حتما میدانید که ایمان را درجاتی است وکاملترین ان مال امام وقت است
اصلا چرا بحث رو بردید سر حضرت زهرا ( س) وامام علی (ع)
شما خودتان را با همسرتان مقایسه کنید همسرتان در ماه سی روز نماز میخواند وشما حدودا ۲۵ روز بنظر شما ۵ روز اختلاف عبادت تغییری در درجات ایمان ندارد
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ اَلْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا اَلنِّسٰاءَ فِي اَلْمَحِيضِ وَ لاٰ تَقْرَبُوهُنَّ حَتّٰى يَطْهُرْنَ فَإِذٰا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اَللّٰهُ إِنَّ اَللّٰهَ يُحِبُّ اَلتَّوّٰابِينَ وَ يُحِبُّ اَلْمُتَطَهِّرِينَ ﴿۲۲۲﴾
از تو در بارهء عادت ماهانهء[زنان ] مى پرسند، بگو: «آن، رنجى است. پس هنگام عادت ماهانه، از[آمیزش با] زنان کناره گیرى کنید، و به آنان نزدیک نشوید تا پاک شوند. پس چون پاک شدند، از همان جا که خدا به شما فرمان داده است، با آنان آمیزش کنید.» خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست مى دارد. (۲۲۲) بقره
سلام و درود برشما استاد گرامی نصف بودن ارث انان هم دلیل دارد والله تعالی بدرستی آن فرمان را داده است چراکه زنان از دو جا ارث می‌برند از پدر و از شوهر تازه منابعی دیگر هم دارند مانند نفقه و مهریه و کسوه. و اما شهادت دادنشان بخاطر آن است که زنان احساساتی هستند و خیلی بیشتر از مردان تهت تاثیر سخنان قرار میگیرند. و بدرستی فرمودید از مردی چون علی علیه السلام چنین سخنانی بر نمیاید با توجه به اینکه دخت رسول خدا ص در خانه بوده است.
Читать полностью…
احتراما عرض کنم تمام احادیث نهج البلاغه بررسی شده واگر مرحوم سید رضی انرا نیاورده برای طولانی وقطور نشدن کتاب است ولی در کتابهای دیگر ادرس همه انها وجود دارد اگر خواستید کتابها رو اعلام میکنم
Читать полностью…
مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الإيمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ:
ای مردم! زنان در ایمان، و ارث، وعقل [در مقایسه با مردان] نقص دارند.
بخش 1 سطر 1
فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ فِي أَيَّامِ حَيْضِهِنَّ،
اما نقص ایمانشان به خاطر معاف بودن از نماز و روزه در ایام حیض است.
بخش 1 سطر 2
وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَيْنِ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ،
اما نقص عقلشان به خاطر اینکه شهادت دو تن معادل شهادت یک مرد است.
بخش 1 سطر 3
وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى الْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ الرِّجَالِ.
اما نقص ارثشان به خاطر اینکه سهم آنان از ارث نصف مردان است.
بخش 1 سطر 4
فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ،
پس از بدکردارشان بترسید، و از خوبشان برحذر باشید.
بخش 1 سطر 5
خطبه 80
خطبه ای از اوست پس از جنگ جمل در سال 36 هجری در شهر بصره
نهج البلاغه
نرم افزار گنجینه
goo.gl/wXt8HK
اینهم نگاهی دیگربه دیدارپاپ وآیت الله سیستانی درنجف :
🔰ارزشمندیِ ملاقات جناب پاپ با آیت الله سیستانی
✍️#هادی_سروش
✅ ۱ ) آیات قرآن درجهت توسعه وعمق نگاه ما به "اهل کتاب" یعنی کسانی که دارای مکتب الهی هستند ، تاثیر غیر قابل انکاری دارد ، و ما را بدان دعوت نموده است.
✅ ۲ ) بجاست در کنار آیاتی که از فساد و تباهی برخی از اهل کتاب پرده برمیدارد ، به آیاتی که نشان از روحیه معنوی و انسانی برخی از آنان نیز میباشد توجه شود .
نمونه ای از آیاتی که برخی از اهل کتاب بخاطر رفتار انسانی شان ستوده شده اند ، از قرار است؛
الف ) در رابطه با "امانتدارى" ؛ قرآن بدین شکل برخی از آنان را میستاید كه اگر دينارهاى فراوانى به امانت به آنان داده شود به صاحبانش بازمى‌گردانند: «و مِن اَهلِ الكِتبِ مَن اِن تَأمَنهُ بِقِنطار يُؤَدِّهِ اِلَيكَ». (سوره آل عمران/۷۵)
ب ) دررابطه با "برخوردارى از مكارم اخلاقى"
قرآن گروهى از اهل كتاب را به سبب برخوردارى از صفت پسنديده "پاسخ بدی را بخوبی دادن" ، ستايش میکند: «اَلَّذينَ ءاتَينهُمُ الكِتبَ... و‌يَدرَءونَ بِالحَسَنَةِ السَّيِّئَة». (سوره قصص/۵۴)
ج ) و نیز "انفاق" دیگر صفت خوب جمعی از آنان است که در قرآن فرمود: «و مِمّا رَزَقنهُم يُنفِقون». (قصص/۵۴)
✅ ۳ ) در نهج البلاغه آمده؛ امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر که عازم مصر بود و مصر جایگاه زیست اقوام و نحل و مکاتب دینی گوناگون بوده ، می فرمايد:
"مردم، دو دسته هستند يک دسته [ مسلمان و] برادران دینی شمایند ، و دسته ديگر [ گرچه مسلمان نیستند] اما همانند شما در مخلوق خدا بودن هستند ؛ النّاسُ صِنْفان؛ إمّا أَخٌ لَكَ في‌الدِّيْنِ أو نَظِيرٌ لَكَ في الخَلْق.(نامه/۵۳)
این نگاه امام اول شیعیان در بین ما شیعیان و کشورهای اسلامی با هم کیشان خود و نیز با کشورهای غیر اسلامی مغفول مانده است !
✅ ۴ ) به تعبیر بلند قرآن اگر مجاهدان دینی و انسانی نباشند شرائط زیست برای دیگر ادیان هم فراهم نمیشود. و مهم دراین آیه،کلمه "الناس" است که آمده تا کسی مجاهدان را منحصر به مسلمانان نکند، چنین فرمود؛ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ .. اگر مجاهدات مردمان نبود چیزی از کلیسا و بِیَع و مساجد باقی نمیماند.( حج/۴۰)
چرا که ظالمان درظلم خود، نسبت به هر اتحاد و انسانیت و معنویتی،حساس و هراسناک هستند!
اینجاست که سزاوار است همانطوریکه در بنرهای منصوب در شهر نجف دیده میشود ، از مجاهدت های بزرگ فرزندان اسلام قدر شناسی شود که نمونه آن شهیدان سلیمانی و ابومهدی مهندس است.
✅ ۵ ) سفر جناب پاپ به عراق و ملاقات با آیت الله سیستانی یک اتفاق بسیار پر جاذبه ای است که انظار مذهبیون و سیاسیون جهان را به خود جلب نموده تا جاییکه خبر مهم و اول جهان در این روزها بشمار میرود.
این ملاقات تاثیرات مهمی میتواند داشته باشد؛
یکم)ازسویی شرح صدر وتوسعه ی دید مرجعیت شیعه رامیرساند که باچه دور اندیشی واخلاق محمدی (ص) وسیره علوی(ع) پذیرای بزرگترین رهبر مسیحی جهان میشود.
واین پذیرش ملاقات در عصری رقم میخورد که میبینیم ؛ داعش به اتهام شرک ، گردن میزند و بر باور و روش غلط و ظالمانه خود پا میفشرد و پشت پرده مورد حمایت ارتجاع منطقه ! و حکومتهای استبدادی است!
و نیز در عصری که میبینیم ؛ برخی از افراد سیاست زده چگونه بر استخوان رقبای سیاست خود هم رحم نمیکنند! در وادی رقابت به همه باید های اخلاقی، آتش میکشند!
دوم) این سفروملاقات تاثیربرعراق و شکل گرفتن هم زیستی بهتر بین طوایف دینی واقوام محلی خواهد داشت،از مسلمان ومسیحی، شیعه وسنی وایزدی و کُرد و ... و طبیعتا از سوی دیگر از روش های تند و تیز اعتقادی و رفتاریی که برخی مسلمانان نسبت به "اهل کتاب" دارند ، خواهد کاست.
سوم) این اتفاق تاریخی میتواند تاثیرات منطقه ای هم داشته باشد. منطقه ای که سوریه وعراق مدتهاست درآتشی که حکومت های استبدادی شعله ور کرده اند میسوزدونیز اختلافات درمانندلبنان جدی ترشده.
چهارم)این ملاقات میتواندبر سیاستمداران جهان غرب دراتخاذروش های مناسب برای تعامل و دوری از جنگ و ارعاب و اتهام نسبت به جهان اسلام تاثیرگذار باشد .
بله، ادعای حاکمان عرب؛ برجدایی دین از سیاست است اما تاثیر دین وباورهای دینی رانمیتوان درجهان تعاملات سیاسی نادیده گرفت. همانطوریکه جدیت ورود مذهبیون در سیاست قابل انکار نیست.نمونه آن رای قابل توجه مذهبیون آمریکایی درانتخابات اخیر امریکابه ترامپ است.
✅ ۶) امید است که این برنامه زیبای تاریخی که در پرده نمایان آن گفتگوی ادیان بین دو زعیم دینی است،درپس آن؛کمک به هم زیستی بهتر ودوری از جنگ و آتش و ویرانگی است ، مورد استقبال گروه های تندرو نیز قرار گیرد و خدای نخواسته دستاوردهای آن را به خاطر مسائل جناحی و شخصی و سیاسی داخلی تخریب نکنند.
✅ ۷) یک جمله و جمله آخر ؛ "
فتاوای نادرست برای تشویق مردم به افزایش جمعیت!
احتمالاً شنیده اید که آقای احمد علم الهدی در نماز جمعه ۱۵ اسفند ۹۹ در مشهد گفته:
با توجه به آیات قرآن پیشگیری از فرزندآوری، قتل اولاد محسوب می شود.
این سخن، با هیچیک از آیات قرآن، سازگاری ندارد و نوعی افترا بستن به قران کریم است.
قتل اولاد، یعنی فرزندی باشد ـ حداقل در رحم مادر ـ و والدین تصمیم به قتل آن فرزند بگیرند
ولی اگر بچه ای در کار نیست، طبعاً قتلی هم وجود ندارد.
اینگونه فتاوای بی دلیل و بی منطق، فقط باعث از بین رفتن بیشتر اعتماد مردم به روحانیت خواهد شد.
برای افزایش زاد و ولد، حکومت باید وضعیت اقتصادی جامعه را اصلاح کند، در این حال، مردم بطور طبیعی به فرزندآوری علاقه نشان می دهند.
@whyquran
💐💐💐💐💐💐💐
اپليكيشن قرآني #تنزيل👆 امكانات برنامه: 1-اطلاعات سوره‌ها: شامل توضیح مرحله نزول،عصاره فرازها، ترجمه پیوسته آیات هر فراز، درس سوره و امکان کپی و اشتراک گذاری، فهرست سوره ها به ترتيب نزول و ترتيب قران موجود
2-جستجو: شامل جستجوی لغت و عبارت در متن عربی ایات و ترجمه فارسی و نمایش نتایج به ترتیب نزول
3-لغت نامه عربی و فارسی: دو معجم عربی قرآنی (مقاییس اللغه و المفردات فی القران) و دو فرهنگ لغت عربی به فارسی (جامع و ابجد)
4- دسته‌بندی: امکان ایجاد دسته بندی‌های مختلف با موضوعات مورد علاقه کاربر و قراردادن آیات مورد علاقه در هریک از دسته بندی‌ها.ترتیب نمایش آیات هر یک از دسته‌ها نیز به ترتیب نزول است
5-پخش ترتیل استاد پرهیزگار
6-ترجمه صوتی استاد فولادوند
اطلاعات بيشتر در /channel/tanzilapp
چقدر خدا را دوست داریم؟
و الذین آمنوا، اَشَد حباً لله
نشانه ایمان واقعی این است که
بیشترین محبت قلبی ما، برای خدا باشد
فقیری، نزد هندوانه فروشی رفت وگفت: فقیرم، هندوانه‌ای برای رضای خدا به من بده.
هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد وهندوانهٔ خراب و بدرد نخوری را به او داد.
فقیر نگاهی به هندوانه کرد و متوجه شد که به درد خوردن نمیخورد،
اندک پولی را که برای خرید نان به همراه داشت، به فروشنده داد و گفت:
به اندازه پولم به من هندوانه ای بده.
هندوانه فروش، هندوانه خوبی را وزن کرد و به او داد،
مرد فقیر،گفت:
خداوندا بندگانت را ببین...این هندوانه خراب را بخاطر تو داده و این هندوانه خوب را بخاطر پول...
سوره بقره : آیه ۲۶۷ را مطالعه کنیم:
مخالفت شیطان با انفاق:
يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا
ای کسانی که ایمان آورده اید
اَنْفِقوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ
از چیزهای پاکیزه ای که به دست آورده اید، انفاق کنید؛
وَ مِمّا اَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْاَرْضِ
و از آنچه برایتان از زمین بیرون آوردیم
وَ لاتَيَمَّمُوا الْخَبيثَ مِنْهُ تُنْفِقونَ
و قصد نکنید که از چیزهای بد انفاق کنید
وَ لَسْتُمْ بِآخِذيهِ
در حالی که خودتان آنها را قبول نمی کنید،
اِلّا اَنْ تُغْمِضوا فيهِ
جز با چشم پوشی از عیوبش،
وَ اعْلَموا اَنَّ اللهَ غَنِىٌّ حَميدٌ (267)
و بدانید که خدا بی نیاز و شایسته ستایش است *
@whyquran
با خواندن این مطلب یاد غزلی از مواعظ سعدی افتادم مطلعش این هست:
اگر خدای نباشد ز بنده‌ای خشنود
شفاعت همه پیغمبران ندارد سود
قضای کن فیکون است حکم بار خدای
بدین سخن سخنی در نمیتوان افزود
گاه در رویایی کودکانه دو صورت خیالی را تصور میکنم:
۱.با ماشین زمان به دوره بعثت و سنت رسول بازگردم و با دیدن سادگی و سلامت مفاهیم دین و تکالیف واعمال دینی انگشت به دهان متحیر بمانم که اگر این بوده و هست ما در دوران خودمان چه مشقاتی به دین افزوده که نه از تاک نشان مانده و نه از تاک نشان ...
۲.احیانا فرصتی فراهم گردد برای حضور رسول ص در دوران ما و ایشان متحیر شوند از آنچه ما به آن مفاهیم والا و سلیس در بعد نظری و عملی چه معجون بی خاصیتی ساخته ایم تا به خیال زعم خود به آن قداستی ببخشیم که خودشان از خود میزدودند تا جامعه ایمانی از خرافات انحراف دور بمانند.
راه بس دشواری است این اصلاح باور چرا که به خبط و خطای عمدی یا سهوی برخی در مقام مبلغ یا دوستدار، چنان این ناصوابات ! در تار و پود و رگ پیکره اعتقادی مردم ما تنیده شده که گاه نیاز به جرح فکری است تا بلکه این جراحت ، دردی را به طرف مقابل وارد کند که اندکی بیاندیشد...
سلام جناب اسرافیل با توجه به همین ایه شریفه ایا خود کتاب( در چه زمانی و توسط چه کسانی مکتوب گردید و شاهدان بر نزول ایات و جمع آوری و مکتوب نمودن آن چه کسانی بودند؟
Читать полностью…
سلام
احادیثی ک سینه ب سینه نقل شدند قابل استناد نیستند
هر سند مهمی بایستی مکتوب می شد
طولانیترین آیه‌ی قرآن درباره‌ی لزوم کتابت و ثبت اسناد است! در آیه‌ی 282 سوره‌ی بقره با ذکر جزئیات بسیار تأکید شده است که وقتی مؤمنان چیزی را به یکدیگر قرض می‌دهند باید کاتبی استخدام کنند و آن را با حضور شاهدان مکتوب کنند.
تنها در همین یک آیه نه بار به کتابت و استفاده از کاتب برای ثبت اسناد سفارش شده است. آیه‌ی بعد هم ادامه‌ی همین موضوع است.
اگر چیزی را به کسی قرض داده باشید و آن را ثبت نکرده باشید و رسید نگرفته باشید در صورتی که فرد مقابل آن را تکذیب کند، راهی برای اثبات آن ندارید. نه شما نه هیچ محکمه‌ای بدون سند موثق نمی‌تواند به شما حق بدهد
خود پیامبر هم اگر معامله‌ای می‌کرد لازم بود که مانند بقیه‌ی مردم آن را با حضور کاتب و شاهد ثبت کند وگرنه در صورت ابهام یا اختلاف او هم مثل بقیه بدون سند مکتوب قادر به احقاق حق خود نبود.
نقل سینه ب سینه بدون کتابت را از کجای قرآن برداشت کرده اید؟!
با سلام به آنان که از قران پیروی می کنند، نه از تعصبات و امیال خویش
موضوع: در حاجت خواهی، مستقیم از خداوند درخواست کنیم یا از بندگان خوب، کسی را واسطه بگیریم؟
شیخ می گوید: واسطه بگیر
زیرا ما نزد خداوند آبرو نداریم. باید با کسی به درگاه خدا برویم که آبرومند باشد.
پس بروم ببینم کدام یک از مقربین را واسطه بگیرم؟
به دنبال کسی هستم که خیلی به من نزدیک باشد، ولی قران می فرماید: ان ربی قریب مجیب: هود ـ ۶۱
و می فرماید: خدای من، حائل است بین انسان و قلبش انفال ـ ۲۴
پس نزدیکتر از خدای خودم، کسی را نمی یابم که برایم واسطه شود
می گویم، باشد
به سراغ مهربانترین کسی می روم که می شناسم، هر چه گشتم، کسی را به مهربانی خدایم نیافتم، هر چه دارم از او دارم،
بندگان مقربش که چیزی به من ندادند
قران هم می فرماید: هو ارحم الراحمین سوره یوسف ـ ۹۲
گفتم باشد، به سراغ کسی می روم که از حالم، بیشتر از دیگران آگاه باشد. باز هم کسی را جز خدا نیافتم.
قران هم می فرماید: خدا بحال شما آگاهتر است، از همان زمان که در رحم مادرانتان پنهان بودید، سوره نجم ـ ۳۲
بازگشتم و از صمیم قلب، همچون زین العابدین، به خدایم گفتم: خودت را برای رسیدن به تو، و بجای هر واسطه ای، شفیع می گیرم،
خدایا، خداوندا....
@whyquran
🖋 محمد سهیلی پور
نزد حضرت باقر (علیه‌السّلام) ذکر سلمان فارسی شد پس حضرت فرمود:
مه لا تقولوا سلمان الفارسی و لکن قولوا سلمان المحمدی ذلک منا اهل البیت.
ساکت شوید نگوئید سلمان فارسی بلکه بگوئید سلمان محمدی این به جهت آنست که از ما اهل بیت میباشد.
و این روایت نیز هست.
البته طبق ایات قرآن هرکسی اهل باشد از اهل بیت است.
مانند آیه ی قرآن که از قول حضرت ابراهیم ع میفرماید:
فمن تبعنی فانه منی
و علی اللهِ فلیتوکل المتوکلون
فهم دیگری هم از این جمله می توان داشت
یعنی اگر می خواهی به کسی تکیه کنی، شایسته است به الله تکیه کنی
کجای ایه این مسئله را دلیل بر کم عقلی زن دانسته است !؟
البته من معتقدم نهج البلاغه همچون یک کتاب حدیث است و نمیتوان مطمئن بود که همه اش مستند باشد و هیچ جعلی در ان نباشد .
بنابراین این کلام را از امام علی نمیدانم !
انهم علی ای که همسری همچون زهرا دختر پیامبر دارد !
دلیل این امر را قران اذیت شدن بانوان در این دوره که یک امر فیزیولوژیک است میداند نه چیز دیگر :
👇👇
بله درسته مگر نمیدانید در ایام عادات ماهیانه خانمها نباید نه نماز بخوانند ونه روزه بگیرند! اگر از یک خانم بپرسید تایید میکنه
Читать полностью…
دلیل نقص ایمان زنان، عدم ضرورت اجرای نماز و روزه، در ایام عادت ماهانه ذکر شده است.
این نادرست است و نمی تواند سخن یک انسان الهی باشد.
قرآن پژوهی
🌙🌙۴۶- تدبر در آیه انشق القمر - ۱
✅ شق القمر در زمان پیامبر ص اتفاق افتاده و یا اینکه در شُرف قیامت اتفاق خواهد افتاد ؟
🔺 آیه ۱و۲ قمر:
«اِقْتَرَبَتِ الساعَةُ و اِنْشَقَ الْقمرُ * وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعرِضوا وَ يَقولوا سِحرٌ مُستَمِر»؛ قيامت نزديک شده و ماه خواهد شكافت - و هر گاه نشانه ای را ببينند روى گردانده، مى گويند: سحرى مستمر است
🔺 در آیات مربوطه ۳ کلمه بکار رفته که هر کدام ۲ معنی و مصداق متفاوت دارند و برای انتخاب هر یک از معانی باید دلیل ارائه شود .
1⃣در آیه اول فعل ماضی " انشق " مشترک لفظی بوده و علاوه بر زمان گذشته در مورد وقایع آینده نیز بکار میرود مانند فعل " نُفِخ فی الصور ۵۱ یس " و حتی در زبان فارسی نیز وقتی یکی به دیگری میگوید فردا میای بریم پیاده روی یا نه ؟ و جواب میده رفتیم ! یعنی قطعا خواهیم رفت .
2⃣ در آیه دوم واژه "آیه " به هر گونه نشانه حقانیت انبیا گفته می شود و در قرآن نیز در دو معنا بکار رفته : ۱- "جملات قرآن" ۲- کارهای خارق العاده انبیا مانند اژدها شدن چوبدستی
3⃣ واژه "سحر" نیز در دو معنا بکار رفته : ۱- در مورد جملات قرآن ۲- در مورد کارهای خارق العاده انبیا.
که چندین آیه قرآن شاهد مشترک لفظی بودن این دو کلمه است مانند آیه ۷ احقاف و ۴۳ سبا و ۳۰ زُخرف.
🔸این اشتراک لفظها و ظاهر کلمات ، قابلیت هر دو استنباط را داشته و از روی آیات سوره قمر دقیقا نمیتوان گفت که شق القمر در زمان پیامبر اتفاق افتاده یا نه ! و برای انتخاب هر کدام از این دو احتمال باید از آیات دیگر دلیل صریح ارائه شود .
✅ ادله معتقدین به وقوع در شرف قیامت :
1⃣ در هیچ آیه‌ای از قرآن به معجزه ای که پیامبر در مقابل منکران انجام داده باشند اشاره نشده .
2⃣ در هفت آیه (انعام ۳۷ و ۱۰۹ -یونس ۲۰ - عنکبوت ۵۰ - رعد ۲۷ - انبیا ۵ - طه ۱۳۳) به پیامبر ایراد میگیرند که چرا غیر قرآن معجزه ای نداری ؟ پیامبر جوابهای مختلفی میدهد چرا نمیگوید قبلا شق القمر کردم ؟
3⃣ در آیه ۵۱ عنکبوت خدا در جواب ایراد کفار که چرا پیامبر غیر قرآن معجزه ای ندارد میگوید که این قرآن برای اثبات حقانیت پیامبر کافیست اگر پیامبر معجزه دیگری نیز مشابه خواسته کفار داشت آیا خدا آنرا نیز ذکر نمی کرد ؟
4⃣ در آیه ۵۹ اسرا خدا در جواب ایراد کفار که چرا پیامبر غیر قرآن معجزه ای ندارد میگوید تصمیم گرفتیم به پیامبر هیچ معجزه مادی ندهیم چون ملتهای قبلی آنها را تکذیب کردند و بعد ناقه صالح را مثال میزند اگر پیامبر شق القمر کرده بود آیا آنرا مثال نمیزد ؟
5⃣ در سوره اسرا پس از بیان درخواست معجزه های کفار ، در آیه ۱۰۷ می گوید افراد بیغرض بعد از شنیدن قرآن ایمان آورده و 👈به سجده افتادند و در مورد موسی ع نیز دو بار تکرار شده که افراد جادوگر بعد از اژدها شدن چوب دستی ایمان آورده و 👈به سجده افتادند (در ۱۲۰ اعراف و ۷۰ طه) خوب اگر پیامبر شق القمر یا هر معجزه دیگری داشتند آیا قرآن به ایمان آوردن افراد هنگام دیدن آنها نیز اشاره نمیکرد ؟
✅ ادله معتقدین به وقوع در زمان پیامبر:
اکثر علمای شیعه و سنی به معجزه معتقدن و علامه طباطبایی برای اثبات وقوع شق القمر در دوره پیامبر ص دو استدلال ذکر میکند.
1⃣ واژۀ " آیَۀ " در آیه دوم سوره ناگزیر بر عبارت " انشَقَّ القَمَر " در آیه اول منطبق است که در زمان پیامبر اتفاق افتاده و چنین نیست که اشاره به معجزه و آیه ای در قیامت باشد که مشرکان آن را جادو بنامند زیرا در قیامت مجالی برای تکذیب معجزات وجود ندارد [المیزان ،ج19 ،ص55 و 60]
2⃣روایات بسیاری در منابع شیعه و سنی در مورد تحقق انشقاق قمر آمده است که به حد شهرت و استفاضه میرسد و جز ۳ نفر مخالفت نکردند[ج19،ص55]
نقد نظر علامه :
۱. مگر قرار است همیشه آیه بعدی با آیه قبلی مرتبط باشد؟ در آنصورت نباید در سوره های قرآن از موضوعات متعدد صحبت میشد !
بله آیه دوم سوره ارتباط ظاهری با آیه اول ندارد و این عدم ارتباط یک امر عادی در قرآن است .
۲. آیه دوم میخواهد شیوه کلی و همیشگی برخورد منکران با آیات انبیاء را نشان دهد اعم از معجزات معنوی یعنی کتاب آنها یا معجزات مادی یعنی تصرف آنها در طبیعت .
که مخالفان پیامبر را نیز شامل میشود چون پیامبر ص معجزه مادی نداشتند ولی معجزه معنوی که داشتند و پیامبر ناباوران جملات قرآن را نیز سحر و جادو می نامیدند که خود قرآن شاهد است مانند آیه ۷ احقاف و ۴۳ سبا و ۳۰ زُخرف
۳. مشابه این آیه در آیه ۱۴ و ۱۵ صافات تکرار شده (و اذا رَاَوا آیهً یستسخِرون) بدون اینکه ارتباطی با آیه قبلیش داشته و در آن از معجزه صحبت شده باشد.
✅علامه فضل الله لبنانی ،دکتر شریعتی، سروش،ترکاشوند ، بازرگان و یثربی ...نیز معتقدند شق القمر اتفاق نیفتاده و عدم معجزه ،بزرگترین امتیاز برای اسلام میباشدچون حساسیت مردم را از عجایب و غرایب به مسائل عقلی و اخلاقی برمیگرداند
✍انتخاب با شما
@eslam_e_aghlani
دیدار پاپ و آیت الله سیستانی
این دو با دیدار خود ثابت کردند معنویت هنوز می تواند در بشریت نقش افرین و بشر را بسوی صلح جهانی پیش برد.
این دو ثابت کردند می توان دیوارهای بلند تعصب دینی را شکست وکنار هم نشست وهدف مشترک را مطرح کرد.
این دو ثابت کردند می توان بر تاریخ خونبار گذشته ادیان بویژه خاطره جنگهای صلیبی خط بطلان کشید وطرحی نو در انداخت.
این دو ثابت کردند باید به دو پیامبر خدا جواب مثبت داد:
هم ندای عیسی که گفت بیایید ای همه گرانباران تا شما را اسایش دهم
و محمد که سخن حق را خواند که
بیایید باهم جایگاه کلمه مشترکمان را که غیر خدارا نپرستیم را با هم ارتقا دهیم
این دو ندا را شنید و برای ایحاد نگاه واحد به بشر پاسخ مثبت داد .
این دو ثابت کردند که اختلاف همه بزرگان ادیان مختلف و درگیری مذاهب گوناگون دیگه چه رسد به اخوند های محله ها راه بجایی نمی برد باید گفتگوی مذاهب وادیان وفرق را جدی گرفت و عمل کرد.
این دو ثابت کردند بدون داشتن توپ وتانک وقدرت اسلحه هم می توان حوزه سیاست را بدون خونریزی چرخش داد وقدرت نفوذ معنویت را جدی گرفت.
که چندسال قبل پاپ گفته بود باید الاهیون علیه ماتریالیست متحد شوند و بشر را با وحدت بسوی خدا ببرند وگرنه مادیگرایی روح بشر را تسخیر می کند
نکته مهم اینکه پاپ موقعیت سیستانی را بخوبی درک کرده واز خود افتادگی نشان داده است که بدیدار سیستانی امده است چرا که اگر ابتدا سیستانی می رفت بخشی از مرتجعین مذهبی ما برعلیه او بگفتگو می نشستند وفضا سازی می کردند ولی در غرب کسی علیه پاپ فضا سازی نمی کند
یاد ایت الله بروجردی هم جاودانه باد که با اهل سنت رابطه برقرار کرد.
درود بر این دو مصلح جهانی
مشخصات مسلمانان واقعی، طبق آیات قرآن:
ایمان به خداوند یکتا
ایمان به برپایی روز جزا
و نیکوکاری
دلیل:
۶۲ بقره و ۶۹ مائده
پیروان واقعی تمام انبیاء الهی، مسلمان هستند
«بهائیان ، مَحک مسلمانی ما!»
در این سالها مرتباً خبرهای تلخی از برخورد خشن و ناصواب با بهائیان شنیده میشود
از دستگیری و زندانی کردن آنها تا ممانعت از تحصیل و استخدام شان تا بر هم زدن کسب و کارِشان در بازار و امثالهم تا ممنوعیت هر نوع مراسمی حتی برای اموات شان! تا شکستن و درهم ریختن قبور مردگانِ آنها و...
از یکطرف خالق هستی «رمز موفقیت رسول خاتمش» را مردمداری و اخلاق نیکوی پیامبر در حقّ کسانی میداند که حتی در دشمنی با او بدترین جفاها را اِعمال می نمودند
در سایه اخلاق کریمانه فرستاده ای که جز برای رحمت و مهرورزی نیامد «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ»
نه تنها لجاجت‌ها رنگ باخت که تبدیل به قدرتمندترین علقه های دوستی گردید
لکن به او میگوید نه کلام سدید منِ خدا و نه هیچ فلسفه بافی دیگری نمی‌توانست جایگزین اِعجاز اخلاق کریمانهٔ تو باشد «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ»
زیرا اگر ذره‌ای تندخو و نامهربان بودی همه از اطرافت پراکنده می‌شدند «وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»(۱۵۹آل عمران)
و از طرف دیگر این فرمایش راهبردی حضرت صادق را داریم که خطاب به ما پیروان و محبانش میفرماید:«کونوا دعاة النّاس بالخیر بغیر السنتکم» و این یعنی اینکه عمل و رفتار ما منتسبین به اهلبیت ، باید بگونه‌ای باشد که هرکس در معاشرت با ما قرار گرفت عاشق و دلباختهٔ اخلاق و مرام دینی و انسانی مان شود
و این همان تأکید دیگر خدا خطاب به ما مدعیان پیروی از قرآن است که میفرماید نیکی و مهرورزی با تندی و بداخلاقی یکسان نیست بدی ها را نیز با آنچه شایسته و خوبتر است دفع کنید که در اینصورت دشمنی ها نیز تبدیل به زیباترین جلوه‌های دوستی میشود «وَلَا تَسْتَوِي.َ..بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ»(۴۳فصلت)
من نمیگویم بهائیت هم مکتب خودساخته ای در کنار هزاران مکتب ریز و درشت بشری و الهی موجود در جهان که هر یک بنوعی مشغول پرستش خالق خویش اند و شریعت و مناسک خاص خود را دارند و خدا نیز از ما میخواهد با اخلاق و رفتار نیک و زیبای مان فقط معرّف شخصیت خود باشیم و تلاش کنیم در مسابقه نیکی ها به شایستگی بدرخشیم و کاری به خوب و بد دیگران نداشته باشیم و قضاوت در خوب و بد سایر نحله ها و مکاتب را به خدا واگذاریم «لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا... لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ... فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ»(۴۸مائده)
که میگویم اگر یک بهایی بگوید اصلاً «منِ بهایی» یک گبر و کافرم
کافری که در کنار شما مسلمان ها متعهد به رعایت قانون و هنجارهای اجتماعی محل زندگی خویش است و سعی میکند حقوق دیگران را محترم شمرده و آزارش به احدی نرسد و زیستی مسالمت آمیز و مهرورزانه نسبت به هموطنان و همنوعانش داشته باشد
حال سؤال میکنم اگر منِ گبر یا کافر، گمراهم اما تویِ مسلمان چنین آئین و دستورات زیبایی داری و به اهل بیتی می نازی که سرآمد اخلاق حسنه دربرخورد با دگراندیشانی بوده‌اند که حتی دشمنی میورزیده‌اند!
شما بگو با این همه دستور قشنگ و الگوی حسنه ای که برای رفتارِ اخلاقی و مهرورزانه در مواجههٔ با دگراندیشانی داری که تصور می‌کنی باید هدایتشان نمود و قرآنت نیز میگوید اگر قرار است کسی را به راه حق دعوت کنی این دعوت حتماً باید حکیمانه و با بهترین اخلاقیات صورت گیرد «ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» [نحل۱۲۵]
و باز هم تاکید میکند که شما مأمور به این نیستی که بگویی چه کسی هدایت یافته و گمراه است و این قضاوت از شئون من است
لذا اگر کافر هم باشند دستور به رها کردن آنان و مهرورزی در حق ایشان داریم (۸ممتحنه)
بنابراین شما به چه مجوزی این بندگان خدا را مرتباً آزار میدهید؟ و کجای این اخلاق و رفتار فاسد و شیطانی تان با اسلام و حقایق زیبای دینی سازگاری دارد؟
دین برای تفاخر و دعوا نیامده و خدا هیچ نیازی به دفاع احمقانهٔ ما ندارد
شما را به خدا بیش از این مایه شرمساری اسلام و مسلمین نباشید
که اتفاقاً آپارتاید دینی و نوع برخورد با بهائیان در کشور ما محک و امتحانِ مسلمانی ما شده «لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ» و دنیا و آخرت مان را با همینگونه برخوردهای خوب و سازنده یا ناشایست و مخرّب خواهند سنجید
ضمن اینکه بگوئید این برخوردهای خشن و ظالمانه جز تخریب چهرهٔ دین و مظلومیت برجسته شده آنان چه نتیجه ای داشته است؟
اصفهان اکبر دانش سرارودی اسفند۹۹
/channel/NegahyDigar
سلام
احادیث الله
خود الله شاهد است
و خود رسول هم شاهد و ناظر بر ساز و کار نوشتن آن بوده
با توجه به آیه ذیل
Al-Furqan 25:5
وَقَالُوٓا۟ أَسَٰطِيرُ ٱلْأَوَّلِينَ ٱكْتَتَبَهَا فَهِىَ تُمْلَىٰ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
می رساند که آیات قرآن نوشته میشد
و دشمنان پیامبر با توجه به آین نوشته ها می گفتند اینها اساطیر الاولین هستند
قرآن یک سند هدایت کننده و الهی قطعا از اسناد تجاری هم مهم تر است
و باتوجه به آموزه آیه 282 سوره بقره
پیامبر هم قطعا از دقت لازم برای مکتوب شدن این سند هدایت کننده و الهی را داشته تا زمینه های انحراف و گمراهی بسته شود
Al-Baqarah 2:282
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُّسَمًّى فَٱكْتُبُوهُۚ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌۢ بِٱلْعَدْلِۚ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَن يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ ٱللَّهُۚ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ ٱلَّذِى عَلَيْهِ ٱلْحَقُّ وَلْيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُۥ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْـًٔاۚ فَإِن كَانَ ٱلَّذِى عَلَيْهِ ٱلْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُۥ بِٱلْعَدْلِۚ وَٱسْتَشْهِدُوا۟ شَهِيدَيْنِ مِن رِّجَالِكُمْۖ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَٱمْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ ٱلشُّهَدَآءِ أَن تَضِلَّ إِحْدَىٰهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَىٰهُمَا ٱلْأُخْرَىٰۚ وَلَا يَأْبَ ٱلشُّهَدَآءُ إِذَا مَا دُعُوا۟ۚ وَلَا تَسْـَٔمُوٓا۟ أَن تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَىٰٓ أَجَلِهِۦۚ ذَٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ ٱللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَٰدَةِ وَأَدْنَىٰٓ أَلَّا تَرْتَابُوٓا۟ۖ إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَاۗ وَأَشْهِدُوٓا۟ إِذَا تَبَايَعْتُمْۚ وَلَا يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌۚ وَإِن تَفْعَلُوا۟ فَإِنَّهُۥ فُسُوقٌۢ بِكُمْۗ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَۖ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱللَّهُۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ
با توجه به آیات قرآن
در نوشتن اسناد مهم مثل اسناد تجاری دو طرف معامله شاهد بودند یا شاهدانی میگرفتند که زمینه های سوء استفاده از بین برود و یا کم شود.
ولی احادیثی از پیامبر که به قرائت بعضی اهل فرق، مکمل قرآن هستند و بدون آنها قرآن و آموزه های دینی ناقص است (که مهم بودن این احادیث را می رساند) در چند قرن بعد بدون شاهد بودن سلسله راویان نوشته شده اند !
چطور می شود به این احادیث استناد کرد؟!
آیا رسول الله از این آموزه های مهم الهی باخبر نبوده که دستور به نوشتن احادیث خودش را دهد که زمینه های جعل و سوء استفاده بسته شود؟!
سلام عليكم
جناب سهيلى پور عزيز در تكميل فرمايشات جنابعالى و
در جواب كسانى كه ميگويند ما گناهكاريم و نزد الله متعال آبرو نداريم الله متعال ميفرمايد :
سوره زمر آیه 53
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
ترجمه:
بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
نهى از نااميدى از رحمتش كرده است
🌹🌷 آیت‌الله طالقانی: «اگر آن حساسیتی که علمای ما روی کفر داشتند، روی ظلم می‌داشتند، کفر به‌وجود نمی‌آمد؛ چراکه ظلم موجب کفر میشود». حال باید پرسید اگر آن حساسیتی که علمای ما به بی‌حجابی دارند، به فقر و حرام‌خواری، ناکارآمدی و بی‌عدالتی داشتند، نسل جوان دین‌گریز میشد؟
http://telegram.me/bavarh
حق با شماست.
توکل به عمل است و نه حرف.
و نه تنها توکل به عمل است بلکه تمام ....
با این اوصافی که ذکر شد؛ وادی توکل خیلی پرو پیچ و خم است و امتحاناتش از روی دره های پرشیب و گذر گاه های صعب العبور میگذرد.
وارد این وادی شدن شهامت میخواهد و متاسفانه خیلی از افراد از جمله خودم سر اولین امتحان جا میزنیم.
گاهی وارد بازی نشدن بهتر است از اینکه بخواهیم مرتب سر داور غر بزنیم و زبان به ناشکری و ناسپاسی باز کنیم.
سلام
دو عبارت قابل تامل برای توکل در آیات فوق ذکر شده
وعلی الله فلیتوکل المومنون
و علی الله فلیتوکل المتوکلون
در عبارت اول دعوت از مومنان برای ورود به وادی توکل شده ، تا یاد بگیرند چگونه محو و تسلیم شوند و به سمت تعالی در توکل سیر کنند
اما در عبارت دوم ، وعلی الله فلیتوکل المتوکلون ،، اشاره به این دارد که تنها اگر از متوکلین حقیقی هستی، میتوانی در این وادی قدم بزاری و استقامت داشته باشی
به عبارتی اگر اهل کارزار هستی ، کارزار کن، اگر نیستی ، از گردونه خارج خواهی شد..
توکل ، متوکل حقیقی میخاد تا عملا توکل کند و به صرف حرف و زبان نباشد
توکل تسلیم محض میخواهد..
ششدانگ تسلیم میخواهد..
و فقط اهل تسلیم میتوانند در وادی توکل بمانند
و به نوعی در عبارت دوم ، پیامش اینست که تا توکل را خوب درک نکردی ، در زمره متوکلان جایگاهی نخواهی داشت،،
لذا به محض اینکه گفتی توکل کردم، امتحانهای تو استارت میخورند
به حرف نیست
به عمل است
احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون
همینکه گفتی ایمان ، گفتی توکل ، برگه امتحانات عملی تو شروع میشوند،، و تا زمان تثبیت امتحان‌ها ادامه خواهند داشت..
