعه‌شناسی در جهان اسلام، از جمله ایران است. با این‌حال می‌بینیم جامعه‌شناسی ایران تاکنون نتوانسته به ژرفا و لایه‌های آن راهی پیدا کند. حتی هنوز نتوانسته‌اند ترجمه‌های روزآمدی از آن انجام دهند و نیازهای خود را با ترجمهٔ یک عضو حزب توده که بیش از نیم‌سده از آن گذشته، برطرف می‌کنند.

اما نکتهٔ پایانی. شادروان استاد طباطبایی تمایلی به ترجمهٔ آثارشان به زبان‌های دیگر نداشت، جز همین کتاب ابن‌خلدون و علوم اجتماعی. یعنی خودشان کسی را تشویق به این کار نمی‌کرد. حتی درخواست‌های متعدد دوستان برای ترجمهٔ تز دکتری‌شان دربارهٔ اندیشه‌های هگل جوان به فارسی را نپذیرفت. دلیل اصرار به ترجمه اندیشه‌های هگل جوان در قید حیات استاد - علاوه بر این‌که خیلی‌ها مشتاق خواندن هگل از منظر استاد بودند - این بود که خیلی از مخالفان و منتقدان فشار می‌آوردند که اگر استاد مهم‌ترین هگل‌دان در ایران هستند، چرا اثر مستقلی دربارهٔ هگل ندارند؟ اما استاد تسلیم این فشارها نشد. منطق پایداری استاد این بود که مسئله‌شان ایران است و همه فعالیت‌های فکری او برای ایران است. اندیشه‌های هگل جوان، یک کار علمی متمرکز بر اندیشه‌های هگل - بما هو هگل - است و ربطی با مسائل ایران ندارد. آن‌چه از اندیشه‌های هگل که می‌تواند ربطی با مسائل ایران پیدا می‌کند، در آثار فارسی و درسگفتارها طرح شده است. درواقع می‌خواهم بگویم که استاد به هیچ عنوان انگیزه‌ای برای شهرت نداشتند و می‌گفتند که فقط برای هم‌وطنانشان می‌نویسند، وگرنه می‌توانستند مانند خیلی از اندیشمندان، آثارشان را ابتدا به یک زبان خارجی بنویسند و سپس به فارسی بازنویسی یا ترجمه شوند.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 چرا این روزها روح پیشه‌وری شاد می‌شود؟

✍️ جواد رنجبر درخشی‌لر؛ دانش‌آموختهٔ علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

هشتاد سال پیش در آخرین روزهای پاییز ۱۳۲۴ پیشه‌وریِ خائن حتماً تصوری از موفقیت خود با کمک شوروی داشت. این تصور بیش از چند ماه دوام نیاورد. در آخرین روزهای پاییز ۱۳۲۵ تصور پیشه‌وری خائن از موفقیت خود غبارآلود شده بود، فرار کرد و ایدهٔ تجزیهٔ ایران را به گور برد. او هرگز تصور نمی‌کرد که هشتاد سال بعد روحش شاد شود و برنامه‌هایش با کم‌ترین حساسیت به تدریج پیاده شود.

ایران، کهن‌ترین دولت جهان است. پایداری ایران در طول تاریخ، نتیجهٔ انسجام نظری و فرهنگی بین اکثریت ایرانیان بوده است. پس از مشروطه، انسجام ملی ایرانی با هجوم نظریه‌های جدید غربی و شرقی در سایهٔ تحول‌های اندیشه، خدشه‌دار شد. تقسیم قومی ایرانیان که ریشه‌ای در تاریخ و فرهنگ ایران نداشت، بَدنِشان‌ترین و عمیق‌ترین خدشه به ملیّت ایرانی و انسجام ملّی بود. تجزیهٔ یکسالهٔ ایران مهم‌ترین نتیجهٔ وحدتِ ملّیِ خدشه‌دار شده بود. تجزیهٔ ایران بیش از یک سال دوام نیاورد، چون هشت عامل در برابر آن بود.

نخست؛ کهن‌بودگی ایران و قوام وحدت ملی که چهار دهه پس از مشروطه هنوز آن‌قدر تضعیف نشده بود که به تجزیهٔ ایران راه دهد.

دوم؛ نبودن یا کم بودن عامل‌های تشدیدکننده و توجیه‌کنندهٔ اقدام‌های تجزیه‌گران از جمله مشکلات اقتصادی و اجتماعی.

سوم؛ وجود مردان بزرگ سیاستمدار و نظامی که ارادهٔ نگهداری ایران در آنان از ارادهٔ تجزیهٔ ایران در بین خائنان، قوی‌تر بود.

چهارم؛ بی مقدمه بودن تجزیهٔ ایران و نبودن بسترهای فکری برای آن.

پنجم؛ کم بودن عدهٔ تجزیه‌طلبان و گسترش نیافتن ایدهٔ تجزیه در منطقه‌های دیگر ایران.

ششم؛ نظام دو قطبی بین‌المللی و دیپلماسی حساب شده و هوشمندانهٔ ایران که حداکثر منافع را به ایران آورد.

هفتم؛ مبنای کمونیستی تجزیه و وابستگی خائنان به شوروی که نزد ایرانیان پسندیده نبود.

هشتم؛ ضعف و سستی و خجالت خائنان از خود و خانواده‌هایشان و همشهری‌هایشان. خائنان با تمام توجیه‌ها و تبلیغات هرگز ننگ وابستگی به شوروی و خیانت به ایران را از خود نتوانستند بزدایند. فرار آنها از تبریز و کم‌ترین خشونت برای پاکسازی خائنان و آزاد کردن تبریز و سایر منطقه‌های پیرامونی نشانهٔ فروپاشی فرقهٔ خائنان از درون بود.


🔴 دنبالهٔ یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 نگاهی به سنگ‌نگارهٔ اردشیر بابکان و شاپور اول ساسانی در جادهٔ سلماس - ارومیه

حدود ۱۸۰۰ سال پیش‌، پیکرهٔ اردشیر بابکان و پسرش شاپور به هنگام بازگشت از نبرد پیروزمندانهٔ روم و آزادسازی شهربانی ارمنستان، بر صخره‌های کوه چاووش نقش بست و شهر به افتخار شاهزادهٔ ساسانی، شاپور نامیده شد. نامی که هنوز در میان اهالی رواج دارد.


🔴 بُن‌مایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی

🔴 ویدئو را می‌توان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 «میرزا کوچک‌خان؛ خائن، قهرمان ملّی یا مبارز سردرگم؟»

✍️ علیرضا خزایی

میرزا کوچک‌خان یکی از پیچیده‌ترین و بحث‌برانگیزترین چهره‌های تاریخ معاصر ایران است. نام او در حافظهٔ تاریخی ما هم با مفهوم «قهرمان ملی» و «مبارز راه آزادی» گره خورده و هم با برچسب‌هایی چون «خائن» و «تجزیه‌طلب». اما حقیقت کدام است؟

شواهد تاریخی تردیدی باقی نمی‌گذارند که میرزا در ابتدای قیام جنگل، نیات خیرخواهانه، وطن‌دوستانه و آزادی‌طلبانه داشت. او در برابر آنچه که در روزنامۀ جنگل بی‌کفایتی حکومت مرکزی و رجال سیاسی و دخالت بیگانگان در ایران می‌خواند، قد علم کرد. هدف اولیه، شفاف و ستودنی بود: ایرانی آزاد، مستقل و آباد. جنبش او در ابتدا تکیه‌گاهی برای تمام کسانی بود که از وضع موجود به ستوه آمده بودند. اما داستان به همین سادگی باقی نماند. هرچه جنبش جنگل پیش رفت، تحولات فکری و گفتمانی عمیقی در درون آن رخ داد. به تدریج، رنگ‌وبوی تفکرات مارکسیستی بر ایده‌های ملی‌گرایانه و وطن‌دوستانه اولیه غلبه کرد و بسیاری از یارانِ نزدیک میرزا را چهره‌های چپ‌گرا تشکیل دادند.

این چرخش ایدئولوژیک، میرزا را به سمت همکاری با بیگانه‌ای دیگر سوق داد. او در تشکیل «جمهوری شورایی سوسیالیستی ایران» در گیلان نقشی کلیدی ایفا کرد، با بلشویک‌های شوروی دست همکاری داد و برای مدتی تحت حمایت آن‌ها قرار گرفت.

اسناد منتشر شده در کتاب «جبههٔ ایرانی- انقلاب جهانی؛ اسنادی دربارهٔ تجاوز و تهاجم شوروی به گیلان ۱۹۲۰-۱۹۲۱» تصویری تکان‌دهنده از این دگرگونی ارائه می‌دهد. بر اساس این اسناد، میرزا نه تنها یکی از رهبران اصلی جریان کمونیسم در ایران محسوب می‌شد، بلکه در اظهارات خود، وفاداری عمیقش را به آرمان‌های لنین ابراز می‌کرد. این نقطه، فرسنگ‌ها با آن مبارز وطن‌دوست اولیه فاصله داشت. البته این اتحاد نیز پایدار نماند و تضادهای درونی میان جناح ملّی - مذهبی جنبش و کمونیست‌های تندرو، سرانجام به فروپاشی جمهوری انجامید.

پس میرزا را چگونه باید قضاوت کرد؟ شاید بهترین توصیف برای میرزا کوچک‌خان، نه قهرمان مطلق و نه خائن مطلق باشد. به نظر می‌رسد او یک مبارز سردرگم، ایده‌آلیست و آرمان‌خواه بود که برای تحقق اهدافش، به هر ریسمانی چنگ می‌زد. شاید او عمیقاً به اصل «هدف وسیله را توجیه می‌کند» باور داشت و در این مسیر، ابزارهایی را برگزید که او را از مقصد اصلی دور کرد. میرزا، نماد یک مبارز گمشده در میانهٔ واقعیت‌های خشن سیاسی و اندیشه‌های آرمانی بود که پس از پایان کار جنبشش، هریک از جریان‌های سیاسی بعدی، تلاش نمودند تا او و جنبشش را به نفع خویش مصادره نموده یا به حاشیه برانند.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎥 ویدئوی منتشره در برگِ اینستاگرامیِ استاد شهرام ناظری در واکنش به بی‌ارجی به نمادهای ملی


چو کاوه بُرون شد زِ درگاهِ شاه
بر او انجمن گشت بازارگاه

همی‌ برخروشید و فریاد خواند
جهان را سراسر سوی داد خواند

از آن چرم، کاهنگران پشتِ پای
بپوشند، هَنگامِ زخمِ دَرای،

همان کاوه، آن بر سر نیزه کرد
همانگه زِ بازار برخاست گَرد

خروشان همی‌رفت نیزه به دست
 که "ای نامدارانِ یزدان‌پرست،

کسی کو هوایِ فریدون کند
سر از بندِ ضحّاک بیرون کند،

بپویید، کین مِهتر، آهَرْمَن‌ست
جهان‌آفرین را به دل، دشمن‌ است!"

بدان بی‌بها ناسَزاوار، پوست
پدید آمد آوای دشمن، زِ دوست!

همی‌رفت پیش‌اندرون‌، مردِ گُرد
سپاهی بر او انجمن شد، نه خُرد

بدانست خود، کآفْریدون کجاست
سر اندرکَشید و همی‌رفت راست

بیامد به درگاهِ سالارِ نَوْ
بدیدندش از دور و برخواست عَوْ

چُن آن پوست بر نیزه‌بر دید کَی
به نیکی یَکی اختر افگند پَی

بیاراست آن را به دیبای روم
زِ گوهر، بر او پَیکر و زرّ بوم

بِزد بر سرِ خویش چون گِردماه
یَکی فالِ فرّخْ پَی‌ افگند شاه

فروهِشت ازو سرخ و زرد و بَنفش
همی‌خواندَش کاویانی‌دِرفش

از آن پس هر آن‌کس که بگرفت گاه
به شاهی به سر برنِهادی کلاه،

بر آن بی‌بها‌ چرمِ آهنگران
برآویختی نَو به نَو، گوهران

ز دیبایِ پُرمایه و پَرنیان
بر آن گونه گشت، اخترِ کاویان،

که اندر شبِ تیره، چون شید بود
جهان را ازو دل، پراومید بود

شاهنامه فردوسی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 انجمن ایرانی تاریخ، شعبهٔ آذربایجان شرقی به همراه بنیاد ایران‌شناسی آذربایجان شرقی برگزار می‌کنند:

تاریخ هجده سالهٔ تبریز
( اوضاع تاریخی تبریز در دورهٔ اشغال عثمانی‌ها در عصر صفوی)



سخنران:
خلیل محمدی،‌ دکترای تاریخ و صفوی‌پژوه

مدیر نشست: فاطمه اروجی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز

زمان:
چهارشنبه، ۱۲ آذر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی،‌ ساعت ۱۶

جایگاه:
تبریز، خیابان ثقه‌الاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربت‌اوغلی، بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی


🔴 نشست به صورتِ برخط از بسترِ «گوگل‌میت» پخش زنده خواهد شد.


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴‌ اینترنت خط سفید و افراط‌‌گری قومی

✍️ احسان هوشمند


● در یادداشت آمده است که:

– قوم‌گرایی یکی از پدیده‌های مخرب و پرهزینه برای کشور است که در دو دههٔ اخیر در حوزهٔ عمومی بیش از گذشته نمود داشته و بخشی از عرصه‌های رسانه‌ای و فضای مجازی به محلّی برای تاخت و تاز عناصر قوم‌گرا مبدل شده است. قوم‌گرایی پیش از آنکه در مناسبات سیاسی و اجتماعی ایرانیان اصالت داشته باشد، زاییدهٔ برخی رقابت‌های سیاسی و نیز بازیگری عامل خارجی است و به صورت معمول قوم‌گرایان بی‌هیچ واهمه‌ای از سرسپردگی خود به عامل خارجی دفاع می‌کنند. تا اینجای موضوع، تکلیف روشن است و می‌توان قوم‌گرایان را بازی‌خورده‌ها یا بازیگرانی دانست که آرزوهای خود را با بیگانگان تنظیم کرده‌اند. اما مشکل وقتی بیشتر و نگران‌کننده‌تر می‌شود که گروهی با استفاده از امکانات رسمی اهداف قوم‌گرایانهٔ خود را پیش ببرند و ظرفیت‌های نظام بوروکراتیک و دولتی را در خدمت به بیگانگان و نفرت‌پراکنی میان ایرانیان به کار بگیرند.

– نویسندهٔ این یادداشت بارها مشفقانه دربارهٔ استفاده ابزاری از امکانات رسمی برای ترویج قوم‌گرایی هشدار داده و این رویکرد را مصداق روشن بر شاخ نشستن و بُن‌بریدن ارزیابی کرده است. اگر در سال‌های گذشته امکانات و ظرفیت‌های دولتی در برخی ورزشگاه‌ها در گوشه‌هایی از کشور در خدمت افراطی‌گری قومی قرار گرفت و یا اینکه در برخی محافل یا حتی تربیون‌های رسمی گروهی از دیگر هم‌وطنان، خارجی خوانده شدند و البته کسی نیز برای این نفرت‌پراکنی قومی و دروغ‌پردازی ضدِّ انسجامی به‌صورت علنی بازخواست نشد، امروز شگفتی دیگری رسانه‌ای شده است.

– هفتهٔ گذشته موضوع خط و سیم‌کارت‌های سفید به جنجالی رسانه‌ای مبدل شد و در جریان افشاگری‌های صورت‌گرفته مشخص شد گروهی از روزنامه‌نگاران، هنرمندان، سلبریتی‌ها و مسئولان کشوری که از سیم‌کارت‌های بدون فیلتر یا به‌اصطلاح سیم‌کارت‌های سفید استفاده می‌کنند و در این میان حتی برخی از چهره‌های مشهور سیاسی و نمایندگان مجلس که سرسختانه از فیلترینگ دفاع می‌کنند خود از امتیاز سیم‌کارت سفید بهره‌مند هستند و رطب‌خوردگانی هستند که منع رطب می‌کنند.

– اما سوی دیگر این ماجرا وقتی نگران‌کننده‌تر می‌شود که مشخص شده برخی از کانال‌ها و مراکز تجزیه‌طلب و افراطی قوم‌گرا نیز با استفاده از سیم‌کارت‌های سفید به نشر مطالب تفرقه‌برانگیز و افراطی می‌پردازند و تاکنون چنین تصور می‌شد که این کانال‌های مجازی فعال در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی در خارج از کشور مستقر هستند.

– اینکه گروهی با استفاده از سیم‌کارت سفید آن‌هم در داخل کشور به آتش افراط‌‌گری قومی و تجزیه‌طلبی بدمند، ما را با چند مفروض روبه‌رو می‌کند؛ یک مفروض این است که چنین تلقی شود که عده‌ای از کسانی که سیم‌کارت سفید دارند، به‌ صورت شخصی و فردی یا گروهی و بدون وابستگی به دولت یا نهادی خاص، فعالیت‌های قوم‌گرایانه خود را پیش می‌برند. یعنی از این دسته از افرادِ دارای سیم‌کارت سفید از سیم‌کارت خود سوء‌استفاده کرده و به فعالیت‌های ضدِّ ملّی مشغول هستند. مفروض دیگر این است که چنین فعالیت‌های قوم‌گرایانه و تجزیه‌طلبانه‌ای نه توسط دارندگان معمول سیم‌کارت سفید بلکه فرایندی نهادی‌شده و سازمان‌دهی‌شده با اهداف خاصی توسط گروهی خاص است.



🔴 کاملِ این یادداشت را می‌توانید در «رسانهٔ شرق» بخوانید.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 یکم آذر ماه، روز اصفهان

روز اصفهان به پاسداشت و ارج نهادن به شهر تاریخی اصفهان و روز نکوداشت اصفهان است

در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۳ خورشیدی پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی دکتر شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمان‌های غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ خورشیدی پس از فراخوان هم‌اندیشی برای نام‌گذاری روز نکوداشت اصفهان روز یکم آذرماه هرسال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهان‌شناسان به‌عنوان روز نکوداشت اصفهان، گزینش و تصویب شد و بر اساس پیشنهاد دکتر لطف‌اله هنرفر نگاره تاریخی منقوش بر کاشی‌کاری‌های سردرِ قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شده‌ است، به‌عنوان نماد اصفهان برگزیدند. دلیل انتخاب آن‌ها این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است.

در متن بیان‌نامه مصوب اصفهان‌شناسان آمده‌است:
«... از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکن‌الدوله دیلمی (۲۹۲–۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته می‌شود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایسته‌تر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هرسال (مطابق با ۲۲ نوامبر) به‌عنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده می‌شود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشی‌کاری‌های سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شده‌است، به عنوان نماد این روز گزیده شد.»


🔴 پی‌نوشت:
تصویر پیوست، تمبر یادبود روز ملی اصفهان با طرحی از سردر قیصریه اصفهان و نماد برج قوس (آذر)


#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 گشتی در آرامستانِ مهرپرستانِ تبریز، شهر سوختهٔ زابل و مهرآوهٔ مراغه

چرا مردگان سه هزار و ۲۰۰ سالهٔ تبریز به همان سبک و سیاق در گور خفته‌اند که مردگانِ زابل؟


گزارش از «محمد مطلق»


🔴 بُن‌مایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی


🔴 ویدئو را می‌توان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎙 «درس‌گفتارهای شاهنامه»

(نشستِ دوم)

آموزگار: چنگیز مولایی، استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تبریز و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی


تبریز، بنیاد پژوهشی شهریار
سه‌شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی


🔴 پوشهٔ شنیداریِ نشست را از «پوشهٔ پیوست» بشنوید.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 رسوایی تاریخی «شبه‌علم»

آیا شما هم در ناخودآگاه خود به کارشناسی که از زبان پیچیده و استعاره‌های به ظاهر علمی برای اثبات حرف‌های غیرعلمی و شبه‌علمی خود استفاده می‌کند اعتبار علمی می‌دهید؟ اگر پاسخ‌تان مثبت است امکان دارد شما هم در تلهٔ ارعاب لفاظی‌های شبه‌علم افتاده‌ باشید؛ چون صرفاً به این دلیل به پریشان‌گویی‌های فضل‌فروشانه اعتبار قائل می‌شوید که از آن سر درنمی‌آورید.

یک فیزیکدان چند دهه پیش تصمیم گرفت به مردم ثابت کند که پشت گنده‌گویی‌ها و لفاظی‌های شبه‌علمی و غیرعلمی برخی نویسندگان و روشنفکران نه استدلال منطقی یا عمق فکری بلکه نوعی شیادی و حقه‌بازی وجود دارد. او متوجه شد که برخی از به اصطلاح متفکران با بکارگیری نابجا و غلط برخی اصطلاحات علمی در فیزیک و ریاضیات مانند کوانتوم، توپولوژی، فضای هیلبرت، نسبیت و غیره تلاش می‌کنند ظاهری پیچیده و عمیق به متون نوشتاری خود بدهند تا با قرار دادن مخاطب در تلهٔ ارعاب علمی بتوانند تصویری قانع‌کننده از حرف‌های پوچ خود به نمایش بگذارند.

اما آزمایش جالبی که حقه‌بازان متفکرنما را رسوا کرد چگونه انجام شد؟ آلن سوکال فیزیکدان تصمیم گرفت مقاله‌ای جعلی و بی‌معنا به شیوهٔ متفکران شیاد با زبان پیچیده و استفاده نابجا از اصطلاحات علمی و جملات مبهم بنویسد و در آن برخی واقعیت‌های علمی را زیر سؤال ببرد تا مقاله‌اش باب میل اهالی شبه‌علم شود (مثلاً تصور کنید ثابت کرد تورم هیچ ارتباطی به رشد نقدینگی ندارد)! او این مقالهٔ کاملاً بی‌معنی و پر از جملات مبهم را با بکارگیری نابجا و غلط اصطلاحات علمی نوشت و با عنوان پرطمطراق «هرمنوتیک متحول‌کنندهٔ گرایش کوانتومی» به یک مجلهٔ معروف مطالعات اجتماعی حلقهٔ روشنفکران لفاظ فرستاد.

در کمال ناباوری مقالهٔ جعلی آلن سوکال در مجله معروف social text پذیرفته و در همان سال ۱۹۹۶ منتشر شد! این فیزیکدان بلافاصله افشا کرد که همه استدلال‌هایش در مقالهٔ مذکور پوچ و بی‌معنا بوده و هدفش رسواسازی شارلاتانیسم حاکم بر بعضی حلقه‌های فکری و روشنفکری بوده است. او گفت که این حلقه‌های فکری از ساده‌لوحی عامهٔ مردم که «هر چیز پیچیده دارای ظاهر علمی را چون نمی‌فهمند به سرعت می‌پذیرند» سوءاستفاده می‌کنند و نظریات شبه‌علمی خود را ترویج می‌کنند. ماجرا به سرعت به یک رسوایی بین‌المللی تبدیل شد و بازندگان صرفاً به این دفاع متوسل شدند که روش سوکال اخلاقی نبوده است!


🔴 بُن‌مایه:
فردای اقتصاد

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 روزنامهٔ «زنگان امروز» در شمارهٔ شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴ خورشیدی بطور گسترده به رخداد تاریخی ۲۱ آذر، روز ملّی نجات آذربایجان پرداخت.



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 بخشی از تصنیفِ درخشان «آذربایجان»

آهنگساز: روح‌الله خالقی
چامه‌سرا: رهی معیری
خواننده: غلامحسین بنان


این اثر در سال ۱۳۲۶ به مناسبت نخستین سالگرد نجات آذربایجان از چنگ دست‌نشاندگان شوروی و ارتش سرخ و ورود ارتش ملّی ایران به تبریز ساخته شد.


مطرب به شهناز، شوری عیان کن
آهنگِ آذربایجان کن.
بر خاکِ تبریز
اشکی فرو ریز
از فتنهٔ گردون فغان کن
از دیده سیلِ خون روان کن
برگو که عشقت آذر به جان‌ها زد
وین شعله آتش بر خانمان‌ها زد

منزل‌گه شیران تویی
جان و سر ایران تویی

ای قبله آزادگان، وی خاک آذربادگان
فرخنده باد ایام تو،
کز نامِ تو
آشفته خاطر،‌ دشمن دون شد
می در گلوی مدعی خون شد


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎥 احسان هوشمند در گفتگو با "روزنامهٔ اینترنتی فراز" تأکید کرد:
رویدادی که منجر به تأسیس فرقهٔ دموکرات آذربایجان شد، تماماً اندیشیده شده توسط حزب کمونیست شوروی و به دستور مستقیم استالین بوده است
!

احسان هوشمند در این تحلیل، به مناسبت هشتادمین سالگرد نجات آذربایجان، از جزئیات تکان‌دهنده‌ای پرده برمی‌دارد. او تأکید می‌کند که برخلاف تصورات رایج، اسناد تازه فاش‌شده نشان می‌دهند که رویدادی که منجر به تأسیس فرقهٔ دموکرات آذربایجان شد، تماماً اندیشیده شده توسط حزب کمونیست شوروی و به دستور مستقیم استالین بوده است. به گفتهٔ او، تمام اجزای این برنامه از پیش طراحی شده بود و تأسیس فرقهٔ دموکرات یک اتفاق درون‌زا نبوده است.
هوشمند هدف اصلی شوروی را از این برنامه، کسب امتیاز نفت شمال ایران و زیر فشار قرار دادن دولت ایران اعلام می‌کند. او می‌گوید دستورهای استالین شامل جزئیاتی چون تأسیس فرقه، دستور تظاهرات و راهپیمایی‌ها، برنامه‌های تبلیغی برای جلب افکار عمومی و حتی دستور کشتن مخالفان را نیز در بر می‌گرفته است.

احسان هوشمند با اشاره به اسنادی که فعلاً در دسترس است، تأکید می‌کند که برنامهٔ اولیهٔ شوروی فراتر از آذربایجان بوده و شامل تجزیهٔ استان‌هایی چون مازندران، گیلان و خراسان می‌شده است. او موفقیت این طرح را در آذربایجان، ناشی از حضور گستردهٔ ارتش شوروی و حضور پرشمار مهاجران قفقازی که از باکو آمده و در تبریز و دیگر شهرهای شمالغربِ ایران مستقر شده بودند، می‌داند.

همچنین احسان هوشمند در این تحلیل به تغییر بنیادین در هویت سیاسی سید جعفر پیشه‌وری می‌پردازد و تأکید می‌کند که پیشه‌وری، به عنوان یک مارکسیست معتقد تا سال ۱۳۲۴ خورشیدی، هیچ‌گونه انگیزه یا اقدامی در جهت تجزیه‌طلبی نداشته است. او در نشریهٔ آژیر به‌صراحت تأکید می‌کرد؛ هرکس در ایران صحبت از "قومیت‌ها" بکند، قصد دارد ایران را دچار هرج و مرج کند و از ارزش‌های انسانی دور سازد. تا این مرحله، پیشه‌وری، "پیشه‌وری ما" بود که خطهٔ آذربایجان را جزء تجزیه‌ناپذیر ایران می‌دانست.

این تحلیلگر نقطهٔ عطف این تحول را مجلس چهاردهم می‌داند. پیشه‌وری با حمایت ارتش شوروی نامزد می‌شود و رأی می‌آورد، اما اعتبارنامه‌اش در مجلس رد می‌شود؛ اتفاقی که به باور احسان هوشمند، یکی از "بزرگ‌ترین خطاهای مجلس" بوده و شاید نقطهٔ آغازِ تبدیل شدنِ "پیشه‌وری ما" به "پیشه‌وری دیگران" از همین‌جا باشد.

در ماجرای تشکیل فرقهٔ دموکرات آذربایجان و پس از آن تا زمان فوت، عملاً پیشه‌وری دیگر به چهره‌ای وابسته به بیگانگان تبدیل می‌شود. هوشمند با تأکید بر پیشینهٔ مارکسیستی پیشه‌وری، نتیجه می‌گیرد که هرچند پیشه‌وری به دنبال عدالت و برابری (با تعاریف مارکسیستی) بود، اما این مفاهیم پیش از رد اعتبارنامه، همواره در ذیل مفهوم آذربایجان به عنوان بخشی از ایران (آذربایجان جزء لاینفک ایران) تعریف می‌شدند.


🔴 این گفتگو را می‌توان در تارنمای «فراز» نیز تماشا کرد.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel



🔴 بیست و یکم آذر، روز ملی نجات آذربایجان

بیست و یک آذر ۱۳۲۵ خورشیدی، یکی از مهم‌ترین روزها و بزنگاه‌های تاریخ معاصر ایران و روز نجات آذربایجان از دست فرقه‌ای استالین‌ساخته است و چه نیکوست که بیست و یک آذر که به روزِ نجاتِ آذربایجان شهره است، روز ملی دفاع از تمامیت ارضی و وحدت سرزمینی و روز مبارزه با قوم‌گرایی نام‌گذاری شود.

ضمن گرامی‌داشتِ سالگرد این روز بزرگ و ملی، یاد و نام کسانی که در خلق این روز بزرگ سهمی داشته‌اند، اعم از نیروهای مردمی، بویژه شهروندان در خطهٔ آذربایجان، سربازانِ ارتش ملّی ایران و نیروهای سیاسی مؤثر، جاوید باد.

بیست و یک آذر ۱۳۲۵ خورشیدی فقط یک روز مهم در تاریخ ایران نبود که به موفقیت و پیروزی ختم شد، بلکه باید تمام تجزیه‌طلبان و قوم‌گرایان (با نام‌های پوششی چون کنش‌گر حقوق قومی و قبیله‌ای و یا هویت‌ستیزانی که خود را هویت‌طلب معرفی می‌کنند.) باید از سرنوشت میرجعفر پیشه‌وری و قاضی محمد و اندک همراهان‌شان درس عبرت بگیرند؛ زیرا ملتی که اجدادش، خالق بیست و یک آذر ۱۳۲۵ خورشیدی بودند، فرزندانش نیز توانِ خلق بیست و یک آذرهای دیگر دارند.

بیست و یک آذر، روز ملّی نجات آذربایجان بر آحاد ملت ایران، بویژه شهروندان در خطهٔ زرخیزِ آذربایجان گرامی باد و دور باد دستِ بیگانه و مزدورِ بیگانه از این آب و خاک...

پاینده ایران
و پاینده ملت ایران


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 کوتاه دربارهٔ ترجمهٔ کتاب «ابن‌خلدون و علوم اجتماعی»؛

شاهکار جواد طباطبایی به زبانِ انگلیسی


کتاب «ابن‌خلدون و علوم اجتماعی: گفتار در شرایط امتناع» اثر سید جواد طباطبایی به زبان انگلیسی منتشر شده است. این کتاب تحت عنوان « Ibn Khaldun and the Social Sciences: Discourse on the Condition of Im-Possibility» با ترجمهٔ آقای Philip grant و توسط انتشارات معتبر polity در اواخر سال ۲۰۲۴ میلادی به مخاطبان انگلیسی‌زبان عرضه شده است. انتشارات polity یک نشر معتبر انگلیسی‌زبان است که بهترین تحقیقات جدید در زمینهٔ علوم انسانی را منتشر می‌کند. شماری از آثار بزرگترین محققان حال‌ حاضر علوم انسانی توسط این انتشارات عرضه شده است. کتاب آقای طباطبایی ذیل مجموعهٔ «مطالعات انتقادی جنوب» (critical south series) در این انتشارات قرار گرفته است. در این مجموعه آثاری از نویسندگان آفریقا و آمریکای لاتین نیز به چشم می‌خورد و برخی آثار آن دربارهٔ مطالعات پسااستعماری و مطالعات آمریکای لاتین هستند.

کاترین مالابو، استاد فلسفه در دانشگاه کینگزتون، دربارهٔ این اثر نوشته: «بعد از کانت و فوکو، این نسخه جواد طباطبایی از "روشنگری چیست؟" است. طباطبایی نشان می‌دهد که ابن‌خلدون، مؤسّس علوم اجتماعی در قرن چهاردهم محسوب شده، ولی علی‌رغم نبوغ انکارناپذیرش، قادر نبوده تحول انتقادی لازمی را که نگرش علمی او نیاز داشته، اعمال کند. شاهکار طباطبایی، فراتر از یک کتاب دربارهٔ ایران و تأملی دربارهٔ همه مشکلات معرفت‌شناختی‌اش، تأملی عمیق دربارهٔ منابع خلاقی عرضه می‌کند که مخفیانه پشت هرگونه وضعیت عدم امکان نهفته‌اند.»

ترجمهٔ انگلیسی کتاب ابن‌خلدون و علوم اجتماعی نوشتهٔ سید جواد طباطبایی با ترجمهٔ Philip grant و در ۴۱۴ صفحه توسط انتشارات polity منتشر شده است. این رخدادی مهم در زمینه تبادلات میان‌فرهنگی است و کمک می‌کند اندیشه‌های ایرانیان در سطح جهانی معرفی شود. بهترین اندیشه‌ها اگر در سطح محدود و محلی بمانند، مخاطب شایستهٔ خویش را نخواهند یافت و اثرگذاری زیادی ندارند. ترجمهٔ آثار نویسندگان ایرانی به زبان‌های دیگر کمک می‌کند تا اندیشهٔ آنان مخاطب بیشتری بیابد، همچنین کمک می‌کند تا جایگاه مستقل این اندیشمندان درک شود، اندیشمندانی که اگرچه از فلسفه و جامعه‌شناسی غربی تأثیر پذیرفته‌اند، سعی کرده‌اند درک بومی و شخصی خود را از مسائل داشته و از درجه‌ای از نبوغ و اصالت برخوردار بوده‌اند. ترجمهٔ آثار ایرانی به زبان‌های خارجی نشان می‌دهد که کشور ما هم سهمی در گسترش معرفت دارد و فقط مخاطب منفعل آثار خارجی یا عرضه‌کننده آثار دست‌چندم نیست. امید است که ترجمهٔ آثار فارسی به زبان‌های دیگر ادامه یابد، همچنین این ترجمه‌ها به شکل غیرمستقیم به افزایش کیفیت تألیفات فارسی نیز کمک کند.


🔴 بُن‌مایه:
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 مالکیتِ ایران بر جزایر تنب و ابوموسی یک حقِّ مسلم و تاریخی است

✍️ جواد شیخ‌الاسلامی

[این مقاله در سال ۱۹۷۹ میلادی و پس از طرح ادعاهای واهی سفیر عراق در دمشق علیه جزایر ایرانی و پاسخ سست وزیر خارجهٔ دولت موقت انقلابی ایران، تقریر شده بود.]


در عرصهٔ کارزار دیپلماسی، همیشه حربه‌های قاطع و دندان‌شکن برای دفاع از حقوق مشروع ملت‌ها و افشای سوءنیت مغرضان در دسترس است، به شرطی که دستان مجرب و کارآزموده آن حربه‌ها را به کار برند و به نقاط ضعف حریف کاملاً آشنا باشند. اما استدلال اخیر وزیر خارجه ایران (دکتر یزدی) در ردِّ ادعای سخیف عراقی‌ها که می‌کوشند مالکیت مشروع ایران را بر جزایر تنب و ابوموسی نوعی تجاوز به «حقوق اعراب» جلوه دهند، متأسفانه بسیار ضعیف و دوپهلوست. ایشان در پاسخ به بیانیه اخیر سفیر عراق در دمشق چنین اظهار نظر کرده‌اند که
«... دولت عراق قیم و وکیل اعراب نیست و اعراب نیز چنین حقی به دولت مزبور نداده‌اند که دربارهٔ مسائل مربوط به این سه جزیره، طرح دعوی یا اظهارنظر کند. اگر دولت عراق بخواهد هر مسئلهٔ عربی را (آیا مسائل مربوط به جزایر ایرانی تنب و ابوموسی مسئله‌ای است عربی؟!!) به عنوان مسئلهٔ مربوط به خود عنوان کند، ایران نیز به خود حق خواهد داد که هر مسئلهٔ اسلامی را مخصوص خود دانسته و برای پیشبرد آن جبههٔ فعالی بگشاید.»

بسیاری از دیپلمات‌های عربِ خلیج فارس که میزان فهم و درایت‌شان بدبختانه چندان فرقی با آن سفیر عراق در دمشق ندارد، مسلماً از این ضعف بیان دکتر یزدی چنین سوءاستفاده خواهند کرد که وزیر خارجه ایران خود نیز دربارهٔ حاکمیت کشورش نسبت به این جزایر دچار تردید است، منتها عراق را به تنهایی صالح برای اقامهٔ دعوی در این خصوص نمی‌داند.

مطالبی که در زیر به نظر خوانندگان می‌رسد (و امید است که اولیای مسئول وزارت خارجه آن را به دقت بخوانند)، شاید چراغ راهنمایی پیش پای جناب دکتر یزدی و مشاوران ایشان باشد که در آینده استدلال‌هایی محکم‌تر و مطمئن‌تر در صحنهٔ لغزان دیپلماسی حرکت کنند و ادعاهای بیگانه حریف را (اگر دوباره نیازی پیدا شد) با منطقی قوی‌تر از بین ببرند.

مسئلهٔ جزایر سه‌گانهٔ خلیج‌فارس (به فرض اینکه تسلط عدوانی انگلستان را بر این جزایر حقیقتاً بشود «مسئله» نامید) رأساً از دو علت اصلی ناشی شده است:

۱. روش غلطِ اجاره دادنِ حکومتِ شهرها و بنادر ایران به سبکِ مزایده به رؤسای محلی.

۲. دسایس امپریالیسم بریتانیا برای تسلط کامل بر خلیج‌فارس.


🔴 این یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 شاهنامه‌خوانی بانوی تبریزی:
«که ایران چو باغی‌ست خُرّم بهار...»



شاهنامه فردوسی (ویرایش جلال خالقی مطلق)
پادشاهی شیرویه
«گفتار اندر پاسخ دادنِ خسرو پرویز، پیغامِ شیرویه را »
بیت‌های ۲۷۵ تا ۲۸۷


شاهنامه‌خوان:
فاطمه تمجیدی؛ از هموندانِ کارگاه شاهنامه‌خوانی تبریز



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 اجرای نمایشِ رستم و سهراب در ایل قشقایی


از مستندِ «فردوسی و مردم»، حسین ترابی، ۱۳۵۰ خورشیدی



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 انجمن فرهنگی افراز - نمایندگی آذربایجان شرقی - برگزار می‌کند:
«درسگفتارِ اگزیستانسیالیسم»


آموزگار:
جلال پیکانی؛ دکترای فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشیار دانشگاه پیام نور


از زبانِ آموزگار:
«از میان رویکردهای متعدد فلسفی، در میان علاقمندانِ عمومی فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم جذابیت بسیار دارد. همچنین رویکردی است فراگیر که با ادبیات و روانکاوی و بسیاری از شاخه‌های علوم انسانی معاصر در هم تنیده است. اما این جذابیت به نحوی در تقابل با دشواری و پیچیدگی آن قرار دارد. در این دوره تصویری کلی از جریان‌های اصلی اگزیستانسیالیسم و ویژگی‌های هر کدام ارائه خواهد شد. توجه به تبارشناسیِ اگزستانسیایسم و پیوندهای آن با کل فلسفه در بدست آوردن تصویری درست از آن بسیار مهم است.»


نشست نخست: دوران پسا هگل، زندگی و بحران: شوپنهاور، کیرکگور

نشستِ دوم: نیچه و تغییرات بنیادی

نشستِ سوم: اگزیستانسیالیسم فرانسوی: ژان پل سارتر و گابریل مارسل

نشستِ چهارم: اگزیستانسیالیسم آلمانی: کارل یاسپرس و مارتین هایدگر

نشستِ پنجم: اگزیستانسیالیسم در ادبیات: آلبر کامو، فرانتس کافکا و ژان پل سارتر

نشستِ ششم: جمع بندی و ارائهٔ تصویر کلی


با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این درسگفتار، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتس‌آپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:

+989304203628


جایگاه:
تبریز؛ چهارراه باغشمال؛ ابتدای بلوار ۱۷ شهریور جدید؛ جنبِ داروخانهٔ بقراط؛ ساختمان حکمت؛ طبقهٔ سوم، انجمن فرهنگی اَفراز (نمایندگی استان آذربایجان شرقی)


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 ناصر همرنگ؛ نویسنده و پژوهشگر به استفاده از «پانترکیسم» برای مهارِ «ملی‌گرایی ایرانی» اشاره می‌کند


سخنرانی در آذر ماه ۱۳۹۸ خورشیدی و به بهانهٔ بزرگداشتِ روز ملّی نجات آذربایجان


سرِچشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل...
‌‌

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار می‌کند:
درس‌گفتارِ «درنگی در شاهنامه»

آموزگار:
میرجلال‌الدین کزازی؛ استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامه‌پژوه



یکشنبه‌ها از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰

آغاز دوره از تاریخ یکشنبه ۹ آذر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی


ثبت‌نام و شرکت برای همگان، آزاد و رایگان است.

برای بدست‌آوردن آگاهی بیشتر به شماره تلفنِ ۵۵۳۷۴۵۳۳ - ۰۲۱ تماس بگیرید.


جایگاه برگزاری دوره:
تهران؛ خیابان ولیعصر؛ پایین‌تر از میدان منیریه؛ پل امیربهادر؛ خیابان سرلشکر بشیری؛ شمارهٔ ۷۱؛ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 دده‌قورقود، کتابی بیگانه و بی‌ریشه در آذربایجان‌ (که حتی پانترک‌ها از وجودش بی‌اطلاع بودند!)

✍حجت یحیی‌پور

محمدعلی فرزانه (۱۳٠۲ - ۱۳۸۴) فعال سیاسی اهل تبریز، در عرصۀ سیاسی به دلیل همکاری با حزب توده و همراهی با فرقۀ دموکرات پیشه‌وری شناخته می‌شود و در عرصۀ فرهنگی بیشتر به تلاش‌هایش برای ایجاد هویتِ برساختۀ ترکی در آذربایجان شهرت دارد فرزانه کسی بود که نخستین بار در سال ۱۳۲۵ کوشید داستان‌های دده‌قورقود را به جامعۀ آذربایجان معرفی کند، اما سال‌ها بعد، خودش به بی‌ریشه بودنِ دده‌قورقود در آذربایجان اعتراف کرده و از عدم آگاهی و ارتباط مردمِ آذربایجان با این داستان‌ها سخن رانده است.

خاطرات محمدعلی فرزانه با عنوان "سال‌های سپری شده: سرشار از آگاهی‌ها و گزاره‌های ارزنده‌ای است که نویسنده در آن، با اعتراف به ذهن و شخصیت آشفتۀ خویش، به طور ناخواسته حقایقی برخلاف دلبستگی‌های ترکانه و ضدِّ آذربایجانی‌اش بر روی کاغذ آورده است.
برای نمونه بارها به دشمنی حکومت پهلوی با زبان ترکی و ممنوعیت چاپ و نشر آثار ترکی در آن زمان اشاره دارد (ص ۳۸۳). غافل از اینکه در جای دیگر به فهرست کتاب‌های ترکی آذری که خودش آزادانه در تبریز تهیه می‌کرد اشاره نموده (ص ۶۴) و از مشاعره به زبان ترکی آذری در مراکز آموزش دولتی سخن گفته (ص ۸۱- ۸۳) و با افتخار از آثاری که خودش و دیگران به زبان ترکی آذری و یا دربارۀ ترکی‌آذری نوشته‌اند، سخن رانده است!

مرحوم محمدعلی فرزانه مانند هر انسان دیگری که از هویت اصیل و تاریخی یک سرزمین رنج می‌بَرَد و به ستیز با آن برمی‌خیزد، دچار بیماری‌های روانی بوده و خود نیز آشکارا به این بیماری اشاره داشته و اعتراف می‌کند که در سراسر زندگی با مشکلات روحی و روانی دست به گریبان بوده است (ص ۳۹۶).

همین بیماری مانع از قبول حقیقت توسط این طیف فکری شده و آنان را به ستیز با سرگذشت تاریخیِ آذربایجان برمی‌انگیزد و آنان را به جعل و تحریف و دروغ وادار می‌کند و از دل همۀ این اختلال‌ها و بدرفتاری‌ها هویت برساختۀ ترکی برای آذربایجان عَلَم می‌شود!

فرزانه در خاطرات خود، گزارش‌های هولناکی از وابستگی فرقه دموکرات پیشه‌وری به روس‌ها و نیز مبارزۀ مردم میهن‌پرست آذربایجان با فرقۀ پیشه‌وری عرضه داشته که خود می‌تواند دستمایۀ نوشتار دیگری باشد. اما آنچه در اینجا مورد بحث است، اعتراف ناخواسته و پیاپی محمدعلی فرزانه، به ناآگاهی مردم آذربایجان از داستان‌های دده‌قورقود است. فرزانه نخستین کسی بود که کوشید دده‌قورقود را به فضای اجتماعی آذربایجان معرفی کند و از این‌رو اعتراف وی به بی‌ریشه بودنِ دده‌قورقود در آذربایجان، اهمیتی صدچندان دارد.

محمدعلی فرزانه ابتدا اشاره می‌کند، همزمان با حکومت فرقۀ دموکرات پیشه‌وری در یکی از شماره‌های روزنامۀ آذربایجان متن فشرده‌ای از دده‌قورقود را منتشر ساخته است و در ادامه آشکارا و بی‌پرده اعتراف می‌کند:
«داستان‌های دده‌قورقود تا آن زمان برای مردم و حتی روشنفکران آذربایجانِ ایران نامکشوف بود» (ص۱۶۱).

خبر بد برای دشمنان آذربایجان این است که محمدعلی فرزانه به همین اکتفا نکرده و در جای دیگر به دوران هم‌خانگی با بولود قراچورلو، معروف به سهند، اشاره داشته و توضیح می‌دهد که سال‌ها پس از انتشار متن اولیۀ دده‌قورقود، دربارۀ این داستان‌های بیگانه با سهند صحبت کرده است درحالی‌که تا آن هنگام سهند «با این داستان‌ها آشنا نبود» (ص ۳۷۳).

اشارۀ فرزانه به ناآگاهی بولود قراچورلو از داستان‌های دده‌قورقود از این منظر بسیار قابل توجه است، که حتی چهره‌های آذربایجانی با گرایشِ تُرکانه و ضدِّ آذربایجانی هرگز از وجود اثری به نام دده‌قورقود آگاهی نداشتند و حتی از نسل‌های پیشین خود نیز چیزی در این باره نشنیده بودند!

به‌این ترتیب کسانی که خود بهتر از دیگران می‌دانند دده‌قورقود به عنوان نمادی از هویت ترکی، کوچک‌ترین جایگاهی در آذربایجان نداشته و ندارد، این‌گونه بر تبل جعل و تحریف و دروغ و خیانت و تُرکی‌گرایی می‌کوبند و البته گاهی نیز بیماری‌های روانی و عقده‌های شخصیتی و خیانت‌پیشگی آنان در برگی نمایان می‌شود، برگی که از خاطرات محمدعلی فرزانه که از پیشگامان جعل هویت ترکی در آذربایجان بوده و می‌نویسد.
«دوران کودکی من تحت یک سری تحقیرات له شده است. البته نه تنها دوران کودکی، بلکه دوران نوجوانی‌ام نیز همینگونه سپری شده است... من سال‌ها است که خودم را با احساس حقارت به امتحان کشیده‌ام ...الهام.دهندگانِ من [برای نوشتن] جنِ الهام، جادوی الهام و دیوِ الهام هستند...جن‌ها، جادوها و جانوارانِ الهامِ من، آنهایی هستند که کرایه می‌خواهند، پول می‌خواهند. کسانی هستند که به آنها مقروضم. همین حوایج و احتیاجاتم هستند که هیچ‌وقت تمام نمی‌شوند...» (ص ۳۹۵ - ۳۹۶).


محمدعلی فرزانه؛ سال‌های سپری شده، به کوشش صدیقه عدالتی و نیما قوسی، قم: آوای منجی، ۱۳۹۶.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 «دلی‌دمرول» وصله‌‌‌ای که به فرهنگِ ایرانیِ آذربایجان نمی‌چسبد!

نمایش بیگانگان!


✍️ محمد جعفری قنواتی؛ دکترای فرهنگ و ادبیاتِ عامّه، فولکلورشناس و عضو شورای عالی علمی‌ِ مرکز دایره‌المعارف اسلامی

اقتباس‌های هنری و ادبی از فرهنگ‌های دیگر، سابقه‌ای بسیار طولانی دارد و در همهٔ جوامع، از جمله ایران، از دیرباز رایج بوده است. چنان‌که کلیله‌ودمنه، قریب ۱۶۰۰ سال پیش، از سنسکریت به پهلوی و سپس در دورهٔ اسلامی، نخست به عربی و سپس به فارسی و بسیاری از زبان‌های دیگر ترجمه شد.

این سنتِ دیرینه که بعدها در زمینهٔ تئاتر و سینما نیز استمرار یافت، امکان آشنایی و نیز نزدیکی با فرهنگ‌های دیگر را فراهم می‌کند. با توجه به این موضوع، باید گفت نمایشِ «دلی‌دمرول» به خودیِ خود اقدامی پسندیده و عادی است و باید مورد حمایت قرار گیرد. اما اشکالِ کار در این است که سازمان‌دهندگان این رویداد و برگزارکنندگانِ این نمایش، با دیدگاهی ایدئولوژیک و با تبلیغاتی گسترده، سعی کرده‌اند این داستان را برگرفته از تاریخ و فرهنگِ آذربایجان نشان دهند!

آنها در تبلیغات و مصاحبه‌های خود با اندیشه‌هایی قوم‌گرایانه به مانندِ همهٔ قوم‌گراها، با تبلیغِ دوگانه‌های «تُرک و غیر تُرک» و به ویژه «تُرک و ایرانی» و «آذربایجان و ایران»، تلاش داشتند از آذربایجان، هویتیِ مستقل از ایران ارائه دهند. هدفِ اصلی آنها از غیریّت‌سازی، ملت‌سازی است. برای رسیدن به این هدف، مدام و به نادرستی می‌گویند، مردمِ آذربایجان، افسانه‌ها، اساطیر، قصه‌ها و خاطره‌های قومی و تاریخیِ خاصِ خود را دارند و در این زمینه با مردمِ مناطقِ دیگرِ ایران متفاوت‌اند! (نک. عمار احمدی، اسطورهٔ گرگها، سراسر کتاب؛ کاظم عباسی، آذربایجان، هویت و ناسیونالیسم.) بر همین اساس است که از دلی‌دمرول با تعبیر «اثری اصیل از تبریز» یاد می‌کنند که «از دلِ آذربایجان برآمده است» و این‌که «دلیل انتخاب این داستان، تعلّق آن به زبان ترکی است».!

برای روشن‌تر شدنِ دیدگاه ایدئولوژیک و غیرهنری برگزارکنندگانِ این نمایش، ادامهٔ سخنان آنها را نقل می‌کنم: «این آثار تُرکی به جز ما تُرکی‌زبانان، حامی‌ ندارد. تاریخچهٔ داستانِ اسطوره‌ای به زمان‌های قدیمِ آذربایجان برمی‌گردد... همه چیز با اندیشه و تطابقِ تاریخی به آن دورهٔ زمانی، انتخاب و کار شده است تا گواهی بر تاریخِ غنیِ آذربایجان و زبانِ تُرکی باشد» (به نقل از مصاحبهٔ برگزارکنندگان).

همچنان که مشخص است همه این سخنان و اساساً نمایشِ این داستان برای اثبات این موضوع است که دلی‌دمرول، «از جمله داستان‌های اسطوره‌ای آذربایجان است»، به عبارت دیگر می‌گویند، اسطوره‌های آذربایجان با اسطوره‌های ایرانی متفاوت است!

واقعاً مشخص نیست، براساسِ چه قرائنی، دلی‌دمرول را افسانه‌ای آذربایجانی می‌دانند و چه معیارهایی در نظر گرفته‌اند که به چنین نتیجه‌ای رسیده‌اند؟ چند روایتِ شفاهی از آن در آذربایجان ثبت شده است؟ از این روایت‌ها کدام را بررسی کرده‌اند؟ چه موتیف‌ها و کهن‌الگوهایی در آن دیده‌اند که آن را برآمده از «دلِ اسطوره‌های آذربایجانی» تشخیص داده‌اند؟ آن‌چه، آن‌ها می‌گویند همۀ سخنانی احساسی و ایدئولوژیک و از این‌رو، دور از موازینِ علمی و به ویژه افسانه‌شناسی است.

اما واقعاً ببینم، دلی‌دمرول چه نوع افسانه‌ای است و خاستگاه یا مسقط‌الرأس آن کجاست؟

در آخرینِ ویرایشِ فهرستِ تیپ‌های بین‌المللی افسانه‌ها به ویراستاریِ «هانس یورگ اوتر» این افسانه‌، ذیل گروه اصلی «افسانه‌های واقع‌گرا» و در گروه فرعی «آزمون‌های وفاداری و پاکدامنی» با کد ۸۹۹ طبقه‌بندی گردیده و خاستگاه آن یونان باستان دانسته شده است. هم‌چنین براساس همین منبع، روایت‌های شفاهی از این افسانه، البته با تفاوت‌هایی، در شماری از کشورها از جمله تونس، مراکش، بلغارستان، ایتالیا، ترکیه، یونان، ارمنستان و هندوستان ثبت شده است (نک. A.T.U ذیل کد ۸۹۹). در دایره‌المعارف افسانه‌های جهان نیز که زیر نظرِ استاد «اولریش مارزولف» تألیف شده است. ذیلِ همین کد ۸۹۹، مقاله‌ای مشروح منتشر شده و نویسنده مشخص می‌کند که خاستگاه این افسانه، یونان باستان بوده است.

بر اساس منابع در دسترس، در ایران، نخستین بار مرحوم صمد بهرنگی، ترجمه‌ای از این داستان با عنوان «سرگذشتِ دمرولِ دیوانه‌سر» فراهم کرد که پس از مرگ وی در سال ۱۳۴۸ [خورشیدی] منتشر شد. بهرنگی در مقدمۀ خود تأکید کرده که داستان را از کتاب دده‌قورقود و با حذف و اضافاتی به فارسی ترجمه کرده است (بهرنگی، قصه‌های بهرنگ، ۱۹۵).



🔴 دنبالهٔ این یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 ملاقات با ایران‌خانمِ ارومیه و اسرارِ روستای سِر

ایران‌خانمِ روستای سِر در چند کیلومتری ارومیه، هم کلیددار مسجد است، هم کلیسا.
این یک داستانِ نمادین نیست، بلکه شخصیتی است واقعی؛ درست مثلِ خود ایران که امین همهٔ ایرانیان با هر زبان و مذهبی است.
در روستای سِر ارومیه، مسیحی آشوری‌ و کرمانجی‌زبانِ سنی‌مذهب و ترکی‌آذربایجانی‌زبانِ شیعه‌مذهب کنار هم زندگی می‌کنند و سه زبان در روستا متداول است.


گزارش از «محمد مطلق»

(اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی)


🔴 بن‌مایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِِ فرهنگی



🔴 ویدئو را می‌توان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…
Subscribe to a channel