irandel_channel | Неотсортированное

Telegram-канал irandel_channel - ایران‌دل | IranDel

3437

💚 🤍 ❤️ همه عالم تن است و ایران‌دل این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است

Подписаться на канал

ایران‌دل | IranDel


🔴 شمارۀ ۶۴ ماه‌نامۀ وطن‌یولی (راه وطن) منتشر شد

شمارۀ آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی




🔴 در این شماره می‌خوانید:

پانترکیسم از دروغ تا واقعیت در گفتگوی داود دشتبانی و سید جواد میری

نسبت سیاست و زبان در ایران (به قلم داود دشتبانی)

مفهوم قوم در اصل ۱۵ قانون اساسی (به قلم حمید هوشنگی)

نقش شوروی در شکل‌گیری فرقۀ دموکرات آذربایجان و تلاش برای تجزیه ایران: استالین به دنبال تسخیر کل ایران بود / فرقۀ دموکرات از ابتدا تا آخر وابسته به مسکو بود

نقد سیاسی‌سازی نظامی‌گنجه‌ای در دوران مدرن: میراث استالین در ترکی‌سازی نظامی / ایران‌زدایی از شاعر همه عالم تن است و ایران دل

محمد جعفری قنواتی: فرهنگ مردم ایران را نمی‌شود تکه‌تکه دید



🔴 برای مطالعۀ ماه‌نامه، می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 سقوط ‎بشار اسد ضربتی سخت به ایدئولوژی ‎امت‌گرایی

✍️ آرش رئیسی‌نژاد

سقوط ‎بشار اسد ضربتی سخت به ایدئولوژی ‎امت‌گرایی بود؛ ایدئولوژی‌ای که ایران را برای مفهومِ موهومِ ‎امّت‌ مصرف کرده و ارزشی برای ‎منافعِ ملی، قائل نبوده است. در میانۀ نیرومندی روزافزونِ ‎گفتمانِ ایران در جامعۀ ایرانی، منتظر حمایتِ امّت‌گرایان از ‎قوم‌گرایی باشید؛ اتحادی بر پایۀ ‎نفرت از ایران.

در زمانۀ کنونی گفتمان نیرومندی سربرآورده که دیر یا زود بر جامعۀ ایران و حیاتِ ایرانیان چیرگی می‌یابد؛ گفتمانی که محور آن دالِ ‎ایران است. از این رو، مسائل مربوط به آن با حساسیت دنبال می‌شود؛ مسائلی که در یک واژه خودنمایی می‌کند و در سرِ بزنگاه چشمان همه را باز می‌کند: ‎تمامیت ارضی!

گفتمانی که در ساحتِ حقوقی بر ‎حقوقِ شهروندی تاکید دارد؛ در حوزۀ مذهبی، ‎دین غیرایدئولوژیک را ترجیح می‌دهد؛ در فضای اقتصادی، مخالف ‎اقتصاد دستوری است؛ در داخل حامی ‎دموکراسی و انتخابات آزاد است و طرفدار سیاست خارجه‌ای‌ست که ‎توسعه را بر صدر نشانده و از رابطه با همه کشورها استقبال کند.


#توییت_خوانی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 "شب شاهنامه بایسنقری"

هفتصد و نودمین شب از شب‌های بخارا به شاهنامۀ بایسنقری اختصاص یافته است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر چهارشنبه بیست و یکم آذرماه ۱۴۰۳ خورشیدی با سخنرانی آیدین آغداشلو، سیدمحمد بهشتی، مهدی حجتی، مصطفی ده‌پهلوان، محمد احمدی و علی دهباشی‌ در موزۀ ملی ایران برگزار می‌شود.

رونمایی از مجموعۀ نفیس کارت‌پستال‌های شاهنامۀ بایسنقری (از گنجینۀ کتابخانۀ کاخ گلستان) که به همت پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری منتشر شده است، از دیگر بخش‌های این نشست خواهد بود.

شاهنامۀ بایسنقری، نسخۀ کهن نگاره‌دار شاهنامۀ فردوسی از سدۀ نهم هجری است که از دید کتاب‌آرایی و ارزش‌های هنری از اهمیت فراوانی برخوردار است. این کتاب ارزشمند و نفیس، ۲۲ نگارگری به سبک هرات دارد و در سال ۸۳۳  قمری(۸۰۹ خورشیدی) به سفارش شاهزاده بایسنقرمیرزا (فرزند شاهرخ و نوۀ تیمور گورکانی) تهیه شده است. این اثر که در کتابخانۀ کاخ موزۀ گلستان نگهداری می‌شود، در سال ۱۳۸۶ در برنامۀ حافظۀ جهانی یونسکو به عنوان اثری از سوی ایران ثبت شد. نسخۀ کنونی شاهنامۀ بایسنقری را امیر نظام گروسی، به کتابخانۀ کاخ موزۀ گلستان هدیه کرده و این شاهنامه بیش از ۱۱۰ سال است که در کتابخانه نگهداری می‌شود. این نسخۀ با ارزش و نفیس در برخی از نمایشگاه‌های مهم جهانی نمایش داده شده است.

تاریخ:
روز چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی
ساعت: ۱۷ الی ۱۹

مکان:
تهران: خیابان امام خمینی، ابتدای خیابان سی تیر، خیابان پروفسور رولن، سالن اجتماعات موزۀ باستان‌شناسی و هنر دورۀ اسلامی ایران، موزۀ ملی ایران


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 خودکامگی، موجب تباهی‌ است

✍️ زنده‌یاد استاد محمدامین ریاحی خویی

از نظر فردوسی قدرت مطلقه به ظلم و تباهی می‌انجامد. ‌چارهٔ دفع بلای خودکامگی "تقسیم قدرت" است. این را در سراسر شاهنامه می‌توان دید. از دورهٔ اساطیری پیشدادیان، که پادشاه خود پهلوان و رهبر قوم بود چون بگذریم، در ادوار بعدی قدرتِ مطلق به دست پادشاه نیست. در دورهٔ کیانی تا پایانِ عصرِ کیخسرو، پهلوانان شریکِ قدرتِ پادشاه‌اند و از گشتاسب تا یزدگرد، موبدان.

پادشاهان آسایش این جهانی ایرانیان را تأمین می‌کردند و موبدان راهِ رستگاری آن‌جهانی را به مردم نشان می‌دادند و هردو نیرو در خدمت بهروزی و نیک‌سرانجامی ایرانیان بود.

در شاهنامه پادشاه مظهر استقلال کشور و حافظ ایران در برابر هجوم خارجی است. اعلام جنگ و صلح با اوست. پهلوانان در جنگ با دشمن فرمانبردار او هستند، اما نوکر چشم و گوش بستهٔ او نیستند. پهلوانان در عین وفاداری به شاه وجدان بیدار ملت و مظهر آزادگی و گردن‌فرازی هستند و اگر پادشاه از اصول صحیح شهریاری و دادگری پای فراتر گذارد در برابر او مردانه می‌ایستند.

نمونه‌های ایستادگی پهلوانان مخصوصاً رستم را در برابر شاهانی چون کاوُس و گشتاسب و سخنان تند پهلوانان را خطاب به آن شاهان می‌بینیم.

وقتی کیکاوس با سبک‌سری و به فریب ابلیس چهار عقاب را به تخت بست و به نیروی آنها به آسمان رفت و در بیشه‌ای در آمل به زمین افتاد، گودرز او را چنین سرزنش کرد:

بدو گفت گودرز بیمارْسْتان
تو را جای زیباتر از شارْسْتان
به دشمن دهی هر زمان جای خویش
نگویی به کس، بیهده رای خویش
سه بارت چنین رنج و سختی فتاد
سرت ز آزمایش نگشت اوستاد
کشیدی سپه را به مازندران
نگر تا چه سختی رسید اندر آن
دگرباره مهمان دشمن شدی
صنم بودی، اکنون برهمن شدی!
به جنگ زمین سربه‌سر تاختی
کنون بآسمان نیز پرداختی!

خالقی، ۲، ص ۹۸

کاوس جوابی ندارد. شرمسار می‌شود و از کاخ بیرون می‌رود.

یک بار دیگر هنگامی که رستم خبر کشته شدن دست‌پرورده‌اش سیاوش، شاهزادهٔ بی‌گناه را می‌شنود، به آهنگ کین‌خواهی از تورانیان از نیمروز حرکت می‌کند. ابتدا به درگاه کاوس می‌رود و با خشم و خروش او را خوار می‌سازد:

چو آمد برِ تختِ کاوسِ کی
سرش بود پرخاک و پرخاک پی
بدو گفت خوی بد، ای شهریار
پراگندی و‌ تخمت آمد به بار
تو را مهرِ سودابه و بدخُوی
ز سر برگرفت افسر خسروی
کنون آشکارا ببینی همی
که بر موج دریا نشینی همی

کاوس با شرمساری در برابر سخنان جهان‌پهلوان خشمگین جز اشک ریختن چاره‌ای ندارد. رستم از آنجا به سراغ سودابه می‌رود و او را می‌کشد و‌ کاوس از جای خود نمی‌جنبد:

به خنجر به دو نیمه کردش به راه
نجنبید بر تخت کاوس‌شاه

خالقی، ۲، ص ۳۸۲

با این نمونه‌ها می‌بینید که شاهنامه ستایش شاهان نیست، ستایش ایران و ایرانیان و پهلوانان ایران است. هیچ پادشاهی در شاهنامه از رستم که نماد یک ایرانی آرمانی است بزرگتر نیست و این نکته در همان عصر فردوسی هم بر همگان روشن بوده است. از اینجاست که در حکایت تاریخ سیستان می‌خوانیم که محمود به فردوسی می‌گوید: «همهٔ شاهنامه خود هیچ نیست، مگر حدیث رستم». و نیز افسانه‌ای از همان روزگاران بر سر زبان‌ها بوده و در منابع متعدد قدیمی نقل شده که رستم به خواب فردوسی آمد و گفت در فلان‌جا من گنجی نهفته‌ام، برو، بردار و منتِ محمود را مکش. فردوسی آن گنج را برداشت و میان شاعران قسمت کرد و خود دیناری برنداشت.


🔴 بُن‌مایه:
فردوسی
زندگی، اندیشه و‌ شعرِ او
صص۲۲۱–۲۱۳

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 پایان قصۀ سوریه

✍️ یدالله کریمی‌پور، دکترای جغرافیای سیاسی

سرنوشت بشار بی‌شباهت به قذافی، صدام‌ حسین و بیشینه بن‌علی نخواهد بود. ولی چرا قصه حکمرانی خاندان اسد و حکومت علویون با این سرعت به پایان رسید؟!

۱- اقلیت حاکم

ستون فرهنگی تشکیل دهندۀ حکومت بعث سوریه، تنها بر بدنه و پایههای ۱۳ درصدی جمعیت علوی - شیعی قرار داشت و ۷۴٪ اهل تسنن در عمل در حاشیه بودند.‌ حتی تصور استمرار درازمدت اقلیت بر اکثریت قاطع، نزدیک به محال است.

۲- تکیه بر بیگانگان

اقلیت علوی حاکم‌ در جهت جبران انزوا و تنهایی و بی‌پشتوانگی درونی، بر دو بیگانۀ غرق در گرداب‌های متعدد، یعنی [جمهوری اسلامی] ایران و روسیه تکیه داد. کشورهایی که اصولاً به اعتبار قدرتِ ملی، ظرفیت محدودی برای پشتیبانی خارجی دارند. روسیه اولویت‌های دیگر به جای دفاع از اسد را طرح کرد.‌ جمهوری اسلامی نیز‌ در خود فرو رفته و سرگرم رها کردن خود از دهها گرفتاری دشوار مانده است.

۳- نوسازی مخالفین

برای بیش از سی سال نگاه و رویکرد جمهوری اسلامی و روسیه به سوریه میلیتاریستی بود.  این دو کشور طرح و برنامه‌ای کلان در جهت خارج‌ کردن این کشور جنگ‌زده از استیصال ارائه نکردند؛ سهل است که همه استان‌های تحت کنترل بشار، بیش از پیش در چاله فقر قرار گرفتند.
در عوض ترکیه ضمن نزدیکی به مخالفان سوری مستقر در ترکیه و استان‌های دور از کنترل بشار، به آموزش، سازماندهی و تقویت آنان پرداخت. سوری‌های بنیادگرای مخالف، به ارتشی ماهر تبدیل شده و با رنسانس فکری و تعدیل دیدگاه‌های تکفیری‌‌، در جهت همرنگی با لائیسیته ترکیه خود را با خواسته‌های اردوغان آماده کردند.

۴- فرصت‌طلبی اردوغان

در همه مدتی که ایران و حزب‌الله سخت سرگرم‌ غزه و نبرد با اسرائیل بودند‌، اردوغان سخت در حال آماده کردن‌ همه‌جانبۀ تحریرالشام برای در دست گرفتن قدرت در سوریه و حذف علویون و بشار بود. این ساده‌لوحی محض است که تصور شود ترکیه دولت‌های عضو ناتو و اسراییل را در جریان خیز تحریرالشام قرار نداده باشد. نه تنها ایالات متحده و اسراییل، که فرماندهی کل ناتو در جریان چنین تحرکی قرار گرفته و با آن‌ هماهنگ بوده اند.

۵- انتخاب مردم

این پر شتاب‌تین فروپاشی تاریخ معاصر یک رژیم در خاورمیانه بدون توسل به کودتا بود.‌ در واقع انقلابی با استارت یک همسایه قدرتمند (ترکیه). ارتش و مردم‌ سوریه نشان دادند که خواهان پذیرش رویکرد [جمهوری اسلامی] ایرانی- بشاری مبتنی بر مبارزه ایدئولوژیک و در عین حال درجازدگی و تحمل استیصال و فقر و کمتر توسعه یافتگی، حتی در ازای مبارزه با اسرائیل نیستند.
کوته آن که بین دو الگوی [جمهوری اسلامی] ایرانی- اماراتی و تُرکی، دومی را پذیرفتند. در واقع پی بردند که تداوم همسویی با ایران ارزشش را ندارد. زیرا نتیجۀ واقعی آن جز به چشم‌اندازهای یمن، لبنان جنگ‌زده، غزه و کرانۀ باختری و عراق نخواهد بود. آنان در گزینش خود، پیوستن به دکترین ترکیه، امارات‌، سعودی بن‌سلمان، قطر و...را ترجیح دادند.

۶- ارتش وامانده

میانگین دریافتی ماهیانه نیروهای ارتش بشار، ۲۵ تا ‌۳۰ دلار بود. کمتر از سومالی. به گونه‌ای که حتی کفاف هزینه‌های یک هفته‌ای آنها نبود. از سوی دیگر این ارتش فاقد انگیزه‌های ایدئولوژیک شده بود و بدنۀ آن نیز ‌کاملاً ناظر بر فساد سیستماتیک در نهادهای‌ حکومتی و ایضا. حتی وضعیت اقتصادی ساکنان شمال سوریه و منطقۀ خودگردان‌ کُردنشین به مراتب بهتر از مناطق تحت کنترل دولت بشار بود. در واقع میانگین درآمد کارکنان در نواحی تحت کنترل مخالفان بیش از ۵ تا ۶ برابر افسران سوری بود. بین ۲۰۰ تا حتی ۵۰۰ دلار.
از سوی دیگر کهنگی و زهوار در رفتگی تجهیزات و تسلط مستشاران روسی - ایرانی نیز بی‌انگیزگی افسران و نظامیان سوری را مضاعف کرده بود.

۷- همراهی اسرائیل (اشغالگر)

بدون همراهی و هماهنگی اسراییل، فروپاشی اسد ممکن‌ نبود. گرچه تل‌آویو همواره از گوشت دم دست بشار حمایت می‌کرد، ولی در ازای قطع کامل دالان زمینی ایران- حزب الله، تن به معرکه ترکیه - تحریرالشام داد. اسرائیل مطمئن است که سوری‌های جانشین بشار به صلح ابراهیم خواهند پیوست. برای مسئلۀ جولان نیز به اغلب احتمال، مدلی ارائه خواهد شد.

نتیجه پایانی آن که:
الف) سوری‌ها دیگر در پی تن دادن به مدل توسعه‌ای [جمهوری اسلامی] ایران و تداوم عضویت در محور مقاومت‌ نخواهند بود.
ب) حکومت بعدی سوریه دالان زمینی- هوایی ایران- حزب الله لبنان را مسدود خواهد کرد؛
پ) سوریه تا دستکم‌ دو دهۀ آتی تابع استراتژی سیاست خارجی ترکیه خواهد ماند.
ث) بازسازی و نوسازی سوریه با مدلِ تُرکی - بن‌سلمانی پرشتاب و درجهت فعال سازی دالان مدیترانه- خلیج فارس، آناتولی-عقبه، آنکارا - مسقط به زودی آغاز خواهد شد.



🔴 پی‌نوشت:
بازنشر یک یادداشت به معنای تأیید کل محتوای آن و تأیید تمام مواضع نویسندۀ یادداشت نیست.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 پاسخ «محمد بیانی»، دکترای ادبیات حماسی و مدرس زبان‌های باستانی به حملاتِ «محسن رنانی» به زبانِ ملّی فارسی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 این روزها ترکیه در ایران چه می‌کند؟

✍️ یدالله کریمی‌پور

به گمانم سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت) با وجود گسترش ابعاد نفوذ دیرپایش در ایران‌، این روزها در پی تحمیل سه هدف اساسی در این دیار است:

یک) به هر قیمت و با هر ابزاری مانع انجام هر نوع گفتگوی ایران - غرب شود.‌ انجام و استمرار گفتگو و احتمال تبدیل آن به مذاکره، خللی بزرگ در طرح و برنامه‌ریزی درازمدت ترکیه برای آیندۀ ایران است.‌ چنین خطری باید به هر وسیلۀ ممکن‌ از طریق نفوذی‌های میت برطرف شود.

دو) تقویتِ رویکرد کسانی که خواهان تغییر دکترین هسته‌وی جمهوری اسلامی هستند؛ به منظور آماده‌سازی فضای بین‌المللی جهت تهاجم هوایی به تأسیسات و به ناچار کشاندن ایران به جنگ با اسراییل (اشغالگر) با حربه صادق سه.

از دیدگاه پرزیدنت اردوغان و با وجود شم بسیار قوی فرصت‌طلبی کم‌مانند او، بعید است شرایط مناسب کنونی در جهت تضعیف ایران در سال‌های آتی مجددا بروز کند.

سه) درگیر کردن بیش از پیش جمهوری اسلامی در جنگ و مشاجره؛ از جمله در میدان‌های سوریه، لبنان، اسراییل و میدان.های بی‌کران داخلی، به منظور بهره‌برداری فرصت‌طلبانه از آن‌ها و در نهایت تضعیف همبستگی ملی.

من آن چه شرط بلاِغ است با تو می‌گویم
تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال



🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ یک یادداشت به معنای تأييدِ کلِّ محتوای آن و تأييدِ تمام مواضع نویسندۀ یادداشت نیست.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 مسیحیان صهیونیست کیستند و چرا شاخه‌ای از آنها خواستار جنگ با ایران‌اند؟ الهیات آخرالزمانی چیست؟

میزبان: پیمان عارف اسکویی
مهمان: کامروز خسروی جاوید


🔴 این گفت‌وگو را می‌توان در یوتیوب هم تماشا کرد.



🔴 پی‌نوشت:
بازنشر یک گفت‌وگو به معنای تأییدِ کلِّ محتوای آن نیست.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 داستانِ سوریه

✍️ آرش رئیسی‌نژاد،‌ دکترای روابط بین‌الملل

‏دلِ شامات است؛ سرزمینی با قدمتی طولانی ولی فاقد هویت ملی! کشوری که حتی نام خود را از تمدنی تاریخی ورای مرزهایش به عاریت گرفته: امپراتوری ‌آسور⁩ یا ‌آشور⁩ در شمال عراق؛ ‌سوریا⁩ نامی بود که یونانیان و رومیان آن را بر شامات گذاشتند و ‌آسورستان⁩ نامی بود که ایرانیان بر عراق.

جغرافیای گسسته سوریه اما بلای جانش گشته؛ جغرافیایی که این کشور را به شش بخش جداگانه تقسیم کرده‌است: واحه‌ای در جنوب‌غربی، دروازه‌ای در شمال، نواری ساحلی در غرب، فلاتی ناهموار در جنوب، دالانی شمالی - جنوبی و زمینی هموار و بایر در شرق. کنش و رخدادهای سوریه را از دریچه جغرافیا ببینید!

در پشت کوه‌های لبنان واحه‌ای است که از یکسو به کوه و از دیگر سو به بیابان منتهی می‌شود. ‌دمشق⁩ در میان آن جای دارد که کارکردی شبیه دژی کوچک دارد. از دمشق دسترسی به همه جای کشور کم و نادر است. جای شگفتی نیست که حاکم دمشق نیازمند دولتی نظامی با مشت آهنین برای حکومت بر همه کشور است.

در شمال غرب، حلب⁩ جای‌گرفته که دروازه تجاری طبیعی میان شامات است با آسیای صغیر در شمال و میان‌رودان در شرق. حاکمان آسیای صغیر (روم، عثمانی و ترکیه کنونی) همواره چشم طمع بدین مرکز بازرگانی داشتند. پس کنترل حلب مهم‌ترین گام برای حاکم دمشق است جهت حفظ یکپارچگی کشور در برابر آسیای صغیر!

رشته‌کوهی باریک و کم‌ارتفاع در غرب و مشرف بر مدیترانه، کرانه باریک ولی طولانی را شکل‌داده که ماوای اقلیت‌های دینی علوی و مسیحی است; اقلیت‌هایی که همواره از سوی حاکمان سنی خارجی مستقر در دهانه رود نیل یا دریای مرمره زیر فشار بوده‌اند. لاذقیه⁩ و ‌طرسوس⁩ دراینجا جای‌گرفته‌اند و دسترسی به بیرون را فراهم می‌کند. جای شگفتی نیست که راه اتحاد با قدرت‌های خارجی دوردست، نخست فرانسه و اکنون روسیه، از این کرانه می‌گذرد! پس کنترل نوار ساحلی برای حفظ رابطه با متحد بیرونی و تلاش واپسین برای حفظ چیرگی بر مرکز اقتصادی حلب بنیان حکمرانی حاکم دمشق بر کشوری فاقد هویت ملی است.

حمص⁩ و ‌حماه⁩ بر دالانی به موازات رودخانه ‌اورونتس⁩ جای دارند که دمشق را به حلب پیوند می‌دهد. حفظ چیرگی بر حلب تنها از این دالان، امکان‌پذیر است و مخالفت با دمشق از بی‌ثباتی در این دالان می‌گذرد. مسیر دمشق -حلب «دالان کنترل و شورش» است. پربیراه نیست‌ که اورونتس را رود عاصی می‌خوانند!

دره فرات در شرق است و پهنه‌ای وسیع از زمین‌های هموار ولی بایر که بخشی از ‌جزیره⁩ است. جزیره در میان شمال عراق، جنوب ترکیه و شرق سوریه است و سه شهر اصلی آن ‌ موصل⁩، آمد⁩ (‌دیاربکر⁩) و ‌رقه⁩ است. برخلاف آمدِ کردنشین، دو شهر دیگر عرب‌زبان است و ماوای قبایل بادیه‌نشین با سرعت تحرک بالاست.

در فاصله ‌موصل⁩ تا ‌رقه⁩ بافت زمین یکسان است و مردمانی همسان به لحاظ دینی و زبانی زندگی می‌کنند. موصل و رقه در طول تاریخ همواره رابطه‌ای تنگاتنگ داشتند به‌گونه‌ای که حاکم موصل و رقه یکی بوده و حاکمیت دمشق نادر بود! جغرافیا بستر قلمرویی نیمه مستقل از فرات تا دجله در جزیره فراهم کرده.

زمین‌های ناهموار ‌جبل‌الدروز⁩ و فلات ‌حوران⁩ در جنوب در مرز با اردن نیز جایگاهی ایمن برای فرقه ‌دروزی⁩ فراهم ساخته. برخلاف بخش عمده کشور که جمعیت مسلمان سنی دارد، کثرت اقلیت‌های مذهبی و فرقه‌های آیینی در کوه‌های جنوبی، همچو کرانه ساحلی، چشم‌گیر است؛ کثرتی که البته به وحدت نینجامیده!

پس جغرافیا سوریه را تکه‌تکه کرده: دمشق پایتخت محاصره‌‌شده و راه‌های دسترسی کمی به دیگر بخش‌ها داشته و هیچ‌گاه پیش از تشکیل سوریه مدرن، بر حلب و رقه تسلط پایدار نداشته; حلب زیر نفوذ قسطنطنیه -استانبول بوده; دالان ناامن حمص - حماه مرکز سیاسی را به دروازه تجاری وصل ‌کرده.

رقه و موصل زیر سیطره قدرتی واحد بوده؛ نوار باریک کرانه مدیترانه و جبل‌الدروز هر دو ماوای غیر سنیانند. ریشه نبود حاکمیت و هویت ملی را در جغرافیای گسسته‌ از هم این کشور ببینید. جای شگفتی نیست که کشور آماج شورش، حمله و یا توطئه از سوی دیگر قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی می‌شود.

آلترناتیوهای داخلی نیز می‌توانند یکپارچگی سرزمینی آن را برهم‌زنند. از همین روست که برای جلوگیری از فروپاشی محتمل داخلی، حکومت‌های سوری به سیاست سرکوب با ‌مشت آهنین⁩ متوسل می‌گردند! تصمیم و کنش‌های سیاسی در طول تاریخ توسط بستری جغرافیایی محدود گشته‌اند و این یعنی ‌چیرگی ژئوپلتیک.

جغرافیا دگربار در پسِ جنگ داخلی سوریه بود: داعش حاکم رقه گشت و بر موصل چیره شد. دمشق کنترل خود را بر کرانه مدیترانه حفظ کرد و اینگونه حمایت متحد دوردست روسی را تضمین شده دید، مخالفین حلب را با کنترل حاکم آسیای صغیر (ترکیه) و در دست داشتند. جبل‌الدروز نیز در دست دیگر شورشیان افتاد.


🔴 دنباله یادداشت را در بخشِ «مشاهده فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 ‌‌قانونِ حجاب و فراز و فرود خاورمیانه

✍️ مهدی تدینی

پیش‌نوشت:
ابتدا ویدئوی پیوست را ببینید.


از عجایب خاورمیانه همین بس که "حجاب اجباری" در دهه ۱۹۶۰ میلادی آن‌قدر نامعمول بود که رئیس ناصر، رهبر کاریزماتیک مصر، می‌توانست در جمعی بزرگ حجاب اجباری و رهبر اخوان‌المسلمین را این‌طور به سخره گیرد. شک ندارم که در ایران و حتی افغانستانِ دههٔ ۱۳۴۰ [خودشیدی] نیز حتی برای افراد مذهبی، حجاب اجباری خواسته‌ای نامعقول و ناممکن می‌نمود.

این البته نتیجهٔ این واقعیت است که در دوران ورود خاورمیانه به عصر جدید در همهٔ کشورها قدرت‌هایی سکولار حاکم بودند. هنوز چند دهه مانده بود تا اخوان‌المسلمین و مجاهدین و فداییان اسلام ظهور کنند — یعنی هنوز چند دهه مانده بود تا حسن‌البنا و نواب، سیدقطب و شریعتی ظهور پیدا کنند. اما شد، آنچه ناممکن پنداشته می‌شد...

این روزها که بحث ابلاغ و اجرای قانون حجاب و عفاف ذهن جامعه را درگیر و مضطرب کرده، یاد این گفتگوی رئیس ناصر با مرشد اخوان‌المسلمین افتادم.

قانونی نوشته‌اند که هر بند آن شوکه‌کننده است. من نمی‌دانم انگیزهٔ واقعیِ پشت این قانون چیست، وقتی هر نظاره‌گر عاقلی می‌فهمد این قانون شهروندان را بسیار می‌آزارد. نمی‌دانم رقیبان سیاسی می‌خواهند زیر پای دولت جدید را سست کنند و نارضایتی ایجاد کنند تا بازی تکراریِ ناامیدسازی که در دور دوم روحانی رخ داد تکرار شود، یا قصد نهایی این است که دولت سوپرمن ماجرا شود و با مقاومت در برابر این قانون محبوبیت بخرد — واقعیت را بخواهید برایم اهمیتی هم ندارد قضیه چیست. ما نه سر پیازِ وفاقشانیم و نه تهِ پیازِ شقاقشان.

فقط هر چه هست من به اندازهٔ یک نفری که هستم، به اندازهٔ یک صدا، به عنوان یکی از مردهای ایرانی، در طرف خواهرانم می‌ایستم و با قانونی که حقوق آنها را محدود کند و باعث آزار و اذیتشان باشد، مخالفت می‌کنم. رنج و نارضایتی در ایران زنانه–مردانه نیست؛ گرچه جای سر سوزنی تردید نیست که زنان همیشه با مشکلات و معضلاتی دست‌به‌گریبان بوده‌اند که در مخیله منِ مرد نمی‌گنجد. اما مسئلهٔ حجاب و مسئلهٔ زنان بخشی از مسئلهٔ آزادی‌های فردی است که تفکیک آن به زن و مرد، تضعیف آن است. زنان را آزار ندهید. همین چند سال پیش می‌خواستید با جبر و اجبار دکمه را به مانتو بازگردانید، خود مانتو پرید! زنان آزار می‌بینند، اما به هدفشان می‌رسند...


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 رویکردی با صدمات جبران‌ناپذیر؛

اصرار بر تقلیل ایران به قبایل جدا از هم


✍️ یادداشت منتشره در عطنا (رسانۀ تحلیلی دانشگاه علامه طباطبایی)

برخی تصور می‌کنند گره کوری در ایران وجود دارد به نام "مسئلۀ اقوام" و به همین دلیل، هر مشکلی را به حساسیت‌های این موضوع پیوند می‌زنند، اما این همه اصرار برای قرائتِ نادرست از تاریخِ ایران چه هدفی را دنبال می‌کند؟

این روایت‌ها که طی سال‌های اخیر القا شده مبنی بر اینکه «ایران متشکل از اقوامِ پراکندۀ نامرتبط به هم است و باید کاری کنیم وحدتِ قومی به‌وجود آید» از اساس گزاره‌ای غلط و دور از تصویرِ حقیقی ایران است.

ایران سرزمینی متشکل از اقوامِ پراکنده نیست، یعنی قومیت‌های مختلف با ائتلاف، سرزمینی به نام ایران را خلق نکرده‌اند، بلکه ایران، جایگاه خانواده یگانه‌ای است که هر فرزندش در گوشه‌ای از این سرزمین بالیده و این خانوادۀ بزرگ و بزرگ‌تر شده است.

درست به عکس ترکیه یا عراق که هرقومی می‌تواند ادعا کند، گذشته، نژاد، فرهنگ و ملیتی غیر از دیگری دارد، در ایران یگانگی صرفاً محصول درهم‌تنیدگی تاریخی و همزیستی مشترک و طولانی نیست، اینجا اقوام همسایۀ یکدیگر نبوده‌اند که بعد‌ها باهم یکی شده باشند، بلکه از ابتدا یکی بوده‌اند. نخستین ایراد چنین رویکردی در فهم مسئله و صورت‌بندی منطقی آن بر اساس واقعیت‌های تاریخی است و دومین ایراد تلاش برای ترمیم و حل مسئله‌ای که از اساس وجود ندارد.

برجسته‌سازی قومیت برای مردمی که تعریف قوم در معنای تحت‌اللفظی وارداتی بر آنان اطلاق نمی‌شود، جفایی آشکار است؛ زیرا این مردم، در هر بخشی از جغرافیای ایران، مشابه یکدیگرند و تنها تفاوت‌شان در گویش، زبان و لهجه‌ای است که مثل رنگ‌های متفاوت یک فرش، زیبایی نهایی را شکل می‌دهند؛ فرشی که تار و پودش یکی است. اصرار بر قوم‌سازی مردم ایران و عقب‌نشینی از مفهوم ملت و ملیت، تلاش برای اتمیزه‌کردن تمدنِ ایرانی است، یعنی روی دیگر سکه‌ای که خارج از مرز‌ها برای نابودی سرزمینی به نام ایران ضرب می‌شود. کسانی که در مصرف لفظ «اقوام» ولخرجی می‌کنند، باید پاسخ دهند که چرا این مردم را به اقوامی جدا از یکدیگر تقلیل می‌دهند. آیا بازی‌های سیاسی و پناه گرفتن پشت این گسل‌های مصنوعی نقطه پایانی دارد؟ خیر.

ما با همین دست‌فرمان در ثبت میراثِ ناملموس هم حساسیت درست می‌کنیم؛ چالشی که نتیجه نبود روایتی منسجم و صحیح از امرِ ملی است. برخی متولیان با نگاهی قوم‌گرایانه و تولید روایت‌های من‌درآوردی از ایران، جز اینکه آب در آسیاب دشمن می‌ریزند، چه کار دیگری می‌کنند؟ مناقشه اخیر میان قشقایی و لر بر سر ثبت پوشاک و تلاش برای خلق یک هویت قومی مستقل برای قشقایی‌ها نمونه‌ای از این خطاست، در حالی که اتحادیه قشقایی درست مثل اتحادیه شاهسون هرگز یک هویتِ قومی نبوده است.

این ساختار، مجموعه‌ای از ایلات مختلف را در خود جای داده است، بنابراین تقلیل قشقایی به یک هویت قومی، تحریفی آشکار است. چرا اصرار بر اتمیزه‌کردن جامعۀ ایرانی و تعریف هر ذره با فهم غربی از مسئله داریم، آیا نمی‌شود مثلاً میراث ناملموس یک منطقه تحت عناوین عمومی‌تر و ملی‌تری مثل «فرهنگ ایلات جنوب ایران» ثبت شود؟ حتماً باید در شعاع چند کیلومتری چند خط غلیظ برای جدایی بکشیم و بعد هم بگوییم قضیه خیلی حساس است؟ نمی‌شد «پوشاک ایلات استان فارس» را ثبت کرد؟ سیری کلی در اتفاقات اخیر پس از آغاز به کار دولت، خیلی واضح این موضوع را به ما گوشزد می‌کند که برخی دولتمردان در فهم و روایت هویت قومی و ملی مشکل دارند و ادامۀ چنین رویکردی می‌تواند صدماتی جبران‌ناپذیر به ایران وارد کند. اتمیزه‌کردن فرهنگِ مدنی ایران به قوم و قبیله، هم جفا در حقِّ قبیله است هم جفا در حق ایران.


🔴 پی‌نوشت:
بازنشر یک یادداشت به معنای تأییدِ کلِّ محتوای آن نیست.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 کانون ایران‌شناسی دانشگاه خوارزمی برگزار می‌کند:
مراسم بزرگداشت روزِ ملّی نجاتِ آذربایجان


همراه با پخشِ مستند سرزمین گمشده

سخنران نشست:
عطاالله عبدی (استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی)
 

مکان:
تهران، دروازه دولت، دانشگاه خوارزمی، سالن نمایشِ ساختمان زمین

زمان:
سه‌شنبه سیزدهم آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۰تا ۱۲ 


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 میرزا کوچک‌خان، میهن‌پرست یا خائن؟

✍️ مازیار حسینی


[عکس‌نوشته‌ها (۱۰ عکس) از بالا به پایین و از چپ به راست برگ زده شود.]


منابع:
تاریخچه ارتش ایران، نوشتۀ میرحسین یکرنگیان
خاطرات نخستین سپهبد ایران
خاطرات سرتیپ علی‌اکبر درخشانی
سردار جنگل،‌ نوشتۀ ابراهیم فخرایی
امپریالیزم انگلیس در ایران و قفقاز،‌ ژنرال دنسترویل (یادداشت‌های ژنرال دنسترویل در سال ۱۹۱۸-۱۹۱۷)
شوروی و جنبشِ جنگل، گریگور یقیکیان


(از دانشنامگ)


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 قانون یا عادلانه است یا اصلاً قانون نیست

✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران

قانون یا عادلانه است یا اصلاً قانون نیست. فهم قانون در میدانِ جاذبۀ «حقوق» است که آن را تبدیل به قانون می‌کند پس قانونی که «حقوقی» نباشد، قانون نیست.

توماس قديس در ادامۀ سخن ارسطو، گفته بود مناسباتی را که مصلحتِ عمومی در آنها رعایت نشده باشد، نمی توان سیاسی - شهروندی خواند و شهریاری که فرمانروایی او ناظر بر تأمینِ مصلحتِ عمومی نباشد،‌ سردستۀ حرامیان است و فرومانروایی او غصبی است.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 وقتی تَنِ مستشارالدوله در گور می‌لرزد!

✍️ از کانالِ تلگرامی جمهور (۱۴)

یکصد و بیست و اندی سال پیش وقتی میرزا یوسف خان تیموری یا همان [یوسف] مستشارالدوله [تبریزی] در اولین تلاش‌ها برای ایجاد حکومت مشروطه، رسالۀ «یک کلمه» را نوشت و قانون را یگانه راه نجاتِ ايران برشمرد، فکرش را هم نمی‌کرد این یک کلمه، بعدها همچون پتکی بر سر ملّتِ ایران فرود آید و نه تنها اسباب ترفیع و سیویلیزاسیون را فراهم نمی‌کند، بلکه ابزاری می‌شود در دست عده‌ای تا مطامع و خواسته‌های فردی و گروهی و حزبی خودشان را تحتِ لوای قانون به ملّتِ ایران تحمیل کنند!

البته مستشارالدوله خودش هم تصریح کرد، مراد من کتابی است که جامع قوانین لازمه و مقبول ملّت باشد، حالا کیست که بتواند ثابت کند این یک کلمه‌هایی که با عنوان قانون از مجالسی مقبولِ اقلیت، صادر می‌شوند، در زمرۀ قوانین لازمه و مقبولِ ملّت به شمار می‌آیند یا خیر؟

قانونِ ملزومات و مقدمات و شرایط خود را دارد، نمی‌توان هر بلغوری را به اسمِ قانون به خوردِ ملّت داد و به ریشِ ملّت خندید، شوربختانه قوانین در ایران، نه برای تمشیت امور، بلکه برای هر نیتی جز آن نوشته می‌شود، درست مثل قانونِ منع به کارگیری بازنشستگان که فردای کنارگذاشتن افشانی از شهرداری تهران کسی سراغش را هم نگرفت، یا مثل قانون منع به کارگیری مدیران دو تابعیتی که صرفاً برای عزل ظریف تصویب می‌شود، یا هزاران قانون و قاعده ریز و درشت که جز خسران و تحمیل هزینه بر دولت و ملت، عایدی ندارد.

قانون باید مقبولِ ملّت باشد، قانون باید در راستای منافعِ اکثریت باشد، قانون باید ابهام و اختلاف را رفع کند، قانون باید مرضی‌الطرفین باشد، قانون باید در راستای امنیت و رفاه ملک و ملت باشد، در غير اين صورت همان به که نباشد، لااقل اسم دیگری برای این قبیل اوامر، انتخاب کنید تا تن مستشارالدوله‌ها در گور نلرزد که باعث و بانی چه بدبختی‌هایی برای ملّت شده است.



🔴 پی‌نوشت:
بازنشر یک یادداشت به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

‌‌‌
🔴 شماره‌ی ۶۷ ماه‌نامۀ وطن‌یولی (راهِ وطن)

شمارۀ آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 تحولات سوریه و لزوم اتخاذ رویکرد عقلایی

✍️ احسان هوشمند

فروپاشی سریع رژیم سوریه برای بسیاری باورکردنی نبود. در هفته‌ها و روزهای اخیر، رسانۀ رسمی کشور از قول برخی مسئولان کشور که نقش مهمی در تصمیم‌سازی‌ها ‌دارند، چنین تحلیل‌هایی از شرایط سوریه منتشر می‌کرد: «ارتش سوریه تکان بخورد، جولان را از اسرائیل پس می‌گیرد‌»! این سخنان را نه‌ افراد دور از میدان، بلکه‌ کسانی می‌گفتند که تجارب زیادی از حضور در سوریه داشتند. همچنین شب گذشته محمد جواد لاریجانی یکی از تحلیل‌گران ثابت صداوسیما، هم‌زمان با فرار بشار اسد از دمشق، در سیما گفت: «بعید است به این راحتی بشار اسد سقوط کند‌». چنین اعتمادبه‌نفسی دربارۀ اوضاع سوریه در آن ساعات پایانی رژیم اسد حتی در اطلاعیه‌های ارتش سوریه هم به چشم نمی‌خورد؛ آن‌هم در شرایطی که بسیاری از تحلیلگران، حتی آنان که دور از میدان بودند، فروپاشی رژیم بعث سوریه را قریب‌الوقوع می‌دانستند. چرا حتی مسئولان میدانی هم نتوانستند شرایط پیش‌آمده را پیش‌بینی کنند؟ یکی از مسئولان سابق میدانی در گفت‌وگوی رسانه‌ای تأکید کرد: «تُرک‌ها و بعضی از کشورهای عربی، ما را فریب دادند؛ اینها دو ماه قبل تضمین دادند که هیچ اتفاقی در سوریه نمی‌افتد». چنین گزاره‌هایی اهمیت ارزیابی و محاسبات چندلایه از شرایطی را که منجر به سقوط رژیم اسد و غافلگیری مسئولان ایرانی شد، دوچندان می‌کند. مگر می‌شود کشوری با انبوهی از مراکز تحقیقاتی و راهبردی، به سادگی توسط همسایۀ غربی با فریب مواجه شود و از رصد و بررسی عمیق تحولات میدانی و سیاسی و نظامی در منطقه غافل شود؟ آیا تنها با گفتن اینکه طرف ترکیه‌ای و کشورهای عربی منطقه، مسئولان ایرانی را فریب دادند، می‌توان از پذیرش مسئولیت‌های چنین رخداد بزرگی صرف‌نظر کرد؟

حمایت از بشار اسد در دهه گذشته با هزینه‌های مالی، سیاسی، انسانی و حیثیتی صورت گرفت و فروپاشی سریع و همه‌جانبه رژیم اسد نیازمند تحلیل‌های چندوجهی فراوانی است.

۱- تا حدودی فروپاشی سریع رژیم حاکم بر سوریه را می‌توان با فروپاشی دور از انتظار دولت اشرف غنی در پاییز ۱۴۰۰ [خورشیدی] و برآمدن دوبارۀ طالبان در افغانستان مقایسه کرد. همچنین فروپاشی بزرگ‌ترین قدرت هسته‌ای جهان یعنی اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز در اوایل زمستان ۱۹۹۱ [میلادی] در حالی روی داد که این دولت، دارای بزرگ‌ترین زرادخانه اتمی جهان بود. در هر سه تجربه‌ رژیم‌های حاکم بر افغانستان، شوروی سابق و سوریه، حملۀ خارجی یا قدرت نظامی مخالفان موجب سقوط نظام‌های حاکم نشد، بلکه اضمحلال نظام سیاسی و فرسودگی ساختار سیاسی و نیز تعمیق شکاف‌های حکومت با ملت به فروپاشی منجر شد و تنها یک فشار نیاز بود تا بند ضعیف اعمال حاکمیت از هم بگسلد.


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 اسد و دومینوی هفت اکتبر

✍️ مهدی تدینی

دومینویی که با عملیات هفتم اکتبر آغاز شد، به بشار اسد رسید. با کمی اغماض حتی می‌توان از «اثر بومرنگی» صحبت کرد؛ گرچه قطعاً اسد شخصاً هیچ نقشی در پرتاب بومرنگِ هفتم اکتبر نداشت، اما دولت او از بخت بد یا خوب روزگار بخشی از جبهۀ مقاومتی شده بود که هفت اکتبر در نهایت به پای همۀ آن نوشته می‌شد. و همین هم شد! مثل روز روشن بود که پس از هفت اکتبر اسرائیل خاک غزه را به توبره می‌کشد و مشخص بود حزب‌الله در چنین جنگی نمی‌تواند نظاره‌گر بماند. کسانی که در صلح شعار می‌دهند، چقدر می‌توانند در جنگ بیکار بنشینند؟ ــ احتمالاً به همین دلیل اسد سال‌ها بود که دیگر شعار هم نمی‌داد تا در جنگ بعدی مجبور به عمل نباشد.

پس روشن بود که پای حزب‌الله به جنگ باز خواهد شد. نوع عملیاتی که اسرائیل در قبال حزب‌الله از خود نشان داد، گویای این بود که سال‌ها برای چنین جنگی آماده‌سازی کرده بود ــ که یک فقره‌اش پیجرها بود و فقرۀ دیگرش شناساییِ گستردۀ نیروهای حزب‌الله تا رده‌های پایین. سنگینی جبهه از غزه به جنوب لبنان چرخید و دیگر جای انکار نبود که حزب‌الله تضعیف شد. آسمان سوریه در طول سال‌های اخیر برای اسرائیل به اتوبانی بدون‌عوارض تبدیل شده بود و از این طریق رفت‌وآمد نیروها و عوامل لجستیکی ایرانی نیز زیر آتش اسرائیل قرار داشت. اسرائیل جنگ را کِش داد تا مطمئن شود رئیس‌جمهور محبوبش وارد کاخ سفید می‌شود. اینجا بود که نتانیاهو فکر می‌کرد می‌تواند سطح تنش با ایران و حزب‌الله را پایین آورد و بقیۀ کار را یا به فشار حداکثری ترامپ بسپرد یا کلاً صبر کند تیمِ اسرائیل‌دوست ترامپ در کاخ سفید مستقر شود.

به محض آتش‌بس در لبنان، آتش سوریه روشن شد. تنها در عرض چند روز رازی که چندان هم عیان نبود فاش شد! یعنی معلوم ‌شد چه نیرویی اسد را نگه داشته است: همان نیرویی که در این جنگ تضعیف شده بود و اینک توان یا تمایل عمل نداشت. دیوار دفاعی اسد بدون آن نیروی کمکی به لگدی بند بود. ارتشی بی‌اراده که فقط عقب‌نشینی را خوب بلد بود، قلمرو اسد را شهر به شهر به تحریرالشام سپرد. فقط تعدادِ وارونگی‌ها را در جملۀ بعد بشمارید! در جنگی برق‌آسا، ته‌ماندۀ «سکولاریسم سوری» ــ که از قضا متکی به نیرویی کاملاً «غیرسکولار» بود و در نتیجه از ماهیت خود تهی شده بود ــ در برابر «اسلام‌گرایانِ» متکی به ترکیۀ مثلاً «لائیک» جبهه به جبهه گریختند. شام شبی قمر در عقرب را به صبحی رساند که در آسمان روزش ابرهای تیره‌ای جولان می‌دهد.

چهارده سال پیش می‌شد گفت «بهار عربی به سوریه رسید»، اما امروز بیشتر انگار موسمِ کابُل به دمشق رسیده است. در واپسین ساعات سرنگونی، نیروهایی غیر از تحریر‌الشام دمشق را آزاد کردند، اما در صبح سرنگونی، جولانیِ ری‌بِرَندشده با آرایشی القاعده‌زدوده در دمشق سجدۀ شکر به جا آورد و با اسم جدیدِ «احمد الشرع» وارد مسجد دمشق شد. آن روی عثمانی‌‌ ـ‌ اسلام‌گرای ترکیه برندۀ این جنگ برق‌آسا بود. در اینکه مقصر اصلیِ تمام این قمر در عقرب کسی مگر اسد نیست، تردیدی نیست! او بود که باید پس از پدرش فضا را باز می‌کرد و نکرد؛ او بود که باید به موقع می‌رفت و نرفت. در این نیز تردیدی نیست که صلح‌طلبیِ حماقت‌بار اوباما یکی از عوامل جهنم سوریه بود ــ وقتی نمک‌گیر نوبل صلح شد و تن به اعلام منطقۀ پرواز ممنوع در سوریه نداد تا جنگ زودتر تمام شود، و بدین‌سان با فرسایشی شدن جنگ سوریه به گلخانۀ بنیادگرایی تبدیل شد.

به این ترتیب، سایر نیروها احتمالاً بخت چندانی برای جولان دادن در برابر ایدئولوژی و عِده و عُدۀ جولانی ندارند. در عمل جولانی می‌ماند و کُردهایی که اگر کمک آمریکا نباشد، وضع خطرناکی خواهند داشت. جولانی فعلاً به هر کس همان چیزی را می‌گوید که آن طرف دوست دارد بشنود، اما خودفریبی است اگر گمان کنیم او پانزده سال اسلحه بر دوش کشیده تا یک دموکراسی سکولار بسازد. میزان درگیری جولانی با کُردها بستگی به میزان سرسپردگی او به اردوغان دارد. فعلاً خود سوری‌ها به این چیزها فکر نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند از رفتن اسد خوشحال باشند. اما در خوشبینانه‌ترین حالت «جمهوری اسلامی» در انتظار سوریه است ــ که اگر چنین شود، باز با شگفتی باید گفت تنها سد دفاعیِ بشار اسدِ سکولار در برابر این جمهوری اسلامیِ سوری، جمهوری اسلامی ایران بود. اما سناریوی تیره‌تر برپایی امارت اسلامی سوریه است ــ احتمالاً در فرایندی مرحله‌ به مرحله.

بگذارید متن را با یک اثر بومرنگی معکوس پایان دهم: اگر امارت اسلامی در سوریه ایجاد شود، باید گفت دومینویی که حماس به حرکت انداخت، به پیدایش یک دولتِ شبه‌حماسِ بزرگ در سوریه منجر خواهد شد. قطعاً حاکمانِ آن امارت اسلامی، اَشبَهُ‌الرجال به هنیه‌ها و سینوارها خواهند بود و اسلام‌گرایان ترکیه نیز حیات‌خلوتی بزرگ برای تخریب ریشه‌های سکولاریسم تُرکی خواهند یافت.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 ‌برداشت نوین از خویشتنِ ایران

✍️ آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل در رشته‌توییتی نوشت:

خُرد شدن حماس، تضعیف حزب‌الله و سرانجام سقوط سریع بشار اسد، دگربار نشان داد که درک ‎مفهومِ ایران مهمترین پیش‌نیاز تغییر در سیاست‌ها و استراتژی‌های منطقه‌ای‌ست. بارها از این دگرگونی و ضرورت هشدار داده شد، اما با تفرعن نپذیرفتند. دست خدا اما در پوشش ‎نیروهای ژئوپلتیکی به آنان آموزاند!

"بخشی از تنش‌های کنونی را باید برخاسته از زایش دردناک ‎خودآگاهی ژئوپلتیکی ایران دید؛خودآگاهی که برداشت نوین از خویشتنِ ایران (Iran’s Self) و جایگاه کشور در جهان را نشان‌داده و مفهوم دوست - دشمن را از نو‌ پی‌ریزی می‌کند. ریشه این خودآگاهی را باید در جغرافیا، تاریخ و میراث تمدنی ایران دید.

زایش ‎خودآگاهی ژئوپلتیکی پوسته انعطاف‌ناپذیر ایدئولوژی را نیز می‌شکند. چرا که اگر ايدئولوژی از منطق ژئوپلتيك بگريزد، به گزافه‌گويی و شطحيات تقليل می‌يابد. اما اگر گفتمانِ منسجمِ مردمی، ‎منطق ژئوپلتیک را دريابد و با آن تركيب شود، آن لحظه، لحظه زايشِ نيروی ژئوكالچرال نوینِ ایران است"


#توییت_خوانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 زوال میدان نتیجه‌اش می‌شود:
دیپلماسی رستورانی


✍️ بیژن اشتری، مترجم و پژوهشگر

تا همین دو سه سال پیش «میدان» (عملیات نظامی جمهوری اسلامی در کشورهای اطراف) تعیین‌کنندۀ دیپلماسی بود. رهبران نظام قاطعانه می‌گفتند که وزارت خارجه صرفاً مجری دستورات و سیاست‌هایی‌ست که از سوی نهادهای بالا دستی (شورای امنیت ملی یا در واقع ارکان عالی ارتش و سپاه) اتخاذ شده است. آن زمان جمهوری اسلامی شش لشکر آماده در میدان نبرد با اسرائیل در منطقه داشت و کبکش خروس می‌خواند و در نتیجه اصرار داشت که دیپلماسی باید ابزار میدان باشد.

اما حالا که باد میدان، خالی شده و گریز از صحنه نبرد در دستور کار نظامیان قرار گرفته، دیگر کسی از اولویت میدان بر دیپلماسی سخن نمی‌گوید و دیپلماسی جمهوری اسلامی حقیقتاً وضع اسفبار و کمیکی پیدا کرده.

وزیر خارجه به ظاهر پرتحرک است و از این پایتخت عربی به آن پایتخت می‌رود اما جز بیان حرف‌های کلی و بیان چند شعار علیه آمریکا و اسرائیل کاری نمی‌تواند پیش ببرد و حداکثر کاری که می‌تواند بکند خوردن غذا در رستوران‌های قاهره و دمشق است. آنچه عراقچی در سفرهای منطقه‌ای‌اش می‌گوید چیزی جز شلیک با تفنگ خالی نیست.

اگر در تهران بماند سنگین‌تر است تا به این سفرهای حقارت‌آمیز برود. دیپلماسی ایرانی در تاریخ خودش چنین زوال فاحشی را هرگز تجربه نکرده بود. واقعاً مایۀ شرمساری است. حالا تنها چیزی که برایشان باقی مانده تهدیدات اتمی است و گمان می‌کنند که این می‌تواند کارت برنده در مذاکرات با آمریکا و غرب باشد.به زودی این توهم‌شان هم مثل توهم «حکمرانی بر شش کشور عربی» برطرف خواهد شد.

این وضع أسفبار مرا به یاد مقطعی از تاریخ شوروی می‌اندازد. پس از پیروزی انقلاب بولشویکی تروتسکی وزیر امور خارجه شد. اما او به ندرت در محل کارش حضور می‌یافت. ازش پرسیدند دلیل این غیبت‌ها چیست. تروتسکی پاسخ داد: «راستش را بخواهید یک حکومت انقلابی نیاز چندانی به وزارت خارجه ندارد. حداکثر کار ما صدور بیانیه‌های تهدیدآمیز علیه کشورهای امپریالیستی است. ما باید کرکرۀ وزارت خارجه را پایین بکشیم و برویم دنبال کارهای انقلابی مهم‌تر در عرصۀ نبرد»

البته این مربوط به یکی دو سال اول انقلاب بولشویکی است. بعدها کمونیست‌ها یاد گرفتند که از سفارتخانه‌هایشان در خارج می‌توانند برای انواع عملیات ترور، خرابکاری، جاسوسی و پروپاگاندا استفاده کنند و به این ترتیب دیپلماسی در خدمت «میدان »قرار گرفت و نتیجه نهایی‌اش هم همان شد که دیدیم. متأسفانه هیچ کسی از این تجربه تاریخی درس عبرت نگرفت.


🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ یک یادداشت به معنای تأييد کلِّ محتوای آن و تأیید تمام مواضع نویسندۀ یادداشت نیست.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سخنانِ چندسال پیش حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:
وقتی ایران، در جهان، پرستیژ داشته باشد، قدرتِ ملّی داشته باشد، رهبرانش اعتبار جهانی داشته باشند، خود این، روی ذهنیت ایرانیان تأثیر می‌گذارد ... وقتی ایران در عرصۀ جهانی ضعیف باشد، این جوجه‌های اطراف هم علیه ما موضع می‌گیرند و ...



🔴 پی‌نوشت:
این سخنرانی سال‌ها پیش انجام شده است.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

📷 راهنمای شهر تبریز
تالیف: اسماعیل دیباج و عبدالعلی کارنگ


ناشر: کتابفروشی حاج‌محمدباقر کتابچی حقیقت، تبریز

با همکاری کتابخانۀ ملی تبریز دو هزار نسخه در آبان ۱۳۴۲ خورشیدی در چاپخانۀ شفق تبریز به چاپ رسید.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 مسئلۀ تاریخی ایران

✍️ یدالله کریمی‌پور، دکترای جغرافیای سیاسی

دست‌کم‌ از هنگامِ تکوینِ ایرانِ جدید (۱۵۰۱ [میلادی] - صفویه) تا‌کنون، چشم‌گیرترین نقشِ حکومت‌ها در اعتلا و فتور این کهن ملت و کشور، به جهت‌گیری آنها مرتبط بوده است:
تصمیم‌گیری استراتژیک؛ یعنی تشخیص درست یا نادرست دشمنان و دوستان در فضای پیرامونی.

مثلاً شاه عباس و نادر شاه با شناخت دقیق پیچیدگی‌های مناسبات در فضای پیرامونی ایران و البته تغییرات آن، موجبات اقتدار ایران و سرپا و توانا ماندنش شدند. ولی غیر از محمد شاه (به غلط آغا محمدخان) شاهان قاجار از فتحعلی‌شاه تا احمد شاه، نتوانستند دوست و دشمن ایران و ایرانیان را در فضای پیرامونی درک کنند. بنابراین موجبات فروپاشی آن‌ شدند.

به گمانم پهلوی‌ها، به ویژه استراتژیست‌های پهلوی دوم نیز به درک خوبِ چهار فضای پیرامونی ایران نائل شدند:
دولت‌های متخاصم و توانمند در ردۀ استراتژیک (مانند شوروی)، قدرت‌ها و سازمان‌های استراتژیک حامی (ناتو و آمریکا)، دولت‌های کوچک‌ همراه و نیازمند کمک (عمان و...) و دولت‌ها و سازمان‌های ضعیف پیرامونی دشمن.

در واقع تا ۱۳۵۷ [خورشیدی]، برای حدود ۱۵۰ سال استراتژی سیاست خارجی ایران، جلب پشتیبانی یک قدرت دریایی، در برابر قدرتِ قاره‌ای بود. با این تفاوت که قجر در فهم و اجرای این استراتژی (دریا - غرب‌گرایی) بس ضعیف و بیمارگونه عمل کرد، ولی پهلوی‌ها در مقیاس بزرگ و جز دستیازی به اشتباهات کوچک، به موقع و درست عمل کردند.

رویکرد استراتژیک جمهوری اسلامی از همان‌ آغازهای تکوین تا کنون، به رغم تلاش در جهت استقلال و خوداتکایی نظامی و...تا جایی که به جهتگیری کلان سیاست خارجی - دفاعی بر می‌گردد، حاوی هفت اشتباه مهلک بوده است:

۱- دور شدن‌ از ایالات متحده همراه و همکار قدیمی و در جایگاه توانمندترین دولت تاریخ بشر؛

۲- درگیر شدن مستقیم و رویاروی با اسرائیل (اشغالگر) در جایگاه کشوری غیر همسایه، به جای تقابل غیر مستقیم؛

۳- نادیده‌انگاری امیال امپریالیستی درازمدت ترکیه، به ویژه در دورۀ پرزیدنت اردوغان دربارۀ قفقاز، شمال‌باختری ایران و آسیای مرکزی؛

۴- ناچیز انگاری بالندگی شگفت اقتصادی - دفاعی شش کشورِ جنوبِ خلیج فارس؛

۵- گرایش استراتژیک یک‌سویه به تهدیدگاه و خیزگاه ۲۱۲ سالۀ ایران در جایگاه همراه و همکار روسیۀ متجاوز؛

۶- در پیش گرفتن‌ دوستی و همراهی با طالبان‌ِ دوم. با این که طالب‌ها خود را دشمن اصلی و درازمدتِ تاریخیِ ایران می‌دانند؛

۷- جهت‌گیری استراتژیک در جهت جلب حمایت ملت‌های عرب‌زبانِ جنوبی و باختری و نادیده‌انگاری و عدم‌ تمرکز بر خاور و شمال‌خاوری.

کوتاه آن که چنان‌چه جمهوری اسلامی به فوریت در صدد تغییر سیاست خارجی در مقیاس استراتژیک مبتنی بر احیای همکاری با آمریکا، ناتو و اروپا، دست کشیدن از درگیری مستقیم با اسرائیل (اشغالگر)، نیفتد، دچار اشتباه دردناک‌ تاریخی و کمتر قابل‌جبران خواهد افتاد. به گمانم‌ سرنوشت و ته‌نوشت آتی ایران به این تصمیم‌ استراتژیک وابسته و پیوسته است. ماه‌های پیش‌رو ترازویی دقیق در جهت سنجش درستی - نادرستی این تحلیل است.


🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ یک یادداشت به معنای تأييدِ کلِّ محتوای آن و تأييدِ تمام مواضع نویسندۀ یادداشت نیست.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 به فراخور درجِ جشن مهرگان، به‌نام ایران و تاجیکستان در یونسکو

✍️ رحیم یوسف‌نژاد
(کنشگر فرهنگی و ملّی از شهرستان خوی)

ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه می‌نویسد:
«روز بیست و یکم [مهر] رام‌روز است که مهرگان بزرگ باشد و سبب این عید، آن است که فریدون به ضحاک ظفر یافت و او را به‌قید اسارت درآورد. و چون ضحاک را به پیش فریدون آوردند، ضحاک گفت: مرا بخون جدّت مَکُش و فریدون از راه انکارِ این قول گفت: آیا طمع کرده‌ای که با جِم پسر ویجهان، در قصاصِ همسر قرین باشی؟ بلکه من تو را به خون گاو نری که در خانۀ جدّم بود، می‌کشم سپس بفرمود تا او را بند کردند و در کوه دماوند حبس نمودند و مردم از شرِّ او راحت شدند و این روز را عید دانستند.»

به تعبیر شاهنامه، فریدون در نخستین روز ماه مهر، کلاه کیانی می‌گذارد و بر تخت پادشاهی می‌نشیند.

فریدون چو شد بر جهان کامکار
ندانست جز خویشتن شهریار
به رسم کیان، تاج و تخت مهی
بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته سر مهر ماه
به سر برنهاد آن کیانی کلاه

اسدی توسی هم در گرشاسب‌نامه، گزارشی از چرایی مهرگان می‌دهد:

فریدون فرخ به گرز نبرد
ز ضحاک تازی برآورد گرد
چو در برج شاهین شد از خوشه مهر
نشست او به شاهی سر ماه مهر

به استنادِ آثارالباقیه ابوریحان، مهرگان، بایستی روز بیست و یکم و نیز به استنادِ سخن شاهنامه و گرشاسب‌نامه، سرِ ماه مهر و آغازین روز این ماه، بایستی، مهرگان باشد. اما چون به سنتِ گاهشماری ایرانی، هر روز از ماه، نامِ ویژه‌ای داشته و نیز، آن روز از ماه که با نام همان ماه، یکی می‌شده، جشن ویژۀ ماهانه برگزار می‌کردند، به فراخور شانزدهمین روز از ماه مهر، که به همین نام است و به سنت جشن‌های ماهانه، شایستۀ روز بزرگداشت این جشن، شانزدهمین روز از ماه مهر است.

دیگر شاعران هم، به نیکی، از مهرگان یاد می‌کنند. عنصری می‌سراید:

مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال
نیک‌روز و نیک جشن و نیک وقت و نیک فال

و نیز رودکی‌می‌سراید:

ملکا جشن مهرگان آمد
جشن شاهان و خسروان آمد
خز به جای ملهم و خرگاه
بدلِ باغ و بوستان آمد

شاعر آذربایجانی، قطران تبریزی هم در شعری در وصف یکی از حاکمان محلی، مهرگان را بر او شاد باش می‌گوید و این خود سندی است بر رواج این آیین کهن، در آذربایجان، همچون دیگر گوشه‌های ایران‌زمین:

آدینه و مهرگان و ماه نو
بادند خجسته هر سه بر خسرو

ای خسرو تاج‌بخش و لشگرکش
صد بنده ترا رسد چو کیخسرو


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 در مورد سرنوشتِ رنگین‌کمانِ اقوام در سوریه

✍️ رضا کدخدازاده

خوب به این تصویر بنگرید.
«رنگین‌کمان» زیبایی از فرهنگِ متکثرِ ملل و اقوام و ادیان و مذاهب را در کشور زیبا و آباد سوریه نشان می‌دهد. کاش این طور بود؛ نه؟! ولی نیست. هر رنگ نمایانگر دستِ بالای یک‌طرف - بر مبنای برساختِ قومیتی یا هویتِ مذهبی - در یک منطقه در یک جنگ داخلی خانمان‌سوز است.

این تصویرِ رنگین‌کمانی، وضعیت اسفناک کشوری را نشان می‌دهد که سالهای پیش عده‌ای برایش بذرِ گفتمانِ «رنگین‌کمان‌بازی» را کاشتند و حالا جنگِ رنگ‌های این رنگین‌کمان، به مرحلۀ داشت و برداشت رسیده است. هر رنگ زیر چتر حمایتِ یک کشور بیگانه به جنگ با رنگِ دیگری رفته که تا قبل از آغاز این گفتمان با یکدیگر، دوست و همسایۀ هم بودند!

باری، اوضاعِ سوریه امروز آیینۀ تمام‌نمای بازگشت به وضعِ طبیعی هابزی «جنگِ همه علیه همه» است. جنگ به اسم کُرد با عرب؛ به اسم تُرک با کُرد؛ به اسم عربِ سُنّی با عربِ شیعه؛ به اسم عرب با مسیحی. هر کدام هم یک حامی خارجی دارند که بهشان به روزترین تسلیحات را برای خونریزی و البته آزمایش‌های انسانی کارخانه‌های سازنده بدهند.

این وضعیت بیش از هر چیزی ریشه در واژۀ تعفّن‌آمیز و پر از نِکبتِ «قومیّت» دارد. اگر از چند دهه پیش در سوریه به جای تأکید بر گفتمانِ «رنگین‌کمان» و «کثرتِ قومیّت‌ها و ادیان و مذاهب و قبایل»، بر «ملّت بودن» تأکید می‌شد، الان اوضاعِ سوریه این‌گونه نبود و دست‌کم مانند مصر و تونس پس از یک انقلاب و بی‌ثباتی مقطعی، به ثبات، رسیده بودند.

برای ایران هم همین را می‌خواهند؛ برخی آگاهانه و برخی از سر ناآگاهی و ساده‌لوحی و برخی از سیاسیون نیز با نگاه فرصت‌طلبانه برای رسیدن به قدرت یا حفظ آن.

نخبگان و جامعۀ مدنی ایران باید عمیقاً و شدیداً در برابر این گفتمانِ خطرناک «رنگین‌کمان» سازی از ملتِ تاریخی و یکپارچۀ ایران ایستادگی کنند. ما قرن‌هاست یک ملّت بوده‌ایم. قرن‌هاست که شادی و رنج مشترک داشته‌ایم. در هیچ متنِ تاریخی نیامده که مغول‌ها یا عثمانی‌ها که بر ایران تاختند، فی‌المثل چون به آذربایجان رسیدند و دیدند اهالی آن مانند خودشان «تو*رک» هستند به جای تجاوز، بهشان گل و بلبل هدیه دادند و فقط رفتند به «کُردها و [به اصطلاح] فارس‌های شهر» تجاوز کردند.

در گزارش‌های تاریخی می‌خوانیم که در زمانی که دولت و دیوانی نبود و اسب و قاطر، تنها وسایل حمل‌ونقل بود، اُزبک که به خراسان تجاوز می‌کرد در آذربایجان‌ اسب‌ها برای دفاع از میهن و هم‌میهن، زین می‌شد و دست آخر جشن پیروزی با حضور تمامی آن‌ها گرفته می‌شد.

یا وقتی تُرکانِ خون‌ریزِ عثمانی از سمت آذربایجان به خاک ایران تجاوز کردند در صف دلیرانی که به خاک و خون کشیده می‌شدند، شهدایی از اصفهان و خراسان و طبرستان نیز دیده می‌شود. این یعنی شریک بودن در شادی پیروزی و رنجِ شکست؛ این یعنی ملت بودگی طبیعی و تاریخی ما.

ملّت ایران، هیچ‌گاه رنگین‌کمانی از قومیت‌ها نبوده است. برخی هم که بلاهت و خیانت را به جایی رسانده‌اند که از «کثیرالملّگی ایران» نیز سخن می‌گویند!

نخبگان کشور باید تلاش کنند - هر کس به سهم خود - به آحاد جامعۀ ایران بیاموزند که تا می‌شود از واژگان نامأنوسِ «قوميّتها و تُرک، فارس، کُرد، لُر و ...» استفاده نکنند. در این واژگان هیچ احترام ذاتی‌ای وجود ندارد. بنا را باید بر «شهروندی» گذاشت. ایران در طولِ تاریخ همیشه کشوری شهرمحور بوده است. ما سعدی شیرازی و قطران تبریزی و حمزه اصفهانی داریم؛ نه سعدی فارس و قطران تُرک و حمزه عرب و لُر و....! مقابل این گفتمان منحوس و بسیار خطرناک «رنگین‌کمان‌بازی» قومیّتی برای ایران باید ایستادگی کنیم، وگرنه در جغرافیای خاورمیانه با این گفتمان، بلژیک و کانادا نخواهیم شد، قطعاً سوریه می‌شویم.

یادمان باشد که میهن‌دوستی، ارزان‌ترین و در دسترس‌ترین و معقول‌ترین سلاح برای دفاع از مدنیّت و توسعه در برابر بربریّت و عقب‌ماندگی است.

پاینده ایران...


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 آیا ‎"قانونِ حجاب" جرقه‌ای‌ست برای انفجارِ انبارِ باروتِ ایران؟

✍️ آرش رئیسی‌نژاد، د‌کترای روابط بین‌الملل، در متنِ کوتاه هشدارگونه‌ای نوشت:

تا ۲۰ ژانویه (یکم بهمن ماه) سه‌گانه ذیل با شتاب بیشتری دنبال می‌شود:

۱. تسخیر شمال تا مرکز سوریه به دستِ پروکسی‌های وهابی ترکیه
۲. غیرنظامی شدن جنوب لبنان و تشدید محدودیت بر حزب‌الله
۳. زیر ضرب قرار گرفتن شرق و جنوب اوکراین بدست روس‌ها

چهارده ماه پیش، نسبت به نقش ترکیه در این دگرگونی هشدار داده شد.

در صورت تداومِ تکانه این دگرگونی‌های‌ سه‌گانه و تشدید رقابت بی‌پروای بلوک‌های قدرتِ درونی در ‎"فرایند جانشینی" آنگاه سه‌گانه ذیل فعال می‌گردد:

۱. تسخیر سیونیک به دستِ باکو
۲. آشفتگی در مرز شرقی کشور
۳. اشغال سه جزیره ایرانی

آیا ‎"قانونِ حجاب" جرقه‌ای‌ست برای انفجارِ انبارِ باروتِ ایران؟


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 ایران اساس است

✍️ جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

سیاست در جهانِ امروز، امری ملی است. ملت‌ها چه به معنای واقعی آن چون ملتِ ایران و چه به معنایی برساخته چون جمهوری باکو یا لبنان و عراق و عربستان سعودی، اساسی دارند و بدون آن معنا و هویت خود را از دست می‌دهند. در کشورهای برساخته که حاصل تقسیم‌بندی‌های استعماری یا بقایای فروپاشی امپراتوری‌ها هستند، اساس، سرکوب، خانواده یا قبیله و همزیستی ناچار و گریزناپذیر است. در کشورهایی چون آمریکا و فرانسه، اساس، حقوقی است و قانون اساسی سند ملی است. در بریتانیا، سنت اساس است. در کشور ما خود «ایران»، اساس است.
ایران، کشوری برساخته نیست، کهن‌ترین، دولتِ جهان است و ایرانیان، کهن‌ترین، ملتِ جهان هستند. همچنین ایران هرگز امپراتوری و مستعمره نبوده است که دچار بقایای آن دو باشد. افزون بر این ایرانیان هرگز جرم‌هایی چون نسل‌کشی و جنایت علیه بشر را مرتکب نشده‌اند تا گرفتار خاطراتِ تلخ آن و واگرایی‌هایش باشند. عمدتاً خاطرات ما از هم، شیرین و افتخار کردنی است.
مبنای حقوقی ملت ایران چه قانون اساسی جمهوری اسلامی و چه قانون اساسی مشروطه بسیار متأخر از ملیتِ ایرانی است. بنابراین اساسِ حقوقی نیز هر چند مهم است، اما در ذیل مفهومِ ملت ایران قرار دارد، نه مافوق آن. به عبارت دیگر حقوق اساسی در ایران پیرو ملیت است، نه سازنده‌ی آن. در اینجا می‌توان پرسید: اساسِ ملیت ایرانی چیست؟ پاسخ ساده و کوتاه این است: ایران، اساس است.
در این عبارت کوتاه، ایران، افزون بر نام کشوری با مرزهای مشخص، مفهومی تاریخی، فرهنگی و فلسفی است. ایران هستی‌شناسیی پدیدار شده در تاریخ است و ملتِ ایران، آن را تداوم بخشیده است. در این تعبیر، ایرانی بودن نه در متن‌های حقوقی که در فرهنگ و زبانِ ملی معنا می‌یابد. اساسِ ایران، فرهنگ و زبان پارسی است که هزاران سال تداوم داشته است.
پذیرش این اندیشه چه اهمیت و تبعاتی دارد؟ مبنای فرهنگ و زبانِ ملی یا مبنای حقوقِ اساسی چه تفاوتی در ملت‌بودگی دارد؟
مبنای حقوقی، قابل تغییر و اصلاح است. اگر تنها عامل ملت‌بودگی جعلی یا واقعی، سندِ قانون اساسی باشد با تغییر آن می‌توان ملت را پروژه‌ای تمام شده دانست. اتحاد جماهیر شوروی شاید مهم‌ترین مثالِ این تحول باشد. ملت جعلی شوروی به آسانی بر اساس سندی حقوقی تشکیل و بر اساس همان سند فروپاشید. در ایران، سند قانونِ اساسی تنها ضامنِ سامان متجدد سیاسی است و ملت را نمی‌سازد. بنابراین با هر نوع تغییر در آن ملت‌بودگی تغییر نمی‌کند.
مبنای فرهنگ و زبان ملی برای یک ملت مطمئن‌تر است. فرهنگ و زبانِ ملی به آسانی تغییر نمی‌کند و مهم‌ترین اساسِ ملیت است. ایران در نقش اساس، به ملتِ ایران، دولتِ ایران، آیین‌های ایرانی و حتی غذا و لباس ایرانی هویت می‌بخشد. گفتنی است که فرهنگ با وجود استحکام و اطمینان دچار جمود و تحجر نیست. فرهنگ و زبانِ ملی خاصیت تحول و تعالی دارد. در هر نسل، خود را مطابق با مقتضیاتِ زمانه بازآفرینی می.کند. به همین دلیل است که ایران در قدمتِ سه هزار سالِ فرهنگی مکتوب و دو هزار و پانصد سال سیاسی، دوامی غیرقابلِ انکار بر مبنای فرهنگ داشته است. اساس‌بودنِ ایران، مطمئن‌ترین و محکم‌ترین ملتِ جهان را در ایران ساخته است. آیا می‌توان ادعا کرد که ملیت ایرانی و به تبع آن دولت ایران بر این اساسِ محکم، جاودانه است؟ پاسخ آری و نه، به صورت توأمان است. آری، اگر تداومِ فرهنگی همچنان که در تاریخِ ایران حفظ شده است، حفظ شود و نه، اگر تداوم فرهنگی دچار انقطاع گردد. فرهنگ و زبانِ ملی ما در دوره‌ی کهن و تحولات آن دوامی ستایش برانگیز داشته است.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در بخشِ «مشاهده فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 تفسیر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران از قانون‌گذاری بد، در حاشیۀ درس‌گفتارهای مارکس

قانون برای صیانت از حقوق شهروندان است. وقتی شما برای افکار، قانون وضع می‌کنید، معنایش این است که شما دولت یک «حزب» خاصّی هستید و قانون می‌گذارید برای یک حزب و به ضرر یک حزبِ دیگر.

پس یعنی شما دولتِ شهروندان نیستید، بلکه دولتِ حزب هستید. زیرا برای حزبِ خود، قانون می‌گذارید تا عملِ حزبِ دیگری را محدود کنید.

قانونِ برای فکر، قانونِ به نفع یک حزب و به ضرر دیگری است.

هر قانونی که به نفع گروهی باشد، برابری شهروندان در مقابلِ قانون را از بین می‌برد، زیرا به یک حزب، امتیازاتی می‌دهد که به حزب دیگر نداده است. در حالی‌که اصل بر برابریِ افراد، مقابلِ قانون است. چنین قانونی به جای اینکه شهروندان را متّحد کند، موجب انشعاب در بین آنها می‌شود و هر قانون که موجب انشعاب شود، قانونی ارتجاعی است. زیرا چنین قانون‌هایی، قانون نیستند،‌ بلکه «امتیاز» هستند. ولی کار دولت و قانون این است که شهروندان جامعۀ مدنی را که در آنجا متشتت‌اند و هر یک به دنبالِ منافعِ خودشان هستند، در یک ساحتِ دیگری متّحد کند (همان‌طور که هگل گفته بود). این جامعۀ مدنی است که در آن اتحادیه‌های صنفی و اصناف مختلف وجود دارد و آنجا مرکز مبارزه و پیکار طبقانی است. اما هیچ دولتی نمی‌تواند به پیکار دامن بزند. زیرا دولت جایی است که «متّحد» می‌کند و سعی دارد تنش‌های پایین‌تر از خودش را بگیرد و مردم را متحد سازد و در نهایت اتحادِ ملی را ایجاد کند و کار دولت، اشراف بر این وحدت ملّی است. اما دولتی که برای فرد، قانون نمی‌گذارد، بلکه برای حزب، قانون می‌گذارد، این دولت، انشعاب ایجاد می‌کند. چون قانون، ناظر بر حقوقِ افراد است و نه امتیاز. ولی در اصل قانون امتیاز نمی‌دهد بلکه حق و تکلیف را روشن می‌کند و اتفاقاً حکومت قانون آمده تا جلوی امتیاز اشراف، زورگویان و... را در عصر پیشاقانون بگیرد. قانون، حقوق را مشخص می‌کند و آن را اعمال می‌کند. بنابراین امتیازها را لغو می‌کند.


🔴 بُن‌مایه: کانال سرو ایرانشهر

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 کارگاه شاهنامه‌خوانی تبریز (بصورت برخط و مجازی)

نشست یک‌صد و دهم


زمان:
چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعتِ بیست

سخنران: اصغر دادبه، استاد فلسفهٔ اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دایره‌المعارف بزرگ اسلامی

[موضوع سخنرانی: چرا باید شاهنامه را خواند؟]

آموزگار: جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

[شرح بیت یک تا ۱۵ شاهنامه]

شاهنامه‌خوان: سیروس اژدهاکش

[بیت‌های نخستین شاهنامه]


با همکاری:
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
باشگاه شاهنامه‌پژوهان
رادیو شاهنامه
انجمن دوست‌داران شاهنامه البرز (اشا)
انجمن افراز


🔴 کارگاه شاهنامه‌خوانی تبریز، بصورت مجازی و برخط، در بسترِ «گوگل‌میت» برگزار خواهد شد.
برای ورود به کارگاه، روز چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۲۰ از «اینجا» وارد شوید.


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 خطر عدم توجه به "ائتلافِ عربی - تو*رکی"

✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران

... اگر "ائتلاف عربی- تو*رکی"، در صورتِ نوعثمانی آن، قدرت بگیرد، یکی از پی‌آمدهای آن می‌تواند تبدیل شدنِ ایران به «مستعمرهٔ» اقتصادی چین و کشور تحت‌الحمایهٔ سیاسی روسیه باشد... تا زمانی استراتژی هم‌چون تاکتیک‌هایی برای حفظِ قدرت در صورتِ «راهبرد» فهمیده شود، احتمال دارد نتوان جلوی روندِ انحطاط را گرفت. ایران، نیازمند استراتژی بلند‌مدتی است تا بتواند آرایشِ کنونی نیروهای منطقه‌ای را به نفع تأمینِ منافعِ ملّی تاریخی خود بر هم بزند...
استراتژی هر کشوری تنها بر پایهٔ ارزیابی واقع‌بینانه از امکانات و توانایی‌های آن کشور می‌تواند تدوین شود.



🔴 بُن‌مایه:
از کتابِ ملت، دولت و حکومت قانون؛ جستار در بیانِ نص و سنّت


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…
Подписаться на канал