از تمــامِ شعــرهایِ جــهانْ مـن #تــو را حــفظـمْ ! #من_تو_را_عاشق😍 ارتباط با ادمین : @banoye_eshgh کپی با ذکر صلوات😏در غیر اینصورت حرام است و بس😌😁
افلاطون یه جایی
یه حرف قشنگی میزنه و میگه:
«اگه با دلت چیزی یا کسی رو دوست داری زیاد جدیش نگیر! چون کار دل دوست داشتنه! مثل چشم که کارش دیدنه! اما اگه یه روز با عقلت کسی رو دوست داشتی بدون این همون عشقه!»
♥️✨•
رفیق میخواستم بهت بگم اگه موقعیتی که توی اون قرار داری انقدر سخته که احساس میکنی دیگه به بنبست رسیدی، بنبستهایی که از سر گذروندی رو یادت بیار!
من و تو یادمون میره از چه روزهای تاریکی رد شدیم
و گذشتیم، اما تاریخ یادش نمیره !
كافيه مرور کنی تا امروزت رو با اعتماد و باور محکمتری زندگی کنی.
صبح میشه این شب
یک قدم دیگه تا روشنایی باقی مونده
کافیه ادامه بدی
کافیه جاری باشی
شک نکن خدا هواتو داره...
#علی_سلطانی
من دلم میخواد اون موقع که صدای جفتمون از خستگی گرفته بشینم کنارت
لیوانمو بغل کنم اونجوری که تو دوست داری
تو بغلم کنی اونجوری که من دوست دارم
با صدای خسته ات حرف زدنتو گوش کنم
تکون خوردن لباتو نگاه کنم
بازی کنم با رگای دستات
خیره شم به بهشت بین یقه و گردنت
دلم میخواد روی بزرگترین پله برقی دنیا وایسیم و همدیگرو نگاه کنیم
که نترسم که میخوریم زمین
غرق شم توت...
دلم میخواد قهوه امو دوست نداشته باشم و بجاش قهوه ی نصفه خورده ی تورو دوست داشته باشم
دوست دارم دست ببرم تو موهات و راه برگشتو گم کنم
دلم میخواد تمام طول روزمو بدم و بجاش تورو اول صبح و آخر شب حس کنم کنارم...❤️💚
🖌مرهم زخمم تویی ......
جانم به جانت بسته است ...
غیر تو جز مردن و رفتن....
نمی خواهد دلم....
#شهریار
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ 11 ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﺑﺮﺟﻬﺎﯼ ﺩﻭﻗﻠﻮ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ.
ﯾﮑﯽ از آنها ﺧﺎﻧﻤﯽ ﺑﻮﺩ که اون روز
ﺑﺎطرﯼ ﺳﺎﻋﺘﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﺩﯾﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ!
یک ﻧﻔﺮ دیگه ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻬﻮﻩ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ
ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻋﻮض ﮐﺮﺩﻥ
ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺩﯾﺮﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ!
اتومبیل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ آنها
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺘﺎﺭﺕ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ؛ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ
و ﻧﻔﺮ بعدی ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺩﯾﺮ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﻧﻮ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﭘﺎﯾﺶ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻧﻮ ﺑﻮﺩن ﮐﻔﺶ ﺗﺎﻭﻝ ﻣﯿﺰﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ
ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ﺑﻪ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﭼﺴﺐ ﺯﺧﻢ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺩﯾﺮ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭﺵ ﺑﺮﺳﺪ
ﻭ این ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﺎﻧﺪ!
ﻫﺮوقت تو ﺗﺮﺍﻓﯿﮏ ﮔﯿﺮ می کنید،
آﺳﺎﻧﺴﻮﺭﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ می دهید،
ﻓﺮﺯﻧﺪﺗﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺳﭙﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻘﺒﯽ ﺑﻪ ﺳﭙﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﻤﺎﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ یا ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮﯾﺪ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﻮﯾﺪ،
ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻧﺸﻮﯾﺪ ﻭ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ و ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺳﺖ.
اين همان حكمت خداوند است كه در تك تك ذرات هستى جاريست.
همیشه چیزای مثبت و نقاط قوت اطراف تون رو ببینید و جذب کنید بعد از مدتی شادابی به عادت های خوب تون تبدیل میشه.
برای خوشحال کردن اونی که دوسش داری سه چیزو هیچوقت ازش دریغ نکن
توجه ،توجه و مهم تر از همه توجه
خب؟؟؟
مدتهاست
به هوایِ صبح بخیر گفتنهایت
سحر خیز شدهام
صبح بخیر عشقم😍😘
وقتی یک نفر رو از ته دل دوسش داری تنهاتری،میدونی چرا!؟ چون که کسی جز اون نمیتونه آرومت کنه،کسی رو نمیتونی بیشتر از اون دوس داشته باشی،وقتی به کسی نیاز داری تا پیشت باشه اون آدم همونیه که دوسش داری اما هیچوقت پیشت نیست تا نیازت رو برطرف کنه،تنهاتری چونکه به هیچکسی جز خودش نمیتونی از احساساتت بگی و احساس سبکی بکنی
Читать полностью…تو خیابون بودم،داشتم برمیگشتم خونمون ..
همه جارو بسته بودن ..
یهو یه خانومِ چادری جلومو گرفت..
واقعاً ترسیدم
برگشت بهم گفت عزیزم از اون وَر نرو نیروهای امنیتی وایستادن اون سمت،
یهو میگیرنت بیچاره میشیم ..
اشک تو چشمام جمع شد از طرز حرف زدنش؛
نگفت بیچاره میشی
نگفت پدر مادرت بیچاره میشن
گفت بیچاره میشیم
غیر مستقیم با حرفش بهم گفت جزء خانوادمی..
یکی از کسایی بود که بهم فهموند نباید به پوشش نگاه کرد باید به قلب نگاه کرد....
| مرجانجهانی |
Click here : { پروکسی پرسرعت }
Click here : { پروکسی همه اینترنتها }
"💓
"لا تَخَف وَ لاتَحزَن إِنّا مُنَجّوكَ..."
‹نترس و نگران نباش، نجاتت مےدم..!
عنکبوت / ۳۳
مادربزرگم همیشه میگفت:
اگر دوستش داری،
اگر دوستت دارد،
گاهی بیهوا باش!
بیهوا بغلش کن...
بیهوا بوسش کن...
بیهوا صدایش کن...
میگفت: این بیهواها، هوای دوست داشتن و دوست داشته شدن را خواهند داشت در روزهای خسته و بیرمق و کمهوایی زندگی...
تو همون حدس اول رنگ مورد علاقهمو درست گفت
ولی بین خودمون بمونه، تا وقتی که داد بزنه «زرد» من اصلا رنگ مورد علاقه نداشتم
وقتی دیدم اونقدر هیجان زدهست و مثل بچهها لبخند میزنه بهش گفتم «درست حدس زدی»
از اون به بعد دیگه هيچوقت به زرد مثل قبل نگاه نکردم.
حالا دیگه زرد تو همه چیز هست، یه جورایی میتونم تو اين رنگ زندگی کنم
صبح در کوچهی ما منتظر خندهی توست
وقت آن است که خورشید مجدد باشی...
#ابراهیم_فراهانی
🧡🧡
تــو یـه خلاصه ای🥰
از همه چیـزایی که میخـوامی❤️
توی رابطه فقط دوست داشتن
و گفتنِ عاشقتم کافی نیست!
نباید بذاری شبو ناراحت بخوابه..
بحث همیشه هست،
ولی "آروم کردن" مهمه.
نگو قهر کنه خودش میاد آشتی میکنه!
شاید جسمش بیاد ولی روحش هرگز نمیاد..
نذار حسرته رابطهی دیگرانو بخوره..
خلاصه که مراقب حال همدیگه باشید
تا برایِ همدیگه بمونید.. 👌🏻✨
🖌آن چنان پنهان نمودم....
عشق تو در صدرِ دل ....
گاه گاهے خود حسودے....
میڪنم، جاے تو را!......
راحم_تبریزی
وقتی دستامو گرفت و محکم بغلم کرد
فهمیدم که این مدت چقدر خسته و تنها بودم
فهمیدم چقدر توی زندگیم احتیاج داشتم به بودنش
فهمیدم که چقد تلخ بود اینکه آدم همراهشونتونه پیداکنه
فهمیدم چقدر بایدیکی باشه و نمیدونستم
فهمیدم چقدر نیاز داشتم دستامو یکی بگیره و محکم بغلم کنه
وقتی بودنشو حس کردم
فهمیدم چقدر نیاز داشتم که دلم به بودن یکی گرم باشه
فهمیدم چقدر این همه هارت و پورت کردنم
برای تا آخر عمر تنها بودن الکی بوده💛
♥️✨
اوضام طوریه که دیگه واقعاً حوصله خودم رو هم ندارم. همین روزها با خودم کات میکنم و سیو مسیج رو پاک میکنم.
🥺
🖌چو عاشق میشدم گفتم....
ڪه بردم گوهر مقصود...
ندانستم ڪه این دریا ......
چه موج خون فشان دارد....
#حافظ
مادر بزرگم همیشه میگه :
"خدا بدون احوال پُرست نذاره"
ازش میپرسم حالا چرا این دعا ؟
میگه: نمیدونی چقدر قشنگه که یکی توی سرشلوغیهای روزانهش به یادت باشه
و با یه احوالپرسی ساده هم حال خودشو
خوب کنه، هم حال تورو ((:
🕊🤍
برای هیچکس مهم نیست
تو چجوری شباتو صبح میکنی
پس بزار هر کی هر چی دلش میخواد پشت سرت بگه
و تو واسه خودت زندگی کن و از هر لحظه اش لذت ببر...
عمرت انقدر طولانی نیست که بخوای نگران این چیزای بیخود باشی
آخرش فقط خودتی و خدات
♡ ♡
🖌حیران شدم در کارِ تو،......
درمانده از رفتارِ تو....
هم می گشایی پای را، ......
هم قفل و بستم میکنی.....
#مولانا
یه جایی مولانا خیلی قشنگ میگه که:
«چو خدا بود پناهت،چه خطر بود ز راهت؟!
به فلك رسد کلاهت که سر همه سرانی!»
دیگه تا وقتی خدا هست از چی میترسی؟! اون پناهِ امن توعه رفیق!
وقتی خوانندهی یک داستان
هم نگران باشه و هم امیدوار...
يعنى قصه داره خوب پیش میره
قصهمون ایرانه... و ما نگرانهای امیدوار...
فقط اینو بهت بگم که پایانِ قصههای ماندگار
فقط تلخ یا فقط شیرین نیست !
تلخی همراه با شیرینیه...
تلخیِ این روزها رو باور نکن
پایانِ ما اینجا نیست
قصهی «ایران»
یه شیرینی به همهمون بدهکاره ...
#علی_سلطانی
میدانم، خوب میدانم، بالاخره یک روز، جنگ مضحکِ زندگی را رها میکنم، اسلحه را زمین میگذارم و آرام آرام، میان انفجارهای عظیم آدمها، به سمت بوتهای، به سوی درختی، به شوق ردِ نوری روی برکهای، قدم برمیدارم و دور میشوم... خیلی دور...
آنقدر دور که دست این دغدغههای پوچ و بیخود،
به يقهی زیستنام نرسد!
میترسم، میترسم از هفتاد سالگی که سر بچرخانم و ببینم مثل سربازی کودن و گیج، در پی غنائم جنگی
گم شدهام.
آنجا دیگر نه راهی برای برگشتن هست نه غنائم به کار میآید ...
آدمها روی خاک می جنگند
در حالی که خانههاشان زیر خاک است...!
#علی_سلطانی
نیست ممکن هرکه مجنون شد دگر عاقل شود...!
👤صائب تبریزی
يك ماه از پاييز گذشت...
قهوه هاى كافه نادرى
خودشان را گرم نگه داشته اند
براى من و تو
كه بنوشيم و سرودِ عاشقى سر دهيم...
بيا
باور كن هر ماهِ پاييز
يك سال از عمرم ميكاهد!
#علی_قاضی_نظام
در تاریکی شب تنها خداست
که صدایت را میشنود
یه زمانی واسه دیدن یه کسایی شوق و ذوق داشتیم که اگه الان حتی بطور اتفاقی هم سر راهمون سبز بشن رومونو ازشون برمیگردونیم
Читать полностью…