dastanerastan57 | Неотсортированное

Telegram-канал dastanerastan57 - داستان راستان

13032

قصه ها و داستان ها برای بیدار کردن ما از خواب نوشته شده اند، ولی ما یک عمر از آنها برای خوابیدن استفاده کرده ایم . . . 🔴ارتباط با مدير كانال :↙️ @salmanzadeh57 🔴تبلیغ وتبادل:↙️ https://t.me/DS_RS_ADS

Подписаться на канал

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

نقل است که سهل بن عبدالله مروزی همه روز به درس عبدالله می آمد . روزی بیرون آمد و گفت : دیگر به درس تو نخواهم آمد که کنیزکان تو بر بام آمدند و مرا به خود خواندند و گفتند : سهل من ، سهل من ! چرا ایشان را ادب نکنی ؟
عبدالله با اصحاب خود گفت : حاضر باشید تا نماز بر سهل بکنید.

در حال سهل فوت کرد . بر وی نماز کردند . پس گفتند : یا شیخ ! تو را چون معلوم شد ؟
گفت : آن حوران خلد بودند که او را می خواندند و من هیچ کنیزک ندارم.


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

ابوسعيد ابوالخير شبي در عالم رويا نفس خود را ديد، بينهايت فربه!

به نفس گفت: اي نفس! من تو را اين همه رياضت دادم و سختي چشاندم، پس چگونه تو همچنان چاق و فربه مانده‌اي!؟

نفس گفت: آري تو بسيار بر من سخت گرفتي اما  آنچه را كه ديگران از تو تمجيد مي‌كردند و تعريف، بر خود حمل نمودي و حق دانستي اين فربگي حاصل همان تكبر و خودشيفتگي و باور تمجيد ديگران است.

گويند ابوسعيد ديگر هيچگاه در آنجا كه از وي تعريف و تمجيد كنند، حاضر نشد!


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

ببخشید اما
نگذارید از شما سواستفاده شود
عشق بورزید
امانگذارید با قلبتان بدرفتاری شود
اعتمادکنید
اماساده و زودباور نباشید
حرف دیگران رابشنوید
اماصدای خودتان راازدست ندهید

@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

آیت الله بهجت: حرز ائمه اطهار مخصوصا حرز امام جواد علیه السلام بصورت بازوبند باید استفاده شود تا #دفع_بلا کند.
👌دکتر رفیعی: یکی از راه های کسب #آرامش، همراه داشتن حرز امام جواد(ع) است.
#به_ازای_خرید_از_تخفیفات_و_هدایای_ویژه_برخوردار_شوید.
🌿🌸☘️
جهت کسب اطلاعات بیشتر و سفارش انواع حرز به کانال دیگر ما مراجعه فرمایید:
/channel/herz_e_Emam_javad
ارسال عدد ۱ به شماره
09130728736
در ایتا و سایر شبکه های اجتماعی پاسخگو هستیم.

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

داستان واقعی
که در اردن اتفاق افتاد ...

#حق_الناس

مردی وفات کرد و زن جوان و فرزندش که شیر خواره بود را ترک گفت ...
عموی پسر شیرخواره آمد و به زن گفت که حاضر است برای بزرگ کردن برادر زاده کمک نماید و با پول بجامانده از برادرش کار کند تا آینده او فراهم شود ..

مادر قبول کرد و وکالت را به او سپرد .
عمو دارایی برادر زاده را گرفت و برای کار به آمریکا رفت ، به خواست خداوند کار خوبی نسیبش شد و با زنی آمریکایی ازدواج کرد و صاحب خانواده و فرزند شد ...
زنش نیز او را در چگونگی استثمار مال و دارایی اش یاری نمود و بنگاه معاملاتی فروش ماشین به راه انداختند ..
او هرگز از مالی که بدست می آورد چیزی برای زن و فرزند برادرش نمی فرستاد ..
آنها صاحب میلیاردها ثروت شدند .
اما بیوه زن جوان و فرزندش در فقر بسر می بردند ، خداوند آنها را با مال حلال هرچند کم کرامت داده بود و پسر با تربیت و تعلیم بر اساس دین پرورده شد و به سن جوانی رسید ..

7عمو بعد از سالها به کشورش برگشت ....و زمینی بزرگ خرید و ویلایی عظیم بنا کرد در منطقه ای به نام ام اذنیه .
سپس شرکت تجاری بزرگ ماشین را راه انداخت که در اردن نظیر نداشت .
برادر زاده اش که اکنون جوانی شده بود نزد او رفت و مال پدرش را از او درخواست کرد ، اما عمو سرباز زد و‌گفت که چیزی از پدراو در نزدش نیست و او را از ویلایش بیرون کرد و تهدید کرد که دیگر پا به آنجا نگذارد .
جوان با دلی شکسته نزد مادرش برگشت و‌چیزی نصیبش نشد .

عمو ویلای خود را با انواع وسایل گرانبها آراسته نمود ..سپس از خانواده ی خود خواست که به اردن بیایند ..
روز موعود فرارسید و خانواده اش با هواپیما به اردن آمدند و او با ماشین به استقبالشان رفت ...

عمو خوشحال به فرودگاه رفت و آنها را سوار ماشین جدید و‌گرانبهایش نمود .
اما در راه بازگشت به ویلا خداوند دیگر فرصتی به او نداد و تصادف کرد و همگی جان باختند ...در آن حادثه دلخراش هیچ یک زنده نماند ..

واینگونه تقدیر خداوند صفحه عدالت را گشود و تنها وارث عمو همان برادرزاده تشخیص داده شد و مال به صاحب اصلی خود رسید مالی که سالها تصاحب شده بود و انسانی متکبر و قدرت طلب وسیله ای برای تامین آینده آن یتیم شد .
و بین خداوند ودعای مظلوم هیچ حجابی نیست ....
«و خداوند تو فراموشکار نیست ...»

@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

حضرت علی (ع) فرمودند:
وقتی کسی از تو چیزی خواست آبرویِ خود را حفظ نکرده است، پس اگر در توانِ تو بود، خواسته‌ی او را اجابت کن تا تو آبرویِ خویش را حفظ کرده باشی!!!

#الخصال‌شیخ‌صدوق


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند:
زن بدکاره‌ای بر سگی در بیابان گذشت که از تشنگی در حالِ مرگ بود. زن کفشِ خود را از پای درآورد و روسری خود بدان بست و از چاه آبی کشید و به او داد و آن سگ نجات یافت و خدایش، او را هر چه گناه داشت، بخشید. (قابلِ توجه کسانی که حیوان آزاری می‌کنند و از عذابِ الهی غافل هستند.)

#نهج‌الفصاحه


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) :

سه چیز است که در هر که باشد به صاحب خود باز می گردد ،
-ستم
-مکر
-پیمان شکنی.

#نهج‌الفصاحه


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

باید شبیه گیاه پیچک باشیم
گیاهان پیچک به ستونی تکیه میدن و بلند میشن.

ما هم اگر میخواهیم با روبه‌رو شدن به مشکلات، پخشِ زمین نشیم و احساس عجز و ناتوانی نکنیم،
باید به یک چیزی تکیه بدیم.

تکیه گاه مومن، خداست.

خدا، آدمهای مومن رو به حال خودشون رها نمیکنه.

بلکه دست اونا رو میگیره.

وَ اللَّهُ وَلِيُّهُما
و خداوند یار آنها خواهد بود

برای اینکه خدا دستمون رو بگیره و بلندمون کنه، فقط کافیه مومن باشیم و بر خدا توکل کنیم

وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ‌
پس مؤمنان تنها به خدا توكّل كنند.

سوره آل عمران، آیه ۱۲۲


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#نیایش‌شبانه

مهربان خدای من...
ای همیشه هستِ دلهایمان
در تنگنای همه نداشتن ها...
در شروعی خوب، دست مهربانیت را
بر روی دلمان بگذار ،

تا چشم اطمینان باز کنیم
و تو را و تورا و تورا وفقط تورا ببینیم
فارغ از هر چیزی

پروردگارا..
شروع این دفتر به یادت و نام زیبایت مزین است ...
آغازش را رهایی از بی تو بودنمان بخواه

و پایانش را سرآغازی برای روشنایی
دل هایمان به نور معرفتی که ارزانی مان می کنی...


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

اگر مردم به هنگام نزولِ بلا و گرفته شدنِ نعمت ها ، با درستیِ نیّت در پیشگاه خدا زاری کنند،
و با قلب های پر از محبّت از خداوند درخواست عفو و بخشش نمایند،

آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت ، و هرگونه فسادی اصلاح خواهد شد.

#نهج_البلاغه‌خطبه‌۱۷۸

اقرار به گناه پیشِ خدا عامل نجات از گرفتارى‌هاست

همانطور که حضرت يونس به گناه خودش اعتراف کرد و ‌گفت:

لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ(انبیا/۸۷)

خداوندا جز تو معبودى نيست، تو پاك و منزهى همانا من از ستمكاران بودم

مومنین هم، همینطوری نجات پیدا میکنند.

فاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ (انبیاء/۸۸)

ما دعاى او را به اجابت رساندیم; و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم; و این گونه مؤمنان را هم نجات مى دهیم.


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

دزدی کیسه زر ملّانصرالدین را ربود‌، وی شکایت نزد قاضی برد
تا خواست ماجرا را شرح دهد! مردی وارد شد و نزد قاضی نشست
ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون امد؛
روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد میزند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم ،
از او سوال کردند که چطور بدون حکم ‌قاضی کیسه را یافتی ؟!
ملّا خنده ای کرد وگفت :
«در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد »
بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم
منزل رفته و نماز خواندم و از خدا کمک خواستم
امروز در بیابان‌دیدم که داروغه از اسب افتاده ، گردنش شکسته ، و کیسه زر من به کمر بسته... !
پس کیسه ام را برداشتم


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃
#حکایات


۱-از کاسبی پرسیدند:
چگونه دراین کوچه پرت و بی عابرکسب روزی میکنی؟!
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش
مرا در هرسوراخی که باشم پیدامیکند
چگونه فرشته روزیش مراگم میکند.

۲-پسری بااخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری میرود،
پدردخترگفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دخترنمیدهم!
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود،
پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسرمیگوید:
ان شاءالله خدا او را هدایت میکند!
دخترگفت: پدرجان
مگر خدایی که هدایت میکند
با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟!


۳-عارفی را گفتند: خداوند را چگونه میبینی؟
گفت: آنگونه که همیشه می تواند مچم را بگیرد اما دستم را میگیرد...

@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

روزی ذوالنون مصری با اصحابش در کشتی نشسته بودند.
کشتی دیگر می‌ آمد و گروهی از اهل طرب در آنجا عیش‌ و‌ نوش می‌ کردند.
شاگردان ذوالنون گفتند ای شیخ، دعا کن تا کشتی آنها غرق شود تا شومی آنها رفع شود.
ذوالنون برپای خاست و دست‌ ها را بلند کرد و گفت بار خدایا، چنان که این گروه را در این جهان، عیش خوش داده‌ ای، اندر آن جهان نیز عیش خوش بده.
مریدان متعجب شدند.
چون کشتی پیش‌ تر آمد و اهل طرب چشم شان بر ذوالنون افتاد، به گریه افتادند و بساط عیش‌ و‌ نوش را جمع کردند و به خدای بازگشتند.
ذالنون، شاگردان را گفت عیش خوش آن جهان، یعنی توبه در این جهان!

#منبع:
کشف ‌المحجوب‌، علی بن عثمان هُجویری


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

مردم به دنبال معجزه هستند، اما در بيشتر اوقات تعريفی كه از معجزه دارند، درست نيست.
معجزه است اگر بتوانی بدی را ببينی ولی با خوبی پاسخ بدهی
با كلامت، جنگی را خاموش كنی و صلح را برقرار. در جاييكه نتوانی كمك كنی، با نگاهت مهربانی را توسعه دهی.
ببخشی، در جاييكه ميتوانی انتقام بگيری
به جای لعن و نفرين، دعای خير كنی
رنج ديگران، رنج تو باشد.در دم و بازدم هايت، خدا حضور داشته باشد
به جای اينكه همه مردم دنيا را تغيير دهی، خودت را تغيير بدهی.
برای موفقيت ديگران دعا كنی.
خانه ات محلی برای آرامش باشد.
معجزه است انسان بودن


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

مرحوم قاآنی در ابتدای دیوان شعر خودش می نویسد:
شبی که پدرم از دنیا رفت همسایگان به او گفتند:
از دنیا میروی این دوازده پسر را به که می سپاری؟
گفت: به خدا.
همسایه ای هم داشتیم که او هم دوازده پسر داشت و در آن شب از دنیا رفت به او گفتند: فرزندانت را به که می سپاری؟ گفت: آنقدر مال برای آنان گذاشتم که اگر هفتاد پشت آنها هم بخورند، تمام نمی‌شود!
قاآنی می‌نویسد: یک سال از فوت این دو نفر نگذشت که تمام دوازده نفر به نوکری ما دوازده نفر در آمدند! آری، او اعتمادش به خدا بود و این، اتکایش به مال فراوان و در نتیجه چنین شد.


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

یکی از همراهان شیخ رجبعلی خیاط می گفت: روزی با تاکسی از میدان سپاه پائین می‌آمدم، دیدم خانمی بلند بالا با چادر و خیلی خوش تیپ ایستاده، صورتم را برگرداندم و پس از استغفار، او را سوار کردم و به مقصد رساندم. روز بعد خدمت شیخ رسیدم-گویا داستان را از نزدیک مشاهده کرده باشد-گفت: آن خانم بلند بالا که بود که نگاه کردی و صورتت را برگرداندی و استغفار کردی؟خداوند تبارک و تعالی یک قصر برایت در بهشت ذخیره کرده و یک حوری شبیه همان.

شیخ رجبعلی خیاط که به لطف خدا دارای چشم برزخی بود و با عالم معنا در ارتباط بود. او این موهبت را به خاطر چشم پوشی از ارتباط با یک دختر جوان و زیبا در ایام جوانی می داند که با وجود زمینه مناسب برای گناه به خاطر خدا از آن لذت به ظاهر شیرین می گذرد

#منبع:
کیمیای محبت، محمد محمدی ری شهری، نشر دارالحدیث


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

⁉️کانال سوالات شرعی بانوان
✅انواع غسل
👩🏻احکام لکه بینی
👁کاشت مژه،تتو
🌸و...
👈🏻در کانال تخصصی سوالات بانوان:

/channel/+QaVBXKIIWByd--_B

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#نیایش‌شبانه

پروردگارا ...
به ما بیاموز
که دل آدم عصاره وجود توست،
حرمت دلها را از یاد نبریم...

بیاموز که دوست داشتن را
فراموش نکرده و آنهایي که
دوستمان دارند را از یاد نبریم...

بیاموز که سوگند راست بودن
دروغمان را به نام تو نسازیم...

و بیاموز همان باشیم
که قولش را به تو داده ایم ...


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

تا حالا دیدی بعضیا تا یه ناراحتی و گرفتاری براشون پیش میاد میگن؛
خدایا مگه ما چه گناهی کرده بودیم که باید اینطوری بلا سرمون میومد؟!

واقعیت اینه که؛

کسی که سیر خورده باشه،
خودش دیگه بوی سیر رو احساس نمیکنه
کسانی این بو رو احساس میکنند که خودشون سیر نخورده باشند.
گناه هم همینطوره.
بوی بدی داره که خودِ گناهکارا، بوی اونو احساس نمیکنند.

بوی بدِ گناهِ ماها رو فقط امام زمان کاملا احساس میکنه چون امام زمان گناه نکرده.

اگر ما بخواهیم که بوی گناهمون از بین بره، باید استغفار کنیم.


امام علی(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کند:

تعطروا بالاستغفار لا تفضحنکم روائح الذنوب

بااستغفار، خود را معطر و خوشبو کنید، تا بوی متعفن گناهان شما را رسوا نسازد.

#وسائل‌الشیعه‌ج۱۶ص۷۰


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

چون روز قیامت شود، بنده را به محضر حق حاضر کنند.
فرمان رسد قبّه اى بزنید و بنده ام را در آن قرار دهید.
بعد از آن خداى تعالى به وى خطاب کند اى بنده من، نعمتم را سرمایه معصیت نمودى و چندان که نعمت بر تو افزودم، تو بر گناه و عصیان بیشتر افزودى.
بنده، سر خجالت به پیش اندازد.
خطاب رسد بنده من، سر بردار که همان ساعت که معصیت کردى، من تو را آمرزیدم و قلم عفو بر گناهانت کشیدم.

پس بنده دیگرى را حاضر کنند و به او هم عتاب و سرزنش کنند و او از شرمسارى خود به گریه آید.
حق تعالى مى فرماید اى بنده من، آن روز که گناه مى کردى و مى خندیدى تو را شرمسار نساختم، امروز که گناه نمى کنى و گریه و زارى دارى، چگونه تو را عذاب کنم و رسوایت سازم؟
تو را آمرزیدم و اجازه رفتن به بهشت دادم.

#منهج_الصادقين_ج١ص٣١


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

اگر تو اتوبوسِ در حالِ حرکت ایستاده باشی، هی این طرف و اون طرف میشی.

اصلا ممکنه بیوفتی زمین

مگر اینکه دستت رو به میله اتوبوس بگیری تا نیوفتی

زندگی هم، درست مثل اتوبوسِ در حال حرکته

شاید تو زندگی سختی هایی داشته باشی
که باعث بشه ایمان تو رو تکون بده
پس باید حواست باشه خیلی زود، خودت رو به یک تکیه‌گاه محکم برسونی.

این تکیه‌گاه، قرآن است:

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا
و همگى به ریسمان خدا، چنگ زنید، و پراکنده نشوید.

چرا که:

وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا
هرگز پناهگاهی، جز او نمی یابی.

آل عمران، آیه ۱۰۳
کهف، آیه ۲۷

@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#غيبت

ابوذر از حضرت محمد (ص) پرسید:
«یا رسول الله! غیبت چیست؟»

حضرت محمد پاسخ دادند:«حرفی درباره شخص غائبی بزنی که بدش بیاید»

ابوذر گفت:«اگر عیبی در او باشد و من همان عیب را بگویم چطور؟»

حضرت محمد فرمودند:
«غیبت این است که شما، عیبی که در او هست بگویی. اگر عیبی نبود، که دیگر غیبت نیست؛ تهمت است!»


#بحارالانوارج٧٢ص٢٢٢



@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#سوادزندگی

من زندگی کردن را یاد گرفته ام ...
برای یک زندگیِ خوب ،
نباید به هیچ چیز و هیچ کس وابسته شد ...
وابستگی فقط درد دارد !
آدمِ وابسته ،
جایگاه و ارزش و شخصیتش یادش می‌رود ...
آدمِ وابسته ، با دستانِ خودش تحقیر می‌شود ...
وابسته که باشی ؛
محدود می‌شوی ،
از قطارِ موفقیت جا می‌مانی ...
زندگی یعنی بپذیری بعضی‌ها شعار نمی‌دهند
و واقعا بخاطرِ خودت می‌روند ...
بپذیری بعضی از دست دادن ها به نفعِ توست ...
در این دایرهٔ سرگردان ،
"عشق" به کارِ آدم نمی آید ...
دنبالِ واقعیت‌ها باش ...
گام‌هایِ موفقیتت را محکم‌تر بردار ...
حس می‌کنم از دور بهتر می‌شود
هوایِ کسی را داشت !
حس می‌کنم ، بعضی نداشتن‌ها ؛
با ارزش‌ترین داشته‌هایِ آدم است ... !

@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

محمد بن ابی حذیفه پسر دایی معاویه بود ولی یکی از یاوران و طرفداران پایدار علی علیه السلام به شمار می رفت ، معاویه به واسطه علاقه ای که او به علی علیه السلام داشت دستگیرش نموده مدتی او را به زندان انداخت یک روز با اطرافیان خود مشورت کرد که اگر صلاح می دانید این نادان (محمد بن ابی حذیفه ) را از زندان خارج کنیم به سوی خود راهنمایی اش کرده امر نماییم علی علیه السلام را سب کند و در ضمن از گرفتاری زندان راحت گردد .
همه موافقت کردند . دستور داد او را از زندان بیاورند وقتی حاضر شد معاویه گفت : محمد ! هنوز وقت آن نرسیده که دست از محبت و پشتیبانی علی برداری و از این گمراهی برگردی ؟ نمی دانی که عثمان کشته شد ، عایشه و طلحه و زبیر به خونخواهی او قیام کردند . چون علی پنهانی مردم را به ریختن خون عثمان وادار کرده بود . ما انتقام خون او را می خواهیم بگیریم ، محمد بن ابی حذیفه پاسخ داد :
معاویه تو می دانی من از همه خویشان تو به تو ، نزدیکترم و بهتر از همه به حال تو آشنایی دارم ؟ معاویه جواب داد : بله ! همین طور است : محمد گفت : پس با این خصوصیات سوگند به خدا کشنده عثمان را جز تو نمی دانم زیرا هنگامی که عثمان تو و امثال تو افراد ستمگر را به حکومت منصوب کرد ، مهاجر و انصار پیوسته پیشنهاد می کردند که شماها را از حکومت عزل نماید و ریشه ظلم را براندازد او هم از بر کنار کردن شما امتناع می ورزید از این رو آنچه به او رسید به واسطه کردار تو و امثال تو بود . طلحه و زبیر نیز از کسانی بودند که مردم را بر کشتن عثمان تحریص می نمودند .
معاویه ! خدا را گواه می گیرم از هنگامی که در جاهلیت و اسلام تو را می شناسم هیچ گونه تغییری نکرده ای و از اسلام و فضائل اخلاقی آن کمترین بهره ای نبرده ای و ذره ای نیز از کردار ناپسندت کاسته نشده است ، دلیل گفتارم همین است که مرا به واسطه حب و دوستی علی علیه السلام سرزنش می کنی با این که سپاهیان و هواداران امیرالمؤ منین علی علیه السلام همه از مردمان شب زنده دار و پیوسته روزه گیر همه از مهاجرین و انصارند ، اما اطرافیان تو را مردمانی منافق و دورو تشکیل داده اند آزادشدگانی که از ترس ، اسلام آوردند و بندگانی که از قید بردگی رهایی یافتند . آنها را تو در دینشان فریب دادی ، گوهر ایمانشان را گرفتی ، ایشان نیز دنیای تو را پسندیده از آن راه تو را فریب دادند . آنچه انجام داده ای خودت خوب می دانی و آنها هم آنچه کرده اند خبر دارند !
سوگند به خدا که برای همیشه علی علیه السلام را به خاطر رضای خدا و پیامبرش دوست می دارم و تو را به خاطر خدا و پیامبرش دشمن ، و تا جان در بدن دارم در این عقیده استوار و ثابت خواهم ماند .
معاویه که از شدت خشم و غصب به خود می پیچید دستور داد او را به زندان برگردانند ، و آنقدر در زندان نگهش داشتند تا از دنیا رفت و روحش به فردوس جنان پر کشید .


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#حدیث_روز

حضرت محمد (ص) میفرمایند:

اِنَّ اَشَدَّ النّاسِ تَصْدِيقاً لِلنّاسِ اَصْدَقُهُمْ حَدِيثاً وَ اِنَّ اَشَدَّ النّاسِ تَكْذِيباً اَكْذَبُهُمْ حَدِيثا‌ً

هر كس راستگوتر است، سخن مردم را بيشتر باور مى‌كند
و هر كس دروغگوتر است، مردم را بيشتر دروغگو مى‌داند

#نهج‌الفصاحه


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

انتخاب افراد شایسه برای کارها

قال الصادق علیه السلام:

لَیسَ یُحَبُّ لِلمُلوکِ أن یُفَرِّطوا فی ثَلاثٍ: فی حِفظِ الثُّغورِ، و تَفَقُّدِ المَظالِمِ، و اختِیارِ الصّالِحینَ لأعمالِهِم.

برای حکمرانان پسندیده نیست که در سه کار کوتاهی ورزند: حفظ مرزها، رسیدگی به مظالم و حقوق پایمال شده مردم و انتخاب افراد شایسته برای کارهای خود

 
#بحارالانوارج۷۵ص۲۳۳


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#شش_خصلت_احمق

حکیمی گوید احمق را به شش خصلت می توان شناخت:
خشم گرفتن بی سبب، بخشش بیجا، حرف بی فایده زدن، اطمینان کردن به همه کس و رازگشایی نزد دوست و دشمن، هر چه در دل آید بر زبان آوردن و خویش را خردمندترین مردمان پنداشتن.

#الحمقي_والمغفلين_ابن_جوزي_ص_٣٥


@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا بودند، حضرت فرمود: می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجزترین مردم را به شما نشان دهم؟

اصحاب: بلی یا رسول الله!
فرمود:

کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید.

دزدترین انسان کسی است که از نمازش می کاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می شود.

بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می افتد ولی به او سلام نمی کند.

ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد.

و عاجزترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد.

#بحارالانوارج٩

@DastaneRastan57

Читать полностью…

داستان راستان

🌸🍃🌸🍃

#نیایش‌شبانه

الهی، در زندگیم با من باش.
حتی در مکثِ نفس هایم.
الهی، مرا به حال خود وا مگذار.
بگذار که با تو باشم و تو در من و بر من باشی
که زندگی با تو، سراسر عشق و اسرار است.
به دعایم گوش کن،
حتی وقتی زبان من خاموش میشود ،
دعای خاموشی مرا تو بشنو
و دعاهایم رامستجاب کن
ای برآورده کننده حاجات...


@DastaneRastan57

Читать полностью…
Подписаться на канал