شتابت چیست ای جان! از تنم خواهی برون رفتن؟! دمی از جسم من، بیرون مرو، شاید که یار آمد #هاتف_اصفهانی. ارتباط با مدیر 👈 @fahiiiiii_926. #تبلیغات_نداریم
همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
همه شب دیده من بر فلک استاره شمرد..
#مولانا
ازین سنگین دلان ، صائب چرا چون تیر نگریزم
که پُر خون شد دهانم از همان دستی که بوسیدم
#صائب_تبريزی
هزار غم سر غم کردهام ولی در دل
غم تو ریشه فرو کرد، میکُشد اینم.
#عرفی_شیرازی
تو از من نیستی غایب که اندر جان، خیال تو
مرا در دل چو اندیشه ست و در دیده چو بینایی
#سیف_فرغانی
از غم افتادم به حالِ مرگ هنگام وداع
تا شوی آگه که در هجران نخواهم زیستن
#وقوعی_نیشابوری
وقتی فقط به ی نفر وفاداری بهش بگو:
دانی که من از تو برنگردم..؟
#سعدی
شمع بزمش اگر از باد نشیند مه و مهر
سر بر آرند سراسیمه ز جیب شب تار
سایه را خواهد اگر از حرم اخراج کند
مانع پرتو خورشید نگردد دیوار
#محتشم_کاشانی
یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست
دردانــه ام ز چشـم گــریان مـــن بیفتد
مـــاهم به انتقام ظلمی که کرده با من
ترسم به درد عشق و هجران من بیفتد
َ#شهریار
مــرنج اگـر نشدم مضطربْ ز آمدنت
چراغ دیده "نَمی" داشت دیر روشن شد
#نظیری_نيشابورى
خوشم با سوختن در آتش عشق
بهل تامن در این سودا بسوزم
در آنجا هر که باشد هر چه باشد
بسوزد ز آتشم هرجا بسوزم
#فیض_کاشانی
گر شوی باخبر از سوز دل بی تابم
دم آبی نخوری تا نکنی سیرابم
#صائب_تبریزی
ای بندگی تو پادشاهی کردن
کارت همه انعام الهی کردن
من، در غفلت، عمر به پایان بردم
من این کردم، تا تو چه خواهی کردن
#عطار
سنگین ترین بار دنیاست
خیال کسی که نیست!!!
#معصومه_صابر
غمنامهی عاشق را ناخوانده مکن پاره
بیچاره رقم کرده از خونِ جگر چیزی
#کلیم_همدانی
آن دهان را در رسوم دلبری کوچک مخوان
راه دل بس بر بزرگ دین که آن کوچک زده
#جامی
جامی است ڪه عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
#خیام
قیـاس ڪـردم و تدبیر عقـل در رہ عشـق
چو شبنمے است ڪہ بر بحر میڪشد رقمے...
#حافظ.
بر شانه بیفشان و مزن شانه به زلفت
بگذار حسادت بکند شانه به شانه!
#سجاد_سامانی
یار آنجا و من اینجا، وه! چه باشد گر فلک
یار را این جا رسانَد، یا بَرَد آنجا مرا؟
#هلالی_جغتایی
چنان دلم گرفته از جهان که مثل سکوت
اگر به نام صدایم کنند، میشکنم
#سعید_صاحب_علم
چه دانستم كه اين سودا مرا زين سان كند مجنون
دلم را دوزخى سازد، دوچشمم را كند جيحون ...
#مولانا
من آن باغم که قبل از دادن بار و ثمر
میوه هایم کال کال یا سوختند یا ریختند
#پرویز_کاظم_زاده
یار آنجا و من اینجا، وه! چه باشد گر فلک
یار را این جا رسانَد، یا بَرَد آنجا مرا؟
#هلالی_جغتایی
آنی که منورست آفاق از تو
محروم بماندم من مشتاق از تو
این محنت نو نگر که در خلوت وصل
تو باد گری جفتی ومن طاق از تو
#سیف_فرغانی
من تورا آنگونه دوست داشتم
که مجنون لیلایش را
آنگونه چشم به راه بودم
که یعقوب یوسفش را
آنگونه می پرستیدم
که عرب لات و عُزایش را
آنگونه باور داشتم
که محمّد خدایش را
تو مرا اما...
چنان نمی خواستی،
که آدمی گناهانش را!
#طاهره_اباذری_هریس
با هیچکس به کشتن من
مشورت مکن
ترسم خدانکرده
پشیمان کند تو را...
#فروغی_بسطامی
جاده بهانه است مقصود چشم توست!
من راهی تواَم ای مقصد درست!
#علیرضا_آذر
گَفتمش شیرین ترین آواز چیست؟
چشمِ غمگَینش به رویم خیره ماند...
#هوشنگ_ابتهاج
دیدهٔ یعقوب و بوی یوسف اینجا حاضر است
در وصال هجر مجبوریم کنعانست دل
#بیدل_دهلوی
هر شب به تو با عشق و طرب میگذرد
بر من زغمت به تاب و تب میگذرد
#هاتف_اصفهانی