آنکه خانهای ندارد، در نوشتن خانه میکند. آدورنو (استفاده، انتشار و به اشتراک گذاری مطالب این صفحه با ذکر نام نویسنده بدون اشکال است) Contact : aminbozorgian60
برای تهیه کتاب میتوانید به این آدرس از نشر کرگدن
https://kargadanpub.com/book/مسئلۀ-رنج/
و کتابفروشیهای سراسر کشور مراجعه کنید.
مقدمه کتاب ضمیمه است.
@AminBozorgiyan
📣 فایل صوتی نشست مشترک #مدرسه_تهران و انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران:
📌 «هفتم اکتبر، ذیل یک تداوم تاريخی»
🎙 با حضور:
■ امید مهرگان
● «فاتحهی یک عصر»
■ آزاده ثبوت
● «فراتر از زمانه نسلکشی»
■ امین بزرگیان
● «نشانهشناسی فلسطین»
■ دبیر نشست: پارسا زنگنه
~ هرچه به سمت طبیعت پیش میرویم زندگی در کلیت آن ظاهر میشود. مقصود از کلیت زندگی، مجموعهای از گشودگیها و بستگیهاست، مرارتها و شادمانیها. طبیعت ذات زیستن را به خاطر میآورد، زیرا آدمی خویشتناش را به مثابه جزئی از طبیعت باز مییابد. طبیعت با چرخش فصول و تغییر رنگها و حالات، فراز و فرودهای ذخیره در جوهر زندگی را چون وضعیتی عادی به یاد میآورد و این راز میل وافر انسان شهریشده و تکنیکزده به رجعت به طبیعت، روستا و مناطق بیرونی است. انسان به این محتاج است که فرودهای زندگیاش را با صعود از کوهی یا قدم زدن میان جنگلی معنا دهد و بهعنوان قطعهای از حیات ادراک کند که میگذرد.
امر مصنوع، شهر و عرصه تکنولوژی اما در کار ارائه معنایی استعلا یافته، یکدست و بیزحمت از زندگی است. تکنیک با همه اجزای پیچیده و گستردهاش میخواهد زیستن را از زحمت و نارسایی بزداید و کیفیتی عالی و تکرارشونده بسازد. این پروژه اما مدام به شکست میانجامد و از کار میافتد. در واقع، انتظار از زندگی با ظهور ناکارآییها برآورده نمیشود. امر مصنوع درک کلیت زندگی را مخدوش میکند و بیوقفه حالتی از ناکامی میسازد. میتوان اینگونه صورتبندی کرد که هرچند ابزار زیستن را سادهتر میکنند اما در عین حال معنای خود زندگی را مصنوعی میسازند؛ و این حقیقت راز این احساس همگانی برای شهرنشینان است که به همان میزان که خود را در تکنولوژی غرق میکنند، رؤیای فرار از آن را میسازند.
ثروتمندان با تهیه جایی در طبیعت، در بیرون از شهر (جایی که تحت عنوان ویلا میشناسیم) میتوانند برای این سرگردانی وجودی راهی بیابند. در حقیقت، ثروتمندان برای تهیه امکانات مالی جهت گریز از شهر است که آدمیان را به شهر و درون تکنیک میکشانند.
@AminBozorgiyan
https://youtu.be/x9iJ8sRlKZM?si=oCV8S9AkIkFfMHfd
Читать полностью…در چهارمین جلسه از جمعخوانی پرتابهای فلسفه، این هفته میزبانِ امین بزرگیان خواهیم بود تا دربارهی ایدههای کتاب گفتگویی داشته باشیم.
تاریخ گفتگو:
چهارشنبه ۳۰ آبان ماه ( ۲۰ نوامبر) ساعت ۲۰ به وقت ایران (۱۷:۳۰ به وقت اروپای مرکزی) در محیط گوگلمیت.
(حضور برای عموم آزاد است.)
لینک ورود به گفتگو:
https://meet.google.com/ddt-fxzn-ask
پس از برگزاری جلسه، فایل این گفتگو در کانال قرار داده میشود.
> @partabhaa
~ حقیقتاً راهی نیست جز مبارزه کردن با تمامی عناصری که چنین جهان سیاه و زندگیهای تباهی ساختهاند. و این تنهاترین راه با «زندگی کردن» ممکن میشود. در درون نیروی زندگی و میل بدان است که «سیاست» یعنی تلاش برای بهبود وضعیتِ جمعی ممکن میشود. چرا حاکم جانی میکُشد؟ چون میخواهد با کاستن از زندگی، سیاست را تضعیف کند.
در این راه «کم آوردن» یا حتی «گمشدن» چیز خارقالعادهای نیست. مرگ، کنار کشیدن و فرار ما را وسوسه میکند.
آن کس که بیرون میکشد را در آغوش میکشم، اما به چشمانش نگاه نمیکنم. نمیگذارم راهنمای حیاتم باشد.
@AminBozorgiyan
📣 #مدرسه_تهران با همکاری انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران برگزار میکند:
📌 «هفتم اکتبر، ذیل یک تداوم تاريخی»
🎙 با حضور:
■ امید مهرگان
● «فاتحهی یک عصر»
■ آزاده ثبوت
● «فراتر از زمانه نسلکشی»
■ امین بزرگیان
● «نشانهشناسی فلسطین»
● دبیر نشست: پارسا زنگنه
📍شنبه ۲۶ آبانماه، ساعت ۱۹
♦️ به صورت آنلاین
🔺️ حضور در این نشست رایگان است.
📮 برای ثبتنام به آیدی زیر مراجعه کنید:
🔗 @pouya_teh_82
~ نه فقط از آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی که از طلیعهی مطرح شدن خواست حجاب اختیاری، حامیان آزادی مدام از جوانب گوناگون متهم شدند که «شما میخواهید لخت شوید». فراموش نکردهایم که این حرف نه فقط از جانب حکومت و حامیان آن، که از سوی فرقه «مرد، میهن، آبادی» نیز شنیده شد (صحبتهای علی کریمی در همان میانه جنبش را به یادتان میآورم). فارغ از آنچه امروز در دانشگاه رخ داده است، برهنه شدن زنی در شهر را چگونه میتوان فهمید؟ رویدادی است در تأیید گفتار مخالفان آزادی، یا به نهایت رسیدن خواست آزادی پوشش؟
برهنه شدن در ذیل قانون حجاب و تاریخ درازدامنهی زن در ایران روشن است که چه طنین شدیدی دارد. اگر خواست حجاب اختیاری در حرکت نمادین ویدا موحد بروز یافت (و او توانست فیگوری از نماینده مردم را پیدا کند)، برهنگی زنی در دانشگاه (و در خلال کشاکش با مأمور قانون حجاب) تماماً حرکتی مازاد بر امر اجتماعی، کنشی استعلایی و انتزاعی است تا حدی که مترصد این است که در ذهن تماشاگران «جنونآمیز» فهمیده شود. مواجههی سراسر حیرت تماشاگران حاضر در آن صحنه و نیز همه کاربران اینترنت از این تصویر استثنایی گویای موقعیت جدا افتادهی آن از عینیت و ذهنیت اجتماعی- و فاصلهاش با نمایندگی است.
بازیگر اصلی این صحنه خطاب به مخالفان متنوع «زن» نشان میدهد که وقتی از «لخت شدن» سخن میگویید از چه وضعیتی حرف میزنید. او در خلال یک جنون سیاسی، شکل واقعی یک «اتهام» را نشان میدهد. او با به انتها بردن و شدت بخشیدن، امکانی را برای همه مدافعان حجاب اختیاری از این لحظه اکنونی تا همیشه میگشاید: دیگر کسی نمیتواند خواست آنان را با «برهنگی» یکی کند. او رابطهی زبانی و سمبلیک بین آزادی پوشش و برهنگی را از هم میگسلد و مخالفان زن را خلع سلاح میکند. هر آزادیخواهی میتواند با اشاره به او بگوید برهنگی یعنی آن، نه چیزی که من پوشیدهام (یا میخواهم). در واقع، «زن علوم-تحقیقات» با شکافی که بین حجاب اختیاری و برهنگی با عملاش میاندازد، نظمی ایدئولوژیک و تاریخی که مدام میگوید «خواست حجاب اختیاری همان خواست برهنگی است» را بیاعتبار میکند.
او با شهامتی جنونآمیز خواستی اجتماعی را نمایش نداد، بلکه تصویری شد از فریبکاری حامیان سرکوب کردن زن. شدت بخشید تا شدت تاریخی نظام سرکوب گفتاری را برهنه و عیان کند. از خودش مایه گذاشت تا بیمایگی نظمی بزرگتر را نشان دهد که میخواهد خواست زن برای آزادی را چیزی دیگر معرفی کند.
@AminBozorgiyan
جنبشهای بهار عربی منجر به تغییرات پایدار نشدهاند، اما آنها تناقضات عمیق سرمایهداری در خاورمیانه را نشان میدهند. آیندهی منطقه به توسعهی جنبشهای طبقاتی بستگی دارد که بتوانند هم با استبداد و هم با نظم نولیبرالی مبارزه کنند. قیامهای عربی بهتنهایی قادر به ایجاد تغییرات عمیق و پایدار نخواهند بود، مگر اینکه ریشههای ساختاری سرمایهداری و نابرابری در منطقه مورد توجه قرار گیرد.
___________
👈متن کامل
حزبالله لبنان؛ معرفی سه تحقیق دانشگاهی
امین بزرگیان – در بحثهای سیاسی امروزین، از جمله در گفتوگوهای تلویزیونی، «حزبالله» لبنان با عنوانهای مختلفی معرفی میشود. کسی که بخواهد قضاوت دقیقی داشته باشد، لازم است به تحقیقهای جدی از نظر روش و اطلاعات سنجیده رجوع کند.
/channel/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/836709/&rhash=0ceb6994783a68
https://www.radiozamaneh.com/836709/
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
زن، زندگی، آزادی: نوشتارهایی در باره ی خیزش اعتزاضی مردم ایران. نقد اقتصاد سیاسی، ویژه نامه ی شماره 1. سپتامبرو اکتبر 2022/ شهریور و مهر1401.
نخستین ویژهنامهی نقد اقتصاد سیاسی دربارهی جنبش «زن، زندگی، آزادی» منتشر شد. این ویژهنامه شامل متن کامل یادداشتها و تحلیلهایی است که از آغاز شکلگیری خیزش اعتراضی تا 27 مهرماه در سایت نقد اقتصاد سیاسی منتشر شده است.
نویسندگان این ویژهنامه عبارتند از: عرفان آقایی، یوسف اباذری، نرگس ایمانی، مهسا اسدالهنژاد، امین بزرگیان، مرضیه بهرامی برومند، خسرو پارسا، آذر تشکر، آسو جواهری، فائق حسینی، هیمن رحیمی، مبین رحیمی، سیامک زندرضوی، مجید فنایی، نسیم ساداتی، میثم سالخورد، حامد سعیدی، ههژبین شاهو، فاطمه صادقی، پرویز صداقت، لاله عرب، شیرین کریمی، جهانگیر محمودی، آرمان ناصری، لعیا هوشیاری،…
اهمیت داریوش مهرجویی بدین سبب است که او یکی از معدود هنرمندانی است که توانسته سازنده «خاطرات مصنوعی» برای بسیاری از ایرانیان از طریق برخی آثارش باشد. منظور از خاطره مصنوعى «خاطراتى است كه حاصل تجربه زندگى واقعى صاحبش نيست. اينها خاطراتِ كاسته شده و مرزهايى بىقرار و مغشوشاند كه ميان چيزهاى واقعى و ساختگى قرار دارند و غالباً نيز اختلالى ديگر به همراه دارند: اختلال و نابسامانى در بدن انسان و جسم او و استقلال و هويت و تمايز او از حيوانات و چيزهاى تكنولوژيك.»
ما (بالاخص سه نسل ۴٠-۵٠ و ۶٠) خاطراتی داریم که لزوماً تجربه نکردهایم اما به واسطه سینمای مهرجویی آن را به مثابه خاطرات شخصی ادراک میکنیم. مثلاً بسیاری از ما خاطراتی داریم نه فقط از دیدن و تماشای هامون که از «حمید هامون بودن». هر ارجاعی به خستگی، استیصال و پوچی در زندگیمان خاطره حمید هامون بودن را پیش میکشد. این کیفیتی علاوه بر ساختن فیلم خوب یا تأثیرگذار است. فیلمسازان بزرگی داشتهایم که حتی شاید فیلمساز بهتری از مهرجویی بودهاند، اما آثار معدودی هستند که توانسته باشند چون او خاطره مصنوعی بسازند تا حدی که یک نسل در دورهای عمیقاً احساس کند «گاو» خود را گم کرده است.
چند اثر مهرجویی آثاری همچون خاطره در ذهن و بدن ایرانیان معاصر گذاشت، و نوع ویژهی مرگ دهشتناک او تداوم این اثر و خاطره را با تمامی عناصرش در خود مؤلف ظاهر کرد. مهرجویی با گاو، آقای هالو، دایره مینا، اجارهنشینها، هامون، بانو و لیلا سه نسل از ایرانیان را درون خاطراتی گذاشت که مال آنان نبود اما بعداً توانستند با اتکا بدان هویت پیدا کنند و چیستی پیچیدهی خود را درک کنند و توضیح دهند.
در این نزدیک به دو سالی که در آخرین خانه مهرجویی و خانوادهاش در استراسبورگ فرانسه زندگی میکنم، با چیزی از خاطراتی که او تجربه نمیکند نیز درگیرم، و این تجربهای عجیب است.
@AminBozorgiyan
~ در ادامهی پست قبلی دربارهی نسبت میان گفتمانی که حولوحوش نتانیاهو و جنبش زن، زندگی، آزادی به وجود آمده باید بیشتر سخن بگوییم.
پیغام نتانیاهو در چه زمانی صادر شد؟ او پس از کشتار غزه و حمله به لبنان این پیغام را خطاب به «مردم ایران» فرستاد. زمانی که او پیشتر گفته بود که باید «سر مار را زد»، و پس از تعیین تکلیف با نیروهای نیابتی به سراغ ایران میآییم. در واقع پیغام نتانیاهو در آستانهی روانی جنگ نهایی، جنگ موعود، یعنی جنگ با ایران صادر شد. بیراه نیست که او در میانهی سخنانش میگوید: «... وقتی ایران در نهایت آزاد شد...».این فضای مادی در مفصلبندی با این گفتار است که برخی مخاطبان ایرانی را به این نتیجهگیری رساند که: ایران به زودی توسط اسراییل و نتانیاهو آزاد خواهد شد. جنون ناشی از آن یعنی «ایران را بزن» محصول نسبتی است که زمان و بستر پیغام نتانیاهو با آزادی ایران ساخت. بهخصوص که او میگوید: «آن روز خیلی زودتر از آنچه فکر میکنید فرا میرسد»: چیزی نمانده است که شما آزاد شوید.
فارغ ازاینکه وعدهدهنده کسی است که پیغامآور مرگ و کشتار برای بسیاری بوده است، گفتمانشناسی این پیام بسیار حائز اهمیت است. نتانیاهو در پیغام خود پیش از وعدهی «آزادی فوری» میگوید: «هیچجایی در خاورمیانه نیست که دست اسراییل به آن نرسد». جملهی مهم فوق، روغن چرخدندههای این ماشین پروپاگاندایی است و معنای واضحی دارد: آنکه قدرت این را دارد که نظام ایران را سرنگون کند ماییم. قطعات پازل معنایِ زیرین پیام نتانیاهو اینگونه سرهمبندی میشود.
مرور کنیم: اسراییل است که هرکاری بخواهد میتواند انجام دهد، شما مردم ایران حکومت بدی دارید، و در نهایت: به زودی آزاد خواهید شد. فراموش نکنید که همهی اینها در چه موقعیت جنگی و نظامیای صادر شده است. این ساختار گفتمانی پروژهی رقیب برای آزادی ایران از طریق جنبشهای اجتماعی، انقلاب و مبارزات از طریق جامعه مدنی است. در زمانهی کمرنگ شدن طنین امیدی که جنبشهای اجتماعی برای رهایی عینی میسازند، مجال برای دیدگاه رقیب فراهم میشود. نتانیاهو با همه دنبالههای ایرانیاش در اپوزیسیون راست، در واقع، خطابهای رو به پدیدارهایی چون جنبش زن، زندگی، آزادی ارائه میکنند. آنها روی موج خستگیها و ناامیدواریها، ایده انقلاب را تضعیف میکنند، و با خدمتی بیبدیل به دولت مستقر در ایران، اراده به تغییر را به جایی تصوّری محول میکنند.
خیانت آنان به ایدهی آزادی البته بیراه نیست. آنان هماکنون در حال کشتار و نسلکشیاند. هیچ پیامآور مرگی نمیتواند زندگی و آزادی را وعده بدهد.
@AminBozorgiyan
~ از پس سالهای طولانی سخن گفتن از «ایران فرهنگی» با تمامی عناصرش از جمله تاریخ هزاران ساله، شعرا، فرهنگ و رسوم کهن که انباشته از «بنی آدم اعضای یکدیگرند» و « تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی»، وقتی میبینیم که چیز خاصی حاصل نشده، و جمعیتی انبوه از آدمهای کوچه و بازار تا روزنامهنگار برای بیرون انداختن افغانها و کشتار در غزه و بیروت هورا میکشند، به این اصل و واقعیت تاریخی اذعان میکنیم که بستر بربریت نه لزوماً سرزمینهای غیر حاصلخیز فرهنگی که در تمدنهای بزرگ و پرطمطراق است. اروپاییان بعد از جنگ دوم جهانی این موضوع را پیش کشیدند که چگونه ژرمنها با آن همه دبدبه و کبکبهی فرهنگی و فلسفی از گوته تا کانت به چنین توحشی مجهز شدند؟
در پسماندهی ایران فرهنگی با قلههایی چون فردوسی و حافظ و غیره ملتی سر برآورده است که همه اینها را به سبب خستگیها و معضلات خود به طرفهالعینی دور میاندازد و خودش به همه آنچه بدان مفتخر است در جلوی دیدگان خود، انگشت میانی نشان میدهد. البته او این زوال دستهجمعی را در حین افتخار به آن سرگذشت و پیشینه تاریخی و فرهنگی نمایان میسازد، همانگونه که سربازان نازیسم در سنگرهای خود نیچه و شوپنهاور و گوته میخواندند.
آنچه میبینیم نشان میدهد که «ایران فرهنگی» با همه اجزا و عناصرش نتوانسته است حتی «انسان عادی» بسازد چه برسد به انسانی تراز؛ انسانی عادی که بر سر خیر و شر حساس باشد و بهگونهای وجدانی جانب شرّ نایستد. پس باید این سؤال هوسرل را پس از جنگ دوم و خطاب به ایرانیان تکرار کرد که این فرهنگ به چه کار میآید؟
آدمی وقتی گونهای تحقیر را تجربه میکند، همه سرمایههای فرهنگی و تاریخیاش را میتواند به ابزاری برای ترویج شرارت و بلاهت مبدل کند. سعدی به شیای تجملاتی تبدیل میشود که میتوان با جلد سخت آن بر سر دیگری کوبید. فرهنگ، من متورم جمعی میسازد که در آن افغانستانی و عرب و غیره به آن «یهودی» تبدیل میشوند که همراه سگ ورودش به پارک ممنوع شده است.
این خودشیفتگی جمعی محصول حس حقارت است، و میتواند تا جایی پیش رود که بیتفاوت به قتل عام هزاران انسان در فلسطین و لبنان، از کشته شدن اعضای حماس و حزبالله هلهله کند؛ گویی ما با بازی کامپیوتری روبرو هستیم که تنها در آن نصرالله را شکار کردهایم. او که نمیتواند بر حاکمان ظالم خود چیره شود و خود را نجات دهد، بیتوجه به رنج دیگری، هر نوع چیره شدن بر دشمنانش را جشن میگیرد، بیتوجه به اینکه برای آنکه غلبه یافته خود او و خانوادهاش در روز واقعه چیزی جز «سپر انسانی سپاه پاسداران» نیستند.
@AminBozorgiyan
https://pecritique.com/wp-content/uploads/2024/09/enzo-traverso-gaza-war-and-memory-of-holocaust.pdf
حافظه هولوکاست و جنگ غزه
انزو تراورسو
@AminBozorgiyan
کتاب به معنای کامل کلمه حاصل خون دل است. هم محتوای کار که درباره رنج و فقدان است، و هم از حیث نگارش آن که بسیار زحمت و مرارت برد. زمستانی در اوایل قرنطینه کووید بود که نوشتن آن را شروع کردم، و اوایل کشتار غزه به ناشر تحویل دادم. در واقع کتاب نه تنها راوی مسایل مؤلف آن است که در میانهی دو کشتار وسیع نوشته شده، و طبیعتاً مالامال از احساس درماندگی و تمنای جستن راهی برای گریز است.
اغراق نیست اگر بگویم بیش از ده بار بازنویسی شد و باز هم احساس میکنم ناتمام است و چیزی کم دارد. بر خلاف کتابهای قبلی، احساسم این بود که این متن چیزی برای از دستدادن ندارد و مراقب این نیست که جایی بایستد که نمیخواهد؛ بیپروا نوشتم و برای بیان مسألهام محدودهای حس نکردم. متن اما کُند پیش میرفت، خاطراتی را زنده میکرد و با نویسنده درگیر میشد.
تنها چیزی که بدان وفادار بودم این بود که جانمایهی اصلی کار را مسایل شخصیترم پنهان نکند: رنج پدیداری است برآمده از زندگی اجتماعی ما با تمام نهادها و ساختارهای ذهنی و عینیاش. کتاب «مسأله رنج» متنی است درباره جامعهشناسی فقدان و یا به تعبیر دیگر اگزیستانسیالیسم انتقادی.
@AminBozorgiyan
📣 ویدئو کامل نشست مشترک #مدرسه_تهران و انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران:
📌 «هفتم اکتبر، ذیل یک تداوم تاريخی»
🎙 با حضور:
■ امید مهرگان
● «فاتحهی یک عصر»
■ آزاده ثبوت
● «فراتر از زمانه نسلکشی»
■ امین بزرگیان
● «نشانهشناسی فلسطین»
.
.
🔗 https://youtu.be/1Z8Xca7Mr7s?si=q1Pvguq9ddlHJ0E1
فایل صوتی جلسهی چهارم جمعخوانیِ «پرتابهای فلسفه»
- گفتگو با امین بزرگیان
۳۰ آبان ۱۴۰۳
>@partabhaa
.
فایل صوتی نشست آنلاین
🔹معرفی و نقد کتاب «تفاوت: گفتوگو با ژاک دریدا دربارهٔ اسلام و غرب»
با حضور:
مریم وحدتی
امین بزرگیان
حسین مصباحیان
🔹 جمعه، ۲۵ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷-۱۹ (بهوقت تهران)
فایل ویدئویی این نشست را میتوانید در jomhourifalsafe?feature=shared">کانال یوتیوب «جمهوری فلسفه و ادبیات» ملاحظه کنید:
https://youtu.be/x9iJ8sRlKZM?feature=shared
«جمهوری فلسفه و ادبیات»
🔴مرزهای ملیگرایی و فاشیسم؛ در زیر سایهی جنگ
🔷گفتگوی ایران فردا با «امین بزرگیان»
🔻ازمصطفی محبکیا
▪️ با توجه به ضربآهنگ تندی که اتفاقات ملی، منطقهای و بین المللی پیدا کرده، و تهدیداتی که متوجه ایران و منافع ملی شده است که هر یک، اثرات مستقیمی بر کنشها و واکنشهای جامعه ما گذاشته و میگذارد ، ضروری است برای رصد آنچه در عرصهی اجتماع رخ میدهد و فهم هر چه بهتر آنچه در زیر پوست شهر در جریان است، هر چه بیشتر به نظرات کارشناسی جامعه شناسان رجوع شود.
🔸بی تفاوتی بخشهایی از جامعه و انفعال و سکوت بسیاری از روشنفکران نسبت به دخالت و تجاوز خارجی
🔸 چراغ سبز بخشهایی از جامعه برای حمله ی اسراییل به ایران که با ساده سازی آن را حمله به جمهوری اسلامی و نه حمله به ایران قلمداد می کند
🔸 ملیگرایی نژاد پرستانه و فاشیستی (با نمودهای افغانی ستیزی)جایگزین ملیگرایی مترقی و انسانی شده و در بخش هایی از جامعه تسری یافته است
▪️زمینه ساز گفتگو با #امین_بزرگیان گردید که به صورت پوشهی صوتی و نوشتاری تقدیم شما می شود.
#ایران_فردا
#امین_بزرگیان
#مصطفی_محبکیا
#نسبت_مای_ملی_با_مای_جهانی
http://t.me/iranfardamag
.
❇️ «جمهوری فلسفه و ادبیات» برگزار میکند:
نشست آنلاین معرفی و نقد کتاب «تفاوت: گفتوگو با ژاک دریدا دربارهٔ اسلام و غرب»
با حضور:
مریم وحدتی
امین بزرگیان
حسین مصباحیان
مدیر نشست: ساجد طیبی
🔹 زمان: جمعه، ۲۵ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷-۱۹ (بهوقت تهران)
🔹 لینک برگزاری در پلتفرم زوم (zoom):
https://us06web.zoom.us/j/86405071082?pwd=2xPRBNNeD7HKG7DRbp9Re3I0LiAWXR.1
Meeting ID: 864 0507 1082
Passcode: 5rcuiu
«جمهوری فلسفه و ادبیات»
https://pecritique.com/wp-content/uploads/2024/10/lineaes-of-revolts.pdf
مقدماتی در فهم خاورمیانه امروز
معرفی کتاب تبار خیزش
@AminBozorgiyan
نتایج نظر سنجی مؤسسه استاسیس از ایرانیان درباره سیاست خارجی دولت به وضوح پارادوکسیکال است. در حالیکه ٧٨ درصد مخالف سیاست خارجی نظام هستند اما ۶٧ درصد مخالف عادیسازی رابطه با اسراییل هستند. این تناقض ظاهری چه معنایی دارد؟
هر مراجعهای به جامعه چه از طریق آمارگیری و چه روشهای دیگر، پیچیدگیهای جامعه را عیان میکند. علوم اجتماعی روش مواجهه با این پیچیدگیهاست.
گزارشی از نظر سنجی را اینجا میتوانید ببینید:
https://surveycenter.io/projectfuture/survey3_iran_foreign_policy/en/data/Download_Report-EN.pdf
@AminBozorgiyan
حمله اسراییل به لبنان و تصمیم به از بین بردن حزبالله واکنشهایی را درباره ماهیت حزبالله لبنان در همه جای دنیا و از جمله ایران در پی داشته است. وقتی به مجموعه اظهار نظرها بالاخص پس از ترور حسن نصرالله در رسانههای فارسی نگاه میکنیم با دوگانه واضح و روشنی روبرو میشویم که بسیار تقلیلگرا و مُد روز است: حزبالله به عنوان یک گروه تروریستی و از دیگر سو حزبالله به عنوان یک گروه مقاومت در برابر امپریالیسم. آنچه از برآیند این سر و صداها به گوش میرسد، ناآگاهیهای فزاینده در مواجهه با حزبالله است. در این گزارش، کوشیدهام با بررسی اجمالی و شتابزده از سه کتاب پژوهشی مهم درباره «حزب الله»، اطلاعاتی اولیه را درباره این گروه روایت کنم. هر سه کتاب جزو منابع جدید و مهم در حوزه خاورمیانهشناسی و به طور ویژه شناخت حزبالله در دانشگاههای غربیاند که برای من که تخصصی در این موضوع ندارم بسیار راهگشا بودهاند. قطعاً متون مهم دیگری نیز وجود دارند که میتوانند به افزایش دانایی ما درباره این موضوع کمک کنند.
@AminBozorgiyan
فضای جنگی و چندپارگی فرهنگی ایرانیان
از بنی آدم اعضای یک پیکرند تا نفرت از دیگری
گفتگوی فرزین ایرانفر با امین بزرگیان
@radiohambastegi
~ آنچه بابک اسحاقی، خبرنگار ایران اینترنشنال، بر خرابههای غزه با لبخند انجام داد، فقط از حیث شناعت و زشتیاش در تاریخ خبرنگاری مدرن ایران باقی نخواهد ماند؛ بلکه این حرکت میتواند پدیداری را نمایندگی کند که پس از جنبش اخیر در ایران آن را مشاهده کردهایم.
سخن گفتن از آنچه بر سر جنبش «زن، زندگی، آزادی» غالباً در خارج از ایران آمد، تکرار مکررات است. اینکه چگونه چنان اتفاق مهم و درخشانی در شاخهای از حرکت خود به چنین زوال و انحطاطی افتاده که ستایشگر بزرگترین دستگاه کشتار معاصر شده است را باید در یک اصل مهم سیاسی ادراک کرد.
جنبش ژینا یک نیروی اجتماعی عظیم تولید کرد. مشاهده کردیم که چگونه بواسطهی این جنبش، بدنه جامعه تغییر اجتماعی جمعی را تجربه کرد، همبسته شد، تولید نماد کرد و در برابر نظام سیاسی و فرهنگی رسمی خود را نمایان ساخت. اما میدانیم توان اجتماعی یک جنبش برای تغییر، برای بهبود زندگی و چیزهایی ازین قبیل لزوماً به تغییرات سیاسی نمیانجامد؛ انقلاب به مثابه جنبش اجتماعی با انقلاب به مثابه تغییر سازوکار حکومت متفاوت است. آن نیروی سیاسی که میتواند جنبش اجتماعی را از آن خود کند، یا به تعبیر بهتر آن را از زمین بردارد و در دستگاه خود جای دهد -آن را نقدینه کند- در سرنوشت یک جنبش اجتماعی مهمترین نقش را خواهد داشت. باید به این فکر کرد که نیروی حاصل از یک جنبش اجتماعی در جیب چه جهانبینی، چه دستگاه و چه نظام مادیای رفته است تا بتوان تاریخش را نوشت. این موضوع را جامعه ما در ۵٧ و حتی ٧۶ تجربه کرده است. نیروی اجتماعی ۵٧ را در نهایت چه نیروی سیاسیای از آن خود کرد؟
بیراه است اگر فکر کنیم که تمام نیروی جنبش ژینا به جیب «فاشیسم» ریخته شده است؛ به جیب نیروهای ارتجاعیای که یا برای کشتار در فلسطین هورا میکشند یا ساکتاند، و یا حامی نژادپرستیاند؛ اما هر آن کسی که دغدغهی آن جنبش و سی سال تلاش برای آزادی و عدالت در ایران معاصر را دارد باید به این فکر کند که چگونه میتوان شعار زن، زندگی، آزادیِ نماینده فاشیسم ایرانی را از دیوار خرابههای غزه پاک کرد؟
جنبش در همان اوایل با مردمیهنآبادی، با حلقه جرج تاون و بسیار نشانههای دیگر خطر زوال خود را هشدار داد؛ و امروز در قامت حمایت از «تروریسم دولتی» به سرحدات نهایی خود رسیده است. اگر جامعه ایران این آلودگی را از خود پالایش نکند، تاریخ ْ آن جنبش یگانه را بیرحمانه و با نادیدهگرفتن تمام زیباییها و شکوهش قضاوت خواهد کرد.
@AminBozorgiyan
~ سخنان نتانیاهو را حتما شنیدهاید. یک رابطه سه بعدی سیاسی ساخته شده است: دولت اسراییل، دولت ایران و مردم ناراضی در ایران. آنچه یکی از بزرگترین جنایتکاران مدرن یعنی نتانیاهو درباره دولت مستبد ایران گفته، ایرانیانی خسته از وضعیت را به جنونی قابل تأمل کشانده تا حدی که در خفا یا در عموم از اسراییل میخواهند که «ایران را بزن». در ورای هر تحلیلی در اینباره این لحظه موقعیتی عمیقاً تراژیک در تاریخ یک ملت است.
دمدستیترین معنای این فضا، افول سهمگین ارزشها و مونادهایی است که چندی پیش در جنبش زن، زندگی، آزادی مشاهده کردیم. گفتار نتانیاهو و استقبال از او این پیام را دارد که آنچه جامعه مدنی ایران در قالب جنبشهای متکثر و مبارزات متنوع در همه این بیست سال اخیر از سر گذرانده، اندیشهها و رفتارهایی بیهوده است که نتیجهای در بر ندارد. در سالگرد جمعه خونین زاهدان، مداخلهی قاتل غزه در وضعیت ایران یک پیام صریح دارد: شما ایرانیان ناتوان از تغییر وضعیت خویش هستید.
این بیاعتبار کردن بنیادین اراده ایرانیان برای تغییر وضعیتشان و تمسخر همه تلاشها و مبارزات و خونها و دردهایی که از سر گذراندهایم، بهترین و نفیسترین هدیه نتانیاهو به دولت ایران است. اسراییل در واقع ایده تغییر از درون را تضعیف میکند، و چه چیزی میتواند تا این حد به نظم مستقر در ایران یاری رساند؟ آنچه روشن است، اینست که تمام آنهایی که از ایران، به هر دلیلی، برای او هورا کشیدهاند را از نیروهای تغییر در ایران باید بیرون گذاشت. آنها «منتظر القائم»های جدیداند، کسانی که ارادهشان را به چیزی موهوم تحویل دادهاند.
این گفتار، هدیه بزرگ نتانیاهو به حکومت ایران بود؛ با اثرات عمیق روانی در میان جامعه ایرانی در سلب اراده و نفی بنیادین انقلاب.
بنیامین نتانیاهو را میتوان قدرتمندترین دشمن جنبش زن، زندگی، آزادی تا امروز دانست که سعی کرد بنیان آن را در اراده ایرانیان تضعیف کند.
@AminBozorgiyan
amin.bozorgian/%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%89-%D9%88-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%D9%89-%D8%AF%D9%88%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-mjz0tvyfvqfk" rel="nofollow">https://virgool.io/@amin.bozorgian/%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%89-%D9%88-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%D9%89-%D8%AF%D9%88%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-mjz0tvyfvqfk
این مقاله اولین بار در سال ١٣٩٢ در بیبیسی منتشر شد.
حافظهی هولوکاست، الگوی مهمی برای شکلگیری حافظههای دیگر در مواجهه با اشکال خشونت جمعی بوده است، از دیکتاتوریهای نظامی در آمریکای لاتین تا هولودومور در اوکراین و نسلکشی توتسیها در رواندا. اما اگر این حافظه با ستارهی داوود ارتشی که در غزه نسلکشی انجام میدهد یکی دانسته شود، پیامدهای آن ویرانگر خواهد بود. در چنین وضعیتی، تمامی معیارهای ما، هم از نظر شناختی و هم سیاسی، محو میشود.
____________
👈متن کامل