پیش آ که بخوانی رقم سینهی ریشم
من نامهی افتاده به خاک از کف خویشم
#بیدل
@shah_beyt_mandegar
کارِ بیاُجرَت نمیآید زِ دنیا دوستان!
میستاند حقِ خود سنگِ مَحَک هم از طلا
#آزادبلگرامی
@shah_beyt_mandegar
صیقل زنگار کلفتها همین آه است و بس
ظلمت شب با نسیم صبحگاهی میرود
#بیدل
@shah_beyt_mandegar
تا به چشم ما خیال آن لب آمد خواب رفت
چون نمک افتد درون دیده خواب آید برون
#کمال_خجندی
@shah_beyt_mandegar
مرگ میخندد به فهمِ غافلِ من تا ابد
بیتو گر یک لحظه خود را زنده باور میکنم
#بیدل_دهلوی
@shah_beyt_mandegar
مـپـرس ای دل کـــه چــون
میباشد آخر جان غمناکت
کـه مـن دیریست کز یادت
فـرامـوش کرده ام جان را
#هاتف_اصفهانی
@shah_beyt_mandegar
گر بکشی کجا روم، تن به قضا نهادهام
سنگ جفای دوستان، درد نمیکند بسی
قصه به هر که میبرم، فایدهای نمیدهد
مشکل دردِ عشق را، حل نکند مهندسی...
#سعدى
@shah_beyt_mandegar
تو نیم دیگر من بودی و ندانستی
چه داغها که به این نیم دیگرت دادند...
#حامدعسکری
@shah_beyt_mandegar
مرا به بوی خوشَت
جان ببخش و زنده بدار
که از تو چیزی ازین بیشتر
نمی خواهم...
#حسین_منزوی
@shah_beyt_mandegar
سال ها مثل درختی که دم نجاریست
وقت روشن شدن اره وجودم لرزید
#کاظم_بهمنی
@Shah_beyt_mandegar
گمان برند که من نیز با تـو همسفـرم
چنین که میروم از خویش هر زمان بی تو...
#کلیم_کاشانی
@shah_beyt_mandegar
آن دوست که عهد دوستداران بشکست
میرفت و منش گرفته دامان در دست...
میگفت که بعد از این به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست...
#حضرت_سعدی
@shah_beyt_mandegar
با خیال یار در یک پیرهن خوابیده ام
برندارد سر ز بالین هر که بیدارم کند...
#صائب_تبريزی
@shah_beyt_mandegar
به نام پدر
رفتهست ولی هنوز در خانهام است
آرامش بخشِ دلِ دیوانهام است
هر چند که زیر خاک خوابیده، ولی
دستِ پدرم هنوز بر شانهام است
#فرهاد_مرادی
#مسکین_کرمانشاهی
@Shah_beyt_mandegar
کس نَسِتانَدَم به هیچ ار تو برانی از درم
مقبل هر دو عالمم گر تو قبول میکنی
#سعدی
@shah_beyt_mandegar
آرزوی بوسه از ساقی نه حد چون منیست
مستم و با ترس میبوسم لب پیمانه را
#کلیم_همدانی
@shah_beyt_mandegar
دستودل تنگ و جهان تنگ، خدایا چه کنم؟
من و یک حوصلهی تنگ، به اینها چه کنم؟
سنگ بر سینه زنم، شیشهی دل میشکند
نزنم، شوق چنین کرده تقاضا، چه کنم؟
در رهِ عشق اگر بارِ علایق، همه را
بفکنم، با گهرِ آبلهی پا چه کنم؟
ماتمِ بال و پرِ ریختهام بس باشد
خویش را تنگدل از دیدنِ صحرا چه کنم؟
دردِ بیدردی چون باز دوا میطلبد
دردهایِ کهنِ خویش مداوا چه کنم؟
من که چون گرد به هرجا که نشینم خوارم
جنگ با صدرنشینان به سرِ جا چه کنم؟
گله از چرخ بود تیر فکندن به سپهر
چون به جایی نرسد، شکوهی بیجا چه کنم؟
خارِ بیگل شده هرجا گلِ بیخاری بود
گر نبندم ز جهان چشمِ تماشا چه کنم؟
کنجِ تنهاییام از گور درش بستهتر است
عزلتم گر ندهد شهرتِ عنقا چه کنم؟
سروبرگِ جدلم نیست چو با خلق، کلیم!
نکنم گر به بد و نیک مدارا، چه کنم؟
#کلیم_همدانی
#غزل_کامل
•دیوان ابوطالب کلیم همدانی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمد قهرمان•
@shah_beyt_mandegar
خوابم از دیده چنان رفت که هرگز ناید
خواب من زهر فراق تو بنوشید و بمرد...
#مولانا
@shah_beyt_mandegar
گفتی که دیر و زود به حالت نظر کنم
آری کنی، چو بر سر خاکم گذر کنی
#سعدی
@shah_beyt_mandegar
داغِ جانسوز من از خنده خونین پیداست
ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است
#رهی_معیری
@shah_beyt_mandegar
که گفتـت سـراپا وفـائـی؟ غلـط گـفـت
جفـائــی جفـائــی جفـائــی جفـائــی
#فيض_كاشانى
@shah_beyt_mandegar
وقتی که نیست رسم زمان دلبخواه تو
ای گل بکوش رسم جدیدی بنا کنی....
#آذرنوش
@shah_beyt_mandegar
غمت حسابِ مرا آه، بیحسابْ رسید
حسابِ آهِ من ای دوسْتْ، با خُداوند است...
#حسین_دهلوی
@shah_beyt_mandegar
ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من
ای حسرت روزهای شیرین در من
بی مهریِ انسانِ معاصر در توست
تنهاییِ انسانِ نخستین در من ...
#میلاد_عرفان_پور
@shah_beyt_mandegar
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جادههای گمشده در مه!
ای روزهای سخت ادامه!
از پشت لحظهها به در آیید!
ای روز آفتابی
ای مثل چشم های خدا آبی!
ای روز آمدن!
ای مثل روز، آمدنت روشن!
این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
امّا
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟
#قیصر_امینپور
@shah_beyt_mandegar
خواب دیدم "نیستی" تعبیر آمد "می رسی"
هرچه من دیوانه بودم، ابن سیرین بیشتر...
#امیرعلی_سلیمانی
@shah_beyt_mandegar
مسٖکین دلم از خلق وفائی میجست
گـمـره شـده بـود، رهنمائی میجست...
#خاقانی
@shah_beyt_mandegar
نزنم نمک به زخٖمی که همیشگیست باری
که نه خسته ی نخستین ،نه خراب آخرینم ...
#حسین_منزوی
@shah_beyt_mandegar