telegram.me/soltanghazal @nahidashoori
امروز؛ را عهد ببندیم، به شکرانهی بودنمان و به برکت این روز زیبـا فقط بخندیم، شـاد باشیم،عامل شـادی شویم، هر بودنی یک شکرانهای دارد.💫💫
درود و عشق،روزتون سرشار از عشق و خوبیها.💐💐
بکوب بر دف خود، «عاشقا»! ترانه بخوان
رديف کن همه از عشق و عاشقانه بخوان
خوشا شنيدن آواز تو، ممان خاموش!
به هر دليل فغان کن، به هر بهانه بخوان
به شيوهی قدما، ساز را بنه گاهی
چنانکه افتد و دانی-به روی شانه، بخوان
بگو حديث « کوراوغلیّ » و سوی « چئنلی بئل »
مرا به همره او، تا کنی روانه بخوان
بگو حکايت «آيواز» و سوی دشتم بر
بزن سرود «نگار» و مرا به خانه بخوان
نمازهای مرا، جمع کن به جانب عشق
بخوان برايم از آن قبلهی يگانه بخوان
تمام حنجره بگشای و تا توان داری
فقط برای دل عاشقم، ترانه بخوان...
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
از چه انکار کنم مستیام؟ آری مستم
هم از آن می که تو در میکده داری، مستم
برگریزان خزانم چه دهد بیم که من
از گلآراییات ای باغ بهاری! مستم
تا نسیم سر گیسوی شلالت، ساقی است
باده بگذار، که از بادگساری مستم
به نخستین قدح، افسون چه دمیدی تو، که من
تا دم آخر از آن جرعهی کاری مستم؟
میدود در تنم این عشق که راکد نشود
رگ به رگ، من هم از این رخوت جاری مستم
مست چشم تو در آیینهی شعرم زده است
خیمه و من هم از این آینهداری مستم
شیوهی چشم تو، آموختم این کار، آری
عجبی نیست که در عین خماری مستم...
#حسين_منزوى
/channel/soltanghazal
زندگی باور دریاست،در اندیشه ماهی در تنگ؛زندگی ترجمه روشن خاک،است در آیینه عشق؛ زندگی فهم نفهمیدنهاست. زندگی پنجرهای،باز به دنیای وجود،تا که این پنجره بازست،جهانی با ماست.
روزتون پر از عشق و آگاهی💐💐
ای آفتاب من! که به لطف تو، بی نیاز
از ماه و از ستاره شده آسمان من
یارای بی تو زیستنم نیست بیش ازین
تاب غم تو بیشتر است از توان من!
#حسینمنزوی
میدود در تنم این عشق که راکد نشود
رگ به رگ، من هم از این رخوت جاری مستم
مست چشم تو در آیینهی شعرم زده است
خیمه و من هم از این آینهداری مستم
#حسين_منزوي
@soltanghazal
همیشه های مشامم شمیم زلف تو دارد
تو با منی و نیازی به بوی پیرهنت نیست...
#حسین_منزوی
باز آسمان مهآلود است٬ اّما بارانی ندارد
آه از اين ابر ــ اين ابری ــ که نه میرود٬ نه میبارد
ماه ازُمحاِق تعطيلش به روی چشم انتظاران
دری نمیگشايد و سری بيرون نمیآرد
رفاقِت شب با کوکب٬ دروغی بوده است انگار
وقتی هر يک ديگری را٬ غريبهای میانگارد
پاييز امتحان میگيرد : گلهای کاغذی قبول
شقايق رد٬ ارغوان رد٬ اصلاً تمام گلها٬ رد!
کسی که باد میکارد ــ گفتی ــ توفان میَدْرَود
تا خود چه درو خواهد کرد٬ کسی که توفان میکارد
چه میپرسی چندين بهار؟ وقتی در من زمان شمار٬
« چهل و سه »٬ » چهل و چار »٬ خزان ها را میشمارد
آری دلم بی نسيمی کز سر زلفت میوزد
شکفتنی نمیداند٬ گل کردنی٬ نمیيارد
با اين همه برای عشق٬ چارهای خواهد انديشيد
دِل بلاتلکليِف تو٬ محبوبم! اگر بگذارد
روزی اگر مرّکب و قلم نباشد٬ شاعرت
انگشت در خون میزند٬ نام تو را مینگارد
به عشق اعتماد کن٬ کاين تيشهی بيستونَکن
میتواند هر سنگی را٬ از پيش پايت بردارد
برای « مريم » در مجَدل جان میدهد٬ مسيحی که
« يهودا » را٬ پای صليب٬ چون جان در بر میفشارد
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
هر صبح، به لبهایت بیاموز، که بخندند. به قلبت، بیاموز که با عشق بتپد. به احساست، بیاموز که جز به سمت و سوی خوبی، نرود و آنگاه به زندگی، بگو شروع تازهات مبارک.💫💫صبح بخیر، اول هفته خوبی در انتظارتون باشد.💐💐
Читать полностью…ســـــــلام
صبح زیبـاتون بخیـر
چهار شنبه تون پراز موفقیت
قلبتون مملو از عشق
زندگیتون سرشـار از نیڪی
الهی
ساحل زندگیتون همیشه آروم باشه
و لحظه هاتون توام با خوشبختے
شروع روزے خوب و
پر خیر و برڪتے براتون آرزو دارم
روزتون زیبا و در پناه خدا باشید
آرزو میکنم یک خبر خوب بشنوی از اونایی که بعدش آهنگ میذاری و کلی میرقصی.
آرزو میکنم برات یک معجزه پیش بیاد، از اونا که باورت نمیشه داره اتفاق میافته.
آرزو میکنم اونی که دوسش داری اندازه تو دوست داشته باشه.
آرزو میکنم کراشت ازت خوشش بیاد و بهت پیام بده.
آرزو میکنم به هدفی که داری خیلی زود برسی و مشکلاتت حل بشن.
آرزو میکنم یک روز پاشی و ببینی حس مثبت داری و احساس آزادی کنی.
آرزو میکنم فکرت رها باشه، آرامش داشته باشی و شبا زود و خوب خوابت ببره. برات همه ی چیزای قشنگ و آرزو میکنم، چون تو انسانی، قشنگی و حق رسیدن به همشونو داری ❤️
امروز ۲۶ دیماه جشن بهمنگان و روز پدر ایرانیان بر شما ایرانی پاک نهاد فرخنده و خجسته باد🌷🌷
جشن بهمنگان در روز دوم از ماه بهمن از سالنامهی زرتشتیان برابر با 26 دی سال شمار خورشیدی برگزار میشود.
این روز (جشن بهمن گان) به مردان اندیشهور و درستکار تعلق دارد و در نزد پارسیان (زرتشتیان) به عنوان روز پدر نامیده میشود.
بخت تو برخاست
صبح تو خندید
از نفست تازه گشت اتش امید
وه که به زندان ظلمت شب یلدا
نور ز خورشید خواستی و برآمد
#هوشنگ_ابتهاج
امروزتون مبارک☃️
سلام به خالق برف و باران
سلام به صبح دلانگیز
سلام زندگی
سلام دوستان عزیز
دلتون شاد لحظاتتون زیبا
جاده زندگیتون هموار
⛄️❄️🎅🏻🎄⛄️
عمر زاهد همه طی شد
" به تمنای بهشت "
او ندانست که در
" ترک تمناست"
بهشت
این چه حرفیست که در
"عالم بالاست بهشت"
هر کجا وقت خوش افتاد
همانجاست بهشت....
دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست
دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت
صائب تبریزی
روز سردتان مملو از گرمای خوشبختی باد🌻❤️🌞
«من غلام خانههای روشنم.»
غزاله علیزاده
(۲۷ بهمن ۱۳۲۷ مشهد - ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵ جواهرده)
خالق رمان «خانهی ادریسیها»
.
#غزاله_علیزاده
عطر گلها نیست این بوی غریب از موی توست
وین نسیم عطر گردان قاصد گیسوی توست
كیست «شب بو»؟تا نسیم او برآشوبد مرا
در من این شیدایی از یاد تن خوش بوی توست
زلف مشكین را به باد صبحگاهی دادهای
وین قیامتها همه از نافهی آهوی توست؟
هم تو سيـرابم توانی کرد، ای جاری ترین!
ای که دریـا از عطش پروردگان جوی توست
چشمهی آب حیات است _آه خضر من! _نه چشم
این که جوشان زیر طاق طرفهی ابروی توست
دو گل سرخ و سفید و پنج پر، چون آفتاب
وا شده بر ساقههای همگنِِ بازوی توست
چون گل خورشید گردان محو دیدار تو شد
که به هر سو میروی خورشید چشمش سوی توست
عشق نجوا کرد با دیدار تو در گوش شعر:
اینک آن کاو لایقِ تختِ غزل بانوی تو ست
صبح شد برخیز و بنشین رو به روی آینه
تا ببینی بهتر از خورشید رویاروی تو ست
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
سفر به خیر گل من! که میروی با باد
ز دیده میروی اما نمیروی از یاد
کدام دشت و دمن؟ یا کدام باغ و چمن؟
کجاست مقصدت ای گل؟ کجاست مقصد باد؟
مباد بیم خزانت که هر کجا گذری
هزار باغ به شکرانهی تو خواهد زاد
خزان عمر مرا داشت در نظر دستی
که بر بهار تو نقش گل و شکوفه نهاد
تمام خلوت خود را اگر نباشی تو
به یاد سرخترین لحظهی تو خواهم داد
تو هم به یاد من او را ببوس اگر گذرت
به مرغ خستهی تنها نشستهای افتاد
غم "چه میشود؟" از دل بران که هر دو عنان
سپردهایم به تقدیر "هر چه بادا باد"
بیایم از پی تو، گردباد اگر نبرد
مرا به همره خود، سوی نا کجا آباد
#استادحسین_منزوی
/channel/soltanghazal
زلفش
بگشـــود
و داد بر باد
زان بوی نسیم صبح خوشبوست...
#شاه_نعمت_الله_ولی
درود دوستان شنبه به نشاط
🎧
دکلمه ی استاد منزوی از غزل
🔹تمام حادثه یک توده هیمه بود و شرر🔹
@soltanghazal
در کام امتحانم ، بردی همه توانم
خواهی بگیر جانم ، در آزمون دیگر
#حسین_منزوی
@soltanghazal
سٖفر به خیر گل من! که میروی با باد
ز دیـده مـیروی امـا نـمیروی از یاد
#حسین_منزوی
@soltanghazal
یکشنبه زمستونیتون با طراوت🕊🤍
امروزتان مملو از آرامـش
زندگیتون پر ازباران بَرکت 🕊🤍
روزگارتون پرازموفقیت🕊🤍
در پنـاه خـــدای مـهربـان🕊🤍
یکشنبه تون سرشار از زیبـایی🕊🤍
شگفتا، حالت دیوانه یا عاشق که من دارم
که با آیینه و دیوار و در، از تو سخن دارم
نسازد تا جدایم، هیچدستی، هیچوقت از تو
چو بوی گل به گل، باتو، سر آمیختن دارم
منم خورشید پنهان در شب یک فترت دیگر
که باز از طالع مهرت، هوای سر زدن دارم
خوشا اقبال صیّادی -که من باشم -دراین صحرا
که چون تو آهوی آزادهای را، در کمند آرم
اگرلب تر کنی با باده، پیش از بوسه، شیرینم!
چه مستیهای شهد آلود، از آن لب، زان دهن دارم
نسیم ری ز بادمصر، خوشتر میوزد، آری
که تحفه جای بوی پیرهن، زو، بوی تن دارم
برای دوست مردن غایت عشق است و ننگم باد
اگر در این کفن، یک دم،گمان پیرهن دارم
گر از خوبان، تو را برمیگزینم، عین خوشذوقی است
که چشم دل میان یاسمنها، با سمن دارم
سخن میگفت زلفت با نسیم و میشنیدم من
«که من هم با دلم چندیست کآن سوها وطن دارم»
و من خود را میان عطر گیسویت رها کردم
که پیش جذبهی عشقت، نه کفّ خویشتن دارم
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
چشمان تو از هیجان گریه میکنند
در من هزار ابر نهان گریه میکنند
نفرین به شعر هایم اگر چشم های تو
این گونه از شنیدنشان گریه میکنند
شاید که آگه اند ز پایان ماجرا
شاید برای هر دو مان گریه میکنند
بانوی من چگونه تسلایتان دهم؟
چون چشمهای باورتان گریه میکنند
پر کرده کیسههای خود از بغض رودها
چون ابرهای خیس خزان گریه میکنند
وقتی تو گریه میکنی ای دوست در دلم
انگار ابرهای جهان گریه میکنند
انگار عاشقانهترین خاطرات من
همواره با تو مویه کنان گریه میکنند
انگار باتو بار دگر خواهران من
در ماتم برادرشان گریه میکنند
در سوگ صدهزار گل ارغوان مگر
باهم هزار سرو جوان گریه میکنند
حس میکنم که گریه فقط گریهی تو نیست
همراه تو زمین و زمان گریه میکنند
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
✅روز مرد را به "کودکان کار"
که به جای بازی و درس
مردانه نان آور خانواده اند
باید تبریک گفت...
🌸روزت مبارک
🌹بزرگ مرد کوچک🌹
@cofsher
گوئی نه زمستانم، برف این همه باراندهاست
سرمای زمستان را، گرمای تو تاراندهاست
هر کس که تواَش بردی، تا مقصدش آوردی
واماندهی تو، اما، از قافله واماندهاست
دست تو که صد شادی با من به نوازش داد
گویم به دعا کز درد آزرده مباد، آن دست
ای دوست! دلم را باش، وقتی که چنین قّلاش
دست از همی عالم، غیر از توبرافشاندهاست
جز عشق چه نامش هست؟ و زنابترین جامش
این جرعه که جان با تو نوشیده و نوشاندهاست
من گوش چرا دارم، تا عقل چه میگوید
در خطهی ما اینک، عشق است که فرماندهاست
این عشق نه امروزیاست در من که دلم انگار
هر نامه که میخواندهاست، با نام تو میخواندهاست
بر من بوز و با خود، بردار و ببر، ای عشق!
خاکستر سردی را کز عقل به جا ماندهاست
#حسین_منزوی
/channel/soltanghazal
يه اجراي يلدايي از دو خواهر هنرمند کشورمان مهرناز و فرناز دبیرزاده 😍👌
Читать полностью… برف نو در آغوش آسمان دی
چه اتفاق مباركي ست !
مادربزرگ هميشه مي گويد:برف نو يك نشانه از افتادن اتفاق خوب است
اميدوارم اتفاق خوب زندگيتان امروز به حقيقت بپیوندد ...
برف نو مبارك ...
@cofsher
آه ! شبهای چلّه و کرسی
قصّه و ذهن زود باور من
با صدای تو،شعر گل میکرد
در ضمیر خیال پرورِ من
#حسین_منزوی
@soltanghazal