تنهایی ِ یک درختـــــم
و جز اینام هنــــری نیست
که آشیــــان تــــو باشم!
#احمد_شاملو
@shah_beyt_mandegar
گرچه اندازه ی من، آنچه که میدوزی نیست
گله ای نیست! جهان جای غم اندوزی نیست
خودمانیم! ولی مزه ی تلخی دارد
عشق بی بودن تو، آش دهن سوزی نیست
#محسن_انشایی
@Shah_beyt_mandegar
زخم حتی با نوازش درد را حس می کند
زخمی ام، حتی برای من محبت خوب نیست
#رویا_باقری
@shah_beyt_mandegar
درد داریم که این موقع شب بیداریم
ورنه هر آدم سالم سرِ شب می خوابد....
#حامد_عسکری @shah_beyt_mandegar
من ابر شدم گریه شدم شانه شدی تو؟!
یک شانه ی بی منت و مردانه شدی تو؟!
آشفتگیِ خاطرِ من هیچ، اقلاً...
گیسوی پریشانِ مرا شانه شدی تو؟!
مجنون نشدی، هرچه که لیلا شدم از عشق
آواره یِ شهرِ تو شدم خانه شدی تو؟!
حوایِ تو بودم نشدی آدم من، حیف!!!
از شوق شدم بلبل تو، دانه شدی تو؟!
تاریک شدی، نور شدم هر شبِ ابری...
شمعت شدم و ماهِ تو، دیوانه شدی تو؟!
من شانه شدم تا تو بباری غم خود را
آن وقت که من گریه شدم شانه شدی تو؟!
#طاهره_اباذری_هریس
@shah_beyt_mandegar
در قلب بی حرارت تو جای عشق نیست
چکش زدن به آهن سرد احمقانه است...
#جواد_منفرد @shah_beyt_mandegar
ﺑﻨﻤﺎﯼ ﺭﺥ ﮐﻪ ﺑﺎﻍ ﻭ ﮔﻠﺴﺘﺎﻧﻢ ﺁﺭﺯﻭﺳﺖ
ﺑﮕﺸﺎﯼ ﻟﺐ ﮐﻪ ﻗﻨﺪ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻢ ﺁﺭﺯﻭﺳﺖ
#مولانا
@shah_beyt_mandegar
هزار هیچ کس اینجا درونِ من تنها
هزار تکه ام و تکه تکه یاد توام...
#معصومه_صابر
@shah_beyt_mandegar
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر
تا که گلباران شود کلبه ویران من
تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان
تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان
چون سپندم بر سرِ آتش نشان، بنشین دمی
چون سرشکم در کنار بنشین نشان سوزِ نهان
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر
تا که گلباران شود کلبه ویران من
باز آ ببین در حیرتم بشکن سکوت خلوتم
چون لاله تنها ببین بر چهره داغ حسرتم
ای روی تو آیینهام عشقت غم دیرینهام
باز آ چو گل در این بهار سر را بنه بر سینهام
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر
تا که گلباران شود کلبه ویران من
#بیژن_ترقی
@shah_beyt_mandegar
همـه گفتند که تو
خنـدهکنان میرفتی
خسته ام
از تو و این ماضـیِ اسـتمراری...
#محمد_شیخی
@shah_beyt_mandegar
وقتی که قرار است کنار تو نباشم
بگذار زمان روی زمین بند نباشد
#رویا_باقری
@shah_beyt_mandegar
@shah_beyt_mandegar
یک چیزهایی هست که شما هیچوقت نخواهید فهمید. چیزهای به ظاهر کم اهمیتی مثلِ اینکه چه کسی، در کدام تاریخ، توی تونلِ شماره چندِ کدام جاده با گوش دادن به چه موسیقیای یادتان کرده است ..
از روزهای قبل تو غمگینم
از گریههای بعد تو آگاهم
این قهوه، سرکشیدنِ تلخیهاست
فالِ مرا نگیر! نمیخواهم!...
#سید_مهدی_موسوی
@shah_beyt_mandegar
خود را شبی در آينه ديدم، دلم گرفت
از فکر اينکه قد نکشيدم دلم گرفت
از فکر اينکه بال و پری داشتم ولی
بالاتر از خودم نپريدم دلم گرفت
از اينکه با تمام پسانداز عمر خود
حتی ستارهای نخريدم دلم گرفت
کمکم به سطح آينهام برف مینشست
دستی بر آن سپيد کشيدم دلم گرفت
دنبال کودکی که در آن سوی برف بود
رفتم ولی به او نرسيدم دلم گرفت
نقاشیام تمام شد و زنگ خانه خورد
من هيچ خانهای نکشيدم دلم گرفت
شاعر کنار جو گذر عمر ديد و من
خود را شبی در آينه ديدم دلم گرفت
#سيدمهدی_نقبایی
@shah_beyt_mandegar
کاش اینجا و همین لحظه کنارم بودی
تا فراموش کند دل که چه غربت زده ایست...
🖇🤍
#معصومه_صابر
@shah_beyt_mandegar
پاسخ بده از این همه مخلوق چرا من؟
تا شرح دهم از همهی خلق، چرا تو؟
#محمدعلی_بهمنی
آرزوی سلامتی برای استاد بهمنی عزیز♥️
/channel/shah_beyt_mandegar
گفتی "زِ عشق یافت دلت روشنی؟"
بلی
آتشبهخانمانزده را، خانه روشن است...
#عرفی_شیرازی
@shah_beyt_mandegat
من آزردهدل را
کس گره از کار نگشاید
مگر ای اشک غم
امشب تو از دل عقده بگشایی
#رهی_معیری
@shah_beyt_mandegar
شک ندارم اشک می ریزند ماهی ها در آب
اشک ماهی ها نباشد آب دریا شور نیست....
#مهتاب_یغما @shah_beyt_mandegar
برخیز اگر رفیقی، همگام این طریقی
وز چند و چون دشوار هول و حذر نداری
جهد و جهاد باید، تا سنگ سد گشاید
کی ره سپرده آید، تا گام برنداری؟
در ما غریبه ای نیست، خیز ای ره آشنا مرد
همراه باش و همدل، یا خود جگر نداری؟
ای سنگخون یخین جغد، در بیشهٔ زمستان
اینک بهار دیگر! شاید خبر نداری؟!
#مهدی_اخوان_ثالث
@shah_beyt_mandegar
پی به کویِ او همانا کس نبرد
کاندر آن صحرا نشانِ گام نیست
ای صبا، گر بگذری در کویِ او
نزدِ او ما را جز این پیغام نیست:
کای دلارامی که جانِ ما تویی!
بی تو ما را یک نفس آرام نیست...
#عراقی
@shah_beyt_mandegar
زخم آنچنان بزن که به رستم شغاد زد
زخمی که حیله بر جگر اعتماد زد
باور نمی کنم به من این زخم بسته را
با چشم باز آن نگه خانه زاد زد
با اینکه در زمانهی بیداد میتوان
سر را به چاهِ صبر فرو برد و داد زد!
یا می توان که سیلی فریاد خویش را
با کینهای گداخته بر گوش باد زد
گاهی نمیتوان به خدا حرف درد را
با خود نگاه داشت و روز معاد زد...
#محمدعلی_بهمنی
@shah_beyt_mandegar
بال وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت
دست و پاوقتی نباشد نردبان بی فایده ست
#کاظم_بهمنی
@shah_beyt_mandegar
از صبا پرس! که مـا را همـهشب تا دمِ صـبح
بویِ زلفِ تو همـان مونسِ جـان است که بود
رنگِ خـونِ دلِ ما را که نهان میداری...
همچنان در لـبِ لعــلِ تو عیـان است که بود..!
#حافظ
@shah_beyt_mandegar
چون که به برگشتنش امید هست هر چند کم
من به روی میلههای حبس، «در» خواهم کشید
#روحالله_عسگری
@shah_beyt_mandegar
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز کهآن خسروشیرین آمد
قدحی درکش و سرخوش به تمـاشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد
مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشـای
که زصحرای ختن آهویمشکین آمد
#حافظ
@shah_beyt_mandegar
در کنار بیقراریها تحمل لازم است
در نبودت بیگمان حس تغزل لازم است
پیچش یلدای گیسوی تو ثابت کرده است
بر خلاف فلسفه دور و تسلسل لازم است
شعرهای خواجه با لحن تو شیرینتر شدند
بعد هر مصرع به لبهایت تفأل لازم است
گیسوانت را پریشان کن به روی چهرهات
بین ماه و ابرها گاهی تداخل لازم است
خندهات مضمون نو دارد ولی کمتر بخند
بین مضمونسازی و صرفش تعادل لازم است
ساده ترکم میکنی؛ در چشمهایم خیره شو
توی بعضی کارها گاهی تعلل لازم است
#سعید_رستگارمند
@shah_beyt_mandegar
دلتنگم و خود را به قرارم برسان
من خاکِ غریبم، به دیارم برسان
هرگز به وصالت نرسیدم؛ حالا
ای عشق، خودت را به مزارم برسان
#فرهاد_مرادیمسکین
#فرهاد_کرمانشاهی
@Shah_beyt_mandegar
ْْْ ْْْ
دیده از شوق تو تا، لذت بیداری یافت
هیچ در چشم من ای دوست، نمیآید خواب
#سلمان_ساوجی
@shah_beyt_mandegar