🎼حریق خزان بود
همه برگ ها آتش سرخ
همه شاخه ها شعله زرد
درختان همه دود پیچان
به تاراج باد...
🖋فریدون مشیری
🎤 علیرضا قربانی
@tarikhbook
– کشف کتیبهای از دوره هخامنشیان که اثبات میکند کوروش و زرتشت با یکدیگر در شهر بلخ، دیدار کرده بودند.
+ 👈 بزنید اینجا و ماجرا را در اینستاگرام بخوانید 👉
🎬امام احمد غزالی روزی در مجلس وعظ گفت: ای مسلمانان، هرچه من در چهل سال از سر این منبر شما را میگویم، فردوسی در دو بیت گفته است، اگر بر آن عمل کنید رستگار خواهید شد:
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدنِ دادگر پیشه کن
به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
#مهدی_الهی_قمشه_ای
@tarikhbook
هر دردی ، درمانی دارد و هر زخمی ، ضمادی . اما درد و زخمی که ناشی از مرض گسترش اندیشه و اگاه شدن از نکبت های دنیا باشد ، بی درمان است . این درد ، مغز را می خراشد و روح را دچار زخم های عمیق میکند . زخم هایی آزار دهنده که تا عمق جان ریشه کرده و همچنان که به درون میخزد ، آرامش را ربوده و آدمی را به هستی و نیستی مشکوک میسازد..
📕 کتاب : مسلخ روح
✍ اثر : #بهمن_انصاری
@rahebasoykhoshbakhtimr
🎬او را ز گیسوان بلندش شناختند
ای خاک این همان تن پاک است؟
انسان همین خلاصه خاک است؟
#هوشنگ_ابتهاج_سایه
@tarikhbook
نگاهی حرفهای و علمی به فرهنگ، تمدن و تاریخ ایران باستان
با استاد بهمن انصاری در اینستاگرام همراه شوید
👇👇👇👇👇👇👇
Instagram.com/Bahman.AnsarY
Instagram.com/Bahman.AnsarY
Instagram.com/Bahman.AnsarY
👆👆👆👆👆👆👆
🎬 آب شده ای
در اندوه اسبها
دلتنگی دره ها
قطرات شبنم....
🎙شعر و صدای "شمس لنگرودی"
@tarikhbook
⭕️ جشن سپندارمذگان، ٢٩ بهمن یا ۵ اسفند؟
تا پیش از حمله اعراب و از دسترفتنِ شکوه ایران، بیش از ٢٠ جشن ملی و دهها جشن محلی در تقویم ایران باستان وجود داشت. این جشنها اغلب به مناسبت گرامیداشتِ ایزدان گوناگون که مظاهری از طبیعت بودند برگزار میشد.
در تقویم ایرانیان، هر یک از ٣٠ روزِ ماه، به نام یک ایزد مُزیّن بود. برای مثال برخی از روزهای سال بدینگونه نامیده میشد:
روز اول ماه: هرمزدروز (اهورامزدا روز)،
روز دوم: بهمن روز،
روز سوم: اردیبهشت روز،
روز چهارم: شهریور روز،
روز پنجم: سپندارمز روز (اسفند روز)،
روز دهم: آبان روز،
روز سیزدهم: تیر روز،
روز شانزدهم: مهر روز،
روز بیستم: بهرام روز،
و...
هرگاه نام روز و نام ماه با هم برخورد میکرد، آن روز را جشن میگرفتند. مثلا روز شانزدهم (مهر روز) از ماه مهر، جشن مهرگان یا روز سیزدهم (تیر روز) از ماه تیر، جشن تیرگان و یا روز دوم (بهمن روز) از ماه بهمن، جشن بهمنگان برگزار میشد.
بدینترتیب در روز پنجم (اسفند روز یا سپندارمذ روز) از ماه اسفند (سپندارمذ)، جشن اسفندگان (سپندارمذگان) برگزار میشد.
سپندارمذ ایزدبانوی نگهبان زمین بود. این نام در دوران هخامنشی به گونه سپنتهآرمَئیتی تلفظ میشد. در دوران بعدی به تدریج به سپندارمذ و سپند و اسپند و اسفند تغییر پیدا کرد. بر پایه گزارش ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه، در این روز مردان ایرانی به زنان خود هدایایی میدادند و او را سپاس میگفتند. نام دیگر این جشن در دوران ساسانی، جشن «مَرد گیران» بود که اشاره به اخذ هدایا از مردان داشت. از هدایای مرسوم این روز، «نبشته شادباش» بود که امروز به آن کارت تبریک میگوییم.
اخیرا عدهای طی یک نظریه بیاساس و مضحک، معتقدند که با توجه به ٣٠روزه بودنِ تقویم ساسانی و ٣١روزه بودنِ تقویم خورشیدی در ۶ماهه دوم سال، بایستی جشن سپندارمذگان را ۶ روز زودتر و در تاریخ ٢٩بهمن برگزار کرد! البته این عقیدهای بیبنیاد است و همانگونه که جشن مهرگان در «مهر روز از مهر ماه» یا جشن تیرگان در «تیر روز از تیرماه» برگزار میشود، جشن سپندارمذگان (اسفندگان) هم بایستی در روز مخصوص به خود یعنی «سپندارمذ روز از سپندارمذ ماه» (اسفند روز از اسفند ماه) برگزار شود. ظاهرا این تغییر خندهدار جشن از ۵اسفند به ٢٩بهمن، برای نزدیکتر کردنِ این روز به جشن ولنتاین غربی است که در ٢۵بهمن برگزار میشود!
در اینجا لازم به توضیح است که همانگونه که غرب تقریبا تمام مظاهر فرهنگی خود را از ایران گرفته است (مثل جشن یلدا که به کریسمس تغییر پیدا کرد یا تثلیث مهرپرستی که به تثلیث مسیحیت دگرگون گردید) جشن ولنتاین نیز برگرفته از جشن سپندارمذگان (اسفندگان) ایرانی است که غربیان بدون اشاره به ریشهٔ آن، از آن استفاده میکنند.
📝 #بهمن_انصاری
🆔 T.me/Bahman_Ansari
🌐 www.BahmanAnsari.ir
– آیا کوروش و زرتشت با یکدیگر در شهر بلخ، دیدار کرده بودند؟
+ 👈 برای دیدن پاسخ بزن اینجا 👉
🎬مصاحبه جالب قیصر امین پور
🍁به بهانه ٨ آبان سالگرد درگذشت قیصر امین پور
@tarikhbook
📸🎥 دوست داری
فیلمسازی
کارگردانی
تدوین
فیلمبرداری
فیلمنامهنویسی
بازیگری
نقد و تحلیل فیلم
عکاسی و...
را آسان و اصولی یاد بگیرید این کانالرو از دست ندید📹📸👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAElzoJzBazfkZsljvQ
🎥گذری تصویری بر زندگی مهدی اخوان ثالث
❄️به بهانه ۱۰ اسفند زادروز اخوان ثالث
@TarikhBook
یه وقتایی حوصلت سر میره و میخوای فیلم ببینی ولی نمیدونی چی ببینی
پس بزن روی لینک و جوین شو👇👇👇
https://t.me/joinchat/U21lgUQi87Mpc1Ka
– کشف کتیبهای از دوره هخامنشیان که اثبات میکند کوروش و زرتشت با یکدیگر در شهر بلخ، دیدار کرده بودند.
+ 👈 بزنید اینجا و ماجرا را در اینستاگرام بخوانید 👉
– کشف کتیبهای از دوره هخامنشیان که اثبات میکند کوروش و زرتشت با یکدیگر در شهر بلخ، دیدار کرده بودند.
+ 👈 بزنید اینجا و ماجرا را در اینستاگرام بخوانید 👉
#قرضی
برشی از کتاب سرزمین جذامیها
ديروز تو بودی، در يك خانه قرضی، در يك اتاقِ قرضی، روي يک تختِ قرضی، خيره به چشمانِ قرضیِ من...
ديروز سوار شدن در اتوبوسِ قرضی، پرسهزدن در خیابانهای قرضی، لذیذ بود.
ديروز، "فردوسی" ما را سرود.
ديروز پريديم از دنياي قرضی به سوی فردايی كه گمان میكرديم از آنِ ماست...
اما افسوس که فردا هم قرضی بود...
امروز من در دنيای قرضی با جسمی قرضی كه طعمهٔ كرمها خواهد شد، يادِ تو را قرض میگیرم تا در خيالم بنشينم در اتوبوسِ قرضی و چاپلوسیکنم "فردوسی" را تا شاید بار ديگر ما را بسرايد...
ما؟!
نه!
شايد من و خيالِ قرضیِ تو...
من قرضگرفتم از دنيا لذتِ با تو بودن را و چون موعدِ مقرر به پايان رسيد، سيلیخوردم از روزگار برای تاخیر در بازپرداختِ بدهکاریام. اما اين بیرحمی بود؛ چه من به اين لذتِ قرضی وابسته شده و به آن خو گرفته بودم. اين ناجوانمردانه نیست؟...
من قرض كردم آن خانه را، آن اتوبوس را، و غمِ خاکخوردهٔ "فردوسی" را، با گرو گذاشتنِ دلم در چشمانت و سيلیخوردم چون بر مالِ قرضی طمع كردم...
راستی چشمانت چند؟
بهايش را میپردازم با فروختنِ پيكرم به خاک، و میخَرَم آن چشمانِ سیاهت را تا ديگر قرضی نباشد خاطراتت برای من...
حلزونِ خانهبهدوش! برای آخرين بار نوازشم كن...
تهاجمِ كرمها برای نشخواركردنِ سلولهايم، نزديک است...
#بهمن_انصاری
BahmanAnsari.ir
🎬ما اگر این زبانهای محلی را حفظ نکنیم، بخش اعظمی از فرهنگ مشترکمان را عملا نمیفهمیم. ولی به این زبان بینالاقوامی فارسی که قرنها و قرنها همه این اقوام درش مساهمت(همکاری)دارند و هیچ قومی بر قوم دیگری در ساختن امواج این دریای بزرگ تقدم ندارد باید خیلی بیشتر از اینها اهمیت بدهیم.
#شفیعی_کدکنی
@tarikhbook
«از بنِ جان»
"ای به رقص آمده با صد دف و نی در جانم
دف و نی چیست مَنَت کف زده میرقصانم
این همه عشوه اندیشه رقصانِ من است
سر و گردن به تماشای که میگردانم
ناله آموختمش از نفس خویش چو نای
این عجب بین که ز نالیدن او نالانم
سایه دست من افتاده بر این پرده و من
باز از بازیِ بازیچه خود حیرانم
در نهانخانه جان جای گرفتهست چنان
که به دل میگذرد گاه که من خود آنم
گفتم این کیست که پیوسته مرا میخواند
خنده زد از بنِ جانم که منم، ایرانم
گفتم ای جان و جهان، چشم و چراغِ دل من
من همان عاشقِ دیرینه جانافشانم
به هوایِ تو جهان گردِ سرم میگردد
ورنه دور از تو همین سایه سرگردانم"
▪️کلن، ۱۳۹۹
#هوشنگ_ابتهاج_سایه
@tarikhbook
📹بخشی از آلبوم آرش کمانگیر
🖋 سیاوش کسرایی
🎼 پژمان طاهری
🎙قطب الدین صادقی
🎧 شهرام ناظری
@tarikhbook