irandel_channel | Неотсортированное

Telegram-канал irandel_channel - ایران‌دل | IranDel

3437

💚 🤍 ❤️ همه عالم تن است و ایران‌دل این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است

Подписаться на канал

ایران‌دل | IranDel

🎥 بررسی سیاست‌های آبی ایران در قبال همسایگان در گفت‌و‌گو با محمد آمره، دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی

ایران از نظر جغرافیایی در پایین‌دستِ دو کشور ترکیه و افغانستان واقع شده و سرچشمه‌های آب، آن از این کشورها سرازیر می‌شود. بحران آب و کنترل منابع آبی از سوی این دو کشور، ضرورت اتخاذ سیاست‌های آبی مؤثر را در ایران اجتناب‌ناپذیر کرده است. افغانستان با ساخت سدهای جدید بر روی رودهای مهم، چه اهدافی را دنبال می‌کند و ترکیه چه مسیری را در پیش دارد؟ آیا مسئولان ایران برای مدیریت منابع آبی یک مأموریت مشخص دارند؟ در گفت‌وگو با محمد آمره، دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی به بررسی این پرسش‌ها پرداخته شده است.

مدیر و مجری برنامه: فاطمه امیری، دانشحوی کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی


🔴 بُن‌مایه: مؤسسۀ علمی و تاریخی آتوسا

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی برگزار می‌کند:

نشست‌های شاهنامه‌پژوهی:
«بررسی داستان رستم و اسفندیار در شاهنامه و طومارهای نقالی»



سخنران:
بهمن دمشقی خیابانی؛
دکترای زبان و ادبیات فارسی با گرایش ادبیات حماسی و شاهنامه‌پژوه


زمان:
دوشنبه یکم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعتِ ۱۶

محل:
تبریز، خیابان ثقه‌الاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربت‌اوغلی، بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی


🔴 حضور در نشست، بصورت مجازی و در بستر «گوگل‌میت» هم مهیا است.



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

‌‌
🔴‌ اندیشۀ ایرانشهری به محکِ شواهدِ تاریخِ «ایرانِ باستان»

✍️ امید غیاثی

در مناظرۀ علمی که به همت روزنامۀ آسیا و مؤسسۀ آتوسا برگزار شد، دربارۀ سنجشِ مفهومِ «ایران باستان» در اندیشۀ ایرانشهری جواد طباطبایی به گفتگو و مباحثه با دوست و هم­رشته‌ای خودم، دکتر اسماعیل مطلوبکاری پرداختم. در این مناظره به نقد تفسیرهای یکدیگر پرداخته و اندیشۀ ایرانشهری جواد طباطبایی را به محک داده‌­ها و شواهد تاریخِ ایرانِ باستان زدیم. در این گفتگو چندین مورد اختلاف بین طرفین وجود داشت که در این یادداشت برای خوانندگان روزنامۀ آسیا، به توضیح پاسخ‌های خودم به نقدهای دکتر مطلوبکاری پرداخته و در نهایت از دیدگاه خودم، اهمیتِ اندیشۀ ایرانشهری طباطبایی و دستاورد آن را متذکر می‌شوم.

دکتر مطلوبکاری در چند مؤلفه به نقد اندیشۀ ایرانشهری دکتر طباطبایی پرداخت که می­‌توان آن‌ها را در این موارد دسته‌­بندی کرد.

۱. مبهم بودن مفهوم ایرانشهر در نظریۀ طباطبایی ۲. آشنا نبودن دکتر طباطبایی با داده‌­های تاریخ ایران باستان به ویژه زبان‌های باستانی مانند اوستایی، فارسی باستان و فارسی میانه و استفاده از تحقیقات قدیمی دربارۀ تاریخ ایران باستان ۳. عدم دقت ایشان در روش­‌شناسی تاریخ ایران باستان و یک‌دست انگاشتن کلِّ تاریخ ایران پیش از اسلام ۴. خلط مفاهیم دورۀ باستانی با دورۀ اسلامی مانند شاهنشاهی در دورۀ ساسانی با سلطانِ دورۀ سلجوقیان و یا بندگ ساسانی با رعیت در دورۀ سلجوقی (با توجه به خوانش دکتر طباطبایی از پیوند اندیشه سیاسی خواجه نظام‌­الملک با اندیشۀ سیاسی ایران باستان) ۵. نگاه خودبسندۀ طباطبایی در قبال تاریخ و ارزش قائل نشدن برای مورّخان و بینش تاریخی.

نگارنده به­‌رغم موافق بودن با برخی نکاتِ دکتر مطلوبکاری، در یک نگاه کلان با این نظرات و نقدهای ایشان همسو نیست.

دکتر مطلوبکاری معتقد است در نظریۀ طباطبایی تعریفی مشخص از ایرانشهر وجود ندارد و طباطبایی یک دوره‌بندی برای کاربست این مفهوم ندارد، چنانکه در جایی آن را به هخامنشیان و در جایی به ساسانیان اطلاق می‌کند، در حالی که کاربست واژۀ ایرانشهر برای نخستین بار در تاریخ باستان به عنوان یک جای‌نام در کتیبۀ شاپور یکم در کعبۀ زردشت است. این نکتۀ دکتر مطلوبکاری درست است، اما ایشان در نظر نمی­‌گیرند که طباطبایی در نخستین گام، ایرانشهر را به معنای صفتی برای اندیشۀ سیاسیِ آخرِ ساسانی که به دورۀ اسلامی منتقل شده است، به‌­کار می‌برد. سپس در آثار بعدیش، به­‌ویژه در کتاب خواجه نظام­الملک این اندیشه سیاسی را به دوره­‌های هخامنشی و اشکانی نیز بسط می‌­دهد.

از این منظر، استفادۀ طباطبایی از مفهوم ایرانشهر لزوماً به معنای جای­نام نیست که ما بگوییم در دورۀ هخامنشی یا اشکانی نامی از ایرانشهر نیست، بلکه باید بتوانیم در مقامِ نقد، نشان دهیم که اندیشۀ سیاسی دورۀ هخامنشی یا اشکانی و اوایلِ ساسانی، با نظام گفتاری شاه دارای فره ایزدی اواخر ساسانی و اوایل اسلامی که تحت تأثیر جهان خداینامه‌­ای قرار دارد، تفاوت دارد و آیا می­‌توان اندیشۀ سیاسی دیگری در ایران باستان جستجو کرد و یا خیر. تأکید طباطبایی بر پیوند شهر و ایران نیز در آثار طباطبایی مشخص است و تأکید ایشان بر پیوند این دو، به سیاسی بودن این اندیشه، مرتبط است و مفهوم شهر که هم­‌ریشه با شاه است، مفهومِ بنیادینِ اندیشۀ سیاسی ایرانیان باستان بوده است و طباطبایی بر همین اساس، فرضاً به جای گفتن اندیشۀ ایرانی، به کاربست مفهوم اندیشۀ ایرانشهری دست می‌یازد.


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 کارگاه شاهنامه‌خوانی تبریز (بصورت برخط و مجازی)

نشست صد و شانزدهم


زمان:
چهارشنبه ۲۶ دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعتِ بیست

سخنران: مهتاب حاجی محمدی، نویسنده

[موضوع سخنرانی: کودکی در شاهنامه]

آموزگار: جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

[دستور کار: شرح بیت‌های "گفتار اندر فراهم آوردن شاهنامه"]

شاهنامه‌خوان: سیروس اژدهاکش

[خوانشِ دیباچۀ شاهنامه]


با همکاری:
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
خِرَدسرای فردوسی
بنیاد فردوسی توس
کانون شاهنامۀ فردوسی توس
باشگاه شاهنامه‌پژوهان
رادیو شاهنامه
انجمن دوست‌داران شاهنامۀ البرز (اشا)
انجمن افراز


🔴 کارگاه شاهنامه‌خوانی تبریز، بصورت مجازی و برخط، در بسترِ «گوگل‌میت» برگزار خواهد شد.
برای ورود به کارگاه، روز چهارشنبه ۲۶ دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۲۰ از «اینجا» وارد شوید.


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

‌‌
🔴 فرهنگ در حوزۀ تمدّنی ایرانشهر، استراتژیک است

[ به بهانۀ نخستین سفر رئیس‌جمهور به تاجیکستان ]

✍️ جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

وقت سخن گفتن درباره روابط ایران با کشورهای حوزۀ تمدنی ایران یا ایرانشهر که می‌توان آن را «منطقۀ نوروز» نیز نامید چند نکته قابل توجه و تحلیل است. نخستین نکتۀ مهم این است که روابط ایران ما با کشورهای حوزۀ ایرانشهر برخلافِ تصور مرسوم روابط پدر - فرزندی نیست، بلکه روابط برادرانه یا خواهرانه است.

تا حدود دو قرن پیش، همه کشورهای حوزۀ ایرانشهر در کشوری به نام ایران بودند. جدا شدن قهری و توطئه‌آمیز مناطق مختلف از ایران که هر کدام گنجینه‌ای از فرهنگ و تمدن ایرانشهری را خود دارند بهتر است تکه‌تکه شدن ایران عزیز و پراکنده شدن فرهنگ و تمدن ایرانشهری قلمداد شود؛ نه دور افتادن پیرامون از مرکز.

ایران نام کشور ما است، اما فراتر از آن نام این حوزۀ تمدنی است و کشورهای دیگر به ویژه اففانستان و تاجیکستان همان قدر ایران‌اند که ایران ما. این نوع نگاه به حوزۀ تمدنی ایرانشهر راه را برای همکاری‌های مشترک باز می‌کند.

همکاری‌های مشترک و روابط برادرانه یا خواهرانه بین ایران و کشورهای حوزۀ تمدنی ایرانشهر روابط بر مبنای پیوندهای کهن تاریخی است، اما تنها آن و امری صرفاً خاطره‌وی و موزه‌ای نیست. در روابط دو جانبه و چندجانبه مبنا باید نو کردن امر کهن باشد. مقتضیات دنیای جدید امر کهن تاریخی را به تنهایی برنمی‌تابد. بی‌تردید این نوع روابط مفید و پایدار نیز نخواهد بود.

ضروری است که امر کهن ریشه‌دار به امری سیاسی و استراتژیک و اقتصادی مبدل شود تا در بستر تجدد به توسعه کشورهای حوزۀ تمدنی بینجامد. تعریف امر سیاسی و استراتژیک در حوزۀ تمدنی ایرانشهر مبتنی بر تعریفی جدید از روابط بین‌المللی در دنیای متحول امروزی و نیز بازتعریف اصول سیاست خارجی کشور است.

جهان امروز همکاری‌های منطقه‌ای را ممکن‌تر کرده است. در حالی که کشورهای مختلف در حال اتحادهای منطقه‌ای بر اساس باریک‌ترین زمینه‌های همکاری هستند، حوزۀ تمدنی ایرانشهر یا نوروز ریسمان‌هایی فربه برای همکاری‌های همه‌جانبه در اختیار دارد. با تحول در سیاست خارجی با کاستن از وجوه ایدئولوژیک آن، و با در نظر گرفتن تحولات جدید در غرب آسیا، می‌توان حوزۀ تمدنی ایرانشهر را به عنوان دکترین سیاست خارجی مطرح کرد و از پیروزی قطعی آن در درازمدت مطمئن بود.

اساس روابط در این حوزه، فرهنگی است. باز باید تأکید کنم که فرهنگ در این معنا تفننی با تجملی نیست. فرهنگ در تاریخ ایرانشهر چون امری استراتژیک جلوه‌گر شده است و هنوز این شأن را دارد. با اساس قرار دادن فرهنگ مشترک می‌توان راه همکاری‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی را گشود و به تدریج قدرت منطقه‌ای مهمی پدید آورد.

قدرت منطقه‌ای ایرانشهر یا نوروز طبیعتاً معارضانی از کشورهای مختلف و گروه‌های غیردولتی یا حمایت‌شونده از دولت‌ها خواهد داشت. با سیاست خارجی خردمندانه که مبانی آن از فرهنگ ایرانشهری می‌آید می‌توان معارضان را به همراهی ترغیب کرد و در صورت بالا گرفتن سطح تنش با استفاده از قدرت حاصل شده از همکاری‌های منطقه‌ای به عقب‌نشینی واداشت.

مزیتِ مطلقِ حوزۀ تمدنی ایرانشهر صلح‌آمیز بودنِ تاریخ آنهاست. بنابراین هیچ‌یک از قدرت‌های رقیب نمی‌توانند اتحاد تمدنی را در ایرانشهر، جنگ‌طلبانه قلمداد کنند.

🔴 بُن‌مایه: ایرنا

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 محمد دادکان: ما کجاییم، همسایه‌ها کجا؟! دلتان برای ایران بسوزد


ورزش‌مدیا که این گفتگو را ترتیب داده، نوشت:

«با صورت برافروخته، رگ‌های متورم و لحنی که دلسوزی و میهن‌دوستی در واژه واژه‌اش پیداست، از گرفتاری و تنگنای مردم حرف می‌زند، از آفت فساد و ناکارآمدی که در ورزش و بیرون از آن به جان کشور افتاده، رفاه و آسایش را از بین برده و غرور ملی‌مان را جریجه‌دار کرده. او محمد دادکان است؛ فوتبالیست موجه و توانمند پرسپولیس و تیم ملی، ستاره‌ای که در اوج خداحافظی کرد و بعدها به مدیری پاکدست و موفق تبدیل شد. چه بسا به جرم همین لیاقت هم بود که در زمانه تاخت و تاز کوتوله‌ها، خانه‌نشین شد. بزرگترین راز زبان تند و تیز او، شاید استغنا و بی‌نیازی‌اش باشد؛ جایی که در پی پست و مقام و موقعیت جلوی کسی سر خم نکرد و حالا هم راحت حرف دلش را می‌زند. او به رنج مقدس «عشق به ایران» مبتلاست...»



🔴 این گفتگو را بطور کامل در «یوتیوب»، تماشا کنید.



🔴 پی‌نوشت:
بارنشر یک گفتگو، به معنای تأییدِ کلِّ محتوای آن نیست.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 نام تاریخی سرزمین‌های آن سوی ارس در شاهنامه

اَران در شاهنامه

✍️ محبوبه غلامی

«آذربایجان که در شاهنامه به‌خاطر وزن، به‌شکل ‹آذرآبادگان› آمده» نزد ایرانیان دارای جایگاه بسیار ارجمندی بوده است؛ چنان‌که در شاهنامه، نمودی از «پایتخت معنوی» ایرانیان است. ازاین‌رو بخشی از نمادهای معنوی ایرانیان که دربرگیرندۀ «آتشکده آذرگشسب» و «دریاچه چیچست» می‌باشد، در آذربایجان جای دارند. این درحالی‌ست که فردوسی از بالادست ارس سخن گفته، اما «هرگز» نام آذربایجان را برای آن مناطقِ تماماً ایرانی به‌کار نبرده است؛ که این نشان‌دهندۀ آن است که سرزمین‌های آن‌سوی ارس، هرگز با نام آذربایجان شناخته نمی‌شده‌اند.

اکنون بر آن هستیم تا در پی این باشیم که بدانیم آیا از شهر یا روستایی از جمهوری باکو [کنونی] در آن‌سوی ارس هم در شاهنامه نام آمده است؟


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 از سفر چرا؟ تا ایران تنهاست و حمله به ژاله آموزگار

سفر چرا؟ بمان و پس بگیر

✍️ روزنامه اینترنتی فراز

آبان ماه سال ۱۴۰۱ [خورشیدی] و در اوج اعتراض‌هایی که به جنبش مهسا معروف شد، انجمن اسلامی دانشگاه شریف فراخوانی داد و دانشجویان در سالن جباری این دانشگاه جمع شدند. هدف این تجمع با عنوان «دانشگاه زنده است» اعتراض به بازداشت چند نفر از دانشجویان و ممنوع‌الورودی تعداد زیادی به دانشگاه اعلام شده بود.

همخوانی قطعه‌ی «سفر چرا؟ بمان و پس بگیر»‌ در این تجمع در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شد و مورد توجه و استقبال زیادی قرار گرفت. این قطعه و به‌ویژه این بخش از ترانه، به نمادی از وطن‌دوستی و ماندن و ساختن میهن بدل شد.

حالا و ۲ سال پس از آن روزها، بخشی از سخنان کوتاه و پر احساس ژاله آموزگار در مراسم شب فردوسی واکنش‌های متفاوتی به دنبال داشت.

«نرید، ایران تنهاست، همه‌تون دارید میرید، نکنید این کارو...»

این بار جملات پر احساس آموزگار واکنش متفاوتی به دنبال داشت. تعداد زیادی از کاربران بنای مخالفت و حتی اعتراض گذاشتند، ژاله آموزگار را خطاب قرار دادند و به خواهش او برای ماندن و ساختن میهن انتقاد کردند.

چرا به ژاله آموزگار می‌تازند؟

«ما نمی‌میریم، زبان پارسیِ ما نمی‌میرد، من آذربایجانی هستم، خیلی خوب هم ترکی حرف می‌زنم، ولی زبان رسمی مملکت ما پارسی است.»

این‌ها جملاتی است که ژاله آموزگار در یکی از سخنرانی‌هایش گفته و به مذاق پان‌ترک‌ها و سایر جدایی‌طلبان خوش نمی‌آید. او که در خطه‌ی آذربایجان به دنیا آمده و زبان مادری‌اش ترکی است، تمام عمرش را صرف ادبیات و اسطوره‌های ایران‌زمین کرده است.

دکتر ژاله آموزگار استاد دانشگاه، اسطوره‌شناس، پژوهش‌گر فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران و مترجم است. به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، ترکی، پهلوی و اوستایی تسلط دارد و ۱۳ کتاب تالیف و ترجمه درمورد اسطوره‌های ایرانی، ادبیات پهلوی و تاریخ ایران زمین نوشته است. او به دلیل تسلط بر زبان‌های باستانی ایرانی و اروپایی، تحصیلات دانشگاهی و پژوهش‌های عمیق، یکی از مراجع اصلی ایران‌شناسی شناخته می‌شود.

ژاله آموزگار زاده‌ی آذر ۱۳۱۸ [خورشیدی] در شهر خوی (استان آذربایجان غربی) است و پس از پایان دوران مدرسه در همین شهر، به تبریز رفت و از دانشکده ادبیات و علوم انسانیِ دانشگاه تبریز در رشته‌ی ادبیات فارسی با رتبه اول فارغ‌التحصیل شد. خانواده سنتی‌اش با تحصیل او در خارج کشور موافقت نکردند و سال‌ها بعد، وقتی در کاشمر معلمی می‌کرد، توانست از بورس ویژه‌ی دانشجویان برتر استفاده کند. همراه همسر و دخترش به فرانسه رفت و با رساله‌ی دکترا درمورد ادبیات زردشتی به ایران بازگشت.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در بخشِ «مشاهده‌ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 انجمن شاهنامه‌خوانی سیمرغ با همیاری مجموعه فرهنگی فرهنگان زنجان برگزار می‌کند:
دومین نشستِ انجمنِ شاهنامه‌خوانی سیمرغ



زمان:
یکشنیه ۲۳ دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷:۳۰

محل:
زنجان، خیابانِ خیام، کتابفروشی فرهنگان



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 تار ایرانی ۱۴۵
تبریز، خانۀ تاریخی حریری


نام اثر:
«دوستش داشتم، خیلی»
نوارنده: علی قمصری

علی قمصری نوشت:
«این اثر را نساختم، آن را گریستم.
پس از دیدن یک مستند یک دقیقه‌ای از مادری سالخورده که اصرار اطرافیان به مصاحبه دربارۀ فرزندِ از دست رفته‌اش را با سکوتی ویران‌کننده پاسخ می‌دهد و در انتها، نجوا کنان، تنها سه کلمه می‌گوید که فشردگی بار سال‌ها غم و دلتنگی را انتقال می‌دهند. بی‌درنگ تار را بغل کردم و این اثر خلق شد. و آنچه خلق شد را در خانۀ حریری تبریز نواختم… شب قبل این ضبط در حین اجرای تبریز پوست تار پاره شد. بعد از اجرا ابتدا به وحید گفتم فردا امکان ضبط وجود ندارد. اما پس از کمی فکر با خود گفتم شاید اجرای این قطعه بهتر است با همین وضعیتِ پوستِ تار گویاتر شود…
بدون‌شک مهمترین قربانیان هر جنگ مادران‌اند. فرقی نمی‌کند در چه کشوری مادر، بی‌فرزند شود. با مرگ هر سرباز دو نفر از دست می‌روند.»


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 شاهنامه‌خوانیِ بانوی تبریزی در شبِ یلدا

داستانِ زال و روداوه،
گفتار اندر رفتن زال به نزد روداوه
براساسِ شاهنامه فردوسی با تصحیح استاد جلال خالقی مطلق

شاهنامه‌خوان: فاطمه تمجیدی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎙 سخنرانی جواد رنجبر درخشی‌لر، شاهنامه‌پژوه به بهانۀ شب چلّه

پنهان بودن معنای شب یلدا در بیتِ «شبِ اورمَزد آمد از ماهِ دی / زِ گفتن بیاسای و بردار می» از حکیم فردوسی توسی

توجه به جایگاه شبِ چلّه و شب یلدا در اساطیر، تاریخ و فرهنگِ ایران
توجه به ضرورت برگزاری آیین‌هایی چون شب چله و نقش آن در وحدت و یکپارچگی ملی
و ...


آدینه، سی‌ام آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
تهران، مجتمع فرهنگی و هنری پیامبر اعظم



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎙 سخنرانی ژاله آموزگار، استاد زبان‌های باستانی، دربارۀ شبِ چله (شب یلدا) و زایش مهر در یکی از نشست‌های شب‌های بخارا


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 شبِ چلّه در کاخ گلستان تهران


[ ویدئو از خشایار لهراسبی ]

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 برشی از سخنرانی سجاد آیدنلو - استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامه‌پژوه ارومیه‌ای - دربارۀ فلسفۀ جشن یلدا یا همان شبِ چله


🔴 محل و زمان سخنرانی:
کتابخانۀ عمومی بامداد امید صبای ارومیه، پاییز سال ۱۳۹۸ خورشیدی



🔴 صوت کامل سخنرانی را از اینجا بشنوید.



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 دموکراسی و لیبرالیسم یا داستان هابیل و قابیل


✍️ مهدی تدینی


گزیده‌های کوتاه از متن:

— لیبرالیسم در اصل محتواست؛ یعنی مجموعه‌ای از اصول محتوایی و ارزشی است. اما دموکراسی در اصل،‌صورت است؛ صوری است؛ یعنی اصولی صوری برای حکمرانی است که دربارۀ محتواها ساکت است؛ حتی و از جمله دربارۀ محتواهایی که از مجاری خودش تولید می‌شود. از آنجا که لیبرالیسم «دینِ سیاسیِ آزادیِ فردی» است و مبنا را بر آزادی‌های فردی می‌گذارد، مشخص است که دیر یا زود به اصول آزادی سیاسی ــ یعنی دموکراسی ــ نیز می‌رسد. دموکراسی شیوۀ حکمرانی مطلوبِ لیبرالیسم است. بنابراین، لیبرال ممکن است به دلایلی درنگ کند، اما دموکرات شدن غایت اجتناب‌ناپذیر لیبرالیسم است. اما لیبرال می‌تواند به دلایلی که شرح خواهیم داد، دموکراسی را نه الزاماً مکمل لیبرالیسم، بلکه حتی قابیلِ لیبرالیسم، یعنی قاتل آن ببیند و از آن بیمناک باشد. برای این ادعا نیز تاریخ انبوه بی‌شماری داده‌های انکارناپذیر جلوی ما گذاشته است.

— بخشی از دموکرات‌ها به دموکراسی تقدس بخشیده‌اند؛ یعنی آن را به عنوان اصلی جزمی، مقدس، همیشه‌درست، خدشه‌ناپذیر بر سریری زرین نشانده‌اند و فارغ از کارکردها به همه فرمان می‌دهند در برابر بت‌شان زانو بزنند. اما هر تاریخ‌خوانده‌ای خیلی زود نسبت به این بُت اعظم مردد می‌شود. نه آنکه درستی آن را زیر سؤال ببرد، بلکه حس می‌کند واقعیت‌های دموکراتیک از نوع دودوتا چهارتا نیست که بتوان چشم‌بسته و با قلبی مطمئن به آن تن داد. می‌فهمد از این نظام صوری می‌تواند چیزهایی درآید که ممکن است اتفاقاً پیش از همه همان کسانی را قربانی ‌کند که خود از دموکراسی بت ساخته‌اند.

— مسئله این است که «دموکراسی منهای لیبرالیسم» به چیزی مگر فاجعه ختم نمی‌شود! دموکراسی منهای لیبرالیسم دیر یا زود به توتالیتاریسمی دست‌راستی، دست‌چپی یا فاشیستی منجر می‌شود ــ اگر هم آن جامعه به دلایلی آن‌قدر بدشانس نباشد که به توتالیتاریسم رسد، باید بین دو قطب آنارشی یا اقتدارگرایی یکی را انتخاب کند. این واقعیتِ مسلّمِ تاریخ است که نمی‌توانید آن را با جزم‌اندیشی دموکراتیک از صفحۀ روزگار محو کنید.

— ضامنِ دموکراسی این است که حداقلی از ارزش‌های لیبرال ــ چیزی که آن را «کمینۀ لیبرال» می‌نامم ــ در جامعه وجود داشته باشد تا ضمن تضمین آزادی‌های فردی، شهروند منفرد به هستۀ گزندناپذیر جامعۀ آزاد بدل شود. این کمینۀ لیبرال برج‌وباروی مدنی‌ ـ‌ فردی را در برابر دست‌اندازی‌های «جمعی» حفظ می‌کند و اجازه نمی‌دهد اکثریت از دموکراسی به عنوان ابزاری برای برپایی «دیکتاتوری جمعی» خود استفاده کند یا یک کاستِ قدرت اولیگارشیک بقیۀ مردم را با پوسته‌ای دموکراتیک گروگان گیرد.

— آزادی چیزی مگر آزادی در برابر قدرت سیاسی نیست؛ آزادی همیشه آزادی در برابر حکومت/دولت است. هر چه حکومت بزرگ‌تر باشد، آزادی کمتر است. یک نسبت ریاضیاتی روشن در اینجا وجود دارد:
[افزایش اختیاراتِ حکومت = افزایش حجمِ حکومت = کاهشِ اختیارات فرد = کاهشِ آزادی فرد]

— کدام مرام سیاسی است که تمام هم‌وغم خود را بر کوچک نگه داشتن دولت (یعنی بسط آزادی‌های فردی) و دفاع از فرد در برابر جمع و دولت گذاشته است؟ جواب روشن «لیبرالیسمِ کلاسیک» (یعنی لیبرالیسم، پیش از انحرافِ دولت‌گرایانۀ آن به سمتِ چپ).

— نمی‌خواهم نتیجه بگیرم «دموکراسی بد است و اقتدارگرایی خوب است»؛ هرگز! می‌خواهم فقط «واقعیت را به رسمیت بشناسیم و دیدی نسبی به دموکراسی پیدا کنیم». حاکمیت اقتدارگرا به معنای «فقدان آزادی سیاسی است»، اما جامعۀ نالیبرال نیز وقتی پولیتیزه می‌شود و بیداری سیاسی می‌یابد، معانی بسیار تیره‌وتاری را می‌تواند با خود به همراه می‌آورد که ممکن است از آن فقدان آزادی سیاسی بسیار خطرناک‌تر باشد. حال باید نتیجه بگیریم اقتدارگرایی خوب است؟ هرگز! بلکه باید نتیجه بگیریم نگاه واقع‌بینانه به محتوای جامعه و کارکردهای دموکراسی داشته باشیم و بدانیم جامعۀ نالیبرال از حاکمِ اقتدارگرا خطرناک‌تر است ــ یا دست‌کم همان‌قدر خطرناک است.

— فاصلۀ بین «بیداری سیاسی» تا «بلوغ سیاسی» را باید به رسمیت شناخت، برای آن راهکاری یافت و دست از جزم‌اندیشی‌ متعصبانه و سیاست‌بازانه برداشت. بین «بیداری» تا «بلوغ» سیاسی هزار خطر مهیب نهفته است که فقط نابینایی ایدئولوژیک باعث می‌شود فرد آنها را انکار کند. کیشِ شخصیت، یعنی پیشواپرستی، مذموم است، اما در مقابل معصوم‌انگاریِ توده نیز جهل مرکب است. از توده باید ترسید؛ به ویژه تودۀ بی‌سواد و نالیبرال و ناروادار!

— چاره همان چیزی است که لیبرالیسم به ما می‌آموزد: لیبرالیسم به ما کمک می‌کند فاصلۀ بین «بیداری سیاسی» تا «بلوغ سیاسی» توده‌ها را با کمترین هزینه، خونریزی، توسعه‌ستیزی، خرابکاری و سرمایه‌سوزی پشت سر بگذاریم.



🔴 این یادداشتِ مفصل را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 توصیهٔ علی دهباشی، سردبیر مجلهٔ بخارا:
متون کلاسیک زبان فارسی را بخوانید


علی دهباشی:
کلاسیک‌ها را باید خواند.
متون کلاسیک زبان فارسی را بخوانید!
باید گلستان و تاریخ بیهقی خواند.
باید حافظ خواند.
این‌ خواندن‌ها ناخودآگاه قلمِ ما را پر از ذخایر بی‌نظیر عبارات و ترکیب و سیاق و سبک و روش می‌کند که در عین اصالت و وفاداری تمام به زبان فارسی، خوش‌تراش و سحرانگیز هستند.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 ویژه‌نامۀ مانتره

شمارۀ هشتم گاهنامۀ علمی - فرهنگی مانتره به صاحب‌امتیازی کانون ایران‌شناسی دانشگاه تهران با محوریت واکنش به سخنان معاون اول رئیس‌جمهور منتشر شد.

🔴 «به نام تمرکززدایی، به کام نابودی ایران»

پانزده یادداشت در واکنش به سخنانِ محمدرضا عارف، معاون اول ریاست جمهوری دربارۀ اختیاراتِ استانداران و ایدۀ فدرالیسم


نویسندگان:
حمید احمدی
احسان هوشمند
اصغر دادبه
کوروش احمدی
مهدی ذاکریان
آرش رییسی‌نژاد
سید عبدالامیر نبوی
مهدی تدینی
حامد زارع
حسین (سالار) سیف‌الدینی
عارف مسعودی
محمدعلی بهمنی قاجار
محمدرضا پاسبان
احسان موحدیان
اشکان زارع


۲۵ دی‌ ماه ۱۴۰۳ خورشیدی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

📷 تمبرهای قاجاریه به مناسبت تاج‌گذاری احمدشاه با نمادهای میراث تاریخی و ملّی ایرانیان

احمدشاه، آخرین شاه قاجار، روز ۳۰ تیر ۱۲۹۳ خودشیدی (۱۹۱۴ میلادی و ۱۳۳۲ قمری) در ۱۸ سالگی در تهران تاج‌گذاری کرد. این مراسم پنج سال پس از خلع محمدعلی شاه قاجار صورت گرفت.


🔴 بُن‌مایه: آذری‌ها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 یادکردی از
احمد تفضلی
ایرانشناس
۱۳۱۶ - ۱۳۷۵


✍🏻 ژاله آموزگار


برشهایی از متن:

کم بوده‌اند آنهایی که هم دانشمند بوده‌اند و هم انسان. احمد تفضلی یکی از این نوادر بود؛ با علمی سرشار و وجدانی آگاه.

از سالهای جوانی به تمیزی رسیده بود که بداند کیست، تعلق‌اش را به این سرزمین بزرگ می‌دانست، به گوهر ایرانی‌اش آگاه بود و خویشکاری خویش را از سالها پیش برگزیده بود.

اندیشه و روشی عالمانه داشت، برنامه‌ریز بود و سازنده، سختکوش و پرکار و همیشه با روی خوش پاسخ‌گو و سایه‌دار بود، و دوست داشت استعدادهای جوان را ببالاند. در مسائل علمی کمال‌طلب بود. در جلسات کم سخت می‌گفت ولی همیشه آخرین و منطقی‌ترین نظر را می‌داد. تنها اگر سخنی تازه برای گفتن و مطلبی نو برای نوشتن داشت لب می‌گشود و قلم برمی‌گرفت. انسانی خردگرا بود ولی به موقع احساساتی به لطافت باران بهاری داشت. از شعر خوب لذت می‌برد و در جوار کارهای علمی، رُمان می‌خواند و با موسیقی دم‌ساز بود و آهنگ «دیلمان» محبوب او.

با این وصف «هزار بادۀ ناخورده در رگ تاک» هم‌او بود و هنوز بسیار سخن برای گفتن داشت که غم‌گینانه و نابهنگام، بند مرگ بر گریبانش افتاد.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سجاد آیدنلو،‌ استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامه‌پژوهِ ارومیه‌ای:

- اگر زبان، دست‌مایه‌ی هویت‌سازی و ملت‌سازی شود، این اشتباه است.

- اگر زبانِ تُرکی/زبانِ کُردی دست‌مایه‌ی کسانی بشود و بگویند ملتِ تُرک/ملّتِ کُرد، این‌کار اشتباه است.

- زبان‌های مادری و محلی در غالبِ فرهنگ و هویتِ ایرانی مطرح می‌شوند.

- تمامِ اهالی ایران، ایرانی‌اند با هویّتِ مشخص و پُرپیشینه‌ی ایرانی و با زبانِ ملّیِ ارزشمندِ فارسی و زبان‌های ارزشمند محلی و مادری که در نواحی مختلف [ایران] هست.
یک ملت، یک فرهنگ، یک هویت به نام ایران و ایرانی.


🔴 این سخنرانی را بطور کامل از اینجا بشنوید.


🔴 پی‌نوشت:
برشی از سخنرانی سجاد آیدنلو، در نشستِ بزرگداشت حکیم نظامی گنجه‌ای در هفدهم اسفند ماه ۱۴۰۲ خورشیدی در شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان‌غربی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 وقتِ بازبینی رسیده است

✍️ احسان هوشمند

در ماه‌های پایانی سال ۲۰۲۴ و ماه نخست سال ۲۰۲۵ تحولات شتابان و پیش‌بینی‌ناشده‌ای در منطقه روی داد. چرخۀ این تحولات لبنان، سوریه و عراق را تحت تأثیر خود قرار داد و موجب فروپاشی نظام حاکم بر سوریه و فرار بشار اسد به روسیه و تسلط گروه هیئت تحریرالشام و ارتش وطنی سوریه به رهبری الجولانی بر دمشق شد. فقدان شمار قابل ‌‌توجهی از رهبران حزب‌الله و انتخاب رئیس‌جمهور لبنان هم برگ دیگری از تحولات منطقه است که اثرات خود را در محیط بین‌المللی بر جای می‌گذارد. تلاش نخست‌وزیر عراق برای مدیریت گروه‌های شبه‌نظامی در عراق هم فصل تازه‌ای از تحولات سیاسی منطقه است. در این شرایط متفاوت نسبت به سال‌های گذشته که منطقه با آن مواجه است، حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید در روزهای آتی می‌تواند بیش از پیش به این تحولات جهت دهد.

دولت د‌رحالی‌که در داخل کشور با چالش‌های پیچیده و متنوعی در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مواجه است، هم‌زمان باید خود را برای مواجهه با شرایط بسیار حساس منطقه‌ای و بین‌المللی مهیا کند. دولتمردان هم قاعدتاً آگاه هستند که تنوع چالش‌های داخلی و خارجی که کشور با آن مواجه است، چنان در هم تنیده‌اند که حل‌وفصل جدی و همه‌جانبه همه این چالش‌ها به صورت مجزا و جزیره‌ای ممکن نیست و برای مدیریت شرایط تازه باید طرحی نو در انداخت.

به سخنی دیگر ارائه هر نوع ابتکار برای گذر منطقی و مطابق منافع ملی از چالش‌های پرشمار داخلی و خارجی کشور، چاره‌ای نیست جز آنکه در روش ادارۀ مسائل پیش‌رو، رویکردهای تازه‌ای انتخاب شود و در راهبردها و هدف‌گذاری‌ها و روش‌ها تجدیدنظر شود. در ماه‌های پیش همچون دیگر ماه‌ها و سال‌های گذشته عالی‌ترین‌ مقام اجرائی کشور وقت زیادی را صرف حضور در جلسات و مجامع عمومی تشریفاتی و کم‌اثر کرده و سخنرانی‌های پرشماری نیز ایراد شده است درحالی‌که ابعاد سهمناک چالش‌های کشور ایجاب می‌کند مقامات کشور به‌جای حضور در چنین جلساتی و اتلاف وقت زیاد، زمان بیشتری را صرف جلسات کارشناسی برای مدیریت چالش‌های پیش‌رو کنند. اگر مدیریت کشور تصور درست، جامع و دقیقی از شرایط کشور دریافت کند و کارشناسان مشفق، وطن‌‌دوست و متخصص بتوانند در جمع‌بندی شرایط کشور و راه‌های برون‌شد از وضعیت فعلی راهکارها و پیشنهادات علمی خود را بر پایه مصالح کشور ارائه کنند، احتمال دارد منافع بیشتری متوجه کشور شود تا صرف حضور در جلسات و مجامع تشریفاتی و ارائه سخنرانی‌های شورانگیز! ایران امروز میراثی است که از نیاکان به ما به ارث رسیده است. در دوره‌های پرپیچ‌و‌خم تاریخی نیز ایران با رنج‌ها، شکست‌ها و ناکامی‌های ریز و درشتی دست و پنجه نرم کرده و همچنان ظرفیت‌های زیادی برای پشت‌سرگذاردن مسائل و چالش‌ها و بحران‌های سهمناک دارد اما به شرطی که مدیریت کشور با حفظ منافع ملی، بیش از پیش برای ایران اندیشناک باشد و با کمک خِرد جمعی و ظرفیت‌های مغفول کشور به دنبال تجدیدنظر در راه‌های پرهزینه و روش‌های ناکارآمد اداره کشور باشد. آیا اصرار بر راه‌های پرهزینه پیشین به جز تحمیل هزینه‌های فراوان به ملت دستاورد محسوسی برای ملت دارد؟ باید پذیرفت که دردها و مشکلات مزمن داخلی و خارجی کشور نیازمند تجدید نظر در روش‌های پیشین و افق‌گشایی بر مبنای تداوم تاریخی ایران است. منطق حکمرانی نباید قربانی اصرار بر ادامۀ اشتباهات شود. جسارت در طراحی‌های نو نیاز امروز کشور است. امروز زمان بازبینی و تجدیدنظر و اصلاحات است.

🔴 بُن‌مایه:
روزنامۀ شرق، شمارۀ ۲۴ دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی


🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ یک یادداشت، به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

⚫️ استاد فریدون شهبازیان
موسیقی‌دان، آهنگسازِ و رهبر ارکستر ایرانی


۲۱ خرداد ۱۳۲۱ خورشیدی، تهران
۲۲ دی ۱۴۰۳ خورشیدی، تهران

روانش مینُوی باد


⚫️ ویدئوی پیوست:
ترانه‌ای با صدای بانو الهه و به آهنگسازی استاد فریدون شهبازیان


#یادها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 یادکردی از استاد سلیم نیساری، حافظ‌شناس


سلیم نیساری

۱۲۹۹ خورشیدی، تبریز
۱۳۹۷ خورشیدی، پاریس

استاد زبان و ادبیات فارسی، حافظ‌شناس برجسته و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی


#یادها | #مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 اهلِ ایدئولوژی!

+ در نوشته‌هایتان می‌نویسید که بعضی‌ها مثل آقای [مصطفی] ملکیان یا آقای [عبدالکریم] سروش، اهل ایدئولوژی‌اند. منظورتان از اهل ایدئولوژی چیست؟

- پاسخ سید جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران:
یعنی به دنبال جایی در «مناسباتِ قدرت» هستند،‌ چه در بهم زدن قدرت و چه در تثبیتِ قدرت



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 شب چله، شبِ ایران و ایرانی

شبِ اورمزد آمد از ماه دی
زِ گفتن بیاسای و بردار می

حکیم فردوسی توسی


شب یلدا به شادی؛
و چله‌نشینی‌تان به خوشی و فرخندگی


🔴 قطعه موسیقی پیوست:
قطعۀ خزان
از ساخته‌های زنده‌یاد استاد پرویز مشکاتیان؛
نوازندۀ سنتور ملینا فرجی

پیشکش به مخاطبان وزینِ کانال ایران‌دل، در آخرین شبِ فصلِ خزان و با امید و آرزوی طلوع خورشیدِ خرّم‌روزِ یکم دی ماه در ایران‌زمین

۱۴۰۳/۰۹/۳۰


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 یلدا و نشانه‌شناسی

✍️ مقصود فراستخواه، استاد دانشگاه

ما نیز مردمی هستیم. وقتی از تاریخ‌مان کم می‌آوردیم به اسطوره‌ها پناه می‌بردیم. تاریخ، اگر بسامان نیز بود باز اساطیرِ کهن در ژرف‌ترین اعماقِ ذهنِ اجتماعی ما نفَس می‌کشیدند، می‌زیستند و بالا و پایین می‌شدند. این ماییم؛ ملّتی با خاطراتِ ازلی و دیرین. رؤیاهای‌مان را در داستان‌های‌مان پناه می‌دادیم و نسل به نسل، با قصه‌ها منتقل می‌کردیم. از سینه‌ها تا سینه‌ها؛ بار نارضایتی‌های تاریخی خود را در شعر و استعاره برمی‌کشیدیم؛ در سیمرغ و زال، در کمان آرش و در خونِ سیاوش و در دیر مغان. آرزوها و آمال فروخوردۀ خویش در روشنی مهر و ماه و میترا باز می‌جستیم و در گرمای نفَس‌های‌مان مراقبت می‌کردیم. زندگی اینجا جاری بود؛ همیشه همی همچنان.

ما یلدا داشتیم تا در دراز‌ترین شبِ یک فصلِ سرد، باز به یاد نفَسی متنفّس در سحرگاهان دورهم بنشینیم، نیمه‌های گمشدۀ خویش در یکدیگر بجوییم و با داستان‌های بلندمان، از آیندۀ فرزندان خود محافظت کنیم. بزم‌های شبانۀ یلدایی تا شور پایکوبی در جشنِ سده؛ به شمار چهل می‌شود و ما در ناخودآگاه جمعی خویش چلّه داشتیم؛ چلّۀ کوچک و چلّۀ بزرگ! و این یعنی خندیدن به مشکلات، زیستن با دشواری‌ها و صبور بودن و مقاومت کردن، و افتادن، و باز برخاستن و رفتن و برشمردن ایام؛ شمارشی در کامل‌ترین شمار که چهل بود. این یعنی تصمیم به امیدواری در مواجهه با اسبابِ نومیدی بسیار، یعنی دوست داشتن زندگی با همه دشواری‌ها و نشیب و فراز‌ها، یعنی شجاعت بودن در این سرزمین، یعنی رقص در میانۀ میدان. و چنین بود یلدا و چنین بود سده. یلدا هر سال یک بار و برای همیشه در گوش‌های‌مان نجوا می‌کند که پشت هر وضعِ سترونی، امکان باروری و نوزایی هست و در نومیدی بسی امید است، و پایان شب سیه، سپید است.

چرا یک جامعه با همه صعوبتِ ایام خویش، اصرار به ماندن دارد؛ برای اینکه در سطح هستی‌شناختی و انسان‌شناختی این فرهنگ، چیزی هست که تا حدِّ زیاد در برابر تغییرات در طول زمان بزرگ، طی دوران‌های مختلف مقاومت می‌کند. از عهد قدیم تا دوران جدید این لایه‌های عمیق معنایی با ما ایرانیان هستند در "رنگین‌کمانِ خوش‌نقش تنوعاتِ قومی و زبانی و آیینی‌مان". در عمیق‌ترین ساختارهای معرفتی ما، نشانه‌شناسی هست. سنت‌های دیرینِ ایرانی حاوی نوعی پدیدارشناسی کائنات بود. تجربۀ زیست در این سرزمین، به تفسیر و تأویل طبیعت و تاریخ خود چنگ می‌زد: از خورشید و ماه، معنای نور و روشنی می‌گرفت. از شب، تاریکی گذران می‌فهمید. از دشت و دمن، رویش و زندگی می‌آموخت و ایهام غزلی را به فال نیک می‌گرفت! ما از باغ و راغ و مرغزار، داد و دهش و بخشایش و ثمربخشی می‌فهمیدیم، آن سوی شب تار، به صبحدمی باور داشتیم، از نظمِ کائنات با همه بی‌نظمی‌هایش، به اصالتِ درستی و نیکی و به ترازو و به عدل و داد ایمان می‌آوردیم، نوروز، یادوارۀ مکرر رویش‌های نابهنگام در این سرزمین بود و تبسم‌های ملیح‌مان به فصل سرد را با خود حمل می‌کرد و حاوی روحِ جمعی بود، و صلای آشنایی داشت و یادوارۀ «مبادلۀ لطف» بود برای محافظت از سرمایۀ اجتماعی پیوند و همدلی خویش در برابر گزند روزگار.

ما به اهتزازِ خاکِ سرد باور داشتیم و شکوفایی نابهنگام را می‌فهمیدیم. اهریمن، معنایی بود که ما از شرارت نهفته در عالم گرفته بودیم تا همواره نگران تاراج فضیلت‌های‌مان باشیم. چنین بود سنت‌های ایرانی ما از حُکمای خسروانی تا اشراق و عرفان؛ که مثنوی‌اش با وجود مرور ایام دراز، هنوز همنشین حلقه‌های جوانان ماست و حافظش از آن سوی سده‌های دور با عمیق‌ترین نیات و احساسات‌مان آشناست.


🔴 بُن‌مایه:
روزنامۀ ایران، شمارۀ ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

‌‌
🔴 شلیک در آنکارا، پیروزی در دمشق

✍️ مهدی تدینی

ترورها همیشه وجهی نمادین هم دارند که ممکن است در موردی پررنگ‌تر یا کمرنگ‌تر باشد. گاه هدف از ترور اصلاً نمادپردازی است؛ چه وقتی دوک‌اعظم اتریش به قتل می‌رسد ــ تا با قتل نماد صلح، جنگ جهانی درگیرد ــ و چه وقتی مرکز تجارت جهانی، نماد جهانی‌سازی کاپیتالیستی‌ ـ‌ امریکانیستی، در آتش و خاکستر فرومی‌ریزد. ضارب سیاسی می‌خواهد ضمن کشتن نمادپردازی کند و شعاری سر دهد.

هشت سال پیش در چنین روزی در آنکارا، در فضای هنری یک نمایشگاه عکاسی، جلوی دوربین‌هایی که لحظاتی فرهنگی را ضبط می‌کرد، جوانی که قرار بود حافظ امنیت باشد، در پشت صحنه نفس عمیق کشید، دست در کمر برد، اسلحه کشید و آندری کارلوف، سفیر روسیه را به قتل رساند. حضار در صدای جیغ زنان و بانگ «الله‌اکبر» قاتل از گالری گریختند، اما چشمان سردِ دوربین‌ها همچنان نمادها را ضبط می‌کرد: ضارب به عربی شعاری شبیه یکی از سرودهای جبهۀ فتح شام (همان جبهۃ‌النصرۃ) را فریاد زد و گفت ما با پیامبر برای جهاد بیعت کرده‌ایم و همیشه پای آنیم، و بعد به ترکی گفت: «سوریه را فراموش نکنید! حلب را فراموش نکنید!» سفیر، بی‌جان، پیش پای او افتاد بود و او شعار می‌داد... البته فراموش نکرد برای تکمیل نمادپردازی بالای سر جنازه برود و چند تیر خلاص به کسی که پیش‌تر مرده بود شلیک کند. دقایقی بعد، پلیس سر رسید و ضارب را کشت. ــ در ویدئوی پیوستِ همین پست می‌توانید واقعه را ببینید.

اما ضارب نه مردی با ریش‌بلند و دستاری بر سر بود، و نه چهره‌ای بیگانه با تبار ترک. جوانی خوش‌سیما و خوش‌پوش با کت و کراواتی شیک بود که انگشتش را رو به آسمان گرفته بود و فریاد می‌زد. هنوز ۲۲ سالگی را پر نکرده بود. گرگی در پوستین میش بود، زیرا اصلاً پلیس بود؛ آن‌هم از قضا گارد حفاظت شخص اردوغان. نام کاملش مولوت مَرت آلتینتاش بود. خواهرش می‌گفت از وقتی به دانشگاه افسری رفته بود پنج نوبت در روز نماز می‌خواند. خانواده‌اش از این ترور او آن‌قدر سرافکنده بود که جنازه‌اش را تحویل نگرفت و مأموران او را در گورستان مردگان گمنام دفن کردند. البته واقعیت گاه دروغ می‌گوید؛ یا بهتر است بگوییم، گاه همۀ حقیقت را نمی‌گوید. و این غربتِ قاتل در گورستان گمنامان دروغی بیش نبود، زیرا آلتینتاش اصلاً بی‌کس نبود؛ نه تنها بی‌کس نبود، بلکه حتی یک جریان آینده‌دار تاریخی را نمایندگی می‌کرد. نشانۀ روشن آن اینکه گلوله‌هایش از قلب سفیر گذشت و هشت سال بعد در همان ماه دسامبر در سوریه به قلب هدف اصلی خورد. حلب و دمشق به دست همفکران او فتح شد. از این منظر که بنگریم، او فاتح نبرد آینده بود.

طبیعی بود دولت ترکیه این خشونت عریان را محکوم می‌کند و طبق معمول همه‌چیز را گردن بُز بلاگردان همیشگی، یعنی جریان فتح‌الله گولن، می‌اندازد. ضبط و ربط دندانگیری هم کشف نشد، با آنکه روس‌ها هم بیست کارشناس برای همراهی در تحقیقات به ترکیه فرستادند. در این میان فقط سفرهای مکرر قاتل به قطر ــ این دستگاه خودپرداز بنیادگرایان ــ مشکوک به نظر می‌رسید. حتی گوگل هم نتوانست ایمیلهای پاک‌شدۀ او را برگرداند.

اما کیست که نداند نبرد قدرتی میان ترکیه و روسیه جریان داشت؟ مداخلۀ روسیه ــ و جمهوری اسلامی ــ تضاد بزرگی میان روسیه و ترکیه پدید آورده بود. و باز کیست که نداند اردوغان احیاگر اسلام‌گرایی در ترکیه است؛ طبعاً بدون اینکه نیاز باشد سیاست خود را به اسلام‌گرایی تقلیل دهد و بدون اینکه چهره‌ای رادیکال از خود نشان دهد. بنابراین، انگشت اشاره به سوی گولن بیراه بود. بهتر است واژه‌ها را بجا به کار بریم: ترکیۀ اردوغان به میهنِ اسلام‌گراییِ جدیدی تبدیل شده بود و ظهور کسانی چون آلتینتاش پیامد آن بود. لازم هم نیست دست شخص خاصی را در پس این ترور ببینیم، بلکه این یک جریان اجتماعی نیرومند است.

اسلام‌گرایی بزرگ‌ترین ظرفیت سیاسی در خاورمیانه است. وقتی صد سال سنت کمالیسم نتوانست مانع احیای نسخۀ اسلام‌گرایی ترکی شود، در دیگر نقاط هم وضع بهتر از این نیست. از پاکستان تا مصر در هر کشوری انتخابات آزاد برگزار شود، یک جریان اسلام‌گرا به پیروزی می‌رسد ــ البته به گمانم دیگر باید گفت: بجز ایران که از پایه، یعنی از قاعدۀ جامعه، روحی سکولار در آن پا گرفته است. البته حکم کلی دادن درست نیست و برای مثال باید احوال کشورهای خلیج فارس و عربستان را دقیق بررسی کرد. کیست که نداند در همین عربستان اگر دست نیرومند بن‌سلمان در کار نباشد و جامعه پولیتیزه شود، اسلام‌گرایی بی‌درنگ همه‌چیز را به کام خود می‌کشد.

برای درک جریان‌های تاریخی باید واحد سال را کنار گذاشت و دهه‌ای اندیشید. در این مقیاس‌، تیری که آلتینتاش شلیک کرد، یک دهۀ بعد به ثمر نشست و فرضیۀ من این است که این جریان در همین مقیاس زمانی سنگرهای دیگری را نیز فتح خواهد کرد.

🔴 پی‌نوشت:
بازنشر به معنای تأیید کل محتوا نیست.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 نعمت ییلدریم:
«من واژه به واژه شاهنامه را خوانده و [به ترکی استانبولی] ترجمه کردم... من در هیچ‌جای شاهنامه، توهینی یا تحقیری به تُرکان ندیدم.»



سخنران ویژۀ نشستِ یک‌صد و دوازدهم کارگاه شاهنامه‌خوانی تبریز (چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی)، نعمت ییلدریم - استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آتاتُرک شهرِ ارض‌روم تُرکیه و مترجم شاهنامۀ فردوسی به زبانِ تُرکی استانبولی - بودند.
ایشان در این نشست ضمن شرحِ روندِ ترجمۀ شاهنامه فردوسی به زبانِ ترکی استانبولی و استقبال گستردۀ شهروندان ترکیه‌ای از این کتاب، در پاسخ به پرسشی، تأکید کردند در هیچ‌جای شاهنامه، توهینی به تُرکان نشده است.
ایشان همچنین خاطرۀ تلخی از دیدار خود با یک‌ رئیس دانشگاه تبریزی یا اردبیلی تعریف کردند که به ایشان گفته‌ بودند که چرا شاهنامه را به تُرکی استانبولی ترجمه کرده‌اند؛ زیرا از ظنِّ آن مقام ایرانی، در شاهنامه به تُرکان، توهین شده است! و این جمله در حالی‌ بوده که اصلاً آن رئیس دانشگاه تبریزی یا اردبیلی، اصلاً شاهنامه را نخوانده بوده است!



🔴 صوت کامل نشست را از اینجا بشنوید.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 اجرای قطعۀ «خونه مادر بزرگه» به آهنگسازی بهرام دهقانيار توسط ارکستر موسیقی ملی ایران

کنسرت ارکستر موسیقی ملی ایران با عنوان «بر چهره، لبخند» به رهبری همایون رحیمیان و روایت صابر ابر ، ویژه کودکان و نوجوانان شامگاه سه‌شنبه -۲۷ آذرماه ۱۴۰۳ خورشیدی - در تالار رودکی تهران به روی صحنه رفت.

قطعاتی از ثمین باغچه‌بان، بهرام دهقانیار و محمود منتظم صدیقی در این کنسرت اجرا شد.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…
Подписаться на канал