-
نظرات و پیشنهادات جهت بهبود کیفیت کانال @MahdiRazagh52
فائزه — معلم #موسیقی
.
انسان دو نوع معلم دارد:
آموزگار و روزگار
هرچه با شیرینی از اولی نیاموزی،
دومی با تلخی به تو می آموزد.
#ژاوتگ_تزو
.
گفت استاد: مبَر درس از یاد
یاد باد آنچه مـرا گفت استاد
یاد باد آن‌که مـرا یاد آموخت
آدمی نان خـورَد از دولتِ یاد
هـیچ یـادم نـرود ایـن مـعـنـی
کـه مـرا مــادرِ مـن، نـادان زاد
پــدرم نـیـز چـو اسـتـادم دیـد
گــشــت از تـربــیــتِ مــن آزاد
پـس مرا مـنّـت از اسـتـاد بُـوَد
که به تعلیمِ من اسـتاد اِسـتـاد
هرچه می‌دانست، آموخت مرا
غـیـرِ یک اصل که ناگفته نـهـاد
قـدرِ اســتــاد نــکــو دانــسـتـن
حـیـف! اسـتـاد به من یـاد نـداد
#ایرج‌میرزا،
روز معلم رو به همه آموزگاران و مدرسین
طریقت
. علم ؛ عشق ؛ معنا ؛ معرفت رو
تبریک عرض میکنم
.
در کلاس روزگار،
درس‌های گونه گونه هست:
درس دست یافتن به آب و نان!
درس زیستن کنار این و آن.
درس مهر،
درس قهر،
درس آشنا شدن.
درس با سرشک ِ غم ز هم جدا شدن!
در کنار این معلمان و درس‌ها،
در کنار نمره های صفر و نمره های بیست؛
یک معلّم بزرگ نیز
در تمام لحظه ها، تمام عمر!
در کلاس هست و در کلاس نیست!
نام اوست: مرگ!
و آنچه را که درس میدهد؛
"زندگی" است!
. #فریدون_مشیری
.
جان من! جان من فدای تو باد
. هیچت از دوستان نیاید یاد
. آن که هرگز بر آستانهِ عشق
. پای ننهاده بود، سَر بنهاد...!
#شیخ اجل سعدی از غزل ۱۵۴
. درود ،
. . . شوق بیدار بامداد؛
. از یاد روی توست،
. " نام قشنگ دوست"
. لحظات فرخ باد و شادمان
🌹
🌹
احمد ظاهر
خواننده محبوب شیر دره پنجشیر
احمد شاه مسعود
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد
کس راه در این کلبه ویرانه ندارد
دل را به کف هر که دهم باز پس آرد
کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
.
سخت به ذوق میدهد باد ز بوستان نشان
صبح دمید و روز شد خیز و چراغ وانشان
خرقه بگیر و می بده باده بیار و غم ببر
بی‌خبرست عاقل از لذت عیش بیهشان
#شیخ اجل سعدی از غزل ۴۵۳
"درود بر خوبان عاشق مسلک"
"بامدادتان فرخ باد"
🌹
.
با عشق فشانی رهنمایان آرامشگر
دورباد از روان آدمی
آتش اندوه و نیستی؛
روز روان شناس را به تمامی درمانگران و
کاهندهای آلام و زخمهای روحی
تبریک عرض میکنم
.
آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگریزم
#فروغ فرخزاد
.
برجَه طرب را ساز کن
عیش و سماع آغاز کن
خوش نیست آن دف سرنگون
نی بی‌نوا آویخته
دف دل گشاید بسته را
نی جان فزاید خسته را
این دلگشا چون بسته شد
و آن جان فزا آویخته
#مولانا از غزل ۲۲۷۵
با درود،
.از بامداد و پگاه؛
تا بی گاه و شامگاه،
زمین،
روشن از فروغ عشق باد و آگاهی و مهر
نگاه...به هر لحظه.
.
خوشا به حالِ کسی
که لحظه لحظه‌اش،
از بانگ ِ عشق سرشار است!
#فریدون_مشیری
وقتتون به میل و دل
ما ناجیزتربن قطرات بارانیم
که در تلعلع گل
هیج سهمی جز طراوت عشق نمیدانیم
النا سید عبدالوهاب با نام هنری شیرین عبدالوهاب یکی از خواننده های محبوب مصر و یکی از چهره های شناخته شده و مورد توجه دیگر مردمان کشورهای عربی میباشد
اجرایی که مشاهده خواهید کرد یکی از اجراهای بسیار قوی و موفق در کنسرتی که سال گذشته(2024) در عربستان برگزار شد میباشد
خواهید دید که اجرای زیبای این هنرمند توانا چگونه تماشاچیان و حتی رهبر ارکستر را تحت تاثیر قرار میدهد
امیدوارم از دیدن این کلیپ هم لذت ببرید
.
شاد باشید ای محبان
در نیاز
بر همین در که شود
امروز باز
#مولانا مثنوی دفتر چهارم
بادرود.
لبخند زیبای بامداد؛
زیبند چهره همه مردمان باد.
به هر لحظه. ....تا همیشه
🌹
.
گویند رمز عشق
مگوئید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تقریر می‌کنند
#حافظ از غزل ۲۰۰
به مناسبت ۱۲ اردیبهشت سالروز آسمانی شدن استاد محمد رضا لطفی(یادش گرامی)
«من معلّم هستم»
زندگی ، پشت نگاهم جاریست
سرزمین کلمات ، تحت فرمان منست
قاصدک‌های لبانم هر روز سبزه‌ی نام خدا را به جهان می‌بخشد
«من معلّم هستم»
گرچه بر گونه‌ی من سرخی سیلی صد درد ، درخشش دارد
آخرین دغدغه‌هایم اینست :
نکند حرف مرا هیچ‌کس امروز نفهمید اصلاً؟
نکند حرفی ماند؟
نکند مجهولی روی رخساره‌ی تن سوخته‌ی تخته‌سیاه جا مانده‌ست؟
«من معلّم هستم»
هر شب از آينه‌ها می‌پرسم :
به کدامين شيوه؟
وسعت ِيادِ خدا را
بکشانم به کلاس؟
بچه‌ها را ببرم تا لب ِدرياچه‌یِ عشق؟
غرق ِدریایِ تفکّر بکنم؟
با تبسّم يا اخم؟
با یکی بود و نبود، زیر یک طاق کبود؟
یا کلاغی که به خانه نرسید؟
قصّه‌گویی بکنم؟
تک به تک یا با جمع؟
بدوم یا آرام ؟
«من معلّم هستم»
نيمکت‌ها نفس گرم ِقدم‌هایِ مرا می‌فهمند
بال‌هایِ قلم و تخته‌سياه
رمز ِپرواز ِمرا می‌دانند
سيب‌ها دست ِمرا می‌خوانند....
«من معلّم هستم»
درد ِفهميدن و فهماندن و مفهوم شدن
همگی مال من است....
«فریدون مشیری»
.
زمان عیش و طرب در
خمار میگذرد
به هوش باش که می در
قدح نمیماند
#عارف قزوینی
"همه دارایی شما"
" اکنون ولحظه حال است. "
"لحظات به میل و دل"
🌹
تصنیف «عمو نوروز»
(دستگاه شور)
▫️خواننده: شهرام ناظری
▪️شاعر: پوریا سوری
▫️آهنگساز: تهمورس پورناظری
▪️هم‌آوازان: سحر بروجردی و دنیا کمالی
تقدیم به همراهان عزیز
.
چو خشنود داری جهان را به داد
توانگر بمانی و از داد شاد
همه ایمنی باید و راستی
نباید به داد اندرون کاستی
چو شادی بکاهی بکاهد روان
خرد گردد اندر میان ناتوان
#فردوسی
مرگ،
به کمین نشسته در فنجان قهوه‌مان
در کلید خانه‌مان
در گل‌هایِ بالکن‌مان
میان صفحات روزنامه‌ها
و در حروف الفبا
و ما اکنون ای بلقیس
بار دیگر وارد می‌شویم به دوران جاهلیت
آری که فرو می‌رویم در وحشی‌گری،
عقب افتادگی، پلیدی و پستی
وارد می‌شویم به عصر بربرها
چرا که نوشتن سفری‌ست
میان دو ترکش...
چرا که آرمان شد
ترور پروانه در پیله‌ی خویش...
نزار قبانی
.
آفتاب رخش امروز
زهی خوش که بتافت
که هزاران دل از او
لعل بدخشان شده است.
#مولانا از غزل ۴۲۳
با درود...
دل تان زنده به عشق
و جان تان جاری مهر در زمین باد...
به هر بامداد، تا همیشه.
⬛️ وطنم ای شکوه پا برجا
در دل التهاب دورانها
کشور روزهای دشوار
زخمی سربلند بحرانها!
⚫️⚫️⚫️ تسلیت به همه‌ی خانواده‌های داغدار و مظلوم بندرعباس! و با آرزوی سلامتی برای مصدومان حادثه
.
شعر و صدای:
قیصر امین‌پور
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده‌ایم
اگر خون دل بود ما خورده‌ایم
اگر دل دلیل است آورده‌ایم
اگر داغ شرط است ما برده‌ایم
اگر دشنه‌ی دشمنان ، گردنیم
اگر خنجر دوستان گرده‌ایم
گواهی بخواهید: اینک گواه
همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده‌ایم
.#قیصر_امین‌پور
.
. سر ز مستی برنگیرد
. تا به صبح روز حشر
. هر که چون من در ازل
. یک جرعه خورد از جام دوست
. گر دهد دستم کشم دردیده
. همچون توتیا
. . خاک راهی کان مشرف گردد
. . از اقدام دوست
. #حافظ از غزل ۶۲
. . درود دوستان و همراهان
. . هربامداد و بیدار،
. مردمان؛ به مهر باد و امیدوار...
🌸✨
. جز یاد دوست
. هر چه کنی عمر ضایع است
. جز سر عشق
هر چه بگویی بطالت است...
🌸✨شیخ اجل سعدی از غزل ۵۵
با درود...
. دل تان زنده به عشق
و جان تان جاری مهر در زمین باد...
. به هر بامداد، و هر لحظه
.
گر تو را بخت ، یـــار خواهد بــود
عـــشـق را با تو کـار خواهد بـود
عمر بـی عاشقی مدان بـه حساب
کان برون از شمار خــواهــد بـود
#مولانا از غزل ۹۷۴
عصر آدینه به مهر و عشق
.
یا رب این بوی که امروز به ما می‌آید
ز سراپرده اسرار خدا می‌آید
بوستان را کرمش خلعت نو می‌پوشد
خستگان را ز دواخانه دوا می‌آید
آنک سرمست نباشد برمد از مردم
تا نگویند کز او بوی صبا می‌آید
#مولانا از غزل ۸۰۵
با درود،
روشنای بامداد،
فروغ چهره های پرامید باد و
پر لبخند و شاد.به هر لحظه