yousefieshkewari | Неотсортированное

Telegram-канал yousefieshkewari - پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

1742

نوشته‌هایی درباره‌ی دین، جامعه، سیاست کانال رسمی حسن یوسفی‌اشکوری وب‌سایت: http://yousefieshkevari.com تماس با ادمین: @Eshkevarii

Подписаться на канал

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

اقدام سعید مرتضوی برای محاکمه رهبران اسرائیل تحت عنوان «جنایت علیه بشریت»!
سه شنبه 13 اسفند 87 / مارس 2009
1
شنیدنی است که آقای سعید مرتضوی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، اعلام کرده است که یک لیست 15 نفره از مسئولان دولت اسرائیل را تحت عنوان «جنایتکاران علیه بشریت» به پلیس بین الملل (اینترپول) داده و از آنها خواسته است که این افراد را تحویل دهند تا محاکمه شوند. بعد توضیح داده است که افراد دیگری نیز هستند که پرونده آنها تکمیل نشده و پس از تکمیل ارسال خواهد شد.
این که مسئولان دولت اسرائیل در ارتباط با حمله به مردم غزه مرتکب جنایت شده اند و حتی عفو بین الملل اخیر اعلام کرده است که ارتش اسرائیل در جنگ غزه از سلاح های نامتعارف استفاده کرده است، تردیدی نیست اما چگونه رژیمی که خود هر روز و هر ساعت با مردمش رفتار سرکوبگرانه و ضدانسانی دارد و به ویژه آقای سعید مرتضوی که «آیشمن مطبوعات ایران» لقب گرفته و در پرونده مرگ زهرا کاظمی متهم است و جرأت ندارد پایش را از ایران بیرون بگذارد، مدعی اسرائیل می شود و آن هم با پررویی از پلیس بین الملل تقاضای استرداد آنها را دارد؟ اصلا وجاهت حقوقی آن چیست؟ شخصی چون سعید مرتضوی چگونه و با چه انگیزه ای به خود حق می دهد که جانیان دیگری در خارج از مرزهای ایران را به محاکمه بکشد؟
2
باز هم جنجال دیگری بر سر بازداشت یک خانم خبرنگار ایرانی تبار آمریکایی به نام «رکسانا صابری» پیدا شده است که گویا یک ماه قبل صورت گرفته است. هر روز اخبار آن از طریق پیگیری های خانواده اش در آمریکا و وزارت خارجه آمریکا و رسانه های دیگر منتشر می شود.
3
ضمنا مقاله ای نوشته بودم تحت عنوان«به راستی نمی فهمم!» که در سایت روز آنلاین امروز چاپ شده است.
جمعه 16اسفند 87 / 6 مارس 2009
چند روز قبل از سخنرانی آقای کروبی در دانشگاه همدان و نیز در حسینیه ای در آن شهر ممانعت به عمل آوردند. آقای خاتمی هم که می خواست به شیراز برود، با مخالفت استانداری و تأمین شهر (و یا استان) مواجه شد و حتی تهدید به حمله کردند اما آقای خاتمی رفت و دیروز در شاهچراغ سخنرانی کرد و ظاهرا حادثه ای پیش نیامده است. به نظر می رسد که حتی می خواهند از سخنرانی افراد نیز جلوگیری کنند. هفته پیش نیز در سایت حامی خاتمی را فیلتر کردند.
یکشنبه 18 اسفند 87 / 8 مارس 2009
1
دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایات جنگی یا جنایت علیه بشریت حکم باز داشت عمر بشیر، رئیس جمهور فعلی سودان، را صادر کرده است. دلیل آن نیز آدم کشی ها و جنایاتی است که در دارفور سودان در چند سال اخیر رخ داده و این دادگاه عمر بشیر را مسئول این کشتارها (که گفته می شود حدود سیصد هزار نفر آواره شده اند) می داند. من واقعا اطلاع درستی از ماجرای دارفور ندارم اما از این که یک دادگاه صالح و بیطرف بین المللی که بتواند جانیان علیه بشریت را، به ویژه قدرتمندانی که سرکارند و خود را در حصار مصونیت سیاسی مخفی می کنند، محاکمه کند، خوشحالم چرا که شاید عاملی باشد برای جلوگیری از استبداد حاکمان و جنایات قدرتمندان. معنا دار است که در این میان آقای لاریجانی رئیس مجلس ایران بلافاصله به سودان سفر کرده تا حمایت خود را از عمربشیر اعلام کند.
2
چند روز پیش محمدالبرادعی گزارش تازه اش را در باره پرونده اتمی ایران انتشار داد و درآن برای اولین بار اعلام کرد که تمام مذاکرات فیمابین به بن بست رسیده است. این نظر می تواند گام مهمی در جهت برخورد شدیدتر جامعه جهانی و سازمان ملل و آمریکا با ایران باشد.
3
گویا شخصی به نام امیرحسین حشمت ساران، که اتهام وی تأسیس و تشکیل حقوق بشری بوده است و 16 سال محکومیت داشته و چهارسال آن را سپری کرده بود، در زندان رجایی شهر بر اثر بیماری قلبی در گذشته است. این چندمین مرگ مشکوک زندانیان سیاسی در سالهای اخیر است. به ویژه مقامات نه اطلاع درستی به خانواده ها و افکار عمومی می دهند و نه اجازه می دهند جسد کالبدشکافی شود و دلیل مرگ روشن گردد حتی گاه جسد را خود می برند و در گورستانی نامعلوم و یا معلوم دفن می کنند
یادداشت های روزانه – قسمت شصت و هشتم
سه شنبه 31 فروردین 400
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

/channel/YousefiEshkewari/678

فلورانس و دیدنی ها و زیبایی هایش

یکشنبه 11 اسفند 87 / 29 فوریه 2009
دیروز به فلورانس رفتم و امروز باز گشتم. در فلورانس مهمان آقای دکتر قهرمان دیوان بیگی بودم. ایشان از اهالی گیلان (رشت) و پزشک هستند و در ایتالیا درس خوانده و سالهاست که در اینجا زندگی می کنند. اهل نظر و مطالعه است و دغدغه ایران دارد وگرایش سیاسی وی اصلاح طلبانه است و تا آنجا که فهمیدم از گذشته تا حال وابسته به هیچ گروه سیاسی نبوده است و نیست. انسان شریف و با اخلاصی است از طریق دوستی آشنا شده و در ایران (پیش از سفر) یکبار تلفنی با ایشان صحبت کرده بودم. ایشان در این دو روز خیلی محبت کرد و تمام وقتش را صرف من کرد و با راهنمایی ایشان از فلورانس و دیدنی های آن بازدید کردیم.
واقعیت این است که دوست دارم از تمام دیدنی ها ها صحبت کنم اما عملا ممکن نیست چرا که اولا خیلی از اسامی جاها و مطالب دیگر از دیروز تا امروز از خاطرم رفته است و ثانیا طولانی می شود و من وقت ان را ندارم. بگذریم که اساسا آنچه آدم از این همه زیبایی و هنر و شکوه فرهنگی و عظمت معنوی میراث گذشته این شهر (مانند واتیکان و رم وجاهای دیگر) می فهمد و احساس می کند قابل گفتن و توصیف نیست. به هر حال از کلیسای مهم مرکزی سانتاماریا، ساختمان قدیمی و با شکوه شهرداری (کاخ مدیچی ها) که موزه وابسته به دانشکده هنرهای زیبا و آثار هنری انواع نقاشی ها و مجسمه به ویژه داود و برخی دیگر از آثار میکلانژ در موزه کلیسای سنت کروچه و آرامگاههای گالیله و دانته و دیگران، سواحل رودخانه آرنو و برخی جاهای دیگر دیدن کردیم. منزل دانته را هم دیدیم و در برخی جاها عکس گرفتیم. نیز از تپه مشرف به شهر که پارکی است، دیدن کردیم و همین طور نقطه دیگر از حاشیه شهر و مکان بلندی را دیدیم. واقعا بلندی های اطراف شهر جای مناسبی است که شهر فلورانس و بناهای قدیمی و ساختمان های برجسته کلیسا و یا شهرداری و نیز بخشی از دیوار قدیم پیرامون شهر که هنوز بخشی از ان باقی مانده است، دیده می شود. به هر حال فلورانس یادگار رنسانس و شکوه هنر اواخر قرون وسطی و طلیعه قرون جدید اروپا وکل غرب است. شمار قابل توجهی از مفاخر هنری و ادبی و فکری پیشگام در تحولات دوران مدرن در این شهر زیسته اند و هنوز آثارشان و آرامگاهشان و یاد و خاطره شان در بناها و خیابان ها و موزه ها ی این شهر حس و دیده می شود. مردانی که پیشگام و طلایه دار روزگار مدرن اند و مدرنیته وامدار آنان است.
یادداشت های روزانه – قسمت شصت و هفتم
چهارشنبه 25 فروردین 40 #یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

احکام شرعی واجب اند و یا صرفا توصیه و ترجیح؟
اشاره: متن زیر از من پرسیده شده و من هم پاسخی کوتاه داده و ارسال کرده ام ولی از آنجا که پرسش مهمی است و احتمالا مورد پرسش دیگران هم باشد متن پرسش (البته با حذف جملاتی غیر ضروری در انتشار) و پاسخ را در اینجا منتشر می کنم.
پرسش:
اخیرا اقای هاشمی رکاوندی که قران پژوه می باشند می گویند تمام اعمال واحکام عبادی ارشادی هستند ومولوی نیستند و تخلف وتمرد از امر ارشادی مواخذه ندارد ولی مذمت عقلایی دارد. اقای مهدی نساجی هم که در جلسات مربوط به دین وقدرت سروش هم شرکت داشتند، اظهار می دارند در قران و احادیث به واجب بودن نماز اشاره نشده ولی از فریضه استفاده شده که فریضه به معنای داجب نمی باشد و فریضه را در جایی که حق الناس مطرح است تأکید شده است. مثل همیشه سپاسگزارم که نظر اجمالیتان را در این مورد بفرمایید. چون این بحث شبهه ای برای دوستان فراهم کرده که قول دادم نظر جنابعالی را بپرسم وبه اطلاعشان برسانم.
پاسخ:
چند سالی است این ادعا که نماز و روزه و مانند آنها واجب نیستند و فقط توصیه اند مطرح شده است. تا آنجا که به یاد دارم اول بار آقای شبستری بود که بارها به این تفسیر و رأی اشاره کرده ولی گویا اکنون حامیانی یافته است. اما واقعیت این است که اولا در حد اطلاع تا این لحظه مدعیان ادله ای روشن و قانع کننده ای ارائه ندا ده اند تا راستی آزمایی بشود و ثانیا خودم هم مستقلا به این مبحث نپرداختام از این رو نمی توانم نظری قاطع و روشن داشته باشم. اما تا این لحظه قانع نیستم. زیرا، جدای از استفاده و یا عدم استفاده از واژه وجوب در قرآن، واقعیت این است که در زمان نبی اسلام و اصحاب و خلفا و مسلمانان در طول تاریخ تا این لحظه فروع دین به عنوان احکام قطعی شریعت اسلام مطرح بوده و کسی در وجوب آنها تردیدی نکرده است. به سادگی نمی توان پذیرفت که پیامبر و دیگر صحابه و نیز انبوه مفسران عرب زبان تا کنون، معنا و مفهوم مثلا «کُتب علیکم الصیام» را نمی دانسته اند. همه چنین فهمیده اند که «کُتب» یعنی واجب شد. البته این بدان معنا نیست که راه فهم و تفسبر تازه بسته است و ما حق نداریم تفسیر تازه ای داشته باشیم ولی هر تفسیری نیز باید روشمند و مستدل باشد. با این همه، این تفسیر میدان آزادی عمل را برای مؤمنان بازتر می کند و این به سهم خود مفید است ولی اول باید در حد قانع کننده ای معقول و مقبول باشد.
سه شنبه 24 فروردین 400
#یوسفی_اشکوری #دینی_اجتماعی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

راستی، نه جمهوری اسلامی تغییر می کند و نه برخی مخالفانش!
روز سه شنبه 6 آوریل در بخش چشم انداز تلویزیون انترنشنال برنامه ای با مجری گری خانم سیما ثابت پخش شد که در آن خانم ها آذر مدرسی و آقایان کاظم کردوانی و علی افشاری حضور داشتند و در این باب سخن گفتند. دو نفر نخست از مخالفان و معترضان برگزاری کنفرانس یاد شده در 21 سال پیش بودند و آقایان مذکور نیز از میهانان ایرانی کنفرانس.
اول لازم است از این رسانه تشکر کنم بابت تهیه و اجرای این برنامه روشنگر. از آنجا که در این گفتگوها مطالبی از سوی منتقدان گفته شد و من هم یکی از مدعوین کنفرانس بودم، ناگزیر در این نوشتار کوتاه به چند نکته مهم و ضروری اشارتی بکنم. به ویژه که در یک مورد ادعای نادرستی هم به من نسبت داده شد. در باره ادعاهای شگفت دو تن از شرکت کنندگان حرف بسیار است که در این مجال نمی گنجد. اما در این میان چند نکته را یادآوری می کنم.
اول این که، برخلاف ادعای خانم امین، برخورد پلیس مربوط به عصر روز دوم بوده است و نه روز اول. یعنی وقتی که پس از حدود دو روز تلاش برای تفاهم با معترضان و از جمله با خانم امین، از یک سو شورشگران حزب اللهی خارج نشین اجازه ادامه کار را نمی دادند و از سوی دیگر یک مرد در سالن کاملا لخت شد و پلیس وارد عمل شده و او را از سالن خارج کرد. البته در آن لحظه من در حال سخنرانی بودم و متوجه نشدم و بعدها فیلم را دیدم. از این رو این ادعا که برخورد پلیس مربوط به تقاضای یک دقیقه سکوت بوده کاملا خلاف است. این دو حادثه مربوط به دو زمان متفاوت بوده است.
دوم این که باز بر خلاف ادعای خانم امین، همان گونه که آقای کردوانی به درستی گفت، تقاضای یک دقیقه سکوت بدون هیچ مشکلی انجام شد و هیچ مخالفتی دیده نشد. البته وقتی همه ایستادند من همچنان نشسته بودم. زیرا به آلمانی اعلام شده بود و من متوجه نشده بودم وقتی متوجه شدم من هم بی درنگ بلند شدم و ایستادم. از این رو ادعای خانم امین کاملا خلاف واقع است.
دیگر این که ادعای اعتراض مدنی به کلی خلاف واقع است و حداقل آن است که با اعمال و رفتار معترضان در تناقض است. روز اول خانم امین و روزهای بعد دیگران به هیچ صراطی نبودند و روشن بود که هدف شان جز آشوب و تعطیل کنفرانس چیز دیگری نبود. شواهد نشان می دهد که اصولا ماجرا یک نقشه بود و نه اعتراض مدنی به این و آن که حق هر فرد و یا گروهی است. خوشبختانه فیلم کامل کنفرانس هنوز در دسترس است و می تواند سند راستی آزمایی دعاوی باشد.
از سوی دیگر معترضان مدعی اند که برنامه «توطئه» مشترک دو دولت آلمان و جمهوری اسلامی بوده است. هزار یک دلیل در رد آن وجود دارد ولی یک نکته آن قابل تأمل است. اگر برنامه محصول مشترک دو دولت بوده، نتیجه منطقی آن می شود که کانون نویسندگان ایران، که هشت نفر از اعضای شناخته شده آن در آن شرکت کرده بودند، در این «توطئه» نقش داشته اند. آیا مدعیان این نتیجه را قبول دارند؟
راستی که بخشی از اپوزیسیون جمهوری در این بیش از چهار دهه نشان داده است که از جنس جناح سرکوب و فریب جمهوری اسلامی است و بس. ظاهرا نه جمهوری اسلامی عوض می شود و نه برخی مخالفان و منتقدانش. برای هردو هدفی جز دروغ و تحریف و تخریب رقیب، روشی شناخته نیست.
ضمنا چند سال پیش یک مناظره تلویزیونی طولانی با خانم شادی امین در باب کنفرانس برلین داشته ام که خانم شادی صدر تهیه کرده بود و در تلویزیون «من و تو» پخش شد. علاقه مندان می توانند ملاحظه کنند.
ضمنا ماجرای کنفرانس برلین را در کتاب دو جلدی «از برلین تا اوین» به تفصیل نوشته ام که در چند سال قبل به وسیله انتشارات باران در سوئد منتشر شده است.
پنجشنبه 19 فروردین 400 #یوسفی_اشکوری #اجنماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

📎چهارمین شماره فصلنامه نقد دینی
نسخه PDF

▪️تحول احوال
‌‌
تحوّل مؤمنانه
محمد جواد اکبرین
اصلاح‌گری اسلامی، جریان‌های فکری و چهره‌های شاخص آن
استون دووارت، با مقدمه و ترجمه‌ی رضا بهشتی معز
تحول احوال دینداری و دینداران
مقصود فراستخواه، مهسا یارسان
در جستجوی معنای معنای متن دینی
احمد علوی
طرحی نظری در تحلیل اندیشه سیاسی شیعه
امیرحسین علینقی
داده‌های وحیانی و یافته‌های انسانی
محسن متقی
گامی دیگر در تقدم اخلاق بر فقه
سارا رضائیه

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

پارادوکس «جمهوری» و «اسلام»؛ به مناسبت روز رفراندوم جمهوری اسلامی
اخیرا به مناسبتی این پرسش از من شد که «چرا انقلاب اسلامی ایران به اهداف خود نرسید و نتوانست وعده هایی که داده بود را عملی کند؟ اسلام گرایان در کجا مسیر را اشتباه کردند؟» و من پاسخ زیر را نوشتم که اکنون به مناسبت در اینجا منتشر می شود:
پرسش مهمی است و پاسخ درخور می طلبد اما در اینجا به چند نکته به اجمال اشاره می کنم:
یکم. گفتنی است که در آغاز انقلاب ایران دارای پسوند «اسلامی» نبود. حتی زمانی که در اواخر شعار «حکومت اسلامی» و بعد «جمهوری اسلامی» مطرح شد، هنوز عنوان انقلاب اسلامی مطرح نبود و حداقل عمومیت و رسمیت نداشت. فکر می کنم پس از ورود آیت الله خمینی به ایران پسوند اسلامی به انقلاب پیوند خورد تا راه به قدرت رسیدن علما و انقلابیون و انحصار اقتدار در صنفی خاص همواره شود.
دوم. تقریبا تمامی انقلاب های معاصر (از انقلاب فرانسه گرفته تا بلشویسم شوروی) نه تنها به اهداف اعلام شده نرسیدند بلکه جز تغییر خونین رژیم کهن در اغلب موارد شکست خورده و بر عکس وعده ها عمل شد. در انقلاب فرانسه در همان روزهایی که بیانیه حقوق بشر به دست انقلابیون نوشته می شد، گیوتین بسیار فعال بود و در خیابان شانزلیزه (میدان کنکورد) سرها بود که از تن جدا می شد.
سوم. حداقل از نظر من انقلاب ایران، به هر دلیل، نه تنها به اهداف اصلی خود (اهدافی که در سخنان رهبر انقلاب به ویژه در پاریس و بعدتر بخش هایی از آن در اصول مختلف قانون اساسی ایران به ویژه در فصل سوم آن) نرسیده بلکه تا این لحظه غالبا دچار وارونگی شده و نقیض وعده هایی چون استقرار جمهوری ای مانند جمهوری فرانسه (وعده ای که خمینی در پاریس اعلام کرد) عمل شده و حتی روایت سنتی «حکومت عدل علی» نیز به کلی از یادها رفته است. در انقلاب شعار خیابانی این بود: «نظام شاهنشاهی سرچشمه فساد است / حکومت اسلامی مظهر عدل و داد است» ولی امروز حتی به گفته آیت الله منتظری در بیست سال قبل، نه از حکومت اسلامی موعود نشانی هست و نه از جمهوری و نه طبعا از اسلامیت اثری. اما نکته آن است که شکست انقلاب و ناکامی آن حداقل تا اینجای کار، به علل و عوامل داخلی و خارجی و نظری و عملی پیچیده ای باز می گردد و در واقع مسئولیت آن فقط بر گردن روحانیون و حاکمان و مذهبی ها نیست بلکه تمامی جریان های درگیر انقلاب هریک به تناسب و به نوعی مسئول این ناکامی هستند.
چهارم. اما مهم ترین نکته آن است که عموم انقلابیون مسلمان (از جمله من) در آن زمان البته تحت تأثیر آموزه های پیشکسوتانی چون بازرگان و شریعتی و حتی مطهری و در سطوحی خمینی می پنداشتند که با خوانشی از اسلام و متون و منابع اسلامی می توان با جهان مدرن و مؤلفه های آن از جمله آزادی و عدالت و رفاه و توسعه همه جانبه به سود فرد و جامعه در قالب جمهوریت نظام سیاسی سازگار و همراه شد؛ به گونه ای که هم دین و زیست اخلاقی در جایگاه و منزلت و نقش آفرینی خود قرار بگیرد و هم انسان ایرانی در پناه آزادی و امنیت و عدالت سازگار با دین جایگاه مناسب و شایسته تری پیدا کند. اما با گذشته زمان (حداقل برای من) روشن شده است که، افزون بر بدعملی مدیران نظام جدید، عنوان ترکیبی «جمهوری اسلامی» ناساز است و نمی توان با هر خوانشی از اسلام، اسلامیت را قید و یا صفت نهاد قدرت سیاسی یا دولت و حکومت قرار داد. زیرا اسلامیت به عنوان قید الزاماتی دارد و آن الزامات نظام سیاسی و ساخار حقوقی و حقیقی را دچار تناقضات بنیادین می کند و در فرجام کار کارآمدی را از نظام حکومتی می گیرد. فکر می کنم اگر انقلابیون مسلمان در سال انقلاب به این درک و تشخیص رسیده بودند، هرگز به جمهوری اسلامی آن هم با قید نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد (سخنی که خمینی گفت و بر آن اصرار می ورزید) رأی نمی دادند. جمع بندی من آن است که مشکل اصلی پیش از آن که در ساختار حقیقی جمهوری اسلامی باشد، در ساختار حقوقی آن است.
پنجشنبه 12 فروردین 400
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

http://www.nedayeazadi.net/1400/01/34656

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

آیا می توان با لغو مطلق حکم اعدام موافق بود؟

پرسش:
یکی از نکات مهم در موضوع حقوق بشر، حکم قصاص در برابر قتل نفس است، با توجه به اینکه خود قرآن فرموده است که اگر عفو کنید بهتر است اما راه برای قصاص نفس(نفس در برابر نفس) را نمی بندد. گویا قرآن حکم را برای هر موقعیت فرهنگی متناسب با زمان و مکان مشخص کرده است.
حال که بشر به چنان فهم و درک رسیده است که کشتن انسان ولو برای قصاص درست نیست! آیا می توان برای حکم آن جایگزینی مانند حبس ابد یا ... تعیین کرد؟ در حالی که حبس ابد خودش تبعات منفی روحی و روانی برای فرد دارد! با سپاس و احترام فراوان!

پاسخ:
با سلام و با شادباش نوروزی
هرچند در باب لغو مطلق حکم اعدام می توان مناقشه کرد ولی تا این لحظه نظر راجح من موافقت با آن است. اما از سوی دیگر واقعیت این است که هر اقدامی و در واقع هر قانونی می تواند جهات مثبت و منفی داشته باشد ولی در مجموع جهت راجح تعیین کننذه است. زندان هم دارای عوارضی است هم برای خود مجرم و هم برای خانواده ها ولی در مجموع زنده ماندن فردی می تواند از یک سو اگر بی گناه باشد امید به بازگشت به زندگی را زنده نگه دارد و از سوی دیگر امکان توبه و اصلاح او را برای همیشه منتفی نمی کند. ضمن این که اگر حق حیات را اولین حق انسان بدانیم به هر دلیل قابل نقض نخواهد بود. فکر می کنم همین سه دلیل برای ترجیح عقلایی لغو مطلق اعدم برای هر نوع جرمی کفایت کند.
اما از نظر شرعی. ما هیچ حکم لایتغیری در این باب نداریم. حکم قصاص نفس نیز سه گزینه ای است (عفو، دیه و قصاص). از منظر تاریخی، ثار و قصاص مربوط و مناسب است با زندگی قبایلی کهن و در زمانی که قانون و دولت به معنای کنونی آن نبود. امروز دولت و قانونگذارانند که از سوی مردم به مقتضای مصلحت قانون می گذارند و عمل می کنند. اگر امروز هم مانند گذشته جان آدمیزاد را مطلقا در اختیار افراد غالبا فردگرا و غالبا خشمگین و انتقام جو قرار دهیم، می تواند پیامدهای منفی زیانباری در پی آورد. از این رو به مصلحت نیست که جان مردم را در اختیار این و آن بگذاریم. سخن نهایی من آن است که علم و تجربه و عدالت و مصلحت چهار مؤلفه اساسی تقنین و نظم و نظام جامعه است.
چهارشنبه 4 فروردین 400 #یوسفی_اشکوری #دینی_اجتماعی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

داستان شیرین جمهوری خواهی یک مدعی سلطنت
اخیرا آقای رضا پهلوی (فرزند ارشد محمدرضا شاه آخرین پادشاه ایران) در سخنانی (هرچند وفق قولی خصوصی و در محفل خاص دوستان) سخنانی گفته است که هنوز پس از گذشت چند روز ورد زبانهاست و در باره آن از هر سو سخن در میان است و انواع تفسیرها جریان دارد. اما من در اینجا ناگزیر به ذکر چند نکته بسنده کرده و وقت خود و خوانندگان را نمی گیرم:
یکم. تجربه به من آموخته است که به حرف هیچ سیاستمداری و به ویژه هیچ سیاست بازی اعتماد و حتی اعتنا نکنم. به طور خاص باید تصریح کنم به ادعای هیچ سیاستمداری و یا مبارزی، ولو واقعا صادق و خیرخواه، در مرحله پیش از استقرار در قدرت نمی توان اعتماد کرد. اگر سیاست بازی که در طول دوران فعالیت های سیاسی اش دهها بار تغییر موضع داده و چپ و راست زده باشد، مطلقا قابل اعتماد نیست. باز می افزایم سیاست بازی، که از قضا چندان با دانش و فنون سیاست آشنایی هم ندارد، طبق عادت چند پهلو حرف می زند و از منطق شناخته شده یکی به نعل و یکی به میخ پیروی می کند و مهم تر نظرش را به طورشفاف و علی رؤس الاشهاد اعلام نمی کند، موحب بی اعتمادی و حتی سوء ظن بیشتر خواهد بود.
دوم. داستان جمهوری خواهی در ایران پیشینه ای دیرینه دارد. از مقطع پیش از مشروطه تا پس از آن. هرچند در جریان یک انقلاب بزرگ و مردمی، در نهایت نظام سیاسی ایران از رژیم منحط و پوسیده سلطنتی به جمهوری متحول شد، اما هنوز که هنوز است «جمهوریت» در عمل محقق نشده است. زمانی رضای اول یعنی رضاشاه (نیای رضا پهلوی مورد بحث) نخستین پلکان قدرت را با دعوی اعلام جمهوری در ایران انتخاب کرد، ایده نیکی که ای کاش در همان زمان عملی می شد، ولی وقتی به فراست دریافت مقتضی موجود نیست، راه را کج کرد و طی فرمانی حتی سخن گفتن از جمهوری را ممنوع و درخور مجازات دانست و بعد 57 دیکتاتوری سلطنتی خشن دیگری بر مردم ایران تحمیل شد. سالها بعد یک رهبر مذهبی کهن سال و عابد و زاهد، اعلام کرد دنبال جمهوری از نوع جمهوری فرانسه است و دیدیم که چه اتفاق افتاد.
حال پرسش این است که اگر روزی شرایط برای بازگشت به سلطنت رضا پهلوی، که روزی در قاهره به عنوان ولیعهد رسمی و پادشاه قانونی کشور سوگند خورده و تا کنون نیز حداقل رسما چنین ادعایی داشته و دارد، فراهم شود، آیا سلطنت موروثی را خواهد پذیرفت؟ اگر افکار و اعمال کنونی و حتی همین سخنان بعضا مترقی و مثبت اما مبهم ولیعهد سابق ملاک باشد، بی گمان پاسخ مثبت خواهد بود.
سوم. با این حال برخی گفته های رضا پهلوی با توجه به جایگاه و موقعیت ویژه اش، بسیار مهم و مثبت است. این که او در نهایت جمهوری را به دلیل ماهیت انتخابی آن بر مدل سلطنت موروثی و غیر انتخابی اش ترجح می دهد و به طور کلی از حق انتخاب مطلق مردم دفاع و حمایت می کند، دارای اهمیت تاریخی ویژه ای است. حتی اگر در آینده خود مرتکب خلاف آن بشود، باز این سخنان در تاریخ اندیشه و سیاست ایران به یادگار خواهد ماند و حداقل معیاری برای میزان صداقت ایشان در اختیار مردم ایران خواهد بود.
پنجشنبه 28 اسفند 99 #یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

https://www.nt-press.com/

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

جهاد اسلامی، ماهیت و اهداف آن
حسن یوسفی اشکوری

درآمد

اکنون، وقت آن رسیده است که به جهاد و قتال به عنوان سیره پیامبر در قرآن بپردازیم و ببینیم که جهادها و جنگهای متوالی نبی اسلام در مدینه چگونه بوده و دارای چه انگیزه و فلسفه و ماهیت و چه هدفی بوده است. به طور مشخص به این پرسش‌‌ها پاسخ دهیم که: آیا این جنگها به اقتضای نبوت و رسالت دینی و اخلاقی پیامبر رخ داده است یا به اقتضای حکومت و مدیریت اجتماعی؟ آیا این پیکارها به انگیزه اعتقادی بوده و هدف آن گشودن سرزمین‌های دیگر و گسترش دین اسلام بوده یا دلایل اجتماعی و سیاسی زمانی- مکانی خاص و مرتبط با شرایط صدر اسلام در مدینه داشته است؟ قتال و جهاد با چه کسانی و یا گروههایی مطرح بوده است؛ کافران، مشرکان، ملحدان، منافقان و اهل کتاب؟ و یا همه آنها؟
برای سهولت در یافتن پاسخ‌های روشن به پرسش‌‌های یاد شده و پرسشهای دیگر درباب جهاد اسلامی، مباحث این فصل را ذیل عناوین زیر پی می‌گیریم:
۱- جنگهای صدر اسلام چگونه پدید آمدند؟
۲- طرف مقابل جنگها چه کسانی بودند؟
۳- واژه شناسی معنای جهاد و قتال در قرآن
۴- طبقه‌بندی آیات جهاد و قتال
۵- مراحل و شرایط جهاد
۶- جهاد آزادی بخش
۷- نقد سیره‌ها بر اساس معیارهای قرآنی جهاد و قتال
۸- جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

متن کامل در زیتون:

https://www.zeitoons.com/85649

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

قسمت دوم
به تجربه حدود پنجاه ساله آموخته ام که اگر قرار بر قبول هر عقیده یا باوری و یا سنتی صرفا بر استدلال عقلی و اثبات تئوریک باشد، شاید هیچ باوری و سنتی کاملا اثبات پذیر نباشد. کدام باوری است که واقعا دارای اجماع مطلق جهانی و حتی عقلای بشریت و حتی اجماع باورمندان به یک دین و یا فرقه باشد؟ آیا می توان میلیونها کسی که به هر دلیل در محدوده خارج از اجماع قرار گرفته اند را غیر عاقل (مثلا دیوانه و یا سفیه) دانست؟ این به خودی خود نشان می دهد که تمسک به عقلانیت و استدلال محض، در عین وثاقت و اعتبار عقلایی و کارآمدی، طاس لغزنده ای است که هیچ فکر و باوری به طور مطلق و نهایی نمی تواند به سلامت از آن خارج شود. داستان دین نیز همین گونه است. از منظر بیرون دینی و نیز درون دینی می توان برای مدلل کردن هر پیش فرضی استدلال چه بسا معقول و پذیرفتنی ارائه داد. از این رو در برابر استدلال های شما میلیون ها دین باور مسلمان می توانند ادله مثبته خود را اراده دهند. چگونه و با کدام «برهان قاطع»ی می توان به اعتبار نهایی نظریه شما حکم کرد؟
با توجه به این ملاحظات است که من سالهاست با منکران باورهای دینی (به ویژه در باب خدا و توحید و نبوت و وحی) بحث و جدل نمی کنم چرا که هر کسی (ولو خالصانه و صادقانه) قادر است با ادله عقلی و به ویژه داده های عینی و تاریخی، برای مدلل و مستند کردن مفروضات خود اقامه دلیل کند. نباید فراموش کرد که اگر قرار بر استنادات عینی و تجربی باشد، از باورهای دینی (از خدا و توحید گرفته تا نبوت و عبادت و قیامت)، هم معتقدان و مؤمنان می توانند به هزاران نمونه مثبت و مفید دینداری ارجاع دهند و هم منکران و مخالفان می توانند به هزاران نمونه در آثار و پیامدهای منفی دینداری و یا زندگی و عملکرد مؤمنان استناد کنند.
در این میان تنها کاری که می توان کرد این است که هر خردمندی در چهارچوب سیستم ترجیحات خود (سیستمی که هر فردی لاجرم دارد) دست به انتخاب بزند و باوری را برگیرد و یا فرو نهد. برای چنین انتخابی نیز فقط می توان به مستندترین تجارب و داده ها اعتماد کرد و گرنه صرفا استنادات یک سویه دو طرف کفایت نمی کند. برای رسیدن به چنین مرحله ای، ناگزیر باید ادله دو سوی منازعه را بررسید و هریک که به طور نسبی از ادله قانع کننده تری بهره دارد، برگزید و گرنه ما هرگز به حقیقت ناب و مطلق راه نخواهیم داشت.
سخن آخرین این که خدا و دین یک انتخاب است و هر انتخاب گری نیز به حکم عقل باید الزامات ضروری گزینه انتخابی خود و مسئولیت های ناشی از آن را بپذیرد.
بر اساس این قاعده، من خود هنوز باورهای دینی خود را با معقول سازی های تفسیری (و نه البته لزوما عقلی) معقول و مقبول می دانم و در مجموع دینداری (دینداری معطوف به امر قدسی) را از جهات مختلف بر بی دینی موجه تر و مرجح می دانم. طبعا چنین حقی برای شما و هر دگراندیش دیگری نیز قایل هستم. هریک مسئول انتخاب خودمان هستیم. فرقی بین من و شما و هیچ کسی دیگری نیست. من (مانند اغلب نواندیشان مدرن) دین و فلسفه و هنر و علم و ادب را برای انسان و رهایی و اعتلای او می خواهم از این رو دینی که در نظر و عمل لزوما به اسارت و ذلت و زبونی آدمی منتهی شود و یا کمک کند، به کلی مردود است. کسی که به اخلاق و ارزش های انسانی (با هر دلیل و یا معیاری) ملتزم است، در نزد من محترم است. در تجربه زندگی شخصی ام، با دوستانی که دین دار شمرده نمی شوند و حتی مخالف و منتقدند ولی دارای ارزش های اخلاقی و انسانی اند، بسیار راحت ترم تا دینداران جاهل و یا مغرض و اهل سوء استفاده. در این صورت بهتر است اصولا جدال های عقیدتی را یا به کلی رها کنیم و یا به حداقل برسانیم. زیرا آنچه مهم است زیست اخلاقی و انسانی است و جنگ هفتاد و دوملت را باید عذر نهاد و گذشت. البته جای مباحث علمی، تا آنجا که به عصبیت ها دامن نزند و به آگاهی ها یاری رساند، همیشه مفید تواند بود. باید سخن راهگشای ابوالحسن خرقانی را جدی گرفت که گویا بر در صومعه اش نوشته بود: هرکه در این سرای درآید، آبش دهید، نانش دهید و هیچ از ایمانش نپرسید.
پنجشنبه 21 اسفند 99
#یوسفی_اشکوری #دینی_اجتماعی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

https://youtu.be/A--BxAyMxOM

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

http://www.nedayeazadi.net/1399/12/34517

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

https://degarbavaran.blogspot.com/2021/03/blog-post_1.html#more

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

بیانیه صدها تن از فعالان سیاسی و مدنی
«تروریسم هسته‌ای اسرائیل را متوقف کنید»
 
زیتون-صدها تن از فعالان سیاسی و مدنی و «باورمندان به جهانی خالی از سلاح‌های هسته‌ای» با انتشار بیانیه‌ای «تخریب تأسیسات هسته‌ای نطنز» را محکوم کرده و اسرائیل را  به «این اقدام جنایتکارانه» متهم کردند.

بهروز کمالوندی٬ معاون و سخنگوی سازمان انرژی اتمی٬ هفته گذشته از وقوع حادثه‌‌ای در بخشی از شبکه برق تاسیسات غنی سازی «شهید احمدی روشن نطنز» خبر داد. این خبر یک روز پس از اعلام راه‌اندازی دوباره «مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای پیشرفته» نطنز منتشر شد.

به گزارش زیتون، امضاء‌کنندگان این بیانیه این اقدام را مصداق «خطرناک‌ترین نوع تروریسم، یعنی تروریسم هسته‌ای» خوانده و بر این گمان‌اند که این خرابکاری  «اقدامی تحریک آمیز برای کنار کشیدن جمهوری اسلامی از این مذاکرات برجام» است.

در انتهای این بیانیه  از سازمان ملل متحد درخواست شده است که «با بررسی این عمل و مشخص نمودن مسببین آن، از ادامه این اقدامات خطرناک که آشکارا علیه صلح و امنیت منطقه و جان انسانهاست جلوگیری کند.»

متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته به این شرح است:

تروریسم هسته‌ای اسراییل را متوقف کنید

ما جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ایرانی، و باورمندان به جهانی خالی از سلاح های هسته ای هستیم که به صلح، حقوق بشر و همزیستی ملت‌ها باور داریم.
بر اساس همین باورها تخریب در تأسیسات هسته ای نطنز در کشورمان را در روز بیست و دوم فروردین برابر با یازده آوریل سال جاری محکوم و اعلام می کنیم که  این عمل تلاشی هولناک است با هدف به آتش کشیدن منطقه با هدف جلوگیری از توافق میان ایران و ۱+۵.
بر هیچکس پوشیده نیست که مهمترین خطر ایجاد آسیب به تأسیسات هسته ای به خطر انداختن جان انسانها است.
و هیچ کشوری حق ندارد به صرف دشمنی با کشوری دیگر، با خرابکاری در تأسیسات هسته ای کشور مقابل، جان و امنیت مردم آن را به خطر بیاندازد خاصه اینکه خاورمیانه امروز کانون ناامنی و تشنج است.
ما معتقدیم که بانیان این اقدام با ارتکاب به خطرناک‌ترین نوع تروریسم، یعنی تروریسم هسته‌ای، می‌کوشند تا مانع از آن شوند که نگرانی های جامعه جهانی پیرامون اهداف و ابعاد برنامه هسته‌ای ایران از راه گفتگو و در چارچوب یک دیپلماسی چند جانبه حل و فصل شود.
حکومت اسرائیل که خود صاحب یکی از بزرگترین زرادخانه های اتمی جهان است و متأسفانه هیچیک از پیمان ها و پادمان های بین المللی را در زمینه فعالیت های هسته ای نپذیرفته است، از نظر افکار عمومی تنها متهم این اقدام تجاوزکارانه و جنگ افروزانه است. این گمانه نیز به نحو جدی مطرح است که چنین حرکتی در شرایطی که ایران و کشورهای مسئول برای بازگشت به برجام راه می جویند، می تواند اقدامی تحریک آمیز برای کنار کشیدن جمهوری اسلامی از این مذاکرات باشد. از همین رو ما از  حکومت جمهوری اسلامی مصرانه می‌خواهیم هرگونه اقدام علیه تروریسم دولتی اسرایبل را از راه مراجعه به شورای امنیت پیگیری کند. پیشرفت مذاکرات برای بازگشت به برجام، منطقی ترین و کوبنده ترین پاسخ به چنین اقدامات جنگ طلبانه است.
تاسیسات هسته‌ای نطنز «تحت پادمان و نظارت» آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دارد. بر همین اساس ما از سازمان ملل متحد انتظار داریم که با بررسی این عمل و مشخص نمودن مسببین آن، از ادامه این اقدامات خطرناک که آشکارا علیه صلح و امنیت منطقه و جان انسانهاست جلوگیری کند.

اسامی کامل امضا کنندگان در زیتون:

https://www.zeitoons.com/86401

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

آغاز رمضان المبارک بر تمامی اهل روزه و عبادت در این ماه مبارک باد.

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

لینک اپلود یوتیوب جلسه قبل:
https://youtu.be/uOuNN_nRzRU

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

21 سال قبل در روزهای 18 تا 19 فروردین 79 کنفرانس برلین در این شهر برگزار شد. این کنفرانس نقطه عطفی در زندگی من شد. اکنون به مناسبت سالگرد آن رویداد عکسی از آن ایام در اینجا بازنشر می شود. در این تصویر هفت نفر از 17 نفر میهمان ایرانی کنفرانس دیده می شوند. عزت الله سحابی، علی افشاری، حمیدرضا جلایی پور، فریبرز رئیس دانا، جمیله کدیور، حسن یوسفی اشکوری و علیرضا علوی تبار. مکان آن در شهر برلین است.

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

جلوگیری از سخنرانی کروبی در گرگان
جمعه 9 اسفند 87 / 27 فوریه 2009
1
دو روز پیش گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر درجهان منتشر شد و طبق معمول در باره ایران به تفصیل صحبت شده و موارد مختلف از نقض حقوق بشر در ایران را برشمرده و گفته شده است وضعیت حقوق بشر در ایران از سال 2007 بدتر شده است. البته سخن درستی است.
اما در سخنان خانم کلینتون وزیر خارجه در این مورد دو مطلب قابل توجه وجود داشت. یکی این که بهبود حقوق بشر در سیاست خارجی دولت جدید بسیار مهم و برجسته خواهد بود، و دوم این که ما با تمام نهادهای حقوق بشری در جهان و در داخل برای بهبود حقوق بشر همکاری خواهیم کرد. در دولت سابق آمریکا کمتر به مساله نقض حقوق بشر توجه و اشاره می شد و از این نظر اشاره خانم کلینتون مهم و قابل توجه است.
2
آقای کروبی با ارسال نامه ای به آقای محسنی اژه ای وزیر اطلاعات، شدیدا به برخورد با دراویش گنابادی انتقاد کرده است. این اقدام ایشان بسیار به جا و به موقع بود و ای کاش آقای خاتمی و دیگران نیز با چنین رفتارهایی برخورد می کردند. به هر حال این اقدام آقای کروبی در انتخابات به نفع ایشان هم خواهد بود.
3
چیزی که در آثار هنری شهر(مخصوصا نقاشی) مانند واتیکان ودیگر شهرهای ایتالیا و در سطح کلان تری در تمام اروپا و غرب برجسته است حضور پر رنگ مذهب مسیحیت قرون وسطی از طریق مریم و مسیح است. می توان گفت تمدن و فرهنگ غربی در تسخیر مریم و فرزندش است که غالبا به صورت کودک دیده می شود. اگر این مادر و پسر از تمدن و فرهنگ و هنر غربی حذف شوند، چیز قابل ذکری باقی نمی ماند. البته اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوئیم می توانیم بگویم شاکله هنر و فرهنگ اروپایی و به ویژه ایتالیایی از اوایل قرون وسطی تا اوایل قرن بیستم در چند نماد خلاصه و برجسته شده است. مریم، مسیح، صلیب و قدسین. جنبه غیر تمدنغربی نیز عبارت است از زن و همراه با برهنگی و سکس که یادگار اومانیسم یونانی و به طور کلی فرهنگ هلنی است و ربطی به مسیحیت شرقی ندارد.
دوشنبه 12 اسفند 87 / 30 فوریه 2009
1
سخنانی از آیه الله منتظری به صورت فیلم و در گفت وگو با یک نفر (که نمی دانم کیست) در سایت ها منتشر شده است که در آن اطلاعات مهمی از حوادث سال 67-68 و اعدام چند هزار زندانی سیاسی و برخی امور مربوط به آقای خمینی و خامنه ای و وزارت اطلاعات و احمد خمینی گفته شده است که البته گویا به گفته ایشان در کتاب خاطراتشان هم آمده است.
2
از سخنرانی آقای کروبی در دانشگاه گرگان جلوگیری کردند. اما ایشان گفته اند که من در مقام ریاست جمهوری با این گروههای خودسر برخورد خواهم کرد. گر چه ممکن است ایشان در مقام ریاست جمهوری اعتراض هم بکند (که البته در جای خود خوب است) اما ایشان بهتر از دیگران می دانند که ریشه این برخوردها و اقدامات به غلط «خودسر» کجاست و مگر امکان دارد رئیس جمهو یا ،هر کس دیگر، بتواند از آن جلوگیری کند؟
دستگیریهای دانشجویان، زنان، کارگران و . . . با شدت ادامه دارد. شمار دستگیری دانشجویان امیرکبیر هر روز بیشتر می شود. نیز بسیاری از دانشجویان دانشجویان دانشگاه شیراز در زندانند و برخی از آنها، مانند برخی دانشجویان (امیر کبیر) در اعتصاب غذا هستند.
یادداشت های روزانه – قسمت شصت و ششم
شنبه 14 فروردین 400
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

آغازگران و ادامه دهندگان جنگ ها
چند روز پیش در جایی خواندم که آندره مالرو قریب به مضمون گفته است: شرورترین افراد آغازگران جنگ ها هستند ولی ادامه آن ها به دست شریف ترین آدمیان است.
از زمانی که این جمله را خوانده ام این سخن به صورت یک ضرباهنگ پیوسته در ذهنم بالا و پایان می رود و نمی گذارد آسوده باشم. به گمانم این سخن مالرو به مثابه یک فیلسوف سیاسی و یا سیاستمدار قرن بیستمی در مغرب زمین، واقع نمای جنگ های بزرگ و کوچک تاریخ است. اگر به آغاز جنگ ها؛ جنگهایی که ماهیتی جز تجاوز نداشته و ندارد، نگاه کنیم، انگیزه هایی جز منافع شخصی و یا طبقاتی و یا گروهی (که غالبا تحت عنوان فریبکارانه حفظ منافع ملی تعریف می شوند) نداشته و ندارد. اما وقتی جنگی چنین شرورانه و ظالمانه و فاجعه بار آغاز می شود، کسانی هم در مقابل با همان انگیزه و یا تحت عنوان دفاع و یا زدودن ستم و تجاوز و تحقق عدالت به مقاومت بر می خیزند و چه بسا سال ها قتل و کشتار و ویرانی ادامه پیدا می کند و در نهایت به فجایع بزرگ و کوچک منتهی می شود. بنگریم به روند آغاز و ادامه دو جنگ جهانی در قرن بیستم. اما نکته مهم و ظریف آن است که مدافعان و نیز بخشی از همان سربازان همان متجاوزان با انگیزه های شرافتمندانه و حق جنگ ها را ادامه می دهند. زیرا پس از آغاز جنگ، ماشین تبلیغات از دو سو و مدافعان فعال می شود و برای تشویق جنگاوران به هزار دلیل موجه و ناموجه متوسل می شوند. اما نتیجه این کشتارها و ویرانی های دو طرفه چیست؟ پاسخ روشن است. در این میان مرزهای باریک حق باطل و حمله و تجاوز و دفاع چنان خلط می شود که به سادگی قابل تمیز و تشخیص نیستند. در تداوم جنگ چه بسا مدافع به مهاجم و مظلوم خود به ظالم تبدیل شود.
به عنوان نمونه می توان به جنگ ایران و عراق در زمان خودمان اشاره کرد. جنگ با فرمان حمله و تجاوز یک مرد شرور آغاز شد ولی در ادامه چه اتفاق افتاد؟ جوانان میهن با انگیزه های میهنی و انسانی شرافتمدانه در برابر متجاوز ایستادند ولی اولا مدیران سیاسی جنگ در ادامه چه کردند و چگونه شریرانه از آن فداکاری ها سود جستند و ثانیا خود جنگاوران (البته باز با اعمال سیاست های شریرانه حاکمان) چه بسا به متجاوزانی شرور تبدیل شدند! عبرت آموز است. باید سخن مالرو را جدی گرفت و از آن درس آموخت.
شاید سخن شریعتی در این مورد تا حدودی محتوای گفتار مالرو را نشان دهد. او در گفتار «آری این چنین بود برادر» خطاب به بردگان تاریخ می گوید: «گاهی ما را به جنگ می بردند، جنگ علیه کسانی که نمی شناختیم، و شمشیر کشیدن بر روی کسانی که نسبت به آنها هیچ کینه ای نمی ورزیدیم. حتی کسانی که همراه و هم سرنوشت ما بودند. ما را می بردند و مادران و پدران پیر و شکسته مان چشم انتظارمان می ماندند. انتظارشان هرگز پاسخی نمی یافت. این جنگ ها به قول دانشمندی عبارت بود از جنگ دو گروهی که با هم می جنگیدند بدون این که هم را بشناسند، برای کسانی که با هم نمی جنگیدند اما هم را می شناختند. ما را می بردند نابود و قتل عام می کردیم، نابود و قتل عام می شدیم، اگر شکست می خوردیم، داغ و دردش را پدران و مادران ما، روستاهای متروک و مزارع خراب ما تحمل می کرد، و اگر پیروز می شدیم افتخار و قدرت نصیب کسانی دیگر می شد و ما هرگز در فخر و غنیمتش سهیم نبودیم».
سه شنبه 10 فروردین 400
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_سیاسی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

دانشگاه، قبرستان – اوین، دانشگاه
دوشنبه 5 اسفند 87/23 فوریه 2009
دیروز آقای خامنه ای بیانیه ای صادر کرده و از این دفن شهدا در دانشگاه حمایت کردند. این بیانیه قطعا در ارتباط با اعتراضات دانشجویان دانشگاه امیر کبیر صادر شده است که چند روز پیش شعار می دادند «دیکتاتور زمانه – شهید شده بهانه». با این موضع گیری رسمی دارند زمینه ها را به گونه ای آماده می کنند تا در مراسم تدفین شهدا کسی به اعتراض برنخیزد یعنی جرأت نکند که کلامی بگوید و اگر کسی شهامت به طرح داد حرفی زد و یا گامی برداشت، شدیدا با او برخورد کنند و حداقل چند سال آب خنک بخورد به اتهام یا جرم توهین به رهبری. اما آقای خامنه ای با این رویارویی، کار را برخود سخت تر می کند و در نهایت مردم را در برابر خود خواهد یافت. حادثه ای که در زمان شاه به وسیله خود او اتفاق افتاد.

چهارشنبه 7 اسفند 87 / 25 فوریه 2009
1
چنان که پیش بینی می شد در مراسم دفن شهدا در محوطه دانشگاه امیر کبیر در گیریهای گسترده رخ داد. با این که آقایان از پیام آقای خامنه ای کمک گرفتند تا کسی جرأت اعتراض نداشته باشد اما چند هزار دانشجو با تظاهرات مسالمت آمیز و با شعارهای سیاسی چون «دیکتاتور زمانه— شهید شده بهانه» و «دانشگاه، قبرستان – اوین، دانشگاه» و امثال آن ها به اعتراض برخاستند. در پلاکاردها نوشته شده بود «خوارج باز آمدند». در مقابل نیروهای بسیجی و آماده (که قطعا تمام آنها دانشجو نبودند) به سرکوبی دانشجویان معترض دست زدند و با سلاحهای سرد (مانند چاقو و پنجه بوکس و زنجیر) دانشجویان را مضروب و مجروح کردند. گفته شده است که دهها مجروح کارشان به بیمارستان کشیده شد و بین 70 تا 100 تن دستگیر شده اند. اما گویا شماری از آنها آزاد شده اند. به هر حال حادثه تلخ و زشتی بود.
2
دستگیریهای دراویش و سرکوبی آنها در تهران و اصفهان و احتمالا برخی جاهای دیگر ادامه دارد.
3
گفته شده است که آقای علی نظری نماینده اراک در مجلس ششم دستگیر شده است. نمی دانم که دلیل آن چیست.
4
در چند هفته اخیر چند دانشجو و معلول جنگی در جلو مجلس و دانشگاه خود سوزی کرده اند. چند دانشجو نیز به دلیل اخراج از دانشگاه و محرومیت از تحصیل خود سوزی کرده اند.
5
چند روز پیش آقای مجتهد شبستری در دانشکده صنعتی اصفهان سخنرانی داشته و به مناسبت وفات پیامبر اسلام سخنانی در باب وحی و نبوت ایراد کرده است. این سخنرانی موج تازه ای علیه روشنفکران دینی و اصلاح طلبان راه انداخته است. هفته پیش نیز گویا به استناد چند جمله ای ازدکتر هاشم آقا جری جنجال درست شد. در پی سخنرانی شبستری حزب الهی به دفتر انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی حمله بردند و پس از آن دفتر انجمن پلمپ شد. امواج فتنه و خشونت و سرکوب هر روز بلندتر می شود.
6
مقاله ای در نقد سیاست صدای آمریکا و برخی سخنان پخش شده در آن رسانه نوشته و برای سایت روز فرستادم که آنها جواب دادند نمی خواهند وارد یک جنگ رسانه ای بشوند و لذا از انتشار ان خود داری کردند. لذا این مقاله را در جایی دیگر منتشر خواهم کرد [بعدتر در روزنامه اعتماد ملی در داخل منتشر شد].
یادداشت های روزانه – قسمت شصت و پنجم
جمعه 6 فروردین 400
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

سرکوبی دراویش گنابادی در اصفهان و تهران
پنجشنبه 1 اسفند 87 / 19 فوریه 2009
1
مقاله ای تحت عنوان «به نام حق وعدالت» نوشته بودم که در سایت روز آنلاین امروز چاپ شده است. این مقاله درباره بهایی ها وطرح حقوق آن ها در ایران است. واقعا در باره بهائیان سکوت شده وکسی جرأت نکرده و نمی کند که تابوی آن را بشکند. به ویژه در داخل و باز هم به ویژه مذهبی های دمکرات و معتقد به آزادی عقیده بهائیان نیز تاکنون سکوت کرده اند. فقط خدا حفظ کند آقای منتظری را که بالاخره سال گذشته از حقوق شهروندی آنها دفاع کرد و این راه رابرای ماها نیز باز می کند. البته در این چندسال اخیر چند بار من در رسانه های عمومی و در سخنرانی در کانون مدافعان حقوق بشر در این مورد سخن گفته ام.
2
دو روز است که نه تلفن داریم و نه اینترنت و واقعا کلافه ام و فلج. چون در این جا بهترین رابطه من با دنیای خارج اینترنت است. خدا کند که مشکلاتی از این دست در اینجا به وجود نیاید. چرا که روزها و چه بسا هفته ها طول می کشد تا از طرف اداره مربوطه بیایند ودرست کنند. حد اقل از این نظر در ایران وضع بهتر از اینجاست.
3
چند روز قبل بار دیگر به یک خانقاه دراویش گنا بادی در اصفهان حمله شد و آن محل را به وسیله بولدوزر با خاک یکسان کردند و مقبره قدیمی یکی از مشایخ صوفی این سلسله را ویران کردند و اشیاء قدیمی آن را بردند. در پی آن اعلام شد که حدود 40 نفر از دراویش در اصفهان دستگیر شده اند. ظاهرا جمهوری اسلامی می خواهد جدالهای مذهبی عصر صفویه و قاجاریه را تکرار کند و صوفی کشی و بهایی کشی راه بیندازد.
یکشنبه 4 اسفند 87 / 22 فوریه 2009
1
طبق گزارش رسانه ها دیروز چند هزار نفر از دراویش گنابادی در میدان بهارستان گرد آمده تا به برخورد با این گروه اعتراض کنند. ظاهرا دلیل اجتماع در آنجا یکی وجود مرکز خانقاه صفی علی شاه است که از قدیم در آن محل بوده و پس از انقلاب نامش را تغییر داده وبه مسجد تبدیل کرده اند و دیگر محل سکونت آقای دکتر نورعلی تابنده گنابادی قطب این سلسله در آن حوالی است. گفته شده که این افراد از سراسر ایران آمده بودند. آقای دکتر تابنده نیز برای آنان سخنرانی کرده و گفته است که ما هرچند با سیاست کاری نداریم و در تشیع جهاد نیز در غیبت جایز نیست اما توصیه می کنم که برای دفاع از حقوقتان پایداری کنید. نیروهای امنیتی و انتظامی نیز شدیدا آنها را کنترل کرده و هر کس را که در حوالی آنجا درویش تشخیص می دادند باز داشت می کردند و طبق خبر اعلام شده 850 نفر بازداشت شده اند ولی تا پایان شب گذشته 50 نفر هنوز در زندانند. سخنگوی دراویش گنابادی در خارج از کشور، دکتر آزمایش، در صدای آمریکا اعلام کرد که از دو سال پیش تاکنون چهار مرکز این این گروه در اصفهان حتی خانه ای را که دراویش گاه در آن جمع می شدند را با بولدوزر تخریب کرده اند.
واقعا روشن نیست که حاکمان ما چرا چنین می کنند وگویا بنا دارند با تمام طوایف این کشور بجنگند و آن ها را با خود دشمن کنند.
2
دیروز شماری از دانشجویان امیرکبیر در اعتراض به دفن چند تن از شهیدان جنگ در محوطه آن دانشگاه دست به تحصن و اعتراض زدند. در چند سال اخیر سیاستی مبنی بر دفن شهدا در داخل دانشگاهها تعقیب می شود که هدف آن به روشنی مقابله با دانشجویان دگراندیش و شکستن فضای فرهنگی و سیاسی دگر اندیشانه در میان دانشجویان است. می خواهند ذیل عنوان شهدا فضای فرهنگی و سیاسی دانشگاهها را در اختیار بگیرند. از این رو دانشجویان غیر حزب اللهی با آن مخالفت می کنند. در تجمع اعتراضی دیروز شعارهای مختلفی داده می شد که یکی از آن ها این بود: «دیکتاتور زمانه –شهید شده بهانه». این جمله به خوبی دیدگاه معترضان را نشان می دهد.
چهار تن از دانشجویان امیرکبیر که در 17 بهمن در جلو حسینیه ارشاد بازداشت شده بودند هنوز آزاد نشده اند. می گویند که آنان در اعتصاب غذا به سر می برند.
یادداشت های روزانه – قسمت شصت و چهار
یکشنبه 1 فروردین 400 #یوسفی_اشکوری

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

کتاب «محمد و جانشینانش در حدیث دیگران» (نقدی بر دیدگاه گروه اناره) منتشر شده و در لینک بالا قابل دسترسی است. البته پیش از این نیز کتاب «گرد آمدو سوار نیامد - یادمانده های خاطرات پیش از انقلاب ایران» از من نیز به وسیله همین ناشر عرضه شده و علاقه مندان می توانند از طریق سایت بالا دریافت کنند.

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

🎥ترانه قدیمی چهارشنبه سوری درسال۱۳۴۰باصدای بانوهماواستادناصرمسعودی

کلیپی کمیاب وزیرخاکی
پیشاپیش چهارشنبه سوری مبارک🌸🌹🌸
⚜ @shajariyan
💯کانال هواداران استاد شجریان و موسیقی ایرانی 🔺

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

طبق ادعای محسن سازگارا آقای خامنه ای در دوران پس از انقلاب ایران با سازمان امنیت آلمان شرقی (سابق) ارتباط داشته است
ادامه یادداشت روزانه مورخ 27 بهمن 87
4
آقای احمد قابل با انتشار بیانیه ای از این که به او گذرنامه نمی دهند اعتراض کرده است. ایشان نوشته است که اداره گذرنامه مشهد به ایشان گفته است که دادگاه ویژه روحانیت تهران اورا ممنوع الخروج کرده وباید به آن جا مراجعه کند. ایشان گفته که من به آن جا مراجعه نمی کنم چرا که این کار به منزله تحاکموا الی الطاغوت است. بعد تهدید کرده تا پایان سال صبر می کند. و خود را به قانون متعهد می داند ولی پس از آن دیگر خود را مسلتزم به قانون نمی داند و پس از آن در اولین فرصت ممکن از کشور خارج خواهد شد. نکته مهم آن است که آقای قابل شدیدا به آقای خامنه ای انتقاد کرده و او را شریک تمام مظالم دانسته است و افزوده است که «کبر و غرور» خامنه ای به کشور زیان رسانده است. در پایان سخن امام علی را تکرار کرده است که: خدایا زمامدارانی بهتر از این به ما عطا کن و به اینان مردمانی بدتر از ما ببخش. نامه دلیرانه ای است. البته ایشان قبلا نیز چند بار نامه سرگشاده خطاب به آقای خامنه ای نوشته و از سیاست های وی انتقاد کرده است و به همین دلیل هم ممنوع الخروج شده است و گرنه ایشان در یک شهر دور افتاده (فعلا فریمان) زندگی می کند و فعالیت سیاسی روشنی هم ندارد.
5
آقای محسن سازگارا نیز نامه ای خطاب به خامنه ای نوشته وبه برخی از افکار و رفتار ایشان شدیدا تاخته است. وی نیز قبلا چند بار چنین نامه هایی منتشر کرده و مستقیما از خامنه ای وسیاست هایش انتقاد کرده بود. اما نکته مهم این است که در این نامه اشاره شده است که در اسناد سازمان امنیت آلمان شرقی، که اکنون در دست دولت آلمان فدرال است، ارتباط های مأموران امنیتی دولت کمونیستی آلمان شرقی با آقای خامنه ای در سالیان پس از انقلاب به تفصیل آمده است. البته سازگارا مطلب را به ابهام گزارده و به نکته مهمی تصریح نکرده است اما آرزوکرده است که هر چه زودتر این اسناد منتشر شود. او فقط روی دو نکته انگشت گذاشته است. یکی این که مأموران امنیتی آلمان شرقی بسیار دیدگاه مثبتی نسبت به آقای خامنه ای داشته اند و ایشان را مدافع شوروی توصیف کرده اند و دوم این که خطاب به خامنه ای گفته است: آقای خامنه ای! اگر کس دیگری اندکی از این ارتباط ها را با سرویس های امنیتی یک کشور بیگانه داشته باشد با او چه می کنید؟ سازگارا در این نامه سرگشاده خامنه ای را با این جمله، که تیتر نامه هم هست، مورد خطاب قرار داده است: «هرکه را خانه نئین است، رفتارش نه این است».
6
آقای رضوی فقیه شب گذشته با وثیقه صد میلیونی آزاد شد.
7
در این روزها دستگیرها و یا محاکمه متعدد کارگران (مانند محاکمه کارگران نیشکر هفت تپه به دلیل تحصن و اعتصاب) و دانشجویان و زنان و اقوام ترک وکرد در ایران در جریان است.
8
دیوان محاسبات اعلام کرده است که از بودجه سال گذشته بیش از یک میلیارد دلار گم شده یعنی روشن نیست که چگونه هزینه شده است. جالب است که آقای احمدی نژاد و سخنگوی دولت وی آن راتکذیب می کنند اما رئیس مجلس اعلام کرد این را دیوان محاسبات گفته است.
9
اتحادیه اروپا و نیز دفتر مرکل، صدر اعظم آلمان، باصدور اطلاعیه ای دستگیری و برخورد با بهائیان را محکوم کردند.
شنبه 23 اسفند 99 #یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

خداباوری و دینداری یک انتخاب است
اشاره: متن زیر در پاسخ دوست نادیده ای است که چندی پیش خطاب به من نگاشته شده است. آن دوست در باره ناتوانی خداباوری و دین ورزی در تولید افعال اخلاقی و یا معنابخشی به آدمی بوده است. او یادآوری کرده بود که در مرز خروج از دین قرار دارد. متن او تقریبا مفصل بوده و در نهایت نظر مرا خواسته بود. به دلیل طولانی بودن متن پرسش و تحلیل وی در باب خدا و دین و اخلاق و فلسفه، اینک در اینجا فقط متن پاسخ می آید.

اما بعد. مجالی برای بحث و نقد و نظر یکایک مدعیات شما نیست ولی فعلا به طور کلی و به اجمال به اصل دغدغه شما اشارتی می کنم و پاسخ مشورتی خود را ذیل دو بند با شما در میان می نهم.
یکم. بگذارید حرف آخر را اول بزنم. حدود پنجاه سال است که به این سخن مهم شریعتی باور دارم: کفر آگاهانه بهتر از ایمان جاهلانه است. استدلال عقلی – دینی من نیز این است که: وفق مستندات قرآنی خداوند انسان را خردمند، مختار، آزاد و مسئول آفریده است. به استناد داستان آدم در قرآن، آدمی تا آنجا آزادی عمل دارد که می تواند در برابر خدایش نیز «عصیان» کند. در این صورت، دیگر هر گونه تحمیلی و اکراه و اجباری در ایمان به خداوند و در دین باوری با این آزادی بی انتها در تعارض خواهد بود. قابل توجه این که آیات پر شمار قرآن نیز مؤید همین دعوی است. از این روست که قرآن و پیامبر را نقدپذیر می دانم (سالها دو مقاله در این باب نوشته و منتشر کرده ام). البته موضوع جبر و اختیار دوگانه مهم و پر مناقشه ای است که در قلمرو انسان شناسی فلسفی و نیز دینی همواره مطرح بوده و هنوز هم به نظریه فیصله بخشی نرسیده و شاید هرگز هم نرسد.
با توجه به این نکات عرض می کنم که شما می توانید به آنچه صادقانه بدان رسیده اید باور داشته باشید و نگران هم نباشید. البته می دانم که در این ارتباط پرسش هایی چون برتری ایمان بر کفر در قرآن و طرح ایمان به مثابه راه رستگاری و یا مهم تر وعده مجازات (عذاب) در آخرت برای منکران مطرح می شوند که اجازه دهید وارد آن مقولات نشوم چرا که مجال گسترده می طلبد و فعلا از آن محرومم. اما اجمال مدعا آن است که وقتی به آزادی و عمل مختارانه آدمی باور داشته باشیم، به الزام منطقی، دیگر نمی توان عمل مختارانه را مستوجب مجازات ولو در جهان دیگر دانست. به اشاره عرض می کنم که تعریف هدایت و ضلالت و ثواب و عقاب و بهشت و جهنم در این نظام فکری و معرفتی، به گونه های دیگر خواهد بود. به گمانم دو کلیدواژه «اختیار» و «مسئولیت» تا حدودی محدوده تعریف ثواب و عقاب را روشن می کند.
دوم. شما به «ضمانت اخلاقی زیستن، عبادات، اطلاعات در باره غیب و معاد» اشاره کرده و در نهایت نتیجه گرفته اید که «اسلام ناتوان تر از این حرف هاست که بخواهد به انسان حقیقت طلب به این نیازها پاسخ دهد».
در این باب، بدون این که در مقام اقناع شما باشم، اجمالا به نکاتی اشاره می کنم.

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

ای همیشه نگران...
روزت مبارک
#روز_زن

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

تهدید به دستیگری همسر در انفرادی؛ مصداقی از شکنجه
این روزها شماری از زندانیان سیاسی و محبوس شده در زندان های انفرادی های جمهوری اسلامی در ادوار مختلف، با حضور در یکی از دفاتر الکترونیکی قوه قضائیه در غرب تهران، شکوائیه ای را علیه عاملان و مأمورانی که مدتها افراد را در سلول انفرادی و در شرایط سخت زندانی کرده اند، ثبت کردند. نیز همین افراد بیانیه ای را در این باب امضا کرده و انتشار داده اند. مدعای این بیانیه شکنجه بودن انفرادی است. من هم که بیش از سه ماه را در انفرادی زندان دادگاه انقلاب (عشرت آباد) یعنی زندان سپاه پاسداران بوده ام، لینک خبر را بازنشر کرده و طی نوشته ای از آن حمایت کرده و در واقع امضای خود را در پای اطلاعیه افزوده ام.
حال می خواهم با ذکر دو خاطره از دو رژیم بگویم چگونه انفرادی شکنجه است. از آنجا که زندانی در حالت انفرادی به کلی از همه جا بریده و بی خبر است، بازجو هر نوع که بخواهد می تواند با زندانی برخورد کند و مثلا اخبار جعلی و دروغ بدهد و یا تهدید به حکم های سنگین و گاه در حد اعدام بکند و یا از اعترافات دیگران علیه وی سخن بگویند و دهها شگرد دیگر. زندانی هم هیچ راهی برای راستی آزمایی ندارد و ممکن است در دام فریب بازجو گرفتار شود.
یکی از این فریب ها و ترفندها (که البته گاه نیز ممکن است راست باشد)، دعوی بازجو مبنی بر بازداشت همسر یعنی زن زندانی است. از آنجا که زنان در زندان های انفرادی و حتی عمومی نظام قانون ستیز و استبدادی بیشتر آسیب پذیرند، خبر دستگیری زنان برای همسرانشان بسیار دلهره آور و آزار دهنده است و می توان به راحتی موجب آشفتگی احوال زندانی و چه بسا تسلیم وی شود.
برای من دو بار این نوع تهدید رخ داد که خوشبختانه موجب آشفتگی بیش از حد من نشد و هدف بازجویان عملی نشد. یک بار در انفرادی زندان کمیته بود که در زمستان 54 اتفاق افتاد. این خاطره را در کتاب «گرد آمدو سوار نیامد – یادمانده های پیش از انقلاب ایران-» صفحه 327-328 آورده ام که در اینجا عینا می آورم:
«لطفی [بازجو] چند بار در بازجویی به اشاره و سپس به تصریح گفت که خانمت را هم گرفته ایم. ابتدا یقین داشتم دروغ می گوید و فقط برای تحت فشار قرار دادن من چنین سخنی می گوید اما کم کم این مسئله جدی شد. چند بار مطالبی از قول همسرم [محترم گلبایایی] نقل کرد که درست بود. یکبار برای این که حرفش را مستند کند گفت اتفاقا خانمت در همین بند شماست. با توجه به این که گا صدای زنی را هم می شنیدم، تردید نکردم که درست می گوید. به ویژه که ایشان در پرونده قبلی و اکنون مطرح بوده و به نوعی هم پرونده ام شمرده می شده و بارها در بازجویی در باره او و فعالیت هایش نوشته بودم. چنان حالتی به من دست داد که واقعا نمی توانم بازگو کنم. تلخی و زهر آن لحظه را هنوز هم در جانم احساس می کنم. بغض گلویم را فشرد اما با تمام توان کوشیدم در حضور بازجو عکس العملی نشان ندهم. هرچند بعدها روشن شد که خوشبختانه دروغ بوده و بازجو برای آزار و شکنجه من چنین گفته بود».
همین تهدید در بهار 80 در انفرادی عشرت آباد نیز عینا اتفاق افتاد. بازجو (آقای افضل) بارها تهدید می کرد که همسرت و پسرت را بازداشت می کنیم. البته او بیشتر به تلاش های خانواده ام در مورد پیگیری پرونده من به ویژه در مورد بی اطلاعی از وضعیت حبس انفرادی من اشاره می کرد و می گفت اینها باید از این کار دست بردارند و گرنه بازداشت می شوند. در هرحال من هم پاسخ هایی می دادم که جزئیات آن را در خاطرات این دوران یعنی کتاب دو جلدی «از برلین تا اوین» آورده ام. در اینجا نیازی به بازگویی آن جزئیات نیست.
چهارشنبه 13 اسفند 99
#یوسفی_اشکوری #اجتماعی_تاریخی

Читать полностью…

پند تاریخ (یوسفی اشکوری)

الان این مطلب را در یکی از کانال های تلگرامی دیدم. ظاهرا گزارش واقعیت دارد. اگر جنین باشد، به گمانم اقدام بسیار مهم و در حد خود ابتکاری است. البته متوهم نیستم و می دانم که دستگاه قضایی هرگز پاسخ نخواهد دا د و حتی ممکن است افراد اقدام کننده را در اشکال مختلف مورد آزار قرار دهند ولی از این نظر مهم است که اولا به اقدامات جمعی کمک می کند (کاری که جمهوری اسلامی از آن بیم دارد) و ثانیا دایره انتقادات را گسترده می کند و در نهایت به اعتراضات جدی و عمومی منتهی می شود. پس از جنبش سبز اصطلاح «محاصره مدنی» باب شده بود و فکر می کنم چنین اقداماتی در صورت تداوم می تواند نظام ولایی و استبدادی حاکم را محاصره مدنی کند و تجارب تاریخی نشان می دهد که این راهبرد مسالمت آمیز و قانونی شانس موفقیت بیشتری دارد تا راههای تند و رادیکال که البته به مصداق تب تند زود قطع می شود زود بی اثر و یا کم اثر خواهد شد. از آنجایی که خودم هم در سال 80 حدود سه ماه و نیم در انفرادی زندان سپاه (عشرت آبادی) بوده ام از این اقدام حمایت کرده و این روش را بیشتر مفید و سازنده واثرگذارتر می دانم. در واقع اگر راه رهایی وجود داشته باشد این نوع اقدامات البته در صورت تداوم آن است. حسن یوسفی اشکوری

Читать полностью…
Подписаться на канал