کتاب خواندن یک تفریح نیست، یک نیازه... 📚📚📚 کتاب میخوانم چراکه زندگی مرابس نیست #فرناندو_پسوآ کانال اصلی: @aramesh13577
مردان هنگام ستایش از نیکی زنی نسبت به خودشان نزد دیگران و حتی نزد خودشان، صادق اند، هر چند که در نهایت، در بطن رابطه شان نگرانی دردناکی همواره جریان دارد، جریانی پنهانی که از آن با دیگران چیزی نمی گویند یا ناخواسته با کنجکاوی ها و پرس و جوهایشان فاشش میکنند.
👌👌
ص۹۴
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
از سنی به بعد، روحِ کودکیمان و روحِ مُردگانی که زادهشانیم، میآیند و ثروتها و بداقبالیهایشان را ،مشت مشت نثار ما میکنند، از ما میخواهند که در عواطف تازهای که حس میکنیم، شریک باشند و ما با حذف چهرههای گذشتهشان، آنان را به قالب این عواطف میریزیم و چیز تازهای می سازیم.
ص۹۳
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
در تمنا ، که تنها عاملی است که به وجود و منش کسی علاقهمندمان میکند، به سرشت خودمان وفادار میمانیم.
ص۹۰
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
گفت: «عزیز» یا «عزیزم» و به دنبالش نامم را می آورد؛ که اگر به راوی این داستان نام نویسنده اش را بدهیم می شد: «عزیز مارسل» یا «عزیزم، مارسل» از آن پس در خانواده به هیچ زن خویشاوندی اجازه نمی دادم که او هم به من «عزیز» بگوید، تا مبادا ارج یگانگی کلمات دل انگیزی که آلبرتین میگفت ،از آنها گرفته شود.♥️
ص۸۸
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
آدمها، حتی آنان که دربارهشان آنچنان خیال میپرداختهایم که دیگر جز تصویری، جز چهرهای به قلم بنوتزو گونزولی بر زمینهای سبزگون به نظر نمیآمده اند، و فقط میشده باور کنیم که دگرگونیهایشان تنها به تغییر نقطه دید ما، فاصله مان با آنها و چگونگی نورپردازی وابسته بوده است، این آدمها در همان حال که نسبت به ما تغییر میکنند در درون خود نیز دگرگون می شوند؛ و چهره ای که در گذشته فقط نیمرخی بر زمینه دریا بود غنا، جسمیت، رشد یافته بود.
ص۸۲
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
عشق اغلب چیزی نیست جُز تداعی تصویر دختری ،به دل تپیدن هایی که از انتظار بی پایان و بیهوده، و از بدقولی دخترخانم جدا نشدنی است. [ که در غیر اینصورت زود از او به ستوه میآمدیم.]
ص۷۹
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
دختر دیگری که همه جاذبه اش در سرکشی و خشونتی بوده است[که امید داشته ای به دلخواه خود نرمش کنی] مثلاً دختر بیرحمی که در بلبک درست از روی سر پیرمردانی وحشت زده میپرید ،چه دلسردت میکند؛ هنگامی که جنبه تازه اش را در حالی میبینی که با او از مهر و هیجانِ یادآوری آن همه خشونتش با دیگران سخن میگویی، و او از همان آغاز اعتراف میکند: که خجالتی است، آن چنان میترسد که هیچگاه نمیتواند در دیدار اول با کسی حرف درستی بزند و باید پانزده روزی بگذرد تا بتواند راحت گفت و گو کند.
ص۷۸
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
وقتی به نقاشی و سپس نقاشِ دیگری، دل بسته باشیم ؛می شود که سرانجام شیفته همه موزه شویم و این شیفتگی سرد و بیروح نیست...! چه از عشق هایی پی در پی ساخته شده است ؛که هر کدام در زمان خود انحصاری بوده، سرانجام گرد هم آورده و با یکدیگر آشتی داده شده اند.🫠👌
ص۷۶
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
هرچقدر هم که درونِ حبابی از خلأ زندگی کنی، تداعیها و خاطرهها همچنان کار خودشان را میکنند.
ص۳۱
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
بنابر سرشتم همواره دنیای احتمالات را راحت تر از واقعیت ملموس دریافتهام. این ویژگی به شناخت جان کمک میکند، اما مایه آن می شود که همه آدم را گول بزنند.
ص۳۰
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
شاید عشق چیزی نباشد ،جز پراکنش تکانهایی که در پیِ هیجانی ،جان را میلرزانند.
ص۲۶
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
خنده، بیشتر از دوستی سخن می گوید؛ اما قلابهای کوچک و براقِ گیسوان شکوفا، که با جسم آدمی خویشاوندتر و انگار تبدیلِ بدن به موجاند، تمنا را بهتر صید می کنند.
ص۲۴
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
هر طبقه اجتماعی آسیب شناسیِ خاصِ خودش را دارد.
ص۲۱
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
زندگی اگر بخواهد باز یک بار دیگر آدمی را از رنجی آزاد کند، که ناگزیر مینموده است، این را در شرایطی چنان متفاوت، و گاه تا آن حد متضاد میکند؛ که تصور یکسان بودنِ لطف هایش تقریبا کُفرآمیز جلوه کند.
ص۱۴
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
پایان فایلهای صوتی
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
لحظه های شیرین، شاد، بظاهر بیگناهانه، که با این همه امکان فاجعه در آنها انباشته می شود. که همین زندگی عاشقانه را از همه پرتضادتر میکند، که در آن باران گوگرد و قطران از پی شادمانهترین ساعتها میبارد، که سپس، نابرخوردار از شهامت عبرت گرفتن از نامرادی، دوباره بیدرنگ به بازسازی بر دامنه دهانهای میپردازیم که از آن جز فاجعه فوران نمی کند، غفلت کسانی را داشتم ،که شادکامی شان را همیشگی می پندارند. درست به همین دلیل که این شیرینی، برای زاده شدنِ رنج، ضروری بوده است.
ص۹۴
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
- راستی بگویید ببینم، امروز وقتی برگشتم، صدای پایم را شناختید، حدس زدید منم؟
- خوب، طبیعی است، مگر میشود اشتباه کرد. مگر میشود، که آدم صدای پای کبکش را از میان هزارتای دیگر نشناسد.
ص۹۱
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
عشق از یک ساعتِ دلشوره دربارهی یک آدم، ازاین تردید زاده میشود که آیا میتوان نگهش داشت یا اینکه می گریزد، چنین عشقی با نشانهی انقلابی که بوجودش آورده همراه است و چندان شباهتی به تصویری ندارد که تا آن زمان از آن آدم داشتهایم.
ص۸۹
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
شاید لازم باشد آدمها توانایی آزار بسیار داشته باشند ،تا در ساعتهای بی آزاریشان از همان آرامش تسکین دار طبیعت برخوردارت کنند.
ص۸۶
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
هنگامیکه دوباره میبینیم این شمایلهایی را که در حافظهی کامل نگاهشان داشتهایم، از ناهمسانیشان با آدمی که میشناسیم حیرت میکنیم، تازه میفهمیم که روز به روز عادت، چه چهره پردازیها میکند.
ص۸۰
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
عقل هم البته حكم بسیار قاطع تری نخواهد داد ؛چه با دریافت این که عیبِ غالب در فردی، خوشبختانه در فرد دیگری پیدا نمی شود؛ به این نتیجه میرسد که آن عیب را حُسنِ ارزشمندی جبران میکند.
ص۷۹
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
دیگر این که آلبرتین سطحی نبود. وقتی تنها بود، بسیار مطالعه میکرد؛ و اگر با هم بودیم، برای من کتاب میخواند، بغایت هوشمند شده بود. به من می گفت: [و البته اشتباه میکرد] «وحشت میکنم از فکر این که اگر با شما نبودم آدم احمقی باقی میماندم، انکار نکنید شما چشم مرا به دنیایی از تفکر باز کردید که نمی دانستم وجود دارد و این یک ذره چیزی را که یاد گرفته ام، فقط مدیون شمام.»
ص۷۶-۷۷
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
آنچه سرمستانه با گوشِ جان می شنیدم ،آوای تازه ویولنِ درونم بود. تارهای این ساز را تفاوت های ساده دما و روشنایی بیرون شُل یا سفت میکند. و وجود آدمی، این سازی که یکسانی عادت، آن را از صدا انداخته است، از آن تفاوتها، از آن تغییرها که منشأ هر گونه موسیقی است، به نوا درمی آید؛ هوایِ برخی روزها، در جا آدمی را از کوکی به کوک دیگر می برد. 🎻🫠
ص۳۲
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
وقتی با او بیرون می رفتم ،همین که یک لحظه از من جدا میشد ،دلم شور می زد، مجسم می کردم که با کسی حرف زده یا فقط او را نگاه کرده است. اگر خلق خوشی نداشت فکر میکردم با حضورم او را واداشته ام که از کاری بگذرد یا آن را به بعد بیندازد. واقعیت هرگز هیچ نیست ،جز آغازِ راه مجهولی که بر آن چندان دور نمیتوان رفت؛ چه بهتر که چیزی ندانی... هر چه کم تر فکر کنی ،شواهد هر چه کمتری در اختیار حسادت بگذاری!
ص۳۱
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
همان گونه که یک بیماری مزمن با کوچکترین انگیزه عود میکند، گرایش کسی هم که چنان حسادتی را برمی انگیزد با استفاده از هر فرصتی می تواند دوباره، با کسان دیگری آغاز شود.
ص۲۸
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
حقیقت آنقدر برای خودِ آدم تغییر می کند، که دیگران بزحمت از آن سر در میآورند.
ص۲۵
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
از آن نوع زنانی بود ،که نمی توانند دلیل آنچه را که حس میکنند، دریابند. لذتِ پوستی صاف و با طراوت را ناشی از محسنات معنوی مردی میانگارند ،که به نظرشان آینده خوشی را نصیبشان خواهد کرد...!
ص۲۴
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
در میان همه شخصیت هایی که فرد را می سازند، ضروری تر از همه آنهایی نیستند که نمایان ترند. در من زمانی که بیماری سرانجام این شخصیتها را یکی پس از دیگری به خاک انداخته باشد، هنوز یکی دوتایی سخت جان تر از بقیه باقی خواهند ماند، بویژه فیلسوفی که تنها زمانی خوش است که میان دو اثر هنری، دو حس، بخشِ مشترکی را کشف کرده باشد.
ص۱۶-۱۷
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
واقعیت با آنکه ضروری است یکسره قابل پیش بینی نیست، و کسانی که نکته دقیقی را درباره زندگی آدم دیگری می شنوند؛ بی درنگ از آن نتیجه هایی می گیرند، که وجود ندارد و در آنچه تازه دریافتهاند ؛توجیه چیزهایی را می بینند، که هیچ ربطی به آن ندارد.
ص۱۴
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_ششم
#اسیر
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ
اما سرنوشت گاهی خوش دارد، پایانِ زندگیهای طولانی را زیبا کند.
ص٣٢۴
📚#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
📕#سدوم_و_عموره
✍#مارسل_پروست
#مهدی_سحابی
#نشر_مرکز
#جلد_پنجم
❏ʋɛռʊֆɮօօᏦ