سوال مسابقه جلال الدین :
بیت زیر اشاره به کدام آیه از قرآن کریم دارد ؟
باݟ تفرج است و بس میوه نمی دهد به کـس
جز به نظر نمی رسد سیب بلند قامتـش
شیخ مصلح الدین محمد سعدی شیرازی
چون گرسنه میشوی سگ میشوی
تـــند و بد پیوند و بد رگ میشوی
چون شدی تو سیر مـرداری شوی
بی خـــبر بی پا چو دیواری شوی
پس دمی مردار و دیگر دم ســـــگی
چون کنی در راه شیران خوش تگی ؟
چهارم
مقرر گردید هر یکشنبه ، سوال مـــسابقه
اعلام ، و برنده مسابقه قبل معرفی گردد
سوال این هفته بزودی اعلام خواهد شد
ناله میکن کای تو علام الغیوب
زیر سنگ مکر بد ما را مـــــکوب
گر سگی کردیم ای شیرآفرین
شیر را مگمار بر ما زین کمین
این همه غم ها کاندر ســینه هاست
از بــــخار و گــرد بود و باد ماسـت
این غمان بیخ کن چون داس ماست
این چنین شد و آنچنان شد وسواس
ماست
دان که هر رنجی ...
گفت : فلیبکوا کثیرا ، گوش دار
تا بریزد شیـر فــــــــضل کـردگار
... چشم گریان بایدت چون طفل خرد
کم خور آن نان را ، کـان آب تو بـــــرد
[ نان : متاع دنیا ، آب : آبرو یا لطافت روح ]
[ فلیبکوا کثیرا : آیه ۸۲ سورهء مبارکه توبه ]
روی زشت توست نه رخــسار مرگ
جان تو همچون درخت و مرگ برگ
از تو رسته است ار نکوی است ار بدسـت
ناخوش و خوش هر ضمیرت از خود ست
آن خطاط سه گونه خط نوشتی :
یکی را هم خود خواندی و هم غیر
و دیگری را خود خواندی ، نه غیــر
و یکی را نه خود خواندی و نه غیر
ششم
سوال مسابقه جلال الدین :
در پیام بعدی
مهلت ارسال پاسخ تا پایان روز ۵ شنبه
۲۱ مرداد ماه خواهد بود .
آدرس ارسال پاسخ آیدی زیر خواهد بود
@mfiy53
از ارسال چند باره پاسخ حتما خودداری شود در غیر این صورت از روند مسابقه کنار گذاشته خواهید شد .
پنجم
شرکت در مسابقه مختص اعضـــــا کانال است . اعضای عزیزی که ۱۵ عضو واقعی به کانال اضافه کنند . با تماس به آیــــدی زیر و ذکر نام اعضا ، از امتیاز بیشتری در بخش مسابقه برخوردار خواهند شد .
@mfiy53
سوم
مسابقه اول ، با نام جلال الــدین برگزار خواهد شد .و به نفر برگزیده ، تحفه ای ارزنده تقدیم
می شود .
اول
در راستای اصول شکل دهنده این کانال ،
مدیر و کار گروه کانال ، تصمیم به برگزار
ی مسابقات فرهنگی هفتگی گرفتند .
دان که هر رنجی ز مــردن پاره ای ست
جزء مرگ از خود بران گر چاره ای ست
چون ز جزء مرگ نتوانی گریخــــــــــت
دان که کلش بر سرت خواهند ریخــــت
تا نگرید ابر کی خنــــدد چــمن ؟
تا نگرید طفل ، کی نوشـــد لبن ؟
طفل یکروزه همی داند طـــریق
که بگریم ، تا رسد دایهء شـفیق
تو نمی دانی که دایهء دایـــگان
کم دهد بی گریه شیر او رایگان ؟!
گفت : ...
پینوکیو ،
قصهء من و توست .
قصهء انسان مسافر است .
[ برگرفته از کتاب قصهء من و پینوکیو ]
مرگ هر کس ای پسر هم رنگ اوست
پیش دشمن دشمن و ، پیش دوسـت
دوســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
آنکه ترسانی ز مــــــــــــرگ اندر قرار
آن ز خود ترسانی ای جان هـوش دار
روی زشت توست نه ...
گفت پیغمبر : علی را کای علی
شیر حقی ، پهــلوانی ، پر دلی
لیک بر شیری مکن هم اعتمید
اندرآ در سایهء نخل امیـــــــد
اندرآ در سایهء آن عاقلــــــــی
کش نداند برد از ره ناقلـــــــی