1897
ارتباط با ادمینهای کانال طبیعت دالاهو، ارسال سوژه پیشنهادات و انتقادات ، تبادل ، تبلیغات 👇 👉 @Tabiat_Dalaho_Bot
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
خلق و خوى بد
مثل چرخ پنچر ميمونه.
تا عوضش نكنى
نميتونى باهاش جايى برى....
❖
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
از خوبی آدمها …
برای خودت دیواری بساز…
هر وقت در حقت بدی کردند…
فقط یک آجر از دیوار بردار…
بی انصافیست اگر دیوار را خراب کنی...
❖
بدلیل کمبود معلم ، مسئولیت تدریس یک یا دوپایه تحصیلی بعهده مدیر مدرسه ومستخدم مدرسه بیشتر اوقات علاوه برانجام وظایف خودش . بجای ناظم مدرسه درکنترل وحضورغیاب دانش اموزان کمک میکرد . درکل دارای وجدان کاری و علاقه مند به خدمت بودند./ دانش آموزان در تمیزی مدرسه همگام با مستخدم باجان ودل، درزنگ های تفریح و ورزش همکاری ومدرسه را خانه دوم خودشان بحساب می آوردند/ برای تامین سوخت مدرسه درفصل های سرد پاییز وزمستان ازبخاری های هیزمی استفاده میشد وتامین هیزم ازجنگل وباغها بعهده دانش اموزان بود/ در روزهای افتابی هروزصبح قبل از رفتن به کلاس سرود ملی ای ایران توسط توسط دانش اموزان درحیاط مدرسه درجوارپرچم ملی انجام میشد ومدیر ودیگر پرسنل مدرسه درمراسم سرودخوانی حضور داشتند/ نظم وانضباط در سرلوحه کاری مدیر ومعلمان بود بخصوص ورود به مدرسه وکلاس درس وخروج به موقع ازمدرسه.واین نظم به دانش اموزان هم منتقل شد. )مراد سلیمی....پایان
ازدانش آموزان این مدرسه تا اخرین سال
فعالیت آن تعداد زیادی به شرح آماری زیر
در ادارت دولتی، بخش خصوصی ولشکری استخدام وبازنشسته شدند که عده ای ازعزیزان درجوارحق آرامش یافتند وعده ای درقید حیات ودر شهر گهواره ،شهرهای استان کرمانشاه وسایر استانها وخارج کشور ساکن هستند.
استاد دانشگاه یک نفر/پزشک متوفی خارج کشور یک نفر/دکتر دامپزشک یک نفر/ منابع طبیعی یکنفر/ کارشناس بهداری یکنفر/ کارمند بهداری ۲نفر/ بانک ملی یک نفر/کارشناس شهرداری یک نفر
آموزش وپرورش ۱۳ نفر/ دیپلمات وزارت امور خارجه یک نفر/ سردفتر ازدواج واسناد ما لکیت یکنفر/مخابرات یکنفر/ /سرتیپ ا رتش یک نفر/ افسرارشد ازسرگردی تا سرهنگ تمامی ۸ نفر/ افسر جز تا درجه سروانی ۳۲نفر/ اداره پست ۴نفر/ وزارت نیرو ۲ نفر/ اداره تعاون ۲نفر/ بخش خصوصی بیش از ۱۰ نفر / وعده ای زیاد درمشاغل آزاد درحرفه های مختلف صنعتی آزاد /.بخش کشاورزی آزاد./ تعداد ی هم بازاری /تعدای درزمینه ی هنرمندان موسیقی/ ودوشاعر گورانی زبان مطرح.
این مدرسه ازسال تحصیلی۱۳۲۲-۱۳۲۳ تا سال ۱۳۴۰-..۱۳۴۱ خورشیدی فعال و پس ازتاریخ مذکور دانش آموزن باهمان نام دبستان فاریابی به مدیریت زنده یاد منوچهر خوش قلب ..به ساختمان استیجاری طلعت خانم لاکانی( روبروی درمانگاه سابق درجنوب غربی گهواره انتقال یافتند و ساختمان مدرسه آفای پیرنظری گویا در دهه چهل تخریب گردید.کرمانشاه نعمت خدایاری اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
.
۱-باتشکراز مهندس مراد سلیمی استاد دانشگاه وپیشکسوت صنایع چوپ وریخته گری درایران بابت طراحی وباسازی تصویر مدرسه فاریابی درساختمان استیجاری زنده یاد اسفندیار پیر نظری...........
۲- تشکر ازسرکارخانم مهندس فریبا سلیمی بابت کارهای گرفیکی تصویر دبستان فاریایی .........................
۳- تشکر از آقای احمد فجاد دبیر پیشکسوت آموزش وپرورش کرمانشاه بابت تکمیل کارهای گرافیکی تصویر دبستان فاریابی.
۴-نهرعزیزاله خانی(جوب عزیراله خان)/این نهرپس ازتلاقی نهرهای بالاجوب وسید کاکی روبروی آسیاب صنعتی فعلی درمحله بان چمن آبگیری می شدوپس ازعبوراز ضلع شرقی قلعه حسین خان یاسمی ( سردارمعظم حاکم گوران) وغرب مدرسه فعلی استاد شهریار درخیابان مولوی وپست خانه ی قدیم درضلع شرقی محله فعلی باندومان، کلیه باغ ها وزمینهای آبی مسیرش تا حدود بابا اسکندرآبیاری میکرد.
۵-عزیزاله خان فرزند مصطفی خان ونوه ی ملک یاسم / وبرادر اسداله خان سرتیپ حاکم گوران ودرزمان اسداله خان وفرزندش علیمرادخان گوران معاونت حکومت گوران به عهده وی بود ومنزلش جنب قلعه حسین خان یاسمی (سردارمعظم گوران) و روبروی این نهربود وتنها فرزند وی اله مرادخان نام داشت.
۶-بخشداری.گوران( بخش گهواره فعلی ) با استقرارحکومت نظامی عشایری در دوره ی پهلوی تا خاتمه جنگ جهانی دوم بصورت بخشداری نظامی اداره گردیده. وزنده یادان سالارمنصورگوران. سالار اقبال گوران و مدت کوتاهی هم آقا ی سید شمس الدین حیدری بخشدار گوران به مرکزیت گهواره بودند.
۷- زنده یادملا شاهمراد فرزند ملا مرادعلی ونوه ی القاص سلطان پسرالاک پسر مصطفی( مهاجر ازشمشیر هورامان کرمانشاه به شهرگهواره/همچنین پدر همکار فرهنگی زنده یاد علی بخش القاصی وعباداله القاصی وعموی استاد
فرهیخته منوچهر القاصی مدرس دانشکده فنی کرمانشاه( آموزشکده فنی سابق...
۸-زنده یادشاهمراد صادقی/ از بازاریان خوشنام گهواره وپدربزرگ دکتر فرزاد صادقی استادیار دانشگاه آزاد اهواز. دزفول واندیمشک دراستان خوزستان.
۹- سید حاتم ر ضایی ازسادات محترم گهواره وپدربزرگ سید قباد رضایی
۱۰-منابع / بخش آموزش وپرورش کتاب نگین سبز زاگرس گهواره نعمت خدایاری/ تاریخ آموزش پرورش نوین کرمانشاه تالیف محمدعلی علوی کیا ومحسن رستمی گوران/ وتحقیقات میدانی خودم / دفتر شناسایی گهواره زمان سید ضیالدین دانشور بخشدار وقت کرند وکدخداحسن احمدی دهبان گهواره
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•═
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
آنچه از همــه دردناکتـر است
فقــر و بیماری نیست,
بیرحمی مردم نسبت به یکدیگر است!!
#رومن_ولان
❖
۱۵ اردیبهشت؛ روز شیراز 🌺
من مؤمن دیرینه ی اعجاز لبت
در گوش لبم نشسته آواز لبت
هر روز نگاه شاعرم می آید
بر بال غزل به سمت شیراز لبت
سعید عندلیب 🥀🥀🥀
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
نامه یک مدیر مدرسه در آلمان به والدین🌺
در آستانه امتحانات که به نظرم نیازه هرسال والدین ایرانی مطالعش کنن.
والدین عزیز
امتحانات فرزندان شما نزدیک است. می دانم که همه شما امیدوارید که بچه شما از عهده آنها به خوبی برآید. اما لطفا به این فکر کنید که از بین دانش آموزان در امتحان هنرمندی وجود دارد که نباید لزوما چیزی از ریاضی بداند. یا یک کارآفرینی وجود دارد که تاریخ ادبیات انگلیسی برای او اهمیتی ندارد. یا یک موسیقی دان که نمره شیمی برای او اهمیتی ندارد.
اگر فرزند شما نمره خوبی کسب کند، که چه عالیست! اگر نه، لطفا اعتماد به نفس و کرامت را از او نگیرید. به فرزندتان بگوئید که مشکلی نیست. این تنها یک امتحان است. فرزند شما برای چیزهای بزرگتری ساخته شده است. به او بگوئید که به او عشق می ورزید و او را بخاطر نمراتش سرزنش نمی کنید.
خواهید دید که فرزند شما دنیا را فتح می کند. تنها یک امتحان یا یک نمره بد استعداد او را از او نمی گیرد. لطفا اینطور تصور نکنید که تنها پزشکان و مهندسان خوشبخت ترین انسان های روی زمین هستند.
با درود ؛ مدیر مدرسه 🥀🥀🥀
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
ادب؛ انسانیت است.🌺
ادب مدرک نیست!
ادب لباس گران پوشیدن نیست،
ادب بالای شهر زندگی کردن نیست!
ادب ماشین خوب داشتن نیست،
ثروت و مدرک ادب نمی آورد،
ادب در ذات آدمهاست که با
تربیت و آموزش صحیح به بار می نشیند،
ادب یعنی به همسرت امنیت،
به فرزندت محبت به پدر و مادرت خدمت
و به دوستانت شادی را هدیه کنی،
ادب یعنی با هر مدرک و مقامی که باشی
معنای انسانیت را درک کرده
و نام نیک از خود به جا گذاشتن است...!🥀🥀🥀
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
درس معلم گر بود زمزمه ی محبتی
جمعه به مکتب آورد ،طفل گریز پای را.
"جناب سعدی"
روز معلم گرامی باد.
🌺🌺🌺
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
گاهی یه حرفایی رو نمیشه زد...
یه اشکایی رو نمیشه ریخت...
مثل همونجا که ابتهاج میگه
سالها ناگفته ماند این شرحِ درد..
سالها... سالها...
❖
کارگران از شریف ترین طبقه اجتماع هستند
زیرا چرخش دست و بازوی آنها باعث چرخش چرخه های زندگی جامعه و امتداد رگه های حیات در مجاری هستی است
امروز روز جهانی کار و کارگر خجسته باد
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید.
روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد تا در شهر به برادرش برساند.
منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد.
چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر میرسد و امانتی را می دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان میکند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار میدهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد.
چون برادر غار نشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی بیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی میرود.
در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش بازوبندی از طلا را روی بازوی لخت زنی امتحان میکند، دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین میریزد.
چون زرگر این را می بیند میگوید:
ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان و لمس آنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند...
و شعری از استاد سخن سعدی
شنیدم زاهدی در کوهساری
قناعت کرده از مردم به غاری
بدو گفتم چرا در شهر نائی
که از آزار غربت وا رهائی
بگفت آنجا پریرویان نغزند
چو گِل بسیار شد پیلان بلغزند.
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
🌺🪷🌸
"سرمستی"
باید همیشه سرمست بود؛
همه چیز در اینست؛
یگانه مطلب اینست.
تا بارِ هولناکِ زمان را
که شانههای شما را در هم میشکند
و پشتِ شما را خم میکند، احساس نکنید؛
باید همواره سر مست باشید،
از چه؟
از شعر،
ازغزل ،
از ترانه و سرود
از آواز باد و آبشار
هر آن گونه دلخواه شماست،
سرمست شوید.
و اگر گاهی بر پلکانِ قصری،
یا بر علفِ سبزِ گودالی،
یا در غربتِ اندوهبارِ اتاقتان،
بیدار شدید و دیدید که،
سرمستی ازسرتان پریده؛
بپرسید از باد،
از موج،
از ستاره،
از پرنده،
از ساعت
از هرچه میگریزد،
از هرچه مینالد،
از هرچه میچرخد،
از هرچه سرود میخواند،
از هرچه سخن میگوید،
بپرسید چه وقت است؟
و باد، موج، ستاره، پرنده، ساعت
به شما پاسخ خواهند داد:
«وقتِ آن است که سر مست شوید!
برای آنکه،
برده ی ذلیل زمان نباشید،
سرمست شوید،
پیوسته سر مست شوید!
از شعر،
از غزل،
از سرود،
از ترانه ئ باد و آبشار
هر آن گونه،
که دلخواه شماست.
"شارل بودلر"
شاعر و نویسنده ی فرانسوی.
🌺🪷🌺
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
هر چیزی که بهت حس خوبی
نمیده پاک کن!
چه در فضای مجازی،
چه در زندگی و چه در ذهن....
❖
وی همزمان با اشتغال درپست معاونت و تدریس درشهرستان شاه آباد غرب در دانشسرای شبانه دوره فوق دیپلم ( کاردانی رشته ادبیات ) تحصیلاتش را ادامه داده وشهریور ۱۳۵۸ موفق به اخذ مدرک کاردانی ادبیات گردید. مجددا برای بار دوم این توفیق نصیبم شد که پس ازانتقالم دراول مهر ۶۳ از آموزش وپرورش کرندغرب به شهرستان اسلام آباد غرب (شاه آباد غرب سابق) این بار به عنوان همکار در دبیرستان کنار استادم باشم. سال ۶۳ ازسوی وزارت برای آن تعداد ازهمکاران دبیر که دارای مدرک کاردانی بودند شرایط ادامه ی تحصیل در دوره ی کارشناسی برای چند رشته ،ازجمله ادبیات فارسی فراهم شد وایشان هم مشمول شرایط جهت ادامه تحصیل بود ولی (همچون زنده یاد خسرو فلاح) بدلیل نظارت وسرپرستی فرزندانش که در دانشگاه مشغول ادامه ی تحصیل بودند .منصرف شدند. وهمچنان در دبیرستان های اسلام آباد غرب به تدریس ادامه تادرشهریور ۷۳ بازنشسته شدند . سرانجام دربیست ویکم آبان ۱۳۷۶ درشهر کرمانشاه درمنزل شخصی براثر سکته قلبی آفتاب عمرش غروب کرد وجان به جان افرین تسلیم نمود ودر مزارستان بابا اسکندر شهرگهواره خاکسپاری گردید .روحش شاد ویادش گرامی / کرمانشاه: نعمت خدایاری فروردین ماه ۱۴۰۳ خورشیدی....
۱-با تشکر ازهمراهی آقایان : احمد وبهروز رمضانی و یاداشت های زنده یادان ملا احمد محمدی و حسن رمضانی سال ۱۳۸۸(زمان پژوهش برای کتابم نگین سبز زاگرس گهواره) درخصوص شجره نامه وخاستگاه اولیه خاندان های رمضانی و محمدی/۲- سوابق خدمتی زنده یاد صحبت رمضانی دقیقا براساس پرونده پرسنلی به رشته تحریر درامده است....
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
۱۶ اردیبهشت روز جهانی ماما🌺
دل برد مرا با هنر زیبایی
این دختر مثل پری دریایی
گفتم که شما ؟گفت سمیرا هستم
دانشجوی فوق دیپلم مامایی
سعید عندلیب 🥀🥀🥀
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
نگاهی به تاریخ فرهنگ ومعارف( آموزش وپرورش)گوران کرمانشاه( بخش گهواره فعلی ازتوابع شهرستان دالاهو دراستان کرمانشاه) وحکایت چهارمین ساختمان استیجاری دبستان فاریابی(اقبالیه سابق) شهر گهواره که به تاریخ پیوست................................
فروردین سال ۱۳۲۲ خورشیدی به علت فرسودگی ساختمان استیجاری مدرسه اقبالیه متعلق به وارثان ملاعبداله محمدی( از سر دفتران ازدواج واسناد مالکیت شهر گهواره درعصر قاجاریه وپدر زنده یادان ملا نصراله و ملانعمت اله) درمحله سیدها ( خیابان مولوی فعلی) ، مکان مدرسه به ساختمان همجوارش به ما لکیت زنده یاد اسفند یار پیرنظری باقراردادی ثبت شده بین وی وروانشاد احمد حدادی سرپرست نمایندگی آموزش وپرورش کرند دردفترخانه شماره ۹ کرند با اجاره ماهیانه ۱۲۰ ریال انتقال یافت.
این ساختمان علیرغم کاهگلی بودن وساخته شده با مصالح خشت خام وچوب در آن برهه ی زمانی از نظر مکانی باتوجه پوشش باغهای سرسبز مملو ازدرختان سیب و به دراطراف آن ، برخورداری ازنسیم رود خانه زلال ونیلگون زمکان درفصل های مختلف سال ، محوطه بزرگ حیاط و ایوان آن یکی از ساختمانهای زیبا در نوع خودش بود. حدوات آن از غرب به نهر خروشان عزیز اله خانی وکوچه سیدها( خیابان مولوی فعلی)* ازشرق به باغ های زیبا وسر سبزمرحومان ملا شاهمراد القاصی*، شاهمراد صادقی* ورودخانه ی زلال ونیلگون زمکان.ازشمال به باغ زیبا سیدحاتم ر ضایی* وازجنوب به ساختمان بخشداری* گوران( مستقر در شهر گهواره) متصل بود.دراین مدرسه پایه های اول تاششم تدریس می شد وودرسنوات مختلف (از۱۳۲۲الی۱۳۴۰) مدیر آموزگاران، آموزگاران وکارکنان آن روانشادان: علیمراد رشیدی،یارمحمدخان ملک حسینی، عین اله کرباسیان .صید مراد یوسف شاهی،رحمت اله طهماسبی.محمد مهرابپور ،جواد بیطرف،غلامرضا صادقی. منوچهر خوش قلب. یداله همت پور، ایرج خادمی ، علی محمد عبداللهی، اسداله طهماسبی. غلام گماشته، رحیم خوشقدم و........بودند. سال ۱۳۲۷ خورشیدی در زمان مدیریت روانشاد یارمحمدخان ملک حسینی،نام مدرسه از اقبالیه به کشاورزی گوران وسال ۱۳۳۴ درزمان مدیریت زنده یاد رحمت اله طهماسبی به نام فاریابی تغییریافت......
مهندس مراد سلیمی استاد دانشگاه وپیشکسوت صنایع چوپ و ریخته گری درایران ، فارغ التحصیل رشته ی مهندسی صنایع چوپ وریخته گری ازکشوراتریش درسال ۱۹۶۸میلادی ( ۱۳۴۷ خورشیدی) که دوران ابتدایی را تا سال ۱۳۳۶ در دبستان فاریابی شهر گهواره سپری نموده است . درخاطرات شیرین خود ازاین مدرسه به نکاتی ازقبیل درس خواندن اجباری// وجدان کاری پرسنل مدرسه/ همکاری دانش آموزان/ تامین سوخت مدرسه/ اجرای سرود صبگاهی ونظم انضباط اشاره دارد .چنین میگوید: درآن زمان بیشترمردم بطور جبری ونا خواسته بدلیل مشغله کار کشاورزی( بعلت درگیربودن با سیستم سنتی کشاورزی بخصوص کاشت آبی که ازشروع تابهر ه برداری محصول زمانبر و نیاز به نیروی انسانی کارمداوم دارد.لذا چندان تمایل به فرستادن بچه ها به مدرسه نداشتند ومستخدم مدرسه مامورمیشد تا به اجبار فرزندان آنان راهی مدرسه شوند . ازجمله خودمن توسط آقای رحیم خوشقدم اجبارا راهی کلاس درس شدم وبه مرور زمان به درس ومدرسه علاقه مند گشتم........................
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
گرامی بادهفتادوسومین سالروز درگذشت فخر ایران زمین استاد غلامرضا رشیدیاسمی ( طلوع ۱۵ آبان۱۲۷۳ خورشیدی شهر گهواره مرکزبخش گهواره ازتوابع شهرستان دالاهودراستان کرمانشاه- غروب ۱۸اردیبهشت ۱۳۳۰ خورشیدی تهران ،آرامیده در آرامستان ظهیرالدوله تجریش تهران). شاعر،نویسنده،مورخ،مترجم،پژوهشگر، عضوارشد وپیوسته ی فرهنگستان ایران واستاد دانشگاه تهران( از ۱۳۱۲الی ۱۳۳۰ خورشیدی) صاحب آثارکثیر( تالیف وترجمه).فرزندمحمد ولی خان گوران ( نیابت حکومت گوران شامل بخش گهواره فعلی، سرپل ذهاب،قصرشیرین وقسمتی ازثلاث باباجانی استان کرمانشاه درعصر قاجاریه، شاعر وادیب متخلص به نصرت واستاد موسیقی مقامی نواخت کهن ساز تنبور) ونوه ی حسین خان یاسمی ( سردارمعظم حاکم گوران درعصر قاجاریه) پسر اسداله خان سرتیپ( حاکم گوران درعصر قاجاریه) پسر مصطفی خان( حاکم گوران درعصر قاجاریه) پسر ملک یاسم خان( حاکم فرهنگ دوست گوران درعهد افشاریه وزندیه)واز طرف مادر فرزند بانو نورتاج دولتداد، دختر شاهزاده محمد باقر میرزا دولتداد (ادیب وشاعرباتخلص خسروی و نویسنده رمان سه جلدی معروف شمس وطغری) پسر شاهزاده محمد رحیم میرزا ( شاعروادیب) پسر محمدعلی میرزا دولتشاه( شاعروادیب متخلص به دولت وحاکم همزمان استان های کرمانشاه، کردستان ، ایلام،لرستان وقسمتی ازخوزستان دراوایل قاجاریه) پسر فتحعلیشاه قاجار/ کرمانشاه :نعمت خدایاری اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
دیر میفهمی زندگی نکردی؛
چون شیش دنگ حواست
به چی میشه ها بوده...
❖
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
خدایا درمیان نبرد زندگی
تو تنها نقطه ی امن منی...
"
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
از درون آشفته و
ظاهر چو کوهی استوار...
رنج ها اینگونه مارا مرد بار آورده اند...
❖
معلمی از نگاه "مجید"
🌺🌺🌺
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
🌱🕊
✍:داستانی خواندنی به مناسبت روز معلم.
🌺🌺🌺
روزی معلم کلاس پنجم به دانش آموزانش گفت:
من همه شما را دوست دارم. ولی او در واقع این احساس را نسبت به یکی از دانش آموزان که تیدی نام دارد، نداشت.
لباس های این دانش آموز همواره کثیف بودند ، وضعیت درسی او ضعیف و گوشه گیر بود.
این قضاوت او بر اساس عملکرد تیدی در طول سال تحصیلی بود.
زیرا که او با بقیه بچه ها بازی نمی کرد و لباسهایش چرکین بودند و به نظافت شخصی خودش توجهی نمی کرد.
تیدی بقدری افسرده و درس نخوان بود که معلمش از تصحیح اوراق امتحانی اش و گذاشتن علامت ✖ در برگه اش با خودکار قرمز و یادداشت عبارت " نیاز به تلاش بیشتر دارد" احساس لذت می کرد.
👈روزی مدیر آموزشگاه از این معلم درخواست کرد که پرونده تحصیلی تیدی را بررسی کند.
خانم تامسون پرونده ئ تحصیلی تیدی را بررسی کرد.
معلم کلاس اول درباره اونوشته بود:
" تیدی کودک باهوشی است که تکالیفش را با دقت و بطور منظم انجام می دهد".
معلم کلاس دوم نوشته بود:
" تیدی دانش آموز نجیب و دوست داشتنی در بین همکلاسی های خودش است ولی بعلت بیماری سرطان مادرش خیلی ناراحت است"
اما معلم کلاس سوم نوشته بود:
" مرگ مادر تیدی تاثیر زیادی بر او داشت. او تمام سعی خود را کرد ولی پدرش توجهی به او نکرد و اگر در این راستا کاری انجام ندهیم بزودی شرایط زندگی در منزل، بر او تاثیر منفی می گذارد"
در حالی که معلم کلاس چهارم نوشته بود:
" تیدی دانش آموزی گوشه گیر است که علاقه ای به درس خواندن ندارد و در کلاس دوستانی ندارد و موقع تدریس می خوابد".
اینجا بود که تامسون، معلم کلاس پنجم او، به مشکل دانش آموز پی برد و از رفتار خودش شرمنده شد.
این احساس شرمندگی موقعی بیشتر شد که دانش آموزان برای جشن تولد معلمشان هرکدام هدیه ای با ارزش در بسته بندی بسیار زیبا تقدیم معلمشان کردند و هدیه تیدی در یک پلاستیک مچاله شده بود.
خانم تامسون با ناراحتی هدیه تیدی را باز کرد. در این موقع صدای خنده ی تمسخر آمیز شاگردان، کلاس را فرا گرفت. هدیه ی او گردنبندی بود که جای خالی چند نگین افتاده آن به چشم می خورد و شیشه عطری که سه ربع آن خالی بود.
اما هنگامی که خانم تامسون آن گردنبند را به گردن آویخت و مقداری از آن عطر را به لباس خود زد و با گرمی و محبت از تیدی تشکر کرد. صدای خنده ی دانش آموزان قطع شد.
در آن روز تیدی بعد از مدرسه به خانه نرفت و منتظر معلمش ماند و با دیدنش به او گفت: " امروز شما بوی مادرم را می دهی".
در این هنگام اشک های خانم تامسون از دیدگانش جاری شد زیرا تیدی شیشه عطری را به او هدیه داده بود که مادرش استفاده می کرد و بویِ مادرش را در معلمش استشمام می کرد.
از آن روز به بعد خانم تامسون توجه خاص و ویژه ای به تیدی می کرد و کم کم استعداد و نبوغ آن پسرک یتیم دوباره شکوفا شد و در پایان سال تحصیلی شاگرد ممتاز کلاسش شد. پس از آن تامسون دست نوشته ای را مقابل درب منزلش پیدا کرد که در آن نوشته شده بود:
" شما بهترین معلمی هستی که من تا الان داشته ام"
خانم معلم در جواب او نوشت :
"که تو خوب بودن را به من آموختی."
بعد از چند سال خانم تامسون پس از دریافت دعوت نامه ای از دانشکده ی پزشکی که از او برای حضور در جشن فارق التحصیلی دانشجویان رشته ی پزشکی دعوت کرده بودند و در پایان آن با عنوان " پسرت تیدی" امضاء شده بود، شگفت زده شد. او در آن جشن در حالی که آن گردنبند را به گردن داشت و بوی آن عطر از بدنش به مشام می رسید، حاضر شد.
آیا می دانید تیدی که بود؟
"تیدی استوارد مشهورترین پزشک
جهان و مالک مرکز استوارد برای
درمان سرطان است."
"روز معلم گرامی باد"
🌺🌺🌺
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
در حاشیهٔ یک فرش ایرانی، در خانهای در سوئیس:🌺
ای صاحب فتوا ، ز تو پرکارتریم
با اینهمه مستی ، از تو هشیارتریم
تو خونِ کسان خوری و ما خونِ رَزان
انصاف بده ، کدام خونخوارتریم؟
خیام🥀🥀🥀
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
خدایا من از تو پایان خوش میخوام
خدایا تو بساز، تو بسازی قشنگه...
❖
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
همش که نباید گله کرد، یکبارم
از ته دلمون بگیم: خدایاشکرت...
روز ملی شورا بر تمامی اعضایی که این مسئولیت بزرگ را قبول کردند و به خوبی وظایف خود را انجام می دهند مبارک
ازطرف اصحاب رسانه شهرستان دالاهو
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو
برگی دیگر ازتاریخ فرهنگ ومعارف( آموزش وپرورش ) گوران کرمانشاه ( بخش گهواره فعلی ازتوابع شهرستان دالاهو در استان کرمانشاه) وداستان زندگی یکی دیگر از معلمان فرهیخته وماندگار .......
روانشاد صحبت رمضانی ( استاد،همکاروهمشهریم) فرزند زنده یاد نورمراد رمضانی ( ازبزرگان ومعتمدان شهرگهواره پسر رمضان (خاندانی مهاجر از روستای حسن سلیمان ازتوابع فعلی دهستان پشت تنگ شهرستان سرپل ذهاب به روستای بروندگوران درعصرقاجاریه وپس از مدت کوتاهی سکونت دربروند ، در شهر گهواره ساکن شدند ) وبانو نجیب ،صدیق،مردمدار زنده یادسیماخانم یاری فرزند یارمراد ونوه ی مرادحاصل (خاندانی مهاجر ازروستای علیگه گوران به شهر گهواره درعصر قاجاریه) درسوم بهمن ماه سال ۱۳۱۸ خورشیدی درشهر گهواره مرکز گوران( در دامنه ی رشته کوههای زیبا دالاهو وباغهای سرسبز درکرانه ی رود خانه زلال ونیلگون زمکان) بدنیا آمد پس ازطی دوران کودکی سال ۱۳۲۶ خورشیدی تحصیلات ابتدایی را در دبستان گوران شهر گهواره( اقبالیه سابق وفاریابی بعدی درسال ۱۳۳۴) درساختمان استیجاری زنده یاد اسفندیار پیرنظری درمحله سیدها( خیابان مولوی فعلی جنب منزل فرزندان زنده یاد ملافتح اله محمدی) به مدیریت وآموزگاری روانشاد ان علیمراد رشیدی، یارمحمدخان ملک حسینی،عین اله کرباسیان، صید مراد یوسف شاهی، محمد مهراب پور ورحمت اله طهماسبی شروع ودرخردادماه ۱۳۳۲ موفق به ا خذ مدرک ششم ابتدایی گردید.پس ازفراغت ازتحصیل تاسال ۱۳۳۷به همراه برادرش زنده یاد حسن رمضانی( ازکسبه بازاری نیک نام گهواره) دراملاک پدری درشهرگهواره مشغول شد .سال۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ دوران خدمت نظام وظیفه (سربازی) درشهر ستان خرم آباد به اتمام رساند ومهر۱۳۳۹ وارد دانشسرای عشایری ( دوره ی یک ساله) آموزش وپرورش شهرستان شاه آبا غرب شد وپس از خاتمه ی دوره وکسب مدرک تحصیلی دانشسرا درمهرماه ۱۳۴۰ با سمت آموزگار درآموزش وپرورش شهرستان شاه آبادغرب ( اسلام آباد غرب فعلی) استخدام وبه عنوان معلم روستای شیره چقا( محلی شیره چیا) ازتوابع بخش کرند غرب شروع بکارنمود( درآن مقطع زمانی بخش کرند غرب "شهرستان دالاهو فعلی " نمایندگی آموزش وپرورش وتابع شهرستان شاه آباد غرب بود) .مهرماه ۱۳۴۱ به روستای گهواره( شهر فعلی) منتقل شد وتا پایان شهریور ماه سال ۱۳۴۳ آموزگار دبستان فاریابی بود. وی سال ۱۳۴۲ با خانم محمدی فرزند روانشاد ملا نعمت اله محمدی پسر ملاعبداله ونوه ی ملا محمد تقی پسر ملا
علیمراد(ازخاندان های خوشنام ، بافرهنگ
وسردفتران اسناد مالکیت وازدواج ومهاجرانی ازمنطقه کلهرنشین تنگ شوهان شاه آباد غرب " اسلام آباد فعلی" بودند که دراوایل قاجاریه درزمان حکومت سلیمان خان اول " فرزند ملک یاسم خان نیای خاندان های یاسمی ،رشید یاسمی،هندسی و....." برگوران در شهر گهواره ساکن شدند.) ازدواج و مهر ۱۳۴۳ مدیر وآموزگاری دبستان منوچهری روستای توتشامی گوران به وی محول شد. مهرماه ۱۳۴۵ به سمت آموزگار پایه چهارم دبستان فاریابی گهواره منصوب شد وبنده حقیر( نعمت خدایاری) افتخار شاگردیش رادرهمان سال درپایه چهارم ابتدایی داشتم وی انسان نجیب،خوش برخورد،متواضع،دل سوز،فهیم،سخنور، مبادی آداب، با سواد وخوشنویس بود ودرس اخلاق ، احترام ومردمداری وجوانمردی را مقدم برهمه چیز میدانست ، چیزی که متاسفانه امروزه ودرحال حاضر درآموزش وپرورش جز حلقه مفقوده است. رفتار ،شخصیت ومنش انسانی وی ناشی از روش تربیتی صحیح درجوار پدر ومادری فهیم وارتباط با بزرگان منطقه وهمکاران خوبش( زنده یادان محمد مهراب پور،خسرو فلاح،رحیم خوشقدم ، ابراهیم شمس مهرکار وآقایان: مسعود خدایاری،فریدون چراغی،ایرج خادمی،یداله همت پور،فریدون اختیاری، و..........بود . درمهرسال ۱۳۴۷ به دبستان تربیت شهرکرند غرب منتقل شد. وی همزمان با تدریس تحصیلات خودرا به صورت متفرقه ادامه داد ودرشهریور ۱۳۴۸ موفق به اخذ دیپلم ادبی گردید. بعلت نیاز شدید به دبیر جهت تدریس درس ادبیات فارسی ازمهر۱۳۴۸ به تدریس دردبیرستان امیر کبیر شهرکرند غرب مشغول شد.تسلط کامل وی بر ادبیات فارسی( در نثر و نظم ) فن بیان و سخنوری قوی،انصافا یکه تاز میدان شعر وادب فارسی بود. افسوس که مانند همکارش ( زنده یاد خسرو فلاح ) در آن زمان زیاد اهمیت به چاپ وجمع آوری سروده های نظمی ونثری خود ندادند ودر حقیقت اگر این کار انجام می شد امروزه دیوان اشعار و ادبیات نثری و ی در دسترس دوستان بود.سال ۴۹ به شهرستان قصر شیرین منتقل وتا پایان شهریورسال ۱۳۵۵ درسمت های دبیری، مدیریت ومعاونت مدارس دردبیرستان های پهلوی سابق ،نوبنیاد و... اشتغال ومهر ماه ۱۳۵۵ مجددا به شهرستان شاه آباد غرب منتقل وبه تدریس واشتغال درپست معاونت مدارس راهنمایی مشغول بود .مهر ۱۳۵۷ پس از استعفا ازمعاونت مدارس راهنمایی به تدریس در دبیرستان های شاه اباد غرب ادامه دادند .
@tabiat_dalaho
⚘╰══•🍀•══╯⚘
#طبیعت_دالاهو