🌿🕊
امروز دوبار به مدت پانزده دقیقه سعی کنید ایدهی امروز را درک کنید. با این فکر بخشایش جای مناسب خود را در اولویتهای شما پیدا میکند. این فکری است که ذهن شما را از هر مانعی در مقابل بخشایش رها میکند و اجازه میدهد ارزش آن را دریابید. چشمان خود را به دنیایی ببندید که بخشایش را نمیفهمد و در سکوت ذهن جایی که افکار متغیر و باورهای غلط کنار رفتهاند در جستجوی جایگاهی قدسی باشید. ایدهی امروز را تکرار کنید و برای درک معنای واقعی آن کمک بگیرید. به دنبال یادگیری باشید. از شنیدن آوای حقیقت و شفابخشی که با شما سخن میگوید شاد باشید تا کلمات خداوند متعال را بفهمید؛ او سخنان شما را بر زبان میآورد. تا جایی که میتوانید به خود یادآوری کنید که امروز هدفی دارد. هدفی که به امروز ارزشی خاص برای شما و همنوعانتان میبخشد. اجازه ندهید ذهنتان مدتی طولانی این هدف را فراموش کند، به خود بگویید:
«تمام آنچه میدهم به خودم بخشیده می شود،
آن کمک متعال که برای آموختن این حقیقت نیاز دارم اکنون با من است.
من به خداوند متعال اعتماد میکنم».
سپس لحظه ای سکوت کنید و ذهن خود را به تصحیح خداوند متعال و عشق او بگشایید. آنچه می شنوید را باور خواهید کرد زیرا آنچه را او میدهد، شما دریافت میکنید.
از متن درس 126
تمام آنچه می بخشم ، بخشایش به خودم
می باشد
#دورهای_در_معجزات
#هلن_شوکمان
#مترجم_محمود_پورآزاد و #گیتی_شهیدی
@E_F_T
به هر راهی که رفتم قومی دیدم و گفتم ،
خداوندا مرا به راهی بیرون بر که من و تو باشیم و خلق در آن راه نباشد.
راهِ اندوه در پیش من نهاد و گفت ،
اندوه ، باری گرانست و خلق نتواند کشید.
#ابوالحسن_خرقانی
🎼💕🕊
پیش از اینکه ذهن روح تو ؛
قادر به فهمیدن شود ؛بوته ی
شخصیت باید که متلاشی گردد.
تو نمی توانی پیش از اینکه
خود جاده شوی
در جاده سفر کنی.......
#آوای_سکوت
#مادام_بلاواتسکی
💫🕊
☀️🕊
وادی هفتم: #فقروفنا
بعد ازین وادی فقرست و فنا
کی بود اینجا سخن گفتن روا؟
صد هزاران سایهٔ جاوید،
تو گم شده بینی ز یک خورشید، تو
هر دو عالم نقش آن دریاست بس
هرکه گوید نیست این سوداست بس
هرکه در دریای کل گمبوده شد
دایما گمبودهٔ آسوده شد
گم شدن اول قدم، زین پس چه بود؟
لاجرم دیگر قدم را کس نبود
عود و هیزم چون به آتش در شوند
هر دو بر یک جای خاکستر شودند
این به صورت هر دو یکسان باشدت
در صفت فرق فراوان باشدت
گر، پلیدی گم شود در بحر کل
در صفات خود فروماند به ذل
لیک اگر، پاکی درین دریا بود
او چو نبود در میان زیبا بود
نبود او و او بود، چون باشد این؟
از خیال عقل بیرون باشد این
#هفت_شهر_عشق
#عطار_نیشابوری
#عین_القضات_همدانی
قلب سالک هم مونس اوست و هم محب اوست
و هم موضع اسرار اوست
به بیانی ،
"قلب سالک عرش خداست"
هر که طواف قلب خود کند ، مقصود یابد
و هر که راه دل گم کند ،چنان دور افتد که
هرگز خود را باز نیابد .
☀️🕊
#تعالی_بخشی
«هر دو ذره در این عالم در حال گفتگو با یکدیگر هستند»
#دیالوژی آن دست از گفتگوست که در آن مهم نیست که کدام یک از طرفین حرف می زند، هرآنچه را که یکی از آن ها بگوید، گویی که حرف دل آن دیگری را می زند. طرفین گفتگو به آنچنان یگانگی ای در مورد موضوع بحث می رسند که قبل از آنکه حرفی از دهان هر کدامشان بیرون بیاید، آن دیگری آن را حدس زده بنحوی که گویا خودش آن مسئله را بازگو می کند.
#دیالوژی آن اتفاق شگفت انگیز و نابی است که شکل درونی آن یعنی فی ما بین فرد با خودش کلید گشودن قفل رنج های روانی آدمی است. یعنی آن اتفاقی که خوشی جسمانی، آرامش روانی و شادی روحانی آدمی در گرو آن است.
فردی که با خود به دیالوژی می رسد از شخصیتی قوی و وجودی یکپارچه برخوردار است. چنین فردی دچار تعارض ها و ضدیت های درونی نیست بنحوی که اگر بخشی از وجودش (مثلا خودآگاه) چیزی بگوید، آن بخش دیگرش (مثلا ناخودآگاه) با آن در تضاد و تعارض قرار نخواهد گرفت. این یک دستی اندرونی حصولش در گرو امر دیالوژی است.
#دیالوژی جریانی است دایمی بین خودآگاه و ناخودآگاهِ فرد بنحوی که در آن با یگانه شدن این دو، سوژه به اَبَرآگاهی (وجدان) رسیده و به “کل” شبیه می گردد. ابرآگاهی یعنی اینکه فرد می داند که چه می داند و در عین حال می داند که چه نمی داند و با یکی کردن آن ها می رسد به اینکه می داند که چه می تواند و در لحظه می داند که چه نمی تواند. رسیدن به ابرآگاهی از خلال دیالوژی بین بن پاره های وجودی، همانا رسیدن به سطح است…
📚🕊
بخشایش کلید شادمانی است
در اینجا پاسخ آرامشی را می یابید
که جستجو می کنید.
این کلید برای کشف معنا در دنیایی
به ظاهر بی معناست
این راه دستیابی به امنیت در مواجهه
با خطراتی است که به ظاهر شما را
هر لحظه تهدید می کنند و امیدهایی که
به یافتن آرامش و سکون دارید را به نا امنی
بدل می کنند.
این ایده به تمام پرسشها پاسخ می دهد.
اینجا پایان تمام تردیدهاست.
امروز کلید شادمانی را بردارید و از آن
به نفع خود استفاده کنید
در تمام روز نقش بخشایش را در آوردن
شادمانی به هر ذهنی که نمی بخشد به
خود یادآوری کنید
( ذهن شما هم در بین آنهاست)
بخشایش ، کلید شادمانی است
#دورهای_در_معجزات
✍ هـلـن ݜـوڪـمـان
مـحـمـود ݐـورآݫاد و گــیـٺـے ݜـهـیـدے
Salvation is a paradox indeed! What could it be except a happy dream? It asks you but that you forgive all things that no one ever did; to overlook what is not there, and not to look upon the unreal as reality.
رستگاری براستی یک پارادوکس است! آن چه چیزی میتواند باشد به جز یک رؤیای شاد؟ رستگاری تنها از تو میخواهد همه چیزهایی که هیچکس هرگز انجام نداد را ببخشی؛ آنچه که وجود ندارد را نادیده بگیری، و به غیرواقعی به عنوان واقعیت نگاه نکنی.
دورهای در معجزات
(م_۳۰_۴_۷˸۱-۳)
🔗 مشاهده مطلب در وبسایت
🔗 اینستا | فیسبوک | واتساپ
#فرجود
/channel/acim_persian
چنانچہ راہ را بیابی؛
دیگران تو را خواهند یافت.
در حال عبور از خیابان ؛
به طرف در خانه ات کشیده خواهند شد .
ایـن راه ݜـنـیـدنـے نـیـسـٺ .
در صدایت طنین خواهد افکند.
ایـن راه دیـدنـے نـیـسـٺ .
در چشمانت منعکس خواهد شد..
☀️🕊
قباي بي خـودي بـر قامـت كساني راست است كه صحراي خودي را درنورديده اند.
#الهی_نامه
☀️🕊
وادی چهارم: #استغنا
بعد ازین، وادی استغنا بود
نه درو دعوی و نه معنی بود
هفت دریا، یک شمر اینجا بود
هفت اخگر، یک شرر اینجا بود
هشت جنت، نیز اینجا مردهایست
هفت دوزخ، همچو یخ افسردهایست
هست موری را هم اینجا ای عجب
هر نفس صد پیل اجری بی سبب
تا کلاغی را شود پر حوصله
کس نماند زنده، در صد قافله
گر درین دریا هزاران جان فتاد
شبنمی در بحر بیپایان فتاد
#هفت_شهر_عشق
#عطار_نیشابوری
☀️🕊
وادی سوم: #معرفت
بعد از آن بنمایدت پیش نظر
معرفت را وادیی بی پا و سر
سیر هر کس تا کمال وی بود
قرب هر کس حسب حال وی بود
معرفت زینجا تفاوت یافتست
این یکی محراب و آن بت یافتست
چون بتابد آفتاب معرفت
از سپهر این ره عالیصفت
هر یکی بینا شود بر قدر خویش
بازیابد در حقیقت صدر خویش
#هفت_شهر_عشق
#عطار_نیشابوری
☀️🕊
وادی دوم: #عشق
بعد ازین، وادی عشق آید پدید
غرق آتش شد، کسی کانجا رسید
کس درین وادی بجز آتش مباد
وانک آتش نیست، عیشش خوش مباد
عاشق آن باشد که چون آتش بود
گرمرو، سوزنده و سرکش بود
گر ترا آن چشم غیبی باز شد
با تو ذرات جهان همراز شد
ور به چشم عقل بگشایی نظر
عشق را هرگز نبینی پا و سر
مرد کارافتاده باید عشق را
مردم آزاده باید عشق را
#هفت_شهر_عشق
#عطار_نیشابوری
#رهی_معیری
خاطرم را الفتی با اهل عالم نیست؛ نیست
کز جهانی دیگرند و از جهانی دیگرم
🌸🧚♀
هر که را می باید به درِ این خانه آمدن ،
که دراو هیچ ذره ای نمانده باشد .
سر به آستان گذاردن ؛
بی سری خواهد ؛
بی دلی و بی تنی ...
همه جا
پُر ز عشق است و
عاشقی کمیابست ...
☀️🕊
☀️🕊
#عین_القضات_همدانی
آخر دانی که جز از رزق معده رزقهای دیگر هست.
رزق قلب است و رزق روح است.
رزق قالب همه کس را دهند ؛
اما رزق جان و دل هر کسی را ندهند.
#تمهیدات
هر چه میکوشم که از عشق در گذرم
شیفته و سرگردانم میدارد
وبا این همه
عشق غالب میشود و من مغلوب
هر زمان گویم که بگریزم ز عشق
عشق
پیش
از من
به منزل می شود ...
📚 آن یایِ لعنتی
سی روایت از زندگی ؛ مرگ و تنهایی عین القضات همدانی
#ضیایی
🎼💓🕊
🎼💓🕊
بایزیدی باید تا گوید:
«هفتاد سال می پنداشتم که من او را دوست می دارم؛ چون به حقیقت کار بینا شدم، اوست که مرا دوست می دارد.»
#تعالی_بخشی
🌿🕊
منفعل بودن یعنی اجازه دادن به دیگران برای تصمیم گیری برای شما.
پرخاشگر بودن یعنی تصمیم گیری برای دیگران .
قاطعیت این است که خودتان تصمیم بگیرید .
درحالی که برای مردم معمول است که قاطعیت را با پرخاشگری اشتباه بگیرند.
📚 حساس؛ قوی جدید است
مترجم وینا روحانی فر
☀️🕊
وادی ششم: #حیرت
بعد ازین وادی حیرت آیدت
کار دایم درد و حسرت آیدت
مرد حیران چون رسد این جایگاه
در تحیر مانده و گم کرده راه
هرچه زد توحید بر جانش رقم
جمله گم گردد ازو گم نیز هم
گر بدو گویند: مستی یا نهای؟
نیستی گویی که هستی یا نهای
در میانی؟ یا برونی از میان؟ بر کناری؟ یا نهانی؟ یا عیان؟
فانیی؟ یا باقیی؟ یا هر دویی؟
یا نهٔ هر دو توی یا نه توی
گوید اصلا میندانم چیز من
وان ندانم هم، ندانم نیز من
عاشقم،
اما،
ندانم بر کیم
نه مسلمانم، نه کافر، پس چیم؟
لیکن از عشقم ندارم آگهی
هم دلی پرعشق دارم، هم تهی
#هفت_شهر_عشق
#عطار_نیشابوری
هر کس که عشق را تعریف کند آن را نشناخته
وکسی که از جام آن جرعه ای نچشیده باشد آن را نشناخته و کسی که گوید من از آن جام سیراب شدم آن را نشناخته
که عشق سرابی است که کسی را سیراب نکند...
#محی_الدین_ابن_عربی
🎼❤️🕊
مقصود ما از نزدیک شدن به خدا نه قرب مکانی بود تا در غلط نیفتی، بلکه قرب به صفت بود و به خلق چنان که متعلم طب هز روز نزدیکتر بود به جالینوس و علم طب و صفت طب.
#عین_القضات_همدانی
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
☀️🕊
وادی پنجم: #توحید
بعد از این وادی توحید آیدت
منزل تفرید و تجرید آیدت
رویها چون زین بیابان درکنند
جمله سر از یک گریبان برکنند
گر بسی بینی عدد، گر اندکی
آن یکی باشد درین ره در یکی
چون بسی باشد یک اندر یک مدام
آن یک اندر یک، یکی باشد تمام
نیست آن یک کان احد آید ترا
زان یکی کان در عدد آید ترا
چون برون ست از احد وین از عدد
از ازل قطع نظر کن وز ابد
چون ازل گم شد، ابد هم جاودان
هر دو را کس هیچ ماند در میان
چون همه هیچی بود هیچ این همه
کی بود دو اصل جز پیچ این همه
#هفت_شهر_عشق
#عطار_نیشابوری
ماییم که از بادهٔ بیجام خوشیم
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم
گویند سرانجام ندارید شما
ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم
#مولانا
✨️🌱🌷🌱✨️
@taalibakhshi
☀️🕊
روزي كسي از خدا مهماني خواست،
خداوند او را ندا داد كه فردا صبح هنگام مهماني نزد تو مي آيد. روز ديگر مرد آماده و چشم به راه مهمان بود. سگي را ديد او را از خويش راند و همچنان منتظر بود تا مگر هدية حـق بـر او وارد شود اما چنان نشد و او از اضطراب در خواب فرو رفت. حق او را خطاب كرد كه مهماني فرستادمت و تو او را راندي! مرد آشفته بيدار شد. دوان دوان نـزد سـگ رفـت و از او پـوزش خواست سگ زبان گشاد و گفت: "ميهمان مي خواهي از حـق ديـده خـواه"آنانكـه آرزومنـد تجلي جمال الهي هستند ديده اي بينا مي طلبند. همان ديده اي كه زاد راه آنان است. آنها عـالم را پر از معبود و جمال اندر جمال مي يابند و براي تماشـاي آن ديـده و نظـري الهـي مـي جوينـد
ديده اي كه دو عالم مردمك آنست، آنگاه از پس پردة كثرات به مشاهدة تجلي الهي مـي نـشيند. با اين نظر معشوق را در همه جا مي بينند و اثرش را مي يابند.
#مصیبت_نامه
☀️🕊
#خواجه_عبدالله_انصاری
آنکه دنیا بگذارد زاهد است آنکه عقبی بگذارد مجاهد است و این هر دو صفت آب و خاک است و درویش از این هر دو پاک است نه آنکه درویش بی کیش است درویش بی خویش است.
چنانچہ راہ را بیابی؛
دیگران تو را خواهند یافت.
در حال عبور از خیابان ؛
به طرف در خانه ات کشیده خواهند شد .
ایـن راه ݜـنـیـدنـے نـیـسـٺ .
در صدایت طنین خواهد افکند.
ایـن راه دیـدنـے نـیـسـٺ .
در چشمانت منعکس خواهد شد...
لائوتزو
ٺـائـو ٺـڇـیـنـگ📕
زرنگی خود را
بفروش؛
و سرگشتگی بخر.
زیرکی صرف نظر است.
سرگشتگی؛
دانش شهودی می آورد.
🎼❤️🕊
☘️🌷☘️
منطق الطیر عطار
دیدار با #سیمرغ
جلد دوم
قسمت پایانی
پانزدهم🌷
@taalibakhshi