اين شفق است يا فلق؟ مغرب و مشرقم بگو
من به كجا رسيدهام؟ جان دقايقم بگو
آيينه در جواب من باز سكوت میكند
باز مرا چه میشود؟ ای تو حقايقم بگو
جان همه شوق گشتهام طعنهٔ ناشنيده را
در همه حال خوب من با تو موافقم بگو
پاک كن از حافظهات شور غزلهای مرا
شاعر مردهام بخوان گور علايقم بگو
با من كور و كر ولی واژه به تصوير مكش
منظرههای عقل را با من سابقم بگو
من كه هر آنچه داشتم اول ره گذاشتم
حال براي چون تویی اگر كه لايقم بگو
يا به زوال میروم يا به كمال میرسم
يكسره كن كار مرا بگو كه عاشقم بگو
#محمدعلی_بهمنی
@shah_beyt_mandegar
بازی جدید امپراطوری ماسک
شروع کنید ❤️
/channel/muskempire_bot/game?startapp=hero587473011
❖ #شاه_بیت_های_معاصر
ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین
آبروداری کن ای زاهد ! مسلمانی بس است
───── 💠 #فاضل_نظری
ای که اندیشهات از حال گرفتاران نیست
باری اندیشه از آن کن که گرفتار آیی ...
───── 💠 #شهریار
تو آسمانی و من ریشه در زمین دارم
همیشه فاصلهای هست ؛ داد از این دارم
───── 💠 #محمدعلی_بهمنی
جز عشق دلنشین تو ، که آرامِ جان ماست
دامی ندیدهایم که آزادی آوَرَد
───── 💠 #اسماعیل_خویی
اُفتاده به حُوضِ دلم آن ماهی عشقت
فیروزه ایی و سُرخ چه پیوند قشنگی...
ــــــــــــــــــ💠 #محمود_افهمی
بيا که خانهی دل ، باز رو به ويرانیست
كه زندگانی بیعيش ، مرگ طولانیست ...
───── 💠 #محسن_شمس_ملک_آرا
@shah_beyt_mandegar
من آن ستاره ی نامرئی ام که دیده نشد
صدای گریه ی تنهایی اش شنیده نشد
من آن شهاب شرار آشنای شعله ورم
که جز برای زمین خوردن آفریده نشد
#محمد_سلماني
@shah_beyt_mandegar
لبخند زند شبنم بر گلشن روی دوست
آواز کند باران بر دامن کوی دوست
تا خلسه ی دوشینه پرّد ز جهان خواب
بیدار شود قمری از نکهت موی دوست
چون جعد به گیسویی پیراهن چین و چین
جاری بشود چشمه تا بستر جوی دوست
شوریده و شیدا دل آن ساحل رام مهر
پرواز کبوتر چون بر بام نکوی دوست
تا مست شود هستی از عطر و نسیم گل
سرمست شده بلبل از مریم بوی دوست
گر بر رخ گلزاری دیدی که نرسته هیچ
بس ریشه زده لاله بر خاک سبوی دوست
ویران نشوم هرگز از سوز نهان و رنج
چون انس بگیرم من بر مامن خوی دوست
#دکتر_نیره_سپهری
/channel/NayerrehSepehripoem
@shah_beyt_mandegar
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلبِ مرا برده به تاراج
ای مویِ پریشانِ تو دریایِ خروشان
بگذار مرا غرق کند این شبِ مواج
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج
ای کشتۀ سوزاندۀ بر باد سپرده
جز عشق نیاموختی از قصه حلاج
یک بار دگر کاش به ساحل برسانی
صندوقچه ای را که رها گشته در امواج
#فاضل_نظری
@shah_beyt_mandegar
به گلشن میرود آن شاخ گل میمیرم از غیرت
کف خاکی بدست آر ای صبا ! در چشم بلبل کن
#نادم_لاهیجی
@shah_beyt_mandegar
/channel/cexio_tap_bot?start=1716310450905060
CEXP tokens farming major upgrade! Two is better than one! Join my squad, and let's double the fun (and earnings 🤑)! CEX.IO Power Tap! 🚀
حقِ من باش
مثلِ مرگ!
که می دانم
یک روز
جوری مرا در آغوش میگیرد
که هیچکس...
🪴🤍
{ #معصومه_صابر }
📓کاش خوابی خوش باشم
@shah_beyt_mandegar
کجاست گوشهٔ آسودهای که چون نعلین
خیالِ پوچ دو عالم، برونِ در ماند!
#صائب_تبریزی
@shah_beyt_mandegar
شعر من مزّه ی خاکستر و الکل می داد
شعر، من را وسط زندگی ات هُل می داد
شعر من بین تن زخمی مان پل می شد
بیت اول گره روسری ات شل می شد
بیت تا بیت فقط فاصله کم می کردی
شعر میخواندم و محکم بغلم می کردی
#حامد_ابراهیم_پور
@shah_beyt_mandegar
دلم بردی و آنگاهی
به پندم صبر فرمایی؟
مکن تکلیف نا واجب
که بی دل صبر نتوانم...
#انوری
@shah_beyt_mandegar
ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران
بيداری ستاره، در چشم جويباران
آیینهی نگاهت؛ پيوند صبح و ساحل
لبخندِ گاهگاهت؛ صبحِ ستارهباران
بازآ که در هوايت، خاموشی جنونم
فريادها برانگیخت از سنگِ کوهساران
اي جويبارِ جاري! زين سايه برگ مگريز
کاين گونه فرصت از کف، دادند بیشماران
گفتي: "به روزگاري مهری نشسته بر دل!"
"بيرون نمیتوان کرد، حتي به روزگاران"
بيگانگي ز حد رفت، اي آشنا مپرهيز
زين عاشقِ پشيمان، سرخيل شرمساران
پيش از من و تو بسيار، بودند و نقش بستند
ديوارِ زندگي را زين گونه يادگاران
وين نغمهی محبت، بعد از من و تو مانَد
تا در زمانه باقیست آوازِ باد و باران
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
@shah_beyt_mandegar
تا قد کشیدم، خوب دانستم که یاری نیست
پس درد ِخود را پشت لبخندی نهان کردم...
{ #معصومه_صابر }
@shah_beyt_mandegar
گیرم برون از من
تاکِ شب از انگورِ صدها کهکشان پربار
گیرم خُمِ مهتاب هم سرشار...
من با که نوشم دُردِ شادی یا غمِ خود را
وقتیکه مستی چون تو
همپیمانهی من نیست؟
#اسماعیل_خویی
@shah_beyt_mandegar
من ماجرای هجر تو با نوح گفتم، او
کشتی درست کرد و سپس گفت: گریه کن...
#احسان_پرسا
@shah_beyt_mandegar
دنبال من میگردی و حاصل ندارد
این موج عاشق کار با ساحل ندارد
باید ببندم کولهبار رفتنم را
مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد
من خام بودم ، داغ دوری پخته ام کرد
عمری که پایت سوختم قابل ندارد
من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی :
از برف اگر آدم بسازی دل ندارد
باشد ولم کن با خودم تنها بمانم
دیوانه با دیوانه ها مشکل ندارد
شاید به سرگردانی ام دنیا بخندد
موجی که عاشق میشود ساحل ندارد
#مهدی_فرجی
@shah_beyt_mandegar
مرغ محبتم من، كی آب و دانه خواهم
با من یگانگی كن، یار یگانه خواهم
شمعی فسرده هستم، بی عشق مرده هستم
روشن گرم بخواهی سوز شبانه خواهم
افسانهی محبت، هر چند كس نخواند
من سر گذشت خود را، پر زین فسانه خواهم
بام و دری نبینم، تا از قفس گریزم
بال و پری ندارم، تا آشیانه خواهم
تا هر زمان به شكلی، رنگی بخود نگیرم
جان و تنی رها از، قید زمانه خواهم
می آنقدر بنوشم، تا در رهت چو بینم
مستی بهانه سازم، گم كرده خانه خواهم
گر شاخهی امیدم بشکسته، ریشه دارم
باران رحمتی کو، کز نو جوانه خواهم
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
@shah_beyt_mandegar
ز بس راه وفاداری سریع و آتشین رفتم
سخنهای وفایم در دل دلبر نمیگنجد
توانگر را مخوان در گوشِ دل اسرارِ درویشی
که در خشخاش، خورشیدِ بلنداختر نمیگنجد
#یغما_نیشابوری
@shah_beyt_mandegar
مثل آئینه مشو محو جمال دگران
از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز
آشیانی که نهادی به نهال دگران
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
مرد آزادم و آن گونه غیورم که مرا
می توان کشت به یک جام زلال دگران
ایکه نزدیک تر از جانی و پنهان ز نگه
هجر تو خوشترم آید ز وصال دگران
#اقبال_لاهوری
@shah_beyt_mandegar
باز با گریه به آغوشِ تو برمیگردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن...
#فاضل_نظری
@shah_beyt_mandegar
صدای پای کسی میرسد به گوش، آری!
که میخرامد و نازکْ دلانه، میآید
زنی ستودنی و خوش که شعرهای منش
به صد غزل که سزاوار اوست، بستاید
مواظبی، که من -این باغ بیمراقب را -
همه ز هرزه علفهای من، بپیراید
بگو به کوکبی و کوکب، آسمان و زمین
به وقت آمدنش، راه را بیاراید
دلا میآید و من هم ز شوق میرومش
به پیشوازی از این گونه، تا چه پیشآید
#حسین_منزوی
@Shah_beyt_mandegar
ترک یاران کرده ای ای بیوفا، یار این کند؟
دل زپیمان برگرفتی، هیچ دلدار این کند؟
ترک ما کردی و کردی دشمنی با دوستان
شرم بادت زین عملها، یار با یار این کند؟
جور تو با عاشق سرگشته امروزینه نیست
آزمودم عشق را صدبار، هر بار این کند
طالب عشق رخ خوب تو بودم سالها
خود ندانستم که با من آخر کار این کند
نرگست در عین بیماری کند قصد دلم
کس ندانم در جهان با هیچ بیمار این کند
#صائب_تبریزی
@shah_beyt_mandegar
خانهای شخصی و مبلی ساده و قدری کتاب
آمد و رفتی و ترتیبی کز آن خوشتر نبود
مادرم تدبیر منزل را نکو میداشت پاس
پاسداری در جهانم، بهتر از مادر نبود
شعر میگفتیم و میگشتیم و میبودیم خوش
بزم ما گهگاه بی مَهروی و خنیاگر نبود
حال ما با حال حاضر فرق وافر داشت زانک
صافی افکار را، درد نفاق اندر نبود
دشمنیها اینچنین پر حدت و وحشت نبود
دوستیها نیز از اینسان ناقص و ابتر نبود
گر جوانی باکسی پیوند می کرد از وفا
زلف او هر روز در چنگ کسی دیگر نبود..
#ملك_الشعراى_بهار
@shah_beyt_mandegar
ما درد خویش را به خدا هم نگفته ایم
تا نشکنیم پیشِ کسی حرمت ِشما....
#جليل_صفر_بيگي
@shah_beyt_mandegar
مرا کاشته بودند
کاشته بودند تا با خورشیدهای عجول
احاطهام کنند.
تو آمدی و چنان نرم مرا چیدی
که رفتار نسیم را
در دست تو حس کردم.
#بیژن_الهی
@shah_beyt_mandegar
روزی
جایی
دقیقه ای
خودت را باز خواهی یافت
و آن وقت
یا لبخند خواهی زد
یا اشک خواهی ریخت...
#پابلو_نرودا
@Shah_beyt_mandegar
نبودی کربلا با یار، ای آب!
حیا کن از در و دیوار، ای آب
شکایت از تو دارم مَهر مادر
نبودی با حسین غمخوار، ای آب...
#فرهاد_مرادی_مسکین
#فرهاد_کرمانشاهی
#مسکین_کرمانشاهی
@Shah_beyt_mandegar