"""دستهای پدرم """ از کتاب گلواژه های نیمائی
❤️
دستهای پدرم ، مثلِ یک دشت وسیع
خُردی دستِ مرا می پوشاند
در دوراهی ، سر پیچ ، قدمِ محکم او میدانست
به کجا باید رفت
قدم من اما ...
چه معمائی بود
تازِگی های عجیب
سادِگی های غریب
پا به پا می رفتیم ...
پدرم گُم شده در قصه ی خود
دلِ نازک چو گُلم
مانده در غُصه ی خود :
من چرا مثلِ پدر ، سبدم رنگی نیست ؟
دل من مثلِ دلش ، از چه رو سنگی نیست ؟
از همین دست چراها ، بسیار
روزها فاصله میشد تکرار
پدرم می فهمید ، پسر کوچک او دلتنگ است
من نمی فهمیدم ، پدرم همرنگ است
و دریغا امروز ...
سالهائی بس دور
نامِ او بر سنگ است
شعر او مانده در این آهنگ است :
دستهای پسرم
کوچک وُ رویائی است
دل او دریائی است
آنچه او میخواهد
خوب یا بد ...
همه از زیبائی است
شعر #محمد_محسن_خادمپور
💚
@shirazpoem
اجرا : #هلن_محمدنیا
#ایزدخواه
@relaxatioa
@zakhmhayedeleman
میکس و تنظیم : #مهدیه_رستگار
@Mah.rastegar
🍁یاعلی گویان🍁
سروده شماره ۲۸ از کتاب گلواژه های شیدائی
💌
یا علی گویان به دنیا آمدیم
با علی پیوسته عشق سرمدیم
ازعلی داریم رسمِ زندگی
چون علی داریم قصدِ بندگی
باعلی بستیم پیمانِ یقین
درمسیرِ روشنِ حبل المتین
ازعلی داریم میراثِ ولا
آخرین حجت از آیاتِ هُدا
باعلی باید وفاداری کنیم
تا امامِ حی خود یاری کنیم
یاعلی دست من وُ دامانِ تو
رخصتی ده تا شوم قربانِ تو
یاعلی خواهم که وقتِ رفتنم
درحضورت پربگیرم از تنم
یاعلی گویان بضاعت روکنم
مفتخرگردم شفاعت رو کنم
ما علی داریم حتمن میشود
مثل گندمها که خرمن میشود
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
دکلمه :#ایزدخواه
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
@zakhmhayedeleman
💌
به نظرمی آید
فاصله طولانیست
جاده ها بارانیست
تودرآنسوی توَهُّم هایت
سرگردان
من دراین سو
حیران
حالِ ما بحرانیست
بین ما دره ی ناامنی ها
تنشِ باورهاست
من تورا نقش خودم
تومرا شکل خودت میخواهی
من وُتوما نشدیم
شعر : #محمدمحسن_خادمپور
اجرا : #زهرا_زمانی
@Shirazpoem
💌
همیشه راهی هست
اگر تو همسفر باشی
خدا نکند
به دمی
از دلت
تو بی خبر باشی
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
💌
عشق شیرین میکند نام تو را
نور باران میکند بام تو را
باستانی میزند طبلِ تو را
طعم دیرین میدهد جام تو را
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shurazpoem
💌
عشق آسان میکند کار تو را
زیر باران میبرد دار تو را
ناودانی میزند طبل تو را
پای کوبان میکند یار تو را
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
اجرا🎙
#باران_افشار_خزان🍂🍂🍂🦋
💌
بشتابید به سمت شادی
صبح وُ خورشید به رقص آمده اند
چشمه و شبنم و آهنگِ نسیم
در حیات بغلی
با کلامی ازلی منتظرند
تا تو را پرج کنند به نوار هستی
تا تو را خرج کنند در جهان مستی
صبح همواره پراز امید است
توفقط باور کن
وخودت را به خودت دعوت کن
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
دوبیت از کتاب گلواژه های صحرائی
💌
به آب طلا مبتلا مینویسم تو را
نگارین بت بی وفا مینویسم تو را
جوانی نکردم به امید دیدار تو
به پیری جدائی چرا مینویسم تو را
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
شعر شماره۱۶۱ از کتاب گلواژه های نیمائی
💌
زمستان
هرچه میخواهی
به بام خانه ام بنشین
نهال نازکم بشکن
اگرطوفان
اگر بهمن
اگر سیلی
خیالی نیست ویران کن
که در قاموس این دنیا
بهاران میرسد از راه
در پایان
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
💌
مادر مرا به حلقه ی هستی گره زدی
با خون خود به پودِ وجودم زره زدی
از مرزِ دور صفر رساندی به ساحلم
در زندگی حضور تو شد گرمی دلم
هر روز من به نبضِ بهارت جوانه زد
اندیشه ام به برکتِ شوقت زبانه زد
هی من بزرگ گشته تو هی پیرتر شدی
در اولویتم همه جا دیرتر شدی
افسوس میخورم که مرا کار وُ یار بُرد
سهم تو را حکایتِ این بیقرار خورد
اکنون اگر به فصلِ امیری رسیده ام
شیرِ تو خورده ام که به شیری رسیده ام
مادر اجازه هست ببوسم دوباره ات؟
بر آسمان عشق بپاشم ستاره ات ؟
آیا اجازه هست برایت دعا کنم ؟
امشب تو را میانِ نمازم صدا کنم ؟
شاید خدا به حرمت نامت ببخشدم
سرمایه های مهرِ مدامت ببخشدم
شعر : #محمدمحسن_خادمپور
اجرا🎙
#باران_افشار_خزان
💗
@Shirazpoem
💌
مادر مرا به حلقه ی هستی گره زدی
با خون خود به پودِ وجودم زره زدی
از مرزِ دور صفر رساندی به ساحلم
در زندگی حضور تو شد گرمی دلم
هر روز من به نبضِ بهارت جوانه زد
اندیشه ام به برکتِ شوقت زبانه زد
هی من بزرگ گشته تو هی پیرتر شدی
در اولویتم همه جا دیرتر شدی
افسوس میخورم که مرا کار وُ یار بُرد
سهم تو را حکایتِ این بیقرار خورد
اکنون اگر به فصلِ امیری رسیده ام
شیرِ تو خورده ام که به شیری رسیده ام
مادر اجازه هست ببوسم دوباره ات؟
بر آسمان عشق بپاشم ستاره ات ؟
آیا اجازه هست برایت دعا کنم ؟
امشب تو را میانِ نمازم صدا کنم ؟
شاید خدا به حرمت نامت ببخشدم
سرمایه های مهرِ مدامت ببخشدم
شعر : #محمدمحسن_خادمپور
آوا : #هلن_محمدنیا
💗
@Shirazpoem
@relaxatioa
💌
غزل شماره ۶۷ از کتاب گلواژه های جوانی سروده محمدمحسن خادم پور
هر جا که چرخ بچرخد سکوت نیست
آغوشِ گرم گشودی هبوط نیست
دستی که پرشده باشد به آشتی
هر واژه فاصله باشد قنوت نیست
باران به وسعت دریا رسیده است
بازارِ گل خبر از دشت لوت نیست
هر آیه چنگ زند جُنگِ زندگی است
با رقصِ عشق شتابِ سقوط نیست
در شرق وُ غرب عزیزت کرانه شد
یوسف شدن به مکانی منوط نیست
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
❤
💫شعر شماره ۱۶ از کتاب گلواژه های نیمائی💫
من ریاضی خواندم
جان به لب آوردم
تابدانم همه جا
دو در دو چارست
چون چنین بود
چنان ناچارست
زندگی ساخته ی اجبارست
در فضای باید
بی خبر از شاید
به تو دل دادم سخت
وَخیالم شد تخت
باتو هستم خوشبخت
غافل از آنکه تو هم
دانش آموز ریاضی هستی
وَ به ضربِ دل خود میرقصی
#محمدمحسن_خادمپور
💚
@Shirazpoem
🔻🌻🔻🌻🔻🌻🔻🌻🔻🌻🔻
طبالِ دلم به طبلِ مستی زده است
خورشید صفت به دشتِ هستی زده است
انگار ڪسی به سازِ پروازِ امید
در صبحِ سپید ، سرپرستی زده است
از مخملِ صبح ، ارغوان آوردم
شیر وُ عسل وُ دوتڪه نان آوردم
لبخند بزن ڪه چای دل شیرین است
در محفلِ گل طلایه خوان آوردم
با باورِ صبح خنده هایت خبر است
در چهره ی غنچه بوسه هایت اثر است
برخیز بیا به محفلِ دل بزنیم
آهنگِ وفا ڪه عمر ما در گذر است
#محمدمحسن_خادمپور ✍
#زهره_رضایی 🎤♦️🎼
🆑 @Deklamedel
🆑 @Shirazpoem
🔺🌻🔺🌻🔺🌻🔺🌻🔺🌻🔺
🌷💥🌷
"""یا علی گویان"""
شعر : #محمدمحسن_خادمپور
اجرا: #علی_ایزدخواه
🌷💥🌷
@Shirazpoem
@zakhmhayedeleman
❤
همه گفتند مهندس هستی
وَ قرار است که پیدا بکنی راهی را
یا اگر راه به مقصود نبود
نقشه ی راهِ جدیدی بکشی
مدتی هست نه راهی دارم
نه قلم همقدم وُ راهبرم میگردد
روزگارم به سیه چالی برد
که به یوسف وَ سیاوش دادند
نقشه ی راهِ مرا عشق مگر بگشاید
چه مهندس باشم
چه نباشم اصلن
کوره راهی باشد
شاهراهِ دلِ عاشق گردد
#محمد_محسن_خادمپور
💚
@Shirazpoem
💌
صبح است جوانه ها تو را میخوانند
شبنم وُ ترانه ها تو را میخوانند
لبخند بزن که زندگی شیرین است
وقتی که پرنده ها تو را میخوانند
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
💌
عشق آسان میکند کار تو را
زیر باران میبرد دار تو را
ناودانی میزند طبل تو را
پای کوبان میکند یار تو را
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
شب جمعه است
یادی کنیم از همه عزیزانی که ما را ترک کردند
از پدر و مادرهای که رخ در نقاب خاک کشیدند
از عزیزانی که در یکسال گذشته در نتیجه ابتلا به کرونا دعوت حق را لبیک گفتند و به دیار باقی شتافتند
برای شادی روحشان فاتحه ای بخوانیم
💌
شعر شماره ۲۲۰ از کتاب گلواژه های نیمائی ، جلد دوم
دل دلالت میداد
سر سپر میانداخت
آسمان قرمزیش را میباخت
مطمئن بود که باید برود
شب قدم برمیداشت
موج وُ مهتاب چه بی تاب
سکوت وُ فریاد
در دلِ من میکاشت
و چه دردی دارد که ببینی وُ ندانی چه کنی
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@ Shirazpoem
💌
راز الماس
در این است
که هر نوری را
بی کم وُ کاست
وشاید بهتر
باز میتاباند
همه را
خیره به خود میسازد
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
💌
می رود این روزهای التهاب
می زند شادی به سمتِ ما رڪاب
بازمی گردد بغل ها ، قفل ها
رخت می بنددازعالم اضطراب
ڪامِ تلخِ مردمان شیرین شود
چرخ خواهد زد دوباره آسیاب
سبزه ها برشاخه ها گل می زنند
آسمانها نورباران ازشهاب
بلبل عاشق غزلخوان می شود
مطرب شوریده می پاشد شراب
عاشقان قدری تحمل لازم است
تا بتابد بارِدیگر آفتاب
#محمدمحسن_خادمپور
💗
@Shirazpoem
🎼 تکنوازی تار استاد جلیل شهناز
🎤 دکلمه های عندلیب
@satkani
💌
#مادر
شعر : #محمدمحسن_خادمپور
دکلمه : #لیلا_خادمپور
تنظیم و تدوین کلیپ : #زهره_افشارپور
💗
@Shirazpoem
💌
یک عالمه بیتابی ، بگذار که دریابی
ماهی تو اگر حتی ، صورتگرِ مردابی
چون چشم بچرخانی ، در ذاتِ فلک بینی
یک سمت گل افشانی ، آنسوی به گردابی
مخدوش نمیگردد ، تصویر خوش هستی
گر چنگ زند سنگی ، بر پیکره یِ آبی
بسیار صدف خیزد ، از بسترِ این دریا
آنگاه که باز آید ، هر ذرهِ به سیلابی
یک نکته تو را گوید ، استادِ سخن حافظ
در کارِ گلاب وُ گل ، رمزی است که دریابی
💗
شعر #محمدمحسن_خادمپور
@Shirazpoem
دکلمه #مریم_بختیاری
@Deklamehbakhtiari
🖤
تسلیت مهدی
🖤
شعر : #محمدمحسن_خادمپور
دکلمه: #علی_ایزدخواه
@Shirazpoem
@zakhmhayedeleman
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
سال بیس بیست ، غم انگیزترین سال جهان
سال وحشت ، حسرت
سال تنهائی انسان ، عصیان
سال طغیانِ بلا در تمامِ دنیا
فوران دوری از نشستن با هم
سال افتِ شاخص در نمودار امید
صف طولانی بیکاری وُ درد
همه مغلوب در این دوره ی سرد
سال در خود ماندن
همه ی خاطره ها را خواندن
سال افسوس وُ دریغ
سال ای کاش وَ ای کاش که میشد برگشت
به زمانی که بغل کردن هم منع نداشت
به زمانی که جهان میخندید
وَ چه دردی دارد
که بخواهی نشود
عاشقی می پرسید
میشود آیا باز
روزگاری دیگر
سالهائی بهتر
به جهان روی کند
دل ما باز به صحرا برود
عاشقی بوسه به لبهای عزیزی بزند
پاسخش داد دلم
میشود بی تردید
زنگ ناقوس امید ، درشبستان جهان
به صدا آمده است
آه ای مظهر عشق
حضرت صبح سپید
همگان منتظریم
تا بیائی
گره از کار جهان بگشائی
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
شعر : #محمدمحسن_خادمپور
@Shirazpoem
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
دکلمه : #علی_ایزد_خواه
@zakhmhayedeleman
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂