کانال شعر شخصی گاه وقتی نقد اشعار شاعران «مجموعه لری و فارسی» گاه وقتی متن در مورد لرسونَل «لرستانات» بختیاری، جنوبی، فیلی ادمین @Zccbm
*(کَبک وتیر و تُرنه)
#قدرت_اله_جلیل_پیران
مقدمه ای بر اثر کوگ خوشخون به آهنگ سازی فرهنگ تیرگیر با صدای آ رضا صالحی بر روی اشعاری از آقای ربیع فرهمند با موسیقی و تنظیم یوسف خورشیدی در باب حفاظت محیطزیست پرنده زیبای کبک به عنوان المان زیبای پرندگان زاگرس
🍃آنگاه که به سیاهی سرازیر شده در دو سمت صورتِ کبک می نگریم بی شک جذبه ی معصومیتِ زیبای آن است که انسانِ جسور را رام و منع از شلیک به آن می کند و در مصداقِ انسانی هم وقتی رخ به رخِ یک بانوی اصیلِ بختیاری بشویم،
تُرنه های غلطیده در دو سمتِ صورتِ وی هستند که حجابی از حیا در برابر دیده ی دیگران ایجاد و دیوانی از زیبایی را در نگاه او نگارش می کنند که حرمتش را تا آسمانها بالا برده و آن می شود که از قدیم در غضبناک ترین لحظات یا خشن ترین منازعات، ترنه ی بانویی، آتشفشان خشم ها و دریایِ غضب را آرام و شرم را بجای آنها می نشاند.
🍃پای از دشت بر دامنه ی ریگ، کلار، سبز کوه، دنا، سبلان و... به بالا که بگذاریم، سکوتی در وجودِ ما جایگزینِ هیاهو می شود که ناخود آگاه وَهم آور و گاه ترسناک نیز می شود. کمی از دامنه ها که به سمت بالا برویم، ناگهان بریده بریده، صدای مستانه ی موزونی به گوش می رسد که وَهم را مسخ، گوش را مست، دل را به وجد و چشم را جویایِ صاحب آن می کند.
فاخر می خواند، مخفی ست ولی ظاهر می خواند و چنان در میان صخره ها تلاطم ایجاد می نماید که انسانِ وهم زده از سکوت را از خود بیخود، مسحور و مقهورِ عظمتِ نهفته در صدایش می کند. در طول اعصار گذشته چنان خواند و بی قلم بر لوحِ ذهنِ اجدادِ ما نوشت که در میان اهالیِ دشت و کوهستان مبنای تمثیل در عاشقانه ها، ترانه ها، دلرنجه ها، واگویه ها و نواها شد.
🍃آری آن قهقهه و چهچهه ها که از مازه تا مازه به گوش می رسند و با هر برخورد به صخره ها، سختیِ سنگ را همچون موم نرم و زبری آن را لطیف می کند، از حلقوم خارق العاده ی یکی از مخلوقات خدا به نام کبک بیرون می زند که قرمزیِ منقارش، عُشاق را به یاد سرخی لبِ دلدار انداخته و سیاهی چشم، نگاه عاشقانه ی دلبر را تداعی می کند.
🍃طبیعت مملو از اصالت است و بی شک اصیل ترین کلمات، رنگها، نقش ها، اقتباس ها، ترسیم ها و تصویرها آنهایی هستند که ریشه در طبیعت داشته و از آن الهام گرفته باشند.
🍃زاگرس( لرستانات) مهدِ طبیعت کهن و مامنِ تمدنِِ ریشه دارِ است و هنوز هم اُبهت، قدمت و اصالت خود را حفظ و با اینکه در تلاطم روزگار زخم ها خورد، خشم ها دید و ضرب ها چشید، همچنان پابرجاست.
عشایر، از الوار همنشینانِ قدیمِ طبیعت زاگرس هستند که ریشه در تار و پود آن دوانده و رگ و خون و پی و استخوانِ فرهنگِ خود را به آب، علف، پرنده و چرنده ی آن گره زدند تا در مسیر باد و توفان ها ریشه کن نشده و ملعبه ی خشمِ باد و رقصِ نسیم نشوند.
🍃کبک، این پرنده ی زیبا، با آن صدای بی مانند، یکی از دیرینه های اقتباسی لر تباران ، و خصوصا لر های بزرگ است که عشق و دلدادگی میان عاشق و معشوق را با صدا و رُخسارِ آن پیوند ها داده و در وصال ها و فراق ها از زبانش به زبان خود و یارِخویش خواندند و خندیدند و گریستند.
🍃کبک خوش صداست و یار هم خوش صداست، کبک زیباست و یار هم در نگاه یار زیباست و چون زیباست، مردِ عاشق را ناخودآگاه به یاد یارش که در خانه است یا در فراق است یا رخت از جهان بر بسته می اندازد. این شباهت و قرابت مابین کبک و یار، در تقابلِ صیاد و کبک که یکی سخت و زمخت و سلاح به دست است و آن دیگری زیبا و خوش صدا و بی آزار، تراژدی تلخی می سازد که گاه از میانِ آن الفتی متولد می شود که دستِ صیاد را برای رفتن به سمت ماشه به لرزه می اندازد، چون نگاره ی یار و صدای مهربانِ دلدارش را در وجودِ نحیف و زیبای کبک می بیند و این الفت مانع از سلبِ حیاب از این خوشخوانِ خرامانِ مستِ بی نظیر می گردد و گاه قهر بر مهر غلبه و ماشه چکانده می شود.
🍃در میانِ زاگرس نشینان، خصوصاً لرهای بزرگ زنان بر پایه ی اقتباسی اصیل از طبیعت، سیاهی زیبای دو سمتِ صورتِ کبک را الگویی نجیب برای زلفانِ خود انتخاب و آنچنان که قرن هاست، گیسوهای خود را با نام (تُرنه) در دو طرفِ صورت به سمت پایین می بافند که زیبایی دو چندانی همچون کبک های محجوب پیدا و نقشِ خود را بر دل یار برای همیشه ماندگار می کنند.
🍃تاریخ نشان داده که این اقتباسِ اصیل به قدری درست است که علی رغم گذشت قرنها و اخم ها، هنوز یکی از اصیل ترین رسومِ جلوه گری انسانی است.
🍃آری جان برادر، اصالتِ ترنه ی زن، مادر، دختر و خواهرِ ما برگرفته از زیبایی و اصالتِ طبیعیِ کبکِ است که گاه و بیگاه مورد هجوم نادانی و طمع ورزی هایی می شود که با چکاندن ماشه، ختمی بر خطوط سیاه زیبای گونه های آن، که الگوی طبیعی زلفان گرانسنگ دختران و مادران و خواهران ما در دامنه های زاگرس است، می شوند.
/channel/skeyani
ملوسم ترنه بورم تیه کالم
کلو اوویدمه هی سیت اِنالم
خدا تون کرده جورِ پنجِ افتو
که چی برفی مو او واوم بپالم
#سجاد_کیانی
/channel/skeyani
وه دنیان پا برم ول ای کنم سیت
شل ایواوم خومه شل ای کنم سیت
ایر خار یایه هُمسا تو وِنه بار
مو خاراش ای کِنم گل ای کُنم سیت
دلا مردم اَون کوه یا اَون بَرد
مو بَردا کوهنه هم دل ای کنم سیت
دلِ زرده و رُسه چی پیامبر
کلو وُ عاشق و خل ای کنم سیت
اِهای نشمینه نازار دودر لر
یه آسارهنه شو زل ای کنم سیت
بیا دنیا وه هُمتیت ری تروزی
وه دنیا پا برم ول ای کنم سیت
#سجاد_کیانی
/channel/skeyani
شعرهای لری دهه هفتاد وانومنؽگار
#زینب_صالحپور
را برای اولین بار در کانال شعر لری منتشر خواهیم کرد
آستاره ت من آسمون یه شو گذر کرد
سر کشی من دل مو عشقه خور کرد
تا ویدم به خوم بیام ای دل غافل
همه چین واخوس بورد تیامه تر کرد
همه شعرهای لری خانم دکتر صالحپور را
اینجا بخونید⬇️
/channel/skeyani
#بانده
غزل لری جنوبی از وانومنؽگار
#محمد_غلامی (برازجون)
موبانده ی تـُوباغ ِ گـُلی گِی نخُنده یُم
ری شاخه ی خَشی وُنم ِ دل نمُنده یُم
دون رختن ِ نـُهام اُما سی گرُفتنـُم
دل گشنه وِیسَکیدم ِ شاخک چکنده یُم
ری گـُردِ خشک نِشسِم ِ تیفون ِ سِه گِرُفت
عمری وهرگـُلی که خش ِ دل بُرُنده یُم
شو رُوسرَهلوِ بُن ِ تاپول ِ کهنه یُم
ری بَردلی وتـُوم ِ دلی گِی نخُنده یُم
خَرمَن کشیدِبُردن وسُختِن کـُلورل ِ
چی نی که چینه بو دولا دَس تکـُنده یُم
تـُوباغسون و، نیله ندارُم سرَهلووُم
هم خطِ ّ عشق وهم خطِ زندهِ ی کِرُنده یُم
/channel/skeyani
دوبیتی لکی : فرزاد سیاهپوش
خوانش: بهمن حسینی«هنارس»
/channel/skeyani
ماه شوگار چِه کنم تا که دوچارت وبوهوم؟
دلُم ایخا که همه دار و ندارِت وبوهوم
مو ایخام خاک و خل از تورنه ی صافت بُوَروم
افتویه صوو پس از هر شو تارت وبوهوم
رسول _همتیان
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/skeyani
ول کن نی✅
غزلی از وانومنؽگار :
#سهراب_عرب_زاده (سرگشته)
"باغ وابیده بیابون و قَلا ول کن نی
مِنِ سینش نَدِرآیی وَ صلا ول کن نی"
عاشق آوی چه بِگُم کار خوته ساختیه
بعد یو غصه و غم درد و بلا ول کن نی
ایشِخِ مغز سَرِت تا پَسِ شونت بعدِش
تا قیومت تَش و طیفون همه جا ول کن نی
اینشینی خوته تِی نا...غَم و ..بُو بو کِردَن
تا که زهرش مِنِ جونت نَدِرا ول کن نی
کارِت ایبو همه رو شیوَن و شینی بخدا
خوته عاشق نَکُو دردِش بخدا ول کن نی
/channel/skeyani
هر وار که جا وارگه ی هر ساله ی لُر نی
یه توک نفسی آو به منه پاله ی لُر نی
آواز : تمندر دهقان
شعر و دکلمه : تاته رهدار
/channel/skeyani
🌱 دومین اثر از مجموعه ایذه پژوهی منتشر شد.
📚کتاب: قلعه ها و بناهای تاریخی شهرستان ایذه.
🗞نویسنده: مرتضی امامی
✍️با مقدمه: دکتر علی بحرانی پور دانشيار دانشگاه شهید چمران اهواز و دکتر بهزاد معینی سام نویسنده، زبان شناس و استاد دانشگاه
انتشارات ایل دخت بختیاری
۱۶۴ صفحه
💰قیمت ۲۰۰ هزار تومان
🎁برای ثبت سفارش این کتاب فیش واریزی به مبلغ ۲۰۰ هزارتومان(شهرستان ها به اضافه هزینه پست) به شماره کارت بانک کشاورزی 6037701549289871 به نام مرتضی امامی را به واتساپ / تلگرام شماره 09163905730 به همراه نام و نام خانوادگی و آدرس کامل پستی ارسال فرمایید.
/channel/skeyani
🌸📚یک توضیح و رفع گلایه
خلاصهای از یکگلایه مکرر:
چرا در کانال فرهنگستان فقط اشعار شاعران خاصی را میآورید و فقط به آنها بها میدهید یا از گویش و مناطق خاصی شعر درج میکنید؟ مگر بقیه لر نیستند یا شاعر نیستند؟
🔹پاسخ ما:
ما هیچگونه تبعیضی بین شاعران و گویشها و مناطق لرنشین قائل نیستیم. همانگونه که در عمل میبینید هر کس از هر جا مطلب یا مقالهای بفرستد به شرط آنکه واجد حداقل معیارهای اولیه علمی و اساسنامهای یا برنامه کاری ما باشد منتشر میکنیم.
کانال ما همانگونه که در خلاصه اساسنامه فرهنگستان ذیل هر پست میبینید حالت نشریه دارد یعنی نویسندگان، پژوهشگران، مترجمان، صاحبنظران و شاعران مقالات، مطالب و اشعار خود را برای ما میفرستند و ما هم درج میکنیم.
در مورد انتشار شعر شاعران ما تنها اشعار شاعرانی را درج میکنیم که یا خودشان برای ما شعر میفرستند یا قبلاً به صورت کتبی رضایت به استفاده از اشعارشان در فرهنگستان دادهاند یا بعضا شاعرانی که اشعارشان کتاب یا ترانه شده است و مالکیت معنوی آن محرز شده است.
وقتی که شاعری برایمان شعری نفرستاده است ما چگونه آن را آن هم بدون اجازه در فرهنگستان بارگذاری کنیم؟
پیشتر در سال ۹۵ یک مورد پیش آمد که شعر یک شاعر را جهت تشویق، بدون اجازه در کانال فرهنگستان درج کردیم آمد کلی اعتراض کرد که چرا این کار را کردهاید؟ من میخواستم اینها را خودم به صورت کتابی منتشر کنم. اینطوری کار من مورد سوء استفاده قرار میگیرد.
✍ هیأت تحریریه
لینک فرهنگستان زبان لری 👇
/channel/thelurishacademy
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش آکادمیک و غیرقومگرایانه به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
دوبیتی نشمینی از وانومنؽگار رباعی سرای لری مینجایی و فارسی :
#محمد_علی_ساکی
تو د دنگ ملیچه ری رزویی
د رینگ بیت فال چلسرویی
علیسونه دم ایواره گلالی
دشاق شاق کوگ تنگ هرویی
/channel/skeyani
یک مثنوی لری مینجایی از وانومنؽگار :
#محمدعلے_ساکی
🔹ها وه دل خم لووه جو نے میزنم
🔹نے وه سوز دل پیا پے میزنم
🔸رین نے هملزم و همدنگ دله
🔸رنگ دوسے رنگ بے رنگ دله
🔹وا گریوه ها بیارم رے وه لیل
🔹تا ولاتینه د ور بیره رحیل
🔸رفت عشقه میکه وا وشتش ترم
🔸سوزسیله میزنه بالا سرم
🔹مییه گل د آینه دس وم تکو
🔹خم وه خم طوره هنے مییه نشو
🔸اے دله د عشق خت پسکل نکش
🔸پاپریکے دس د عشق گل نکش
🔹یا د خین گرم تو پل میزنم
🔹یا وه مطلو مے رسم کل میزنم
🔸چے گل افتاوه که افتاو وش درآ
🔸د ارشت غصه یا مووم رها
🔹چش وه ره شم چش وه ره شم تا بیا
🔹شوه چله رووه و زل وم درآ
/channel/skeyani
دهدر مینا به سر
یک مثنوی غلوه نشمین از وانومنؽگار :
#حبیب_کیانی_قلعه_سردی
دُهدَرِ مِینا بِه سَرِ سادِه دِلِ سَر بِه زیر
دِل مُو زِ بِرنَو تیِه کالِ تُونِه کِه خَردِه تیر
اَو بِنِه سَر چالِه وُ تَش وا بِکُه مِهمون اِیا
دِر بِدِه تیرِت بِه سَرِ تَووِه کِه بو نون اِیا
مِهرِ خُدا نادِه پُرِ وَردِلِ مِینا تُونِه
چَندِه خُدا دِل مُو هَواخواه دِلِ تِینا تُونِه
هَر کُجِه ایری دِلِ مُو باز نِشونِت گِرِه
فالِ مُونِه وا مِلِ گُرگِ پَسِ شونِت گِرِه
دُر پَلِ تُو رِشتَنِ رَنگیِه کِه باد اَوشَنِه
مِن دِلِ شَو وا مَهِ مِن ری تُو زُمین رَوشَنِه
سَولِ سِکَندَر کَد و بالاتِه کِه وا راس اِبو
بُرگِ تُو سی گَندُمِ جون سُهدِه دِلِت داس اِبو
قاوِ بُلورِت نُفَسِ سازِه کِه بالا اِیا
وا مُقُمِت هَر کِه بُوازِه نُفَسِس جا اِیا
جورِ اَسیری بِه كَمَندِ پَلِ بادادَه تُم
لیوِه یِ شَوگَردِ بِه کُه زِیدِه دِلِ سادَه تُم
رَه کِه اِری دِل مُو وِه با پات اِرِه با نَشمِ تُو
تا کِه نِیَهری زِ سَرُم هوش اِبَرِه چَشمِ تُو
وا قِرِ تُمبون بِه دِلُم قِرقِرِشاه ایکُنی
قالیِ سُهرِن بِه دِلُم اینی و جا ایکُنی
مِن چَکِ تُو تُرنِه یِ اَو زِیدِه کِه تار ایبوهِه
هَر کِه تُونِه بینِه بِه روزِ مُو دُچار ایبوهِه
پَنجِه یِ اَفتَو گُلِ ریتِه کِه اِگَردِه بِه مال
بِرچِ سِتارِه سَرِ اُلماسِ تُو یا وا خیال
تا پَسِ مِیناتِه وِه چِفتِ لَچَکِت لو کُنی
مُردِه یَلِن زِندِه وُ تَوگَشتِه یَلِن خو کُنی
پالَنِه پُر اَو کُ بِه دَستُم بِدِه لَو تِشنِه یُم
مَشک بِه کولِت بِنِه کِه سُهدِه یِ اَو چِشمِه یُم
اَمبَرِ بُن ناتِه بِدِه تا کِه بِنُم بو سَرُم
دَستِتِه دَستُم بِدِه ایخُوم تُونِه وا خُوم بَرُم
/channel/skeyani
#لکی
تفنگ حیفه بکشی کوگ کوه سار رنگ ورنگه
تفنگ جا گله که تو سینه نفهمه
/channel/skeyani
خدا فقط پیامبران را پیام رسان نیافریده
خدا شاعران را هم پیام رسان آفريده
تا واژگان را زییا سازند و به مخاطب هدیه دهند
#تال_غزل
کاری از وانومنؽگار
#ایراج_خواجوی
به زلفِس تا زَنِه شُونه،زِهر تالِس غزل ریزه
چُنو نشمین ایخنده،که از لَو هی عسل ریزه
اَمون از تیر مِرزنگِس،فغون ازخنجر بُرگِس
زبسکه روز وشَو هَی خین،زچَوگ بُرگ خَل ریزه
زِ مَه ناوَنده مِن ناسِه،ستاره گئل مَیناسِه
اگوی که افتوِ جِنگِه ،زبس تَش من بغل ریزه
دلم جور بیاوونه،که مندیر یَه بارونه
هُو چی اَور بهارونه،که مِن کُه و کُتَل ریزه
زشعر حافظ وسعدی ،به تیگِس داره گُلچینی
به زلفس تا زنه شونه،زهر تالس غزل ریزه
/channel/skeyani
تا ملوس ره ایره وُ چی بره اهو تِرِکه
چی چویلِ زیره برفِ که نها ریم ایپِکه
پِرَکم ایره یه جوری مینه فکرم که اگی
جورِ گوگی که یه هووی یه الو وش ایشِکه
#سجاد_کیانی
/channel/skeyani
غزلی از وانومنؽگار
#تاته_رهدار
اَفتوِِن پیگول مینات ایکُنُم
مََهنه دینشت زِرِ پات ایکنُم
ورچینُم آساره هانه وا سُها
هَمَنه ناوَنده ی نات ایکُنُم
اَر تَپِستی پُشت اَورا جور ِ مَه
تیفتنُم اَورانه پیدات ایکنُم
کاش وابوی بچه والون ِ دلُم
دِقت ِ تاُتی و دیندات ایکُنُم
اَر بیاهی مال مئهمونی دلُم
مینه ساوات تیام جات ایکنُم
سی دل شاعر کُشون تیه لِت
جونمه نَرزی وَره پات ایکُنُم
/channel/skeyani
اوفییییش
واقعا روح آدم زنده میشه با شنیدن این نواهای حماسی نوستالوژیک فولکلور اونم با نوای نشمین
/channel/skeyani
ایل بورگ تیلت بُی دله مو نیسازه
#سهراب_عرب_زاده (سرگشته )
ایل بورگِ تیلت بُی دله مو نیسازه
دله مو کَندی و بُی عشقه کسی همرازه
انتظارُم که اشارِی بکُنی بُی تیلت
حاله مو عمریه مِی حاله دلِ سربازه
بلگ بلگه همه یِ خاطرِیَل ماله تنه
مونه هی خاطریَل پشته سرت ایندازه
تو خو نونی که چه دردی مو دچارم بعدت
شیر و شلمونه غم و غصه وَ ری مو وازه
شخسهِ مغز سرم فکر تو مِن جونه مونه
تو که رهتی بخدا غصه و مو اینازه
/channel/skeyani
شعر جدیدی از عرفان لر :
#تاته_رهدار
شرآو پیاوَن بگوین کو چُونه
ز خآو ورهلاسه ایما و تونه
شرآوی که هوشی بیاره بجا
بییره دو باهیمه تا تی خدا
بگوم ایتری یا که خوم وَرکَنُم
چی حافظ مو هم طرح نویی وَنُم
به ریزُم وَ یَک عالمه یکسره
زنُم مینه پوز دره و نَره
کشُم هیل نویی به اسبید و شَه
کَشم شونه به زلف اَفتو و مَه
دَم ِ صحو که افتو تُرُکست به ناز
بوازُم نی نای نای بی رِنگ و ساز
که تا تیف گَندم به بازی دِرآ
پَر ِ سَوز سی سرفرازی دِرآ
/channel/skeyani
نزیکه وِ مه
شعری لری از
#محمدعلی_ساکی
هنا وا گریوه پسا د پسا
هناسه خسن موره تا تِی خدا
دلم اشکسه قرپی داره وِ تیش
که بی کِش چنو پَل میاره وِ تیش
خدایه که بیتر دِ عطر گله
حواسش وِ بی کاله ری پیکله
نزیکه وِ مه چی رگ گردنم
نمیحا بِوینه زمی حردنم
خدایه که بچ کوگنه پِر میه
زمین ری کلک تیته خوش غر میه
وَنَه قالیِ نوبهارن وِ دار
کشی گل گلی دشت و بِرک و هُمار
دسم می کَشه ری وِ باغ بهشت
خَنم ری پلاره گریوه نوشت
خدا میخک وپینه زار و چویر
نموره گِری پاپریکن دِ ویر
هناشه شنفتم دِ مینجای وشت
کسی مثل مه طُوم عشقش نچشت
گلافتاو شم ریشه دم حل نکرد
مزه عاشقینِ وِ لُم تَل نکرد
تو هم تا سحر چی مه وش پل بیار
که اشکو بکه گل د مین شوره زار
/channel/skeyani
هُل پُهد
غزل بختیاری
#مرتضی_طاهری
📝قَهرم اَر ایبوهه سی ئی لاشِ لیتُ و لُهدُمه
بسکه مَندُم زیر افتو چی بهونی سُهدُمه
بسکه هی ور مین تَهده هشتنم وو رهدنه
مِن کچیری هی نخونا دست وپامِه ی کُهدمه
تَش گِرِهدُم بسکه هی تش دیدُم و تش خَردُمه
جور تُنگی مین تَش،هم پُهدمه هم سُهدمه
چی بلیطی اِشگَمُم دِهرِسته وُو تِهلِستمه
هُل به سَر مندُم و هُل رِهدِن سَرُم هُل پُهدمه
هرچه هی جون ایکنم دستوم به چیلوم نیرسه
جور مَشگی تالِ می بُز دور پوزُم دُهدُمه
/channel/skeyani
وانومنؽگار گپ( بزرگ) شعر و ادب فارسی:
#حسنا_محمدزاده
استاد دانشگاه با این که از اول شهر نشین بودن کوچ نشینی ندارند
این تصویر از کوچ کشیده:
سال های سال در جغرافیای سینه ام
سرزمینی جز تو در فکر مهاجرها نبود
.
ایل مان برگشت از قشلاق کاغذها ولی
نامه ای با خط تو در بار قاطرها نبود
/channel/skeyani
هر کس که کمی تکیه شه دیواری بو
یا دَورِ و وَرِش دو تا هواداری بو
نیبو وه حساب آدمیت بهلیش
هر گا و خری که کوت و شلواری بو
#علی_معصومی_زاده
#رباعی_سرای_لری_جنوبی
/channel/skeyani
برگِ خلِ تو دلن برید ایترسه
کاردیمه ترینه انجنید ایترسه
مثلَتِ شرین لر هزار سالِ که گود
مار زیڌِ وه بنده سه وه سبید ایترسه
#سجاد_کیانی
یک ضرب المثل لری داریم که می گوید :
مار زده از طناب سیاه و سفید (که شبیه مار است) هم می ترسد
/channel/skeyani
خیالت تا که زل زه د کلم بی
➰
همه شو تا سحر سرمنزلم بی
➰
یه بافه ها دوبیتی کل بکم تا
➰
بین وِ دس کسی که قاتلم بی
➰
#محمدعلی_ساکی
/channel/skeyani
دوسی و ادب ، مرام هم یادش ره
خوش خُلقی و احترام هم یادش ره
وه خوش دو قِرون پیل و دوتا آهِن دی
اصلا به خدا سلام هم یادش ره
#علی_معصومی_زاده
/channel/skeyani
کتاب «واگده» سروده آرمان راکیان
با پیشگفتار پروفسور لود ویگ پال آلمانی
به زودی با مشخصات زیر منتشر می شود:
- قطع: وزیری
ـ تعداد صفحات: ۱۷۴ص
ـ محتوی: دوبیتی های بختیاری
ـ بخش ها:
۱ـ آ بهمن
۲ـ شلال
۳ـ گل گیس
۴ـ افتریقا
۵ـ ورگ دل
۶ـ وجاق
۷ـ زمووه
ـ طراح جلد: آقای پدرام فرخ نیا
ـ با حمایت های مالی جناب آقای
مهندس مهدی شجاعی برجویی راکی
با آرزوی تندرستی و موفقیت برای شما عزیزان
/channel/skeyani