telegram.me/soltanghazal @nahidashoori
🍃🌸🍃🌸🍃روزم، را با نام زیبایت آغاز میکنم.شکر، برای یک روز زیبای دیگر.شكر، برای بوی خوش زندگی.شكر، برای سلامتی جسم و جانم.💫💫
با آرزوی صبحی زیبا، روزی پر نشاط و پر از خیر و برکت همراه با سلامتی 💐💐
اگر که حس کردی به یک دستِ گرم نیاز داری، دستِ دیگرت را بگیر.زیرا "شکست نمیخورد" کسی که به خودش ایمان دارد.
جبران خلیل جبران
الهی، برقصاند خدا به ساز تو جهانت را.
💫سلام روز بخیر
دستِ خودم نیست !
صبح که می شود ؛
بی اختیار دنبالِ اتفاقاتِ خوب می گردم
دنبالِ آدم هایِ خوبی
که حالِ خوبم را
با لبخند هایشان
به روزگارم سنجاق کنم ...
یک روزِ خوب ، اتفاق نمی افتد ،
ساخته می شود !!!
#سلام_صبح_بخیر
انسان ها با میراثی که از خود باقی می گذارند در یادها می مانند، خیام، فردوسی،ابن سینا، نادرشاه، کمال الملک و هوشنگ سیحون
توهین به بزرگان باعث کوچک شدن آنها نمی شود بلکه رسوایی توهین کننده را در پی دارد..
یک لحظه هم حتی نرفتی از خیالم
خوشحال باش ای بیوفا! خوش نیست حالم
بیآرزویی وارث جادو چراغی
خشکیدهسروی بر لب رودی زلالم
چون قطرهای باران که بر ساحل بیفتد
یک آسمان افسوس و یک دریا سوالم
از ناامیدی نیز مأیوسم؛ به هر حال
هستند با من آرزوهای محالم
بگذار تنها «حس کنم» آزادم ای عشق
قفل قفس را باز کن بستهست بالم
🖌#فاضل_نظری
📔#نیست
📝#جادو_چراغی
/channel/fazelnazariii
قدر شادی ها و غم ها را بدان این لحظه ها-
آخرین غمها و شادی هاست، بعضی وقتها...
#کتابنیست
#فاضلنظری
@fazelnazariii
امسال هم داره میگذره
با تموم خوبی ها و بدی هاش
بعضی از عزیزانمون امسال سر سفره هفتسینمون نیستن
یه عده امسال عضو جدید سفره عید مونن
زندگی میگذره با تموم تلخی ها و شیرینی هاش 🌸🍂
این ماییم که باید شیرینی هاش رو کش بدیم و از تلخی ها بگذریم
بیاین امسال عهد ببندیم
دل نشکنیم
قضاوت نکنیم
اعتماد آدما رو دست کاری نکنیم
خوب باشیم 🌸🍂
و به بقیه هم یاد بدیم خوب باشن
تا انسان های هم فرکانس هم دیگه رو پیدا کنن
انشالله سهم دلتون عشق باشه
تنتون سالم دلتون بی غم
جیبتون پر پول باشه 🌸🍂
#عیدتون_پیشاپیش_مبارک .....❤️
۳ قدم مانده تا بهار
زمستان رخت هایش را جمع کرده، چمدانش را بسته و دارد می رود.
او با آمدنش لحظاتی زیبا و عاشقانه بسیاری را برای عده زیادی از انسان ها به وجود آورد،
در کنار این، انسان های زیادی هم بودند که غم و ناراحتی را در این فصل تجربه کردند!
زمستان با تمام خوب و بدی هایش گذشت و ما وارد فصل جدیدی می شویم،
فصلی به نام بهار.
بیاییم در این فصل، فصل زندگی مان را هم تبدیل به بهار کنیم
و جزو آن دسته از افرادی شویم که وقتی در انتها به گذشته می نگریم،
چیزی جز خاطراتی عاشقانه نیابیم.
6 قدم تا #بهار
پگاه آخرین شنبه سال مبارک
همه ما فکر میکنیم هنوز به اندازه کافی زمان داریم تا با دیگران یک سری کارها را انجام دهیم و به آنها چیزهایی را که میخواهیم و باید، بگوییم...
و بعد ناگهان اتفاقی میافتد که باعث میشود بایستیم و به کلماتی مثل "اگر" و "ای کاش" فکر کنیم...
📕مردى به نام اوه
#فردریک_بکمن
روزگار، هميشه بر يک قرار نمیماند. روز و شب دارد، روشنى دارد،تاريكى دارد، كم دارد، بيش دارد.ديگر چيزى از زمستان، باقى نمانده تمام میشود، بهار میآید.
💫💫صبح بخیر 💐💐
زخمی به من زدی که دلم خونچکان شده است
خون مثلِ آب از سر زخمم روان شده است
چون یارِ تازه گرچه هواهخواهِ توست جان
چون خصمِ کهنه با تو، دلم سر گران شده است
بیهوده نیست خاطرِ یکهشناسِ من
با بودنِ تو، ملتفتِ دیگران شده است
شش فصلِ قصهی من و تو عشق بود اگر
سرسام فصلِ هفتم این داستان شده است
با ما چه رفته است که خورشیدِ مهرمان
در زیر ابرهایِ کدورت نهان شده است..؟
با ما چه رفته است که ناگاه از دو سو
گل گفتن و شنیدنمان، بیزبان شده است..؟
بر ما چه آمده که دلِ مهربانِ تو
ناگاه، با من اینهمه نامهربان شده است
بر ما چه آمده است که ناگاه جاممان
جایِ شکر دوباره پُر از شوکران شده است
چیزی که دوست خواست ندانم چرا نشد
دانم همانکه دشمنان خواست آن شده است
در چلهی شکفتگی خویش، باغ مان
پژمردهي طلسمِ کدامین خزان شده است..؟
زخمی زدی عمیقتر از انزوا به من
بیهوده نیست منزویات ناتوان شده است...
#حسین_منزوی
🌸
🎋🌺
🌷🥀🪻
🌺🎄🎋🌹
/channel/soltanghazal
آدم بيش از يک بار به دنيا نمیآيد و اين عمر يکباره و منحصر به فرد را نيز دائم در موقت بودن و در انتظار روزی به سر میبرد كه زندگی واقعی شروع شود...
#اینیاتسیو_سیلونه
📚 #نان_و_شراب
@beitmandegar
سنگی بزن به ظلمت،ای صبح روشن من!
ای رو به سوی خورشید،چشم تو روزن من
با من بمان که بی تو هستی به جز تهی نیست
ای با تو ماندن من، توجیه بودن من
#حسین_منزوی
@soltanghazal
"فرشته عشق نداند" به آسمان چه روم؟!
برای من, تو و عشق زمینی ات زیباست!
#حسین_منزوی
@soltanghazal
صبح بخیر دل خسته…
دیشب هر چی که بود، گذشت.
اشکات، فکرات، دلگرفتگیهات… همه جا موندن.
امروز یه صفحه جدیده؛ یه روز نو که هنوز هیچی روش نوشته نشده.
بلند شو، یه لبخند بزن، حتی اگه زورکیه.
چون هنوز زندهای، هنوز فرصت داری،
و خورشیدِ امروز، فقط برای تو طلوع کرده
سلام عزیزان🥰❤️
🍃چه زیباست امیدوار بودن و با امید زندگی کردن،
نه امید به خود؛که غرور است.
نه امید به دیگران،که حماقت است.
امید به خدا؛ که منبع تمام آرامشهاست.
💫💫صبح بخیر دوستان💐💐
از تو دل کندم که تمرین شکیبایی کنم
تا خودم را تشنه روزی که میآیی کنم
آبرویی را که کمکم جمع کردم حاضرم
روز دیدار تو یکجا خرج رسوایی کنم
از کتاب گیسوانت صفحهای را باز کن
تا برایت مو به مو تفسیر زیبایی کنم
میپذیرم عشق هم تنها دروغی بیش نیست
گر در آغوش تو هم احساس تنهایی کنم
صبر کن تا مثل رودی بر فراز پرتگاه
مرگ را در دیده مردم تماشایی کنم
#فاضل_نظری
📚#نیست
http://Telegram.me/fazelnazariii
صبح را،
شادی را،
رنگها را،
به زندگی دعوت کن،
که میگذرد
مثلِ باد
این بهارِ عمر.
💫💫صبح دوشنبهتون بخیر
قصد جان میکند این عید و بهارم بی تو
این چه عیدی و بهاریست که دارم بی تو
گیرم این باغ، گلاگل بشکوفد رنگین
به چه کار آیدم ای گل! به چه کارم بی تو
با تو ترسم به جنونم بکشد کار، ای یار
من که در عشق چنین شیفتهوارم بی تو
به گل روی تواش در بگشایم ورنه
نکند رخنه بهاری به حصارم بی تو
گیرم از هیمه زمرّد به نفس رویاندهست
باز هم باز بهارش نشمارم بی تو
با غمت صبر سپردم به قراری که اگر
هم به دادم نرسی، جان بسپارم بی تو
بی بهارست مرا شعر بهاری، آری
نه همین نقش گل و مرغ نیارم بی تو
دل تنگم نگذارد که به الهام لبت
غنچهای نیز به دفتر بنگارم بی تو
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
چنین گفت زرتشت:
که "سوزانید بدی را درآتش
تا از آتش برون آید نیکی”
پس تو نیز چنین کن...
"چهارشنبه سوریتون مبارک"
@cofsher
خوشبختی یعنی
واقف بودن به اینکه
هر چه داریم از رحمت خداست
و هر چه نداریم از حکمت خدا…
احساس خوشبختی یعنی همین!
خوشبختی رسیدن
به خواستهها نیست...،
بلکه لذت بردن از داشتههاست..
نرم نرمک میرسد اینک بهار
4 روز تا نوروز
گرچه ممکن نیست با تکرار آسانش کنند
حیف باشد غم که مشق تازه کارانش کنند
تازه راضی کردهام دل را به دینداری ولی
بیم از آن دارم که دینداران پشیمانش کنند
ساختن با خانه فرسوده دل بهتر است
گر بنا باشد که در تعمیر ویرانش کنند
گرچه این گنجشک دیگر با قفس خو کرده است
میزند بر میله سر وقتی هراسانش کنند
عشق را آموزگار زهد منکر شد، چه شد
بر ملاتر میشود رازی که کتمانش کنند
بستن میخانه از هر خانهای میخانه ساخت
میتراود نور چون در شیشه پنهانش کنند
بادها هرگز نمیفهمند گیسوی رها
دلرباتر میشود وقتی پریشانش کنند
میکشم رنجی که هرگز مستحقش نیستم
در حساب روز محشر کاش جبرانش کنند
#فاضل_نظری
📓#نیست
#سروده_جدید
کدام آغوشِ پُر مهری، پناهم میشود امشب؟
بر و دوشِ که آیا تکیهگاهم میشود امشب؟
در این برفِ خزانی- یا زمستانی! – که میبارد
کدامین چترِ گیسویی، پناهم میشود امشب؟
رسد تا رستمی از ره، منیژهوار، رویِ که
امیدِ زیستن، در قعرِ چاهم میشود امشب؟
نسوزد تا سمومِ وحشتِ پاییزش از ریشه
چه کس پرچینِ باغِ بیگناهم میشود امشب؟
تبِ خواهش، تنم را میگدازد، کو؟ کدام آغوش،
حریفِ تا سحرگاهِ گناهم میشود امشب؟
بخوانم تا کتابِ عشق را، در روشنیهایش
چه کس شمعِ شبستانِ سیاهم میشود امشب؟
شراب و شاهد و شیرینی، این است آنچه میخواهم
کُجا؟ پیشِ که این عشرت فراهم میشود امشب؟
نیاز چشمهایم را، که میفهمد؟کدامین چشم،
به باز آیینهگردان نگاهم میشود امشب؟
شبم را شعر روشن میکند چون ماهتاب، امّا
کدامین مهربان، خرشید ماهم میشود امشب؟
«شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل»
چه چشمِ روشنی، فانوسِ راهم میشود امشب؟
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم
خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
.
📝#فاضل_نظری
📘#گریه_های_امپراتور
📜#نگرانی
Telegram.me/fazelnazariii
خمار و سردم آری
در رگم همواره جاری کن
شراب و آفتابی را که در بوسیدنت داری
#حسین_منزوی
@soltanghazal
نهادم بر ضریحی سر، که عرش آنجا، جبین سا بود
کویری بودم امّا، دیدگانم مثل دریا بود
نهادم بر ضریح عشق پیشانی و اشکم را
به گستاخی رها کردم که نهم، از هیچ پروا بود
حضور عشق هم مثل نسیمی میوزید،آری،
تو میگویی نبود، امّا، یقین دارم که آنجا بود
من و یاد تو بودیم و به هر سو، سر زدیم، از ما
حمایت کرد معصومی که صاحبخانهی ما بود
شفاعت خواستم از او که تا پیدا کنم خود را
از او دامان و از من دست کوتاه تولّا بود
در آندم از خدای خود، تو را تنها طلب کردم
اگر چه در دلم صد آرزو و صد تمنّا بود
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
بر پل شکسته ممان، که این نه خالی از خطر است
رود - اژدهای دمان- زیر پات در گذر است
فرصت اقامت گل، کوته است و چون نگری
از چمن غنیمت باد، رنگ و بو و بال و پر است
از تمام کارو کسم، جز تو نیست ملتمسم
ای که بی تو هر نفسم، یک تلاش بیثمراست
عشق گفت:«پای منه، بی دلیل ره به سفر»
ای دلیل راه من آه! این سفر همان سفر است!
ای تو سود هر دو جهان، هر معاملت که در آن
نیست پای تو به میان، هر دو سوی آن ضرر است
باش تا ز مشرق عشق، صبح دولتت بدمد
کاین طلایه است و هنوز، از نتایج سحر است
ای به مرگ خیره شده، عشق در برابر توست
چشم او به جانب تو، چشم تو به پشت سر است
شب گذشته است و هنوز، باورت نیامده روز
دل به شمع مرده مبند، کآفتاب در خبر است
با بهار کاغذیات، در اتاق چار خزان
ماندهای و غافل از آن، که بهار پشت در است
از کنار خاطره ها، این چنین عبور مکن
مرگ را مرور مکن، زندگی قشنگتر است
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
در این «گُل-پوچِ» طولانی
گُلی رو کن فقط یکبار
پس از صد
مشتِ پوچِ خالیِ پی در پیات،
ای عشق!
#حسین_منزوی
@soltanghazal
پس از عمری به باطل سر نهادن در پیات، ای عشق!
کجا پیدات خواهم کرد؟ پیش که؟ کِیات؟ ای عشق!
در این «گل ـ پوچ» طولانی گلی رو کن، فقط یکبار
پس از صد مشتِ پوچِ خالیِ پی در پیات، ای عشق!
گم اندر گم، چه راهی تو که پایانت رسیدن نیست،
به منزل، گرچه بیش از هر رهی کردم طیات، ای عشق!
دل من برّهی گمگشتهات بود و دمی نشنید
نشانیهای چوپانی ز بانگ هیهیات، ای عشق!
مگر تقویم تو ـ ای بیبهشت ـ اردیبهشتش نیست؟
که سهم از دوزخم کردی حوالت با دیات، ای عشق!
بجز افسانهی «نه» از گلوی تو نزد بیرون
دمیدم هرچه افسونهای «آری» در نیات، ای عشق!
اگر موعود من با توست، هربار، از چه میبینم
تو را، امّا نمیبینم به همراه وِیات، ای عشق!
به شوق بادهای نوشین از آن یکبار دیگر هم
زدم، کاری نبود این بار هم گویا میات، ای عشق!
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal