🎥 افسانهی مالیات!
🎯 @Signal99
🌀 اظهارات زیادی وجود دارند که ادعا میکنند نرخ های بالای مالیات، به ویژه مالیات بر افراد ثروتمند جامعه درآمد بالایی را برای دولت به ارمغان میآورد که از محل این درآمد ها میتوان منابع لازم طرح های رفاهی مدنظرشان را تامین کرد.
🌀 اما نیازی به گمانهزنی نیست، تجربه مالیات های بالایی که گاه به 90 درصد نیز میرسید در دوران آمریکای بعد از جنگ جهانی دوم تجربه شده است و میتوان نتایج آن را از طریق آمارهای ثبت شده مورد بررسی قرار داد. در این ویدئو نگاهی کوتاه به تجربه مالیات های بالا در آمریکا دارد. لطفا این ویدیو را به اشتراک بگذارید.
✍️ ترجمه: ؟
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 ونزوئلا چهل سال بعد از انقلاب خود به استعمار نفتی بازگشت
🎯 @Signal99
🌀 «دهها سال بعد از امروز، بیستها سال بعد از امروز، خواهید دید نفت ما را به ویرانی میکشاند... نفت پسماند شیطان است». این جمله مشهور پابلو پرز آلفونزو، وزیر نفت ونزوئلا در زمان ملی شدن صنعت نفت این کشور و یکی از بنیانگذاران اوپک است؛ او این پیشبینی را برای ونزوئلا در سال ۱۹۷۶ کرد.
🌀 هر ماه با افت تولید نفت، دولت سوسیالیست-پوپولیست نیکلاس مادورو یک گام دیگر به سمت سقوط برمیدارد. آخرین برآوردها نشان میدهد تولید نفت ونزوئلا ممکن است تا پایان سال جاری میلادی به کمتر از یک میلیون بشکه در روز برسد که به معنای افت بیش از ۴۲ درصدی نسبت به ابتدای سال جاری است.
🌀 ونزوئلا همانطور که آرام آرام در آشفتگی اقتصادی بیشتر فرو میرود، ونزوئلا که اواخر قرن ۲۰ شرکتهای خارجی را به بهانه ملیگرایی از صنعت نفت خود اخراج کردحال کنترل منابع نفتی خود را نیز از دست میدهد. مادورو برای نجات دولت خود بارها از چین و روسیه وام گرفته است، وامهایی که نفت کشور را در ازای آن به گرو گذاشته.
🌀 حجم بدهی ونزوئلا به این دو کشور به شکلی است که حتی اگر دولت مادورو سقوط کند و این کشور در اختیار حاکمان جدیدی قرار گیرد، باز هم به دلیل بدهی ذخایر نفتی آنها در اختیار دولت چین و روسیه باقی خواهد ماند. آمار شورای آتلانتیک نشان میدهد ونزوئلا در ازای این وامها روزانه بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه به چین و روسیه نفت ارسال میکند. اما مشکل کاراکاس آنجا است که تمام این محمولهها را تنها در ازای سود وامهای میلیاردی که از این کشورها اخذ کرده، ارسال میکند
✍نسیم علایی
🔖کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📎 t.me/signallinks/95
🎥 ایدههای مهم میلتون فریدمن. قسمت اول
⭕️ میلتون فریدمن، با وجود این که از طبقه اقتصادی بالایی نبود، به یکی از بانفوذترین اقتصاددانان قرن بیستم تبدیل شد. او در سال ۱۹۳۲ مدرک کارشناسی ریاضیات خود را از دانشگاه راتگرز دریافت نمود، و با ادامه تحصیل در رشته اقتصاد از دانشگاه شیکاگو کارشناسی ارشد خود را دریافت نمود، و سپس پی اچ دی خود را از دانشگاه کلمبیا دریافت نمود. در سال ۱۹۷۶ به واسطه خدمات وسیعش موفق به اخذ جایزه نوبل گردید. دانشکده اقتصاد شیکاگو تحت رهبری خردورزانه او شهرت جهانی کسب کرد.
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 ایدههای مهم هایک
⭕️ قسمت اول، هایک که بود؟
⭕️ قسمت دوم, قیمتها به ما چه میگویند؟
⭕️ قسمت سوم, چرا دولت نمیتواند اشتغال زایی کند؟
⭕️ قسمت چهارم, قانون؛ حاصل نظم خودجوش
✍️ ترجمه از اکو ایران
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌وطن پرستی کافی نیست!
🎯 @Signal99
🌀بعد از قضیه ملی شدن صنعت نفت، آمریکایی ها که می دانستند دیگر مستعمره سازی مثل سابق کارساز نیست و اوضاع را به کام شوروی بر می گرداند، تصمیم داشتند با دادن امتیازاتی به ایران (مانند پیشنهاد چرچیل- ترومن در زمستان 1331 که ملی شدن نفت را به رسمیت می شناخت) کار را فیصله دهند، ولی مصدق "وطن پرست" با وجود بدی اوضاع داخلی به هیچ رو حاضر به امتیاز دادن نبود.
🌀او از مجلس همسو با خود اختیارات زیادی می گیرد، در کتاب دامگه حادثه آمده است: "محمد مصدق ... با اختیارات قانونگذاری که بدست آورده بود لایحه قانونی تشکیل کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی را به تصویب رساند که به موجب آن کمیسیونی ... میتوانست هر فردی را به هر دلیلی مخل امنیت تشخیص داده و برای مدت طولانی نفی بلد کرده و از محل سکونت خود به نقاط بد آب و هوا تبعیدکنند". لایحه عفو خلیل طهماسبی ضارب رزم آرا هم پیش از آن در همین مجلس به تصویب رسیده بود. شرایط آن دوران البته عادی نبود، ولی این همه تندروی و دور زدن قانون از مردی حقوقدان بعید بود.
🌀بعد سراغ همه پرسی می رود که حتی یاران وی هم آن را "تمیز" نمی دانستند و همان مجلس مرعوب هم در عمل منحل می شود. غلامحسین صدیقی به او هشدار می دهد که در غیاب مجلس شاه می تواند با یک فرمان او را برکنار کند، او پاسخ می دهد: شاه چنین جراتی ندارد! وقتی هم شاه سرانجام دستور برکناری می دهد، توجهی نمی کند. قضیه 28 مرداد هم که روشن است (برخی حقوقدانان استدلال کرده اند که لفظ "کودتا" برای توصیف آن واقعه نارواست، وقتی پادشاه قانونی مملکت نخست وزیر را برکنار کرده است، دیگر نمی توان برکناری خشونت آمیز او را حتی با فرض دخالت خارجی و حضور اوباش "کودتا" خواند)
🌀می توان حدس زد که مرد سالخورده محترم به راستی ایران را دوست داشت، متمول بود و چشم و دل سیر، تحصیل کرده در فرانسه و بزرگ منش، ولی فقط به محبوب ماندن فکر می کرد. به واقع شوخی بود فکر کنی مالکیت سرمایه عظیم یک کشور اجنبی را به زور بگیری و کاری به کارت نداشته باشند. مجبور بودی دیر یا زود برای استفاده از عایدات نفت دوباره دست کمک به سوی آنها دراز کنی (مگر حتی اکنون و بعد از گذشت چند دهه می توان گفت که در صنعت نفت کاملا مستقل هستیم؟). جان کلام به قول محمد قائد این بود که او تمام قراردادها "استعماری" را ملغی کرد، ولی تحمل داغ ننگ امضای قرارداد جدید را نداشت!
🌀فضیلت اهل سیاست حفظ محبوبیت نیست، بلکه باید بتوانند حسب لزوم برای منافع کشورشان بدنامی را هم تحمل کنند و برخلاف سیل احساسات مردمی جا را برای عقلانیت باز کنند. در فجایع پیش روی ایران، ما به جای چهره های وجیه المله نیازمند سیاستمدارانی با چنین عقلانیت و شهامتی هستیم.
✍راهبرد
🔖سیگنال
🎯 @Signal99
📎 https://goo.gl/x8RhWc
📎 http://goo.gl/wFMubE
🎥ایدههای مهم هایک| قسمت چهارم| قانون؛ حاصل نظم خودجوش
🌀 هایک بین قواعدی که به طور آگاهانه توسط مقامات دولتی طراحی و بر جامعه تحمیل میشوند، و قواعدی که بدون طراحی و از درون تعاملات اجتماعی مردم در طی زمان ظاهر میگشت، تفاوت قائل بود. او قواعد تحمیلی توسط دولت را «قانونگذاری» مینامید و آنها را متفاوت از قواعد ظاهر شده میدانست که او «قانون» مینامید.
✍️ ترجمه از اکو ایران
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎙 چگونه در بورس دو میلیون دلار بدست اوردم؟ بخش دوم
⭕️ نیکلاس داوراس، یک مهاجر مجارستانی نشان داد، یک فرد چطور با شناسایی اشتباهاتش و تکرار نکردن آن میتواند موفق شود.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ بعد از فرار از کره شمالی و اردوگاههای کار اجباریاش در نهایت به کره جنوبی رسیدم و چندی بعد در دانشگاه ثبت نام کردم. همیشه از دست دانشجویان چپ گرای دانشگاه عصبانی میشدم، آنها همیشه سعی میکردند توجه مرا به کمبودها و نقایص نظام سرمایهداری کره جنوبی معطوف کنند. آنها میگفتند: " شمال هر عیبی داشته باشد، حداقل از مفاسد سرمایهداری و نبرد پایانناپذیرش برای سود بیشتر در امان مانده است ".
⭕️ آنها همیشه مرا با جملات روشنفکرمآبانه درباره طبقه، حکومت، امپریالیسم و غیره بمباران میکردند و مدام به نظرات متفکران چپگرای غربی ارجاع میدادند. اما من درنهایت یک حرف برای آنها داشتم: " اگر خیلی دوستدار نوع حکومتداری کمونیست کره شمالی هستید، خب تشریف ببرید شمال، چند روز که بگذره بعید میدونم باز هم نظرتون در مورد کره شمالی کمونیست و رهبر کبیرش کیم ایل سونگ این باشد ".
✍️ آکواریومهای پیونگ یانگ-کانگ چول هوان
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 چرا رونالد ریگان میگوید که اگر فاشیسم بخواهد به آمریکا بیاید به نام لیبرالیسم خواهد آمد؟
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 طراحی و مدلسازی با دانش محدود ما سازگار نیست
🎯 @Signal99
🌀 در حالی كه انسانها به تنهايی برای رسيدن به اهداف خود دست به اقدام میزدند، برای تسهيل آنچه از ديگران طلب میكردند به ايجاد صدا پرداختند. بدين ترتيب سخن گفتن نتيجهی اقدام انسانی بود ولی نه نتيجهی طراحی عامدانهی او، آنچه به طور طبيعی به تكامل زبان انجاميد. اين تكامل شايد با راندامان و كارايی علمی به جلو نرفته باشد. اما به اندازهی كافی برای ميسر گشتن تكامل تمدن موثر و كارآمد بوده است. كارايی برنامههای دولتی چنانچه با چنين چيزی مقايسه شود ابداً تاب نمیآورد.
🌀 با اين حال صنعگراها استدلال میكردند كه يك جامعهی برنامه ريزی نشده بی حساب و كتاب و آشفته خواهد بود و با دانش كافی میتوان جامعهای از هر نظر بی عيب و نقص و كارآمد ساخت. در چنين جامعهای نه مازادی (مصرف نشده) و نه كمبودی خواهد بود. بازارهای بورس ديگر سقوط نمیكنند و (نرخ) پول رايج دچار نوسان نمیگردد. شايد حتی بتوان به نحوی اين جامعه را طراحی كرد كه اعضايش در هماهنگی كامل با اهداف اجتماعی مطلوب به جلو روند، درست به همانگونه كه آنها در يك جنگ دست در دست يكديگر به سوی پيروزی گام بر میدارند.
🌀 هايك (در پاسخ آنها) بی پرده و صريح اظهار داشت كه دانشی كه صنع گراها در جستجويش هستند حاصل نشدنی است. غير ممكن است بتوان طراحی اعمالی كه فردا قرار است انجام شود را بر اساس آن چه ديروز مردم عملی كرده اند به انجام رساند. (اعمال) مردم را نمیتوان پيش بينی كرد. انسانها از بنياد متفاوت از اشياء فيزيكی هستند كه دانشمندان آنها را مورد آزمايشات خود قرار میدهند. يك دانشمند میتواند هر آن چيزی را كه برای دانستن حركت يك شيء مورد نياز است بياموزد، و چنين دانشی با گذشت زمان نيازمند تغيير نيست. اما موجودات بشری بر اساس عوامل و انگيزههای روان شناختی دست به اقدام میزنند كه پوشيده است، اغلب حتی از خود آنها. جامعه از اشيايی كه بتوان آنها را طبقه بندی كرد و به پيروی از قوانين علمی واداشت تشكيل نشده است، جامعه از افراد بی نظم و غير قابل پيش بينی به وجود آمده است.
✍️ وندی مک الروی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
#تویت_اقتصاد
🌀 در رسانه های دولتی دلیل افزایش قیمت میوه قبل عید را دلال ها، عدم نظارت و توزیع مناسب معرفی میکنن.
🌀 اما دلیل واقعی را باید در پرینتر های بانک مرکزی که با سرعتی هر چه بیشتر در حال چاپ پول هستند (جهت پرداخت پول مفت به همین رسانه ها) و ارزش پول ملی را هر روز پایینتر می آورد جست و جو کرد.
🌀 باید دلیل را در ایجاد انحصار در توزیع به علت همین نظارت ها و قوانین که در مقایس کلی باعث کاهش تولید نیز شده است، جست وجو کرد. دادن این ادرس های غلط، فقط برای فریب افکار عمومی است.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🌀 ایده کنترل اجاره برای اقتصاددانان همانقدر مرده است که بحث کردن در مورد اینکه آیا خورشید به دور زمین میگردد یا بالعکس. در سال ۱۹۹۲ یک نظرسنجی نشان داد که ۹۳ درصد اقتصادانان آمریکایی و کانادایی اعلام کردند که ایجاد سقف برای اجاره باعث کاهش تعداد و کیفیت واحدهای مسکونی میگردد. حتی اسار لیندبک، اقتصاددان سوئدی در این مورد گفت که بنظر می آید برای نابودی یک شهر، به غیر از بمباران آن، هیچ راهی موثرتر از مقررات کنترل اجاره نیست. اما هیچوقت نباید فرصت جویی اهل سیاست را دست کم گرفت. آنها دوست دارند اینطور تظاهر کنند که قهرمان نجات بخش مردم عادی هستند.
🌀 کنترل اجاره دوبار در آمریکا در سطح ملی اجرا شد، یکی در سال های سخت جنگ جهانی دوم و دیگری در ۱۹۷۱ بعنوان بخشی از مبارزه رئیس جمهور نیکسون با تورم. وقتی مقررات وضع شده توسط نیکسون منقضی شد بسیاری شهرها همچنان شکلی از کنترل اجاره را حفظ کردند. با وجود آزادسازی های اقتصادی صورت گرفته همچنان ایده کنترل اجاره محبوبیت بسیاری دارد. در ژوئن ۲۰۰۸ در انتخاباتی حمایت خود از مقررات کنترل اجاره را ادامه دادند. دموکرات های منتخب مردم در نیویورک تصمیم دارند بعضی از مقررات کنترل اجاره قدیمی را دوباره احیا کنند. چنانکه پل کروگمن میگوید “حالا شما میفهمید چرا اقتصاددانان بی خاصیت هستند، چون مردم تمایلی ندارند به آنها گوش کنند.” متن کامل مقاله
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎧فصل سوم کتاب صوتی "چرا ملت ها شکست می خورند"
🔻تولید فقر و غنا(60 مگابایت)
✍️عجم اغلو -جیمز رابینسون
🔖سیگنال
🎯 @Signal99
📌 کوبا ، این بهشت مارکسیستی جهان
🎯 @Signal99
🌀وقتی باتیستا، دیکتاتور کوبا، در ژانویۀ ۱۹۵۹ فرار کرد و فیدل کاسترو و یارانش تفنگشان را به نشانۀ پیروزی بلند میکردند، هیچ هنرمند سوررئالیستی با همۀ تواناییاش در خیالپردازی فکر نمیکرد نیمقرن بعد کوباییها به بهترین تعمیرکاران ماشینهای کلاسیک آمریکایی تبدیل شوند؛هیچ نویسندۀ داستانهای علمیـتخیلی تصور نمیکرد نیمقرن بعد ماشینهای آمریکایی دهۀ ۱۹۴۰ همچنان در خیابانهای کوبا جولان خواهند داد و شهر به موزۀ بزرگی از خودروهای کلاسیک بدل میشد این عتیقههای تمیز و براق جاذبۀ توریستی کوبا میشود.
🌀 مارکسیستها از روز اول در یک چیز تردیدی نداشتند: اینکه مارکسیسم «مترقیترین» جنبش است و همۀ مخالفانشان را از لیبرال تا محافظهکار، از کاپیتالیست تا دهقان، از دموکرات تا سلطنتطلب، «مرتجع» و «واپسگرا» مینامیدند. البته در قرن بیستم همۀ جریانهای سیاسی همدیگر را «مرتجع» مینامیدند. اما واقعیت این است که ناسزای «مرتجع» را چپها به همه یاد دادند و دیگران هم برای اینکه انبان ناسزاهای سیاسیشان خالی نماند، این ناسزا را هم علیه حریفان به کار میبردند. ولی سند منگولهدار این تعبیر به نام مارکسیستها بود.
🌀 مارکسیسم (با همۀ شاخههایش) اصلاً با این هدف آزادیهای فردی را محدود کرد و بخش بزرگی از فردیت انسان را گرفت که او را به سطح بالاتری از پیشرفت و آزادی برساند. این هم نوعی قرارداد اجتماعی بود: فرد بخش بزرگی از حقوق فردی و آزادیهایش را میداد و در قبالش امنیت اجتماعی میگرفت. معقول و منصفانه به نظر میرسید.
🌀 اما وقتی میبینیم تعمیرکار آفتابسوختۀ کوبایی سر در کاپوت یک کادیلاک ساخت ۱۹۵۰ فرو کرده تا مشکل سیمکشی آن را حل کند. همهچیز دوباره نامعقول به نظر میرسد؛ «زمانپریشی» آزاردهندهای در اینجا رخ داده... مرد تعمیرکار سر از کاپوت درمیآورد، چشمانش را تنگ میکند و شمع ماشین را در آفتاب با دقت نگاه میکند. چرا بهشت مارکسیستی به جای آنکه آینده را نشان دهد به موزۀ زندۀ گذشتههای دور بدل شد؟ چرا جنبشی که شعارش «ترقی» بود از آخرین واگن تاریخ بیرون افتاد؟ کلیترین و سادهترین جواب این است که مارکسیسم از لحظۀ تولد «واکنشی به پیشرفت» بود.
🌀 مارکسیسم واکنش به انقلاب صنعتی بود، میخواست انسانها را از بلایای پدیدآمده در پی انقلاب صنعتی نجات دهد و متوجه نبود نفس این واکنش «محافظهکارانه» است. هیچ مارکسیستی برنمیتافت کسی او را «محافظهکار» بنامد، اما واقعیت این است که مارکسیسم (یعنی اندیشههای مارکس و انگلس) واکنشی بود. سرنوشتی که انقلاب صنعتی برای مردم انگلستان رقم زده بود؛ یعنی درک آنها از اقتصاد کاپیتالیستی بر مبنای آن چیزی بود که دو سه نسل پیش از آنها از انقلاب صنعتی درک کرده بودند. بنابراین مارکسیسم از ابتدا شورشی علیه انقلابی صنعتی بود که موتور محرکش سرمایۀ خصوصی بود.
🌀 پس مارکسیسم نوعی انقلاب ضدانقلابی ــ ضدانقلاب صنعتی ــ بود و جنبشی که از اول شورش علیه صنعتیسازی است سرنوشتی غیر از این نمیتواند داشته باشد. درست است که خود سوسیالیسم در خیلی جاها نوع خاصی از صنعتیسازی دولتی را با ضربوزور قدرت سیاسی پیاده کرد. اما آن صنعتیسازی دولتی کوچهای بنبست بود که امروز در انتهای آن، تعمیرکار کوبایی ما کاپوت کادیلاک را میبندد و سراغ یک پونتیاک دهۀ پنجاهی میرود. از انقلاب کوبا (۱۹۵۹) خریدوفروش و واردات خودرو ممنوع شد. از ۲۰۱۴ مردم اجازه یافتند خودرو بخرند، اما ابتدا قیمتها سرسامآور بود، برای مثال پژوی ۵۰۴ مدل ۲۰۱۳ که در اروپا ۲۰ هزار یورو بود، در کوبا ۲۰۰ هزار یورو قیمت داشت!
🌀 با این اجازۀ جدید در چند سال اخیر چهرۀ خیابانهای کوبا قدری عوض شده، اما باید پرسید اگر قانون منع خریدوفروش خودرو درست بود چرا آن را لغو کردند و اگر نادرست بود چه کسی جوابگوی اجرای ۵۵ سال قانون غلط است؟ اگر هم قرار است مردم به پیشرفت در بخشهای خاص مانند بهداشت و درمان (البته اگر واقعی باشد) دلخوش کنند، باید بگویم کاریکاتور اگر زیبا بود، همه به جای عکس خود، کاریکاتورشان را به دیوار میزدند. کاریکاتور برای سخره و خنده است....
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 خیز ویتنام از خاکستر جنگ
🎯 @Signal99
🌀 کشور ویتنام از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵گرفتار جنگی خانمانسوز شد که بخش قابلتوجهی از مردم را درگیر قحطی و فقر کرد. تلاشهای ویتنام قبل از دهه ۹۰، نتوانست موتور اقتصاد این کشور جنگزده را روشن کند. اما در سه دهه اخیر ویتنام با درس گرفتن از اشتباهات گذشته خود، اصلاحات اقتصادی را در دستورکار قرار داد. «آزادسازی اقتصادی»، «عقد توافقنامههای تجاری با دیگر کشورهای منطقه»، «ثبات اقتصاد کلان» و «اصلاح سیاستهای پولی و مالی» اقتصاد این کشور را متحول ساخت.
🌀 براساس آمارهای بانک جهانی، صادرات ویتنام در سه دهه اخیر ۱۰۰برابر شده است. نکته جالب فتح بازار آمریکاست؛ اگرچه این کشور بزرگترین آسیبهای جنگی را از آمریکا دید، اما در حال حاضر صادرات این کشور به آمریکا به ۶۱ میلیارد دلار رسیده است. طی این مدت همچنین متوسط درآمد ویتنامیها حدود ۳۰ برابر شده است. براساس آمارها، جمعیت زیر خط فقر نیز از ۶۰ درصد جمعیت به کمتر از ۵ درصد رسیده است که این امر نشان میدهد این کشور در مسیر توسعه اقتصادی قرار دارد.
🌀 ویتنام، کشوری است که نامش بیشتر تداعیکننده جنگ با آمریکا است. بررسی آمارهای دو دهه اخیر نشان میدهد که ویتنام در جبهه اقتصادی، درحال رقم زدن یک پیروزی است. در یک دهه اخیر، ویتنام از کشورهای جنوب شرقی آسیا، بین کشورهای دنیا یکی از بیشترین رشدهای اقتصادی سالانه را داشته است. اگر چه اقتصاد این کشور راه زیادی تا رسیدن به اقتصاد کشورهای همجوار خود یعنی سنگاپور و تایوان دارد ولی رشد اقتصادی در یک دهه اخیر و پتانسیلهای بالقوه اقتصادی در این کشور نوید توسعه اقتصادی در سالهای آینده را نیز میدهد. رویکرد جدید سیاستگذاران از اواخر دهه ۸۰ میلادی نقش موثری در رشد اقتصادی در سالهای بعد از آن داشته است.
🌀 در این تغییر رویکرد، سیاستگذار از یک اقتصاد مبتنی بر برنامهریزی مرکزی به بازار آزاد تمایل پیدا کرده و تجارت آزاد در دستورکار قرار گرفته است. در نتیجه این تغییر سیاستی با وجود افزایش جمعیت به اندازه ۲۵ درصد از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۱۹ درآمد سرانه از ۹۵ دلار به ۲۷۱۵ دلار رسیده است و در همین مدت خطفقر نیز از ۶۰ درصد به کمتر از ۵ درصد رسیده است. نکته جالب توجه اینکه ویتنام از معدود کشورهای منطقه جنوب غربی آسیا محسوب میشود که در سال ۲۰۲۰ گرفتار رکود نشد. براساس آخرین آمار در سال ۲۰۱۹ این کشور بیش از ۶۰ میلیارد دلار به آمریکا صادر کرده است، همچنین میزان واردات این کشور از آمریکا در سال ۲۰۱۹ به میزان ۳/ ۱۴ میلیارد دلار بوده است. متن کامل د دنیای اقتصاد
✍️رضا احمدزاده
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⚠️ آیا خطر تبدیل شدن ایران به مستعمره چین وجود دارد؟
🎯 @signal99
🌀بر اساس مقالهای در نشریه «پترولیوم اکونومیست»، تهران و پکن طی سفر محمدجواد ظریف به چین در اواخر اوت، (اوایل شهریور) توافقی را بهروز کردند که در سال 2016 با نام همکاری جامع استراتژیک ایران و چین برقرار شده بود و موارد جدیدی را نیز به آن اضافه کردند. اکثر این موارد جدید بهصورت عمومی منتشر نشده است.
🌀بر اساس این توافق، چین متعهد شده تا در دورهای بیستوپنجساله، 280 میلیارد دلار در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی و 120 میلیارد دلار در پروژههای مربوط به جاده و راهآهن ایران سرمایهگذاری کند. بر اساس اظهارت یک منبع ایرانی در مقاله یاد شده، در عوض، شرکتهای چینی میتوانند بدون مناقصه در هر دستاورد جدید یا تکمیل نشده حوزه نفت و گاز مشارکت کنند.
🌀 چین ضمناً برای تکمیل پروژهها، فنّاوری، کارکنان و اجزای دیگر را فراهم خواهد کرد. جالبترین شرط این است که 5000 نفر از کارکنان امنیتی چین برای محافظت از کارگران و متخصصان چینی به ایران خواهند آمد. بر اساس مقاله پترولیوم اکونومیست، چین این حق را خواهد داشت تا دو سال پرداختها را به تعویق بیندازد.
🌀ایران به سرمایهگذاری نیاز دارد و چین را بهعنوان قدرتی که از لحاظ فرهنگی مقبول است، میبیند؛ اما بر اساس این توافقات، میزان حضور بالقوه چین در بخشهای حیاتی انرژی و زیرساختهای ایران چنان خواهد شد که آینده توسعه این بخشها در کنترل چین قرار میگیرد. درواقع، میزان امتیازات اعطا شده به چین، یادآور امتیازاتی است که ناصرالدینشاه قاجار در سال 1872 به بارون جولیوس رویتر بخشید. آن امتیازات منجر به اعتراضات عمومی شد و نهایتاً لغو گردید. آن زمان نیز نیازهای مالی و اقتصادی در پس این امتیازدهی بود که «تایمز لندن» آن را بزرگترین تسلیم منابع یک کشور به کشوری خارجی در طول تاریخ خواند.
🌀 تصمیم ایران به دلایل مختلف میتواند برای استقلال سیاسی و اقتصادی این کشور زیانبار باشد. اول اینکه این امر به شکل قانون در معامله میان دو شریک نابرابر است که طرف ضعیفتر باید آگاه باشد تا با ایجاد توازن از طریق همکاری با سایر تجار یا دولتهای قدرتمند، خود را در برابر انگیزههای چپاولگرانه طرف قویتر محافظت کرده و بنابراین حدی از رقابت را ایجاد کند تا خود را از سلطه طرف قویتر برهاند؛ اما اگر ایران کنترل انحصاری نفت، گاز و صنایع پتروشیمی خود را به چین واگذار کند، نمیتواند هیچ حرفی در برابر اقدامات صورت گرفته داشته باشد.
🌀 دوم اینکه چین در گذشته و در اغلب موارد پس از اینکه متعهد به توسعه بخش انرژی ایران شد، به تعهد خود عمل نکرد. هیچ تضمینی وجود ندارد که باز هم چنین نکند و به دنبال فرصتهای بهتر، ایران را ترک نکند. سوم اینکه رویکرد چین به توسعه منابع کشورهای دیگر، همانطور که در آفریقا نشان داده، صرفاً اقدامی جهت منافع مالی خود بوده است. چین هیچگونه علاقهای به توسعه و پیشرفت نیروی کار محلی یا پایگاه فنّاورانه آن ندارد. چین علاوه بر بهرهبرداری از منابع کشورهای دیگر، از این کشورها بهعنوان فرصتی برای استخدام شهروندان خود استفاده میکند. حتی در پروژههای قبلی راهآهن در ایران، علیرغم میزان بالای بیکاری در ایران، چین کارگران خود را به کار گرفت. عدم افزایش مشارکت کشورهای آفریقایی با چین، باید درسی برای مسئولان ایران باشد.
🌀نکته هشداردهنده دیگر، چشمانداز حضور گسترده امنیتی-نظامی چین در ایران است. این حضور چین میتواند منجر به جریان گسترده ملیتهای مختلف این کشور شود که میتواند هشداری برای چشمانداز قومی و فرهنگی ایران تلقی شود. میزان بالای جمعیت چین و اشتهای سیرنشدنی پکن برای همه انواع منابع و فرصتهای شغلی، دلیلی است که بسیاری از کشورها از روسیه تا کشورهای مرکز آسیا از حضور گسترده چین نگران هستند.
🌀 بهعلاوه، به نظر نمیرسد مقامات ایرانی از ذهنیت برتریجویانه چینیها آگاهی داشته باشند. چین خود را بهعنوان «پادشاه میانی» و مرکز تمدن دنیا و دیگران را همچون افراد نامتمدن مینگرد. این واقعیت که چین در آسیا قرار دارد، چیزی از آرزوهای برتریجویانه این کشور نسبت به آمریکا یا اروپا کم نمیکند. گرایشهای برتریجویانه و احساس برتری فرهنگی تنها به غربیها اختصاص ندارد. سایر دولتها و فرهنگها نیز در معرض وسوسههای مشابه قرار دارند. اعطای چنین امتیازات گستردهای به چین از طرف کشوری که به استقلال و مبارزه با امپریالیسم مفتخر است، بسیار عجیب به نظر میرسد، بهویژه که رفتار چین با اقلیت مسلمان خود بسیار بدتر از رفتار کشورهای غربی است....
✍️ شیرین هانتر/مترجم: هادی عبادی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @signal99
🎥 شصت سال پیش بخش خصوصی واقعی در ایران، فایزر داشت، که امروز یکی از مهمترین تولیدکنندگان واکسن کرونا در دنیاست...
✍️ محمد ماشین چیان_ بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 فاشیسم؛ گونهای از سرمایهداری یا سوسیالیسم؟
🎯 @Signal99
🌀نقطه اشتراک فاشیسم آلمان و ایتالیا رد نظم لیبرال قرن۱۹ بود. متفکران تاثیرگذار هر ٢ کشور، سرمایهداری را بعنوان نظامی «فردگرایانه» و «جهانگرا» به استهزا میگرفتند و اعتقاد داشتند که توجه کافی به نیازهای جمعی ملت ندارد. سرمایهداری به افراد این اجازه را میداد که باندازه فعالیت، ابتکار و تلاش خود سود برند. همچنین با تجارت آزاد مرزهای بین کشورها کمرنگ بود. معماران انواع جنبشهای فاشیستی فکر میکردند که اهداف جمعی، مخصوصا اهداف نظامی یک ملت ارزش بسیار بیشتری نسبت به سوداگری احمقانه سرمایهداری دارد. درنتیجه آنها بازارهای آزاد و دیگر دستاوردهای سرمایهداری را رد میکردند.
🌀 درعین حال آنها سوسیالیسم کلاسیک را نیز رد میکردند. یکی از باورهای سوسیالیسم مارکس این بود که طبقه هر فرد مهمترین مشخصه هویت وی است. برای فاشیستها، طبقه کسی را بالاتر از ملیت وی قرار دادن یک اشتباه تلقی میشد، برای آنها این ملیت(یا نژاد) فرد بود که مهمترین مشخصه هویت وی را تشکیل میداد. بنابر عقیده آنها، یک کارگر ایتالیایی نقاط مشترک بیشتری با یک سرمایهدار ایتالیایی دارد تا یک کارگر روسی یا آلمانی.
🌀 بنابراین، سیستم اقتصادی که در حکومتهای فاشیستی بوجود آمد تلفیقی بود از رد سرمایهداری از منظر سوسیالیستی و رد سوسیالیسم اینترناسیونالیستی از منظر ناسیونالیستی. این یک تصادف نبود که «نازی» کوتاه شده عبارت «حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمانی» بود. این نام نشانگر اینست که فاشیستها از یک بنیان سوسیالیستی فعالیتهای خود را آغاز کردند(با توجه به تاکید آنها بر یک حزب«کارگری»بودن)، ولی با بدعت اضافه کردن«ناسیونال»(و مخصوصا «آلمانی»)
🌀 فاشیستهای ایتالیا از همکاری میان کار، سرمایه و طبقه سیاسی در سطح صنعت دفاع میکردند. ایده این بود که با کار کردن بصورت جمعی، این سازمانهای کارتل گونه میتوانند به این سوالات پاسخ دهند که چه چیزی، به چه مقدار، به چه قیمتی و با چه دستمزدی باید تولید شود. با اولویت دادن به منافع ملی، این جمعها میتوانستند صنایع را یک یک راهاندازند و یک صلح همکارانه را بین ایتالیاییها بوجود آورند. بنابراین باز هم سیستم مقداری از ظاهر سرمایهداری مانند مالکیت اسما خصوصی را حفظ میکرد، ولی باز هم در باطن این مالکیتها تحت سلطه مدیریت جمعی تحدیدکننده و ناسیونالیست قرار داشتند
🌀در چنین سیستمی است که اینگونه تلفیقهای خصوصی-دولتی بوجود میآیند که مالکیت خصوصی با کنترلها و محدودیتهایی روبرو شده و از همه انتظار میرود تا برای نیل به اهداف ملی تلاش کنند. به نظر میرسد باوجود مالکیت خصوصی در این نوع حکومتها (که منشا این ادعا است که فاشیسم نوعی از سرمایهداری است) ولی به هم زدن نظم غیربرنامهریزی شده بازار، آن هم درچنین مقیاس بزرگی و همچنین بدست گرفتن قدرت غیررسمی کنترل نهادهای خصوصی از طریق تعیین اهداف ملی و موظف نمودن به تلاش برای رسیدن به آنها، هر دو نشاندهنده این امر هستند که این نوع از حکومت بیشتر شبیه به سوسیالیسم است.
🌀 با این مقدمه باید برای ما روشن شده باشد که مردم آمریکا از تشبیه دخالتهای اخیر دولت در امور اقتصادی به فاشیسم چه منظوری دارند. مطمئنا منظور اکثر آنها وجود کمپهای شکنجه یا به آتش کشیدن کتب نیست. افراد متفکر انگشت به سمت کمکهای دولتی، تملک شرکتهای خودروسازی و بانکها توسط دولت و تلفیقهای خصوصی_دولتی گرفتهاند که از اواخر دوره بوش شروع شده و اقتصاد آمریکا را با دور شدن از سرمایهداری بازار نه به سوی سوسیالیسم، بلکه اقتصاد فاشیسم حرکت میدهد.
🌀 هرگونه دور شدن از بازار نتیجهای جز گستردن فقر در میان مردم ندارد و همانطور که هایک در «راه بردگی» بحث میکند، اعطای قدرت اقتصادی به افراد دقیقا معادل با اعطای قدرت کنترل زندگیمان به ایشان است، چرا که هیچ کس قادر به تفکیک اهداف اقتصادی از اهداف غیراقتصادی نیست
🌀متاسفانه، بیاعتنایی به اقتصاد دولتهای فاشیست باعث ایجاد کج فهمیهای بسیاری در مورد این نکات شده است. اکثر کسانی که مشخصههای اقتصاد فاشیستی را در اقتصاد امروز آمریکا برای مقابله با کسادی بزرگ اخیر مشاهده میکنند نگران گسترش همکاریهای خصوصی-دولتی و افزایش نقش دولت در بخش خصوصی برای برطرف نمودن نیازهای«ملی» هستند. این تغییرات بوجود آمده خطر بزرگی را برای اقتصاد و مهمتر از آن برای آزادیهای فردی نه تنها در بازار، بلکه در کل ابعاد زندگی مان بوجود آورده است. تشخیص این خطر بزرگ اولین گام برای تضمین آزادی بیشتر در آینده است.
✍️ استیو هورویتز، ترجمه از حسن افروزی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🎥 نابرابری در جهان
🌀 شصت و دو فرد ثروتمند دنیا بیشتر از مجموع سه و نیم میلیارد فقیر موجود در دنیا دارایی دارند. به طور حتم مسئله بزرگ و مهم دنیای ما نابرابری است و تنها راه کمک به فقرا گرفتن از ثروتمندان است. سرتاپا غلط است!
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 ریشه های فاسد بانک مرکزی آمریکا
🎯 @Signal99
🌀 بانک مرکزی از ابتدای پیدایشاش در اوایل قرن ۱۸ طرحی فاسد و مرکانتیلیستی داشته و منشا خلق منافع برای عدهای خاص بوده است. اولین بانک مرکزی، بانک آمریکای شمالی، توسط رابرت موریس (عضو کنگره و کارشناس فاینانس) در بهار ۱۷۸۱ به تصویب «کنگره کانتیننتال» رسید. او تاجری اهل فیلادلفیا و از جمله پیمانکاران تامین تجهیزات دفاعی بود که در طی جنگ استقلال آمریکا «میلیونها دلار از دارایی خزانه عمومی را به حساب بنگاه خود و اطرافیانش سرازیر کرد.» او همچنین «رهبر جریان قدرتمند نیروهای ملیگرا» بود
🌀 هدف اصلی ملیگرایان (فدرالیستها) ایجاد نسخهای آمریکایی از نظام مرکانتیلیستی بریتانیا بود یعنی همان نظامی که جنگ استقلال برای مقابله با آن ایجاد شد و اساسا نیاکان جنگ استقلال برای فرار از آن به آمریکا آمدند. آنها دنبال ایجاد یک حکومت مرکزی قوی، بهویژه با رییسجمهور نیرومند در راس آن، به همراه وضع مالیاتهای بالا و استقراض عمومی گسترده بودند. این حکومت قدرتمند میبایست با وضع تعرفههای گمرکی سنگین به تولیدکنندگان داخلی یاری رساند و با ایجاد ناوگانی عظیم زمینه کشف و سوبسیددهی به بازارهای خارجی برای صادرات کالاهای آمریکایی را فراهم آورد، همچنین نظام گستردهای برای ارائه خدمات عام المنفعه داخلی برقرار سازد.
🌀 بخش مهم «طرح موریس»، سازماندهی بانک مرکزیای بود که به ارزانی پول و اعتبار در اختیار او و یارانش قرار دهد. بانک آمریکای شمالی از روی «بانک انگلستان» مدلسازی شده بود. به بانک مرکزی این امتیاز انحصاری داده شد که اسکناسهایش در تمام پرداختهای مالیاتی به دولت مرکزی و دولتهای ایالتی قابلدریافت باشند و اجازه فعالیت به هیچ بانک دیگری نیز در کشور داده نمیشد. ضمن آنکه این بانک، درحالی که «مالیاتدهندگان بیچاره باید اصل و بهره این وامها را به بانک باز میپرداختند»
🌀 موریس جوانی به نام الکساندر همیلتون را پیدا کرد تا نقش عروسک خیمه شب بازی او را در دولت جورج واشنگتن بازی کند. همیلتون با توصیه موریس وزیر خزانهداری شد. ملی گرایان نبردی ٧ساله را برای به زیر کشیدن اولین قانون اساسی ایالاتمتحده –اصول کنفدراسیون– با تقاضای تنظیم قانون اساسی جدید آغاز کردند. درهنگام بازبینی، همیلتون طرح موریس را رو کرد: انتخاب یک رییسجمهور دائمی که همه فرمانداران توسط او تعیین شوند و از حق وتو در برابر تمام قوانین ایالتی نیز برخوردار باشد. با این طرح، قدرت حاکمیتی ایالات از بین میرفت و دیگر هیچ راه فراری از سیاستهای دولت مرکزی نظیر مالیاتهای بالا، تعرفههای حمایتی، استقراض عمومی سنگین و سیاستهای خارجی امپریالیستی برای آنها باقی نمیماند
🌀 البته هم طرح موریس/همیلتون و هم پیشنهاد اعطای امتیاز بانک مرکزی به دولت فدرال که در شورای بازبینی مطرح شد، شکست خوردند، ولی «با اعمال نفوذ فدرالیستها» و «تلاش آنها در جهت برقراری مجدد نظام مرکانتیلیستی» حکومت بیش از پیش متمرکز شد. آنها همچنین با نارضایتی «اعلامیه حقوق» را در ازای حمایت «ضد فدرالیستها» از قانون اساسی جدید پذیرفتند. بخش مهمی از برنامه آنها در ۱۷۹۱ توسط همیلتون به نتیجه رسید. او اولین بانک ایالاتمتحده پس از استقلال را که بر اساس بانک قدیمیتر، یعنی بانک آمریکای شمالی، مدلسازی شده بود به تصویب کنگره رساند و رییس سابق همان بانک آمریکای شمالی و شریک پیشین موریس، توماس ویلینگ فیلادلفیایی، رییس بانک جدید شد.
🌀 برای آنکه به رییسجمهور بقبولاند که ایده بانک مرکزیاش مطابق با قانون اساسی است (در حالی که صریحا در زمان بازبینی قانون اساسی رد شده بود)، همیلتون ایده «اختیارات تلویحی» قانون اساسی را مطرح کرد. اختیاراتی که بطور مشخص در سند قانون به دولت فدرال تفویض نشده بود، ولی میشد با قرائتهایی از قانون که توسط وکلای خبره نظیر همیلتون انجام میشد آنها را استخراج کرد. طبیعتا این مساله نقشه راهی شد برای انهدام کامل محدودیتهایی که قانون اساسی بر اختیارات دولت فدرال وضع نموده بود
🌀 اولین بانک ایالاتمتحده «بیمعطلی ظرفیتهای بالقوه تورمزایی خود را بالفعل ساخت» این بانک میلیونها دلار پول کاغذی و سپرده دیداری، بر اساس تنها ٢میلیون دلار پول مسکوک، ایجاد کرد و در ضمن به شدت در دولت ایالاتمتحده سرمایهگذاری نمود. نتیجه، افزایش ۷۲ درصدی قیمتها در فاصله ۹۶-۱۷۹۱ بود
🌀 بازرگانان اهل شمال مهمترین حامیان سیاسی بانک همیلتون بودند، در حالی که سیاستمداران جنوبی مثل جفرسون سرسختترین مخالفان آن بودند و این بانک را چیزی نمیدانستند جز اهرم تامین مالی نسخه آمریکایی نظام فاسد مرکانتیلیستی بریتانیا؛ که از نظر آنها دشمن آزادی و شکوفایی بود. حق با آنها بود، نه تنها در آن دوران بلکه حتی تا به امروز!
✍️ توماس دی لورنزو- مجید روئین پرویزی
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌آزمون ذهنی جان رالز، بازتوزیع درآمدی را توجیه نمی کند.
🎯 @Signal99
🌀یک آزمون ذهنی متداول برای ترغیب به بازتوزیع درآمدی، تصور کردن شرایطی (همچون رالز، 1971) است که در آن افراد در یک «موقعیت ابتدایی» و پشت یک «پرده بیخبری» قرار دارند. این موقعیت ابتدایی در یک زمان فرضی پیش از آنکه به جهان پا بگذاریم رخ میدهد، که در آن اطلاع نداریم که در جهان خوششانس خواهیم بود یا بدشانس، باهوش یا کمهوش، ثروتمند یا فقیر. یک فرد ریسکگریز در چنین شرایطی به دنبال خرید بیمه برای پوشش دادن این احتمال خواهد بود که در یک شرایط کمتر بهرهمند به جهان پا بگذارد. در چنین نگاهی، بازتوزیع درآمد دولتی، اعمال این بیمه اجتماعی خواهد بود؛ قرارداد بیمهای که افراد به اختیار در موقعیت ابتدایی به آن گردن نهادهاند.
🌀با این وجود، این منطق را کمی فراتر ببرید. در موقعیت ابتدایی افراد نگران مسائلی فراتر از ثروتمند یا فقیر متولد شدن خواهند بود. آنها همچنین درمورد وضعیت سلامتی خود نگران خواهند بود. برای مثال مورد کلیهها را لحاظ کنید. بیشتر آدمها با دو کلیه زندگی میکنند در حالی که به یکی از کلیههایشان نیاز ندارند. تعداد اندکی از افراد دچار بیماری کلیوی میشوند که در نتیجه آن کلیههایشان از کار میافتد، شرایطی که معمولن به کوتاه شدن عمر فرد مبتلا میانجامد. یک فرد در موقعیت ابتدایی حتمن قرارداد بیمهای را امضا خواهد کرد که تضمین کند در زندگی لااقل یک کلیه سالم داشته باشد. یعنی او حاضر است ریسک اهداکننده کلیه بودن در شرایطی که خوششانس است را بپذیرد تا در عوض اگر بدشانس بود اطمینان داشته باشد دریافتکننده کلیه خواهد بود. بر این اساس، همان منطق که بازتوزیع درآمد از سوی دولت را توجیه میکند، اهدای کلیه با اجبار دولتی را هم توجیه میکند.
🌀بدون تردید اگر چنین سیاستی بخواهد جدی گرفته شود با مخالفت شدید روبرو خواهد شد. مخالفان چنین استدلال خواهند کرد که «یک انسان بر اندامهای بدن خود حق مالکیت دارد و یک آزمون ذهنی از موقعیت ابتدایی در پس پرده بیخبری این حق را زائل نخواهد کرد.» اما اگر این استدلال رواست که به نظر من هست، آنگاه این استدلال روایی آزمون ذهنی را در کلیت خود زیرسوال میبرد. اگرتصور کردن یک قرارداد بیمه اجتماعی فرضی که در موقعیت ابتدایی امضا شده است حق یک فرد بر اندامهای بدن خود را ملغی نخواهد کرد، چطور میتواند حق فرد بر منافع ناشی از کار او را ملغی کند؟
✍️گریگوری منکیو، استاد اقتصاد هاروارد-مترجم: محمد قادری
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 توزیع درآمد در نظام بازار
🎯 @Signal99
🌀 توزیع درآمد، همواره یکی از دلمشغولیهای اقتصاددانان بوده است. با آنکه آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد، تحقیق درباره ماهیت و علل ثروت ملل را بیش از هر چیز مورد توجه قرار داد، اما دیوید ریکاردو در کتاب خود با عنوان «اصول اقتصاد سیاسی و مالیات»، توزیع ثروت را در کانون بررسی خود قرار میدهد و به بحث در مورد توزیع محصول و درآمد حاصل از زمین بین سه طبقه مالک، سرمایهدار و کارگر میپردازد. در واقع نظریه توزیع از دیدگاه ریکاردو، کلید اصلی مکانیسم کلی نظام اقتصادی است. در همین راستا، ریکاردو در نامهای به تاریخ نهم اکتبر ۱۸۲۰ به مالتوس مینویسد: «اقتصاد سیاسی از نظر شما تحقیق در مورد ماهیت و علل ثروت اقتصادی است. در صورتی که از نظر من قوانینی است که بر اساس آنها تولید صنایع در جامعه میان طبقات مختلف تقسیم میشود و هدف اصلی بررسی اقتصادی را تشکیل میدهد. در این مورد امکان ندارد که بتوان قانونی از نظر کمی طرح کرد، ولی امکان طرح قوانینی که با نسبتهای تولید سر و کار دارد زیاد است. هر روز که میگذرد، قانعتر میشوم که تحقیق اولی در مورد اقتصاد بیهوده و قوانین توزیع ثروت، تنها هدف واقعی این علم است.»
🌀 بسیاری از مردم به گونهای در مورد توزیع درآمد صحبت میکنند که گویا تولید و توزیع دو فرآیند جداگانهاند، به نحوی که کالاها نخست تولید و سپس توزیع میشوند. چنین چیزی، در نظام بازار رخ نمیدهد. کالاها به عنوان اموال کسانی که تهیهشان کردهاند، به بازار میآیند. در یک نظام بازار آزاد رقابتی، هر عامل تولید به اندازه محصولی که تولید میکند به دست میآورد. به بیان جان کلارک، «رقابت آزاد، مایل است به نیروی کار همان چیزی را بدهد که نیروی کار میآفریند، به سرمایهدار آنچه سرمایه میآفریند و به کارآفرینان، آنچه تعاون و همکاری میآفریند. رقابت آزاد مایل است به هر تولیدکننده، میزانی از ثروت را بدهد که خودش ایجاد کرده است.»
🌀در واقع در نظام بازار، مکانیسم قیمت فرآیند توزیع درآمد را به صورت کاملا همبسته با فرآیند تولید تعیین مینماید، به نحوی که هر کس متناسب با مشارکتی که در تولید دارد، درآمد کسب میکند. به بیان هایک «البته غیرمنطقی خواهد بود اگر از عملکرد این نظام، انتظار بیشتری داشته باشیم. نظامی که در آن عاملان مختلف برای نیل به اهداف مشترک کار نمیکنند، بلکه فقط به این علت با هم همکاری میکنند که بتوانند از آن طریق متقابلا به یکدیگر در جهت تعقیب جداگانه منافع فردیشان یاری دهند. در واقع چیز دیگری در نظمی که در آن مشارکتکنندگان آزادند، امکانپذیر نیست».
🌀 برای درک بهتر موضوع توزیع درآمد در بازار، باید توجه داشت که قیمتها در بازار عوامل و نهادههای تولید نیز، همانند سایر بازارهای کالا و خدمات، عمل میکند. برای مثال بازار نیروی کار ساده را در نظر بگیرید. در بازار نیروی کار ساده، از یک طرف افرادی هستند که عرضهکننده نیروی کار هستند و هرچه دستمزد بالاتری پیشنهاد شود، نیروی کار بیشتری در بازار عرضه مینمایند. از طرف دیگر افراد و بنگاههایی وجود دارند که تقاضاکننده نیروی کار ساده هستند و هرچه دستمزد بالاتری پیشنهاد گردد، تقاضای کمتری برای نیروی کار خواهند داشت. بر این اساس مکانیسم قیمت با توجه به عرضه و تقاضای نیروی کار ساده، یک دستمزد تعادلی در بازار برقرار مینماید که در آن نرخ دستمزد، نه مازاد عرضه نیروی کار وجود دارد و نه مازاد تقاضای نیروی کار وجود خواهد داشت. متن کامل
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🗽دموکراسی یا بازار؟
🎯 @Signal99
🌀 رای دهنده با رای دادن به یک نامزد انتخاباتی خاص، صرفا ترجیح نسبی خود را نسبت به یک یا دو حاکم بالقوه نشان میدهد. او باید این را در چهارچوب این قاعده اجباری نشان دهد که چه او رای دهد یا ندهد، یکی از افراد طی چهار سال آینده بر او حکومت خواهد کرد. در یک دموکراسی نمیتوان گفت کسانی که رای نداده اند از حاکمان حمایت میکنند. همچنین این عبارت دربارهٔ رای دهندگان به نامزدهای شکست خورده نیز صادق است. اما حتی کسانی که به برنده رای داده اند نیز ممکن است صرفا بین بد و بدتر انتخاب کرده باشند. اما در خرید آزادانه از بازار، مردم خود را خریداران کالاهای مفید میدانند نه انتخاب کننده بین بد و بدتر
🌀 پروفسور میزس، بسیار زیرکانه به موقعیت متناقض بسیاری از روشنفکرانی اشاره کرده که ادعا میکنند مشتریان به اندازه ای بی توجه یا بی صلاحیت هستند که نمیتوانند عاقلانه در بازار دست به خرید بزنند حال آنکه آنها همزمان فضایل دموکراسی را مورد ستایش قرار میدهند، جایی که همان مردم به سیاستمدارانی که نمیشناسند و به سیاستهایی که به دشواری میفهمند، رای میدهند.
🌀اشتباه، همیشه در مسیر انتظار تا تحقق رخ میدهد اما بازار آزاد این اشتباه را به حداقل ممکن میرساند. نخست، معیاری مطمئن با کارآیی سریع و فهم آسان وجود دارد: سود یا زیان. سود نشانهٔ مسیر درست کارآفرین در ارضای خواسته های مشتری است و بالعکس... همچنین، سود و زیان؛ وظیفهٔ خارج کردن پول از دست کارآفرینان بد و قراردادن آن در دست کارآفرینان خوب را نیز ایفا میکند. ادامه در لینک پایین ...
✍️مورای روتبارد-قدرت و بازار
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌عدم استقلال بانکهای مرکزی منجر به افزایش تورم میشود
🌀نمودار عالی امروز از انستیتو تحقیقاتی BCA، نشان میدهد که تورم در کشورهایی که بانک های مرکزی استقلال کمتری دارند، بیشتر است. در جریان کرونا، دولتها و بانکهای مرکزی همکاری نزدیکی با یکدیگر داشتند، از این رو در سالهای آتی استقلال بانکهای مرکزی محک جدی خواهد خورد. فدرال رزرو نیز از این قاعده مستثنی نیست. آیا با رسیدن به حالت عادی، بانک مرکزی میتواند حداقل بخشی از محرکهای فوق العاده عظیم خود را معکوس کند؟ به خصوص با توجه به افزایش گسترده بدهی های دولت در نتیجه محرکهای اقتصادی بی سابقه؟ افزایش بازده اوراق خزانه میتواند اوضاع را پیچیدهتر نیز بکند. بدیهی است که وزیر خزانهداری آمریکا، جنت یلن، رئیس سابق فدرال رزرو نیز هست که این موضوع، استقلال بانک مرکزی آمریکا را بیش از پیش مورد توجه قرار میدهد. این نکته را نیز توجه کنید که تورم بالا یکی از سادهترین راهها برای کاهش نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی است.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 کرونا؛ ویروس چینی
⭕️ نزدیک سال نو میلادی بود، چینیها به بیمارستان مراجعه میکردند و جملگی میمُردند، اسکن ریه متفاوت بود، بسیاری مُردند اما "حزب کمونیست" گفته بود فعلاً صدایش را درنیاورید، پزشکی گفت ویروسی شبیه "سارس" آمده که داروها اثری روی آن ندارند، دستگیرش کردند، اوضاع خراب شد، خبر آمد که حالا ویروسی آمده که از حیوان به انسان منتقل میشود ولی انتقال انسان به انسان ندارد.
⭕️ شهرهای چینی قرنطینه شد اما پروازهای بین المللی همچنان برقرار ماند. حالا، یک سال بعد، اوضاع جهان دیدنی است. بریتانیاییها به بیمارستان مراجعه میکنند، پزشکان متوجه میشوند ویروس کرونا جهش یافته است، همه دنیا مطلع میشود، پرواز به بریتانیا ممنوع میشود و در سایر کشورهای اروپایی خبری از این ویروس جهش یافته نیست.
⭕️ در اواخر جنگ جهانی دوم، آلمانها میدانستند که شکست قطعی است و میان مردم حرفی از پیروزی نبود اما در کوچه پس کوچههای برلین صدای مردم به گوش میرسید که میگفتند «کاش بریتانیاییها قبل از روسها به اینجا برسند.»
✍️ یوسف خوشهچین
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
🌀در اوایل سال ۱۹۱۹، شهر آستراخان در نزدیکی مصب رودخانه ولگا، آخرین پرچین و مانعی بود که نیروهای دریاسالار کولچاک را در شمالشرق از نیروهای ژنرال دنیکین در جنوبغرب جدا میکرد. شاید این وضعیت توجیهکنندهی خشونت غیرمتعارفی باشد که در سرکوب اعتصابهای کارگران در مارس ۱۹۱۹ در این شهر بکار برده شد.
🌀آغاز اعتصاب در اوایل ماه مارس، هم دلایل اقتصادی(سهمیه بسیار اندک مواد غذایی) و هم دلایل سیاسی داشت. هنگامی که در دهم مارس، هنگ ۴۵ پیادهنظام از شلیک به صفوف کارگران در مرکز شهر خودداری کرد، اعتصاب گسترش خطرناکی یافت. سربازان به صفوف اعتصابیون پیوستند و مرکز حزب بلشویک را غارت کردند، و چندین نفر از سردمداران حزبی را کشتند. به همین دلیل «سرگئیکیروف» رئیس کمیتهی انقلابی نظامی، دستور استفاده از همهی وسایل را برای «نابودی بیامان شپشهای گارد سفید» صادر کرد. نیروهایی که به هنگ خود وفادار مانده بودند به همراه واحدهای عملیاتی چکا، همهی راههای خروج از شهر را به اشغال خود درآوردند و به صورتی منظم به بازپسگیری و تسخیر مجدد شهر پرداختند.
.
🌀 از آنجا که زندانها دیگر جای خالی نداشت، شورشیها و اعتصابیها را در قایقهای باری که یدک کشیده میشدند، سوار کردند و در حالیکه به گردنشان سنگ آویزان کرده بودند، آنها را در گروههای صدنفری به رودخانه انداختند. از ۱۲ تا ۱۴ ماه مارس بین دو تا چهار هزار اعتصابی و شورشی یا تیرباران شدند و یا در ولگا غرق شدند.
.
🌀 از ۱۵ مارس، «بورژوازی» شهر نیز مشمول سرکوب شد. ادعا شد که آنها محرکان توطئه «گاردهای سفید» بودهاند و کارگران و سربازان فقط افرادی بودند که به وسیلهی آنها به راه انداخته شده بودند. دو روز تمام خانههای تجار ثروتمند آستراخان غارت شد، و صاحبان آنها بازداشت و تیرباران شدند. در مورد این پرسش که چه تعداد «بورژوا» قربانی قتلعامهای آستراخان شدند، تخمینهای غیر دقیق، رقم ۶۰۰ تا یکهزار نفر را به دست میدهد.
🌀 در مجموع در طول یک هفته بیش از ۳تا۵ هزار نفر اعدام شده، یا در آب غرق شدند. تعداد کمونیستهایی که کشته شدند و در هجدهم مارس با تشریفات فراوان به خاک سپرده شدند تنها ۴۷ نفر بود. از سلاخی انجام گرفته در آستراخان تا مدتها فقط به عنوان یک رویداد گذرا و کماهمیت جنگ بین سرخها و سفیدها نام برده میشد. امروز بر اساس اسناد به دست آمده از بایگانیها، محتوای واقعی آن آشکار میشود. سلاخی آستراخان بزرگترین قتلعامی بوده است که قدرت بلشویکی قبل از قتلعام کرونشتات از کارگران به عمل آورده است.
.
✍️کتاب سیاه کمونیسم- نیکلاس ورث
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
📌 کارکرد کارگاههای بد وضعیت
⭕️ اخیرا روزنامه نیویورکتایمز گزارشی در مورد نوکوتولا موسانگو منتشر کرد. او کارگر یک کارگاه تولید لباس در شهر نیوکاسل آفریقای جنوبی است. موسانگو ساعتهای طولانی را در شرایط سخت کار میکند درحالیکه دستمزد او فقط ۳۶ دلار در هفته است که واقعا مقدار کمی است، حتی در مقایسه با شرایط خود آفریقای جنوبی که حداقل دستمزد قانونی در آن ۵۷ دلار در هفته است. بسیاری کارگاه موسانگو را کارگاه بد وضعیت مینامند. آیا میتوان استدلال موجهی در دفاع از کارگاههای بد وضعیت ارائه کرد؟
✍️ ترجمه از بورژوا
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99
⭕️ به نظر میرسد سیاستهای 4 ساله ترامپ در اعمال محدودیت واردات کمک چندانی به کاهش تراز تجاری این کشور نکرده باشد!
⭕️ آمار امروز نشان میدهد که تراز تجاری آمریکا در سال گذشته به 678.7 میلیارد دلار رسیده که حدود 102B$+ رشد سالانه داشته و بالاترین سطح از بحران اقتصادی سال 2008 است! چین در سال گذشته موفق شد تا با پیش افتادن از مکزیک و کانادا ... حایز رتبه اول شریک تجاری با آمریکا شود.
🔖 کانال سیگنال
🎯 @Signal99