قصه ها و داستان ها برای بیدار کردن ما از خواب نوشته شده اند، ولی ما یک عمر از آنها برای خوابیدن استفاده کرده ایم . . . 🔴ارتباط با مدير كانال :↙️ @salmanzadeh57 🔴تبلیغ وتبادل:↙️ https://t.me/DS_RS_ADS
🌸🍃🌸🍃
در زمان مالک دینار جوانی از زمره اهل معصیت و طغیان از دنیا رفت ؛ مردم به خاطر آلودگی او جنازه اش را تجهیز نکردند ، بلکه در مکان پستی و محلّ پر از زباله ای انداختند و رفتند .
شبانه در عالم رؤیا از جانب حق تعالی به مالک دینار گفتند : بدن بنده ما را بردار و پس از غسل و کفن در گورستان صالحان و پاکان دفن کن . عرضه داشت :
او از گروه فاسقان و بدکاران است ، چگونه و با چه وسیله مقرّب درگاه احدیت شد ؟ جواب آمد : در وقت جان دادن با چشم گریان گفت :
"یا مَنْ لَهُ الدُّنیا وَ الآخِرَهُ إرْحَمْ مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنیا وَ الآخرَهُ ."
« ای که دنیا و آخرت از اوست ، رحم کن به کسی که نه دنیا دارد نه آخرت » .
مالک ! کدام دردمند به درگاه ما آمد که دردش را درمان نکردیم ؟ و کدام حاجتمند به پیشگاه ما نالید که حاجتش را برنیاوردیم ؟
منهج الصادقین، انیس اللیل ص ۴۵»
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
حضرت علی علیه السلام:
بدانيد كه اين پوست نازك تحمل آتش را ندارد،پس به خودتان رحم كنيد...
شما در مصيبتهاى دنيا آزمايش كرده ايد
كه وقتى خارى به بدن يكى از شما میرود و يا به زمين میخورد و خونى میشود
و يا شنهاى داغ پايش را میسوزاند چگونه بيتابى میكند؟!
پس، چگونه خواهد بود اگر ميان دو لايه از آتش قرار گيرد
و هم بسترش سنگ و همدمش شيطان باشد...؟
نهج البلاغه، خطبه183
@DastaneRastan56
🌸🍃🌸🍃
محمّد بن مُنكدِر که صوفی مسلک بود، امام باقر ع را دید که در هوای گرم به سوی نخلستان ميرود.
پيش آمد و گفت: در اين هوای گرم، طلب دنيا سزاوار نيست!
اگر در اينحال مرگت فرا رسد در پيشگاه پروردگار چه خواهی گفت؟
حضرت گفتند: اگر مرگم در اينحال برسد، در راه انجام وظيفه و كسب مال حلال برای خود و عيال و حفظ آبرو و زندگيِ كفاف بوده است و در پيشگاه خداوند مأجور خواهم بود.
من از مرگ بيم دارم در صورتيكه در حال معصيتی از معاصی خدا بمیرم.
#اعلامالوریص۲۶۳
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
امام علی (ع) فرمود:
الكَلامُ فی وَثاقِك ما لَم تَتَكَلمْ بِه،
فَاِذا تَكَلَّمتَ بِه صِرتُ فی وَثاقِه
فَاخزُن لِسانَك كَما تخزُن ذَهَبَك...
تا کلامی را به زبان نياوردهای، در بندِ توست.
امّا هنگامی كه به زبان آوردی، تو در بند آن در میآیی.
پس همانگونه كه طلا و جواهر، و مال و داراییِ خود را در گنجينه میگذاری، زبانت را نيز در گنجينهی دهانت نگه دار.
زيرا چه بسا سخنی كه نعمتی را از كف برده، و خشم و كيفر الهی را آورده است.
#نهجالبلاغهحکمت۳۸۱
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
#سواد_زندگي
در " گرفتاری " باید " اندیشه " را به "جنب و جوش" در آورد نه " اعصاب " را …
همه با هم" متفاوتیم"
خوشبخت کسی نیست که " مشکلی" نداره
"خوشبخت " کسی است که با "مشکلات" مشکلی نداره…
باید حوصله داشت، تحمل کرد، ایستادگی کرد و صبور بود تا موفق شد.
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
امیرالمؤمنین علی (ع) بالای بام خانه، خرما تناول می کرد، حضرت در سنین جوانی بودند، سلمان فارسی در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت.
حضرت علی (ع) دانه خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان رها کرد. سلمان گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سال هستید؟ حضرت فرمودند: ای سلمان من را از نظر سن و سال کوچک و خود را بزرگ می بینی. قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟
چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد؟ سلمان با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواست.
حضرت علی فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود.
من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد. سلمان عرض کرد: نشانه دیگری در آنجا بود، برایم بیان فرمایید.
امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود: این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید. سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد، با عجله خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا، من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام. محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم.
به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ، در حال استراحت بودم وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد، من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم. از همان اطراف گلی کندم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت، از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام. امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند.
رسول خدا فرمودند: ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم، درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت. وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر داد. بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء از زمان آدم تاکنون که گرفتار شده اند علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است.
#القطرهج۱ص۲۸۲
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
حضرت امام علی (ع) میفرمایند:
بزرگ ترين توفيق براى انسان ، پذيرش نصحيت است
شرح غررالحكم ، ج 6، ص 20
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
#تلنگر_قرآنی
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ(حجرات/۶)
ای مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید،
مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید.
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
مرحوم قاآنی در ابتدای دیوان شعر خودش می نویسد:
شبی که پدرم از دنیا رفت همسایگان به او گفتند:
از دنیا میروی این دوازده پسر را به که می سپاری؟
گفت: به خدا.
همسایه ای هم داشتیم که او هم دوازده پسر داشت و در آن شب از دنیا رفت به او گفتند: فرزندانت را به که می سپاری؟ گفت: آنقدر مال برای آنان گذاشتم که اگر هفتاد پشت آنها هم بخورند، تمام نمیشود!
قاآنی مینویسد: یک سال از فوت این دو نفر نگذشت که تمام دوازده نفر به نوکری ما دوازده نفر در آمدند! آری، او اعتمادش به خدا بود و این، اتکایش به مال فراوان و در نتیجه چنین شد.
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
یکی از همراهان شیخ رجبعلی خیاط می گفت: روزی با تاکسی از میدان سپاه پائین میآمدم، دیدم خانمی بلند بالا با چادر و خیلی خوش تیپ ایستاده، صورتم را برگرداندم و پس از استغفار، او را سوار کردم و به مقصد رساندم. روز بعد خدمت شیخ رسیدم-گویا داستان را از نزدیک مشاهده کرده باشد-گفت: آن خانم بلند بالا که بود که نگاه کردی و صورتت را برگرداندی و استغفار کردی؟خداوند تبارک و تعالی یک قصر برایت در بهشت ذخیره کرده و یک حوری شبیه همان.
شیخ رجبعلی خیاط که به لطف خدا دارای چشم برزخی بود و با عالم معنا در ارتباط بود. او این موهبت را به خاطر چشم پوشی از ارتباط با یک دختر جوان و زیبا در ایام جوانی می داند که با وجود زمینه مناسب برای گناه به خاطر خدا از آن لذت به ظاهر شیرین می گذرد
#منبع:
کیمیای محبت، محمد محمدی ری شهری، نشر دارالحدیث
@DastaneRastan57
⁉️کانال سوالات شرعی بانوان
✅انواع غسل
👩🏻احکام لکه بینی
👁کاشت مژه،تتو
🌸و...
👈🏻در کانال تخصصی سوالات بانوان:
/channel/+QaVBXKIIWByd--_B
🌸🍃🌸🍃
#نیایششبانه
پروردگارا ...
به ما بیاموز
که دل آدم عصاره وجود توست،
حرمت دلها را از یاد نبریم...
بیاموز که دوست داشتن را
فراموش نکرده و آنهایي که
دوستمان دارند را از یاد نبریم...
بیاموز که سوگند راست بودن
دروغمان را به نام تو نسازیم...
و بیاموز همان باشیم
که قولش را به تو داده ایم ...
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
تا حالا دیدی بعضیا تا یه ناراحتی و گرفتاری براشون پیش میاد میگن؛
خدایا مگه ما چه گناهی کرده بودیم که باید اینطوری بلا سرمون میومد؟!
واقعیت اینه که؛
کسی که سیر خورده باشه،
خودش دیگه بوی سیر رو احساس نمیکنه
کسانی این بو رو احساس میکنند که خودشون سیر نخورده باشند.
گناه هم همینطوره.
بوی بدی داره که خودِ گناهکارا، بوی اونو احساس نمیکنند.
بوی بدِ گناهِ ماها رو فقط امام زمان کاملا احساس میکنه چون امام زمان گناه نکرده.
اگر ما بخواهیم که بوی گناهمون از بین بره، باید استغفار کنیم.
امام علی(ع) از پیامبر(ص) نقل میکند:
تعطروا بالاستغفار لا تفضحنکم روائح الذنوب
بااستغفار، خود را معطر و خوشبو کنید، تا بوی متعفن گناهان شما را رسوا نسازد.
#وسائلالشیعهج۱۶ص۷۰
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
چون روز قیامت شود، بنده را به محضر حق حاضر کنند.
فرمان رسد قبّه اى بزنید و بنده ام را در آن قرار دهید.
بعد از آن خداى تعالى به وى خطاب کند اى بنده من، نعمتم را سرمایه معصیت نمودى و چندان که نعمت بر تو افزودم، تو بر گناه و عصیان بیشتر افزودى.
بنده، سر خجالت به پیش اندازد.
خطاب رسد بنده من، سر بردار که همان ساعت که معصیت کردى، من تو را آمرزیدم و قلم عفو بر گناهانت کشیدم.
پس بنده دیگرى را حاضر کنند و به او هم عتاب و سرزنش کنند و او از شرمسارى خود به گریه آید.
حق تعالى مى فرماید اى بنده من، آن روز که گناه مى کردى و مى خندیدى تو را شرمسار نساختم، امروز که گناه نمى کنى و گریه و زارى دارى، چگونه تو را عذاب کنم و رسوایت سازم؟
تو را آمرزیدم و اجازه رفتن به بهشت دادم.
#منهج_الصادقين_ج١ص٣١
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
اگر تو اتوبوسِ در حالِ حرکت ایستاده باشی، هی این طرف و اون طرف میشی.
اصلا ممکنه بیوفتی زمین
مگر اینکه دستت رو به میله اتوبوس بگیری تا نیوفتی
زندگی هم، درست مثل اتوبوسِ در حال حرکته
شاید تو زندگی سختی هایی داشته باشی
که باعث بشه ایمان تو رو تکون بده
پس باید حواست باشه خیلی زود، خودت رو به یک تکیهگاه محکم برسونی.
این تکیهگاه، قرآن است:
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا
و همگى به ریسمان خدا، چنگ زنید، و پراکنده نشوید.
چرا که:
وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا
هرگز پناهگاهی، جز او نمی یابی.
آل عمران، آیه ۱۰۳
کهف، آیه ۲۷
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
نبی مکرم اسلام (ص) میفرمایند:
مأموران عذاب جهنم، قرآنخوان فاسق را زودتر از بتپرست به سوی جهنم خواهند برد.
#نهجالفصاحه
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
ذوالنون مصري که از عرفاي بزرگ است، گفت: روزي به کنار رودي رسيدم، قصري ديدم در نزديکي آب. از آب طهارتي کردم چون فارغ شدم چشمم بر بام قصر افتاد که دختري بسيار زيبا بر آن ايستاده بود. خواستم او را بشناسم گفتم اي دختر تو که هستي؟ گفت اي ذوالنون چون از دور تو را ديدم فکر کردم ديوانهاي، چون طهارت کردي و به نزديک آمدي فکر کردم عالمي، و چون نزديکتر آمدي فکر کردم عارفي. و اکنون به حقيقت نگاه ميکنم ميبينم نه ديوانهاي، نه عالمي و نه عارف. گفتم چطور؟ گفت اگر ديوانه بودي طهارت نکردي و اگر عالم بودي به زني نگاه نميکردي و اگر عارف بودي دل تو به غير حق به کسي ميل نميکرد و غير از حق را نميديد. اين را بگفت و ناپديد شد. فهميدم که او انسان نبود بلکه فرشتهاي بود براي تنبيه من که آتش در جان من اندازد.
و از سخنان اوست:
"دوستي با کسي کن که به تغيير تو متغير نگردد."
"بنده خدا باش در همه حال، چنان که او خداوند توست در همه حال."
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
#صبر_در_قرآن
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ (127 - نحل)
شکیبایی کن و شکیبایی تو جز به توفیق خدا نیست.
ای انسان! تمام خوشیهایی که طی کردی در این دنیا میماند و تمام تلخیهایی که برای خدا تحملش کردی به دنیای دیگر خود میفرستی. پس اگر رنجهایت بیشتر از خوشیهایت در دنیا شد، بدان خداوند تو را توفیق داده تا توشهی آخرتت را سنگینتر و زیادترش کنی، پس بیشتر شکرش کن!!!
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
طلبه ای در یک از شهرها زندگی می کرد. از نظر مادی در فشار بود و از نظر ازدواج نیز مشکلاتی داشت.
یک شب، متوسل به امام زمان(علیه السلام) شد، چند شبی بعد از این توسل امام زمان(علیه السلام) را در خواب دید.
حضرت فرمودند: فلانی! می دانی چرا دعایت مستجاب نمی شود؟
گفت: چرا؟
فرمودند: طول امل و آرزو داری.
گاهی انسان به در خانه ی خدا می رود،
دعا می کند اما با نقشه می رود،
دل به این طرف و آن طرف حرکت می کند.
گاهی به خدا یاد می دهد و می گوید: خدایا! در دل فلانی بینداز بیاید مشکل مرا حل بکند...
حضرت فرمودند: شما به خدا یاد ندهید خدا خودش بلد است.
انسان به ائمه معصومین(علیه السلام) هم نباید یاد بدهد.
باید بگوید خدایا، من این خواست را دارم و به هیچ کس هم نمی گویم...خودت برایم درستش کن.
طلبه گفت: یابن رسول الله، من همین طور هستم که می فرمایید، هرکاری میکنم بهتر از این نمی توانم باشم،
می خواهم خوب باشم اما تا می آیم دعا کنم فلانی و فلانی در ذهنم می آیند و این گونه دعا می کنم.
حضرت فرمودند: حالا که طول امل و موانع اجابت داری، نایب بگیر.
تا حضرت فرمودند نایب بگیر طلبه می گوید: آقا جان شما نائب می شوید؟
حضرت فرمودند: بله قبول می کنم.
می گوید دیدم حضرت نایب شدند و لبهای حضرت دارد حرکت می کند.
از خواب بیدار شدم، گفتم: اگر حاجتم هم برآورده نشود مهم نیست، در عالم رؤیا حجت خدا را یک بار زیارت کردم.
بلند شدم و وضو بگیرم تا نماز شب و نماز شوق به جا بیاورم. دیدم در مدرسه را می زنند. گفتم: این وقت شب کیست که در مدرسه را می زند؟
رفتم در مدرسه را باز کردم دیدم دایی خودم است.
گفتم: دایی جان، چه شده این وقت شب؟
گفت: با تو کاری دارم. امشب هر کاری کردم دیدم خوابم نمی برد.
فکر و خیالات مرا برداشته بود. یک مرتبه این خیال همه ی وجودم را فرا گرفت: من که پسر ندارم، همه ی اموالم از بین می رود. یک دختر هم که بیشتر ندارم. فکر کردم اگر دخترم را به تو بدهم همهع ی اموالم هم در اختیار توست...
#منبع:
کتاب بهترین شاگرد شیخ
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
#نیایششبانه
الهی...
ای بیننده نمازها,
ای پذیرنده نیازها,
ای داننده رازها و ای شنونده آوازها,
ای مطلع بر حقایق و
ای مهربان بر خلایق
عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر,
عیب های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر.
اگر بگیری بر ما حجت نداریم و اگر بسوزی طاقت نداریم.
از بنده خطا آید و ذلت، و از تو عطا آید و رحمت.
به لطف خودت مارو خدایی کن واز شر آفات و جمیع بلایا مصون دار
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
دوستان دوران کرونا روبه یاد میارید!!!!
درس كرونا اين بود كه اگر حتى يك نفر بيمار باشه و درمان نشه ، ميتونه كل جهان رو درگير كنه
كرونا به مرزها توجه اى نداره
نه رنگ پوست براش مهمه ، نه نژاد !!
كرونا ياد داد سلامتى و زنده ماندن ما و عزيزانمون در گِروِ سلامتى غريبه هاست !!!! وادارمون كرد حواسمون به سلامتى ديگران باشه تا خودمون بيمار نشيم
(چه تفكرِ قشنگى)
كاش همه چى واگير داشت!
اونجورى حواسمون به همديگه بود كه كسى غم نداشته باشه ، مبادا به ما هم سرايت كنه
و همه تلاش ميكرديم تا غم و ريشه كن كنيم
حتماً كه راههاى پيشگيرى از غم رو به هم ياد ميداديم
اگر كسى فقير بود همه تلاش ميكرديم كه فقر و ريشه كن كنيم تا مبادا خودمون بگيريم ، ديگه پولهامون رو از هم پنهان نميكرديم
از ناآگاهى كسى سوءاستفاده نميكرديم و از صبح تا شب ويديو و پست آموزشى شير ميكرديم..!
اگر كسى محتاج بود ، از ترسِ سرايت به خودمون بى نيازش ميكرديم
اگر كسى تنها بود ، ترسِ تنها شدنِ خودمون
وادارمون ميكرد به دادش برسيم
اگر كسى ....
اگر .....
حتماً واژه : مشكل خودته ، به من مربوط نيست ، براى هميشه از فرهنگ لغت حذف ميشد
كاش همه چى واگير داشت
شايد خوشبختى هم اپيدمى ميشد ....
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
#شیطان_و_سجده
شیطان از آتش است و اگر آتش در محلی قرار بگیرد، سریع همه چیز را میسوزاند و جا باز میکند. ابزار شیطان وسوسه است. تمام ارتباطات نامشروع با جرقه شیطان استارت خورده و با رابطهای عاطفی شروع و سپس مانند آتش جا باز کرده و به گناه کبیرهای خاتمه یافته است که سرانجامِ هر دو، پشیمانی بوده است. شیطان با وسوسه جرقه گناه را در دل انسان میزند.
شیطان از سجده متنفر است چون بهخاطر عدم سجده به انسان ذلیل شد. پس زمانی که انسان سجده میکند، طبق حدیث، کمر شیطان میشکند. سجده تنها عبادتی است که انسان حتی اگر ذکر هم نگوید و سکوت کند، ثواب دارد.
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
نقل است که سهل بن عبدالله مروزی همه روز به درس عبدالله می آمد . روزی بیرون آمد و گفت : دیگر به درس تو نخواهم آمد که کنیزکان تو بر بام آمدند و مرا به خود خواندند و گفتند : سهل من ، سهل من ! چرا ایشان را ادب نکنی ؟
عبدالله با اصحاب خود گفت : حاضر باشید تا نماز بر سهل بکنید.
در حال سهل فوت کرد . بر وی نماز کردند . پس گفتند : یا شیخ ! تو را چون معلوم شد ؟
گفت : آن حوران خلد بودند که او را می خواندند و من هیچ کنیزک ندارم.
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
ابوسعيد ابوالخير شبي در عالم رويا نفس خود را ديد، بينهايت فربه!
به نفس گفت: اي نفس! من تو را اين همه رياضت دادم و سختي چشاندم، پس چگونه تو همچنان چاق و فربه ماندهاي!؟
نفس گفت: آري تو بسيار بر من سخت گرفتي اما آنچه را كه ديگران از تو تمجيد ميكردند و تعريف، بر خود حمل نمودي و حق دانستي اين فربگي حاصل همان تكبر و خودشيفتگي و باور تمجيد ديگران است.
گويند ابوسعيد ديگر هيچگاه در آنجا كه از وي تعريف و تمجيد كنند، حاضر نشد!
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
ببخشید اما
نگذارید از شما سواستفاده شود
عشق بورزید
امانگذارید با قلبتان بدرفتاری شود
اعتمادکنید
اماساده و زودباور نباشید
حرف دیگران رابشنوید
اماصدای خودتان راازدست ندهید
@DastaneRastan57
آیت الله بهجت: حرز ائمه اطهار مخصوصا حرز امام جواد علیه السلام بصورت بازوبند باید استفاده شود تا #دفع_بلا کند.
👌دکتر رفیعی: یکی از راه های کسب #آرامش، همراه داشتن حرز امام جواد(ع) است.
#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید.
🌿🌸☘️
جهت کسب اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز به کانال دیگر ما مراجعه فرمایید:
/channel/herz_e_Emam_javad
ارسال عدد ۱ به شماره
09130728736
در ایتا و سایر شبکه های اجتماعی پاسخگو هستیم.
🌸🍃🌸🍃
داستان واقعی
که در اردن اتفاق افتاد ...
#حق_الناس
مردی وفات کرد و زن جوان و فرزندش که شیر خواره بود را ترک گفت ...
عموی پسر شیرخواره آمد و به زن گفت که حاضر است برای بزرگ کردن برادر زاده کمک نماید و با پول بجامانده از برادرش کار کند تا آینده او فراهم شود ..
مادر قبول کرد و وکالت را به او سپرد .
عمو دارایی برادر زاده را گرفت و برای کار به آمریکا رفت ، به خواست خداوند کار خوبی نسیبش شد و با زنی آمریکایی ازدواج کرد و صاحب خانواده و فرزند شد ...
زنش نیز او را در چگونگی استثمار مال و دارایی اش یاری نمود و بنگاه معاملاتی فروش ماشین به راه انداختند ..
او هرگز از مالی که بدست می آورد چیزی برای زن و فرزند برادرش نمی فرستاد ..
آنها صاحب میلیاردها ثروت شدند .
اما بیوه زن جوان و فرزندش در فقر بسر می بردند ، خداوند آنها را با مال حلال هرچند کم کرامت داده بود و پسر با تربیت و تعلیم بر اساس دین پرورده شد و به سن جوانی رسید ..
7عمو بعد از سالها به کشورش برگشت ....و زمینی بزرگ خرید و ویلایی عظیم بنا کرد در منطقه ای به نام ام اذنیه .
سپس شرکت تجاری بزرگ ماشین را راه انداخت که در اردن نظیر نداشت .
برادر زاده اش که اکنون جوانی شده بود نزد او رفت و مال پدرش را از او درخواست کرد ، اما عمو سرباز زد وگفت که چیزی از پدراو در نزدش نیست و او را از ویلایش بیرون کرد و تهدید کرد که دیگر پا به آنجا نگذارد .
جوان با دلی شکسته نزد مادرش برگشت وچیزی نصیبش نشد .
عمو ویلای خود را با انواع وسایل گرانبها آراسته نمود ..سپس از خانواده ی خود خواست که به اردن بیایند ..
روز موعود فرارسید و خانواده اش با هواپیما به اردن آمدند و او با ماشین به استقبالشان رفت ...
عمو خوشحال به فرودگاه رفت و آنها را سوار ماشین جدید وگرانبهایش نمود .
اما در راه بازگشت به ویلا خداوند دیگر فرصتی به او نداد و تصادف کرد و همگی جان باختند ...در آن حادثه دلخراش هیچ یک زنده نماند ..
واینگونه تقدیر خداوند صفحه عدالت را گشود و تنها وارث عمو همان برادرزاده تشخیص داده شد و مال به صاحب اصلی خود رسید مالی که سالها تصاحب شده بود و انسانی متکبر و قدرت طلب وسیله ای برای تامین آینده آن یتیم شد .
و بین خداوند ودعای مظلوم هیچ حجابی نیست ....
«و خداوند تو فراموشکار نیست ...»
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
حضرت علی (ع) فرمودند:
وقتی کسی از تو چیزی خواست آبرویِ خود را حفظ نکرده است، پس اگر در توانِ تو بود، خواستهی او را اجابت کن تا تو آبرویِ خویش را حفظ کرده باشی!!!
#الخصالشیخصدوق
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند:
زن بدکارهای بر سگی در بیابان گذشت که از تشنگی در حالِ مرگ بود. زن کفشِ خود را از پای درآورد و روسری خود بدان بست و از چاه آبی کشید و به او داد و آن سگ نجات یافت و خدایش، او را هر چه گناه داشت، بخشید. (قابلِ توجه کسانی که حیوان آزاری میکنند و از عذابِ الهی غافل هستند.)
#نهجالفصاحه
@DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) :
سه چیز است که در هر که باشد به صاحب خود باز می گردد ،
-ستم
-مکر
-پیمان شکنی.
#نهجالفصاحه
@DastaneRastan57