"اریش هونکر" ، رهبر آلمان شرقی میبیند که مردم در صف ایستادهاند.
او هم در صف میایستد و از فرد جلویی میپرسد که این صف برای چیست؟
جلویی جواب میدهد که مردم میخواهند اجازه سفر بگیرند و از کشور بروند.
هونکر متوجه میشود که با ایستادن او در صف مردم پراکنده شدند .
از یک نفر میپرسد که حالا چرا یک دفعه صف به هم خورد .
او هم میگوید :
وقتی که تو بروی دیگر لازم نیست ما برویم .
فقط یک نفر کافی است تا یک شهر آباد یا ویران شود !
@wallmobi
مصرف چه موادی باعث میشه که با فیلترشکن بیای توییتر و از کسی که همه زندگیتو فیلتر کرده حمایت کنی!؟؟
@wallmobi
یه روزی فقط یه خاطره میشی برای بعضی آدما؛
تلاشتو بکن که خاطره خوبی باشی ...
@wallmobi
عشق، اوج تکامل و قاطعترین مکانیزم بقا برای بشر است، نه به این دلیل که ما را تحریک میکند تا جفتگیری و تولید مثل کنیم، ما بدون عشق هم قادر به این کار هستیم!
بلکه چون عشق ما را به سمتی میکشاند که از نظر احساسی با اندک افرادِ ارزشمندِ دیگری پیوند بخوریم که به ما پناهگاهی امن در برابر طوفانهای زندگی عرضه میکند.
عشق محافظ ماست و طراحی شده تا حفاظت احساسی فراهم کند و ما بتوانیم با ناملایمات زندگی کنار بیاییم.
- سو جانسن
- محکم در آغوشم بگیر
@wallmobi
خواسته هام یا خیلی گرونه، یا چاقم میکنه یا حامله ام میکنه یا میبرتم جهنم.🚶🏻♀
@wallmobi
فوتبال عربستان رو ببنید حسرت بخورید یه عمر اینارو مسخره میکردیم و حالا خودمون...
@wallmobi
وما یُدریك لعلّ السّاعة تکونُ قریباً
و تو چه میدانی شاید موعدش نزدیک باشد🕊
@wallmobi
در جنگ جهانی دوم سربازی نامهای با این متن برای فرماندهاش نوشت:
جناب فرمانده اسلحهام را زیر خاک پنهان کردم،
دیگر نمیخواهم بجنگم!
این تصمیم بخاطر ترس از مرگ یا عشق به همسر و فرزندانم هم نیست... راستش را بخواهی، بعد از آنکه یک سرباز دشمن را کشتم، درون جیبهایش را گشتم و چیز عجیبی دیدم.
روی یک تکه کاغذ آغشته به خون نوشته شده بود:
پدر از روزی که تنهایم گذاشتی هر صبح تا غروب جلوی در چشم به راه تو ام... “پدر جان، بخدا اگر این بار برگردی تو را محکم در آغوش میگیرم و اجازه نمیدهم دوباره به جنگ برگردی...”
من این کودک را در انتظاری بیهوده گذاشتم.
او تا چند غروب دیگر چشم انتظار پدر خواهد ماند؟
@wallmbi
تمام دارایی یک خانواده فرزندشه، چه ۱۰ ساله چه ۳۰، اونا رو ک بگیری ایدئولوژی و قدرتت دیگه حریفشون نمیشه
@wallmobi
یه دقیقه دیگه تو این شهر معلوم نیست کی زندهست کی مرده.
اگه قرار باشه من یه دقیقه دیگه زنده باشم، فکر کردم دلم میخواد یه چیزایی بهت بگم که هیچوقت بهت نگفتم! اینکه من چقدر قیافهتو، صداتو، لحن حرف زدنتو، خندههاتو، همین آرایش ناشیانهی قشنگی که کردی رو دوست دارم...
🎥 بمبیکعاشقانه
@wallmobi
الان تنها چیزی که تو این هوا می چسبه چاییه، البته توی کافی شاپ، کافی شاپ فرودگاه، درحالی که بلیطت رو میزه، و قراره بری و دیگه هیچ وقت برنگردی.
@wallmobi
یه خانمی تو مشهد یخ ریخته تو کلمن راه افتاده تو خیابون داد میزنه: «یخ داریم، یخ واسه بچهها. کسی برای بچهها یخ لازم داره؟»
سورئالترین حالتهای عزاداری و فریاد زدن رنج و درد رو این روزها داریم تجربه میکنیم.
@wallmobi
پیشنهاد زهرا شیخی، نماینده حکومت در مجلس انقلابی :
اروپا بابت امنیت کشتیهایش در عبور از تنگه هرمز باید عوارض بدهد !
و پاسخ حسین دهباشی به این نماینده بیسواد : دخترم دول دنیا عوارض کانال هایی را می گیرند که از میان خاکشان می گذرد ولی تنگه هرمز ابراه بین المللی است
خراج از این مسیر در رده اقدامات دزدان دریایی اهل سومالی است
@wallmobi
يه جوري پوشك بچه گرون شده داريم سعي ميكنيم بچمون اولين حرف بجاي مامان بابا ...
بگه جيش دارم😂😂
@wallmobi
میدونید معنی اینترنت بدون فیلتر برای اساتید دانشگاه چیه؟
یعنی شما باید تو ایران حداقل ۲۲ سال درس بخونی و دکترا بگیری و چند سال دیگه هم زحمت بکشی استاد بشی تا به اینترنت آزاد دسترسی پیدا کنی. چیزی که تو کشورهای دیگه به راحتی در دسترسه :)))
@wallmobi
آزادی سیاسی یعنی اینکه انسانی به انسان دیگر زور نگوید. اساسیترین عامل تهدید آزادی قدرت تحمیل و زور است، چه از جانب حاکم، چه دیکتاتور، چه حکومت اقلیت، چه اکثریت موقت. حفظ آزادی نیازمند آن است که بتوان تا حد امکان از تمرکز قدرت جلوگیری کرد و موانع توزیع قدرت را از پیش رو برداشت... با حذف نظام فعالیت اقتصادی از حیطۀ نظارت قدرت سیاسی، بازار ریشۀ قدرت تحمیلی را از جا برمیکند. یعنی بازار به قدرت اقتصادی اجازه میدهد که بر قدرت سیاسی نظارت داشته باشد، نه آنکه دست به تقویت آن بزند...
بیتردید یکی از ویژگیهای جامعۀ آزاد این است که افراد حق دارند صراحتاً در جانبداری از اِعمال تغییرات بنیادین در ساختار جامعه سخن بگویند و آن را تبلیغ کنند، بهشرط آنکه در جانبداریِ خود به اقناع و ترغیب قناعت نمایند و هرگز متوسل به زور یا هر وسیلۀ تحمیل دیگری نشوند.
کاپیتالیسم، پل بولز، ترجمۀ شیرین سادات صفوی (۱۴۰۰). نشر نی.
@wallmobi
خداوندا!
رزق و روزی ما را از جایی مقرر کن
که لقمههایمان مجبورمان نکنند
چشممان را بر روی حق ببندیم ..
@wallmobi
🔴 در نظام های دیکتاتوری
همه چیز خوب به نظر میرسد
حتی ۱۵ دقیقه قبل از فروپاشی
@wallmobi
در جواب کسی که همهی پولهاش را کتاب میخرد نگویید «الکترونیک بخر» یا «پیدیاف بخوان». یک وجه اعتیاد و بیماریِ کتابخوان، آرشیوداری و کتاببازی است. جسمِ کتاب، جنسِ جلدش، بوش و تمیزیِ فیزیکش و لحظهی معاشقهی پوستِ دست با کاغذهاش آنقدر مهم است که آن دو جمله فقط میفِسُرد و بس.
@wallmobi
«سلامٌ لأرضٍ خُلقت للسلام
و ما رأت یوماً سلاما.»
سلام بر زمینی که برای صلح آفریده شد
و هیچ روزی رویِ صلح ندید.
✍
@wallmobi
روزی از میان این همه درد ،
امید میروید ...
آن روز نزدیک است ،
"امید داشته باش "
برای روزهایِ خوب
" امید داشته باش "
برای آیندهای روشن ،
" امید داشته باش "
و خود را در میانِ تاریکی ،
محبوس نکن
که روزهایِ روشن نزدیک است ؛
" امید داشته باش "
آن روز تمام دردها آنی دربرابر چشمانت میگذرند ؛
به روزهایِ روشن ، به آسمانِ صاف ،
به رویاهای دست یافتنی
" امید داشته باش"
@wallmobi
هر وقت روی دفترچه بیمه این جمله رو میخونم، به فکر فرو میرم و به خانوادههای کمدرآمدی فکر میکنم که یکی از اعضای خانواده سرطان گرفته یا عمل جراحی سنگین داره. کدوم جمله؟ ما میخواهیم اگر کسی در یک خانواده مریض شد، بیش از رنج مریض داری رنج دیگری نداشته باشد.
واقعا عملی شد این جمله؟
@wallmobi