irandel_channel | Неотсортированное

Telegram-канал irandel_channel - ایران‌دل | IranDel

3437

💚 🤍 ❤️ همه عالم تن است و ایران‌دل این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است

Подписаться на канал

ایران‌دل | IranDel

🎥 چرا ایران «مشکل» است؟ در ویدئوی پیوست، دکتر جواد طباطبایی، پاسخ می‌دهد

فهمِ تاريخ ايران ممكن نيست مگر با خوانشِ فلسفی آن.


___


🔴 فروپاشی شاهنشاهی صفویان از دیدگاه دکتر جواد طباطبایی‌، فیلسوف سیاسی ایران

در تاریخ ایران چه بسا اتفاق افتاده است که «کارخانۀ سلطنت» پیش از آنکه سقوط کند، هبوط کرده است.
فرمانروايى صفويان، نمونۀ شايان توجه و قابل تأملى از اين هبوط پيش از سقوط است. فساد و بى‌خبرى شاهان، بى‌حمّيتى و بى‌لياقتى بزرگان و انديشه‌اى خلاف زمان، كه راه را بر اصلاحِ امور بسته بود، كشور را در كامِ غرقابى فرو برده بود كه با سرمايۀ امكانات و توانايى‌هاى موجود ايران، خروج از آن امكان‌پذير نبود. با اين همه، سياه‌زخمِ انحطاط به جايی رسيده بود كه حتى بى‌خبران هم خبرى از آن می‌توانستند بيابند، البته، به استثناى كسانى كه در گوش‌هاى خود پنبه كرده بودند، تا خبر به آنان نرسد و شگفت اينکه تاريخ ايران، به يك معنا، جز تكرار اين وضع نيست.
آن زِ دانش تهی زِ غفلت پُر
شاه سلطان حسینِ يَخشی‌دُر

برگرفته از کتاب:
«تاملی دربارۀ ایران؛ دیباچه‌ای بر نظریۀ انحطاط ایران»



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 اصل پانزده، مخرّب یا مشکوک؟

✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران

سال‌هاست که جنجالِ اصلِ پانزده قانون اساسی جمهوری اسلامی بالا گرفته: برخی آن را بهانۀ آموزش زبان‌های محلی و چماقی علیه هویتِ فرهنگی و تمامیّت ارضی ایران کرده و برخی فعالانِ سیاسی، ابزاری برای بدست اوردن رأی در انتخابات و کسب قدرت.

با این‌که اصل دارای ابهام و تناقض است، در عمل بسیاری نکات آن، پیاده شده و پیامدهای مخربی چون نفرت‌پراکنی و تفرقه‌افکنی قومی را به‌ دنبال داشته است. با وجود این، بسیاری از تبار مشکوک و ماهیتِ ضدِّ ملّی آن بی‌خبرند.

این بحث اصولاً در پیش‌نویسِ قانون اساسی [جمهوری‌ اسلامی] مطرح نشد و بوسیلۀ محافل قوم‌گرای ضدِّ ایرانی به مجلس خبرگان راه یافت. من به این نکته پس از گفتگو با مرحوم دکتر حسن حبیبی، طراحِ اصلی پیش‌نویسِ قانون اساسی و مؤسس بنیاد ایران‌شناسی پی بردم.

دکتر حبیبی در سال ۱۳۷۹ [خورشیدی]، در دیداری در پاسخ به پرسش من که با چه انگیزه‌ای آموزش زبان‌های محلی و قومی را در این اصل مطرح کردید، با ناراحتی گفت، من چنین بحثی را مطرح نکردم. وقتی با شگفتی از او پرسیدم پس چه کسی مطرح کرد؟ گفت اقای رحمت‌الله مقدم مراغه‌ای، استاندار اذربایجان شرقی این بحث را به مجلس خبرگان آورد.

در اینجا بر من آشکار شد که مقدم مراغه‌ای که فرد ایران‌دوستی هم بود این بحث را به پیشنهاد محافلِ قوم‌گرای حلقۀ «وارلیق» و حلقۀ تندروتر «یولداش» یعنی کانون پان‌ترکیست‌های مرتبط با آنکارا و‌ باکو (ازجمله بورسیه‌های دولت ترکیه در دهۀ ۱۳۲۰) و مارکسیست‌های برگشته از مسکو، به مجلس خبرگان آورده بود. خبرگان هم که از منشأ بحث بی‌خبر بودند، آنرا با تغییراتی در اصل پانزده گنجاندند.

اندکی بعد در اسناد سفارت امریکا (موسوم به اسناد لانۀ جاسوسی) مشخص شد که مقدم مراغه‌ای با نام مستعار s.d.probe با آژانس اطلاعاتی امریکا (CIA) در ارتباط بوده و از او به عنوان مخبر استفاده می‌شده است. او چند سال به خارج رفت و اواخر عمرش به ایران برگشت. البته من بر آن نیستم که مرحوم مقدم مراغه‌ای جاسوس بوده بلکه به احتمال زیاد، به دلیلِ گرایشات نوگرایانه و لیبرالیستی‌اش رابطۀ دوستانه با آمریکایی‌ها داشته و آنها از اطلاعاتِ او استفاده می‌کرده‌اند. در هر صورت این مسأله را بعدها کریستین امری، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه پلیموث انگلستان در کتاب US foreign policy and the Iranian revolution مورد تأیید قرار داد (ص ۱۳۴-۱۳۵ ترجمۀ فارسی).

این‌گونه است که اصل پانزده قانون اساسی به حربه‌ای علیه زبان و همبستگی ملّی ایران تبدیل شده و طرفداران آن محافلِ قوم‌گرای ضدِّ ایرانی و حامیان خارجی آنها و فعالانِ تشنۀ قدرت و فرصت‌طلب داخلی بوده‌اند.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 چرا دکتر جواد طباطبایی، ترورِ شخصیّت شد؟

سوءقصد به «نظریۀ بقای ایران»


✍️ سالار سیف‌الدینی،‌ دکترای جغرافیای سیاسی



🔴 بُن‌مایه:
مجلۀ سیاست‌نامه، شمارۀ ۳۱، تابستان ۱۴۰۳ خورشیدی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

‌‌
🔴 کاش تبریز را دو طباطبایی بودی

به‌مناسبتِ دوّمین سالِ درگذشتِ دکتر جواد طباطبايی

✍️ مصطفی نصیری، پژوهشگر اندیشۀ سیاسی

این بخش از کتابِ «کفالایا»، شاملِ سخنانِ «مانی» را خیلی دوست دارم. هر گاه و بی‌گاه که دکتر جواد طباطبایی را یاد می‌کنم، بی‌اختیار با خود زمزمه می‌کنم:

«کاش ما را دو مانی بود، یکی همواره پیشِ ما می‌ماند، دیگری به سفر می‌رفت.
آن زمان که سرورِ ما و روشنی‌بخش ما [مانی] در شهر تیسفون نشسته بود، شاپورشاه او را نزد خود خواند. پس سرورمان عازم شد. دوباره بازگشت و به‌ سوی ما آمد ….. مدّت زمانِ کوتاهی بگذشت، پس دگر بار، شاپورشاه در پی او فرستاد، و او را فراخواند.... آنگاه سرورمان رفت و دگرباره بازگشت و به مانستان آمد.... پس برای سومین بار شاپورشاه در پی او فرستاد. سرورمان رفت و سومین بار برگشت.
آنگاه یکی از شاگردان به سخن درآمد و این‌گونه دعا کرد: تقاضا می‌کنم سرور، یک مانی دیگر به ما ارزانی دارد، مثلِ تو، یکی از مانی‌ها نزد ما مانَد، و دیگری به‌ سوی شاپورشاه برود.
آنگاه که مانی این سخن را از شاگرد شنید، سرش را تکان داد و به او گفت: من تنها یک مانی به جهان آمده‌ام،‌ تا دانایی را موعظه کنم، تا در آن، ارادۀ خیر را که به من، محوّل شده است، به انجام برسانم.
بنگر! من تنها یک مانی هستم، اما به من اجازه ندادند تا به آزادی در دنیا سخن بگویم. نادانان به من، فضایی و مجالی نمی‌دهند تا حقیقت را در آرامش موعظه کنم. آنان شاهان و سزارها را می‌پذیرند و تحمل می‌کنند، اما حقیقتی را که من در میانشان موعظه کردم، نمی‌پذیرند. آنها نوای زندگی را که من در میانِ ایشان ندا می‌دهم، نمی‌شنوند. آنان با من نبردهای عظیمی به راه انداختند، منازعاتِ بسیاری با من کردند، مرا گرفتند و پاییدند. اگر حمایتِ پدر، نصیبم نمی‌شد، همو که بی‌خدایان را یاری نمی‌رساند، حتی برای یک روز هم اجازه نمی‌دادند در سرزمینم حرکت کنم.
آری، در حالی که من تنها یک مانی هستم، یگانه هستم، جهان، پذیرای من نیست، تا چه رسد به تحمّل دو مانی. من تنها یک مانی به جهان آمده‌ام، با این‌حال، همه قدرت‌ها علیه من به جنبش درآمدند، حال اگر دو مانی به جهان آمده بود، کجا قادر به تحمل و پذیرشِ آنان بودند؟! من تنها یک مانی به دنیا آمده‌ام، بر روی پاهای خود می‌ایستم و با پُری و صمدانیتِ پاهای خود، سفر می‌کنم. همه شما از خداوند بخواهید تا به آن روزی که رخ خواهد داد، پاهای این مانی را که در میانِ شما هست، استوار دارد.
پس آن شاگرد‌، چون این سخنان بشنید، به سرورمان، مانی گفت: رستگارم من و برادرانم که از تو این شکوهمندی شنیدیم، ما همگی می‌دانیم که بواسطۀ آمدنِ تو، بیش از تمامی انسان‌ها، نیکی و دانایی را دریافتیم، تنها پدری که تو را فرستاده تا نیکی و دانایی را موعظه کنی، تنها اوست که قادرست به نیکی، مزدِ رنجِ تو را به کمال بپردازد. تنها اوست که خواهش و دعای تو، دربارۀ ایران‌زمین را اجابت می کند.» (برگرفته از بخشِ سفر کفالایا (کلماتِ مانی) با اندکی دخل و تصرف).

دکتر سید جواد طباطبایی تبریزی، در ۲۳ آذر ۱۳۲۴ خورشیدی در تبریزِ تحت اشغالِ سالدات‌های روس چشم به ایران گشود، و در ۹ اسفند ۱۴۰۱ خورشیدی در شرایطی چشم از جهان برگرفت که ایرانِ محبوب او با مخاطراتِ جدّی، روی‌باروی بود. دکتر طباطبایی، تبریز را بسیار دوست می‌داشت، نه به صرف این‌که زادگاهش بود، بلکه تبریز را «کارگاه تجدّد ایران» می‌دانست، و از این روی، تاریخِ دورانِ جدیدِ ایران را ذیلِ تبریز و به نام «مکتبِ تبریز» نگاشت.

‌پیوند طباطبایی با تبریز ناگسستنی بود، زیرا بیم‌ها و امیدهای طباطبایی در سنینِ کودکی در تبریز، تکوین یافته بود. جواد، خیلی زود از سایۀ پدر بر بالای سرش‌، محروم شد، اما عموی رادمردِ وی، در تعلیم و تربیتش چیزی کم نگذاشت، تا آن‌جا که بزرگترین فیلسوفِ دورانِ جدیدِ ایران را پروراند، که رحمت بر آن تربت پاک باد. آقای دکتر طباطبایی همواره تعریف می‌کرد که در همان ایامِ کودکی، به حجرۀ عمویش می‌رفت و از دور به بحث‌های نگران بازاریانِ تبریز در حجرۀ عمو، گوش می‌کرد. لرزش صدای عمو و دوستانِ بازاری او، زمانی‌که دربارۀ مخاطراتِ ایران، سخن می‌گفتند، خطِّ عمیقی از بیم در روح جوادِ نوباوه گذاشت، طوری‌که تا آخرین روزِ زندگی، برای یک لحظه از بیم ایران، رهایی نداشت. نگرانی برای ایران، چنان روح بلند دکتر طباطبایی را تسخیر کرده بود که در روز، با هیچ کاری جز پژوهش و تأمّل دربارۀ ایران، نمی‌توانست آن بیم‌ها را از خود براند. اما همین‌که در انتهای شب، از فرطِ خستگی، طاقتِ خواندن و نوشتن را از دست می‌داد، و بالاجبار پیکر خسته و بیمار را بر تخت‌خواب می‌انداخت، تازه فرصت به قشون بیم‌های او می‌رسید تا خواب را بر چشمانِ خسته‌اش حرام کنند....



🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سخنرانی دکتر ژاله آموزگار در شب دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی‌ به مناسبت نود سالگی دانشکدۀ ادبیات

شنبه چهارم اسفند ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تالار فردوسی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 برشی از سخنرانی دکتر نصرالله پورجوادی، استاد بازنشستۀ فلسفه، در آیینِ بزرگداشتِ نودمین سالگرد گشایش دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران (شب بخارا)

دکتر نصرالله پورجوادی در چهارم اسفند ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، در سالن دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گفت که در چهل و اندی سال گذشته به دانشگاه جفا شده است و دانشگاه و دانشگاهیان برای جمهوری اسلامی، "زن صیغه‌ای" بوده‌اند.
این استاد بازنشسته دانشگاه تأکید کرد که کشوری که دانشگاه نداشته باشد و دانشگاهیان آن را اداره نکنند و به آن از نظر فرهنگی، روح نبخشند رو به نابودی می‌رود.
دکتر پورجوادی گفت، اینکه امروز رک و راست حرفش را می‌زند بخاطر این است که پانزده سال است که بازنشسته شده است.

این استاد فلسفه گفت که از فلسفۀ ایرانی غفلت شده است، فلسفه، متعلق به کشورها و تمدن‌هاست و ایران یکی از تمدن‌های بزرگ جهان را داشته و یک تمدن بزرگ همه چیز دارد، زبان، علم، فلسفه و هنر دارد و ایران همه اینها را داشته است.



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 اسفند روز از ماهِ اسفند، جشنِ اسفندگان فرخنده باد.

«اسفندگان»، جشنِ گرامی‌داشتِ زن و زمین



«می‌ستاییم این زمین را، می‌ستاییم آن آسمان را،
می‌ستاییم همه‌ی چیزهای خوب میانِ زمین و آسمان را،
می‌ستاییم آنچه را که برازنده‌ی ستایش و شایسته‌ی نیایش و درخورِ پرستشِ مردمِ پارسا است،
می‌ستاییم روانهای جانورانِ سودمندِ دشتی را،
می‌ستاییم روانهای مردانِ پیروِ راستی را،
می‌ستاییم روانهای زنانِ پیروِ راستی را،
در هر سرزمینی که زاده شده باشند،
مردان و زنانی که برای پیروزیِ آیینِ راستی کوشیده‌اند،
می‌کوشند و خواهند کوشید»

(فروردین‌یشت، بندهای ۱۵۳ و ۱۵۴).

جشنِ «اسفندگان» یا «سپندارمذگان» روزِ اسفند از ماهِ اسفند، ۵ اسفندماه برپا می‌شود.

اسفندگان جشنی در ستایش و گرامی‌داشتِ ایزدبانوی «اسفند» یا «سپندارمذ» (در زبانِ اوستایی «سْپِنتاآرمَیتی» و در زبانِ پارسیگ «سْپِندَرمِد») به چمِ فروتنی و بردباریِ پاک است.
سپندارمذ در جهانِ مینوی نماینده‌ی مهر و فروتنی و در جهانِ مادی نگهبانی زمین با او است و از آنجا که زنان نیز همچون زمین بارور و بارده‌اند جشنِ اسفندگان در ارج‌نهی به زنانی که مانندِ زمین نیکوکار هستند برگزار می‌شود.

جشنِ اسفندگان یا سپندارمذگان روزِ گرامیداشتِ زنان در ایران بوده است و این روز به نامِ «مَردگیران» (پیشکش گرفتن از مردان) در ادبِ پارسی بسیار به کار رفته است.

ابوریحان بیرونی در نبیگ «آثارِ باقیه از مردمانِ گذشته» در بخشِ «گفتار درباره‌ی ماه‌های ایرانی»، بندِ ۷۵، درباره‌ی اسفندگان می‌نویسد: «اسفندارمذماه روزِ پنجم آن «روزِ اسفندارمذ» جشن است، هم از سازواریِ دو نام، و معنای آن «خِرَد و بردباری» باشد؛ و اسفندارمذ فرشته‌ی گماشته بر زمین، و هم گماشته بر زنِ شایسته‌ی پاکدامنِ نیکوکار و شوی‌دوست است. این ماه و همین روزِ آن ویژه است ـ مر جشنِ زنان را که مردان بر آنان بخششها کنند؛ و این رسم در سپاهان و ری و دیگر شهرهای «پهله» بر جای مانده و به پارسی «مردگیران» می‌نامند.» (گردانشِ پرویزِ سپیتمان، برگِ ۳۰۵).

بیرونی در نبیگ دیگرش «التفهیم» درباره‌ی «مردگیران»، خود، به پارسی چنین نوشته است: «روزِ پنجم است از اسفندارمذماه و پارسیان او را مردگیران خوانند؛ زیراک زنان بر به شوهران اقتراحها (درخواستها) کردندی و آرزویهای خواستندی از مردان» (برگِ ۲۶۰-۲۵۹).

در زمان‌هایی نه چندان دور، در این روز، بانوان جامه و کفشِ نو می‌پوشیدند. از زنانی که مهربان، پارسا و نیکوکار بودند و در زندگیِ زناشوییِ خود فرزندانِ نیک برای ایران زاده بودند سپاسگزاری می‌شد. در روزِ جشنِ اسفندگان، زنان از مردانِ خود پیش‌کشهایی می‌گرفتند و در این روز از کارهای خانه و زندگیِ خانوادگی می‌آسودند و مردان و پسران به این کارها رسیدگی می‌کردند.
مزدیسنان که بزرگ‌ترین پاسبانان و نگهبانان آیینهای کهنِ آریایی هستند روزِ جشنِ اسفندگان را به نامِ زنانِ نیکوکار و پارسا گرامی می‌دارند و در بیشترِ شهرها و روستاها این روز را به نامِ روزِ زن و روزِ مادر جشن می‌گیرند. آنان در آدریانها گرد می‌آیند و سخنانی درباره‌ی بانوان و جایگاهِ والای آنان در جامعه بر زبان می‌رانند و همچنین سرودهایی برای ارج‌نهادن به بانوانِ نیکوکار می‌خوانند و با خوراکیهای گوناگون از یکدیگر پذیرایی می‌کنند و به شادمانیِ گروهی می‌پردازند و جشنِ اسفندگان را با شکوهی درخور گرامی می‌دارند.

گفتنی است، این روز به جز جشنِ «مردگیران»، به نامِ روزِ جشنِ «برزگران» نیز شناخته می‌شود که برای گرامیداشتِ سبزکنندگانِ زمین و سبز شدنِ زمین برپا می‌شده است؛ چراکه نزدیکِ نوروز و آمدنِ بهار است و هنگامِ کشت‌وکارِ برزگران یا کشاورزان آغاز می‌گردد.


#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 قوم‌گرایی در ایران | گفتگوی احسان هوشمند، ایرانشناس با رسانۀ پارسی

با اجرای عباس سوری


🔴 این گفتگو را می‌توان در یوتیوب هم تماشا کرد.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 هشتمین همایش سالانۀ انجمن علمی مطالعات صلح ایران

مکتب ایرانی صلح



با سخنرانی ۳۳ استاد ایرانی و خارجی (مطابق فهرستِ پیوست)


🔴 زمان:
چهارشنبه ۸ و پنج‌شنبه ۹ اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۹ صبح


🔴 روز نخست (۸ اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی):
تهران، خیابان استاد نجات‌الهی، بوستان ورشو، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، سالن فردوسی

🔴 روز دوم (۹ اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی):
تهران، خیابان کارگر جنوبی، میدان پاستور، دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش


در هر دو‌ روز، ورود برای همگان، آزاد است.


به شرکت کنندگان در صورت تقاضا،‌ گواهی حضور داده می‌شود.
تقاضای گواهی را از نشانی زیر به رایانۀ انجمن بفرستید تا در روز همایش، گواهی تقدیم بشود:
Peace_association93@yahoo.com


با همکاری:
دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش
دانشگاه علامه طباطبایی
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی


برای کسب اطلاعات بیشتر به «اینجا» مراجعه کنید‌

#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 شب دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی

هشتصد و بیست و دومین شب از سلسله شب‌های مجلۀ بخارا به دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی اختصاص یافته است. این نشست در ساعت ۱۶ شنبه ۴ اسفندماه ۱۴۰۳ با حضور استاد شفیعی کدکنی و سخنرانی ژاله آموزگار، منصوره اتحادیه، نصراله پورجوادی، حکمت‌اله ملاصالحی و علی دهباشی‌ در تالار فردوسی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران  برگزار می‌شود.

با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ دانشکدۀ ادبیات یکی از شش دانشکده‌ای بود که همزمان با شروع به کار دانشگاه فعالیت خود را آغاز کرد. در سال‌های آغازین دانشکدۀ ادبیات دارای رشته‌های ادبیات فارسی، فلسفه و علوم تربیتی، زبان خارجه، تاریخ و باستان‌شناسی بود و بدیع‌الزّمان فروزانفر، اسدالله بیژن، امینه پاکروان، سیّد محمّد تدیّن، دکتر علی اکبر سیاسی، دکتر رضازاده شفق، عبدالحسین شیبانی (وحیدالملک)، سیّد محمد کاظم عصّار، امیر سهام‌الدین غفاری، محمّدحسین فاضل تونی، مسعود کیهان، سعید نفیسی، دکتر هاز، دکتر ژان هیتیه، رشید یاسمی، مهدی بیانی، عبدالله فریار، ابوالفضل صدری، لطفعلی صورتگر از استادان بنام دانشکده در دورۀ اول بودند.

این بالندگی در نسل بعدی استادان دانشکده هم همچنان تداوم یافت که از آن میان می‌توان به استادانی نظیر محمدرضا شفیعی‌کدکنی، محمدتقی دانش‌پژوه، عباس زریاب خویی، احمد تفضلی، یحیی مهدوی، غلامرضا رشید یاسمی، عبدالحسین زرین‌کوب، محمدکاظم عصار، ایرج افشار، محمدامین ریاحی، مدرس رضوی، عزت اله نگهبان و محمدابراهیم باستانی پاریزی اشاره کرد.
دکتر ذبیح‌الله صفا، دکتر پرویز ناتل خانلری و دکتر محمد معین اولین دانش‌آموختگان دکتری دانشکده بودند و محمد معین اولین دکتر غیر پزشکی دانشگاه تهران به شمار می‌آید.

دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در نود سال گذشته از مهمترین مقصدهای دانشجویان خارجی برای تحصیل در ایران بوده است. در آذرماه ۱۳۳۴ حسینعلی محفوظ از عراق به عنوان اولین دانشجوی خارجی دانشگاه به درجۀ دکتری در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی نائل شد و پس از آن افراد زیادی از کشورهای مختلف پنج قاره از رشته‌های مختلف این دانشکده  دانش‌آموخته شده‌اند. علاوه بر آن دانشکده نقش اساسی در تأسیس و تداوم کرسی‌های مختلف زبان و ادبیات فارسی و ایران‌شناسی در دانشگاه‌های بین‌المللی داشته است. از جمله در تابستان سال ۱۳۳۵ کرسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه لبنان در بیروت توسط استاد بدیع‌الزّمان فروزانفر و استاد جلال همائی افتتاح شد. در شهریور سال ۱۳۴۰ با کمک «بنیاد گورگیان» کرسی مستقلی برای مطالعات ایرانی (زبان و ادبیات فارسی، تاریخ  ایران، زبانها و ادبیات پیش از اسلام) در دانشگاه کلمبیا تأسیس گردید و از دکتر احسان یارشاطر برای تصدّی این کرسی دعوت به عمل آمد. علاوه بر آن در دهه‌های متمادی استادان خارجی در این دانشکده به تدریس اشتغال داشته‌اند.

با گسترش فعالیت‌های ملی و بین‌المللی دانشکده از جمله تأسیس سازمان لغت‌نامه در ۱۳۳۵ و راه‌اندازی دورۀ دکترای فلسفه و تاریخ و جغرافیا در ۱۳۳۶ و تشکیل مؤسسۀ زبانهای خارجی در ۱۳۳۷ و ساختمان فعلی در ۱۳۳۷ به مساحت ۱۷۵۰۰ مترمربع تکمیل و دانشکده به این بنای جدید انتقال یافت و تالار دانشکده به نام حکیم ابوالقاسم فردوسی نامگذاری شد. در اوایل دهۀ ۱۳۶۰ طبقۀ چهارم به ساختمان فعلی افزوده شد.

در سالهای بعد دانشکده به توسعۀ رشته‌ها و گرایش‌ها و مؤسسات مختلف دست زد. تأسیس مؤسسۀ باستان‌شناسی در ۱۳۳۸، راه‌اندازی ۴ کرسی: تاریخ علوم، تاریخ فلسفۀ باستان، روانشناسی کودک و روانشناسی آزمایشی در خرداد سال ۱۳۴۱ دوره‌های فوق لیسانس  روانشناسی، تاریخ، جغرافیا، باستانشناسی، ادبیات فارسی، فلسفه، زبانشناسی، زبان انگلیسی،  فرانسه و آلمانی در سالهای ۱۳۴۴-۱۳۴۶ و تشکیل گروه آموزشی زبان و ادبیات عرب در ۱۳۴۸ از آن جمله است.

در تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۴۳ بنا به پیشنهاد دانشکده و تصویب شورای مدیران گروههای آموزشی و شورای دانشکده نام دانشکدۀ ادبیات به  «دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی» تغییر یافت و در ششصد و هفتاد و دومین جلسۀ شورای دانشگاه به تصویب رسید.

علاوه بر ایجاد رشته‌ها و گرایش‌های جدید دانشکده‌های مختلفی شامل علوم اجتماعی، زبانهای خارجه، روانشناسی و علوم تربیتی و جغرافیا  از بدنۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی جدا شده‌اند. در حال حاضر دانشکده در رشته‌های زبان و ادبیات فارسی، باستان‌شناسی، زبان و ادبیات عرب، مترجمی زبان عربی، تاریخ و فلسفه در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری و در رشته‌های زبان‌شناسی، فرهنگ و زبان‌های باستانی، آموزش زبان فارسی و ایرانشناسی (کارشناسی ارشد) دانشجو می‌پذیرد و دارای هشت مجلۀ فعال علمی -‌ پژوهشی (اولین شمارۀ مجله در مهرماه سال ۱۳۳۲ انتشار یافت)، ۹۳ استاد، ۷۰ کارمند و ۱۸۰۰ دانشجو است.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 داستانِ منافع ملی

✍️ آرش رئیسی‌نژاد،‌ دکترای روابط بین‌الملل

‏به درستی گفته می‌شود که دولت‌ها دوست و دشمن دائم ندارند، تنها منافعی دائمی دارند. نزاع اما اینجا آغاز می‌گردد: کدامین منافع؟ بی‌تردید هر گروه می‌تواند منافعی به نام ملت و دولت خود متصوّر گردد. در میانه‌ی گونه‌گونی و مهم‌تر از آن تضاد این منافع، برآمدنِ اجماع، میان نخبگان جامعه در تعریف ‌منافعِ ملی⁩ ناممکن خواهد بود.

تعریف و تشخیص منافع ملی اما بدون هر گونه خوانش از ‌خویشتنِ کشور (State’s Self)⁩ ‌⁩امکان‌ناپذیر است. چرا که اگر هر کشوری خوانشی از خویشتنِ خویش نداشته باشد، نمی‌تواند جایگاه خود را در جهان، و ‌منافع ملی⁩ خود را تشخیص دهد. بدون تعریفی روشن و منسجم از منافعِ ملی، سخن گفتن از دوست و دشمن امری‌ست بیهوده.

پس، آبشخورِ کلانِ استراتژی⁩ را که سرنوشت یک کشور را دگرگون می‌سازد، باید در ارائه‌ی خوانشی منسجم از آن کشور دید. از این‌رو، بدون شناخت از ‌خویشتنِ ایران (Iran’s Self) نمی‌توان از ‌منافعِ ملّی⁩ و حتی توسعه و امنیت⁩ سخن به میان آورد!

سرچشمه‌ی چنین خوانشی از ‌خویشتنِ ایران⁩ را باید در تاریخ و جغرافیای آن جست. گرچه تئوری‌ها، تحلیلی عِلّی فراهم می‌کنند؛ با این حال، این تاریخ و جغرافیاست که ماده‌ی خامِ اندیشه را فراهم می‌سازند. از این‌رو، سخن گفتن از ‌کلان استراتژی⁩‌، بدون شناخت کامل از تاریخ و جغرافیا تلاشی‌ست عبث و بیهوده!

اگر توماس هابز چهار سده پیش از این از ‌لویاتان⁩ سخن به میان آورد،‌ ایران‌زمین اما ‌سیمرغ⁩ کهنی است که دستیابی بدان - به خوانشی منسجم از خویشتنِ ایران - با تدقیق در تاریخ و جغرافیای ایران، امکان‌پذیر است؛ خوانشی که نشان می‌دهد ایران، ورای سیستم‌های حاکم، دارای ویژگی‌هایی‌ است دیرپا و ماندگار!

کوشش برای دستیابی به چنین خوانشی به ‌سیمرغ⁩‌، اما تنها با تکیه بر یک اصلِ رهنما به سرانجام می‌رسد: “اصل ایران است و ... ایرانیان!” اصلی که نشان می دهد هیچ کوششی والاتر از تلاش برای “رفاه” ایرانیان، “شادی” ایرانیان و “عزّت” ایرانیان نیست؛ ایرانی که همواره از خاکستر مرگ برخاسته است!

۶ سال پیش، در نوشته‌ای با عنوان «سیمرغ ایران» در مجله‌ی وزین سیاست‌نامه، نخستین گام در ارائه خوانشی منسجم از خویشتنِ خویشِ ایران برداشتم. علی‌رغم کژرفتاری چرخ روزگار، هنوز برآنم. آن‌گاه که رهبران دنباله‌رو ایده‌ی نابِ برآمده از دلِ تاریخ و جغرافیا - و نه سیاستِ روزمره - می گردند، کلان استراتژی زاده می‌شود. برآمدن کلان استراتژی سرآغاز طرح و پاسخ به پرسشِ “که هستیم” و “به کجا باید رویم” است و همواره در تاریک‌ترین لحظه‌ی یک ملت ظهور می‌کند!


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 زبان فارسی، برای یک آذربایجانی، بیگانه نیست

✍️ رحیم یوسف‌نژاد، دانش‌آموخته‌ی زبان و ادبیات فارسی
(از شهر خوی استان آذربایجان غربی)

در هزاره‌ی گذشته، بخشی بزرگی از هویتِ تاریخی و به ویژه فرهنگی ایرانیان وابسته به زبان فارسی بوده است.
شایانِ نگرش و قابل توجه است که گزینشِ این زبان به‌عنوان و جایگاهِ یک هویتِ جمعیِ فرهنگی و تاریخی، از سوی هیچ دستگاه دولتی و حاکمیتی، انجام نگرفته است.
زمانی که سخنوران خراسان، مبنای بازشناخت فرهنگی را به‌وسیله‌ی این زبان بنا نهادند، چندی نگذشته بود که سخنوران آذربایجان و ناحیه‌ی شمال غرب فلات ایران، نیز دم‌ به دمِ این بازشناخت هویتی دادند.
بدین‌ترتیب، زبان فارسی‌دری که شاخه از زبان‌های ایرانی جدید بود، در شعر شاعران ناحیه‌هایی مانند گنجه‌، شیروان و آذربایجان، تجلی یافت.
نخستین سخنوری که در آذربایجان، پس از سده‌های نخستین اسلامی، از وی سخن به زبان شعر باز مانده است، به پارسی‌گویی (یعنی داشتن زبانی ایرانی) و دری‌سرایی (در جایگاه زبان همگانی ایرانیان)، فخر فروخته است.

بلبل بسان مطرب، بی‌دل فراز گل
گه پارسی نوازد و گاهی زند دری

یکی از مهمترین نکات در خور نگرش در زمینه‌ی پیوند این شاعرِ آذربایجانی، یعنی قطران تبریزی، با زبان فارسی، مسئله‌ی توجه او به شاهنامه‌ی شاعر خراسان و دقت در آن است:

همیشه همی گفت پور رستم آن سهراب
چو ســوی ایـــران آورد لشکر تــوران

که من پسر بودم و رستمم پدر باشد
دگر چـه باشد دیهیم‌دار در کـیهان

این دو بیت، مانندهایی هستند که به تلمیحات و نگرش‌های شاعر آذربایجانی، به شاعر خراسانی، اشاره می‌کنند. واسطه و پلی که این نگرش را سبب می‌گردد، چیزی نمی‌تواند باشد جز زبان فارسی.

یکی دیگر از مهمترین کسانِ این وادی، که پارسی‌گویی را دُرّ و زینتی برای کلام خود می‌داند، حکیم گنجه است:

چو در من گرفت آن نصیحت‌گری
زبان برگشادم به دُرّ دری

نظامی که نظم دَری کار اوست
دَری نظم کردن، سزاوارِ اوست

زمانی که از دالان‌های تو در توی این هزاره، می‌گذریم و به اکنون می‌رسیم، باز هم این جریان فرهنگی و هویتیِ خویشتن‌شناسانه را جاری می‌بینیم. اینجاست که پادشاه ملک سخن، شهریار، در تمجید از فردوسی و شاهنامه، می‌گوید:

…اکنون نه به تبریز و به ایران تنها
دنیا همه یک دهن به پهنای فلک
بگشوده به اعجاب و به تحسینِ تمام
با هرچه زبان و ترجمانِ دل و جان
در گوشِ تو با دهان پُر می‌گویند:
شاهنامه و فردوسی، جاویدانند

اکنون وقت نتیجه گرفتن است که پیش از آن، می‌بایست نگاهی دوباره‌ به تاریخ ادبیات خود بیندازیم. پس از آن‌که به سده‌ی پنجم در روزگار قطران، با چشم خود گام برداشتیم و دیدیم که بلبلی از شاخسارِ سرزمین آذربایجان، چگونه پارسی می‌نوازد و دری، اکنون دوباره به امروز بازمی‌گردیم و با شهریار سخن، هم‌نشین می‌شویم:

وطن‌خواهی در ایران، خانمان بر دوش شد چندی
به جز در سینه‌ها آتشکده خاموش شد چندی
چو از شهنامه‌، فردوسی چو رعدی در خروش‌ آمد
به‌ تن‌ ایرانیان‌ را خونِ ملیت به‌ جوش‌ آمد
زبانِ پارسی گویا شد و تازی خموش‌ آمد
زِ کنج‌ِ خلوتِ‌ دل،‌ اهرمن‌ رفت‌ و سروش‌ آمد


اکنون زمان پرسش از خود است:
آیا زبان فارسی با آذربایجان بیگانه است؟!
این چه جفایی است که درباره‌ی گذشته‌ی فرهنگی خودمان، روا می‌داریم؟!

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

‍ ‌‌
🔴 ایران‌دل | IranDel

کانالِ تلگرامی ایران‌دل، دو ساله شد.

همه عالم تَن است و ایران دل
نیست گوینده،‌ زین قیاس خجل

(نظامی گنجه‌ای)


🔴 هدف از بنیانِ کانال ایران‌دل و تداومِ آن چیست؟

۱) استادان، متخصصان و کارشناسان در رشته‌ای از علوم انسانی که ایران‌دوست و ملّی هستند، با دغدغه‌ی ایران، گاه‌گاه در روزنامه‌های کشور، کانالِ تلگرامی یا صفحاتِ مجازی شخصی خود و... یادداشت‌هایی در دفاع از کشور - ملت ایران، تبیین امرِ ملی، دفاع از ارکانِ هویت ملی و دفاع از منافعِ کلان ملی منتشر می‌کردند که کمتر به دستِ مخاطبِ ایرانی می‌رسید و در فضای مجازی و در میان انبوه مطالب و جنجال‌های خبری، گم می‌شد و آن‌چنان که باید دیده نمی‌شد.
انسجام‌بخشی و تجمیع این مطالبِ با دغدغه‌ی ملّی و ایران‌خواهانه و بازنشر آنها با هدفِ بیشتر و بهتر دیده شدن‌شان، از اهدافِ اصلی کانال ایران‌دل است.

۲) شاید مشکلات بنیادین کشور، مشکلات فراوانِ اقتصادی و تلاطم‌های سیاسی، توجه به فرهنگ، هنر‌، تاریخ، ادبیات و آیین‌های ایرانی را به حاشیه بکشاند. لذا از اهدافِ کانالِ ایران‌دل است که ضمن بازنشر یادداشت‌های سیاسی و اقتصادی و توجه به مشکلاتِ بنیادینِ کشور‌، از توجه به فرهنگ، هنر، تاریخ، ادبیات و آیین‌های ایرانی هم غافل نشود که اینها ریشه‌ها و داشته‌های غنی کشور و ملّت ایران هستند و موجب قدرت و تقویت وحدت و انجسامِ ملّی می‌شوند‌.

۳) یادکردِ بزرگان و فرهیختگانِ ایران‌زمین و اطلاع‌رسانی درباره‌ی نشست‌ها و آیین‌های ملی، معرفی کتاب و نشریات ملی و ایران‌خواهانه و ... از دیگر اهدافِ کانال ایران‌دل است

با این سه هدف عمده، کانال تلگرامی ایران‌دل در دوم اسفند ۱۴۰۱ خورشیدی، گشایش یافت و کم‌کم تجربه آموخت، حتماً خطاها و کاستی‌ها هم فراوان بوده و امید است با پندآموزی از خطاها و تقویتِ نقاطِ قوّتِ احتمالی، روز به روز پخته‌تر، تأثیرگذارتر و پرمخاطب‌تر و از همه مهم‌تر سودمندتر گردد و کانال در خدمتِ ایران و ایرانی باشد.

با شعارِ مهم "دغدغه ایران" و "پرداختن به مشکل ایران"، کانال ایران‌دل آغاز بکار کرد و امید است که در این مسیر،‌ ثابت‌قدم و کامیاب گردد.


و اما موفقیت هر رسانه‌ای وابسته به همراهی مخاطبان آن است و تمام شهروندانِ ایرانی که "دغدغه ایران" دارند به کانالِ تلگرامی ایران‌دل دعوت‌اند. ضمن سپاس فراوان از همراهی و مهرِ مخاطبان گرامی که به تدریج و کم‌کم به کانال ملحق شدند، خواهشمند است چنانچه کانال تلگرامی ایران‌دل را در راستای اهداف ذکر شده، مفید و سودمند ارزیابی می‌کنید، به دوستان و مخاطبانِ صفحاتِ مجازی خود، معرفی نمایید و آنها را به کانال خودشان - کانالِ هر ایرانی دغدغه‌مندِ ایران - دعوت کنید و این پیام را در گروه‌های مختلفِ تلگرامی و کانال‌های تلگرامی شخصی خود به اشتراک بگذارید.


خواهشمند است، اعلان‌های کانالِ ایران‌دل (notification) را فعّال نگه دارید و بعد مطالعه‌ی فرسته‌ها (پست‌ها) چنان‌چه فرسته‌ای را سودمند ارزیابی کردید، آن فرسته را به کانال تلگرامی خود، گروه‌های مختلف تلگرامی و دوستانِ علاقمندتان بطور مستقیم ارسال کنید.


همراهی، توجه و مهر شما مخاطبان گرامی و همکاری‌تان در بیشتر دیده‌شدن مطالبِ کانال، موجبِ افتخار کانالِ تلگرامی ایران‌دل است.
توجه و مهرتان مستدام باد.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سهراب پورناظری، نوازنده و آهنگساز ایرانی در گفت‌وگو با سروش صحت در برنامۀ «اکنون...»، ایران را توصیف می‌کند:
ایران برای ما، سرحدِّ شادی‌ها و منتهای دردها و رنج‌هاست


گمان مَبر که به پایان رسید کارِ مُغان
هزار بادهٔ ناخورده در رگِ تاک است

و برقرار می‌ماند...




@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سهراب پورناظری:
ساختِ سریال بر اساس داستان‌های شاهنامه، مهم‌ترین کار نکردۀ جامعۀ فرهنگی ایران است / هر کاری در عرصۀ فرهنگ و هنر برای ایران، اتفاق بیفتد از طرف مردم، صدها برابر جواب می‌گیرد / گفتمانِ ملّی، در موضوعِ هنر و دیگر شئون این سرزمین،‌ گفتمانی چیره است / شعلۀ عشقِ ایران در دلِ مردم، زنده است…


گفت‌وگوی سهراب پورناظری آهنگساز و خالقِ کنسرت‌نمایش‌های سی و سی‌صد با سروش صحت در قسمت سیزدهم برنامۀ «اکنون…»


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 طباطبایی و کشاکش بی‌پایانِ سنت و تجدد

✍️ بهرام روشن‌ضمیر، دانشجوی دکترای تاریخ در مدرسه مطالعات عالی پاریس

ایران به لحاظ تاریخی، تداومی بر گسست‌هاست و به لحاظِ فرهنگی وحدتِ کثرت‌ها. سخن گفتن از ایران نیاز به ابزار و روشِ مناسب‌‌سازی‌شده برای ایران دارد. نیاز به ترمینولوژی اختصاصی دارد. از این روست که زنده‌یاد دکتر طباطبایی امید داشت که روزیِ موضوعِ دانشگاهِ ما، ایران باشد. اما در زمانۀ فترتِ دولت یا عصرِ بی‌دولتیِ ایرانیان، که به گفتۀ خود زنده‌یاد همه‌چیز در ایران متولی دارد، به جز خودِ ایران، این وظیفۀ سنگین دست‌کم در گامِ مقدماتی بر دوشِ خود ایشان افتاده بود. فیلسوف سیاسیِ ایران، از انگشت‌شمار ایرانیانی بود که فلسفه‌ غرب را می‌شناخت و تنها ایرانی که هم فلسفه غرب را می‌شناخت و هم سنتِ ایرانی را. اهمیتِ این مسئله یعنی شناختِ هم‌زمانِ آنچه طباطبایی "نظام سنّت" در ایران نامیده بود (معادل آنچه در فرانسه رژیم قدیم می‌گویند) و نظامِ مدرنِ سیاسیِ غرب به‌ویژه اینجا اهمیت می‌یابد، که در نظر بگیریم به نظرِ ایشان، خودِ همان نظامِ سنّت در ایران نیز آمیزه‌ای از اندیشۀ ایرانشهری و فلسفۀ یونانی بود، که یکی از پایه‌های اساسیِ مدرنیتۀ غربی است. جالب آنکه طباطبایی، وجه سومِ نظام سنّتِ ایران و البته ضلعِ سومِ فرهنگ و تمدنِ ایرانِ پیشامدرن، یعنی اسلامِ به معنای تمدنی را نیز هرگز نادیده یا حتی دستِ کم نمی‌گرفت. حملاتِ تند و تیزِ او به قدرتمندانِ چهار دهۀ اخیر کشور و جاده‌صاف‌کنندگانِ آنان از شریعتی تا استمرارطلبان ماله‌کش و روشنفکرمآب کنونی باید در بافتارِ سیاسی موجود فهم شود. وگرنه طباطبایی نه فقط ضدیتی با اسلام نداشت که شاید آخرین، اندیشمندِ صاحب‌نظرِ و قابلِ اعتنای ایرانی در این زمینه باشد که همچنان از متون و مفاهیمِ اسلامی‌‌، دست‌کم به عنوان یک آبشخور استفاده می‌کرد. اگر قدرتمندان، درکِ تیزبینانه و هوشمندانۀ او در بیست سال پیش که گفته بود اسلامِ سیاسی در ایران مُرده است، را می‌شنیدند امروز وضع به جایی نمی‌رسید که حتی سخن گفتن از اسلامِ تمدنی در ایران نیز دشوار باشد. این تعبیر از استاد که ایران ناحیه‌ای از اسلام، اما نه منطقه‌ای از آن بوده و یا اینکه ایران در بیرونِ درونِ قلمروِ اسلام قرار داشته، تنها در سپهرِ سیاسیِ موجود ما سخنی سکولار، لاییک، یا حتی بی‌دینانه و اسلام‌هراسانه تصور می‌گردد و هواداران مسلک‌های یاد شده را خوشنود می‌کند.

همچنین است برداشت‌های عجیب و غریبی که از مفهوم ایرانشهریِ طباطبایی در تمام این سالها صورت گرفته است. به‌گونه‌ای که حتی برخی جریاناتِ اساساً بنیادگرا و تجددستیزِ ایرانی آن را روی دست گرفته و گمان کردند که می‌توان با ایرانشهر به جنگِ مدرنیتۀ غربی رفت. حتی شاهد شنیدن تعابیر گُنگ و غریبی چون "فرهنگِ ایرانشهری" بوده‌ایم. حال آنکه چنانکه تأکید شد، زنده‌یاد طباطبایی فارغ از این تندروی‌ها، چیستیِ پیشامدرنِ ایرانی را شامل سه عنصرِ درهم‌تنیدۀ ایرانِ باستان، اسلامِ تمدنی و یونان می‌دانست و برای چیستی و بایستگیِ ایرانِ مُدرن نیز هرگز لحظه‌ای از تجددِ غربی فاصله نمی‌گرفت و هیچ نسبتی با جریاناتِ سره‌گرا نداشت. البته این‌جانب بر این باورم که حتی عنصرِ ایرانیِ باستانی نیز هرگز پدیدۀ خالصی جدا از عناصر منطقه‌ای و سامی و از آن مهمتر خالص و جدا از یونان نبوده است. به بیان دیگر بر این باورم که ایران از لحظۀ ایران‌شدن تا امروز یک روز جدا از یونان و سپس غرب به مثابه جانشینِ یونان نبوده است.




🔴 دنباله‌ یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 تصنیفِ افسونِ سخن


خواننده: استاد غلامحسین بنان
آهنگساز: نصرالله زرین‌پنجه
ترانه‌سرا: نظام فاطمی
بیتِ آغازین: طبیب اصفهانی
دستگاه شور، آواز دشتی


🔴 به بهانه‌ی هشتم اسفند ماه، سالگردِ درگذشتِ خواننده برجسته‌ی موسیقی سنتی و دستگاهی ایرانی، استاد غلامحسین بنان


#یادها | #مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 دکانِ دو نبشی به نام «زبانِ مادری»

✍️ محمد خزایی، کنشگر مدنیِ ملّی در واکنش به مخالفتِ مجلس و هیئت وزیران با کلیاتِ طرحِ «تدریسِ ادبیاتِ زبان‌های قومی و محلی در مدارس کشور» نوشت:

علیرضا منادی سفیدان و روح‌الله متفکرآزاد، نمایندگان تبریز در مجلس، طرحی به نام آموزشِ زبان مادری تهیه می‌کنند و به صحن مجلس می‌برند، از آن سو مسعود پزشکیان و شهرام دبیری اسکویی هر دو از تبریز به عنوان دولت، نماینده‌شان با حضور در صحن علنی مجلس با همان طرح، مخالفت می‌کند!!
طرحی که سبب صف‌بندی کاذبِ قومی و قبیله‌ای میان نمایندگانِ مجلس شده است و برای یک امر غیرضروری که اولویتِ صدمِ ملّتِ ایران در این روزها نیست، این همه وقتِ مجلس را گرفته و سبب فضاسازی از سوی دشمنان خارجی و رسانه‌هایشان شده و خواهد شد.


🔴 پی‌نوشت:
خبر مذکور و جزئیات آن را در تارنمای ایرنا بخوانید.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 دپارتمانِ اندیشۀ سیاسیِ انجمنِ ایرانی مطالعاتِ غربِ آسیا با همکاری خانۀ اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌کند:
آیندۀ تفکّر در ایران (امکان یا امتناع، مدرنیته و توسعه) با نگاهی به منظومۀ فکری دکتر سید جواد طباطبایی



دومین سالگرد درگذشتِ استاد سید جواد طباطبایی


با سخنرانی:
عباس آخوندی
سید اسدالله اطهری
سید صادق حقیقت
گیتی خورسند
سالار سیف‌الدینی
ابراهیم صحافی
موسی غنی‌نژاد
محمد قوچانی
ابوالقاسم مجتهدی
جهانگیر معینی علمداری
سید علی میرموسوی
احسان هوشمند


زمان:
پنجشنبه، نهم اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت پانزده

مکان:
تهران، خیابان نجالت‌الهی (ویلا)، بوستان ورشو، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی


برنامه به صورت حضوری برگزار می‌گردد و ورود برای همگان، آزاد و رایگان است.



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 نگاهی انتقادی به رأی فدراسیون فوتبال دربارۀ حواشی بازی پرسپولیس و تراکتورسازی تبریز*

✍️ احسان هوشمند

رأی کمیتۀ انضباطی فدراسیون فوتبال دربارۀ مسابقۀ مورخ هفتم بهمن سال جاری دو تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس بدون مطالعۀ کافی کارشناسی، نشان از پدیدۀ خطرناک شناسایی جامعۀ ایرانی و کهن‌ترین و طبیعی‌ترین ملتِ تاریخ بشر به عنوان مجمع اقوام و قبایل و برتری ملاحظات قومی بر مصالح ملّی و انسجام ملّی و نیز استیلای برخی از علایق محلّی بر منافع ملّی است.

۱- چنین تصمیمی، آشکارا چشم بر حقایق تلخ سال‌های اخیر فروبسته و سرچشمۀ نفرت‌پراکنی قومی و دهن‌کجی به مقدس‌ترین نهادهای ملّی - تاریخی ایران را به بهای محدودکردن چنین روندی به اهانت به «زبان، قومیت، مذهب و نژاد»، نادیده گرفته است، بدون آنکه درکِ درستی از معنا و نمودهای قوم، زبان و نژاد در کشورِ تاریخیِ یکپارچۀ ایران و تفاوت‌های چنین نهادهایی در رأی کمیتۀ انضباطی یافت شود. آیا در ایران ما گروه‌های انسانی و اجتماعی در قالبِ نژاد زندگی می‌کنند؟ یعنی آنچه در برخی نقاط دنیا به نادرستی نژاد خوانده شده مانند نژاد زرد و سفید و رنگین‌پوستان و نیز سیاه‌پوستان، در ایران ما معنا دارد؟ یعنی در ایران نژاد‌های مختلفی زندگی می‌کنند و در مسابقات فوتبال همچون برخی اتفاقات در اروپا به نژاد سیاه توهینی صورت گرفته است؟ آیا فدراسیون فوتبال با گنجاندن چنین مفاهیمی در متن حکم آب به آسیاب تجزیه‌طلبان نریخته است که دم از مباحث نژادی می‌زنند؟ آیا فدراسیون فوتبال نیازی به مشاورۀ اهل فن نداشته تا چنین خبط بزرگی نکند که با استفاده از نظام واژگانی غیرمستند و به دور از زیستِ ملّت ایران و مناسبات اجتماعی ایرانیان به انشای حکم بپردازد؟

۲- در بخش اخیر رأی کمیته انضباطی، صرف‌نظر از خلط مفاهیم، به درستی اهانت به «زبان، قومیت و مذهب» گروهی از مردم مذموم و سزاوارِ برخوردِ داور با توقف بازی و ارجاع امر به کمیتۀ انضباطی دانسته شده است. اما هیچ توجه و اهمیتی به اهانت‌های سازماندهی‌شده سال‌های اخیر به نمادهای ملّی - تمدنی و نام‌های تاریخی - هویتی و تمامیت ارضی از سوی جریانی خاص از جمله تهدید کشور به تکرار تجربۀ یوگسلاوی یا توهین و پایین‌کشیدن پرچم رسمی کشور و جایگزینی با پرچم یکی از تیم‌ها در همین بازی داده نشده است. گویا ایران به عنوان هویتِ هزاران‌ساله و ملّتی تاریخی در سدۀ ۲۱ چیزی جز مجمع‌القبایل نیست و به همین دلیل توهین به هویت ملّی و نمادهای تمدنی - هویتی از جمله نام ماندگار خلیج فارس و حتی پرچم کشور، برافراشتن پرچم بیگانه که سال‌هاست مانند دُملی چرکین، روان جامعۀ ایرانی را آزرده و موجب اندوه و خشم هر ایرانی دلداده به نام و هویت ایرانی شده، از هر کیفر و توبیخی معاف شده و رفتاری مجاز به شمار می‌رود. آیا فدراسیون در این‌باره حتی زحمت یک بررسی ساده و فارغ از دخالت و فشار گروه‌های ذی‌نفع دارای قدرت را به خود داده است؟ یا این‌که دست‌های پشت پرده مانع از توجه به این نفرت‌پراکنی ضدِّ ایرانی شده است؟ آیا ایران و انسجام ملّی و وحدت ملی ارزش نیم‌نگاهی هم نداشت که فدراسیون در حکم صادره با کمال خونسردی از کنار آن گذشت؟

۳- در تصمیم کمیته دربارۀ بازی ۷ بهمن در ورزشگاه آزادی، گویی نابینا شدن و شکستن جمجمه برخی تماشاچیان بر اثر سنگ‌پرانی ظاهراً هواداران یک تیم، پرتاب... به جایگاه تماشاچیان از سوی هواداران یک تیم که فیلم‌های واضح آن موجود است، تخلف حتی شایان اشاره در رأی به حساب نمی‌آید. آیا فدراسیون تعمداً چشم خود را بر این رفتارهای خلافِ ادب و نزاکت و تحریک‌کننده و آشکارا مغایر با نظم عمومی و امنیت کشور بسته است؟ چنین رویکردی نه‌تنها از سکوت در برابر رخدادهای گفته‌شده بلکه از ادبیات سبک، شتاب‌زده، نامنسجم، غیرمستند و نامستدل برداشت می‌شود. آیا نیاز نبود با بررسی دقیق‌تر شواهد به انشای حکم پرداخت؟


🔴 دنبالۀ یادداشت را بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 نود و هشتمین برنامۀ سخنرانی ماهانۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی:
«طرح‌وارۀ ایران در شعر خاقانی و شاعران آذربایجان»


سخنران:
محمود فتوحی رودمعجنی، استاد تمام بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد


زمان:
دوشنبه ۶ اسفند ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۱ صبح

مکان:
تهران،‌ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، طبقۀ سوم


در نود و هشتمین برنامۀ سخنرانی ماهانۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی که ساعت یازده روز دوشنبه، ششم اسفندماه ۱۴۰۳ خورشیدی برگزار خواهد شد، محمود فتوحی رودمعجنی، با موضوع «طرح‌وارۀ ایران در شعر خاقانی و شاعران آذربایجان» سخنرانی می‌کند. محمود فتوحی رودمعجنی، استاد تمام بازنشستۀ دانشگاه فردوسی، رئیس پیشین انجمن علمی نقد ادبی ایران و از پژوهشگران و صاحب‌نظران برجسته در زمینه‌های بلاغت، سبک‌شناسی و شعر سبک هندی است که افزون بر تدریس در دانشگاه‌های ایران، در دانشگاه‌های صربستان، استرالیا و کانادا نیز به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخته است.



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سخنرانی استاد محمدرضا شفیعی کدکنی در شب دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی‌ به مناسبت نود سالگی دانشکدۀ ادبیات

شنبه چهارم اسفند ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تالار فردوسی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 پیرامون جشنِ اسفندگان (سپندارمذگان) | محمد بیانی، دکترای ادبیات حماسی از دانشگاه فردوسی مشهد، شرح می‌دهد


بُن‌مایه:
ابوریحان بیرونی، آثارالباقیه
گردیزی، زین الاخبار


#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سخنانِ حمید احمدی - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - در مورد رخدادِ سوم اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

‌‌
🔴 تنها استاد بومی علوم سیاسی

[ یادکردی از استاد جواد طباطبایی ]

✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران

تا جایی که به یاد دارم، نخستین بار نام جواد طباطبایی را از زبان استادم دکتر حسین بشیریه شنیدم. سال ۱۳۶۹ [خورشیدی] بود و من در آستانۀ رفتن به خارج از کشور برای دورۀ دکتری.

[دکتر حسین بشیریه] معاونِ آموزشی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی [دانشگاه تهران] بود و در دفترش، آهسته به من گفت «یک استاد می‌خواهم جذب کنم که بی‌نظیر و برای مسایل ایران بسیار مفید است». با کنجکاوی پرسیدم کیست؟ گفت: دکتر جواد طباطبایی. این کار را کرد اما در کانادا که بودم خبر اخراجِ دکتر طباطبایی و دکتر روشندل را در اوایل دهۀ ۱۳۷۰ [خورشیدی] شنیدم.

در سال ۱۳۷۵ [خورشیدی] که [به ایران] برگشتم، کتابِ «زوال اندیشۀ سیاسی در ایران» او را خواندم و شگفت زده از دانشِ او دربارۀ اندیشه غرب و همزمان تاریخ و تحولات و اندیشۀ سیاسی ایران. با ولع تمام کتاب را می‌خواندم و صفحاتِ آن را علامت‌گذاری و حاشیه‌نویسی می‌کردم. تمام که کردم گفتم «اینک؛ تنها استادِ بومی علوم سیاسی ایران!»، که به جای توسّل به نظریه‌ها و مدل‌های نامربوط به کشور ما، می‌خواهد نشان دهد، چگونه با تکیه بر دانشِ عمیقِ تاریخی خود از ایران، می‌توان نظریه‌پردازی واقع‌گرایانه کرد.

بعدها در چند جا او را در محافل و سخنرانی‌هایش دیدم و با هم گفتگو کردیم و از مجاهدت‌های او برای ایران در این دورانِ تنهایی و پر آشوبش سپاسگزاری کردم.

از هنگامی که در اوایل دهۀ ۱۳۹۰ [خورشیدی] به عرصۀ عملی دفاع از هویتِ ملّی ایران و مقابله با گرایشاتِ ضدِّ ایرانی پا گذاشت، موجِ تازۀ دشمنی و هتاکی به او، از سوی کج‌اندیشانِ کوته‌فکرِ قوم‌گرا و حامیانِ خارجی آنها در باکو و خارج کشور و‌ نیز برخی نیروهای مذهبیِ ناآگاه و افراطی تحت‌تأثیر نفوذی‌های ضدِّ ملی و ضدِّ ایرانی مذکور در کشور به راه افتاد.

با وجود بیماری جانکاهی که داشت تا آخرین لحظه‌های عمر پر برکتش از راه دفاع از ایران و ایرانیت باز نایستاد.

او از نسل آذری‌های پر افتخارِ مدافعِ سنگرِ مستحکمِ ایران و ایرانیت بود که به همۀ ایرانیان بویژه هم‌ولایتی‌های جوان آذری‌اش درس تعلق آنها به ایرانشهر و تعلق ایرانشهر به آنها و علم‌آموزی و میهن‌دوستی و ایران‌خواهی داد.

راهش پر رهرو باد!


🔴 پی‌نوشت:
تصاویر پیوست را از «اینجا» ببینید.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 اداره‌ کل فرهنگ استان آذربایجان شرقی و مؤسسۀ فرهنگی حکیم نظامی گنجوی برگزار می‌کنند:
کارگاه تخصصی نظامی‌شناسی

همه عالم، تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل




کارگاه نگارگری و آثار نظامی (مدرّس: رحیم چرخی)

کارگاه نظامی و ادبیاتِ نمایشی (مدرّس: فرزاد تقی‌لر)


مکان:
تبریز، چهارراه آبرسان، خانۀ فرهنگ تبریز، تالار خاقانی

زمان:
شنبه ۴ اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۵


به شرکت‌کنندگان، گواهی معتبر،‌ ارائه خواهد شد.


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 یادبود دومین سالگرد درگذشتِ زنده‌یاد استاد دکتر جواد‌ طباطبایی

منظومۀ اندیشۀ جواد طباطبایی


با سخنرانی:
موسی غنی‌نژاد
عباس آخوندی
آرمینا آرم
الهه ابوالحسنی
ناصر امجد
احمد بستانی
جواد رنجبر درخشیلر
ناصر سلطانی
ابراهیم صحافی
رضا یعقوبی

مدیر نشست: محمدعلی نیازی

با اجرای موسیقی زنده

زمان نشست:
یازدهم اسفندماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷

محلِّ نشست:
تهران، کاشانک، نرسیده به سه‌راه آجودانیه، مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، مرکز همایش‌های بین المللی رایزن

ورود برای همه، آزاد و رایگان است.


🔴 برای پیگیری اخبار نشست، به «اینجا» مراجعه کنید.



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

⚫️ استاد منوچهر والی‌زاده؛
صداپیشه (دوبلور)، بازیگر نمایش، سینما و تلویزیون، مجری و گوینده رادیو
۴ تیر ۱۳۱۹ خورشیدی
۱ اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی



یاد و نام‌شان در دفتر فرهنگ و هنر ایران، جاوید


#یادها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 کارگاه شاهنامه‌خوانی تبریز (بصورت برخط و مجازی)

نشست صد و بیست و یکم



زمان:
چهارشنبه یکم اسفند ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعتِ بیست


سخنران: آرش اکبری مفاخر، دکترای زبان و ادبیات فارسی

[موضوع سخنرانی: شاهنامه‌نویسی و شاهنامه‌سُرایی در غرب ایران]

آموزگار: جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

[دستور کار: شرح داستان طهمورت]

شاهنامه‌خوان: فاطمه روشندل

[خوانشِ داستان طهمورت]


با همکاری:
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
خِرَدسرای فردوسی
بنیاد فردوسی توس
کانون شاهنامۀ فردوسی توس
باشگاه شاهنامه‌پژوهان
رادیو شاهنامه
انجمن دوست‌داران شاهنامۀ البرز (اشا)
انجمن افراز


🔴 کارگاه شاهنامه‌خوانی تبریز، بصورت مجازی و برخط، در بسترِ «گوگل‌میت» برگزار خواهد شد.
برای ورود به کارگاه، روز چهارشنبه یکم اسفند ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۲۰ از «اینجا» وارد شوید.


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 رئیس‌جمهور به خاطر خواندنِ شعر به زبانِ تُرکی آذربایجانی تذکر نگرفتند!

✍️ مهدی سلطانی (زنجان)

در آن سالن، برخی حضار از رئیس‌جمهور خواستند که کلاً، به [زبانِ] تُرکی [اذربایجانی] سخنرانی کند و رئیس‌جمهور پزشکیان گفتند؛ چون وزرا و وکلا حضور دارند، نمی‌توانند به [زبانِ] تُرکی [آذربایجانی] سخنرانی کنند!

منتهی علت تذکر این بود که تیم تشریفات، نگران شدند، رئیس‌جمهور، جوگیر آن درخواستِ عوامانه شوند، بخواهند کلاً به [زبانِ] تُرکی [آذربایجانی] سخنرانی کنند! پس آن تذکر، به خاطر شعر تُرکی جناب پزشکیان نبود!

در سخنرانی رهبر و مسئولان کشور، بارها و پرتکرار، شعر [به زبان‌های] تُرکی و عربی خوانده می‌شود و کسی هم مانع نشده است. گزاره‌ها و اشعار عربی که در سخنرانی‌های مسئولانِ امت‌گرای جمهوری اسلامی ایران، بسیار پرکاربرد و پرتکرار است!

در آن نشست، اشتباه رئیس‌جمهور پزشکیان این بود که در پاسخ به درخواستِ گزافه و بیهوده برخی حضار، مبنی بر سخنرانی تمام [به زبانِ] تُرکی [آذربایجانی]، می‌بایست می‌گفتند که؛ زبان ملی و رسمی کشور، فارسی است و ما ملزم هستیم در نشست‌های کشوری، دولتی و ملّی به این زبان سخن بگوییم! نه این که بگویند؛ "چون وزرا و وکلا حضور دارند، ما لازم است به [زبانِ] فارسی سخنرانی کنیم"!

خیر جناب رئیس‌جمهور! حتی اگر وکلا و وزرای شما همگی به زبانِ تُرکی [آذربایجانی] مسلط باشند و یا اصلاً حضور نداشته باشند نیز شما وظیفۀ قانونی، ملّی و خردمندانه دارید که به زبان ملّی فارسی سخنرانی کنید.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…
Подписаться на канал