#معرفی_و_ارائه_کتاب 📜
خدمتکار اثر فریدا مک فادن، داستانی است درهمتنیده از عشق، خیانت، و تعقیبوگریزی روانی، که خواننده را در دل تنشهایی پیچیده فرو میبرد.
در این رمان، ما با شخصیت اصلی روبهرو میشویم، یک خدمتکار جوان و بیگناه، که زندگیاش به سرعت با ورود به خانوادهای ثروتمند و پرزرقوبرق دستخوش تغییرات چشمگیری میشود. تمرکز اصلی داستان بر تجربیات و درونمایههای این خدمتکار است. او که در ابتدا به دنبال یک زندگی ساده و بیدغدغه است، خود را در مرکز یک بازی خطرناک مییابد. خانهای که او در آن کار میکند، به تدریج تبدیل به صحنهای برای رویاروییهای تاریک و رازآلود میشود.
فریدا مک فادن با مهارتی خاص در «خدمتکار» به تصویرکشی شخصیتهایی میپردازد که هر یک از آنها دارای پیچیدگیها و انگیزههای خاص خود هستند. از آنجا که داستان از دید خدمتکار روایت میشود، خواننده بهطور نزدیک با احساسات و تجربیات درونی او همراه میشود.
این رمان نه تنها داستانی هیجانانگیز را روایت میکند، بلکه به بررسی موضوعاتی چون قدرت، طبقه اجتماعی و نابرابریهای موجود در جامعه میپردازد. تصویرسازی دقیق فضاها و شرح حالات و رویدادها بهگونهای است که خواننده را به عمق داستان میکشاند، جایی که واقعیت و توهم به هم میپیوندند.
«خدمتکار» اثری است که بر لبهی تیغ روانشناسی و تعلیق حرکت میکند و خواننده را در مسیری ناشناخته به سمت پایانی غیرمنتظره هدایت میکند. این کتاب برای آنهایی که به داستانهای پیچیدهی روانشناختی با پسزمینهای از رمزوراز علاقهمندند، گزینهای ایدهآل به شمار میرود.
قسمت هایی از کتاب خدمتکار
✍ قبول. این تخت چیز خیلی خاصی نیست. پستی بلندی دارد و هر بار که حتی به اندازۀ یک میلی متر جابه جا می شوم فنرهایش ناله می کنند. اما باز هم از ماشینم خیلی خیلی بهتر است. حتی فوق العاده تر این است که اگر در طول شب به دست شویی نیاز داشته باشم دقیقا کنارم است! مجبور نیستم رانندگی کنم و آن قدر بچرخم تا استراحتگاهی پیدا کنم و وقتی مثانه ام را خالی می کنم به قوطی اسپری فلفلم چنگ بزنم. دیگر حتی به اسپری فلفل هم نیازی ندارم. دراز کشیدن روی یک تخت معمولی که به محض رسیدن سرم به بالش خوابم می برد، حس خیلی خوبی دارد. دوباره که چشمانم را باز می کنم، هنوز هوا تاریک است. وحشت زده در جایم می نشینم و سعی می کنم به یاد بیاورم کجا هستم. تنها چیزی که می دانم این است که داخل ماشینم نیستم. چند دقیقه ای طول می کشد تا وقایع چند روز اخیر را به یاد بیاورم. نینا شغلی در اینجا به من داده است، از ماشینم بیرون آمده ام و روی تخت واقعی خوابم برده است.
✍ کم کم تنفسم آرام می شود. کورمال کورمال دنبال گوشی تلفنی که نینا برایم خریده می گردم. 46: 3 صبح است. زمان مناسبی برای بیدار شدن و شروع روز نیست. با عادت کردن چشم هایم به نور محدودی از ماه که از پنجرۀ کوچک به اتاق می تابد، ملافۀ زبر را از روی پاهایم کنار و روی تخت غلت می زنم. می خواهم به دست شویی بروم و بعد سعی کنم دوباره بخوابم. پاهایم در برخورد با تخته های کف اتاق خواب کوچکم صدا می کنند. خمیازه ای می کشم. یک لحظه طول می کشد تا نوک انگشتانم به نخ لامپ سقف برسند. این اتاق به من احساس غول بودن می دهد. به در اتاقم می رسم و دستگیرۀ در را می گیرم و... نمی چرخد. احساس وحشتی که با فهمیدن موقعیتم درونم فروکش کرده بود، حالا دوباره اوج می گیرد. در قفل است. وینچسترها من را در این اتاق حبس کرده اند. نینا من را در این اتاق حبس کرده است. اما چرا؟
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
رمان هیجان انگیز، رازآلود و خواندنی
#خدمتکار
اثر: #فریدا_مک_فادن
ترجمه: مریم علیزاده
کیفیت اجرا: خیلی خوب
@soutidastan
کتاب صوتی فوق العاده
#رهبری
اثز: سر #الکس_فرگوسن
ترجمه: حسین گازر
کیفیت اجرا: خیلی خوب
@soutidastan
رمان ایرانی
#شب_قداره_های_بلند
اثر: #وحید_قربانی_نژاد
با صدای نویسنده
۴ فایل صوتی
@soutidastan
وقتی خونهت آتیش گرفته
و تو با دوتا بچهت توی خونه گیر کردی؛
اولین کار اینه که از خونه
هرجوری شده بیاین بیرون.
این مسئولیتِ شخص توئه،
حالا اینکه کی باعث این آتیشسوزی شده
اهمیتی نداره در اون لحظه،
بعدا بهش فکر میکنیم؛
«الان فقط باید بیای بیرون»
✍ #اروین_یالوم
@soutidastan
بخش های ۲۲ و ۲۳ و ۲۴ رمان صوتی جذاب
📚 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم
✍ اثر: #زویا_پیرزاد
🎙 گوینده: خانم فرح قاسمی
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
👈 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم 👉
را بزنید دو جهت ظاهر می شود به وسیله جهت ها بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
را لمس کنید
@soutidastan
کتابی عالی در زمینه تربیت نوجوان
(اگر با نوجوانتان مساله دارید این کتاب برای شماست )
#تربیت_دموکراتیک_نوجوان
بخشهای یازدهم تا سیزدهم
اثر: #پرل_کاسل #ریموند_کورسینی
ترجمه: دکتر #حمید_علیزاده و دکتر #مهدی_خان_ابادی
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
👈 #تربیت_دموکراتیک_نوجوان 👉
را بزنید و بین بخش ها جا به جا شوید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
#سمک_عیار
بخش شانزدهم
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد این مجموعه
👈 #سمک_عیار 👉
را لمس کنید. سپس با جهت های ظاهر شده بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
@soutidastan
#سمک_عیار
بخش چهاردهم
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد این مجموعه
👈 #سمک_عیار 👉
را لمس کنید. سپس با جهت های ظاهر شده بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
@soutidastan
🩵💛🩵💛💛
در یازدهمین جشنواره برند محبوب حامی لادن در زیر گروههای روغنهای غذایی و خوراکی، کنسرو ماهی و صبحانه باشید.
🎉🎁🎉🎁🎉
- ١ دستگاه گوشی سامسونگ
- ٣ دستگاه هندزفری بلوتوثی
- ٢ دستگاه دوربین چاپ سریع
- ٣٠ کارت هدیه ١٠ میلیون ریالی
جوایز شرکت در نظرسنجی
همین الان رأی تو ثبت کن و 🎁ببر!🤩
🔗https://irantopbrands.org
👉🏻/channel/+DFjdmQ3uEPVlNmQ0
ادامه، در ذاتِ زندگی نهفته است. اصلاً رَوندِ زندگی همین است، که ادامه دهی. زمین میخوری، بلند میشوی و ادامه میدهی. عزیزت میمیرد، بعدِ کمی مکث، ادامه میدهی. خسته میشوی، اندکی بعد ادامه میدهی. میترسی، باز اما ادامه میدهی!
فارغ از انتخاب و توان، تا وقتی زندهای، آنچه با تو همراه است، ادامه است...
سید محمد مرکبیان
@soutidastan
#شرح_غزلیات_حافظ
غزل شماره ۳۵
دکتر سمیه شکری
برو به کارِ خود ای واعظ این چه فریادست
مرا فتاد دل از ره، تو را چه افتادست؟
به کام تا نرساند مرا لبش چون نای
نصیحتِ همه عالم به گوش من بادست
میان او که خدا آفریده است از هیچ
دقیقهایست که هیچ آفریده نگشادست
گدای کوی تو از هشت خُلد مستغنیست
اسیرِ عشقِ تو از هر دو عالم آزادست
اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی
اساسِ هستیِ من زان خراب آبادست
دلا منال ز بیداد و جور یار که یار
تو را نصیب همین کرد و این از آن دادست
برو فِسانه مخوان و فسون مدم حافظ
کز این فسانه و افسون مرا بسی یادست
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
👈 #شرح_غزلیات_حافظ 👉
را لمس کنید دو جهت ظاهر می شود به وسیله جهت ها بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan
یک بار است زندگانی. یک بار.
همان یک بار که نسیم صبح را به سینه فرو می دهیم، همان یک بار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو می نشانیم، همان یک بار که سوار بر اسب در دشت تاخت می کنیم، یک بار.. یک بار و نه بیشتر.
بعد از آن دیگر تمام عمر را ما دنبال همان چیزها می دویم، بعد از آن دیگر تمام مدت را به دنبال همان طعم اولینِ زندگانی هستیم. در پی لذت اول. سیب را به دندان می کشیم تا طعم بار اول را در آن بیابیم،آب را سر می کشیم تا لذت رفع عطش بار اول را پیدا کنیم. در آب غوطه می زنیم تا به شوق بار اول برسیم و نسیم را می بلعیم تا نشانی از آن اولین نسیم بیابیم. زندگانی یک بار است، در هر فصل...
تو چه می پنداری، ستار، تو درباره ی زندگانی چه فکر می کنی؟
شیرینی زندگانی بیش از یک بار به کام آدم نمی نشیند، اما تلخی هایش هر بار تازه اند، هر بار تازه تر.
📕 #کلیدر
✍ #محمود_دولت_آبادی
@soutidastan
چه کارهایی که میبایست بکنیم و هرگز نکردیم!
برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم، فرصتی مناسب را انتظار میکشیدیم، تنبلی میکردیم و برای اینکه مدام به خود میگفتیم: «چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت.»
زیرا نمیدانستیم هر روزی که میگذرد، بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است. تصمیمگیری ، تلاش و عشقورزی را به وقتی دیگر وانهاده بودیم ...
#آندره_ژید
کتاب: مائدههای زمینی
@soutidastan
#معرفی_و_ارائه_کتاب 📜
کتاب رهبری، اثری نوشته ی سر الکس فرگوسن است که نخستین بار در سال 2015 وارد بازار نشر شد. الکس فرگوسن، «برنده ترین مربی فوتبال در تاریخ» که به خاطر بیست و هفت سال حضور موفقیت آمیز در تیم منچستریونایتد شناخته می شود، در این کتاب از ابزار و روش هایی سخن می گوید که خودش با استفاده از آن ها، توانست به موفقیتی پایدار در درون و بیرون مستطیل سبز دست یابد. فرگوسن پس از پایان دوران حرفه ای درخشان خود، به تحلیل تصمیمات سرنوشت سازش در دوره ی سی و هشت ساله ی مربیگری خود می پردازد و با کمک دوست و همکارش، سر مایکل موریتز، درس هایی را از دل آن سال ها بیرون می کشد که می توان هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفه ای برای رسیدن به موفقیت های بلندمدت و مداوم از آن ها استفاده کرد. کتاب رهبری، اثری فوق العاده الهام بخش و کاربردی است و می تواند در لحظات سرنوشت سازتان در تجارت، ورزش و به طور کلی زندگی شما را یاری دهد.
قسمت هایی از کتاب رهبری
دیوید بکام هم بسیار فوق العاده بود. زمانی که به تیم منچستر آمد، در اتاقی اجاره ای زندگی می کرد. دیوید هم در نوبت صبح و بعد از طهر و هم زمان غروب به تمرین مشغول بود. زمانی که در ابتدای فصل می خواستیم از بازیکنان تست آمادگی هوازی بگیریم، دیوید همیشه بالاتر از دیگران قرار داشت. رونالدو هم همین طور بود. او دوست داشت تا به بهترین بازیکن جهان تبدیل شود و برای این کار مصمم بود.
من همیشه به بازیکنانم می گفتم: «لحظه ای که ما سخت تر از دیگر تیم ها تمرین نکنیم، دیگر منچستر نخواهیم بود.»
همه ی ما روزی شکست را تجربه کرده ایم. شکست بعضی را فلج می کند، و برعکس، بعضی را برمی انگیزاند. این اراده ی درونی ام برای اجتناب از شکست بود که همیشه انگیزه ی فوق العاده ای برای موفقیت را برایم فراهم می کرد.
@soutidastan
#معرفی_و_ارائه_کتاب 📜
وحید قربانینژاد
متولد ۱۳۶۴
وبلاگنویسی است که به داستاننویسی روی آورده است.
در فهرست کتابهای وحید قربانینژاد تا اینجا دو کتاب بهچشم میخورد:
مجموعه داستان کوتاه «تاریک، سرد و بینهایت طولانی»
رمان شب قدارههای بلند.
کتاب تاریک، سرد و بینهایت طولانی در سال ۱۳۹۷ توسط نشر گیوا منتشر شده است.
«شب قدارههای بلند»که نام کتاب دیگر وحید قربانینژاد است توسط نشر نوگام در کشور انگلستان به چاپ رسیده است.
وحید قربانینژاد در اغلب آثار خود روی مرز باریک و غیر قابل تشخیصی از وهم و واقعیت قدم برمیدارد. در بعضی از داستانهای این نویسنده، ما تا پایان هم متوجه نمیشویم که وقایع در واقعیت اتفاق افتادهاند یا در روانِ پریشان راوی و کاراکترها.
اما نکتهی قابل توجه آن است که گاه حتی این مسئله بر خود کاراکتر هم پوشیده است. شخصیتهای روانپریش با رگههایی از جنون و مالیخولیا، عنصر ثابت آثار وحید قربانینژاد هستند.
🔳معرفی کتاب
رمان شب قدارههای بلند
داستان این رمان در سال ۱۳۵۰ روی میدهد و روایت مردی است که چند سالی است از شهر کوچک خود به تهران کوچ کرده و معلم است و از عارضه پرش حافظه کوتاهمدت رنج میبرد.
او در میان برف و کولاک سهمگین، سفری اودیسهوار را برای پیدا کردن نامزد گمشدهاش پیش میگیرد.
داستان با گرهها و تعلیقهای بهجا، خواننده را مجذوب خود میکند تا یکنفس وقایع را بشکافد، دانهدانه کلیدها را پیدا کند و در قفلها بچرخاند.
خواننده در تکتک لحظات گویا در کنار اسماعیل گام برمیدارد و با او نفس میکشد یا نفس در سینه حبس میکند. ضرباهنگ مناسب و پایانبندی قوی این اثر را در ژانر خودش به اثری قابلتوجه بدل کرده است.
سال ۱۳۵۰ خورشیدی است. اسماعیل، معلمی که سالهاست از وثوقآباد به تهران مهاجرت کرده، در یک روز برفی به جاده میزند تا خبری از آفاق بگیرد. آفاق زنی مطلقه و بهدار وثوقآباد است. اسماعیل مدتهاست دل در گرو عشق آفاق بسته؛ اما پرشهای حافظه و فراموشیاش او را بهدردسری انداخته که تنها با سفر به زادگاهش و یافتن آفاق میتواند حلش کند.
در کتاب شب قدارههای بلند روایتهایی از سفر پُراضطراب اسماعیل را میخوانیم؛ روایتهایی از خواب و بیداری؛ از حقیقت و فراموشی. آیا فراموشی تلخ بهتر است یا حقیقتِ تلختر؟ وحید قربانینژاد در این رمان ما را بهخوبی با تعلیق و هیجان همراهِ اسماعیل به وثوقآباد میبرد تا پاسخ این پرسش را بیابیم.
@soutidastan
بخش های ۲۵ تا آخر رمان صوتی جذاب
📚 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم
✍ اثر: #زویا_پیرزاد
🎙 گوینده: خانم فرح قاسمی
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
👈 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم 👉
را بزنید دو جهت ظاهر می شود به وسیله جهت ها بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
را لمس کنید
@soutidastan
براساس سالها تجربه و مشاهدات بالینی در روان درمانی مشاهده کرده ام که اساسی ترین تغییر در حال بیمار هنگامی رخ می دهد که دریابد:
"هیچکس به فریاد او نمی رسد".
در تمام مراحل روان درمانی شعار و تز اصلی من این است که هیچکس به کمک ما نمی شتابد.
تعدادی از متقاضیان روان درمانی به من گفته اند اعتماد بنفس من آن زمانی افزایش یافت، حال من هنگامی متحول شد، و رشد من وقتی آغاز شد که بالاخره توانستم بار مسئولیت زندگی ام را خودم بدوش بکشم.
افرادی که از لحاظ احساسی بالغند می دانند که دیگران برای رضایت خاطر و رفع نیازهای آنان آفریده نشده اند و در خدمت خواسته های آنها نیستند.
هرچند هم بین ما و دیگری عشق و محبت وجودداشته باشد هر یک مسئول زندگی و نیک بختی خویش هستیم.
✍ #کارن_هورنای
@soutidastan
#سمک_عیار
بخش پانزدهم
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد این مجموعه
👈 #سمک_عیار 👉
را لمس کنید. سپس با جهت های ظاهر شده بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
@soutidastan
اینجور به کارگر مزد دادن یه شکل جدید از بردهداریه!
معدن مال معدنچیه ، همونطور که دریا مال ماهیگیره وزمین مال دهقانه. می شنوین چی میگم؟ معدن مال شماست ...
#امیل_زولا
کتاب: ژرمینال
مترجم: سروش حبیبی
@soutidastan
بخش های ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ رمان صوتی جذاب
📚 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم
✍ اثر: #زویا_پیرزاد
🎙 گوینده: خانم فرح قاسمی
برای مشاهده قسمت های قبل و بعد
👈 #چراغها_را_من_خاموش_میکنم 👉
را بزنید دو جهت ظاهر می شود به وسیله جهت ها بین بخش های مختلف کتاب جا به جا شوید
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
را لمس کنید
@soutidastan
✍به کسی ندارم الفت
زجهانیان مگر تو
اگرم تو هم برانی
سَرِ بی کسی سلامت
سعدی
@soutidastan
رمان صوتی
📚 #شراب_خام
✍ اثر: #اسماعیل_فصیح
بخش چهار و پنجم( آخرین بخش ها)
حمایت از کانال بانک کتاب صوتی
@soutidastan