صبح یعنی مستی ِ لبخندِ تو
خنده ی با بوسه ها پیوند ِتو
بوسه یعنی ذکرِهرصبحِ لبم:
"لا لَبی، لا بوس،جز لبقند ِتو"
#سلام_صبح_امروزت_خالے_از_غم_غصه
تو پایان تمام جستـجوهای منی ای یار
خوشا بخت تکاپویی که فرجام از تو میگیرد
#حسین_منزوی
رضا ملک زادہ
حواسم بهت هست👌👌
صبح ها،
زندگی از چشمان ِ تو
شروع میشود
برایت
فنجان فنجان
عشق ، دم می کنم
همراه با خاطراتِ مشترکی
که بیشتر از همه دوستش دارم
می نوشم و
در چشمانت ، غرقِ رویا می شوم
✍ مینو_پناهپور
جنگ نرم یعنی
دو نفر
سر این که
کدام
آن یکی را بیشتر دوست دارد
با بوسه به جان هم بیفتند ...
#رسول_ادهمی
دلا گر حاجتی داری مشو منّتکشِ گردون
که گردون هم به دنبالِ مرادِخویش میگردد
#فتحی_ملک_آبادی
و عشق یعنی
غمی عمیق اما بسیار عزیز
آیا تو تا به حال
غمِ عزیزِ کسی بودهای؟!
#عاطفه_محمدپور
گاهی شب ،چنان
فريادِ سكوتی سر می دهد
که عقل تمام می شود و عشق خروشان ...!
#محمد_مقيمی
از تنهايي خود به تنهايي ديگري رفتن،
پناه بردن از نيش عقرب است به چنگال عقاب
#رضا_كاظمی
تو دلت بخاد نخاد همیشہ باهاتم❤️❤️
پرستو ،، باشم ،، از بامے بہ بامے
صَفاےِ ،،صُبـح ،، را گویم سَلامے👌
#فریدون_مشیرے #سلام_دوستان_روزتون_بخیــــر
از مستی شب، زلف تو بیتاب نماید
از آتش می، لعل تو بیآب نماید
حسن تو ز آسیب نگاه هوسآلود
چون مجلس بر هم زده اسباب نماید
هر چشم زدن، آهوی ناخفته شب تو
اظهار خمار و هوس خواب نماید
#میلی_مشهدی
ای غزال چین، چه پشت چشم نازک میکنی ؟
چشم ما آن چشم های سرمه سا را دیده است
#صائب_تبریزی
ز شبهای دراز هجر او از من چه میپرسی؟
به عمر خویش همچون شمع یک شب را سحر کردم
#عاشق_اصفهانی
جز مَامن آغوش
ٺو آغوش نباشد !
آن حد بغلم ڪن ڪه
ڪمی هوش نباشد........
یڪ عمر به دنبال
ٺو بودم ڪه بیابم
؏شـقی سره و پاڪ،
ڪه مغشوش نباشد........
#مریم_یوسفی
بيستون هيچ ، دماوند اگر سد بشود
چشم تو قسمت من بوده و بايد بشود
زدهام زير غزل ؛ حال و هوايم ابريست
هيچکس مانع اين بغض نبايد بشود
بیگلايل به در خانهیتان آمدهام
نکند در نظرِ اهل محل بد بشود
#حامد_بهاروند
تــو
تنها واژه ای
هستی که،
هر #صبح در من طلوع می کند..!
صبح های من
نیازی به خورشید ندارد..!
#فرشید_عسڪری
#روزتونبهترین
فریب دلبری های رقیبان را نباید خورد
امان از صوت قرانی که کافر قاری آن است
#مصطفی_پاکدل
میبوسمٺ....
بدون ترس از عواقبش....
در ڪار ؏شـق....
حاجت هیچ استخاره نیسٺ...!!
#رضا_ترڪمان
همچُو عطر مانده اندر شیشهٔ در بسته ایی
عطر یادت را درون سینه پنهان کرده ام
#محمود_افهمی
سر به را بودم و یڪ
عمر نڪَاهم به زمین
آمدی سر به هوا،
چشم به راهم ڪردی.....
#پانتهآ_صفائی
غلاف ڪن شب.!
مهتابت را...
من ماهی دارم ڪه میارزد
به ماه و ستارههایت...
#حمیدرضاعبداللهی