shahrekabod | Неотсортированное

Telegram-канал shahrekabod - شهرکبود

2132

...وَ تو با یک فصل سپید می‌آیی آن چنان تیز که لخته‌های چسبیده به شیشه‌ی خاموشی‌ام می‌بُرد ..‌. ✍️ #مهری_چراغی_موژان @mehri.cheraghiofficial 👈اینستاگرام

Подписаться на канал

شهرکبود

حریر شانه ات
حرای نور است
شأن نزول وحی
بافه بافه تافته ای جدا بافته
پلنگ ها به ماه نسبتت دادند

تقارن خراش و خروش
منبرِ برصیصاهای مرتد شدی
و ای کاش
هرگز کوه نمی شدند
رشته های صبر تو


✍#اڪرم_نورانی
📚#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

باران که می‌بارد
زمین
زخم‌هایش را
می‌نوشد و
خدا
دست‌هایش را
می‌شوید
هر قطره‌‌اش یک امتحان
ایران گم شده
در سکوتی که فریاد می‌زند


#لیلاعبدی
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

از تشییع کلمه می‌آیم
درآغوش خالی این روزها
لحظه‌ها
رنگی ندارند


✍️#مهری_چراغی_موژان
📚#خوشہ_خوشہ

Читать полностью…

شهرکبود

جفتِ ایران
مانده در شکم تاریخ
جنگ ها...
سر از نطفه در می آورند

#ستاره_سهیل
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

دلار ندارند
«همت ها»
که بریزند در« قلهک»
آنان همهٔ هستی شان را
خرج کردند
در «میدان شهدا»


#ک_قالینی_نژاد_افروز
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

از شوش تا زعفرانیه
هزار میدان تیر است
پلاک خاطرات تو آویخته‌
برگردن کوچه‌های گمنام
روی تنم داغ آغوش...
دسته دسته
لاله / زار می‌زند
در خیابانی که دستش
به پای تو نمی‌رسد

#نعیمه_المولی
#خوشه_خوشه

🌸🍃🌸🍃🌸

Читать полностью…

شهرکبود

چشم ها در سکوت فرو رفته اند
علقمه با ستاره ها
گرد ماه می چرخند
خیمه ای نیم سوز و
مَشکی خونین
از قبیله ی آفتاب می گوید
این بار خورشید
در اوج عطش
شاه بیت غزل می شود

#زهرا_احسانی
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

از شوش تا زعفرانیه
هزار میدان تیر است
پلاک خاطرات تو آویخته‌
برگردن کوچه‌های گمنام
روی تنم داغ آغوش...
دسته دسته
لاله / زار می‌زند
در خیابانی که دستش
به پای تو نمی‌رسد

#نعیمه_المولی
#خوشه_خوشه

🌸🍃🌸🍃🌸

Читать полностью…

شهرکبود

ما مرتکبان عشق و جنایتم
وقلب ...
اخرین پیام رسان عصرها
در خیابان سی تیر
همان جا که کودکان گل فروش
عطر نگاهت را
بر خاک تن آغشتہ کردند
به خیز بلند تپش ها و خنده ها
ساعت بلند خیابان را
پشت رو آویزان کن 
و تازمان نفس پاره نکرده
بیا...
به قناعت یک بوسه ارتزاق کنیم

✍#پریسا_سیـروس
🎙#آواپریسا_سیـروس
📚#خوشہ_خوشہ

Читать полностью…

شهرکبود

از تهران
آزادی را می شناسم
همان که
سال هاست
ندیده ام

#فرزانه_سجودی
📚
#خوشہ_خوشہ

Читать полностью…

شهرکبود

خیمه می‌زند دل
در آغوش خونین‌ات
مشک مشک
اشک می‌ریزد آفتاب
از جگر پاره پاره‌ی علی اصغر



✍️#زینب_برزکار(رعنا)
📚#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

با هر گام، آوایی نو
به جاهای ناشناخته می روم
لحظه های تکراری را
با شعرهای تازه ای می نویسم
دست در دست فلک،
به رقص می پردازم
بازیگوشی خیال در سرم می خندد

#سهیلا_زائری_شرف
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

دور می‌زنم
میدان انقلاب را
سمت بچگی‌هایمان
سفر می‌کند آزادی
در نفس آلوده‌ی ترمینال
تا لهجه‌ی‌ گس تمشک‌های وحشی


✍️#فرشته‌پورمیرزایی_رزیتا
📚#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

از زعفرانیه‌‌ی لبانت
رنگ گرفته خیالم
جایی که رقیب
دستش به ما نمی‌رسد

#ستاره_سهیل
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

استوار و
پر غرور
ایستاده
مجسمه‌ی دربند
تا نظاره‌گر باشد
لبخندمان را
و ما
دلتنگی را
در کافه‌ای دنج
مغلوب می‌کنیم
#رضوان_شیری
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

-
جمعه
جمع شدند انگشتان
از شور لبت بنویسند
صدایت
شکوفه داد ...


✍️#مهری_چراغی_موژان
📚
#خوشه_خوشه

@pardispoem

Читать полностью…

شهرکبود

نگاه پنجره ها
رو به آزادی ست
کی بهارستان می شوند
فصل ها

#نرگس_دلیری
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

کدام مهره
کی و
کجا
اشتباه جابه‌جا شد
که چشمان ایران‌بانو
حیران
به بازی جنگ
خیره مانده است...
سر باز ها
به آرامش بعداز توفان
بر نگشته‌اند

✍#رضوان_شیری
📚#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

ایران
واژه‌ای‌ست
که خداوند در حاشیه‌ی سکوت
تلفظ کرد و
فرشتگان
درمعبر اطاعت
از آن عبور نکردند
در این‌قطعه‌ی فشرده از رنج
تنهاترین مفردآفرینش
بر تخته‌سنگ امتحان
می‌نویسد
"من هم انسانم"


#لیلا_عبدی
📚
#خوشه‌_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

فیروزه‌
نگین انگشتری نبود
که از دل سنگ
بندْ بندِ انگشتم را
ساحرانه ارج نهاد

مهرت بود
بر بندِ بندگیِ تردیدم

✍️
#مرضیه_بازرگانی_گلپر


هدیه‌ی ارزشمند استاد موژان نازنینم
استاد شعر، شعور و مهربانی🦋🤍




🏅جایزه برنده‌ی مسابقه‌ی ماهیانه
🏆#چالش_جایزه_دار
💍#انگشتر_فیروزه_با_گوی_البرنادو_طلا

Читать полностью…

شهرکبود

ولیعصر را با تاکسی‌هایش
به یاد بیاور
که حتی اکر نایستند
می‌دانند عشق
چقدر دور و
چقدر نزدیک است
جایی حوالی انگشت اشاره‌ات

و گنجشک‌هایی
که می‌دانند
کجا گفتی:
دوستت دارم

و درختان کهنسالی
که سراغ سایه‌ات را
از خورشید می‌گیرند

ولیعصر خیابان نیست
خاطره‌ست
ردیفی از قافیه‌هایی
که عاشقی را
در قلبم
موزون کرد

#مرضیه‌بازرگانی‌گلپر
🎙
#بانو مژگان ‌برنده نازنینم
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

.


اشکها ریخت
مشک
در بزنگاه آفتاب و عطش
کاش
لاله نمی رویید
از گلوی ترد اصغر

✍#ک_قالینی_نژاد
📚#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

به سوگـ آفتاب نشسته آسمان
اکران عاشقی ست
خون می چکد
شرحه شرحه
از سینه ی زخمی کلمه ها
مشکی در رقص شمشیرها
شرمنده العطش 
دهان های آلوده اما
در هلهله اند
نینوای نامردی ست اینجا
رأسی از قبیله ی نور
  بر نیـزه
 قرآن می خواند



#پریسا_سیـروس
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

سینہ می کوبد در من
خاطره هایی برنزه
از رقص دانہ های خیال
تا نمناکی  دو دست
از ظل آفتاب در خیابان قدس
تا خنکای  شربت خاک شیر
آنجا که عقربہ های تیز رو
در سیاهی چشمان تو 
مرا به گلوله می بست
ودل  از پیاله ی هزار رنگ مینا
شرابی شرنگ می نوشید

#پریسا_سیـروس
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

چه فرقی می‌کنند
نامها
آریاشهر
یا
صادقیه

سالهاست
آزادی
دربند است...


✍️
#پانته‌آ_فوشریان
📚
#خوشہ_خوشہ

Читать полностью…

شهرکبود

فریادی خفته در دل تاریکی
آزادی را ضجه می زنم
  دامن گیرت می شوم
اگر انقلاب کنی
پشت قوس و کش روزگار



#سهیلا_زائری_شرف
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

شکسته از درد
صبرخیمه ها
سایه
به سایه کوچ می کنم
از قلمرو آفتاب
اکنون
در امتداد فصل
عاشورایی برپاست
و من
تنها بازمانده‌ی قبیله‌ی باران
باید مشک ها را
بر لب خاموش بسپارم

✍️
#راضیه_سیدموسایی
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

زنی با بغض‌های ماتیکی
در سعادت‌آباد
از پشت پنجره
تردید را می‌بیند
کوه آن‌سوتر
در قابی سرافکنده
چشمانش را نشانه گرفته

روی مبل خاکستری‌اش
هبوط می‌کند
و مثل هر شب
کودکی‌اش را می‌بیند
که در جاده‌ی خاکی
واژه‌ی سعادت را
برای مادرش
هجی می‌کند



✍️
#مرضیه_بازرگانی_گلپر
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

چشم هایت آفتابی است
خیمه می زند
بر کویر روزها
باز من و شعر
از یک قبیله می شویم 
داغ رفتنت اما
جا خوش می کند
برتن یک قبیله تنهایی


#شیدا_شهبازی
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…

شهرکبود

لب‌های تهران را
با طناب آداب دوخته‌اند
در ونک
آغوش ممنوع بود و
من باتن‌ات
در ذهن
والس می‌رقصیدم
زیر بارانی‌که‌فقط روی خیال
می‌بارید
امشب
حسرتی مرا می‌کشد

#لیلاعبدی
📚
#خوشه_خوشه

Читать полностью…
Подписаться на канал