y7taraneh | Неотсортированное

Telegram-канал y7taraneh - هفت ترانه

224

خلوتی دوستانه برای عاشقان فرهنگ و هنر @bsb7taraneh

Подписаться на канал

هفت ترانه

🔺به بهانۀ انتشار چاپ سی‌ودوم نمایشنامۀ در انتظار گودو...

چرا باید «در انتظار گودو» را خواند؟
دربارۀ نمایشنامۀ «در انتظار گودو» اثر ساموئل بکت

ویدیو: از مجموعۀ Ted

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

.

زیباروی من
گرم‌تر از آغوشم
چند واژه‌ی ساده و
قلبی‌‌ست کوچک که از آن توست
" دوستت دارم "






#يداله_رحيمی
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

#برگی_از_یک_کتاب
@Y7taraneh
از همان اول دقیقا می‌دانستم که این هوا و هوس نیست.
از همین هم ترسیدم.
می‌دانستم که احساسم نسبت به تو حقیقی است.
تو حقیقت من بودی و هیچ کاریش نمی‌توانستم بکنم.

#کتاب شوخی
میلان کوندرا
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

▨ شعر: ققنوس
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ با صدای: احمد شاملو
#شعرخوانی

Читать полностью…

هفت ترانه

شد شد
نشد....

چای دم میکنم
هایده گوش میدم

بیخیال دنیا....:)

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

در این زمانه‌ی بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست

چگونه شرح دهم لحظه لحظه‌ی خود را  برای این همه ناباور خیال پرست؟

به شب نشینی خرچنگ‌های مردابی  چگونه رقص کند ماهی زلال پرست؟

رسیده‌ها چه غریب و نچیده می‌افتند  به پای هرزه علف‌های باغ کال پرست   رسیده‌ام به کمالی که جز انالحق نیست  کمال دار را برای من کمال پرست

هنوز زنده‌ام و زنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی نامردم زوال پرست

#محمد_علی_بهمنی
#حبیب

🖤🖤🖤🖤

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

آدم امن این شکلیه

آدم امن کسی باشید
خیلی لذت داره

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

Don't follow the crowd,
Follow the right path.

اکثریت رو دنبال نکن
راه درست رو دنبال کن!

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

نوشتم گوشه‌ی دفترم؛
یه وقتایی آدم باید با غمش زندگی کنه
ولی زندگی کنه...

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

#برگی_از_یک_کتاب
@Y7taraneh
وقتی پزشكان به نورمن كازينز گفتند كه به بيماری " آنكيلو اسپونديليتيس " مبتلاست اضافه كردند كه هيچ كمكی نمی توانند به او بكنند و بايد آماده باشد كه بعد از دوره ای درد جانكاه از دنيا برود.
كازينز اتاقی در يک هتل گرفت و هر فيلم خنده داری را كه می توانست پيدا كند كرايه كرد.
او بارها و بارها نشست و اين فيلم ها را تماشا كرد و از ته دل خنديد. پس از شش ماه خنده درمانی ای كه خودش برای خودش تجويز كرد پزشكان در نهايت تعجب دريافتند كه بیماری او كاملا درمان شده و هيچ اثری از آن نيست...!

اين نتيجه حيرت انگيز باعث شد تا كازينز كتاب آناتومی يك بيماری را بنويسد و منتشر كند. سپس او پژوهش گسترده ای پيرامون كاركرد آندورفين ها آغاز كرد.
آندورفين ها مواد شيميايي ای هستند كه وقتی می خنديم در مغز آزاد می شوند. آن ها همان تركيب شیمیایی مورفين و هروئین را دارند و ضمن اين كه اثر آرام بخشی روی بدن می گذارند، سيستم ایمنی بدن را تقويت می كنند.

اين امر توضيح می دهد كه چرا آدم های شاد به ندرت بيمار می شوند و خیلی جوان به نظر میرسند در حالی كه کسانی كه مدام گله و شكايت می كنند اغلب اوقات بيمار هستند...!

#کتاب زبان بدن نوشته
جو ناوارو
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

حسرت آلن دلون...

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

      " آه از  آن نگاه "

عاقبت تمامِ هستیِ مرا ذرّه ذرّه نور می کند...

#عبدالجبار_کاکایی
دکلمه زیبای #امین_تارخ

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

تالش
#ایران ❤️

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

چه کس مرا یاد خواهد کرد
آن‌گاه که من رفته باشم؟

نه گنجشکانی که
دانه‌شان می‌دهم
نه برگ‌های جلوی پنجره‌ام
و نه پارکِ شمالی
همسایه‌ی سبزِ من

دوستانم
ساعتی اندوه‌ناک‌اند
و آن‌گاه فراموشم می‌کنند

من آرام خواهم گرفت
در دلِ زمین
که دگرگونم می‌کند
و آن‌گاه فراموش...

#رزه_آوسلندر
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

#برگی_از_یک_کتاب
@Y7taraneh
دلیل از دست دادنِ آزادی صرفاً نوعی اکراه از مشارکت در فرایند قانونگذاری یا حکومت نیست، بلکه عادت به ساکت و منفعل ماندن در مقابل تعدی‌های صورت‌گرفته از جانب حکومت یا شهروندان قدرتمند و متنفّذ نیز هست. اگر شهروندان موقعی که حکومت مالیات‌های غیرمنصفانه را تحمیل می‌کند، روندهای انتخاباتی را دست‌کاری می‌کند، حقوق مالکیت را نقض می‌کند، یا محاکمۀ عادلانه را دریغ می‌کند، صریح و بلند حرفشان را نزنند و مقاومت نکنند، درواقع آزادی شخصی و سیاسی خودشان را به مخاطره انداخته‌اند. به‌محض آنکه ظلمی، مهم نیست علیه چه کسی، صورت گرفت، آنها باید صدایشان را بلند کنند و بی‌معطلی واکنش نشان دهند. اگر آنها درک نکنند که منفعت عمومی منفعت شخصی آنها نیز هست و اگر از آزادی مشترک وقتی هنوز زمان و امکان هست دفاع نکنند، نخواهند توانست مانع از نابودی جمهوری از جانب خودکامگی و خودکامگان شوند.

#کتاب برای عشق به میهن
مائوریتسیو ویرولی
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

#برگی_از_یک_کتاب
@Y7taraneh
یک‌ بار است زندگانی،
یک بار!
همان یک بار که نسیم صبح را
به سینه فرو می‌دهیم،
همان یک بار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو می‌نشانیم،
همان یک بار که سوار بر اسب در دشت
تاخت می‌کنیم،
یک بار... یک بار و نه بیشتر!
بعد از آن دیگر تمام عمر را ما دنبال همان چیزها می‌دویم،
بعد از آن دیگر تمام مدت را به دنبال همان طعم اولینِ زندگانی هستیم.
در پی لذت اول.
سیب را به دندان می‌کشیم تا طعم بار اول را
در آن بیابیم،
آب را سر می‌کشیم تا لذت رفع عطش بار اول را پیدا کنیم.
در آب غوطه می‌زنیم تا به شوق بار اول برسیم،
و نسیم را می‌بلعیم تا نشانی از آن اولین نسیم بیابیم.

زندگانی یک بار است، در هر فصل...
تو چه می‌پنداری سَتار؟
تو درباره‌ی زندگانی چه فکر می‌کنی؟

شیرینی زندگانی بیش از یک بار به کام آدم نمی‌نشیند،
اما تلخی‌هایش هر بار تازه‌اند،
هر بار تازه‌تر.


#کتاب کلیدر                
محمود دولت‌آبادی
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

میدونی چی میخوام؟
لحظه لحظه‌ی زندگی رو


امروز که زنده ای زندگی کن!
فردا خواهی مرد،
وقتی که سراسر زندگی ات در برابر ابدیت
لحظه ای بیش نیست،
چه جای آن است که خود را عذاب دهی؟

#موزیک_ویدئو

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

#موزیک_ویدئو

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

ماجرای من و تو، باور باورها نیست
ماجرایی ست که در حافظه ی دنیا نیست

نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم
ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست

تو گمی در من و من در تو گمم، باورکن
جز در این شعر نشان و اثری از ما نیست

شب که آرام تر از پلک تو را می بندم
با دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست

من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که در فاصله با دریا نیست

#محمدعلی_بهمنی
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

گر به صد منزل فراق افتاد
میان ما و دوست

همچنانش
در میان جان شیرین منزلست

#سعدی
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

اجرای مشترک و فوق العاده زیبای #لوچیانو_پاواروتی و #سلن_دیون...

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

#شجریان_و_شهریور


شهریور بود؛
خانه ی پدری در بلوار معلم  بود
ما بچه بودیم. آقاجون کارمند بود و صبح ها می رفت اداره.

مامان از صبح دنبال گوجه ربی مناسب بود و وقتی نصف یه وانت گوجه توی حیاط خونه تخلیه می شد من با خودم فکر می کردم؛
چقدر ما شکمو هستیم!  ببین چقدر غذا می خوریم که این همه ش رب میخواد و خنده م می گرفت و همزمان دلشوره می گرفتم.


گوجه ها رومی شستیم با شلنگ آب توی حیاط. و بلوار معلم رو آب می گرفت چون از تمام خونه ها آب مصرفی برای شستن نصف وانت گوجه ربی، به شکل جوهای موازی بیرون می رفتند و وسط بلوار بهم می پیوستند و دریاچه طوری تشکیل می دادن با طعم گوجه و شهریور.

بعد از ناهار، زیر هارهار کولر آبی قدیمی و سکوت به سمت نارنجی عصرشهریور، کمی می خوابیدیم اما دلمان به نوای کاست مشکی «رسوای دل» خوش بود که در اون ضبط قدیمی ده بار می پیچید تا اعجاز صدای شجریان را در کودکی ما تزریق کند

و ما بی خبر از قیمت گوجه و کرایه وانت و قبض آب به شعر #سعدی و#عطار و #حافظ گوش می دادیم و از یک حس ناشناخته ای سرشار می شدیم که می تونستیم تا دیروقت بیدار بمونیم، بخونیم، بنویسیم و دغدغه هامونو از همسایه ها و همشهری ها جدا کنیم.


انقدر شجریان گوش می کردیم و شعر سعدی و پروین و حافظ از آقاجون و عموجون می شنیدیم که حس می کردیم، توی مریخ زندگی می کنیم و زندگی فقط زیبایی کلمه است و صدا...

الان هم که بزرگ شدیم، مطمئن تر شدیم که زندگی همان صدای شجریان بود و بوی رب گوجه فرنگی و شربت نیمه ترش آب لیمو در لیوان فرانسوی دسته دار و در خانه ی پدری بلوار معلم.


از سبک های شعری فقط هندی رو می شناختیم بسکه صائب و کلیم می شنیدیم و اون ابیات ظریف دقیق،  ما را هم ظریف و شکننده و دقیق کرد.

شعر و شجریان
موسیقی و شربت آب لیمو
آب دوغ خیار و آقاجون کارمند
رب گوجه فرنگی و شهریور و مامان

ذائقه ی ما رو ساخت...

زندگی ما رو ساخت و من حالا خیلی مطمئنم پدر و مادرا همونقدر که می تونن ذائقه ی غذایی بچه ها را بسازند و تحت تاثیر قرار بدن، ذائفه ی فکری و احساسی اونا رو هم می تونن بسازن.


و ما بیشتر از این که به تربیت بچه ها فکر کنیم، انگار باید به تربیت پدر و مادرا فکر کنیم.



امروز از صبح #رسوای_دل_شجربان رو گوش کردم و هوای پر از بوی رب گوجه فرنگی و دلشورره ی 6 شهریور رو نفس کشیدم و از وسط بلوار معلم و ده دوازده سالگی م سردرآوردم.


حالا سالهاست آقاجون مریضه و مامان توان پختن رب گوجه فرنگی نداره،  خونه ی بلوار معلم رو فروخته ایم، ما بزرگ و پراکنده شده ایم  اما هنوز صدای عطار از حنجره یه شجریان و  از دورها می آید و زیرو رویم می کند؛

بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی‌دانم

که شادی در همه عالم ازین خوشتر نمی‌دانم...


ششم شهریور 1403
#پاییز_رحیمی
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

#برگی_از_یک_کتاب
@Y7taraneh
ما را مثل عقرب بار آورده‌اند؛ مثل عقرب!
ما مردم صبح که سر از بالین ور می‌داریم تا شب که سر مرگمان را می‌گذاریم، مدام همدیگر را می‌گزیم. بخیلیم؛ بخیل! خوشمان می‌آید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم؛ خوشمان می آید که دیگران را خوار و فلج ببینیم.
اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است که گوشت تن ما را می جود. تنگ‌نظریم ما مردم. تنگ نظر و بخیل. بخیل و بدخواه. وقتی می بینیم دیگری سر گرسنه زمین می‌گذارد، انگار خیال ما راحت تر است. وقتی می‌بینیم کسی محتاج است، اگر هم به او کمک کنیم، باز هم مایه خاطر جمعی ما هست. انگار که از سرپا بودن همدیگر بیم داریم.

#کتاب کلیدر
محمود دولت آبادی
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

زادروز حسین علیزاده
#بشنویم

Читать полностью…

هفت ترانه

می‌خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد!
من هوارم را سر خواهم داد!
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفته‌ی چند!
چه کسی می‌آید با من فریاد کند


#عاشقانه
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم

می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم

زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافروز که از سرو کنی آزادم

شمع بر جمع مشو ور نه بسوزی مارا
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم

شهره ی شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم

رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم

حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که در بند توام آزادم

#حافظ
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

#برگی_از_یک_کتاب
@Y7taraneh
هوس سیگار کردم. ابلهانه بود سیگار نمی‌کشیدم. بله اما حالا دلم می‌خواست، زندگی‌ همین است...ارادهٔ راسختان را در ترک سیگار تحسین می‌کنید و بعد یک صبح سرد زمستان تصمیم میگیرید چهار کیلومتر پیاده بروید تا یک پاکت سیگار بخرید! مردی را دوست دارید ، از او دو بچه دارید و یک صبح زمستانی، در می یابید که او خواهد رفت چون زن دیگری را دوست دارد!

#کتاب من او را دوست داشتم
آنا گاوالدا
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

من فکر می‌کنم
هرگز نبوده قلبِ من
این‌گونه
گرم و سُرخ:

احساس می‌کنم
در بدترین دقایقِ این شامِ مرگ‌زای
چندین هزار چشمه‌ی خورشی
در دلم
می‌جوشد از یقین؛
احساس می‌کنم
در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زارِ یأس
چندین هزار جنگلِ شاداب
ناگهان
می‌روید از زمین.

آه ای یقینِ گم‌شده، ای ماهیِ گریز
در برکه‌های آینه لغزیده توبه‌تو!
من آبگیرِ صافی‌ام، اینک! به سِحرِ عشق؛
از برکه‌های آینه راهی به من بجو!

من فکر می‌کنم
هرگز نبوده
دستِ من
این‌سان بزرگ و شاد:

احساس می‌کنم
در چشمِ من
به آبشرِ اشکِ سُرخ‌گون
خورشیدِ بی‌غروبِ سرودی کشد نفس؛

احساس می‌کنم
در هر رگم
به هر تپشِ قلبِ من
کنون
بیدارباشِ قافله‌یی می‌زند جرس.

آمد شبی برهنه‌ام از در
چو روحِ آب
در سینه‌اش دو ماهی و در دستش آینه
گیسویِ خیسِ او خزه‌بو، چون خزه به‌هم.

من بانگ برکشیدم از آستانِ یأس:
«ــ آه ای یقینِ یافته، بازت نمی‌نهم!»

#احمد_شاملو
@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

@Y7taraneh

Читать полностью…

هفت ترانه

مگر صاحب دلی روزی برحمت کند ،
در کار مسکینان دعایی.

@Y7taraneh

Читать полностью…
Подписаться на канал