shah_beyt_mandegar | Неотсортированное

Telegram-канал shah_beyt_mandegar - شاه بیت های ماندگار

-

بزرگترین گروه شعر فارسی فیسبوک با بیش از ۹۰هزار عضو شاه بیت های ماندگار و حالا در تلگرام؛ لذت ببرید از: — از ابیات ماندگار — معرفی کتاب — آهنگ های زیبا 💠ارتباط با ادمین @ashkanzangene

Подписаться на канал

شاه بیت های ماندگار

@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

این ایردراپ معتبر ، عالیه
حتما استارت بزنید 🌸

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

من آن دیر آشنا را می‌شناسم
من آن شیرین ادا را می‌شناسم
محبت بین ما کار خدا بود
از این جا من خدا را می‌شناسم
خوش آن روزی که این دنیا سر آید
قیامت با قیامت محشر آید
بگیرم دامن عدل اللهی
بپرسم کام عاشق کی برآید
چه بی اثر می‌خندم
چه بی ثمر می‌گریم
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق،چرا شیدا شدم من...


"رحیم معینی‌کرمانشاهی/با صدای مهدی سلطانی"

@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

نه از کفرم حکایت کن نه از ایمان که عاشق را
رضای دوست می باید نه کفر است و نه ایمانش

#بیدل_شیرازی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

به زنجیر تعلق گرچه محکم بسته‌ام دل را
نسیمی گر وزد بر طره‌ی دلدار می‌لرزم

#صائب_تبریزی

@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

عکست از اشکِ روان من مکدر شد؛ ببخش!
می‌روم سنگِ صبور دیگری پیدا کنم....

#حسین_دهلوی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

t.me/hrummebot/game?startapp=ref587473011
من به تو یک شیرینی شانس می‌دهم




این ایردراپ خیلی جالب و خوش انرژی هست به نظرِ من.
❤️امتحانش کنید

با فیلتر شکن باز شود 🌹

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

کس نمی‌داند چو شمعی سوز جانم ای دریغ
آتشی در زیر خاکستر نهانم ای دریغ

کنج این محنت‌سرا، بی‌غمگسارم ای فسوس
در میان جمعم و بی‌همزبانم ای دریغ

طایر افلاکیم، از شوربختی همچو زاغ
دانه‌چین در گوشۀ این خاکدانم ای دریغ

آن هماطبعم که جا در برج عزّت داشتم
چون پرستویی اسیر آشیانم ای دریغ

من سراپا روحم امّا در صف تن‌پروران
روز تا شب در تلاش آب و نانم ای دریغ

از سبک مغزیست، دستاویز هر بازیگرم
وز گرانجانیست پابند جهانم ای دریغ

حسرت ماندن ندارم در جهان غم نصیب
بی خبر هستم ز پایان زمانم ای دریغ

آه دردآمیز، جسم ناتوانم را بسوخت
آب شد در آتش غم، استخوانم ای دریغ

حاسد کوته‌نظر چون طفل بدخوی زمان
سنگ‌ها زد بر سر بی‌سایبانم ای دریغ

#معینی_کرمانشاهی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

هر کجا خاکستری دیدی اسیر بادها
در حوالی تو بی شک عاشقی بر باد رفت .

#محمود_افهمی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

ببین کجای جهانی و ‌من کجا، برگرد
دلم هوای تو ‌را کرده، بی هوا برگرد

خبر ندارم از عالم، کسی ندیده مرا
دچار غربتم ای حس آشنا، برگرد

شروع درد من از ابتدای رفتن توست
رسیده صبر و قرارم‌ به انتها، برگرد

پناه بوده برایم همیشه آغوشت
شدم بدون تو درگیر انزوا، برگرد

دخیل بسته نگاهم به رد پاهایت
گذشته کار من از گریه و‌ دعا، برگرد

اشاره کن که بگردم به گرد چشمانت
بگو کجای جهانی بگو و یا برگرد

در انتظار تو هستم، بدون‌ وقفه‌ برو
به هر کجا که دلت خواست، منتها برگرد

#رسول_مرشدلو
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

📖 #شاه_بیت_های_ماندگار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عشق ، یکرنگی تقاضا می‌کند ، این روشن است
ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را ؟
───── ● #صائب_تبریزی

وای بر حال گرفتاری که دست روزگار
دست او می‌گیرد و بر دست هجران می‌دهد
───── ○ #فروغی_بسطامی

تو ، واقف خود و من واقف نگاه رقیب ؛
تو پاس خرمن و من پاس خوشه‌چین دارم
───── ● #محتشم_کاشانی

خونابه می‌خورم ز غم و گریه می‌کنم
آری ؛ شراب ، گوهر هر کس برون دهد
───── ○ #امیرخسرو_دهلوی

ترسم که روز حشر ، عنان بر عنان رود
تسبیح شیخ و خرقه‌ی رند شراب‌خوار ...
───── ● #حافظ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

در وادیِ محبت دانی چه کار کردم
اول به سر دویدم، آخر ز پا فتادم...

#فروغی_بسطامی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

ایردراپ امپراطوری ایکس که ۲۶ سپتامبر لیست میشه. حتما عضو این بازی جالب بشید ❤️



/channel/empirebot/game?startapp=hero43909428

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

#هوای_حوا

دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

پاشنه ی کفش فرار و  ور کشید
آستین همت و بالا زد و رفت

یه دفه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشه ی فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت

زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودش و تو مرده ها جا زد و رفت

هوای تازه دلش می خواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت

دنبال کلید خوشبختی می گشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت...


#محمد_علی_بهمنی

درگذشت ۹ شهریور ۱۴۰۳
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

دستم از تنگی دل وقف گریبان شده است
یاد آن روز که در گردن جانانم بود


#حزین_لاهیجی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

بس حلقه زدم

بر در و حرفی نشنیدم

من هیچکسم

یا که در این خانه کسی نیست؟

#بیدل_شیرازی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

/channel/cexio_tap_bot?start=1716310450905060

CEXP tokens farming major upgrade! Two is better than one! Join my squad, and let's double the fun (and earnings 🤑)! CEX.IO Power Tap! 🚀
/channel/cexio_tap_bot?start=1716310450905060

CEXP tokens farming major upgrade! Two is better than one! Join my squad, and let's double the fun (and earnings 🤑)! CEX.IO Power Tap! 🚀
/channel/cexio_tap_bot?start=1716310450905060

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

سلام

اگر ایتا دارید
اینجا هم همراهمان باشید 🩵


https://eitaa.com/rainandpoem

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

آمد اما در نگاهش آن نوازش‌ها نبود
چشم خواب آلوده‌اش را مستی رویا نبود

نقش عشق و آرزو از چهره‌ی دل شسته بود
عکس شیدایی، در آن آیینه‌ی سیما نبود

لب همان لب بود اما بوسه‌اش گرمی نداشت
دل همان دل بود، اما مست و بی‌پروا نبود

در دل بیزار خود جز بیم رسوایی نداشت
گرچه روزی همنشین، جز با من رسوا نبود

در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود
برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود

دیدم، آن چشم درخشان را ولی در آن صدف
گوهر اشکی که من می‌خواستم پیدا نبود

بر لب لرزان من، فریاد دل خاموش بود
آخر آن تنها امید جان من تنها نبود

جز من و او دیگری هم بود اما ای دریغ
آگه از درد دلم زان عشق جانفرسا نبود

#ابوالحسن_ورزی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

سخن‌ها داشتم دور از فریب چشم غمازت
چو زلفت گر مرا بودی مجال حرف در گوشی

#هوشنگ_ابتهاج
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

گاهی خدا هم چشم بر هم می گذارد
یک مشت غم بر پشت آدم می گذارد

گاهی خدا هم سينه ای را می فشارد
بر گرده ی دل داغ ماتم می گذارد

در گرمگاه رزم پاكی با پليدی
نعشی به روی دست رستم می گذارد

شايد خدا هم می پسندد داد دل را
كاين گونه اش در بوته ی غم می گذارد

دستی است بازيگر كه نان خار كن را
بر سفره ی رنگين حاتم می گذارد

هشدار‌ ، بذر نامرادی ريشه اش را
گاهی به سرعت ، گاه كم كم می گذارد

گاهی به آهی دودمانی می شود گم
آه سحر تأثير محكم می گذارد

گر ژاله از دامان گل افتاد ارفع
گل نيز سر بر گور شبنم می گذارد

#ارفع_کرمانی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

او رفت و صبر رفت
و تحمل تمام شد
از هم گسست
سلسله ی اختیار ما

گفت از تو یاد میکنم
اما وفا نکرد
یادش به خیر
یار فراموشکار ما...

#مهدی_اخوان_ثالث
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

خود را زِ برایِ ما نمی‌خواهد کس
ما را همه از برایِ خود می‌خواهند

#فدایی_لاهیجانی
#در_شکایت
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

برخیز اگر رفیقی، همگام این طریقی
وز چند و چون دشوار هول و حذر نداری

جهد و جهاد باید، تا سنگ سد گشاید
کی ره سپرده آید، تا گام برنداری؟

در ما غریبه ای نیست، خیز ای ره آشنا مرد
همراه باش و همدل، یا خود جگر نداری؟

ای سنگخون یخین جغد، در بیشهٔ زمستان
اینک بهار دیگر! شاید خبر نداری؟!


#مهدی_اخوان_ثالث

@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

دیشبم صحبت ابروی تو بُد تا به سحر
از مه و اختر و شب دل ز تو می جست خبر

دل به دنبال تو و دیده به دنبال تو بود
تا مگر از رخ زیبای تو بینند اثر

خسته و غمزده در کوی تو بودم تا صبح
جامه ی صبر تو را تا به سحر کرده به بر

دیده بُد خیره به درگاه تو ای سرو سهی
تا مگر مست و خرامان به در آیی تو ز در

شد سحرگاه و دلم هیچ نشان از تو ندید
آتش هجر تو زد بر دل دیوانه شرر

خسته و زارم و دیوانه و رسوا و غریب
کی دهد اشک غریبانه ی دیوانه ثمر

کرده ای تا به ابد گریه نصیب منِ زار
کی شود تا بنهم خسته به دامان تو سر

#دکتر_بهرام_قاضی‌_جهانی

@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

اما من آن شکوفه ی اندوهم
کز شاخه‌های یاد تو می‌رویم...🌸🍃

#فروغ_فرخزاد
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

جوابِ نامه همین پاره کردن است، کلیم!
مگو که قاصد ما بی جواب می آید...

#کلیم_کاشانی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

بس است روی دلی مشت استخوان مرا
ز چشم شیر فتد برق در نیستانم
ز شرم ناله ام از بس به خاک ریخته است
زبان چو برگ توان رفت از گلستانم
نه ذوق بودن و نه روی باز گردیدن
چو خنده بر لب ماتم رسیده حیرانم
همین بس است که در آستانه عشقم
اگر چه سوختنی همچو چوب دربانم
مرا به کنج قفس بر ز بوستان صائب
که مغز می شود از بوی گل پریشانم
اگر چه نیک نیم، خاک پای نیکانم
عجب که تشنه بمانم، سفال ریحانم
چو رشته قیمتم از پهلوی گهر باشد
اگر گهر نبود من به خاک یکسانم
شوم به خانه مردم نخوانده چون مهمان
که من به خانه خود چون نخوانده مهمانم
ز ابر آب گرفتن وظیفه صدف است
من آن نیم که به هر سفله لب بجنبانم

#صائب_تبریزی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

به تو گفتم: «گنجشک کوچک من باش
تا در بهار تو من درختی پرشکوفه شوم».
و برف آب شد، شکوفه رقصید، آفتاب درآمد.
من به خوبی ها نگاه کردم و عوض شدم
من به خوبی ها نگاه کردم
چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست،

بزرگ ترین اقرارهاست.
من به اقرارهایم نگاه کردم
سال بد رفت و من زنده شدم
تو لبخندی زدی و من برخاستم
دلم می خواهد خوب باشم
دلم می خواهد تو باشم و

برای همین راست می گویم
نگاه کن! با من بمان...

#احمد_شاملو
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…

شاه بیت های ماندگار

‏صد نامه نوشتیم و جوابی ننوشتی
این هم که جوابی ننویسند، جوابی ست…


#راغب_تبریزی
@shah_beyt_mandegar

Читать полностью…
Подписаться на канал