با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلبِ مرا برده به تاراج
ای مویِ پریشانِ تو دریایِ خروشان
بگذار مرا غرق کند این شبِ مواج
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج
ای کشتۀ سوزاندۀ بر باد سپرده
جز عشق نیاموختی از قصه حلاج
یک بار دگر کاش به ساحل برسانی
صندوقچه ای را که رها گشته در امواج
#فاضل_نظری
@shah_beyt_mandegar
به گلشن میرود آن شاخ گل میمیرم از غیرت
کف خاکی بدست آر ای صبا ! در چشم بلبل کن
#نادم_لاهیجی
@shah_beyt_mandegar
/channel/cexio_tap_bot?start=1716310450905060
CEXP tokens farming major upgrade! Two is better than one! Join my squad, and let's double the fun (and earnings 🤑)! CEX.IO Power Tap! 🚀
حقِ من باش
مثلِ مرگ!
که می دانم
یک روز
جوری مرا در آغوش میگیرد
که هیچکس...
🪴🤍
{ #معصومه_صابر }
📓کاش خوابی خوش باشم
@shah_beyt_mandegar
کجاست گوشهٔ آسودهای که چون نعلین
خیالِ پوچ دو عالم، برونِ در ماند!
#صائب_تبریزی
@shah_beyt_mandegar
شعر من مزّه ی خاکستر و الکل می داد
شعر، من را وسط زندگی ات هُل می داد
شعر من بین تن زخمی مان پل می شد
بیت اول گره روسری ات شل می شد
بیت تا بیت فقط فاصله کم می کردی
شعر میخواندم و محکم بغلم می کردی
#حامد_ابراهیم_پور
@shah_beyt_mandegar
دلم بردی و آنگاهی
به پندم صبر فرمایی؟
مکن تکلیف نا واجب
که بی دل صبر نتوانم...
#انوری
@shah_beyt_mandegar
ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران
بيداری ستاره، در چشم جويباران
آیینهی نگاهت؛ پيوند صبح و ساحل
لبخندِ گاهگاهت؛ صبحِ ستارهباران
بازآ که در هوايت، خاموشی جنونم
فريادها برانگیخت از سنگِ کوهساران
اي جويبارِ جاري! زين سايه برگ مگريز
کاين گونه فرصت از کف، دادند بیشماران
گفتي: "به روزگاري مهری نشسته بر دل!"
"بيرون نمیتوان کرد، حتي به روزگاران"
بيگانگي ز حد رفت، اي آشنا مپرهيز
زين عاشقِ پشيمان، سرخيل شرمساران
پيش از من و تو بسيار، بودند و نقش بستند
ديوارِ زندگي را زين گونه يادگاران
وين نغمهی محبت، بعد از من و تو مانَد
تا در زمانه باقیست آوازِ باد و باران
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
@shah_beyt_mandegar
تا قد کشیدم، خوب دانستم که یاری نیست
پس درد ِخود را پشت لبخندی نهان کردم...
{ #معصومه_صابر }
@shah_beyt_mandegar
ز سنگین رفتن تابوتم از کوی تو،میترسم
که یابد مدّعی رازی که در دل داشتم عمری
#فکریاصفهانی
@shah_beyt_mandegar
آمده که استاد شجریان وقتی نینوا رو شنید گفت: علیزاده وقتی این کار را مینوشت به چه چیزی فکر میکرد که این همه غم و اندوه را به قطعهاش سرازیر کرد؟
همچنین نقل شده به جمشید عندلیبی گفته یک بیابان کشته و بیسر رو تصور کرده...
برشی از قطعهی "نینوا"
استاد #حسین_علیزاده
@shah_beyt_mandegar
.
شبی
کدام شب ؟
شبی
شبی ستارهای دهان گشود
چه گفت؟
نگفت ... از لبش چکید!
سخن چکید؟
سخن نه، اشک
ستاره میگریست
ستاره کدام کهکشان؟
ستاره ای که کهکشان نداشت
سپیده دم که خاک
در انتظار روز خرّم است
ستارهای که در غم شبانهاش غروب کرد
نهفته در نگاه شبنم است
#هوشنگ_ابتهاج
@shah_beyt_mandegar
چون درگذرم به باده شویید مرا،
تلقین ز شرابِ ناب گویید مرا،
خواهید به روز حَشْر یابید مرا؟
از خاکِ درِ میکده جویید مرا.
#خیام
@shah_beyt_mandegar
مثل آئینه مشو محو جمال دگران
از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز
آشیانی که نهادی به نهال دگران
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
مرد آزادم و آن گونه غیورم که مرا
می توان کشت به یک جام زلال دگران
ایکه نزدیک تر از جانی و پنهان ز نگه
هجر تو خوشترم آید ز وصال دگران
#اقبال_لاهوری
@shah_beyt_mandegar
باز با گریه به آغوشِ تو برمیگردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن...
#فاضل_نظری
@shah_beyt_mandegar
صدای پای کسی میرسد به گوش، آری!
که میخرامد و نازکْ دلانه، میآید
زنی ستودنی و خوش که شعرهای منش
به صد غزل که سزاوار اوست، بستاید
مواظبی، که من -این باغ بیمراقب را -
همه ز هرزه علفهای من، بپیراید
بگو به کوکبی و کوکب، آسمان و زمین
به وقت آمدنش، راه را بیاراید
دلا میآید و من هم ز شوق میرومش
به پیشوازی از این گونه، تا چه پیشآید
#حسین_منزوی
@Shah_beyt_mandegar
ترک یاران کرده ای ای بیوفا، یار این کند؟
دل زپیمان برگرفتی، هیچ دلدار این کند؟
ترک ما کردی و کردی دشمنی با دوستان
شرم بادت زین عملها، یار با یار این کند؟
جور تو با عاشق سرگشته امروزینه نیست
آزمودم عشق را صدبار، هر بار این کند
طالب عشق رخ خوب تو بودم سالها
خود ندانستم که با من آخر کار این کند
نرگست در عین بیماری کند قصد دلم
کس ندانم در جهان با هیچ بیمار این کند
#صائب_تبریزی
@shah_beyt_mandegar
خانهای شخصی و مبلی ساده و قدری کتاب
آمد و رفتی و ترتیبی کز آن خوشتر نبود
مادرم تدبیر منزل را نکو میداشت پاس
پاسداری در جهانم، بهتر از مادر نبود
شعر میگفتیم و میگشتیم و میبودیم خوش
بزم ما گهگاه بی مَهروی و خنیاگر نبود
حال ما با حال حاضر فرق وافر داشت زانک
صافی افکار را، درد نفاق اندر نبود
دشمنیها اینچنین پر حدت و وحشت نبود
دوستیها نیز از اینسان ناقص و ابتر نبود
گر جوانی باکسی پیوند می کرد از وفا
زلف او هر روز در چنگ کسی دیگر نبود..
#ملك_الشعراى_بهار
@shah_beyt_mandegar
ما درد خویش را به خدا هم نگفته ایم
تا نشکنیم پیشِ کسی حرمت ِشما....
#جليل_صفر_بيگي
@shah_beyt_mandegar
مرا کاشته بودند
کاشته بودند تا با خورشیدهای عجول
احاطهام کنند.
تو آمدی و چنان نرم مرا چیدی
که رفتار نسیم را
در دست تو حس کردم.
#بیژن_الهی
@shah_beyt_mandegar
روزی
جایی
دقیقه ای
خودت را باز خواهی یافت
و آن وقت
یا لبخند خواهی زد
یا اشک خواهی ریخت...
#پابلو_نرودا
@Shah_beyt_mandegar
نبودی کربلا با یار، ای آب!
حیا کن از در و دیوار، ای آب
شکایت از تو دارم مَهر مادر
نبودی با حسین غمخوار، ای آب...
#فرهاد_مرادی_مسکین
#فرهاد_کرمانشاهی
#مسکین_کرمانشاهی
@Shah_beyt_mandegar
خنده می بینی ولی از گریه ی دل غافلی
خانه ی ما از درون ابر است و بیرون آفتاب
#فصیحی_هروی
@shah_beyt_mandegar
بُرده ام در زیر باران تک تکِ اشعار خود
تا نفهمد اشکهایم را بروی دفترم .
#محمود_افهمی
/channel/shah_beyt_mandegar
چندی است خو گرفته دلم با ندیدنت
عمری نمانده است، الهی ببینمت...
#سعید_بیابانکی
@shah_beyt_mandegar
بعدِ من
بر خاکِ دلتنگم گُلی خواهد نشست
کز نفسهایش
هنوز عطر تو می آید به جان...
#معصومه_صابر
@shah_beyt_mandegar