نوشتم: برایم دعا کن رفیقِ گرمابه و گلستانِ من! دعا کن بعد از این، فقط دلخوشی باشد و آرامش باشد و برکت باشد و عشق... نوشتم: به قدری بارهای سنگینتر از طاقتم برداشتهام و فراتر از توانم با بیرحمترین حریفهای روزگار جنگیدهام و به قدری شکستهام و سرپایی خودم را ترمیم کردهام که سد طاقتم عمیقا نازک شده و به کوچکترین اندوهی، به هم میریزم. خودم میفهمم چقدر شکننده تر از سابقم و چقدر برای هیچ اندوهِ اضافهتری طاقت ندارم. برایش نوشتم: بگو خدا اینروزها بیشتر مراقبم باشد، از قوی بودن و تنهایی بارِ همه چیز را به دوش کشیدن خستهام. نیاز دارم برای مدتی همه چیز آرام باشد و فرصت کنم خودم را بغل بگیرم و از خودم دلجویی کنم و با خودم مهربان باشم.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@yavaashaki ✍
تو کنار منی
و من نزدیک میبوسمت
این بخیرترین شب ممکن است
شب بخیر
#شبتون_عاشقانه ✨❤️✨
@yavaashaki 🍃🌺
ناغافل خوابم برد
وقتی بیدار شدم قوم و خویش
دورم جمع شده بودند و فقط
حرفهای خوب خوب دربارهام میزدند
اون وقت بود که فهمیدم مردم!!!
#دیالوگ
@yavaashaki 🍃🌺
#تووييت🌐
فقط کسی که دوست داره و برات ارزش قائله میتونه وقتی که سکوت کردی بشنودت
@yavaashaki ✍
تو بارها و بارها به چشم میبینی و به تو ثابت میشود که یکسری آدمها با بدرفتاری و ظلم و آزار، عجیناند و باور نمیکنی! همانها که عادت کردهاند به مردمآزاری! که به جز خودشان در جهان، خیر و صلاحِ هیچکس را نمیخواهند و همین "بدِ همه را خواستن" و برای آزار رساندنِ به دیگران از هیچ تلاشی دریغ نکردن، زمینشان میزند. بدجور زمینشان میزند!
زمین میخورند و آسیب میبینند و باز هم ظلم میکنند و آزار میرسانند و دستبردار نیستند!
هوف از دست این قبیل "آدمها"، هوف !
#نرگس_صرافیان_طوفان
@yavaashaki ✍
كم دلتنگيم
كم جاىِ خالى داريم
اين آسمانِ لعنتى هم
هى ميبارد
هى ميبارد
#علی_قاضی_نظام
@yavaashaki 🍃🌺
پيراهن سفيد نميپوشيدم ، چون ميدونستم زود چرك ميشه . يه روز تصميم گرفتم لذت پوشيدن پيراهن سفيد رو از خودم نگيرم . پوشيدم ، چرك شد . يكى ديگه خريدم ، بازم سريع چرك شد . مدام ميخريدم و مدام چرك ميشدن . تا بالاخره يه رور فهميدم چطور رفتار كنم كه چرك نشه ، كه يكبار مصرف نباشه . از اون روز به بعد با خيال راحت پيراهن سفيد ميپوشيدم و نگران چرك شدنش نبودم . نگرانى لذت رو از بين ميبره . ميدونى ميخوام چى بگم ؟ براى انجام دادن هر كارى بايد خطر كرد تا تجربه به دست بياد . من اگر خطر چرك شدن پيراهن سفيد رو قبول نميكردم ، تا آخر عمرم پيراهن سفيد نميپوشيدم كه نكنه چرك بشه ! اما خطر كردم و حالا ياد گرفتم كه چطور مراقب پيراهن سفيدم باشم . اين پيراهن سفيد ميتونه آرزو هاى ما باشه . دنبال فلان آرزو نميريم چون ميترسيم عمرمون تلف بشه و نتيجه خوبى در انتظارمون نباشه . ما بايد اقدام كنيم ، تا شايد نتيجه خوبى بگيريم ، اما اگر اقدام نكنيم ، هرگز نتيجه خوبى نميگيريم . بريد دنبال آرزوهاتون ، نترسيد از هزينه هاى مادى و معنوى . اگر حاصل باب ميل نشد ، حداقل تجربه هاى خوبى رو بدست آورديد . هرگز خودتون رو از لذت پوشيدن پيراهن سفيد محروم نكنيد ...
#سهيل_شهابى
@yavaashaki ✍
🔮ناگفته ها و حقایق آینده را پیش رویتان می اورم
🛑می خواهید از آینده خود با خبر شوید⁉️
🅾رفع مشکلات و گشایش در کار ها
📜 پست موقت 👇🏼
http://t.me/joinchat/AAAAAEupBgU2osTzcYN8-A
#خمار_مستی
#به_قلم_فاطمه_بامداد
#قسمت_147
محمدباچشما ی گردنگاهش کرد
محمد_اخه ارسلان....
ارسلان_کوفت...بزن کنارخودم ازاینجابه بعدمیرونم
محمد_معذرت می خوام داداش ببخشید
برای ارسلان سرتکون دادم واشاره کردم قبول کنه
که بادندونای کلیده شده گفت
ارسلان_پس تا رسیدن به ویلا خفه خون بگیروگرنه گردنتومیشکنم
محمد_ پوووف اوکی
علی روتوبغلم تکون می دادم که دهنش روبه سینه م چسبوند و حس کردم
ازرو ی لباس سینه م رومیک میزنه
توتمام تنم یه دلهره وحس عجیبی ریخته شد
بارسیدن جلوی ویلا محمد ازماشین پیاده شدوبااونهمه حرفی که ارسلان بهش
زدگفت
محمد_داداش کاری نداری ؟
ارسلان_نه ممنون
محمدسرتکون دادوازمقابل ماشین ردشدارسلان سرجای راننده نشست
وبعدازچند ثانیه داخل حیاط ماشین روپارک کردبیجون علی که خوابیده
بودوتنش دوباره داغ شده بودروبه طرفش گرفتم
_سر..سرم...گی ..گیج میره نمی تونم بغلش کنم
علی رواروم ازتوبغلم گرفت
ارسلان_همینجاتوماشین بمون تاعلی روببرم برگردم
_نمیخواد
ارسلان_چرا لج میکنی ؟
_لج نمی کنم میتونم راه برم
ازحرص دستش ردمشت کرددازماشین میاده شد باجون کندن ازماشین پیاده
شدم و به راه افتادم
چندروزی ازاون رولعنتی گذشت و بالاخره به اصرارها ی ارسالن قرارشد برگردی م
تهران که حاج همایون همونطورکه علی کوچولوبیحال رو بغل کرده بود گفت
ِ یکی
حاج همایون_ پس فردابرمی گردیم تهران اما خب امشب عروسی دخترِن
ازدوستان مشترک منو کامرا
وارفته به ارسلان وامیرعباس که هردوباصورت برافروخته به پدرشون نگاه میکردن نگاه کردم
حاج همایون_همه مون باید لباس شیک تن کنیم
ارسلان_نیازی به اومدن مانیست علی مریضه رزا هم حالش روبه راه نیست من
وامیرعباس ورزا خونه میمونیم
حاج همایون_نه!
اونقدرمحکم گفت نه که ارسلان با حرص لبش رو بهم فشرد حس می کردم الان
فکش خوردمیشه ازبس دندونهاش روبهم فشارمیده
حاج همایون_دخترم
به حاج همایون نگاه کردم
_جانم حاجی
حاج همایون_ توهم بایدلباس شیک تن کنی
_منوکه نمی شناسن چرالباس مجلسی تنم کنم وقتی هیچ اشنایی باهم نداریم
حاج همایون_ توعضو خانواده منی پس لازمه
سرم روبه ناچارتکون دادم
_لباس مجلسی نیاوردم که
حاج همایون_تاشب چندساعت مونده برو تهیه کن
_علی حالش خوب نیست ازطرفی منم معذبم اخه حضورمن دلیلی نداره اگه
اجازه بدیدمنو علی توویلامیمونیم تاشمابرگردید
بااخم نگاهم کرد
حاج همایون_تنهاتوخونه بمونید که چی بشه؟
نمیدونستم چجوری راضیش کنم بنابراین برخلاف میلم لب زدم
#ادامه_دارد
@yavaashaki 📚
و یک زن
در ظریف ترین نقطه ی شب
هنوز هم دوست داشته شدن را
انتظار می کشد ...
#تورگوت_اویار
#شبتون_آروم ✨❤️✨
@yavaashaki ✍
عاشقتشدم که وقتی پاییز شد
و هر کسی رفت توی لاکِخودش،
کسی باشد که هوای این بی قراریام را داشته باشد...
عاشقتشدم که صبح های ابری
بهانهی لبخند باشی...
که صدایت طعنه بزند به خش خشِ برگ ها...
عاشقتشدم که شعرهایم مخاطبِ خاص داشته باشند و آدمها من و تو را با هم ورق بزنند...
آنروز من به دلهره های بعد از نبودنت فکر نکردم!
"دلم خواست عاشقت شوم"
تا رنگِ فصل ها را، ما تعیین کنیم...!
#شیما_سبحانی
@yavaashaki ✍
یه سکوتی هم هست مال بعد از شنیدن یه سری حرفاییه که نباید میشنیدی،فقط صدای شکستن قلبت میاد همین.
@yavaashaki ✍
#تووييت🌐
من تنها نتیجه ایی که تو روز پنجم رابطه میگیرم اینه که حوصله رابطه ندارم، ولی گیر کردمو دیگه نمیشه کاری کرد…
@yavaashaki ✍
اين هوا چتر نميخواهد
من و تو را ميخواهد
خيابان وليعصر را ميخواهد
قهوه های تلخِ كافه نادری را ميخواهد
بوسه های هول هولكی پر از شرم را ميخواهد
#علی_قاضی_نظام
#عصرتون_عاشقانه❤️✨❤️
@yavaashaki 🍃🌺
کاش یکی باشد،
که با او مثل خودِ خودت باشی
همانطورکه در خلوتت هستی...
درست مثل خودت و آینه!
به دور از ترس و خجالت
برایش حرف هایت را بزنی،
کنارش ازته دل بخندی،
جنب و جوش داشته باشی
ادا دربیاوری
حتی گاهی بی رو درواسی، کنارش
به بد ترین شکل ممکن گریه کنی....
یکی که نگران قضاوت کردنش نباشی
خودت باشی,و خودش!
یک رفیق ناب که؛
تمام کمبودهایت را پر کند
تا تو وادار به تظاهر نشوی...
#پروانه_حسینی
@yavaashaki ✍
خوب است که جُزمن به کسی کارَت نیست
خوب است که آرامشِ جانم هستی ...
مغرور ، منم ، که چون تویی را دارم !
شایسته ترین فردِ جهانم هستی ... !
#نرگس_صرافیان_طوفان
@yavaashaki 🍃🌺